اگر فرصت عمل رو باختی، یه فرصت دیگه هنوز داری. عکس العملهات رو بساز.
کسی که عزادار باختش میشه، فرصت عکس العمل رو هم از دست میده.
هدایت شده از KHAMENEI.IR
8.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | شهریار دورانها
🔹️بخشهایی از دیدار حضرت آیتالله خامنهای با آقای سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار شاعر گرانقدر در شهر تبریز. ۱۳۶۶/۴/۲۹
🗓 ۲۷شهریور، سالروز درگذشت استاد شهریار و روز شعر و ادب فارسی
💻 Farsi.Khamenei.ir
یه جمله انگیزشی که به نظر درست میرسه:
شرایط سخت، #انسان_قوی میسازند.
انسانهای قوی شرایط آسان میسازند.
شرایط آسان آدمهای ضعیف میسازند.
آدمهای ضعیف شرایط سخت میسازند.
اما آیا این زنجیره درست است؟!
نمیدونم آدمها کوچیک شدن یا نقشها بزرگ.
ما آدمها با دوست داشتن هست که آدمتر میشیم. کاملتر میشیم. بزرگتر میشیم. هر چقدر بیشتر دوست داشتن بلد باشیم بهتریم. دوست داشتن بزرگترین مهارت ما آدمهاست.
معتقدم عمر یه آدم کفاف نمیده که یک دوستدار تمام عیار باشه و این دلیلش ضعف انسان نیست. بینهایت بودن عرصه دوستداشتن هست. اصلا اینکه خدا ما رو با خودش آشنا میکنه برای همینه و اینکه بهشتی در کار هست دلیلش همینه.
وقتی به مرزهای دوست داشتن در دنیا میرسی، باید یه چیزی باشه که امتداد تو رو تضمین کنه. اون دوست داشتن خداست و یه فرصت و امکانی که این دوست داشتن ادامه پیدا کنه و اون بهشته.
نمیدونم چه بلایی سر آدمها اومده. دوستداشتنهاشون کوچیک و کوچیک و کوچیکتر شده. اونقدر که دیگه بلد نیستن ادمها رو دوست داشته باشن. رفتن تو دپستی با حیوونا. اون هم حیوونی که از خودش مایع بگذاره بیشترین طرفدار رو داره. سگ.
رابطهها هم کوتاه شده. دیگه رابطه بلندمدت و تمام عیار غنیمته. رابطهها سطحی هم شده. کاملا نمایشی، پوستی، نه حتی زیر پوستی، شهوت پایه. احساس محور و حتی کوتاهتر و سطحیتر از اون که تو ادبیاتشون میگن: مود.
روابط مودی.
آدمها همه بند و بساط پوست داشتنشون رو جمع کردن تو یه کولهپشتی جمع و جور با یه جنس مخالف یا موافق یا نوع مخالف یا موافق و بقیه رو گذاشتن تو لیست سیاه. نه حوصلهشون میکشه. نه حالش رو دارند. نه توانش رو. نه ادبش رو. نه انگیزه و میل و ارزوش رو.
تو همین کوچیک شدنها، جد و آباد که هیچ، پدر و مادر دیگه بار اضافهاند. حتی همسر اضافه هست. حتی فرزند اضافه هست. حتی گاهی تحمل یک حیوان و گیاه رو هم ندارند. دوست داشتنهاشون و عشق ورزیدنهاشون و تپیدنهاشون و دل دل کردنهاشون هر روز کوچیکتر شده.
حتی گاهی دیگه نمیتونند خودشون رو دوست داشته باشند.
این سقوط ادم در خودش و فروپاشی و متلاشی شدن قدرت دوست داشتن خبر خوشی نیست. این روند نابودی انسانیت هست. انسانیت یعنی مهارت دوست داشتن. پیچیدگی و پیشرفت و توسعه دوست داشتن. یعنی وصل شدن به بینهایتهای عشق و محبت.
آدمهای زیادی میبینم که لبریز شدن از دوست نداشتن. از خشم، بغض، نفرت، کینه، حسرت، حسادت، انکار، ادبار، دشمنی و شیطنت. چرا؟!
چی شد که مهارت دوست داشتن رو از دست دادیم؟!
نمیخوام بگم همه اتفاقها افتاده. نه. فقط دارم یک روند رو گزارش میدم.
فکر نکنیم که اگر رفتیم طرف خودخواهی، در نقطه احترام به خویشتن برخواهیم خواست و قد خواهیم کشید و بزگ خواهیم شد و خواهیم درخشید.
برعکس این از دست دادن مهارت محبت ورزیدن به دیگران و پیچیدگیهای اون، ما رو تا سر حد نابودی عقب خواهد راند و چیزی برای زندگی باقی نخواهد گذاشت.
مردم دارند آماده میشن که از خودشون هم عبور کنند و در دنیای مجازی پنهان بشن.
دوست نداشتن رو از کی داریم؟! کی به ما تمرین داد تا انسان نسبت به انسان اینقدر نامهربان باشه؟!
کی پشت این قضیهست؟!
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
نمیدونم آدمها کوچیک شدن یا نقشها بزرگ. ما آدمها با دوست داشتن هست که آدمتر میشیم. کاملتر میشیم
هر کسی رو میشه از دوستش شناخت. از دوستداشتنهاش. از دوستیهاش.
#انسان_قوی دوست داشتن بلده. دوست داره و دوستی میکنه. آدمهای ضعیف اما بلد نیستن دوست بشن و دوست داشته باشن و دوست بمونن. همیشه دلایل زیادی برای دوست نداشتن دارند. دلایلی که شاید منطقی و معقول و محکم به نظر برسه؛ اما فقط بازی هست با کلمات و ذهن ما.
هیچ دلیلی برای کامل نکردن منظومه دوست داشتن در زندگی وجود نداره مگر ضعف در انسانیت. ضعف محبت.
اگر میخوای بدونی که داری راه رو درست میری ببین مهارت دوستداشتنت در حال رشد هست یا نه. ببین فضای دوستداشتنهات داره بزرگ میشه یا نه. ببین آیا امروز بیشتر از دیروز تشنه دوست داشتنی یا نه؟!
به خودت برس. دوست باش. دوست داشته باش.
خیلیها به بهانه آزادی، دوستداشتنهاشون رو فدا کردند.
جامعهای که دوستداشتن در اون حرفهای دنبال نشه ضعیف خواهد شد.
معتقدم حرکت به سمت مجازی شدن در امتداد تنازل از روحانی شدن و معنوی شدن و انسانی شدن و حتی حیوانی شدن و نباتی شدن و حتی مادی شدن هست.
شدت وجودی این مراتب کمتر و کمتر میشه. امکانهای دوست داشتن هم همینطور و این روند ضعیفتر شدن هست.
معتقدم روند فاصله گرفتن از ولیّ خدا که تعین زمینی فاصله گرفتن از خداست، با ادامه غیبت بیشتر میشه و این انسان رو ضعیفتر و پراکندهتر میکنه. مغناطیس وجودی ولیّ الله، جانی میده به جامعه و قوت میبخشه بهش. هر چه بیشتر از ولیّ خدا دور بشیم این روند شدت بیشتری پیدا خواهد کرد. معلوم هست که راه حلی که از دل این نگاه بیرون میاد چی هست.
ما نیاز به تقویم و تقویت روابط ولایی داریم. ما باید یه جوری عملیاتی وصل بشیم به بیانتهای دوستی خدا.
فرمود إن کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله...
بیشتر برای دوست داشتن وقت بگذاریم. جون بگذاریم. جای دوری نمیره.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
تقریبا هر روز میدیدمش. بیمار و نزار بود. سوء مصرف دنیا دچارش کرده بود و سلامت و سادگیاش را ربوده ب
هر وقت یک معتاد میبینم، یاد اعتیاد خودم به دنبا میافتم. سوء مصرف دنیا همه آن طراوتی را که باید میداشتم و طعم زندگی را که باید میچشیدم از من گرفته.
خداوند همه ما را از فید زشتیهای دنیاپرستی رها فرماید.
پیجر سلاح نیست.
اسرائیل همه چیز را به سلاح تبدیل میکند و همه فرصتها را به دشمنی و همه مناسبات را به جنایت و تجاوز
وقتی اینستاگرام رو ورق میزنی میبینی دعوا سر دین و ایمان و خدا و غیب و قرآن و حدیث نیست.
دعوا سر اینه که خدا بیاد وسط عدهای بیکار میشن. وگرنه صبح تا شب آدمها سعی میکنند ثابت کنند که خدا هستند و قابل پرستش. بهتره بهشون ایمان بیاری و دینت بشه جلب منافعشون. این وسط کلی آیه و حدیث هم میریزن از خزانه ذهنشون که باید باور کنی وگرنه بهشون کافری.
نه عزیزم خدا رو که نشناسی از دین و ایمان آزاد نمیشی. بنده بندههای خدا میشی. همین.
امروز هیچ مسئلهای در جهان مهمتر از نابودی اسرائیل نیست.
اسرائیل جهان را به وحشیترین صورت به نقطه بیبازگشت ویرانی میکشاند.
این دیو پلید پست همه قوانین نوشته و نانوشته را فدای موجودیت نامشروع خویش میکند. درست همان چیزی که از یک رژیم حرامزاده و حراملقمه و نمک به حرام انتظار داریم.
هیچ نقطه روشنی در چهره اسرائیل باقی نیست. او در حال تولید خط مقدم خالص است. اگر ما نیز خود را برای خدا خالص کنیم، سنت خدا جاری خواهد شد. هر چه زودتر بهتر. این صحنه در حال پالایش عوامل خویش است. فشارها همه برای این است. دو طرف باید کامل شوند.
تبیین صحنه کمک میکند تا این اتفاق زودتر بیافتد. باید قاصرین از مقصرین جدا شوند. وقتی حکم قطعی خداوند میآید همه کسانی که در صف باطل ایستادهاند آسیب جدی خواهند خورد.
باید دانسته انتخاب کنند. مؤمنین وظیفه دارند صحنه را روشن کنند و وضعیت را پیش ببرند. فروبستگی امروز مربوط به راهبردها و راهکنشهای نظامی نیست. مربوط به ذهن و فکر و فرهنگ ماست. ما،یعنی تک تک ما باید انتخاب کنیم که با اسرائیل و دوستانش هستیم یا با دشمنان فلسطین. این بسیار حیاتی است. وقتی انتخاب صورت گرفت و آگاهیها کار خود را به پایان رساند اراده خداوند جاری خواهد شد و پس از آن هیچ جلوداری نیست.
امروز غرب نشان میدهد که علم را برای چه میخواهد. قدرت را برای چه میخواهد. اخلاق را برای چه میخواهد. فرهنگ و سیاست را برای چه میخواهد. غرب یک تمدن ضد بشری ترتیب داده که دارد همه جهان را در آتش خود میبلعد.
دامنههای تقابل اسرائیل با محور مقاومت تا سراسر جهان گسترده است. مردم جهان باید تعیین موضع کنند. باید در یکی از این دو صف قرار گیرند. یا با لسرائیل یا علیه اسرائیل. در خود ایران و لبنان و سوریه و فلسطین و عراق و یمن و بحرین و اردن و عربستان و قطر و کویت و پاکستان و افغانستان و دیگران و دیگران تیز همین است.
صحنه آتقدر داغ خواهد شد تا تکلیفها معلوم گردد. هیچ پوشیدگی وجود ندارد. جنایت باید آشکار آشکار گردد.
همان طور که شهادت علی اصغر حجت بالغه رسول الله علیه دشمنانش است، امروز نیز جبهه حق ناچار باید آشکارترین صورتهای حقخواهی را با ایستادگی خود بیافریند. شیطان باید تمام پوششهای نفاق را بدرد و بی هیچ زینت و زیوری، خود خودش را نشان دهد. آنگاه خواهید دید که چگونه ناپاکان با او پیمان همراهی خواهند بست و پاکان از او جدا خواهند شد.
جهل فضا را تاریک و فتنهگون ساخته. اگر مردم بفهمند و خالص شوند این مرحله تمام خواهد شد.
انقلاب اسلامی کاتالیزور این فرایند است. این تسهیلگری و پیشبرندگی در عصر حاضر همان چیزی است که تمام جهان را مدیون ایران و مردمش و نظامش و رهبرانش و شهیدانش و مبارزانش میکند.
مسئله انقلاب اسلامی عبور از دوران تاریک نفاق به دوران شفاف جدایی صف حق از باطل است. همان چیزی که شیطان دائما تلاش میکند مانع آن شود تا امکان حیاط داشته باشد.
در فضای صریح و شفاف این شیطان است که به پایان خواهد رسید. هر چیزی که این شفافیت را بر هم زند شیطانی و هر آن چیزی که صحنه را از گنگی و تیرگی بیرون بکشد الهی است.
صحنه باید روشن روشن گردد و کسانی که حتی به سختی اسانترین درسها را میاموزند انتخاب کنند.
آنگاه حق قضاوت خواهد کرد و حکم صادر خواهد شد و نتیجه حتمی خواهد گردید.
نتیجه برای همین به تأخیر میافتد. هنوز میبینی آدمهایی را که اسرائیل را از اولویت توجه خارج میکنند و هنوز چیزی جز اسرائیل را اولویت میپندارند. آنان ندانسته یا دانسته در کنار باطلند.
سنت تمام انبیاء و اولیاء آن است که پیش از قطعی شدن عذاب الهی به قدر کفایت دعوت کنند و نصیحت کنند و معلوم کنند که مسئله چیست و صفبندی کدام است.
خداوند به هیچ بندهای ظلم نمیکند. زمین درد خواهد کشید تا تکلیف همه افرادش معلوم گردد. اهل زمین باید بدانند که یک پیکرند و نمیتوانند نصفه و نیمه و مردد از این مرحله بگذرند. همه چیز باید شفاف باشد و خواهد شد و خداوند این را انجام خواهد داد. یا با آگاهی بیشتر بر اثر پاکیزگی و یا با آگاهی بیشتر با غلبه ظلم و فساد و جنایت. همه باید انتخاب کنند.
تصور غلط رایج این است که بنده هنگام دعا خداوند را و جهان هستی را تحت تأثیر و تغییر قرار میدهد. در حالی که هنگام آویختن از ریسمان دعا، ما خود را به موضع درست میکشانیم و جهان را از منظر درست میبینیم و رفتار خود را اصلاح میکنیم و راه خود به خود باز میشود.
دعا به عنوان عمل صالح و دعا به عنوان ابزار سحر و جادو و دعا به منزله معجزه سه چیز است. غالبا نگاه دوم را به دعا داریم. در حالی که دعا غالبا از نوع اول است و به ندرت از نوع سوم.
ما باید در مسیر درست قرار بگیریم و ببینیم که همه چیز درست است. خداوند خلقتش را به خاطر ما تغییر نمیدهد. وقتی به وسیله دعا شکایت میبری پیش خدا، اگر معنی خواستهات این باشد که خداوندا مسیرهایت را اصلاح کن، این دعا بیمعناست. براورده نخواهد شد. اگر به این معنی باشد که خداوندا مرا اصلاح کن، برآورده خواهد شد. اگر به این معنی باشد که خداوندا دیگری را اصلاح کن، ممکن است برآورده شود. بسته به اینکه خود او در چه وضعی قرار دارد.
سوء استفاده از دعا چهره دین را در جهان مکدر میکند. بسیاری به خاطر فهم غلطی که ترویج میگردد از دین ضعیف و سست و بیمبنا ارائه شده متنفر میشوند و منتظر قرائت درست میمانند.
زندگی در زمین به شدت وابسته به عمل صالح و سازنده است. آبادانی مأموریت ماست. اگر ضعیفها به جان دین نمیافتادند و اجازه میدادند #انسان_قوی دین را نشان دهد، بسباری در تاریخ دیندار و دینمدار میشدند.
آدمهای ضعیف و فرومایه با ادعای دینداری بسیاری از ظرفیتهای اصلاح و هدایت را سوزاندند. آدمهای تنبل و سست و راحتطلب. آدمهای حقهباز و دروغگو. آدمهای زیادهخواه دریده و درنده.
نباید به اسم دبنداری آداب شیطان را ترویج کرد.
🔸بسماللهالرحمنالرحیم🔸
▪️سلام و عرض ادب
🔷🔸پویش حل مسأله شماره «اول» (شماره سریالی 10)
🔸عنوان پویش: «غیرت دینی و مدارای اجتماعی»
▪این پویش با نظر به تجربه پویشهای تبیینی ماههای اخیر و مبتنی بر پیشنهادات و دریافت نظرات مخاطبین ارجمند طراحی شده است.
▪ تجربه پویشهای قبلی به ما نشان داد، رویکرد مسأله محور، هم آثار پیامها را بیشتر می کند و هم انگیزه مشارکت را در مخاطبین بالاتر میبرد.
▪اکنون هم وقت و فرصت بیشتری روی مسالهیابی و طراحی پویش گذاشتهایم و هم امیداواریم انگیزه مخاطبین، نویسندگان و تبیینگران محترم برای مشارکت بیشتر شود.
🔹توضیح مسأله: طی سالهای اخیر چنین القا شده که حفظ غیرت دینی خلاف مدارای اجتماعی بوده و این دو مفهوم در برابر و مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند. این تصور غلط برخلاف واقعیتهای میدانی بوده و در زندگی روزانه مردم عکس آن جریان دارد.
🔺تعمیم این تصور و فرض غلط، منجر به اشتباهات تحلیلی در افکار بخشی از فعالین جبهه انقلابی و مسئولین نهادهای فرهنگی شده است. حال آنکه واقعیت صحنه در تجربه تاریخی جامعه مومنان نشان داده، غیرتمندان دینی، مراقبان اصلی مدارای جمعی و حافظان واقعی انسجام اجتماعی بودهاند.
🔺با این مقدمه، درخواست ما از تبیینگران و نویسندگان محترم آن است که برای اصلاح این تصور اقدام به تولید محتوا و نگارش یادداشت فرمایند.
🔸بزرگواران در یادداشتهای خود ضمن طرح موضوع از زاویه نگاه خویش، اولا به «پیشفرضهای غلط در این مسأله اشاره نمایند»؟ ثانیا اثبات فرمایند چرا غیرت دینی منجر به بالارفتن حساسیت جامعه مومنان در حفظ وحدت و انسجام اجتماعی میشود و ثالثا به بیان روایتهای روزانه و مصداقی از این همسازی بپردازند.
برخی مضامین قابل پرداخت:
▪غیرت دینی و مراقبت اجتماعی
▪غیرت اسلامی و حفظ وحدت
▪غیرت دینی پایه غیرت ملی
▪غیرت دینی پایه مدارای اجتماعی
▪غیرت دینی و عطوفت سیاسی
▪غیرت دینی و دستگیری مؤمنانه
▪غیرت دینی و مهر اجتماعی
▪️غیرت دینی و تابآوری جمعی
🟣 ملاحظه: از اعضای محترم تبیینگر تقاضا میشود، آثار ارزشمند خود را در بازه زمانی 28 شهریورماه الی 3 مهرماه، در قالب یادداشتهای کوتاه 600 الی 800 کلمهای، رشتهتوییت و یا توییت، ارسال فرمایند.