از فلسطین مادری مجروح دیدم در خبر
بچه ای زایید، از شادی نبود اما اثر
پشت آن نوزاد، یک سوراخ افشا می نمود
آن چه مادر را ز ظلم دیو و دد آمد به سر
اشک ها جاری نمودم، کار دست من نبود
چون که دل لرزید، حالم دست دل بود و بصر
شاید این کودک بزرگی می شد، اهل و دادگر
شاید اما، خود ستم می کرد بر شخصی دگر
یاد زهرای علی افتادم و محزون شدم
محسن او کشته شد،شیطان چو گشتش حمله ور
ابن زهرا میشد آیا، آدمی خوب و نکو
دیگر این پرسش ندارد جای، نور است این پسر
عسکری، مادر به حملش می کند راز و نیاز
قصه می گویدبرایش، کرد آن شب چون به سر
محسن حیدر نخستین کشته ی راه علی است
پیش آهنگ سپاه حق برای دفع شر
محسنیه ۱۴۳۶
#سید_عسکر_رئیس_السادات
آخرین بازنگری ۲۱ آبان ۱۴۰۳
#حضرت_محسن #حضرت_فاطمه #حضرت_علی #فلسطین