eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
455 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️میل به آشوب؛ چرایی و چگونگی؟ 🖊محمد وکیلی 🔸آنتروپی(Entropy) اصطلاحی است در علم فیزیک به عنوان شاخصی برای سنجش «میل به بی‌نظمی» انرژی در محیط؛ اما این اصطلاح محدود به فیزیک نمانده و به عرصه علوم استراتژیک، سیاست و علوم اجتماعی نیز کشیده شده است. برنارد کوهن در کتاب «ژئوپلیتیک نظام جهانی» تلاش می‌کند از این اصطلاح برای تبیین وضعیت نظام ژئوپلیتیک جهان بهره ببرد. کوهن ضمن برشمردن عوامل انتروپی، معتقد است که هرچه سیستم ژئوپلیتیکی بسته‌تر، ساکن تر و غیرپویاتر باشد آنتروپی افزایش یافته و جامعه به نابودی تهدید می‌شود. وضعیت انتروپی در جامعه، وضعیتی است که از یک سو انرژی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تولید و انباشته گردد و از سوی دیگر مسیر تخلیه آن فراهم نگردد. انرژی انباشته اجتماعی راههای مختلفی برای آزاد شدن پیدا خواهد نمود. این راهها تحت تأثیر عوامل مختلف چون عوامل انسانی موثر، امکانات، تکنولوژی و... به صورت مستمر در حال تولید و تغییر خواهند بود. افزایش انتروپی می‌تواند منجر به تغییرات بنیادین و برگشت ناپذیر در وضعیت جامعه گردد. جامعه‌ای که به طور مداوم در حال تولید انرژی است، نمی تواند در وضعیت «ایستا» باقی بماند و نیازمند وضعیت «تعادل پویا» است. 🔸با این مقدمه، به نظر می‌رسد دشمنان ایران اسلامی در عرصه‌های های چهارگانه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تلاش می‌کنند با استفاده از اقدامات متعددی همچون: ترسیم وضعیت مطلوب و زیبا از سایر جوامع (چه واقعی و چه ساختگی)، القای احساس عقب‌ماندگی، محرومیت، ناکامی و نابرخورداری (چه واقعی و چه ساختگی و القایی)، القای احساس ناامیدی از اصلاح، تغییر و اثرگذاری (چه واقعی و چه القایی)، و همچنین بهره‌برداری حداکثری از ظرفیت بسترهای نوین ارتباطی و تعاملی چون رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی جهت تعمیمِ داده‌ها و تشدید این وضعیت (احساس شکاف عمیق بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب و احساس عدم امکان تغییر این وضعیت) و نیز ارایه الگوهای کنش در چنین وضعیتی (که می تواند شدت و شتاب انتروپی را تشدید نماید)، جامعه ایرانی را در وضعیت آنتروپی قرار دهند؛ یعنی وضعیت «میل به آشوب». چنین وضعیتی، «میدان کنش»ی (به تعبیر پیر بوردیو) برای جامعه فراهم می‌آورد که می‌‎تواند تمام کنش‌ها، تحولات و مسیر حرکت جامعه را رقم زده و امکان هرگونه کنشگری بیرون از این فضا را برای افراد جامعه، ناممکن نماید. 🔸تبعات وضعیت انتروپی: تثبیت چنین وضعیتی، از لحاظ اجتماعی تبعات و عوارضی خواهد داشت که می توان نمود و بروز آن را در طی حوادث اخیر مشاهده کرد: 🔸۱. بی هویتی: بی هویتی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ملی: بی‌هویتی یعنی قطع شدن ارتباط و تعلق با خواستگاه‌های خود؛ خانواده، جامعه، ملیت، دین و... نتیجه این بی‌هویتی می تواند احساس آزادی یا رهاشدگی کاذب باشد. (کنشهای ضدملی، ضددینی و ضد فرهنگی عده ای از افراد در اغتشاشات اخیر) 🔸۲. مهاجرت: یعنی جداشدگی از تعلق جغرافیایی و سرزمینی به جامعه خود. مهاجرت سرزمینی می تواند مقدمه سایر مهاجرتها و انفکاک از تعلقات را فراهم آورد. (کنشهای ایرانیان مهاجر در سایر کشورها) 🔸۳. مهاجرت مجازی: در نبود امکان و شرایط مهاجرت فیزیکی، با توجه به گسترش شبکه‌های اجتماعی و تسهیل تغییر شبکه تعلق، مهاجرت مجازی رخ می‌دهد که چه بسا غیرقابل رصدتر، غیرملموس‌تر، برنامه‌ناپذیرتر و در نتیجه خطرناک‌تر و مسأله‌‎سازتر از مهاجرت فیزیکی خواهد بود. (کنشهای انفلوئنسرها، سلیبریتی‌ها، بلاگرها در داخل کشور) 🔸۴. میل به ناسازگاری با جامعه: چنین وضعیتی در حالت انفعال فرهنگی و اجتماعی می تواند به گوشه نشینی و عدم همراهی با جامعه منجر گردد و در وضعیت فعال به شورش و قیام بر علیه خود و دیگری بیانجامد. مسئله ای که دورکیم در تحلیل عوامل و زمینه های ناهنجاری های اجتماعی بدان می پردازد. باید توجه نمود که از فرد گسسته از پیوندهای اجتماعی، هیچ ناهنجاری بعید نیست. (رفتار خشونت بار افرادی که در اغتشاشات اخیر به تخریب و خشونت اجتماعی پرداختند) 🔸با توجه به نکات بالا، می‌تواند گفت مهمترین راهبرد دشمن در مواجهه با جامعه ایرانی طی چند دهه اخیر، کشاندن جامعه به وضعیت آنتروپی بوده است. وضعیتی که در آن، خود جامعه دست به خودتخریبی می‌زند و دشمن با کمترین هزینه و دخالت مستقیم، به اهداف خود می‌رسد. در چنین وضعیتی انرژی متراکم جامعه بیش از آنکه معطوف به بیرون از خود باشد، درگیر خود خواهد بود. @rohaniyatemrooz_ir @daghdagheha
💠 فروپاشی نخبگانی با خیزش اجتماعی. 🌐 بازنشر سخنرانی استاد پارسانیا در نشست تحلیل جامعه شناختی آخرین وضعیت انقلاب اسلامی با تأکید بر وقایع اخیر/ 14 تیر 1397 🔹 پارسانیا بحث خود را با موضوع فروپاشی حوزه نخبگانی سیاسی و بازآفرینی و خیزش حوزه اجتماعی مطرح کرد. او از دو شکاف اجتماعی در سه دهه اخیر یاد کرد. یکی از این دو شکاف مربوط به فاصله بین نخبگان، خواص و مدیران سیاسی و اجتماعی کشور با حوزه عمومی و مردم است و شکاف دیگر مربوط به فاصله بین نخبگان، خواص و مدیران سیاسی و اجتماعی با یکدیگر است. به نظر پارسانیا هر کدام از این دو شکاف در دوره‌های هشت‌ساله یا ده ساله خود را نشان داده‌اند، هر چند که اغلب تفسیر درستی از آن‌ها نشده است. 🔹 او درباره انشقاق بین حوزه اجتماعی و عمومی با نخبگان سیاسی گفت: در دوران جنگ شاهد فاصله‌ای کمتر بین این دو حوزه هستیم نخستین انشقاق در این حوزه در سال 71 در اعتراضاتی شکل گرفت که از کوی طلاب مشهد آغاز شد و سپس این انشقاق به ترتیب در سه دوره هشت ساله یعنی در سه مقطع انتخابات 76، 84 و 92 خود را نشان داد. در این سه مقطع، مردم اعتراض خود را به نخبگان سیاسی و الگوی مدیریتی واحد آن‌ها، نشان دادند. 🔹 شکاف دوّم، مربوط به نزاع بین نخبگان سیاسی با یکدیگر است. این شکاف، در مقاطعی غیر از انتخابات، یعنی در حوادث سال 78 و 88 خود را نشان داد. حادثه سال‌78 از نوع حوادث مقاطع انتخابات نبود؛ یعنی حادثه‌ای عمومی و فراگیر نبود. این حادثه مربوط به تهران، آن‌هم در میانه شهر از کوی دانشگاه تا خیابان انقلاب بود. حادثه کاملاً نخبگانی و سیاسی بود و کانون فرماندهی آن، برخی از معاونت‌های دولت و یا وزارت علوم بودند و هدف آن نیز عبور از خیابان جمهوری بود. حادثه سال‌88 نیز حادثه‌ای مربوط به شهرهای بزرگ و بیشتر مربوط به بالای شهر تهران بود و طرف‌های این حادثه این‌بار، سران و محورهای اصلی مدیریت کشور و نخبگان سیاسی بودند. 🔹 نخبگان سیاسی، اغلب به رقابت‌های مربوط به خود نظر داشته‌اند و مسائل روزمره زندگی مردم ما کمتر مسأله آن‌ها بوده است. آن‌ها متأسفانه هیچ‌گاه قرائت درستی از مقاومت‌های عمومی مردم در انتخابات‌های مکرر نکرده‌اند و مقاومت مردم نسبت به الگوهای مدیریتی خودشان را هزینه رقابت‌های سیاسی‌شان کرده‌اند. 🔹 پارسانیا، حوادث جاری جامعه را با نوع حوادث سال 78 و 88 متفاوت دانست و گفت: این حادثه مربوط حوزه نخبگانی کشور نیست و به حوزه عمومی جامعه باز‌می‌گردد. این حادثه مطالبه عمومی جامعه جامعه از الگوهای مدیریت ثابت و مستمری است که نزاع‌های سیاسی نخبگانی نیز کمتر در آن تأثیرگذار بوده و هست. 🔹 پارسانیا در بخش دوم صحبت خود به علّت ناکارآمدی مدیریتی کشور پرداخت و این امر را ناشی از بی‌توجهی مدیران به تفاوت دو عرصه سیاست‌گذاری و خط‌مشی‌گذاری دانست و بر این نکته تأکید کرد که قانون اساسی به گونه‌ای است که اجازه استقرار سیاست‌گذاری را به هیچ‌یک از قوا نمی‌دهد و حال آن که مدیران کشور رقابت‌های قبیله‌ای خود را اغلب با ادبیات سیاست‌گذارانه توجیه کرده و از این افق به چالش با یکدیگر می‌پردازند. به‌زعم او نتیجه طبیعی این وضعیت، غفلت از خط‌مشی‌گذاری و تدوین و اجرای سیاست‌های اجرایی (و نه سیاست‌های کلان) در عرصه مدیریت و غفلت از مسائل جاری مردم است. 🔹 پارسانیا از نمونه‌های متعددی یاد کرد که بی‌توجهی مدیران قوای مختلف را نسبت به خط‌مشی‌گذاری و دخالت‌های غیرقانونی و ناروای آنان را در عرصه سیاستگذاری نشان می‌دهد. 🔹 این مدل از مدیریت، آسیب واقعی و عینی خود را در حوزه عمومی وارد می‌سازد و ساختار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حوزه عمومی را تخریب می کند و اینک خیزش عمومی مردم، این مدل از مدیریت اجتماعی را در معرض فروپاشی قرار می‌دهد و فرصت مناسبی را برای تغییر و تحول بنیادین آن که به گونه‌ای رسوب‌کرده و سخت و درعین‌حال فرتوت است، ایجاد می‌کند. @hparsania @daghdagheha
💠سطوح هویت (تأملی دوباره در نسبت میان هویت و پدیده‌های اجتماعی) 🔹حضور تیم فوتبال جمهوری اسلامي ايران در مسابقات فوتبال جام جهانی قطر، ثمرات زیادی برای آینده ایران داشت که یکی از آنها گفتگو درباب و نقش فوتبال در هویت یابی انسان ایرانی بود. بخصوص پس از واگذاری نتیجه در مسابقه آخر برخی در این نسبت تردید کردند و به نقد دیدگاه‌های مدعی نسبت میان هویت و فوتبال پرداختند. 🔸اما نکته مهم در این نقد عدم توجه به سطوح فرهنگ و هویت است و چنین تلقی شده است که هویت فقط یک لایه و سطح دارد و فقط از همان سطح به تحلیل نسبت میان هویت با پدیده‌های اجتماعی پرداخته می‌شود. 🔹در حالی که در یک تحلیل فلسفی - جامعه‌شناختی برای هویت حداقل سه لایه و سطح متصور است: ۱. لایه‌ی ساخت هویت؛ ۲. لایه‌س ظهورات ارزشی و مولفه‌های هنجاری هویت؛ ۳. لایه‌‌ی هویت‌یابی و فهم هویتی از پدیده‌های اجتماعی؛ ♦️ ۱. لایه ساخت هویت هویت مانند هر امر انسانی و پدیده اجتماعی، مقوله‌ای ساختنی و اکتسابی است و به مرور زمان توسط نسل‌های به هم پیوسته ایجاد می‌شود و تعین پیدا می‌کند. آنچه زیر ساخت هویت را تشکیل می‌دهد و موجب تمایزبخشی به افراد یا جوامع می‌شد معانی مستقر در جان آدمی و باورهای پذیرفته (ایمان) شده است که شاکله‌ی شخصیتی افراد و قلمرو وجودی او را می‌سازد که ثبات شخصیتی و پویایی رفتاری را اقتضا دارد. حکمت و فلسفه، الهیات و جهانبینی تعین بخش به این لایه از هویت افراد و فرهنگ جامعه است. ♦️ ۲. لایه‌ی ظهورات ارزشی و مولفه‌های هنجاری هویت پس از شکل گیری شاکله هویت فرد و فرهنگی جامعه، یک سلسله آرمان‌های فکری و ارزش‌های رفتاری ظاهر می‌شود که می‌تواند تعین بخش کنش‌های انسان و ساختارهای اجتماعی باشد. اگر این ارزش‌ها به ملکات نفسانی و رویه‌های جاری و ساری تبدیل شود و بدین طریق هنجارهای اخلاقی و قانونی ساخته می‌شود. بنابراین هر هویتی نوعی از ارزش‌ها و هنجارهای اخلاقی و رفتاری را اقتضا می‌کند. ♦️ ۳. لایه‌ی هویت‌یابی و فهم هویتی از پدیده‌های اجتماعی پس از آنکه شاکله‌ی شخصیتی شکل گرفت و ارزش‌ها و هنجارهای هویتی آشکار شد انسان جوینده هویت هر پدیده اجتماعی را از این منظر می‌نگرد و نسبت آن را با هویت‌ها و تمایزهای خود جستجو می‌کند. انسان هویت یاب، پدیده‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند. پدیده‌های هویتی و پدیده‌های خنثی و غیر هویتی. پدیده‌های هویتی، پدیده‌هایی هستند که از امکان‌های مختلف برای هویت‌یابی و تمایزگذاری برخوردار است و کنشگر از طریق آن می‌تواند ارزش‌ها و هنجارهای خود را به فعلیت برساند و توانمندی‌ها و تمایزات و برتری‌های خود را به رخ دیگران بکشاند. 🔹نکته پایانی نسبت هویت با پدیده‌های اجتماعی همچون فوتبال برای انسان ایرانی در سطح و لایه سوم مطرح می‌شوند و فوتبال به عنوان یک ظرف دارای امکان‌های متنوع برای هویت‌یابی و تمایزگذاری از اهمیت و اعتبار برخوردار می‌شود تا انسان ایرانی بتواند بخشی از استعداد و ظرفیت جهانی خود را به رخ جهانیان بکشاند. @daghdagheha
30.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 مدرسه‌ای عجیب با معماری مدرن در محروم‌ترین نقطه کشور 🔹در سالهای اخیر، خیرین بسیاری در مناطق جنوبی کشور مدرسه سازی کرده اند، اما بسیاری از آنها نیازهای کودکان و اهالی منطقه را در نظر نگرفته اند. 🔹در فرایند ساخت مدرسه "جدگال" در روستای سیدبار، کارهایی انجام شد که باعث شد اهالی روستا و به خصوص بچه‌ها دوستش داشته باشند و نسبت به آن احساس تعلق خاطر کنند. 🔹مدرسه "جدگال" به فینال بزرگترین جایزه معماری دنیا راه یافت، چرا که یک تیم توانست نیاز مردم منطقه را به درستی تشخیص دهد. 🔺نهضت اجتماعی تحول تعلیم و تربیت ایران
💠یک نمونه جالب از مواجهه سیاستگذارانه با یک مسئله عینی 🔸بخش اول ◾️مواجهه با تغییر روند نامگذاری در کشور ✍️حجت الاسلام علی محمدی 🔹در تاریخ 1399/3/21 دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی نامه ای می نویسد به جناب آقای حمید درخشان نیا؛ ریاست سازمان ثبت احوال کشور و ضمن تأکید بر اهمیت دینی و ملی«نام نیکو» برای فرزندان و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن، به تغییر و تحولات وسیعی در نامگذاری فرزندان واکنش نشان می دهد. آقای سعیدرضا عاملی در این نامه درخواست می‌کند که سازمان ثبت احوال گزارشی جامع از وضعیت نامگذاری در کشور به تفکیک قومیتها یا شرح علل و عوامل بروز این وضعیت به همراه راهبردها و نقطه نظرات در ظرف مدت یکماه! ارایه دهد. 🔹یک ماه و هشت روز بعد، سازمان ثبت احوال یک نامه 3 صفحه‌ای با پیوستی 5 صفحه‌ای را به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال می کند. در این نامه سازمان ثبت احوال به تمهیدات خود در مقابله با نام‌های نامفهوم، مغایر با کرامت انسانی و نیز نام های خارجی و بیگانه، با تشکیل «کمیته مشورتی نام سازمان» می پردازد . در پیوست نیز به چالشهای موجود نامگذاری و عوامل شیوع آن می پردازد. در این پیوست عوامل زیر به برشمرده شده است: 1ـ فعالیت گسترده دهها وب سایت وشبکه‌های اجتماعی و نرم افزارهای انتخاب و معرف نام 2ـ تأثیر سریالها و فیلمها مورد توجه عموم مرد در منفور شدن نام «تقی» و یا محبوب شدن نامهای «بهتاش»، «ستایش» و «کیان»و «باران» و .. 3ـ محدودیت فرهنگی استفاده از نامهای تکراری بین اعضای فامیل سببی و نسبی که منجر به جستجو برای پیدا کردن اسامی خاص، نامتعارف شده است. 4ـ تمایل به داشتن اسمهای هم آوا و محدودیت این ویژگی در اسامی مذهبی 5ـ تغییر زیباشناسی مردم از برخی اسامی مانند «جعفر»، «تقی»، «نقی»، «خدیجه»، «عبدالله»، «نرجس»، «کلثوم»، «صغری»، متأثر از خوارک رسانه ها به خصوص فضای مجازی، ماهواره ها و صدا و سیما 🔹تبصره: همجنان نامهایی مانند محمد»، «فاطمه»، «زهرا» و «علی» در صدر انتخاب نام در هر سال قرار دارند... 6ـ مهمترین چالش، جدی نگرفتن پالایش و غربالگری در بانک نام اسامی سازمان ثبت احوال است! 🔹همچنین قابل توجه است که رشد اسامی ترکی در استانهای آذربایجان و همچنین اسامی کردی در کردستان، متأثر از برنامه های ماهواره بیش از 100 درصد است! 🔹در پایان پیوست، پیشنهاداتی ارائه می شود: 1ـ تشکیل «کمیته عالی نام» 2ـ آسیب شناسی دقیق این چالش در شورای عالی انقلاب فرهنگی و تعیین تکلیف دستگاه های مختلف 3ـ تا قبل از این کار کارشناسی دقیق: ـ صدا و سیما در انتخاب نامها دقت بیشتری کند و برای نقشهای بد، اسامی معصومین ع را نگذارد. ـ وزارت ارشاد بر نامگذاریها در فیملها و رمانها و داستانها و کتابهای مرتبط نظارت کند و توبیخ و تشویق بگذارد. ـ سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات به مبلغین اعزامی بگویند که فرهنگ سازی کنند. 🔰در تاریخ 1399/7/7 آقای محمد آقاسی دبیر ستاد فرهنگ شورای عالی انقلاب فرهنگی نامه‌ای خطاب به دبیر شورا آقای عاملی می‌زند و «برگ سیاستیِ» عرصه نامگذاری را تا تدوین کامل سیاستهای نامگذاری، ارائه می‌دهد. جالب ماجرا اینجاست که در مقام تبیین مسئله‌ی این گزارش، شورای عالی توجه می دهد که کاهش تمایل به اسامی عربی و افزایش تمایل به اسامی ایرانی و غربی ناشی از عواملی مانند «تسهیل در ارتباطات بین فرهنگی»، «تغییر ارزشی جامعه»، «میزان اعتقادات مذهبی و گرایشات ملی مذهبی و نوگرایی خانواده ها»، «گرایش به فردگرایی و انتخاب نامهای منحصر به فرد»، «تحولات سیاسی»، «استفاده از برنامه‌ها وسریال‌های ماهواره‌ای و سریال‌های تلویزیون ملی» و «آگاهی والدین از ریشه معنای نام» است، ولی در بخش پایانی پیشنهادها سیاستی، به تقلیلانه ترین وجه عمل می کند و چهار سیاست را پیشنهاد می کند: 1ـ رضد تحولات به صورت دوره 3 تا 5 ساله و گزارش به شورای عالی انقلاب فرهنگی 2ـ تدوین فرهنگ جامع نامها 3ـ گنجاندن سوالات مرتبط به نامگذاری کودکان در بیسمایشها ی ملی 4ـ الزام صدا و سیما در شخصیت پردازی های همدلانه بین نامهای اسلامی و بومی ایرانی و جهت‌دهی نام شخصیتهای منفی فیلم‌ها به سمت نام‌های خنثی. 🔻ادامه دارد ... @daghdagheha
💠یک نمونه جالب از مواجهه سیاستگذارانه با یک مسئله عینی 🔸بخش دوم ◾️مواجهه با تغییر روند نامگذاری در کشور ✍️حجت الاسلام علی محمدی 🔰الحمدلله بعد از یکسال پیش نویس مصوبه نهایی شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر شده است. در ماده 2 که بخش تعیین وظائف دستگاه هاست آمده: 1ـ سازمان ثبت احوال، طراحی و راه اندازی سامانه هوشمند مجع و تعامل خدمات مشاوره نامگذاری بزند. شناسایی و ترویج نامهای جدید و جذاب کند و همچنین ارائه گزارش توصیفی و تحلیلی از وضعیت نامگذاری هر دوسال یکبار بدهد. 2ـ وزارت فرهنگ وارشاد؛ شناسایی، توصیف و تبیین ترجیحات خانواده بر اساس پیمایشهای ملی واستانی کند. 3ـ فرهنگستان زبان ادب فارسی؛ تشکیل کارگروه «نام گزینی» کند. 4ـ سازمان صدا و سیما؛ ارتقای نگرش عمومی به اهمیت نامگذاری، استفاده از ظرفیت برنامه های جذاب برای ترویج نامهای مذهبی شاخص و همچنین تبلیغ رایگان سامانه هوشمند سازمان ثبت احوال کند. 5ـ وزرات آموزش و پرورش؛ استفاده از ظرفیت کتب درسی در ترویج نامهای مذهبی شاخص و همچنین طراحی و اجرای برنامه های تشویقی نامهای خاص مذهبی نماید. 6ـ وزرات بهداشت درمان و آ»وزش پزشکی؛ نصب و بخش تبلیغات سامانه نامگذاری در تمایم مراکز سلامت درمانی نماید. 🔹بله؛ همین.. در برگ سیاستی شورای عالی، از 7 ـ 8 عامل تغییر رویه نامگذاری در کشور، لااقل 6 مورد آن ناشی از «تغییر روابط اجتماعی» و «بسترهای تعاملات جمعی» بود که منتهی می گشت به گرایش خانواده ها برای گذاشتن نامهای منحصر به فرد ایرانی و غربی و البته در استانهای ترک نشین و کردنشین، اسامی قومیتی وارداتی، ولی کل ایده شورای عالی انقلاب فرهنگی برای مهار این سیل عظیم دو محور دارد:👇😐 1ـ با سامانه هوشمند نامگذاری سازمان ثبت احوال، جلوی نامگذاری های غیرپسندیده را می گیرد. 2ـ همچنین با تبلیغات صدا و سیما و وزرات ارشادی و مدرسه ای، اسامی مذهبی شاخص را ترویج می کند. به قول معروف «کوه، موش زاییده» @daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ماهیت انتشار اخبار و سیاست های شبکه‌های فارسی زبان معاند را بشناسید..! @daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠یک کار رسانه قوی یک تیم خوش ذوق و حرفه‌ای از تیم تولید در بین مردم رفتند و در خصوص ویژگی‌های اخلاقی پیامبر اسلام در جنگ‌ها پرسیدند: 1. خودداری از اقدام به جنگ در مواجهه با مشکلات عظیم... 2. جلوگیری از شروع جنگ... 3. مخالفت با کشته شدن انسان‌ها حتی دشمنان... 4. توصیه و سفارش به سربازان خود در پایبندی به جوانمردی و بزرگواری.... 5.ممانعت از آسیب رساندن به وسائل زندگی انسان‌ها و از بین بردن آن‌ها.... 6.خوشرفتاری با اسراء وتلاش برای آزادی آن‌ها.... 7.بخشیدن دشمنان و گناهکاران در وقت تسلط بر آن‌ها.... 8.حضور در جنگها و اداره حوادث جنگی و مراقبت و نظارت بر رفتار جنگجویان و جلوگیری از رفتارهای خشن و انتقام جوئی .... و جواب‌هایی که مردم دادند... @cafe_fekr @daghdagheha
💠سیدجواد طباطبایی؛ مردی که پروژه فکری‌اش را تمام کرد و رفت .... 🖋حجت‌الاسلام علی محمدی 🔹برای نسل بنده سیدجواد طباطبایی فقط یک اندیشمند نیست، او مظهر است و همین است که او را مهم می‌کند، ولو اینکه اشتباه بگوید ... 🔹در دهه‌های هفتاد و هشتاد که دوران دگردیسی فکری بخش زیادی از انقلابیون از سروش و ملکیان و مجتهد شبستری و کدیور و فنایی و دیگران بود، سید جواد سفت بر سر حرف اول خود که همان «تجدد ایرانی» یا «مدرنیته ایرانی» بود، ایستاد. 🔹او هیچگاه از انقلاب اسلامی تجلیل نکرد و دهه‌ها بر روزه سکوت خود صبر ورزید، ولی به ابتذال در اندیشه‌ورزی هم در نغلتید؛ در زمانی که می توانست از با استقبال از خیل کسانی که خود را «روشنفکر» می خواندند، یارگیری سیاسی کند، این کار را نکرد. او همه اینها را غربزدگانی می‌دانست که درکی از مفهوم «دولت ـ ملت ایرانشهری» ندارند و در پی تجددی تقلیدی‌اند؛ نه تأسیسی. او تلاش می کرد درست بنویسد؛ فارسی بنویسد؛ دقیق بنویسد؛ به خاطر مخالفتی که با انقلاب اسلامی دارد به هر رطب و یابسی چنگ نزند؛ مبتذل نشود. او در مقابل تجزیه‌طلبها ایستاد، او جریانها پان‌ترکیسم و پان‌عربیسم را به چالش کشید و البته پته بی‌سوادی بسیاری از روشنفکران دگردیس شده را بارها به روی آب انداخت. او در مقابل مدیریت شهری تکنوکراتها که شهرها را تبدیل به زیست‌گاه غریبه‌ها کرده بود، خروخشید. تلاش کرد از ایرانشهری بگوید و مرز آن را با ناسیونالیسم که پدیده‌ای مدرن در اروپای معاصر است، روشن کند. او از ملت ایران سخن می گفت در حالی که آن را قرن‌ها مقدم بر دولت ـ ملت مدرن می‌دانست. 🔹سیدجواد طباطبایی برای نسل منی که با انقلاب حیات معنوی پیدا کرده است، مخالفی سرسخت بود. از نظر چون منی که مسئله‌ام عقلانیت انقلابی است، سیدجواد طباطبایی چشمی برای دیدن انقلاب اسلامی و تبار تاریخی آن است و به تبع، آینده روشن آن نداشت، ولی هر چه بود مانند دیگر مخالفینِ به ظاهر اندیشه‌ایِ انقلاب اسلامی، مبتذل و دم دستی نبود و درک خوبی از قواعد دعوای فکری و اندیشه‌ای داشت. 🔹سالها بود که درباره ابعاد اندیشه هویت ملی ایرانیان و ایده ایرانشهری‌اش با دوستان مباحثه داشتیم. من تعریفی از روشنفکری ارائه کرده بودم که ایشان نیز جزو این جریان قرار می‌گرفت، هرچند با دیگرانشان فاصله فاحشی داشت. از نظر من «شاه بیت جریان روشنفکری» در طول حیات دویست و چند سال خود، یه جمله بیشتر نبوده و نیست و آن «لزوم تحقق مدرنیته و تجدد در ایران است»؛ از ملکم خان و آخوندزاده گرفته تا سروش، ملکیان و شایگان و شبستری و کدیور و فیرحی، نعمت الله فاضلی و حسین عظیمی و سریع‌القلم و محسن رنانی و همه و همه برای این مقصود، راهبردهایی ارائه کرده و البته ملاحظات در نظر گرفته‌اند، سید جواد هم تزی غیر از این نداشت، هرچند درصدد بود فرآیند تجدد را از دل هویت تاریخی ما برویاند و از اخذ عاریتی مدرنیته‌ی اروپایی اجتناب کند . 🔹تنها نقطه ابهام نظریه‌اش به نظر ما، لوازم قاطع نظریه‌اش درباره انقلاب اسلامی بود. نقطه ای که دهه‌ها مسکوت رها کرده بود و لبه‌ی تیز نقدهایش را بیشتر متوجه شیخ فضل‌الله و جلال آل احمد و شریعتی کرده بود. در مقابل، همیشه از مشروطه در حد اعلی تمجید می‌کرد. به گمانش اولین انقلاب ملی در مشروطه به وقوع پیوسته بود و آن این بود که هویت ملی ما ایرانیان پس قرنها بروز در قالب ادب فارسی، در مشروطه مجال یافته بود در صورتی جدید به ظهور و خودآگاهی برسد و آن «صورت قانون‌خواهی» بود... 🔹اما حوادث اخیر نیمه سال 1401، برای سیدجواد طباطبایی خوابی دیگر دیده بود که من آن را می‌نامم. سیدجواد کتومی که تاکنون در لفافه با انقلاب اسلامی مواجه شده بود، به یکباره از «انقلاب ملی دوم» سخن گفت؛ «انقلابی ملی علیه انقلاب اسلامی»؛ انقلاب ملیِ بدونِ رهبری که علیه سیاست‌نادانانی است که کمر به نابودی ایران بسته‌اند یعنی ملایان و چپ‌گراها !!! از صراحتش متن سی صفحه‌ای‌اش علیه انقلاب اسلامی خوشم آمد. این همان سیدجوادی بود که ما می‌شناختیم و انتظارش را داشتیم. خوشحالم که قبل از رفتنش به دیار باقی، «پروژه‌اش را تمام کرد...»؛ پروژه‌ای که هرچند نکات ظریف و مهمی در هویت و سنت ما دیده بود، ولی متأسفانه در دیدن پدیده بزرگی به نام انقلاب 57 عاجز و کور بود. ✅معتقدم پروژه فکری سیدجواد طباطبایی به خاطر همین عجزش، جای زیادی در آینده تمدنی ایران ندارد، ولی امیدوارم که جریان روشنفکری و توسعه‌خواه ایرانی با خواندن آثار ایشان، از ابتذال اندیشه‌ای که امروز با آن دست به گریبان است، رها شود و عمق یابد و لااقل از «ایده تجدد عاریتی» عبور کند و به ایده «تجدد درونزای ایرانی» ارتقا یابد. باشد که از این طریق، اشتراک‌های بیشتری بر سر مسئله‌های ایران پیدا کنیم ... @daghdagheha
. 💠 تیتر یک رسانه‌های جهان خواهی شد، روزی 💐 تو آمدی جانا @daghdagheha
«مسعود دیانی» دار فانی را وداع گفت 🔹حجت الاسلام و المسلمین دیانی، دین پژوه معاصر، شاعر و از فرهیختگان جامعه علمی کشور و از بنیان گذاران برنامه تلویزیونی «سوره» بود که اجرای آن را نیز بر عهده داشت. 🔹برنامه سوره رویکردی نو اندیشانه بر جامعه شناسی تاریخی تشیع و اسلام بود که همواره با استقبال نخبگان و عموم جامعه همراه بود. روح پاک و‌ مطهرش قرین رحمت الهی. @daghdagheha
مرحوم مسعود دیانی 🔴 روایت مرحوم مسعود دیانی از «تجارت سرطان» ✍️ مسعود دیانی، دین پژوه و مجری رسانه‌ی ملی 🔸عمل جراحی سخت و سنگین بود. نزدیک به ده ساعت وقت برده بود. حدس نمی‌زدیم از عمل اول سخت‌تر باشد. که بود. در جراحی اول معده و طحال و نیمی از کبد و پاره‌ای ازمری و غدد فوق کلیوی را برداشته بودند. در جراحی دوم دیافراگم و روده و بخش دیگری از مری را. این بار مجبور شده بودند تیغ‌ها راتا پشت قلب ببرند. و این یعنی احتمال مرگ مضاعف. میانه‌ی جراحی باز از فاطمه رضایت گرفته بودند که خطر مرگ را با تصمیم جدید بپذیرد. امضا کرده بود و می‌شد حدس زد مادرم، برادرم، فاطمه و دوستانم چه رنج و زجر وحشتناکی از سر گذرانده بودند. تا من نیمه‌شب از اتاق عمل بیرون بیایم. با لوله‌ای در روده که قرار بود از یکی دو هفته‌ی بعد دهان جدیدم شود.‌ برای خوردن غذاها و داروهایی که فقط می‌توانستند مایع باشند. و با سرنگ به روده تزریق شوند. مابقی درد وحشتناک بود، اضمحلال تن بود. و سکوت. 🔸حالا دیگر کسی حرفی برای گفتن نداشت. این آخرین عمل جراحی ممکن روی بدن یک انسان بود. و ما به نقطه‌ی صفر که نه، به ماقبل صفر برگشته بودیم. هنوز لکه‌هایی از توده‌های سرطانی در کبد مشاهده می‌شدند و باید می‌سوختند. احتمالا آن هم بی‌حاصل. حالا اما می‌توانستیم پرسشی که چند ماه پیش اجازه نیافت با آرامش و به دور از هیجان جواب بگیرد را دوباره مطرح کنیم. هرچند پاسخ این بارمان مشخص بود. دیگر نه تن به عمل می‌دادیم، نه با شیمی‌درمانی به تماشای خاکستری خود می‌نشستیم. اما هشت ماه پیش چه؟ 🔸هنوز هم حق جانب پزشک اول نبود که سایه‌ی سنگین مرگ را در این بیماری می‌دید و ما را به انتخاب روش تسکینی به جای روش تهاجمی دعوت می‌کرد؟ حالا بعد از تحمل انبوه درد و زخم و ویرانی عمل و شیمی‌درمانی، بعد از صرف چندصد میلیون تومان هزینه، بعد از زمین‌گیر شدن و خانه‌نشین شدن و فلج شدن در امور روزمره، بعد از اینکه آیه و ارغوان ماه‌ها پدرشان را جز افتاده‌ای بی‌جان و ملول بر تخت ندیدند باید به افتخار امید و مقاومت و توکل کف می‌زدیم؟ 🔸وقتی پژوهش‌های علمی نشان می‌دادند که عمل جراحی در سرطان پیشرفته و متاستاز داده بی‌فایده است، از در بیرونش کنی از پنجره برمی‌گردد. عدد بقا زیر یکسال است، آن‌هم به عذاب. اجازه نداشتیم جور دیگری تصمیم بگیریم که متهم به ترس از شیمی‌درمانی و زهرناکی‌اش نشویم؟ انگ بی‌مسئولیتی نخوریم؟ ضد علم و خرافاتی به حساب نیاییم؟ و داغ ننگ بی‌ایمانی روی پیشانی‌مان ننشیند؟ 🔹به‌گمانم تجارت درمان سرطان در روزگار ما خوب خودش را به مفاهیم دینی و روانشناسی و ارزش‌های اخلاقی چسبانده بود. می‌مکید. و قهرمان می‌ساخت؛ ساکت و ویران و مظلوم. @daghdagheha
💠مثلث تحول در بیانات رهبر انقلاب با کلیدواژه "مردم" سخنرانی اخیر رهبر انقلاب، به معنای واقعی راهبردی بود. هم را به تعبیر استراتژیست ها شامل می‌شد که البته شیب مثبت گرایی و توجه به نقاط قوت بیشتری داشت(بنیه قوی و تاب آوری و ایمان مردم، شاخص ترین نقطه قوت بود) و به منفی بافی های روشنفکرمآبانه شبیه نبود. ▫️هم شفاف و بیتعارفی را در بر داشت و در فاز سوم ماجرا، شیوه ها یا حداقل _معقول_مواجهه را در لایه های مختلف بیان داشتند. اما ساحت های سه گانه ای که ایشان به عنوان استراتژی تحول، مورد توجه قرار دادند؛ 1⃣ تحول ساختارها "با مردم": رهبر انقلاب، نقطه شروع تحول را شناسایی درست نقاط ضعف دانستند و بعد از بیان چند نمونه از نقطه ضعف ها در کنار فهم درست نقطه قوت ها، راه حل ماجرا در بخش ساختاری را توجه به افکارعمومی و مشارکت مردمی دانستند."برای اینکه خواسته‌ها و مطالبات بزرگ تحقّق پیدا بکند، باید ""، با صاحبان فکر، با افکار عمومی مردم مطرح بشود."ایده ایشان برای حل مساله در ساحت های کلان نظام، بارش فکری عمومی و حرکت به سمت کانون های نخبگانی و مردمی است که سازوکار تحقق این شیوه را از دستگاه ها مطالبه کردند. 2⃣ اصلاح سبک زندگی "در مردم": ایشان بخش دوم ماموریت های اصلاحی کشور را مربوط به سبک و شیوه زندگی مردم دانستند. مساله اسراف و تجمل گرایی و تعصب داشتن نسبت به کالای داخلی بخاطر کارگر ایرانی از جمله مواردی بود که ایشان به عنوان "اصلاح " بیان داشتند. 3⃣ تقویت اطلاع رسانی "برای مردم": ضلع سوم حکمرانی و تحول در بیانات مقام معظم رهبری، توجه ویژه به مقوله رسانه و اطلاع رسانی است. "یک توصیه‌ی مهمّ من به همه‌ی کسانی که توانایی سخن گفتن با مردم را دارند و رسانه در اختیارشان است ــ چه در فضای مجازی، چه در مطبوعات، چه در صدا و سیما ــ امیدآفرینی است. ▫️در واقع، افکار عمومی، سبک زندگی و رسانه برای تحولات مثبت در سال جدید مورد تاکید قرار گرفتند. دولت و مسئولین محترم در بخش های مختلف بایستی مردم را بخشی از راه حل دانسته و از ریسک طرح و تبادل مسائل با افکار عمومی، هراس نداشته باشند. ▫️همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند؛ "هدف دشمن، تبدیل مردم‌سالاریِ اسلامی به یک حکومت باب میل استکبار و است". آنتی تز این ماجرا و روش خنثی ساز نیت و دکترین دشمن نیز "با مردم"، "در مردم" و "برای مردم" است که رکن جدی جمهوریت و اسلامیت نظام به شمار می‌روند. ✍علیرضا محمدلو،مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی @daghdagheha
💠برادران لیلا 🖊علی مهدیان 🔹دیدم یکی در نقد «برادران لیلا» نوشته بود، این فیلم ربطی به خانواده ایرانی و فرهنگ ما ندارد. واقعیت آن است که داستان این فیلم مملو از نماد بود و اساسا بنا نداشت راست بگوید. فیلم برای مخاطب «متوهم» خوب بود. مخاطبی که خودش را نشناسد و نخواهد که بشناسد. مثل اغتشاشات چند ماه قبل که برای متوهمین مناسب بود. 🔹پدر پیر تریاکی متوهم که همه آرزویش این است که «بزرگ فامیل» باشد نماد است. ساختار «بزرگ فامیل بودن» و «پدر و فرزندی» و «مادر و فرزندی» و آدابش و احترامهایش همگی نمادند. سعید روستایی البته درست فهمیده که ریشه ولایت اجتماعی و انسجام اجتماعی را باید در عقاید مردم و ایمان مردم دید. این همان نکته ای بود که خیلی زودتر اصغر فرهادی تشخیص داده بود و از ابتدا همان را نشانه گرفته بود. 🔹سعید روستایی که پیش از این با فیلم جذاب «ابد و یک روز» مدح این انسجام اجتماعی را خوانده بود و جانب آن را گرفته بود و نه خوشبختی های ناشی از خروج از این هویت اجتماعی اعتقادی، حالا همه سمیه را آورد به پای لیلا و سر برید. او خودش خودش را ویران کرد و حالا دیگر نابود شد و تمام. 🔹او فیلمی ساخت به نفع اغتشاشات. حالا خوب باور کنیم که «برادران لیلا» و «عنکبوت مقدس» و همه و همه بخشی از یک پروژه کثیف بودند، برای زدن هویت و ایمان و خلاصه انسجام مردم. یعنی گرفتن تنها کلید و راه حل برای عبور از مشکلاتمان. معلوم شد ما با دو جریان تحول خواه مواجهیم یکی داشته هایتان را میگیرد تمسخر میکند، دروغ میداند و حرمت میشکند. دیگری راه حل را اساسا همین ایمان و انسجام میداند. اندیشه غایتگرای خودخواه حرمت شکن ضداخلاق و دین راه حل نیست بلکه اساس مانع است. اساس نرم افزار تمدن مدرن است. و این نرم افزار مدرن خود مانع است بر سر هر تحولی. 🔹پروژه «عنکبوت مقدس» تنفر افزا بود در مردم چون نشان داد این جریان با امام رضا ع طرف است. پروژه «برادران لیلا» هم مشمئز کننده بود وقتی چشم در چشم مخاطب حاضر شد حرمت پدر و مادر را بشکند و کنار جسدشان برقصد. این همان مسیری است که در جدایی «نادر از سیمین» اصغر فرهادی در بیانش تعلل کرد. او بین حفظ پدر پیر آلزایمر گرفته یعنی هویت تاریخی سربار و جنگیدن در داخل در مقابل فرار از آن و رفتن ، پایان باز را انتخاب کرده بود. اما حالا سعید روستایی با افتخار برادر را به خارج فرستاد حرمت پدر و مادر را شکست، آشوب را به جای عقلانیت انتخاب کرد و همه حرمتها را انگ توهم و دروغ زد تا به دامن نیهیلیستی و پوچ گرایی مفرط بیفتد. 🔹ابتدای امسال رهبری در حرم امام رضا ع مهمترین داشته این مردم را «استحکام بنیه ناشی از ایمانشان» دانست. خیلی ها ممکن است اهمیت این دارایی را ندانند اما اگر امروز ببینند چگونه جریانی مشهور و مثلا هنرمند پول از غرب میگیرند تا آن را نابود کنند و روی فرش قرمز غربی لب میگیرند که دیده شوند و غرب برایشان سوت و کف میزند، شاید باور کنند که اینکه «جنگ امروز جنگ ایمان و کفر است»، یعنی چی. @daghdagheha
💠او محمد(ص) را انتخاب کرده بود؛ محمد امین(ص) را 🖊 ابوالفضل هادی منش 🔸گُل را می‌توان لگدمال کرد،‌ ولی عطر آن‌را نمی‌توان زدود؛ جبران خلیل جبران این جمله را گفته بود. 🔸زن، ریحانه هستی است؛ گل است. اما در جاهلیت دور، این گل لگدمالِ رفتارهای زشت جاهلی و تفرعن سیاه و بی زوال آن روزگار شده بود. به تعبیر قرآن کریم، جاهلیت، زنجیره‌های سیاه و سنگینی، بر دست و پا و گردن بشر شده بود. 🔸خدیجه (س) نیز یک زن بود. خدیجه دختر خُوَیلد؛ زنی ثروتمند و باوقار به‌دور از زشتی‌ها و پَلَشتی‌های جاهلیت. او یک دل نه صد دل، عاشق و شیفته محمد امین(ص) شده بود؛ محمد(ص) که نام زیبایش ستایش‌ شده اهل آسمان و زمین بود. یک‌بار از امام صادق(ع) پرسیده بودند: «چرا او را محمد(ص) نامیدند. فرموده بود: چون دوست و دشمن او را می‌ستودند.» غریبه و آشنا دوستش داشتند. 🔸آری این خُلق نیکوی محمدی بود که خدیجه (س) را جذب، بلکه شیفته محمد(ص) کرده بود. این شد که او از مال و جان و مهر خود گذشت تا به محمد(ص) برسد. او محمد(ص) را انتخاب کرده بود؛ محمد امین(ص) را. مال چه ارزش داشت در مقابل این خلق نیکوی محمدی که خدیجه(س) از آن بگذرد. او حاضر بود سر و جانش را هم برای محمد بدهد. 🔸خدیجه(س) اسلام آورد، چه اسلام آوردنی. و عاشق محمد(ص) شد، چه عاشق شدنی! حرف و حدیث‌ها درباره‌اش زیاد شد. زن‌ها به او سرکوفت می‌زدند که زنی با این همه مال و ثروت و مکنت، چطور همسر پسری یتیم بشود؟! خدیجه(س) اما، دل از کف داده بود. نورانیت صورت محمد(ص)، طبع پاکش، سخنان متینش،‌ قامت آراسته و رخسار زیبایش وقتی عبادت می‌کرد، دو چشم خدایی می‌خواست تا این‌همه زیبایی را ببیند و شیفته شود. 🔸او شمعِ جمعِ آفرینش بود و خدیجه(س) این را به خوبی دریافته بود. همسرش شد و از همه‌ی هستِ دنیا، دست شست. محمد(ص) دین و دنیایش بود. اولین نماز را به او اقتدا کرد. 🔸سال‌ها گذشت و دو عاشق، دو شیفته‌، سر بر بالین هم گذاشتند و خدیجه (س) همه هست و نیستش را برای محمد(ص) و راه و آئین او گذاشت تا روزی که از دنیا رفت. و چه سخت بود این جدایی. آن سال را محمد(ص) عام‌الحزن نام نهاد؛ یعنی سال غصه. او برای همیشه سوگوار همسر خود ماند. اگرچه همسران دیگری برای یکی کردن دلهای اعراب، اختیار کرد، ام هیچکدامشان برای او، خدیجه نشدند. ▪️کتاب‌هایی درباره خدیجه (س) نوشته شده، هرچند کم است. البته شاید گفته شود که این ظلم تاریخ است که چیز زیادی از او در خاطره‌اش ندارد. یک‌بار در قاب کتاب، زندگی خدیجه (س) را برای نوجوانان شرح داده‌ام و یک‌بار هم برای بزرگسالان در کتابی با عنوان «تاریخ و سیره حضرت خدیجه (س)". البته این اثر ترجمه کتاب «خدیجه الکبری» اثر مرحوم استاد باقر شریف قرشی است. در این کتاب به شرح زندگانی و سیره عملی ایشان پرداخته شده و چون آن را کتابی کامل در این موضوع یافتم، از تالیف جدیدی در این زمینه منصرف شدم و به ترجمه آن پرداختم. امید که بخوانیم و بیاموزیم و به عمل برسانیم.   «کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست که تَر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم» ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
نسخه آمریکایی طرح صیانت 🔶🔶🔶 این برای دومین بار است که نمایندگان از جمهوری خواه و دموکرات در کنار هم متحد در مقابل چیزی آرایش گرفته اند. ‼️این را نمایندگان کنگره آمریکا در جلسه استیضاح مانند مدیر عامل سنگاپوری تیک تاک می گفتند. جلسه نزدیک به پنج ساعت طول کشید و هر نماینده پنج دقیقه فرصت داشت تا نگرانی های خود را از فراگیر شدن این اپ چینی، در میان ۱۵۰ میلیون نوجوان و جوان آمریکایی مطرح کند. ‼️اگر متن این گفت و شنود، بدون درج اسامی را بخوانید، تصورتان این خواهد شد که طرفداران طرح صیانت، کنگره آمریکا را فتح کرده اند. ❗️نگرانی از تبعات تیک تاک برای نوجوانان و کودکان از خودکشی تا افسردگی و ضرورت محدودیت این اپ برای بچه ها ❗️نگرانی شدید از عدم امنیت اطلاعات شخصی کاربران ❗️فروش داده های اطلاعاتی کلان کاربران ❗️ارتباط تیک تاک با به قول خودشان حزب کمونیستی چین ❗️محتوای مستهجن و نامناسب برای نوجوانان ❗️ضرورت حفظ حاکمیت ملی در فضای مجازی آمریکا ❗️اعتیاد آور بودن این اپ برای نوجوانان و دهها نگرانی دیگر جامعه آمریکا از فراگیر شدن یک اپ خارجی ✅فرصت داشتید خلاصه این پنج ساعت را در برنامه «استیضاح تیک تاک » پخش شده از شبکه چهار ببینید و برسانید به سمع و نظر عزیزانی که حتما باید بعضی از ما بهترون حرفی را بزنند تا بپذیرند، هم برسانید. @tamardom ➖➖➖➖➖ @daghdagheha
✅هفت نکته از سخنرانی رهبری عزیز درباره حجاب ◀️۱.توجه به نظام اولویت رهبر معظم انقلاب بعد از قریب ۳۰ سخنرانی با وجود کشف حجابها، تحصنها، بیانیه ها و... به این موضوع پرداختند اینکه حضرت آقا تا به حال در این باره صحبتی نکردند پیام بسیار مهمی دارد و اون اینکه اجازه ندید دشمن اولویت‌های جامعه رو تغییر بدهد افرادی که در این مدت با اقدامات مختلف حجاب را اولویت اول کشور قرار دادند ناخواسته به نقشه دشمن ضریب دادند . ◀️۲.نگاه جامع به حجاب رهبری عزیز حجاب را در دو بعد معرفتی و سیاسی مورد توجه قرار دادند و فرمودند : حجاب محدودیت شرعی و قانونی است کشف حجاب حرام شرعی و سیاسی است. تک بعدی دیدن حجاب ما را از پرداختن صحيح به مسأله منحرف خواهد کرد متاسفانه عده ای فقط با مطالبه از مسئولین مسأله را تک بعدی تحلیل کردند و توان جامعه مطالبه گر را با آدرس غلط هدر دادند ◀️۳.انگیزه شناسی کشف حجاب حضرت آقا در انگیزه شناسی کشف حجاب مهمترین علت را غفلت (نه بی دینی ، نه عناد با نظام) دانستند که تلویحا ضرورت جهاد تبیین را به کنشگران دغدغه مند تکلیف کردند و فرمودند : 🔹خیلی از کسانی که کشف حجاب می‌کنند اگر بدانند پشت کار آنها چه سیاستی است قطعاً این کار را نمی‌کنند. ◀️۴.تحلیل امید زا آقا بسیار امیدوارانه چند بار فرمودند : این مسأله قطعا حل خواهد شد برخلاف کسانی که نا امیدانه در سدد هیولا سازی از این مساله هستند و با بزرگ نمایی القای بن بست می‌کنند ◀️۵.ثبات در سیاست‌های نظام ایشان با تذکر این نکته که این مساله در زمان امام خمینی هم بوده و سیاست نظام همان سیاست ثابت امام است آب پاکی را ریختند روی دست تحلیلگرانی که گمانه زنی می‌کردند و عقب نشینی نظام را فریاد میزدند ◀️۶.لزوم حرکت برنامه محور و قاعده مند رهبری با تاکید بر اینکه دشمن برنامه دارد لزوم حرکت برنامه محور و قاعده مند را متذکر شدند و با این قید هشداری دادند به افرادی که بدون هیچ برنامه ای به اقدامات هزینه ساز و خارج از قاعده روی آورده اند . ◀️۷.اعتماد به مسئولین رهبری با تاکید بر اینکه مسئولین برنامه دارند ، پاسخ آن دسته از افرادی که مدام با شعار "مسئولین خوابند ، برنامه ندارند ، هیچ کاری نمی‌کنند و..." را دادند 🔹احمد صابری تولایی @daghdagheha
🏛️"تمدن غرب تمدن لوگوس"🏛️ ⚡ یکی از ویژگی های تمدن جدید غرب، که جمهور فلسفه گرایان، تمدن جدید غرب را بدان توصیف می کنند آن است تمدنی است متمایل به لوگوس (λόγος) در مفهوم اصیل یونانی آن؛ به بیان دیگر تمدن غرب، همان «تمدن لوگوس» است. ⚡ گرچه لوگوس در سیر تاریخی خود، تنوع و تحول معنایی گسترده ای داشته است، اما در میانی معانی گوناگون آن، دو معنای «عقل» و «قول» مشهورتر از دیگر معانی است. بر اساس این دو معنا، می توان گفت؛ تمدن معاصر غرب ، تمدنی است با دو چهره و دو وجه. تمدن عقل و تمدن قول یا تمدن خرد و تمدن زبان. ⚡ گرچه این تمدن دو چهره است اما وجه «تمدن عقل» مردم را عموما و طرفداران فلسفه و تجدد را خصوصا بیشتر به خود مشغول کرده تا جایی که مفتون و شیفته این وجه شده اند. این افتنان دو تجلی دارد. یکی در ترفیع ویژگی عقلی یا به تعبیر معروف«عقلانیت»به بالاترین مرتبه از مراتب ادراک انسانی و دیگری میل به اختصاص دادن غربی ها به آن. چنان که گویی دیگران، اگر به طور کل از این ویژگی محروم نباشند، دست کم به اندازه غربی ها خلوص و شمول آن را نشناخته اند ⚡ «وجه قولی» تمدن غرب نیز همانند «وجه عقلی» آن، اشتغال و افتنان مردم و فیلسوفان و تجددگرایان را به همراه داشته با این تفاوت که وجه قولی بسیار دیرتر از وجه عقلی مورد توجه قرار گرفت. و به خصوصیتی برابر با خصوصیت عقلی تبدیل نشد. به گونه‌ای که در میان فیلسوفان و تجدد گریان تعبیر « قولانیت» به اندازه تعبیر «عقلانیت» کاربرد ندارد. و به جای آن تعبیری شبیه آن، به نام « اعلامیه» به کار می رود که امروز به جهت غلبه این وجه، مورد توجه و علاقه بسیار زیاد آنها قرار گرفته است. ⚡ نشانه این غلبه «توفان اقوال» است که در برابر چشم و گوش ما در حال وزیدن است. این توفان گفته ها، نام های گوناگون یافته تا بر هراس ناشی از آن سرپوش گذاشته شود و خسارات آن پنهان ماند. از میان این نام ها که انسان را فریفته دلالت ظاهری خود می کند می توان به « انفجار اطلاعات»، «انقلاب ارتباطات»، «انعتاق کلمه (آزادی بیان)»، «سروری قلم»، «سلطنت خرد»، « تداول و گردش معرفت» «جهانی شدن اعلام و اطلاع» و نام های بسیار دیگر اشاره کرد که به ترویج این توفان گفتاری مشغولند و بی حساب به آن موضوعیت و مشروعیت می بخشند؛ تا جایی که «تمدن قول» مناسب ترین نامی است که می توان تمدن جدید غرب را که چنین توفانی به پا کرده، بدان نام گذاری کرد. 📚سؤال الاخلاق، طه عبد الرحمن ص ۵۶_۷۷ ترجمه و تلخیص؛ علی اصغر اسلامی تنها @hamshenasi ➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
بارقه‌های امید در دل ناهنجاری حجاب... 🔰️ فارغ از اتفاقات خرد و کلانی که این روزها پیرامون مسئله در جریان است، ظرفیت‌هایی پدید آمده که امیدآفرین و قابل مطالعه است. اساسا یکی از وجوه فتنه‌ها ایجاد برای جامعه مؤمنین است. سختی دارد، آسیب دارد، رنج و مشقت دارد اما اگر کسی از آن به سلامت بیرون آید به رشد و یسر می‌رسد. 🔹 بازیابی هویتی زن مسلمان 🔻 بخشی از زنان جامعه انقلابی و مذهبی برای خود فاقد یک هویت اجتماعی بودند. اما با پدیدآمدن جریان به‌یک باره احساس کردند ما دارای یک هویتیم که مورد هجمه قرار گرفته است. اولا این هویت را به رسمیت شناختند، ثانیاً برای حراست از آن و جامعه خود دست به کار شدند و همدیگر را در این اقدامات پیدا کردند. ثالثاً برای خود نقش‌آفرینی اجتماعی تعريف کردند. این يعنی وضعیت جدید زن انقلابی که نیاز به مطالعه و ارتقا دارد. 🔹 برجسته شدن اهمیت حجاب و عزیز بودن آن 🔻 برخی نعمت‌ها آنقدر جلوی چشم است که گاه نادیده گرفته می‌شود. فرصت داد تا بفهمیم چقدر عزیز است، چقدر به یک جامعه آرامش، سامان، طهارت و افق می‌دهد. چقدر فقدان آن آسیب‌زا است. حتی جامعه شل حجاب نیز این آسیب را درک کردند. 🔹 فرصت بازخوانی ضعف‌های متراکم جبهه انقلاب در حوزه حجاب: 🔻 در دل این مسئله بسیاری از افراد دست به مطالعه، آسیب‌شناسی و بازخوانی گذشته زدند. این‌که چه‌کارهایی نکردیم یا چه‌کارهایی غلطی کردیم که امروز بخشی از دختران ایران می‌توانند به راحتی حجاب از سر بردارند. اینکه بدانیم چقدر کارهای نکرده داریم یا چقدر ضعف در عمل داریم و از اطمینان و خوش‌بینی مطلق نسبت به کارهایمان دست برداریم نعمت بزرگی است. 🔹 مطالعه برنامه‌ریزی طولانی دشمن برای رسیدن به این نقطه: 🔻 امروز بسیاری از افراد در حال بازخوانی فعالیت‌های گسترده دشمن هستند. اینکه دشمن برای رسیدن به اهدافش برنامه‌ریزی چندلایه می‌کند، صبر می‌کند و بلندمدت اقدام می‌کند می‌تواند موجب بازنگری در شیوه اقدام ما شود. 🔹 مواجهه با فردای آزادسازی حجاب 🔻 برخی ساده‌دل گمان می‌کردند آزادسازی حجاب، به برداشتن روسری ختم می‌شود و از آن دفاع می‌کردند، حال دیدند که به یکباره دیوار حیا فرو می‌ریزد و برهنگی همسایه کشف حجاب است.. 🔹 تصحيح تصویر جامعه انقلابی نسبت به شل حجاب ها 🔻 هنگامی‌که آقا یا از شل حجاب ها سخن می‌گفتند بسیاری از انقلابی ها برنمی‌تابیدند. بخشی از جامعه مذهبی مرزی بین شل حجاب و نمی‌گذاشت. برخی از افراد سطحی‌نگر هرگونه بدحجابی را با هرزگی و فحشا مساوی می‌شمردند. اما در دوره اخیر بااینکه امکان فراهم بود، طیف وسیعی همان حجاب حداقلی را رعایت کردند یعنی به سطحی از حجاب اعلام پای‌بندی کردند. اصلاح این تصور می‌تواند زمینه اصلاح مدل تعامل را در پی داشته باشد. 🔹 حرکت به‌سمت متولی دارشدن مقوله عفاف و حجاب 🔻 این جمله معروف شد که 32 نهاد در امر حجاب دارای وظیفه هستند. این به‌معنای بدون متولی بودن حجاب بود. چه‌کسی این‌ها را بازخواست، هماهنگ و مدیریت می‌کرد؟ عدم متولی موجب فقدان اقدام مناسب شده بود. حال بسیاری در حال تلاش برای ایجاد هستند که می‌تواند نخ تسبیح این تشتت ها باشد. 🔹 رشد عقلانیت جبهه انقلاب 🔻 جبهه با فکر کردن رشد می‌کند. اما فکر انتزاعی رشدآفرین نیست. فکر کردن ناظر به صحنه و نیاز عینی است که موجب ارتقا می‌شود. حال جبهه با یک واقعیت و مواجه شده است و می‌کوشد به‌نوعی آن را حل کند. این تلاش‌ها و تأملات ناظر به عینیت در صورت رسیدگی به رشد تصاعدی جبهه منجر خواهد شد. @taalighat ➖➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
DIDEBAN_ANDISHE_47.MOBIL.pdf
15.01M
✳️ دیده‌بان ۴۷؛ نسخه موبایلی 🔸با موضوع «رَجای مِلی؛ بررسی مولفه‌های امید اجتماعی در ایران» ♦️جدیدترین شماره نشریه دیده بان اندیشه 🔸موضوعات این شماره: 🔻تعریف امید، اهمیت و اقسام آن؛ 🔻نظریات درباره امید اجتماعی ایرانیان؛ 🔻بررسی اهداف و کنش‌های امیدوارانه ایرانیان؛ 🔻آسیب‌شناسی اخلال در ساحت انگیزشی امید ایرانیان. دانلود نسخه رایگان ماهنامه 💢 http://fekrat.net/?p=14226 ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
💠کلان طرحی سه ضلعی پیرامون تبیین و تعمیق مساله حجاب ✍علیرضامحمدلو ▫️مقدمتا عرض کنم با دو طیفی که مبتلا به رادیکالیسم و برداشت‌های تک‌ضلعی در برداشت از فرمایشات رهبرانقلاب هستند حرفی ندارم. اینکه فرهنگ اصل است و تقدم رتبی دارد یا قانون برجسته تر است و تقدم زمانی دارد هم جز و هرمنوتیک بر دستگاه فکری جبهه انقلاب نخواهد افزود. ▫️جالب است که هر دو طیف هم گزاره ها و فکت های قابل استناد دارند و یکی به تدین و کشف حجاب کنندگان برای برداشت فرهنگی از کلام رهبری تمسک می‌‌ورزد و دیگری به و شرعی خواندن کشف حجاب استناد می‌ کند و دریافتی متفاوت و قانون محور از بیانات ایشان دارد. ▫️این دو طیف اگر دور هم ننشینند و گفتگوهای بی‌تعارف و متعدد و باحوصله نداشته باشند، جز ساخت فرقه‌های فرهنگی و سیاسی در ایستگاه تفسیر از بیانات رهبر انقلاب، مطلب نویی عاید جبهه انقلاب نخواهد شد. ▫️اما بنظر می‌رسد که فارغ از این در تقدم و تاخر استراتژی‌ها، در مقام تبیین و حل مساله چه باید کرد؟ پیوست های امنیتی و فعال کردن ظرفیت های دولتی جهت مراقبت و کنترل اوضاع را اگر فاکتور بگیریم، در مقام تبیین و تاثیر فرهنگی چه کنیم؟سه محور کلان با کلی جزییات ناظر بر هر فاز را می‌توان طرح نمود: 1⃣ انگاره‌سازی: اساس رفتارسازی و مهندسی اجتماعی بر این است که انگار‌ه های غلط را بزداییم و بینش ها و انگاره‌های صحیح را جایگزین کنیم. بایستی در سراسر کشور فعال شوند و مدارس و دانشگاه ها و پارک ها و پاتوق های مردم‌نشین هر هفته و هر روز از گفتگو و دریافت اندیشه‌های دینی و انقلابی با چاشنی خلاقیت و ابتکار و ورودهای نو به مسائل آغشته گردند. چشم و گوش و ذهن و زبان مردم بایستی با ادبیات و منطق دینی آشناتر شود و یک عملیات گسترده شبهه زدایی مستقیم یا غیرمستقیم با محوریت گعده‌های صمیمی و پرمحتوا با مخاطب ها و طیف های متنوع و البته رده‌بندی شده استارت بخورد. 2⃣ فضاسازی: ناگفته پیداست و بدیهی است که بسیاری از مسائل فرهنگی و باورهای اجتماعی، تحت تاثیر فضاسازی و غلبه اتمسفری شکل می‌گیرد یا تثبیت و تعمیق می‌گردد. جو زبان دانی، جو فیلم بینی، جو فوتبالی و جو معنوی و جو پیاده روی و جوهای مثبت و منفی بسیاری که متکی بر باورها و انگاره‌های پیدا و پنهان ایجاد می‌شوند ‌و مخاطبان بسیاری را ، همراه می‌کنند. در بحث حجاب هم بایستی فکر بکنیم و از ظرفیت های ادبی و مردمی و دینی و سنتی و مدرن و نماهنگ ها و جمع خوانی ها و جشنواره های محله جات و...برای فضاسازی به نفع تثبیت و تعمیق و توسعه انگاره حجاب، استفاده کنیم. 3⃣ قهرمان سازی: بدون شک از ابزار مهم فرهنگ سازی، ارائه الگو و مهندسی ناخودگاه جامعه با تولید و توصیف و تصویر قهرمان است. رمان بنویسم و داستان بسازیم و فیلم و مستند تولید کنیم و وارد ارتکازات و عادت‌واره های جامعه بشویم. اگر قرار بر پیروزی اندیشه‌هاست، تفکری که قهرمان داشته باشد، برگ برنده دست اوست. از طرفی نیز جامعه ای که تاریخ دارد، استعداد اسطوره سازی را هم داراست. هر ماه برای مصرف بصری و تخیل کودک و نوجوان و جوان جامعه، تولیدات ویژه تدارک ببینیم و بطور غیرمستقیم، باورهای درست را در ذهنیت جامعه تقویت کنیم. دریغ از مومنه محجبه باورپذیر برای قاب تلویزیون و خصوصا سینما و شبکه خانگی!! ▫️این مدل بایستی با حوصله و طی چندماه و با مراقبت های ویژه و رفت و برگشت ها و باخوردگیری های متعدد پیرامون جزییات عملیات پی گرفته شود تا بتدریج و البته فراگیر، شاهد تغییرات و تحولات جدی‌تر باشیم. آنچه که اهمیت دارد، توجه به نقش و انگاره‌سازی و ذائقه سازی در فرایند تولید امید و اعتماد ‌و اعتبار اجتماعی است. @asre_Tabyin @daghdagheha
💠جنگ شناختی چیست؟ 🔸جنگ شناختی یک پدیده روانشناختی است که در آن دو گروه یا فرد به دلایل مختلف، احساس تهدید یا تنش می کنند و سعی می کنند با استفاده از تکنیک های شناختی، فرد یا گروه دیگر را به تغییر نظر، بازنگری در باورها و افکار و یا حتی تحول در رفتار و عملکرد تشویق کنند. 🔸جنگ شناختی در واقع یک رقابت فکری است که در آن هر طرف سعی می کند با استفاده از منطق، دلایل و استدلال های قوی، نظر مقابل را تغییر دهد. این نوع جنگ باعث می شود که هر طرف به دنبال شکست دشمن خود نباشد، بلکه به دنبال شکست باورهای نادرست و غلط خود باشد. 🔸جنگ شناختی در جوامع امروزی بسیار رایج شده است، به خصوص در شبکه های اجتماعی و رسانه های مختلف. این پدیده می تواند در بسیاری از زمینه های زندگی به کار گرفته شود، از جمله در سیاست، تبلیغات، بازاریابی و حتی در روابط شخصی. 🔸با توجه به اینکه جنگ شناختی می تواند برای اهداف مختلف به کار گرفته شود، بسیاری از افراد و گروه ها سعی می کنند با استفاده از تکنیک های شناختی مختلف، نظر دیگران را به سمت خود جذب کنند. این تکنیک ها ممکن است شامل استفاده از منطق، تحلیل داده ها، شواهد و مستندات، نقد و بررسی آراء مخالف و ... باشد. 🔸به طور کلی، جنگ شناختی یک پدیده روانشناختی است که در جوامع امروزی بسیار رایج شده است. با استفاده از تکنیک های شناختی مختلف، افراد و گروه ها سعی می کنند نظر دیگران را به سمت خود جذب کنند. این پدیده می تواند در بسیاری از زمینه های زندگی به کار گرفته شود و برای اهداف مختلف به کار گرفته شود. منابع: 1. Cialdini, R. B. (1984). Influence: The psychology of persuasion. New York: Morrow. 2. McGuire, W. J. (1969). The nature of attitudes and attitude change. In G. Lindzey & E. Aronson (Eds.), Handbook of social psychology (Vol. 3, pp. 136-314). Reading, MA: Addison-Wesley. 3. Petty, R. E., & Cacioppo, J. T. (1986). Communication and persuasion: Central and peripheral routes to attitude change. New York: Springer-Verlag. @Cognitive_warfare ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
⭕️ الاهیات امیدواری در روزگار رنج‌ها! ✍ محمدامین رضایی 🔸خبر خودکشی خالق قصه های مجید بی شک امری شوکه کننده برای جامعه ما بود. از حواشی و اصل این خبر میگذرم. این قصه تلخ بهانه ای شد برای ذکر تذکری که مدتهاست در ذهنم چرخ میخورد. مساله معنای زندگی و الاهیات امیداوری؛ این روزها که توفیق شده برای مدتی کوتاه همجواری حضرت امیر ع را اختیار کنم طبیعتا فرصت نوشیدن معنای ناب از ضریح حضرت و استشمام عطر زندگی از حرم بیشتر فراهم است خصوصا که این همجواری قرین شده با ماه رحمت و برکت؛ رمضان عزیز ترکیب مکان و زمان ناب خلق و کسب معنا را به اوج میرساند. 🔹مدتهاست به مساله تاب آوری انسان‌ها در رنج های فردی-اجتماعی فکر میکنم. چه چیز قدرت مقاومت و حرکت را در روزهای سخت تاریخ خلق میکند؟ تاریخ را که ورق میزنیم وجه مشترک بین قهرمان ها این است در روزهای سخت، آنها نشکستند! به اصلاح کم نیاورند و استوار ماندند و حتی بالاتر، نایستادند و حرکت کردند. و -مستمر در روزهای سخت؛ این وجه مشترک تمام آنهایی است که مسیر تاریخ را عوض کردند. 🔸برای شکل‌گیری این روحیه و تبدیل شدن آن به ملکه "معنا" مهم‌ترین امر است. به سایر مکاتب و مذاهب کار ندارم مخاطب من همین جوانان مسلمانی است که در ایران امروز زندگی می‌کنند و در کنار "زندگی شخصی" مسائلی چون "آرمان" و "امرجمعی" برایشان مهم است و حتی آنها که صرفا به "زندگی کردن" فکر می‌کنند. دوستان؛ ما به "معنا" محتاجیم بسیار زیاد؛ شاید به این تصمیم تلخی که آقای پوراحمد رسید هیچ کدام از ما نرسیم؛ اقدامی که با هر طرز فکری امری قبیح و غیر قابل دفاع است اما مقاومت کردن و تسلیم رنج های زندگی نشدن حداقل ماجراست، مساله این است اساسا ما برای حرکت و تغییر خلق شدیم. 🔹بسیاری از ما این روزها به افت انگیزه، رکود، کم آوردن و بی خیال شدن مبتلا شدیم این را علاوه بر بسیاری از مردم عادی بلکه به وضوح در بخش قابل توجهی از بچه های انقلابی که عدالت و تحول دغدغه شان است و اینها پیشران حرکت اجتماعی هستند شاهد هستیم! واقعش این است ما در جای سختی از تاریخ قرار داریم، در لحظه هایی تاریخی که بسیاری میشکنند و بی خیال نهضت و آرمان میشوند و در بهترین حالت به"فردیت محض" دچار میشوند. طبیعتا من طبیب نیستم و این درد هم با چند کلمه درمان نمیشود 🔸 اما اگر کوتاه بخواهم بگویم: آنچه میتواند به ما و بدهد است و بهترین و برترین چیزی که برای ما معنا خلق میکند الاهیات است. ۱:ارتباط با تراث دینی( مطالعه قران و روایات)، ۲:مطالعه زندگی معصومین و شخصیت های بزرگ و تاریخی ما، ۳:داشتن اساتید فکری-معنوی و ارتباط مستمر و مشورت با آنها؛ این سه تا حدی زیادی معنای زندگی برای مقامت و حرکت را خلق میکند. 🔹به زندگی اهل بیت ع نگاه کنیم خصوصا در لحظه های سخت مثل دوران خانه نشینی حضرت امیر ع، روزهای صلح امام حسین، به ویژه مساله کربلا که قبل-حین و بعدش پر از رنج و سختی است، خطبه فاطمه بنت الحسین ع به عنوان یک دختر کم سن و سال را بخوانید چطور در آن موقعیت شننده بعد از کشته شدن پدر و برادرها و همه عزیزانش اما نشکست و آنگونه حماسه آفرید! از این جنس افراد که معصوم هم نبودند که کسی بخواهد امام بودن را دلیل بر استثنا بداند در طول تاریخ شیعه؛ در لحظه های تاریخی بسیار داریم. 🔸 در عصر اخیر مثل میرزا کوچک خان، مرحوم مدرس، بهلول، شهیدصدر و خواهرش و امام خمینی ره به عنوان یک قله و...صدها نفر در قد و اندازه های مختلف میتوان نام برد که چگونه این الاهیات به آنها معنا داد تا در بزنگاه ها کم نیاورند. هیچ جای تاریخ شرایط به سختی کربلا نخواهد شد، الاهیاتی که انسان را آن هم زن که شکنندگی ش طبیعتا بیشتر است را میتواند از دل آن همه بلا زنده و استوار بیرون آورد و علاوه بر قدرت مقاومت به او قدرت کنش ورزی و حرکت بدهد آن الاهیات در طول تاریخ برای سخت ترین لحظه ها کفایت میکند تا به ما معنا و گرما ببخشد. 🔹 انسان فقط جسم نیست که مرگ یا خودکشی آن را از او بگیرد، شخصیت اجتماعی انسان نیز بخشی از انسان است. منفعل شدن، منزوی شدن؛ رها کردن وظیفه اجتماعی هم کمی از خودکشی ندارد چرا که شبیه خودکشی را از انسان میگیرد. معنا نه تنها مقاومت در برابر رنج ها که حرکت و به بن بست نرسیدن در میانه سختی ها را به ما می دهد؛ این مهم ترین مساله ای که بجای خیلی مطالب باید در دوره های معرفتی مکرر می‌گفتیم است امروز هم باید درباره آن بسیار تامل کنیم. @HOWZAVIAN ➖➖➖➖➖➖ @daghdagheha
دنیا یتیم‌خانه شد از بعد رفتنت دستی بکش به روی سر ما یتیم‌ها...
💠جلیل محبی، عضو هیئت علمی مرکز پژوهش‌های مجلس با اشاره به تصویر بالا: 🔹اینجا حرم رضوی است و بنده دیشب_جای شما خالی_ کربلا بودم. 🔹حرم قمر بنی هاشم که از حالت عادی هم خالی تر بود. 🔹حرم سید الشهدا در سرداب کسی نبود. داخل صحن و حرم هم جا برای هر کسی که وارد می‌شد پیدا می‌شد. 🔹جمعیت کربلا حدود یک میلیون و دویست هزار نفر است. 🔹تقریباً کوچه های اطراف ساعت دوازده خالی خالی بود. 🔹تقریباً نیمی از جمعیت هم ایرانی بود. 🔹اما ایران. مردم ایران بی دین شده اند؟ 🔹نه اینطور نیست. این تبلیغ شما برای مقابله با نظام است. 🔹مردم عاشق ایران باطل السحر اند... @Rasad_tahlil ➖➖➖➖➖ @daghdagheha