💠"مرجع تقلید دلها"
🖋 افشین علا
▪️مرثیه ای برای امام صادق(ع)
برخیز یاصادق! جهان را یاوری کن
در شام تاریک ستم روشنگری کن
هم دین و هم دل برده از ما عشوه ی غرب
باز از جهان ای شمس مشرق دلبری کن
شد مهد دانش زخمی شمشیر داعش
در دامنت بیمار خود را بستری کن
بر سرزمین ها جاهلیت چیره شد باز
ای وارث پیغمبران! پیغمبری کن
عمری به نام دین به کام کفر رفتیم
مقصود مذهب را به ما یادآوری کن
جان جهانی را ز گمراهی رها ساز
تنها نگویم شیعیان را سروری کن
از دین گریزان را به معنا رهنمون شو
روحانیت را سوی رحمت رهبری کن
فتوا بده ای مرجع تقلید دلها
در اختلافات مراجع داوری کن
آیات را درحوض کوثر شست و شو ده
یک بار دیگر حوزه ها را جعفری کن!...
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آشنایی با انستیتو الهیات اسلامی دانشگاه اسنابروک آلمان
Institut für islamische Theologie
⬅️انستیتو الاهیات اسلامی دانشگاه اسنابروک آلمان سال 2012 با حضور جمع زیادی از سیاستمداران، دانشمندان و مهمانان افتخاری از داخل و خارج آلمان افتتاح شد.
⬅️کرسی اسلام پژوهی این دانشگاه سابقه بسیار طولانی تری دارد اما سال 2012 این انستیتو به درخواست دولت آلمان و با حمایت دولت فدرال ایالت نیدرزاکسن در قالب جدیدی بازگشایی شد.
⬅️سابق بر این کرسی اسلام شناسی در این دانشگاه دایر بوده است اما بنا به تعریف آکادمیک آن، این کرسی بیشتر به پژوهش های موضوعی و آبژکتیو (خنثی و بیطرفانه) می پرداخته است. اما در این قالب جدید رویکردهای دیگری نیز در نظر گرفته شده از جمله در نظر گرفتن پژوهش های خود مسلمانان درباره اسلام و همچنین نگاه های درون دینی.
⬅️این انستیتو متشکل از 7 پرفسور (استاد تمام) و بیش از 40 همکار علمی می باشد و از این رو یکی از بزرگترین مراکز اسلام پژوهی آلمان بشمار می رود.
⬅️رشته هایی که در این انستیتو ارائه می شوند عبارتند از:
1- الاهیات اسلامی(Islamische Theologie) : این رشته که در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا ارائه می شود که رشته اصلی این انستیتو بحساب می آید.
در این رشته دانشجویان به صورت کلی با تمام حوزه های علوم اسلامی و منابع دست اول آشنایی می یابند.
یکی از محور های اصلی و مهم این رشته بحث تطبیق و پژوهش اسلام در متن جامعه آلمانی می باشد.
2- دین اسلام (Islamische Religion) : این رشته جنبه آموزشی دارد. و برای مدارس آلمان دبیر درس دین اسلام تربیت می کند.
3- آموزه های دینی اسلام(Islamische Religionspädagogik) : این رشته نیز همان دبیری آشنایی با دین اسلام به حساب می آید اما فقط در مقطع کارشناسی ارشد ارائه شده و جنبه پژوهشی بیشتری دارد.
⬅️فعالیت های این انستیتو فقط به ارائه رشته های فوق خلاصه نمی شود و گروه های پژوهشی مختلفی نیز در این انستیتو با گرایش های مختلف فعالیت دارند. گرایش های اصلی پژوهشی در این انستیتو عباتند از:
1- رشد و توسعه شریعت در متن تاریخی و مدرن آن (Entwicklung der Scharia im historischen und modernen Kontext)
2- الاهیات اسلامی در متن تاریخی و معاصر (Islamische Theologie in Geschichte und Gegenwart)
3- الاهیات اسلامی و جوامع سکولار (Islamische Theologie und säkulare Gesellschaft)
4- آموزه های دینی اسلامی و شیوه های آموزشی تخصصی مدرن(Islamische Religionspädagogik und Fachdidaktik im modernen Kontext)
5- نهادهای اسلامی و امامان در آلمان (Islamische Organisationen und Imame in Deutschland)
6- پژوهش های اسلامی معاصر با گرایش آلمان و ترکیه (Gegenwartsbezogene Islamforschung mit Schwerpunkt Deutschland und Türkei)
⬅️علاوه بر این رشته ها و گرایشات پژوهشی در انستیتو الاهیات اسلامی دانشگاه اسنابروک دوره ای نیز تحت عنوان "آموزش های تکمیلی امامان" (Imamweiterbildung) ارائه می شود. این دوره مختص امامان و ائمه جماعات مراکز و مساجد مسلمانان در آلمان می باشد.
هدف این دوره ها آشنایی دادن این افراد نسبت به قوانین و هنجارهای مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه آلمان می باشد و این مسئله نیز در راستای برنامه جامع دولت آلمان برای ایجاد همگرایی و هم زیستی بهتر مهاجرین، بخصوص مسلمانان در آلمان می باشد.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ارتداد خفی 2
✍️جواد شریفی
⬅️(این یادداشت در ادامه یادداشتی از جواد شریفی است که در نوروز امسال در واکنش به مطلبی با عنوان «طلبه پیانیست» نگاشته بود که بسیار مورد توجه قرار گرفت و واکنش های متفاوتی برانگیخت).
⬅️در آغازین روزهای 97 بود که در واکنش به خبر طلبه پیانیست نوشته ای به نام ارتداد خفی نگاشتم و بر حسب تجربه مستقیم خودم از زیست در حوزه علمیه مدعی شدم که نرم های عقیدتی و رفتاری که حوزه علمیه از طلاب مطالبه می کند برای بسیاری قانع کننده نیستند و همین امر موجب بروز بعضی رفتارها در طلاب می شود که سنخیتی با کارکردهای طلبگی شان ندارد اما در پوششی از توجیهات مقدس انجام می پذیرد. در آن نوشته، سه گانۀ مدرنیته، علوم انسانی و جهانی شدن را علت این پدیده دانستم.
⬅️از آن هنگام تاکنون افزون بر تاییدهای بسیار، نقدهای بسیاری نیز شنیدم که گذشته از بجا یا نابجا بودن بسیاری شان، هر یک مرا به مطالعه و تامل بیشتر واداشت. در حالی که آن عوامل سه گانه همه از جنس عوامل بیرونی بودند، در مطالعات اخیرم متوجه یک عامل دیگر شدم که از درون حوزه علمیه، به این ارتداد خفی دامن می زند.
⬅️به عقیده جرج زیمل جامعه شناس نامدار آلمانی، میان "اندازه یک سازمان دینی" و "نوع آموزه هایش" همبستگی متقابل وجود دارد. بدین معنا که سازمان های دینی کوچک نسبت به سازمان های بزرگ تر، راحت تر می توانند پیروان خود را به پیروی از نرم های عقیدتی و رفتاری تخطی ناپذیر و انعطاف ناپذیر وادارند. هر اندازه که یک سازمان دینی گسترده تر، جهانی تر و غیرشخصی تر شود، زمینه برای تخطی از عقاید و هنجارهای خودش را هموارتر می کند و همچنان که طرفدارانش بیشتر می شود، از خلوص و صلابت آن کاسته می شود. یک سازمان کوچک، مبتنی بر یک شکل و نظام خاص از عقیده و رفتار، پیروان خود را تربیت می کند. بزرگ تر شدن گروه و سازمان، یعنی تکثر و تنوع بیشتر در آن. این تکثر و تنوع، شکل و نظام انحصاری پیشین در عقیده و رفتار را از بین نمی برد ولی بدیل های بسیاری در عرض آن می آفریند. این گذار از شکل و نظام "یگانه" به "چندگانه" می تواند به "فروپاشی شکل و نظام" تعبیر شود.
⬅️حوزه علمیه پس از انقلاب اسلامی درهای خود را به روی حجم وسیعی از متقاضیان تحصیل علوم دینی گشود و تاکنون نیز کمابیش بر همین رویه است. ضمن آن که بیشتر مدارس علوم دینی(نه همه شان) فیلترهای مناسبی برای گزینش بهترین نیروها از میان متقاضیان انبوه ندارند. گذشته از اینکه حوزه علمیه به دل گرمی حمایت های مالی جمهوری اسلامی، سیاست جذب حداکثری طلبه را در پیش گرفته است،
⬅️مطابق آن چه زیمل به ما نشان می دهد، بزرگتر شدن سازمان روحانیت و نهاد حوزه علمیه، با تکثر و تنوع گسترده ای که در مجموعه اعضای خودش پدید می آورد، در نهایت به تهدیدی درونی برای موجودیت خودش تبدیل می شود. زیرا تنوعی که در نتیجه جذب گسترده طلبه پیش می آید، آن یگانه شکل و نظام مطلوب و بایسته (از نظر زعیمان و مدیران حوزه) را با آفریدن اشکال و نظامات متعدد دیگری تهدید می کند و اشکال و نظامات جدیدی که ممکن است بر عقیده و رفتار طلبه ها حاکم شوند، الزاما با معیارهای دین رسمی و مدرسی خوانایی ندارند. (که تعبیر ژورنالیستی ارتداد خفی را برای همین وضعیت، اصطلاح کردم.)
⬅️خفی بودن این پدیده نیز _که بر آن تاکید دارم_ بدان معناست که دست کم تا چندسال آینده، طلابی از این دست، به خود ابرازی جدی و قابل توجهی اقدام نخواهند کرد. علت را نیز عمدتا باید در امکانات مادی حوزه های علمیه از قبیل شهریه و معافیت تحصیلی و... جست.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کسی که باید اعتراف کند، "مائده" نیست
🖋 حجت الاسلام دکتر مهراب صادق نیا
⬅️جوامع را همواره دشمنان بیرونیشان تهدید نمیکنند؛ زیرا این تنها بدخواهی دشمنان بیرونی نیست که ممکن است یک جامعه را از رسیدن به آنچه در پی آن است باز دارد. برای هر جامعهای دشمنانی از درون نیز وجود دارند که گاه راهگیرترند.
⬅️"میل به شک کردن" در نزد شهروندان یک جامعه، درست با همان شدت و بلکه بیشتر از داشتن دشمنان بیرونی، جامعه را در وضعیّتهای شکننده قرار میدهد.
⬅️اگر شهروندان یک جامعه به سنت و پیشینههای فرهنگی خود به دیدهی تردید بنگرند و در بارهی درستی آنها بپرسند، برای بودن در وضعیّتی که هستند و یا دستیابی به چیزی که رهبرانشان وعده میدهند هیچ تلاشی نخواهند کرد.
⬅️نشانههای زیادی از بدگمانی مردم به ارزشهای رسمی در جامعهی ما حکایت دارد. از وضعیّت اخلاقی جامعه گرفته تا گروههای مرجع جوانان و ارزشهایی که دنبال میکنند.
⬅️اینها همه نشان میدهند که نسلی که بعد از انقلاب شکل گرفتهاند و به بهانهی تربیت آنها هزینهی زیادی بر ملّت تحمیل شده است، به شدّت در بارهی عقاید و سنتهای پیشین خود و نیز آرمانهایی که برایشان تصویر میشود، گرفتار شک و بدگمانی هستند.
⬅️وقتی رسانهی ملّی اعترافات"مائده"ی هفده ساله را پخش میکند، این سؤالها در ذهن ما بیدار میشود که "مگر این دختر و هزاران دختر و پسر همسن و سال او تحت نظام تعلیم و تربیت رسمی این کشور رشد نکردهاند؟"
⬅️راستی چرا برنامههای فرهنگی ما جواب نمیدهد؟ نتیجهی حضور پُر و پیمان روحانیون در تلویزیون چیست؟ این همه برنامههای مذهبی در مدرسهها و رادیو و تلویزیون چرا نتیجهاش میشود مائده؟!
⬅️اگر این پرسشها را جدّی بگیریم خواهیم دید کسی که باید در تلویزیون اعتراف کند خانم مائده نیست؛ بلکه آقای علیعسکری و ضرغامی و پیشینان آنها و کسان دیگرند.
⬅️دشمن را اشتباه گرفتهاید، دشمنترین دشمن این جامعه بیاعتمادی و بدگمانی و میل به شک این جامعه به ارزشهایی است که تبلیغ میشود.
(به نقل از مباحثات)
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠طرح ها و برنامه های اساسی مدیریت حوزه های علمیه
⏺آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه
⬅️تلاش مدیریت این است که حرکت ها بر پایه مجموعه اسناد معتبر و ریشه ای صورت بگیرد که بر این اساس در جامعه المصطفی حدود ده سال است این اقدام انجام گرفته است.
⬅️در عین اینکه بودجه حوزه های علمیه نصف شده است و حتی بودجه های عمرانی ما حذف شده است با دست خالی صد ها نفر را پای کار نگه داشته ایم و در یک سال گذشته تا حدودی از این عبور کرده ایم و اکنون حوزه از منشور و سند چشم انداز برخوردار است و برای اولین بار برنامه 5 ساله حوزه تدوین و آماده گردیده است.
⬅️طرح هایی نیز بر این اساس برنامه ربزی شده، مانند کارویژه های روحانیت که در عصر حاضر 240 کارویژه و مأموریت متناسب در حوزه در 4 گروه ارتباط با درون حوزه، نظام اسلامی، جامعه و بین الملل تدوین شده است.
⬅️گام اول طرح آمایش برداشته شده و بر مبنای 1414 حدود 40 مأموریت اصلی روحانیت تحلیل شده و شاخص هایی برای آن تعیین شده است مانند مسجد که باید تا 1414 کشور به 90 هزار مسجد با آن شاخص ها برسد.
⬅️اکنون 90 هزار دانشجو در 45 هزار رشته علوم اسلامی که مرتبط به حوزه است در دانشگاه تحصیل می کنند و 20 مرکز در قم 200 رشته علوم انسانی اسلامی را به طلبه ها آموزش می دهند که وصل به نظام دانشگاهی اند و 10 هزار طلبه ما در دانشگاه تحصیل می کنند که این ها هم ضعف است و قوت و یک عاملش برای این بوده است که نظام جامع رشته ای درختواره ای نداشتیم که تا دو ماه دیگر این نیز انجام خواهد گرفت.
⬅️طرح نظام آموزش های کاربردی و مهارتی در حال اجراست که در اصلاح این نظام برنامه ای کارهایی انجام خواهد گرفت و بیشتر به سمت تنوع داشتن پیش خواهد رفت و متون ما اکنون بر مبنای بدیل سازی است.
⬅️هدایت علمی، تحصیلی و تربیتی از دیگر طرح ها است و ما در سطوح عالی محکم ایستاده ایم که مدرسه ای نشود و همان آزادی انتخاب وجود داشته باشد.
⬅️در حوزه های تبلیغی هم طرح های متنوعی داریم و در زمینه ساماندهی دانش آموختگان در حال فراهم سازی زیر ساخت ها هستیم و به عنوان مثال کانون دانش آموختگان را راه اندازی نمودیم.
⬅️کارهای عملیاتی ما زیر نظر شورای هماهنگی نهادهای عالی حوزه است که این شورا همگرایی درون حوزه ای را می تواند افزایش دهد.
⬅️راه اندازی درس های خارج و اعزام اساتید و واگذاری اختیارات بیشتر به مدارس استان ها و شهرها از دیگر برنامه ها وطرح های مرکز مدیریت حوزه های علمیه است.
⬅️مدیریت معتقد است، ظرفیت و پتانسیل خوب و متراکمی وجود دارد که باید حمایت شود و کار ما آزاد سازی این ظرفیت و ساماندهی و بهره گرفتن از آن است.
⬅️رویکرد ما اعتبار و ارزش قائل شدن، آزاد سازی نیروها و جهت دادن و بهره گیری و نقش دادن به آن ها است. در حرکت های تبلیغی و ترویجی باید به ابزار ها از فضای مجازی تا منبر و ابزار های سنتی توجه داشته باشیم.
⬅️رشته های ما باید متنوع تر باشد و علاوه بر مهارتی و کاربردی بودن که بسیار مهم است به محور آمایش و آینده نگری نیز توجه شود.
⬅️عنصر مهم مطالعات پایه و داشتن تحلیل درست از ریشه های کار است؛ ممکن است در شهری برویم که ابزار، دانش محتوایی و نیرو را داریم، اما نبض جامعه در دست ما نیست و علتش این است که شناخت درستی از محیط و جریانات عمیق جامعه نداریم. در این جهت با دست خالی مرکز مطالعات راهبردی حوزه راه اندازی شد و امسال در 20 پروژه راهبردی دارد کار می شود.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پیشنهادی به طلاب و فضلای حوزه!
⏺آیت الله #شهید_بهشتی:
⬅️«به طلاب و فضلای حوزه ... یک پیشنهاد دارم و آن پیشنهاد این است که به مردم ایران فرصت بدهید تا آگاهانه و آزادانه خود را بر مبنای معیارهای اسلامی بسازند و این خودسازی را بر مردم ما تحمیل نکنید. آگاهی بدهید، زمینهسازی کنید برای رشد اسلام، ولی بر مردم هیچ چیز را تحمیل نکنید. انسان بالفطره خواهان آزادی است، میخواهد خودسازی داشته باشد، خودش، خودش را بسازد، اما بر خلاف دستور قرآن مبادا مسلمان بودن و مسلمان زیستن را بخواهید بر مردم تحمیل کنید، که اگر تحمیل کردید آنها علیه این تحمیل تان طغیان خواهند کرد.
⬅️انسان عاشق آزادی است، میخواهد خودش به دست خود و با انتخاب خود، خود را بسازد، ”اما شاکرا و اما کفورا”؛ آنقدر تحمیل راه و عقیده بر انسانها نامطلوب است که خداوند متعال به پیامبر اکرمش خطاب میکند: (پیغمبر اصرار داشت، پافشاری می کرد، زحمت می کشید، خودش را به رنج وتعب میانداخت که مردم را به راه خدا بیاورد) که ای پیغمبر کار تو هم حد دارد. (ا فانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین) تو میخواهی مردم را وادار کنی، مجبور کنی که آنها مومن باشند؟ اینکه راه پیغمبر نیست.
⬅️توصیه من به طلاب عزیز وبه فضلای ارجمند این است که منادی حق باشید، دعوت کننده به حق باشید، آمر به معروف و ناهی از منکر با رعایت تمام معیارهای اسلامیاش باشید، اما مجبور کننده مردم در راه اسلام نباشید، چون آن مسلمانی ارزش دارد که از درون انسانها و عشق انسانها بجوشد و بشکفد. ندیدید مردم ما در این دوران پر ارزش انقلاب از خودشان چه خودجوشی و چه خودشکوفایی نشان دادند؟
⬅️بزرگترین اصل بعد از پیروزی یک انقلاب چیست؟ تداوم همان انقلاب است، همینطور که مردم ما با آزادی به راه اسلام آمدند و رهبری عالی اسلامی ما را آزادانه پذیرفتند، بگذارید در تداوم انقلاب هم مردم آزادانه راه خدا و راه اسلام، راه حق و راه خیر و صفا و راه صدق را انتخاب کنند و ادامه دهند، این است سفارشم به طلاب وفضلای عزیز.»
(روزنامه اطلاعات، ۱۵/۱۲/۱۳۵۷)
#اندیشه_ها
#شهید_بهشتی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠با فقه و اصول فقه نمی توان به همه شبهات پاسخ داد
⏺حسن معلمی دبیر مجمع عالی حکمت:
⬅️درک ضرورت فلسفه برای کسی که در مباحث اعتقادی یا در شبهات به مشکل برنخورده یا در بحث تبیین مسائل اعتقادی خود را نیازمند یک سری اصول ندیده است، امکانپذیر نیست.
⬅️برخی بزرگان که نسبت به فلسفه نظر منفی دارند یا نظر مثبتی ندارند، اگر در یک مرکزی جمع شوند، آمار شبهات را ببینند و ببینند که با فقه و اصول نمیتوان پاسخ آن شبهات را داد آن وقت بیشتر به ضرورت فلسفه پی میبرند. چراکه معمولا با شبهات اساسی هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی مواجه نبودهاند و بیشتر کلام قدیم را خواندهاند و در آن فضا قرار داشتهاند.
⬅️باید در متون درسی فلسفه تجدیدنظر شود و مباحث از آسان به سخت تدوین و برای تدریس در اختیار حوزویان قرار گیرد. البته تا حدودی این کار صورت گرفته اما هرچقدر متون آموزشی استاندارد بیشتری داشته باشند باز هم در رغبت طلاب تأثیر میگذارد.
⬅️حوزه این موضوع را درس جنبی قرار میدهد که خود یک مشکل دیگر است. باید درسهای «بدایه» و «نهایه» را از دروس متن قرار داد و نگویند این درسها حاشیهای و با نمره دوازده هم قبول است. خود این موضوع یعنی عملا فلسفه بیاهمیت جلوه داده شده است و طلبه هم که انگیزهای ندارد، دیگر اهمیتی برای فلسفه باقی نمیماند.
⬅️نبود یک مرکز فلسفی و یک مجموعه و پایگاه قوی فلسفی میتوانست تأثیری بر بیرغبتی نسبت به فلسفه بگذارد که البته مجمع عالی حکمت این قدم را برداشته است. هرچند تأثیرات بسیاری داشته و اساتید و طلبههای بسیاری را جذب کرده اما هنوز نتوانسته در کل حوزه آن طور که باید این مسأله را حل کند.
⬅️نتایجی متضاد با آیات و روایات در عرفان و فلسفه نیز وجود دارد که باعث مخالفت بزرگان شده است؛ یعنی در مواردی یک عارف و یا یک فیلسوف به دلیل قطع و یقین به یک مطلب دست از ظهور آیات و روایات برداشته ولی آن قطع را دیگران ندارند و حتی در مواردی خلاف آن قطع را دارند و همین امر باعث نگاه منفی شده است و در مواردی نیز حق با مخالفان است و باید فلاسفه و عرفا در این قطعهای خود تجدید نظر کنند.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تعریفی از فقیه مدرن
🖋حسن عبدی پور (عضو هیئت علمی دانشگاه)
⬅️ما برای تحول در حوزه فقه، چه با نگاه حداقلی و چه با نگاه حداکثری نیازمند فقه سیاسی هستیم.
⬅️شیعه توجه خاصی به عقل دارد و قائل به همروی عقل و نقل است نه عقل تنها و نه نقل به تنهایی! از منظر شیعه عقل و نقل، هر دو تأثیرگذارند و می بایست هر دو را با هم دید.
⬅️فقه نیامده است که به زندگی مردم گره بزند. بلکه آمده است تا تعاملات مردم در حوزههای مختلف را سهل، آسان و شریعتمدار کند، بنابراین فقه برای روانسازی آمده است.
⬅️محققان تلاش می کنند که توان و ظرفیت های فقه برای پاسخگویی به نیازهای زمان را بیش از پیش نمایان ساخته و از همه ابزارها و ظرفیتها در جهت پویایی فقه استفاده کنند.
⬅️فقها و حوزههای ما باید شرایط آینده جهان را نیز در نظر گرفته و با حکمت و تعقل منظومه فقهی شیعی را تعریف کرده و مبانی مسایل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، تربیتی و فرهنگی را از قرآن استخراج کنند.
⬅️شیعه به دلیل بهرهمندی از ظرفیت و مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام در تفسیر و تحلیل مسایل و شریعت و استفاده از نگاه عقلی، میتواند در «سختافزار جهانیشدن» نقش اساسی داشته باشد.
⬅️ما باید برای حل مسایل چه در سطح حکومت، چه در سطح جامعه و چه در سطح خانواده و فرد راهکار ارایه دهیم. یعنی برنامه عملی جهت اجراء در سیستم های اجرایی.
⬅️در دانشگاهها اینگونه است که وقتی دروس به سطح عالی میرسد تعداد دانشجویان کم میشود اما ما میبینیم در جلسات خارج فقه کلاسهای بحثی برقرار میشود که یک تا ۲ هزار نفر در آن شرکت میکنند. در چنین شرایطی مسلما این افراد نمیتوانند با استاد ارتباط برقرار کنند و استاد هم نمی تواند بر تحقیقات آنان نظارت کند.
#نقد
#نقد_حوزه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠معتادلار مالاسی(روحانی معتادها)
⏺گفتگویی با رضا جهانشاهلو طلبه زنجانی
⬅️به من میگویند «معتادلار مالاسی» کارم تلاش برای دور کردن اعتیاد از جوانان و خانوادههاست. حدود 6 سال است که در وادی کمک و همراهی معتادان هستم، من معتادان زیادی در این چند سال دیدهام کارتن خواب، فرغون خواب و یا معتادانی متمول با داشتن خانه و خودروهای آن چنانی. من برخی مواقع برای آوردن معتاد به کمپ خودم در خانه افراد حاضر میشوم و با آنها گفتوگو میکنم تا به کمپ بیاید.
⬅️برای اینکه افرادی را برای رفتن به کمپ و ترک اعتیاد تشویق کنم به سراغ کسانی رفتهام که امکاناتی در اتاق شخصیاش داشت که آنها را حتی در کل زندگی ندیدهام، ولی به هر صورت بود او را راضی کردم تا به کمپ بیاد و کار درمانیهای لازم را دنبال کند، خدا رو شکر امروز در گرجستان زندگی میکند و حالش خوب شده است و هر از چند وقت تماس میگیرد.
⬅️اعتقاد من این است که باید مواد در کنار معتاد باشد تا وی از آن استفاده نکند اینکه اجازه ندهیم مواد به فرد در حال ترک برسد و او نیز در این مدت مصرف نکند و بعد بگوییم ترک کرده درست نیست؛ معتاد باید در جایی که مواد وجود دارد اراده کند و مواد را کنار بگذارد و این موفقتر و ماندگارتر است.
⬅️برخی مواقع وقتی به اتاق معتادان حاضر در کمپ میروم از گوشه و کنار اتاقشان مواد پیدا میکنم ولی سعی میکنم با حرفهایی که به آنها انرژی میدهد و موجب میشود اراده آنها قویتر شود خودشان مواد را در اختیار من بگذارند چرا که این کار ارزش بیشتری دارد.
⬅️من با معتادان صمیمی و ساده برخورد میکنم و سعی میکنم با آنها طوری برخورد کنم تا فراری نشوند،
⬅️متاسفانه در برخی مواقع برخی دوستان روحانی تلاش میکنند همه چیز را شلاقی به فرد منتقل کنند و به یکباره آنها را برای انجام فرامین دینی اجبار میکنند در حالی که این کار درست نیست، ما در کمپ فردی را داشتیم که در ابتدا از نماز و دین فراری بود ولی بعد از چند ماه در کمپ دیدیم حتی اجازه نمیدهد نماز شبش قضا شود.
⬅️باید حال معتاد را درک کنیم اینکه از همان روز نخست بر او سخت بگیریم قطعا فراری میشود باید با زبان او با خودش سخن بگوییم و در این صورت است که فرد در حال ترک اعتماد میکند و آن وقت هر چه بگویی به آن عمل خواهد کرد.
⬅️بعضا برخی از افراد بستری در کمپ در شرایط روحی و روانی بسیار بدی هستند که اگر از خدا سخن بگویی از خود بیخود میشوند و شروع به فحاشی و ناسزا گویی میکنند، این افراد حال خود را نمیدانند و این من هستم که باید خود و کارهای خود را کنترل و با او کنار بیایم.
⬅️من رفتار آنها را رصد میکنم و آنچه را که باب میل آنها از دین است را مطرح میکنم به هیچ وجه از جهنم سخن نمیگویم چون زندگی کنونی فرد جهنمی است و تلاش میکنم آنچه مطرح میشود سرشار از امید به زندگی بهتر باشد در این زمان است که وی اعتماد میکند و برای ادامه راه همراه میشود.
⬅️روزی یک کارتن خواب را معرفی کردند که در شرایط بسیار بدی بود و روحیه آنچنانی نداشت و تقریبا در حال مرگ بود؛ ولی با وی صحبت کردم و برای آمدن به کمپ وی را ترغیب کردم، به کمپ آمد و خوشبختانه ترک کرد و الان یک زندگی خوب و مرفه دارد و دست بسیاری از کسانی را که در حال ترک هستند را نیز میگیرد.
⬅️من در طول این چند سال با درد این افراد خوب و کامل آشنا شدهام، من نقطه ضعفها و دردهایی را که این افراد تحمل میکنند را کاملا درک میکنم و به صورت تخصصی وارد عمل میشوم که همین امر باعث موفقیت بنده شده است.
⬅️برخی از مواقع به صورت شبانهروزی افرادی برای مشاوره و کمک با من تماس میگیرند و من با جان و دل با آنها همکاری و همراهی میکنم، چرا که از این کار لذت میبرم و همین امر موجب شده تا آنها به من اعتماد داشته باشند؛ من با معتادان پاک شده ارتباط خوبی دارم با هم برای تفریح به تفرجگاههای زنجان میرویم و چند بار تا کنون به صورت مجردی به سفر رفتهایم.
⬅️پس از پاک شدن بچهها ارتباط ما باهم قطع نمیشود و من سعی میکنم در سختیها و شادیهای این افراد در کنارشان باشم یادم هست حتی به همراه معتادی پاک شده به خواستگاری دختری رفتیم که خانوادهاش در ابتدا مخالف بودند ولی بعد از گفتوگو راضی شدند و الان این دو جوان زندگی بسیار خوب و موفقی دارند.
⬅️برخی از هم لباسها به من این خرده را میگیرند که با هم نشینی با معتادان، اراذل و اوباش که سخن گفتن معقول را نمیدانند و همه جای بدن خود را خال کوبی کردهاند چه لذتی دارد ولی من به آنها میگفتم که این افراد دریای مرام و معرفت هستند و این ما هستیم که باید نحوه برخورد را بدانیم و قبول کنیم که باید با هر کس بسته به شرایط و مکان برخورد داشته باشیم.
به نقل از خبرگزاری فارس
#طلبگی
#تبلیغ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه منفعل قادر به حل مشکلات نخواهد بود!
🔈گفتگوی حجتالاسلام محمّدتقی اکبرنژاد
⬅️تحول، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است و اکنون هم میتوانیم نتایج عدم تحول را ببینیم! امروز نه تنها جامعه از دست ما رفته است؛ بانکها ربوی هستند و وضعیت سیاسی و فرهنگی ما هم که مشخص است بلکه من میخواهم ادعا کنم که طلبهها هم از دست علماء خارج شده اند؛ یعنی علماء الان نمیتوانند با طلبهها ارتباط برقرار کنند. طلبه از حوزه بریده است و اساسا نمیتواند حرف استادش را بفهمد.
◀️ماجرای ناکارامدی حوزه را من فقط برای امروز نمیدانم. من معتقدم حوزه علمیه ۲۰۰ سال پیش هم پاسخگوی دوران خودش نبوده است. شاهدش هم این است که حوزه ما نتوانست مشروطه را مدیریت کند. در زمانی که شیخ فضل الله نوری داشت اعدام میشد، عدهای از طلبهها پای چوبه دار ایستاده بودند.
◀️اوضاعی که الان در حوزه است اساساً قابل دفاع و تحمل نیست. حوزه، طلبه خودش را نمیتواند کنترل کند. با این همه، مسائل مدرنیسم هم به قول معروف، “قوز بالای قوز شده است”
◀️ما آمده ایم میان خودمان و مخاطب مان کاغذ را واسطه کرده ایم و حال آن که پیامبران این کار را نمیکردند. پیامبر با آن همه عظمتش یک جلد کتاب دارد ولی از من اکبرنژاد اگر سؤال شود، ۲۰ جلد کتاب نام میبرم که نوشته ام. این کار، یقینا غلط است.
◀️ما به طلبه تکلیفی میکنیم که خدا به پیغمبرش آن را تکلیف نکرده. همهی پیامبرها در کتار رسالت خود کار داشتند ولی ما به طلبه میگوییم ما معاش و آینده تو را تضمین نمیکنیم تو هم به دنبال آن نرو؛ چرا که خدا میرساند. در صورتی که خدا هیچ وقت اینگونه که در ذهن ما هست نمیرساند و این ضمانت را نمیدهد که بدون این که تو کار کنی برای تو روزی برساند. چرا برای خدا سنّت درست میکنیم؟ خدا هیچ تضمینی نکرده که شما برو درس بخوان، من روزی تو را میرسانم.
◀️حوزهی ما به عنوان یک سازمان، تقدیر المعیشه ندارد. کل حوزه را به خمس سپرده اند. اگر کم بیاید که کم آمده و اگر هم زیاد بیاید، باز به طلبه نمیدهیم، ساختمان میسازیم. میگوییم حیف است، طلبه بدآموز میشود. حالا ساختمان هم که نمیسازیم، میرویم کاخ میسازیم. اخیرا هم شنیده ام در نجف میخواهند یک کاخ درست کنند به نام حوزه، با چند آمفی تئاتر، در حالی که در مملکتی که مردم از گرسنگی میمیمیرند، این کار خلاف دین است.
◀الان نقش ما در مجلس شورای اسلامی و فرآیند قانون گذاری چیست؟ جز یک شورای نگهبان با چهار تا فقیه پیر و فقهی حداقلی که عمده اش با برائت پیش میرود؛ یعنی فقه ما فقه لیبرال است. این را کسی نمیتواند بگوید ولی من میگویم. اصل برائت یعنی لیبرالی فکر کردن؛ یعنی چیزهایی که کلیسا به آن فتوا نمیدهد فقه ما به آن فتوا میدهد؛
◀️مشکل من با همین حوزهی منفعل است. حوزه منفعل میگوید بیایید و از ما بخواهید، ما هم به شما میگوییم این حرام است و این حلال است. در حالی که این تعریف امام از حوزه نبود. امام جنگید تا ولایت فقیه را مستقر کرد. ولی ما آمده ایم و انتظار داریم که چهارتا بانک دار که شکمشان (به لحاظ اقتصادی) جلو آمده و فکر میکنند خدای اقتصاد هستند، بنشینند و به ما بگویند حضرت آیتالله العظمی بیایید برای ما فتوا بدهید و ما محتاج فتوای شما هستیم!! اگر شما معتقد هستی که ربا برای خدا مهم است باید بیایی وسط میدان. آنهم نه وقتی که تثبیت شده. اول انقلاب، بهترین وقت بود.
◀️ما یکسری قفسهای ذهنی داریم. طلبهها یکسری تصورات دارند که دائما در پی توجیه رفتار برخی بزرگان هستند. با خود میگویند: اینها بالاخره حجت الله و بزرگان حوزه هستند…. من میخواستم به او بگویم که غیر از این راه توجیه، راههای دیگری هم هست.
◀️مردم، روشن تر از ما هستند، دانشجوها، اساتید، هیئت علمیهای دانشگاه،.. کاملا مشکل را میفهمند و میبینند که حوزه هیچ خروجی ندارد. مردم هم شاید متوجه جزئیات فقهی و اصولی نشوند ولی نفس این که کسی آمده و میخواهد تغییرات مثبتی ایجاد بکند را حمایت میکنند. به مردم بگویید ما در حوزه هنوز کتابهایی میخوانیم که برای ۶۰۰ سال پیش است تعجب میکنند.
◀️آقای اعرافی را من خیلی متفاوت از مدیران قبلی میبینم. جنس ایشان فرق میکند و این تفاوت مثبت است. از این جهت ایشان، آدمی است که ذهن خلاق و ایدههای زیادی دارد. خیلی اهل تعامل است. حتی در نشست اساتید هم شرکت کرد. افکار خوبی هم دارد ولی این که موفق بشود یا نه، باید ببینیم. البته باید دقت داشت که ایشان تحت فشار است.
#نقد_حوزه
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سرنخ از اين بهتر مي خواهيد؟
🖋محمدرضا زائری
⬅️سالها پيش به صورت اتفاقي با يكي از اعضاي سابق ميليشياي سازمان منافقين كه پس از توبه از زندان آزاد شده بود آشنا شدم.
او كه اكنون نيز در تهران مغازه دارد و به كار و زندگي مشغول است نكات ارزشمند و درس آموزي از خاطرات و تجربه هاي خود يا شيوه هاي كار تشكيلاتي و دستورالعمل ها و آموزشهاي سازماني بيان كرد.
⬅️يكي از جالب ترين نكاتي كه تعريف كرد اين بود كه مي گفت: در كوران درگيري هاي سال شصت به ما كه نوجوان بوديم توصيه كرده بودند كه در مجامع عمومي حتى المقدور سعي كنيد به تحريك مردم بپردازيد و آنان را طوري عصباني كنيد كه شما را كتك بزنند!
آن وقت تا مي توانيد در انظار مردم گريه كنيد و با مظلوم نمايي ترحم آنان را برانگيزيد تا دلشان به رحم آيد و مخصوصا نسبت به دخترها اظهار ناراحتي و تأثر كنند!
⬅️اين حربه منافقين بود براي اين كه بگويند پاسدارها و انقلابيون خشن و بي رحم هستند و نوجوان ها - خصوصا دخترها- را با قساوت سيلي و كتك مي زنند و به همين دليل اشك ريختن آن نيروهاي نوجوان با لباس پاره شده و سر و صورت خاكي به عنوان عمليات جدي تبليغاتي در جنگ رواني آنان اهميت داشت.
⬅️پس از پخش تلويزيوني اعترافات دختري نوجوان و نمايش گريه سوزناك و اشك هاي او دائما به ياد حرفهاي آن عضو سابق منافقين مي افتم و از خود مي پرسم آيا مي شود موضوعي به اين وضوح و روشني از ديد اين همه مسؤول و كارشناس و مدير و ناظر پخش سيما مخفي مانده باشد؟
⬅️هر كسي به سادگي مي فهمد كه اشك ريختن مظلومانه دختري نوجوان ضد تبليغ است و كاملا مستقيم و قاطع نظر مخاطب را در برابر بازجويي كه اين طرف ميز نشسته جهت مي دهد و بي معطلي به نفع جرياني است كه ظاهرا قرار است در برنامه تلويزيوني تخريب شود و مورد حمله قرار گيرد!
⬅️اين كه نكته اي چنين بديهي و ساده كه تاكتيك عمليات رواني منافقين در سي و هفت سال قبل بوده چه طور مورد غفلت قرار گرفته تا همين جا مشكوك و عجيب است، چه رسد به اين كه معلوم شود ماجرا مال يك ماه قبل بوده و حالا هم كه قوه قضاييه و نيروي انتظامي رسما بيانيه داده و اعلام كرده اند كه موضوع به آنان ربطي ندارد!
خوب، همين سرنخ به تنهايي براي پيگيري و بررسي جدي كافي نيست؟
عامل پخش چنين برنامه اي كه جدا از ترويج گسترده اصل موضوع كه مثلا برنامه در تخطئه و تحذير از آن ساخته شده! باعث شكل گرفتن موجي گسترده از نفرت و دلزدگي در ميان قشرهاي مختلف مردم و كاهش شديد موقعيت صداوسيما در افكار عمومي گرديده است آيا نبايد تحت پيگرد قرار گيرد؟
طبيعي است كه موضوع بحث ما مصداق مشخص آن دختر نوجوان نيست - و چه بسا او خود مستقيما حتى در جريان عمليات پيچيده اي كه رخ داده نباشد- بلكه از فرايندي سخن مي گوييم كه با نمايش تلخ بازجويي و اعترافات او رقم خورده است.
⬅️رهبر انقلاب بارها از پروژه نفوذ سخن گفته اند، اگر راست مي گوييد همين سرنخ را بگيريد و عوامل پشت پرده اش را شناسايي كنيد و مطمئن باشيد كه اين موضوع هم مانند اصلاح لوگوي باشگاه فوتبال آ، اس رم تنها ناشي از حماقت و ناداني نيست!
#یادداشت
#زائری
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نبودِ عدالت موجب ناامیدی از دین و مؤسسههای دینی و علمای دین میشود
⏺امام موسی صدر:
«...شاید برخی از علمای دین، با دعوت و تبلیغ یا با سکوتشان، در نشاندنِ عبادت به جای عدالت، سهیم بوده باشند. این در حالی است که اسلام اعلام داشته است:
افضل العبادات کلمه حق عند سلطان جائر،
برترین عبادت سخنِ حق گفتن در برابر سلطان ستمکار است.
عدل ساعه خیر من عباده سبعین سنه،
⬅️روشن است که نتیجه این روش تربیتی بینهایت خطرناک بوده است، چرا که نبودِ عدالت در جوامع از مرحله خطرهای سیاسی و اجتماعی گذشته و به مرحله انحرافات ایدئولوژیک رسیده و موجب ناامیدی بزرگی از دین و مؤسسههای دینی و علمای دین، مخصوصاً از آن دسته از علمای دین که در برابر بیدادگریها سکوت میکنند و برای احقاق حقوق مردمِ زیرِ ستم مبارزه نمیکنند، شده است.
⬅️خلاصه سخن اینکه این جدایی در کوششهایی که به منظورِ تحقق عدالت در جوامع اسلامی صورت میگیرد، نابسامانیهایی به وجود آورده و مشکلات اجتماعی و سیاسی و اعتقادی بسیاری به جای گذاشته است.
⬅️هرگاه عدالت، در برخی جوامع، به صورت جزئی و جدا از قاعده و زیربنای اعتقادی- اسلامی تحقق یابد، مشکلات بزرگتری به جای میگذارد. زیرا این نوع عدالت موجباتِ متعارف و فرهنگیِ خود را همراه میآورد و شکل خاصی از مصرف را به جامعه تحمیل میکند و، در نتیجه، شیوهای تازه از زندگی را در پیشاروی انسان مینهد که او را به گمراهی میکشاند...»
🔸برگرفته از سخنرانی اسلام و عدالت اجتماعی و اقتصادی
#اندیشه_ها
#امام_موسی_صدر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠زلزله در امر پژوهش در دانشگاهها!!
(به بهانه انتشار ایده پردازی های یک استاد دانشگاه با بهره گیری از آیات و روایات)
🖋 استاد #رسول_جعفریان :
⬅️ماجرای صفحه فعالیت های علمی و آموزشی استاد یکی از دانشگاه های تهران ـ آن هم دانشگاهی که مدعی علم و صنعت است ـ که با ارائه طرح های شگفت در حوزه قرآن و دین و علوم پایه و فنی و طبیعی، این چند روز ذهن همه را به خود مشغول کرد، برگی دیگر از تلاشهای ناموفقی است که کسانی برای ایجاد نوعی تمدن دینی آن هم با مدلی که زمانی در قم عده ای [در جایی به اسم فرهنگستان ...] بنیاد گذاشتند، دنبال می کنند، فعالیتی که تاکنون و در طول این چهل سال، نه تنها نتیجه محسوسی نداشته، بلکه کارنامه آن بیشتر اسباب تمسخر گشته و گاه عناوین پژوهشی آن، مثل شماری از عناوینی که صفحه این استاد گرامی آمده، مادر فرزند مرده را هم به خنده واداشته است. تا این لحظه دوستان و عزیزان می توانند این صفحه را در وبسایت دانشگاه علم و صنعت ملاحظه بفرمایند.
⬅️از این عجایب طی این یک قرن گذشته فراوان دیده ایم که البته هر کدام با گرایش خاصی وارد این بحث شده و از آن خارج گشته و باز مرحله بعدی و بعدی تکرار شده است. همین الان جلوی بنده کتابی با نام «تطبیقات کریمی» هست که در تاریخ سوم شعبان 1350 ق / 21 آذر 1310 در 84 صفحه منتشر شده و با دهها عنوان و توضیح، کوشیده است تا علوم جدید را از قرآن استخراج کند. یک عنوان در صفحه 15 این است: اخبار از اسید کربونیک و مکروب» [کذا]. عنوانی دیگر در صفحه 66: قوه الکتریسته در حال نطق یا قوه دفاعیه از برق» که آن را با چندین روایت از جمله «یموت المؤمن بکل میتة الا الصاعقة لا تأخذه و هو یذکر الله»، تطبیق داده، و موارد فراوان دیگر. اگرچه این موارد در روزگار ما فراوان بوده و هست، باید گفت، حتی در دنیای قدیم هم گاه این تلاش ها صورت می گرفت و همه اینها ناشی از این بود و هست که کسانی ظاهرا از روی دلسوختگی، تلاش دارند همه مسائل علمی روز را که بشر را شگفت زده کرده، از دل قرآن و حدیث دربیاورند.
⬅️سالهاست که کلیپ های متعددی از اظهار نظرهای شگفت از خطیبان، در این باره منتشر می شود و جالب آن که در یکی از شبکه های معروف بیرون،تلاش مستمری برای توزیع و تبیین و تأکید بر اینها صورت می گیرد و صد البته که روی جوانان و مردمان فهمیده، اثر هم می نهد. ما مسلمانان، عموما، پرونده درخشانی در علم و دانش جدید نداریم، و همه اش به گذشته های دوری می نازیم که باید گفت، اگر هم درست بوده، خیلی ربطی به دین نداشته و البته بنا هم نبوده داشته باشد. تحول علمی مربوط به نوع بینش ما نسبت به علم، تلاش ما، برنامه ریزی، متناسب کردن آن با نیازهای روز و بسیاری از امور دیگر و مصداق روشن «حتی یغیروا ما بانفسهم» است.
⬅️مشکل این است که این امر، به پایان نامه ها دانشگاهی ورود کرده و گاه عناوینی از این دست در این حوزه دیده می شود. قرار است پایان نامه های و رساله های دانشگاهی، اساس پیشرفت علم و دانش باشند، اما مع الاسف، سلایق خاصی که در بسیاری از این مراکز هست، مسیر آنها را به سمت و سویی می برد، که نه تنها دردی از علم و دانش را دوا نمی کند، بلکه سبب بی اعتمادی کلی به روند دانش در ایران می شود. در این زمینه، نسبت به مراکزی که در کشور به نوعی با دین ارتباط دارند، حوزه های علمیه اعم از برادران و خواهران، و مراکزی که ترکیبی از دانشگاه ـ حوزه هستند، یا موسساتی که به اوقاف ارتباط دارند، بویژه رشته علوم قرآن و حدیث که به وفور در دانشگاه های مختلف وجود دارد، باید نظارت و دقت بیشتری داشت.
⬅️عجیب است که حتی برگی از این پایان نامه ها، در ایرانداک که طبق قانون، باید همه آنها را داشته باشد، وجود ندارد تا در مرئی و منظر و نقد و بررسی دیگران قرار گیرد. بسیاری از این پایان نامه ها در خود این مراکز مورد استفاده دانشجویان بعدی هست، و ذهن آنها را هم می سازد، و سنتی را در تحقیق پایه گذاری می کند که اگر نگران کننده نباشد، بسا هیچ ثمری نداشته باشد.
⬅️به نظر می رسد، نظارت بر امر کلی پیشرفت علم، جدای از وظیفه ای بر دوش استادان، رؤسای دانشگاهها، و وزیر آموزش عالی هست، بر عهده نهادی مانند فرهنگستان علوم هم هست که این امر را رصد کرده و با بررسی جلسات تخصصی از متخصصان هر رشته، توصیه های لازم را بنمایند. مگر کشور ما، چه قدر امکانات دارد که همین مقدار پول و هزینه هم، صرف اموری شود که علم را از مسیری جز تدقیق و تدبر پیش برده و مانند اسب آسیاب، همه را دور محوری برای قرنها بگرداند؟ باز به آن اسب، گندمی را آرد می کند، در اینجا، اغلب مثل آب در هاون کوبیدن، هیچ ثمری در پی ندارد. بنده ناچار بودم نظرم را بنویسم. شاید خطا رفته باشم، در آن صورت از خداوند می خواهم از خطای من درگذرد و به این ملت رحم نماید.
#یادداشت
#رسول_جعفریان
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠دولت، اعتماد عمومی و معظل دولت داری
🔊حجت الاسلام داود فیرحی:
#گفتگو
⬅️دانش سیاسی در جامعه ما دانشی است که مرکب است اما انسجام ندارد. یعنی ترکیب و ملغمهای از دیدگاههای چپ، دیدگاههای لیبرال - سرمایهداری اروپایی، باستانگرایی و اسلامگرایی در آن دیده میشود. این دیدگاههای متنوع هم به صورت جزیرهای هستند و ارتباط چندانی با هم ندارند. لذا دانشجویی که در خلال واحدهای درسیاش بخشی از این و بخشی از آن را مطالعه میکند، نمیتواند پیوندی میان آنها کند.
⬅️مشکل دیگر علوم سیاسی در ایران تسلط ایدئولوژی جدیدی به نام «اسلامیسازی» است. ایده اسلامیسازی که من نمیدانم از کجا سرچشمه میگیرد، مانع از نظم و انسجام علوم سیاسی در ایران شده است. بعد از انقلاب اسلامی علوم سیاسی در ایران رفتهرفته در حال رسیدن به یک انسجام بود. اما مداخلاتی از جنس اسلامیسازی آثار نامطلوبی بر آن میگذارد.
⬅️مشکل دیگر علوم سیاسی در ایران این است که اصولاً قلب سیاست در ایران اعتقادی به علم سیاست ندارد. یعنی برای اداره جامعه نهتنها به علم سیاست بلکه به سایر علوم انسانی نیز احساس نیاز نمیکند. زیرا معتقد است این علوم پایههای ماتریالیستی و ضد الهی دارد. لذا به طور کلی ارتباط علوم انسانی و اجتماعی با بدنه دولت منقطع است. یعنی اصلاً چنین نیست که تصور کنید یک تئوری مشخص بر عملکرد دولت در ایران حاکم است بلکه اساساً هیچ بهایی به تئوریهای سیاسی داده نمیشود. لذا تفاوت چندانی نمیکند که یک نظامی در ایران قدرت را به دست گیرد یا یک شهروند. هر دوی آنها بیتوجه به علوم سیاسی و علوم انسانی هستند. مثلاً اگر شما از حزب صحبت کنید، بلافاصله میگویند حزب ریشه اروپایی دارد، اروپا سکولار است، پس حزب هم سکولار است. بنابراین ما نباید حزب داشته باشیم.
⬅️یکی از بزرگان سالها جامعه را معطل کرد که حزب بد است و باید جامعه را از طریق مساجد اداره کنیم، اما دست آخر خود ایشان هم به سراغ ائتلافهای حزبی رفت. لذا هنوز هم در تصویب قانون احزاب هیچیک از نظریههای روشن انتخاباتی و حکمرانی حزبی مشاهده نمیشود. اصلاً ارتباط قانون انتخابات با قانون احزاب قطع است. در حالیکه این دو در دنیا مانند دوقلوهای به هم چسبیده هستند. لذا در کشور ما میبینیم که حزب هیچ اثری نمیتواند بر انتخابات بگذارد.
⬅️ایدئولوژی اجازه نمیدهد که شما نظریهها را بررسی کنید و ببینید که در عمل نتیجهبخش هستند یا خیر. ما با هر چیز که جنبه ایدئولوژیک پیدا کند مخالفیم. توجه کنید مثلاً مارکسیسم دو بعد دارد: یک بعد آن ایدئولوژی مارکسیستی است و بعد دیگرش یک مجموعه تمهایی است که به درد علم میخورد. مثلاً مارکس میگوید بین نیروهای تولید و تحولات اجتماعی رابطهای وجود دارد. این یک تئوری است که هرچند مارکسیستها آن را تولید کردهاند، لکن ربطی به ایدئولوژی مارکسیستی ندارد. درون لیبرالیسم نیز هم ایدئولوژی وجود دارد و هم از این قبیل دانشها. مثلاً یک دانش مهم که در همه جای دنیا از آن صحبت میشود این است که تجربه نشان داده است اگر احزاب به انتخابات گره نخورند، خودشان در نظم اختلال ایجاد میکنند. این یک نکته تئوریک است که ربطی به ایدئولوژی ندارد.
⬅️در ادبیات مسلمانی هم مثلاً یک اصل مهم وجود دارد که جامعه مذهبی نیازمند قوانینی در مورد مذهب هم هست. بیشک شما نمیتوانید نقش فقیه را از این جامعه حذف کنید. اما در خصوص اینکه نقش فقیه در چه وضعیتی بهتر عمل خواهد کرد، ممکن است ایدئولوژی مجال و اجازه بررسی به شما ندهد. بنابراین ایدئولوژیک شدن علم، اسلامی و غیر اسلامی ندارد. یعنی مارکسیسم و لیبرالیسم هم میتوانند ایدئولوژیک شوند. ایدئولوژیک شدن به این معناست که شما به جای نتیجهگیری مبتنی بر دادهها و تحقیقات و تدابیر، از پیش مشخص کنید که من سراغ فلان چیز نمیروم.
⬅️یا اینکه امروز ما شاهد وجود پدیده «افول اعتماد عمومی به دولت» در ایران هستیم و هیچکس نمیتواند وجود آن را انکار کند. اما امکان تبدیل چنین پدیدهای به موضوع تحقیق برای بررسی دلایل آن وجود ندارد. زیرا بلافاصله به یک موضوع امنیتی تبدیل میشود که کسی حق ندارد دربارهاش سخنی بگوید. چراکه طبیعتاً ممکن است نتایج تحقیق، ریشه مشکل را یا در ریاست جمهوری یا شورای نگهبان و دیگر نهادها ردیابی کند. لذا راه بسته میشود و به این وضعیت، ایدئولوژیک کردن علم میگویند.
#گفتگو
#داود_فیرحی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اصلی ترین عامل برتری آمریکا!!
🖋فرید ذکریا
🔴#فرید_زکریا، تحلیلگر معروف آمریکایی در کتاب "جهان پسا آمریکایی" نظام آموزش عالی آمریکا را اصلی ترین عامل برتری آمریکا در جهان میداند و مینویسد:
⬅️"...آموزش عالی ، بهترین صنعت آمریکا در جهان است. آمریکا با پنج درصد جمعیت دنیا، در صحنه ی آموزش عالی برتری مطلق دارد و 68 درصد از پنجاه دانشگاه برتر جهان متعلق به این کشور است مزیت آمریکا در هیچ حوزه ی دیگری تا این حد قاطع نیست. آمریکا 2/6 درصد از تولید ناخالص خود را صرف سرمایه گذاری بر روی آموزش عالی میکند ، این در حالی است که اروپا 1/2 درصد و ژاپن 1/1 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف آموزش عالی میکنند . از سوی دیگر ، آمریکا جذاب ترین مقصد برای دانشجویان خارجی است تا جایی که 30 درصد کل دانشجویان خارجی در جهان در آمریکا تحصیل میکنند .
⬅️اما سیستم آموزشی امریکا چه تفاوتی با دیگر سیستم های آموزشی در دنیا دارد ؟ نظام آموزشی آمریکا سخت گیری چندانی در مورد حفظ کردن دروس ندارد بلکه در پرورش قابلیتهای نقادی ذهن ، که لازمه ی موفقیت در زندگی است ، عملکرد برجسته ایی دارد.
⬅️سایر نظامهای آموزشی امتحان پس دادن یاد میدهند ، در حالی که سیستم آموزشی آمریکا ، تفکر کردن را می آموزد . چنین کیفیتی روشن میکند که چرا آمریکا در این حد ، مخترع و ماجراجو و خطر پذیر تربیت میکند.
⬅️در آمریکا مردم این امکان را می یابند که جسارت بورزند ، چالشگر قدرت باشند ، زمین بخورند و دوباره به پا خیزند . این آمریکاست و نه ژاپن که دهها برنده ی جایزه ی نوبل پرورش داده است.
⬅️وزیر آموزش عالی سنگاپور در تشریح تفاوت بین نظام آموزشی کشورش با آمریکا چنین می گوید : "ما هر دو به شایسته سالاری پایبندیم . در امریکا به شایسته سالاری استعدادها بها میدهند و در سنگاپور به شایسته سالاری در آزمونها . در آمریکا راه حداکثر بهره برداری از استعدادهای انسانها را میدانند. خلاقیت ، کنجکاوی ، ماجراجویی و بلند نظری ، همه از شاخصه های سیستم آموزشی آمریکاست ..." ژاپن اخیرا کوشیده است تا با حذف کلاسهای اجباری روز شنبه و افزودن بر ساعات مطالعات عمومی که شاگردان و آموزگاران میتوانند در آن علایق خاص خود را دنبال کنند انعطاف پذیری نظام آموزشی خود را ارتقا بخشد . اینها همه عوامل پایین به بالا هستند و امریه های دولتی از خلق آن عاجزند..."
⬅️برگرفته از کتاب جهان پسا امریکایی اثر فرید زکریا
#نقد_نظام_آموزش
#نقد_دانشگاه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چهار دغدغه مهم مراجع تقلید درباره نظام بانکداری
⏺حجتالاسلام والمسلمین سیدعباس موسویان(عضو شورای فقهی بانک مرکزی):
⬅️اولین و مهمترین مشکلی که مراجع مطرح میکنند بحث معاملات صوری و غیر واقعی است. غیرواقعی بودن معاملات از مهمترین مشکلات بانکداری ایران در سالهای مختلف بوده است. ریشه معاملات صوری و غیرواقعی در عدم آموزش صحیح کارکنان نظام بانکی و مشتریان نظام بانکی است. اگر مردم و کارکنان آموزشهای لازم را فراگیرند صوری بودن معاملات پایان خواهد یافت.
⬅️دومین دغدغه مراجع تقلید در بانکداری بدون ربا وجه التزام یا جریمه تأخیر است. برخی از مراجع تقلید جریمه تاخیر را مصداق با ربا میدانند. بانکهای ربوی وقتی وام پرداخت میکند بهره دیرکرد را از مشتری دریافت میکنند.
⬅️سودهای نرخ بانکی، سومین دغدغه مراجع تقلید در نظام بانکداری است. اگر شرایط اقتصادی در یک کشور تورمی باشد به صورت طبیعی نرخهای سود بانکی بالا خواهد رفت. تورمی بودن اقتصاد یک کشور باعث افزایش نرخ سودهای بانکهای ربوی و بدون ربا میشود. در حال حاضر تورم در ایران ۱۰ درصد است، بنابراین نرخ سودهای سپرده باید ۱۱ تا ۱۳ درصد و تسهیلات ۱۵ تا ۱۶ درصد باشد. نرخ سودهای بانکی کشور نسبت به عرف بینالمللی بالاست، با این وجود سپردهگذار حاضر نمیشود در تورم ۱۰ درصدی پول خود را به بانک بدهد و سود سه درصدی دریافت کند.
⬅️چهارمین دغدغه مراجع تقلید در نظام بانکداری کار در بانک است. از نظر شریعت اسلام برای کار ضابطه داریم و باید دید کار، کار حلالی است یا نه؟ بنابراین کسی که در بانک کار میکند اگر کار خود را صحیح انجام دهد درآمدش حلال است، اما اگر قراردادی را خوب انجام ندهد درآمدش حلال نخواهد بود.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه علمیه به فکر تبیین مسائل اخلاقی فناوریهای جدید باشد!
🔊حجت الاسلام حسینعلی رحمتی(استاد و محقق حوزه علمیه قم)
◀️توانمندی علمی استادان و آشنایی با حوزه موضوعی درس مورد تدریس همچنین تخلق استاد به فضائل اخلاقی، اعتماد، احترام متقابل استاد، دانشجو، همراهی و همدلی ارکان آموزش از جمله شروط موفقیت در تدریس درس معارف است.
⬅️امروزه تحول بزرگی در دنیا در زمینه فناوری اطلاعات رخ داده است و اگر استادان معارف نتوانند با این وسایل آشنا و همراه شوند نمیتوانند موفقیت چندانی داشته باشند. شناخت مخاطب یکی از عوامل مهم در موفقیت تدریس درس معارف است و مخاطب امروز مدرسان معارف، کسانی هستند که تحت تاثیر فضای مجازی دچار تحولات فراوانی میشوند. شبکههای اجتماعی را میتوان به تلگرام و ماقبل تلگرام تقسیم کنیم؛ این شبکه با بقیه شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و فیس بوک و … تفاوت زیادی داشته است، زیرا مخاطبان بیشماری دارد و فراگیر شده به نحوی که در طول چند سال به بیش از ۴۰ میلیون عضو میرسد و تاثیرات آن بر همه اقشار به خصوص دانشجویان زیاد بوده و در دانشجویان تحولات فکری زیادی ایجاد میکند.
⬅️در کشور ما قدمهای اولیه اثرات فضای مجازی بروز یافته و در سالهای آینده آثار دیگر آن رخ خواهد داد که مایه تعجب ما هست لذا برای کسی که تدریس معارف دینی دارد شناخت این فضا بسیار مهم است، اما متاسفانه ما در مورد گذشته و حال فضای مجازی کار چندانی نکردهایم.
⬅️در مورد اخلاق فضای مجازی از سوی افراد و مراکز متولی، تحقیق به اندازه نیاز نشده است. با وجود بیش از ۴۰ میلیون کاربر فضای اجتماعی در حد چند جلد کتاب اخلاقی مرتبط نداریم و در مورد تاثیر این فضا بر اخلاق و فضای اجتماعی و خانوادگی جامعه بررسی نشده است.
⬅️تا سال ۲۰۳۵ پیشبینی میشود که ماشینهای هوشمند و رباتها، نقش مهمی در فضاهای اجتماعی دنیا داشته باشد و بسیاری از سؤالات اخلاقی و پیامدهای مختلف به دنبال آن ایجاد شود، ولی ما آیا خودمان را برای چنین فضایی آماده کردهایم.
⬅️ضرورت آشنایی استاد معارف با زیست جهان چندوجهی دانشجو یعنی وجوع معرفتی، خانوادگی، روحی و روانی، فرهنگی و اجتماعی و … لازمه مخاطب شناسی برای استاد درس معارف است؛ زیرا شبکههای اجتماعی از جمله مهمترین عرصههای تجلی فضای مجازی در کشور ما است و انسان نیز موجودی شبکهمند تعریف شده است. این فرایند سبب خواهد شد تا در چند سال آینده تخت خواب و وسائل و اشیاء انسان همگی به اینترنت وصل باشد و مخاطرات آن بسیار بیشتر از وضعیت امروزی خواهد بود و حوزه باید خود را برای تدوین مسائل اخلاقی این تحولات آماده کند و از امروز به تحقیق و پژوهش مرتبط از جمله احکام شرعی فعالیت رباتهای انسان نما و … بپردازد.
⬅️دانشجویان از جمله مهمترین و موثرترین گروههای فعال در فضای مجازی هستند لذا تولید و توزیع محتواهای علمی و غیرعلمی، ارتباط با دیگران، سرگرمی، خوش گذرانی، بحث، گفت و گو و … از جمله مهمترین فعالیت آنان در این فضا است و این نوع فعالیت به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر بینش و نگرش دینی آنان تاثیر میگذارد و اگر استاد معارف این مسائل را نشناسد نمیتواند در اقناع دانشجو فعال باشد.
⬅️شکاف دیجیتالی سبب فاصله میان استادان درس معارف و دانشجویان همچنین والدین و فرزندان و مدیران و نهادهای حاکمیتی شود که از جمله نشانههای معرفتی شکاف دیجیتالی عدم آگاهی اساتید از کارکردهای درست و نادرست فضای مجازی، نوع فعالیتهای دانشجویان در شبکههای اجتماعی و علل گرایش دانشجویان به فضای مجازی است.
⬅️برخی طلاب و روحانیون میگویند ما با فضای مجازی مخالفیم و از آن استفاده نمیکنیم که این مسئله نشانه ضعف یک مبلغ دین و روحانی است و روحانی باید چند قدم از دیگران جلوتر هم باشد، زیرا قرار است هدایت دینی دیگران را برعهده داشته باشند.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سخنان متفاوت حجت الاسلام منتظری دادستان کل کشور!!
⬅️به خدا قسم در موضوعات فرهنگی و حجاب برخورد قضایی جواب نمی دهد
⬅️راههای مسالمت آمیز و آرام را باید در پیش گرفت.
⬅️مقصر بد حجابی آموزش و پرورش، روحانیت، آموزش عالی، دانشگاهها و همه ما هستیم.
⬅️بر این اساس از هر طرحی که در زمینه مقابله با بدحجابی موثر باشد حمایت می کنیم.
به نقل از ایرنا
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغههای حوزوی
💠سخنان متفاوت حجت الاسلام منتظری دادستان کل کشور!! ⬅️به خدا قسم در موضوعات فرهنگی و حجاب برخورد قضا
💠گره گشایی از سخنان عجیب دادستان کل کشور!
🖊 سيد صادق آل طه
◀️ جناب حجة الاسلام و المسلمین منتظری در سخنانی که برای بسیاری عجیب می نمود، گفته اند: «به خدا قسم در موضوعات فرهنگی و حجاب برخورد قضایی جواب نخواهد داد. راههای مسالمت آمیز و آرام را باید در پیش گرفت، لذا بر این اساس از هر طرحی که در زمینه مقابله با بدحجابی موثر باشد حمایت میکنیم.»
🔸این سخنان از جهاتی قابل تأمل است.
⬅️جهت اول: سالها پیش بسیاری از تحلیل گران مصرّ بودند که برخورد با ناهنجاری های فرهنگی محتاج کار فرهنگی است و حاکمیت با برخورد فیزیکی به نتیجه ی دلخواه نمی رسد. همان روزها گروهی دیگر مخالف با این نگاه بودند و می گفتند:« اگر چه باید با ناهنجاری فرهنگی ، به صورت فرهنگی مقابله کرد، ولی مقابله قانونی نیز لازم است.» این گروه مثال می زدند که با دزدی باید به صورت فرهنگی مقابله کرد ولی نمی توان تا حصول نتیجه، دست دزد را باز گذاشت و به مقابله ی فیزیکی با سارقین نپرداخت. حال باید از جناب منتظری پرسید که آیا سخنان امروزشان ، تأیید نظریه گروه اول است و یا نکته دیگری را مد نظر دارند؟
⬅️جهت دوم: همان روزها که بین دو گروه بالا نزاع بود، به ذهن من می رسید که تفاوتی بنیادین بین بی حجابی و یا بد حجابی با دزدی وجود دارد. این تفاوت عبارت است از این که دزدی را همه ی جامعه زشت و ناهنجاری می داند، درحالیکه بد حجابی چنین نیست. وقتی عملی را جامعه،«بد» می داند، برخورد حتی خشن با آن را می ستاید و یا حداقل می پذیرد ، ولی اگر عملی در نگاه مردم «بد» نباشد، هر نوع مواجهه ی فیزیکی با آن را ، و لو به غلط، «ظلم و اجحاف» می پندارد.
⬅️این مطلب را به نوعی دادستان کل کشور پذیرفته است. ایشان می گوید: «بسیاری از بدحجابها فرهنگ خانوادگیشان چنین است که بدحجاب ظاهر می شوند و بدحجابی را بد نمی دانند. عده ای از بدحجابها اعتقادی به اسلام ندارند، لائیک هستند و یا مذاهب دیگری دارند اما عده کمی هم هستند که با قصد دهن کجی به ارزشای دین و احکام اسلام این کار را می کنند. »
همین فرق، فارق بزرگ میان دزدی و امثال آن، با بدحجابی و مشابهات آن است.
⬅️جهت سوم: از حاضرین در جلسه سخنرانی جناب منتظری می توان فهمید که کلام ایشان به نوعی دفاع از عملکرد قوه قضاییه بوده است، چراکه این سخنان را ایشان در جمع «اساتید و نخبگان بسیجی حوزه های علمیه استانهای خراسان رضوی، قم، تهران و اصفهان » ایراد کرده اند.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نگاهی به وضعیت فعلی فلسفه در حوزه علمیه قم
🖊وحید فراهانی
◀️تاریخ تفکر و اندیشه ورزی در زمینه فلسفه و عرفان همواره نقد و چالشهای مخصوص به خود را همراه داشته است. فقها و متکلمان، مفسران و اهل حدیث، فهم دین را محصول متون و آموزههای دینی میدانند و هرگونه پیرایههای بیرونی را در این مسیر کنار میزنند. بهعنوان مثال تفکیکیان مسیر دینپژوهی را از دالان تنگ و تاریک فلسفه و عرفان عبور نمیدهند و جوهره دین را غیر آنچه فلسفه و عرفان معرفی میکند، تلقی میکنند. در مقابل، فلاسفه و عرفا قابل دفاعترین شیوه دینشناسی را شیوه فلسفی ـ عرفانی قلمداد کرده و فهم عمیق شریعت را بدون گذر از علوم معقول محال میپندارند. این تنازع دیرینه و چندصدساله گرچه همواره بوده و هست؛ اما به نظر میرسد در برهه فعلی، حوزه علمیه قم نقش بارز و بیبدیلی در این دوئل معرفتی داشته و میتواند کنشهای سرنوشتسازی در این زمینه داشته باشد. با نگاهی گذرا به جریانات موجود در حوزه علمیه قم در نسبت با فلسفه (با فهم متعارف حوزوی) میتوان چهار گروه را تصور نمود:
◀️الف) شاگردان و پیروان مکتب علامه طباطبائی که اصطلاحاً به نوصدرائیان معروف هستند. فلسفه در حوزه معاصر قم پس از تلاشهای مرحوم علامه طباطبائی، حول محور چهار استاد بزرگ، آیات جوادی آملی، مصباح یزدی،حسنزاده آملی و انصاری شیرازی به حیات خود ادامه داد و علیرغم چالشهای متعدد، از جمله ممنوعبودن تدریس در برخی از حوزهها، در میان کتب درسی حوزه، جایی برای خود بازکرد و دو کتاب بدایة الحکمة و نهایة الحکمة در بین دروس سطح خوانده میشوند. در نهایت شرایط امروزه قم در چهار دهه گذشته را میتوان دوران طلایی فلسفه صدرایی به جهت رسمیتیافتن قلمداد کرد.
◀️ب) مخالفان فلسفه مصطلح که خود دارای چند گرایش هستند:
🔸۱. پیروان مکتب میرزا مهدی اصفهانی: این عده امروزه در مؤسسات و مراکز مختلف علمی و پژوهشی در سطح حوزه علمیه قم تلاشهایی برای احیای پروژه کلام منهای فلسفه را پیگیری میکنند. نقطه قوت این جریان حضور دانشوران و برخی از فضلا و علمای فرهیخته در متن آن بوده؛ از آخرین تلاشهای این جریان رونمایی از مجموعه کتابهای میرزا مهدی اصفهانی در بهمن ماه سال گذشته بوده است.
🔸۲. جریانات فقهی سنت گرا: یکی از نکات مهم و بهنوعی برگ برندهی جریان ضد فلسفه در حوزه علمیه قم، همراهی طیفی از مراجع بزرگوار در دورههای مختلف با این جریان است؛ از چالشهای مرحوم آیتالله بروجردی با علامه طباطبائی ـ که با وساطت امام خمینی(ره) در نهایت علامه تنها درس شفای ابن سینا را تدریس میکند ـ تا ممنوعیت تدریس فلسفه در یکی از مدارس منسوب به مراجع. یکی از نکات مهم و بهنوعی برگ برندهی جریان ضد فلسفه در حوزه علمیه قم، همراهی طیفی از مراجع بزرگوار در دورههای مختلف با این جریان است.
◀️ج) برخی از ظاهرگرایان که هم فلاسفه و هم تفکیکیون را به چالش می کشند. طی چند سال گذشته طیفی از ظاهرگرایان که تلاش دارند به جهت هویتی با فلاسفه متمایز و حتی از تفکیکیون نیز هویتی متفاوت را به نمایش گذارند ظهور و بروز کردهاند که بیشتر تحرکات این جریان با رویکردی عملگرایانه و در همایشها و نشستهای تخصصی در حوزه فلسفه و برهمزدن این جلسات بوده است.
◀️د) طلابی که هیچ رویکردی نسبت به حوزه فلسفه نداشته و بیشتر به فقه و اصول گرایش دارند. امروزه در بین بخشی از طلاب اساساً فلسفه یا مخالفت با فلسفه مسأله نیست؛ این بخش از حوزه همچنان فقه و اصول رایج بهعنوان گفتمان هژمونیک نقشی تعیین کننده دارد. در این میان گرچه مراکز و دروس فلسفه کم نیستند، لکن همچنان در معادلات قدرت فکری در سطح حوزه علمیه قم نقش چندانی ندارند و طلاب حتی در برخی از امتحانات پایان سال به جای بدایه و نهایه میتوانند شرح تجرید را امتحان بدهند.
◀️در نهایت بهنظر میرسد گرچه جریانات فلسفی و از سویی بخشی از حاکمیت حوزه در جهت تقویت جریانات فلسفی در حوزه علمیه قم تلاش میکنند، اما امروزه جریان مکتب تفکیک و سایر جریاناتی که با فلسفه نسبتی ندارند با نوعی همپوشانی گفتمانی در حال تفوق بر جریان فلسفی میباشند.(به نقل از مباحثات)
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠علل شکست خردورزی
🖋سیدیحیی یثربی
⬅️۱ـ اصول و مسائل مبتنی بر عقل و اندیشه، نیازمند ورزش فکری و تدبر و تعمق است که این کار از عموم مردم ساخته نیست. تعداد کسانی که دارای توان استدلال و تعمق هستند، کم است و اکثریت دارای ذهن بسیط و تنبل و غیر ورزیده اند؛ لذا مبلغان و مروجان مکتبهای عقلگرا، در قبولاندن اصول و مسائل خود به افکار عمومی دچار مشکل و دردسرند. اما مکتبهای مبتنی بر نقل و ذوق و احساسات، در ترویج و تبلیغ اصول و مسائل خود برای توده مردم، این مشکل را ندارند. از اینجا است که اشعریتِ مبتنی بر نقل و احساسات دینی و نیز تصوفِ مبتنی بر ذوق و احساس، به آسانی رواج مییابند و همه گیر میشوند، در حالی که مکتب اعتزال و فلسفه شکست میخورند. مخصوصاً در جامعههایی مانند جامعه ما که هنوز هم به جای کتاب خوانی و مطالعه مطالب تحقیقی و تحلیلی، به شنیدن و گوش دادن مطالب خطابی و تخیلی عادت دارند.
⬅️۲ـ اعتزال و فلسفه، مستلزم فهم و دانستن هستند و این کار نیازمند پشتکار و استعداد و آموزش جدی است، در حالی که اشعریت مشکل خود را با تکیه بر «نمیدانیم» و «مجهول بودن کیفیت» مرتفع ساخته و تصوف نیز نیاز به فهمیدن ندارد، بلکه فقط با تشویق و تحریک، پیش رفته و نیل به معرفت را موقوف رسیدن به کشف میداند که «عقل در راه عشق نابیناست.
⬅️۳ـ دیدگاه فلاسفه و معتزله بر نوعی اصالت انسان «اومانیسم» استوار میباشد، در حالی که اشعریت بر حاکمیت مطلق الهی استوار است. در فلسفه، انسان به عنوان موجودی که باید هر چیز را بفهمد و سپس اثبات نموده یا رد کند، از نوعی اصالت و استقلال برخوردار است. یک فیلسوف میخواهد کائنات را در دست داشته باشد. اگر این تسلط عیناً امکان ندارد، علماً و ذهناً باید امکان داشته باشد. حتی خدا را، فیلسوف و قوانین مورد کشف و قبول او، مانند علیت اثبات میکنند. علاوه بر اینکه خداوند با قوانین فسلفه اثبات میگردد، از نظر خردگرایان، خداوند در تدبیر جهان نیز باید از قوانین و مبانی عقلی پیروی کند؛ از حسن و قبح معتزله گرفته تا علیت فلسفه و لوازم آن از قبیل ضرورت و حتمیت وجود معلول با وجود علت، عدم امکان صدور بیش از یک معلول از یک علت و امثال اینها.
⬅️بدیهی است که ذهن عامه و توده مردم با دیدگاه اشعریت و عرفان سازگارتر است. به عنوان نمونه همین فکر و فرهنگ ایرانی خودمان را در نظر بگیرید. دست کم بعد از صفویه در این کشور فرهنگ تشیع حاکم بوده و این فرهنگ با دیدگاه اشعری مخالفت جدی داشته است. با این وصف هنوز افکار عمومی، اشعری است. زیرا که مردم در تبیین و تحلیل هر قضیهای، از جنگ و انقلاب گرفته تا شفای یک بیمار و برد تیم فوتبال! بیش از قوانین علمی و فلسفی به امداد الهی تکیه دارند! بنابراین بقای اشعریت و تصوف را ذهنیت توده مردم پشتیبانی میکند؛ زیرا در آن دو، جایی برای گستاخی انسان از طریق چون و چرای فکری در کار خدا یا دخالت عملی در زندگی فردی و اجتماعی خود وجود ندارد؛ اما فلسفه و اعتزال به دلیل آنکه به انسان اصالت بخشیده و توان او را در فهم جهان و تدبیر کارهایش میپذیرند، از این نعمت، یعنی حمایت عوام بیبهره ماندهاند!
⬅️۴ـ مهمتر از همه اینکه دخالت قدرت سیاسی را نباید نادیده گرفت. از آنجا که از طرفی فلسفه و اعتزال و به طور کلی ارزشمند بودن تفکر، چنان که گفتیم مبنای نوعی اومانیسم و اصالت انسان است و از طرف دیگر اشعریت مبنای حاکمیت مطلق خداوند و بیاختیاری و بیاعتباری انسان میباشد، همیشه قدرت حاکم، اشعریت و جبر را به نفع خود دیده است. در نظام جبر، انسانها بیاعتبار شده و قدرت و اختیار و اعتبار حکام از اراده خداوند نشأت مییابد. در نتیجه از طرفی حکام تقدیس میشوند و از طرف دیگر توده مردم تسلیم! که مخالفت با سلطان به منزله مخالفت با اراده و عزم خداوند خواهد بود.
⬅️۵ـ شرایط اجتماعی همه کشورها در دوران گذشته و شرایط کشورهای جهان سوم در عصر حاضر با اشعریت همسو و سازگارند. عناصر اصلی اشعریت که این مکتب بر آنها استوار است عبارتند از: ندانستن، نتوانستن و بیقانونی. در نظام اشعریت هیچ انسانی نمیتواند آینده را پیشبینی کرده و در تعیین و تغییر آن نقشی داشته باشد. جهان یکسره در قبضه قدرت خداوند است و برای کارهای خداوند، هیچ چارچوبی از علیت (چنانکه در فلسفه است) و یا حسن و قبح (چنانکه در مکتب معتزله است) وجود ندارد و هر چه آن خسرو کند، شیرین کند!(به نقل از نامه های حوزوی)
#یادداشت
#فلسفه
#دین
#جامعه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حاشیه ای بر فیلم «ایرانی» ساخته مهران تمدن
✍یاسر میردامادی
⬅️مهران تمدن، فیلمساز ایرانی مقیم فرانسه مستند «ایرانی» را با زندگی دو روزه در کنار سه روحانی و خانواده های آنان ساخته است. تمدن در این #فیلم بحثی صمیمی اما چالشی در موضوعاتی مانند: #فرهنگ، #جامعه، خدا و قیامت با چند روحانی ترتیب میدهد. این فیلم که اخیرا در یوتیوپ ارائه شده، موفق به دریافت جایزه بزرگ جشنواره سینما حقیقت فرانسه در سال 2014 شده است.
یاسر میردامادی داوری خود در مورد این فیلم مستند را در ۱۰ نکته بیان کرده است:
⬅️۱- در فضای فارسی زبان «لائیک» و «سکولار» مترادف نیست (در فضای انگلیسی زبان هم همین طور). تمدن در مقابل چند طلبهی معمم میگوید جامعهی مطلوب باید «لائیک» باشد. اگر میگفت جامعه باید سکولار و یا حتی بهتر از آن جامعه باید جامعهای فراگیر باشد، هم به مقصود او نزدیکتر بود و هم باب تفاهم باز میماند.
⬅️۲- بحث محتوایی تمدن ضعیف بود و دست طرف بحث خالی نبود. شیخ بابایی: لائیسته هم یک ایدئولوژی است، اسلام هم یک ایدئولوژی است، هر کدام جای دیگری را تنگ میکند (مثل ممنوعیت نمادهای مذهبی در مدارس دولتی فرانسه) پس چرا من باید ایدئولوژی خودم را رها کنم ایدئولوژی لائیک را بچسبم؟ آقای بابایی (شیخ ریش بلند) به درستی میگوید این حوزهی عمومی خنثایی که تو میگویی چطور جمع میشود با دینداری؟
⬅️۳- بابایی میگوید در هلند میخواهند تظاهرات لختیها درست کنند. این چطور با اسلام جمع میشود؟ پاسخاش ساده است، چنین حوزهی عمومی خنثایی، بر خلاف نظر تمدن، وجود ندارد و به رسمیت شناختن حوزهی عمومیِ مشاع و مشترک برای همهگان (که نسبت به همهی تلقیها هم خنثی نیست) خودش تا حدودی یک تلقی سکولار است و در این نقطه حق با طرف او است.
⬅️۴- شیخ بابایی میگوید مگر در دموکراسی حدّش این نیست که به دیگری آسیب نرسد، خوب من اگر یک زنی حجاب نداشته باشد آسیب میبینم. پاسخاش این است که در حوزهی عمومی آسیب بر اساس توافق تعریف میشود. این مبنایابی بر اساس توافق چنانکه اشاره کردم خود به نوعی سکولار است.
⬅️۵- انصافاش این است که آقای تمدن توانسته فضایی صمیمی درست کند. دو طرف در عین تفاوت عمیق دارند با هم حال میکنند. این برای کسی که خودش معلوم است که اصلا با زیست مذهبی آشنا نیست، خیلی باید سخت باشد. این ای ول دارد.
⬅️۶- بابایی از تمدن میپرسد اگر زنی برهنهی کامل بیاید بیرون تو میپذیری؟ تمدن میگه نه. بابایی میگه چرا نمیپذیری؟ تمدن میگه حجاب نداشته باشه اشکالی نداره قبوله اما برهنهی کامل نه. بابایی هم میگه چرا باید حدودِ تعریفی تو را بپذیرم برای حوزهی عمومی؟ حدود خدا را میپذیرم. تمدن در این جا نباید در باب حدود و ثغور پوشش، نظر شخص خودش را بدهد. باید روی توافق و عرف عمومی تأکید کند به جای اینکه بگوید ملت تا کجا بپوشند تا کجا نپوشند. البته این توافق عمومی هم در نظر طرف مقابل مقبول نمیافتد اما تأکید باید روی آن باشد باید استدلال کرد که ما در جامعهای متنوع زندگی میکنیم و اگر من به خدا و پیامبر و احکام الهی استناد میکنم طرف مقابل هم میتواند به نیچه و فروید و دینستیزی استناد کند. پس باید روی حداقلها توافق کنیم. و اگر در مواردی به توافق حداقلی نرسیدیم، هر دو قدری کوتاه بیاییم.
⬅️۷- شیخ بابایی از تمدن میپرسد: من اگر با دیدن زن بی حجاب تحریک شوم چرا نباید حدود پوشش او طوری باشد که من تحریک نشوم؟ در پاسخ، تمدن میگوید باید روی خودت کار کنی که تحریک نشوی. این از طنزهای تاریخ است که کسی برای دفاع از جامعهی به قول خودش لائیک به «جهاد با نفس» استناد کند!! و طرف مقابل هم البته که این استدلال را نمیپذیرد.
⬅️۸- شاید تنها نکتهی مورد توافق طرفین این بود که اجبار نتیجهی عکس میدهد: در ایران که اجبار به حجاب است، آرایشهای تند برقرار است در غرب که این اجبار نیست بسیار سادهپوشاند. شیخ بابایی این را پذیرفت.
⬅️۹- بحثشان از بس از دل دنیاهای مختلف در آمده در مواردی به طنز تنه میزد. شیخ بابایی با لحنی خاص به تمدن میگه «حتی احتمال قیامت رو هم نمیدی»؟ تمدن میگه نه. بعد بابایی تمدن را فشار میده در بحث، تمدن میگه چرا. یعنی دو گفتمان بیربط خوردهاند به هم. نتیجهاش جذاب و طنزآمیز است. یک نماز زورکی هم کردند در پاچهی مستندساز محترم که به روایت خودش از خانوادهای کمونیست میآید. صمیمیت بینشان بسیار دلنشین بود.
⬅️۱۰- در یک سوم آخر بحث، یکی از حضار (که گویا طلبهی بسیجی جوان غیر معممی است) نکتهی بنیادیای میگوید: در مقابل تلاشهای مذبوحانهی تمدن برای همزیستی، از این در درمیآید که: «اگر راحتیِ من در این باشد که شما نباشی، شما این را میپذیری»؟ و تمدن میگوید «نه»! و همزیستی شکست میخورد.
#یادداشت
#نقد_فیلم
#جامعه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اندر حکایت جایزه 500 میلیون تومانی خندوانه!!
🖋عطاران طوسی
⬅️امام خمینی: «...اهمیت رادیو تلویزیون بیشتر از همه است. این دستگاه ها دستگاه های تربیتی است؛ باید تمام اقشار ملت با این دستگاه ها تربیت بشوند؛ یك دانشگاه عمومی است...»
«...از تمام دستگاههای تبلیغاتی الان، امروز نقش رادیو و تلویزیون از همه دستگاهها بالاتر است. اگر این اصلاح بشود، یک کشور را می تواند اصلاح کند و اگر- خدای نخواسته - انحراف در این باشد، یک کشور را می تواند منحرف کند...» (صحیفه امام، ج16، ص118)
⬅️مقام معظم رهبری:«...امام که فرمودند تلویزیون دانشگاه است تعارف نکردند. باید از این قله و این سرچشمه ، درس¬های مهم زندگی به سوی مردم سرازیر شود».
⬅️نقش رسانه های دیداری شنیداری در ایجاد و تغییر باورها و نگرش ها، و فرهنگ و ذائقه آحاد جامعه، نقشی چشمگیر و بی بدیل است.
ظرف سال های گذشته، به همان اندازه که بر کمّیت شبکه ها و به تبع آن، برنامه های رسانه ملی افزوده شده، احیانا و در پاره ای برنامه ها ، از کیفیت آن کاسته شده است.
⬅️البته جای بسی تشکر و امتنان دارد که در این سالها، برنامه های شاد و مفرّح رو به فزونی گراییده و تنوع بیشتری در برنامه ها مشاهده می شود.
اما آیا تدوین برنامه های شاد و نشاط افزا، مستلزم لودگی و یا تأثیرگزاری منفی بر بینندگان است؟
⬅️آیا میان برنامه های امید بخش یا خنده آور، و دریافت جوایز میلیونی و یا هدایای غیر متعارف، تلازمی وجود دارد؟
آیا برای گسترش شادمانی و سرور، و پرکردن اوقات فراغت خانواده ها، لزوماً باید به سراغ برنامه های خرافی همچون جادوگری، و یا ساخت و پخش فیلم ها و سریال های تشریفاتی و به نمایش گذاردن زندگی های اشرافی ، تجملاتی و گران قیمت رفت ؟
⬅️از میان تمامی فرهنگ سازی های انحرافی و انحراف سازی های فرهنگی _ که بخشی از آن در سطور پیشین اشاره شد _ تنها و تنها بر اختصاص مبالغ چند صد میلیون تومانی به عنوان جایزه فینال و یا اهدای یک پژو آلبالویی رنگ در قرعه کشی هر شب خندوانه، تأکید می
کنم .
آیا این دانشگاه فرهنگی (صدا و سیما ) به تبعات این گونه برنامه های خود واقف است؟!
⬅️آیا می داند که فرهنگ بیکاری و تنبلی، شانس خواهی و بخت آزمایی ، و در نتیجه ناامیدی را در میان مردم رواج می دهد؟!
آیا حسرت و آه میلیون ها بیننده _که نه به جوایز کلان و نه جوایز خرد دست یافته و می یابند و شانس را بجای خدا ، نجات بخش تنگناهای زندگی تلقی خواهند کرد _ را می بینند و درک می کنند؟!
⬅️بهتر است بپرسم رسانه ملی، مروج کدام فرهنگ است ؟ در پی ترویج چه اصالت هایی است؟ چه مبانی مستحکمی پشتوانه این برنامه های بی ارزش و احیانا ضد ارزش است؟
هنوز چند ده روز از برنامه ماه عسل نگذشته که _ در عین اجرای ارزشمند و تلنگرهای مفیدش _ برای آنکه بتواند احساسات مردم را در پرداخت کمک مادی برای آزادی زندانیان برانگیزد و یا گوشزدهای لازم را به جوانان و نوجوانان کشور منتقل سازد، بزرگ خانواده ای را در برابر دیده گان میلیون ها بیننده، بی آبرو ساخته و مجبور می کند تمام انحرافات و بزهکاری ها و ظلم های خود را بر ملا سازد!!! و اگر تا کنون تنها تعدادی انگشت شمار، از لغزش های او آگاه شده، حال به برکت يک برنامه پر بیننده، همه ملت ايران از جمله همسايگان، فاميل و همکاران وی ، او و لغزش هایش را به خوبی می شناسند !
⬅️بگذرم ! درک می کنم که تنگناهای اقتصادی کشور، شرایط صدا و سیما را همچون ديگر نهادها و سازمان ها، تحت فشار سنگین تأمین بودجه قرار داده است، ليکن آيا برای مديريت دهها شبکه و هزاران برنامه، بايد ذائقه و فرهنگ ملت قربانی شود و از خلال مشکلات ياد شده، هلدينگ ها ، شرکت ها و برندهای تجاری ، به جهت دهی فرهنگی جامعه بپردازند؟! چرا زمام فرهنگ کشور و ذائقه ملت از دريچه رسانه ملی، در دست مديران تبليغات تجاری و بازاريابان اقتصادی شرکت ها قرار گیرد؟!
⬅️آقایان دانشگاه فرهنگی صدا و سیما !
به کجا می روید؟!
#نقد
#رسانه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠منابع اقتصادی در دست روحانیت نیست.
🔴سیدابوالحسن نواب ریس دانشگاه ادیان قم:
⬅️تکثر و تنوعی که در حوزه های علمیه و بین علما و روحانیت هست از فاصله میان روحانیت و مردم جلوگیری می کند. همانطور که در جامعه ۸۰ میلیون نفری هزاران نوع تفکر، نگاه و ایده وجود دارد، ۸۰ هزار روحانی هم همین تکثر را دارند و این تکثر پنهان نیست. جامعه و روحانیت کلیت ندارند که بگوییم کلیت مردم از کلیت روحانیت متنفر است. همین امروز هم برخی از روحانیون هستند که اگر اجازه دهند صحبت کنند میلیون ها نفر از افراد دگراندیش با اشتیاق پای صحبت های او می نشینند. هر طبقه از مردم، روحانی خود را دارند و مردم با عشق و شور به سراغ او می روند به عبارت دیگر به عدد تکثری که در جامعه هست،
⬅️اکنون در مجلس روحانیت تقریباً هیچ نقشی ندارد چون مجلس اول ۱۷۰ روحانی داشت و اکنون ۱۷ روحانی در مجلس حضور دارند. معلوم است که ۱۷ روحانی در میان ۲۹۰ نماینده هیچ نقشی ندارد. در کابینه دولت هم یک روحانی به عنوان وزیر اطلاعات داریم که به منظور مجتهد بودن باید روحانی باشد و نقشی در مسایل اقتصادی ندارد. اتفاقاً در جایی که این روحانی نقش دارد مسئولیت خود را به خوبی ایفا و اطلاعات را خوشنام کرده و مردم از اطلاعات نگرانی ندارند. رییس جمهور هم روحانی است، همه مردم می دانند که اقتصاد دست روحانیت نیست، ولی کلیت نظام را می بینند.
⬅️روحانیت منابع اقتصادی ندارد که به مردم کمک کند. منابع متأثر از مردم است، وقتی مردم وضعشان خوب شود، وضع روحانیت هم خوب می شود. اصلاً روحانیتِ منفک از مردم نداریم. ۸۰ میلیون مردم و ۸۰ هزار روحانی دارید، این یک هزارم کاملاً مینیاتور ۸۰ میلیون هستند. همه رقم طبقاتی که در میان مردم هست در میان روحانیون هم هست، به عنوان مثال روحانی تکنوکرات، مرتجع، روشنفکر، سوپر روشنفکر، سنتی، سوپر سنتی داریم. شما در عوام افرادی را پیدا می کنید که تلویزیون روشن نمی کنند در میان روحانیون هم هستند کسانی که تلویزیون ندارند و نگاه نمی کنند.
⬅️در عوام کسانی هستند که شمال ویلا دارند در میان روحانیت هم هستند، در عوام کسانی هستند که ماشین مدل بالا سوار می شوند در میان روحانیون هم هستند. در میان عوام کسانی زندگی های سالمی دارند، در میان روحانیون هم چنین افرادی هستند.
⬅️به همین دلیل تأکید می کنم که روحانیت صدای بازتاب جامعه است و انقدر در هم آمیخته است که روحانیت جدای از مردم نیست. طلبه ها یک طبقه خاصی نیستند، یک بازتابی از جامعه هستند. شما هیچ کُلنی و مجموعه ای در میان مردم پیدا نمی کنید که یک مجموعه کوچکتر در میان روحانیت نباشد.
⬅️مردم از اسلام فراری نیستند از نماد مسلمانی منِ روحانی فراری هستند. مردم می دانند که اسلام مظهر عدالت و محبت است. البته تعداد کسانی که از دین گریزان شدند و به ادیان دیگر روی آوردند در حدی نیست که نگران کننده باشد. درست است که مردم به خاطر عمل منِ روحانی از دینی که نماد آن من (روحانی) هستم، متنفر شدند و اعتقاداتشان ضعیف شده، اما به دینی که نماد آن مثلاً ترامپ هست، گرایش پیدا نمی کنند.
🔸به نقل از شفقنا
#گفتگو
#روحانیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سکولاریراسیون ذهنی!
🖊استاد مهراب صادقنیا
◀️یکی از گِلایهمندیهای مبلّغان دین “کممخاطبی یا بیمخاطبی” است. دبیران دین و زندگی و استادهای دروس معارف در دانشگاهها نیز تا اندازهای از این وضعیّت گِله میکنند. با این حال، معمولاً در تحلیل این پدیده بدفهمیهایی وجود دارد و انگشت اتّهام به هر سویی اشاره دارد جز متّهم اصلی.
◀️هرگاه ریشههاى اجتماعى ـ روانشناختى یک دین که به اتکاى آنها در زندگى روزمرّهی پیروانش تثبیت میشود، نادیده گرفته شوند، به صورت طبیعی از نفوذ آن دین کاسته خواهد شد و پیروان آن دین یاد خواهند گرفت که به جهان و زندگی خود، بدون تمسک به تفسیرهای مذهبی بنگرند و آنها را فهم کنند.
◀️پیتر برگر، جامعهشناس دین، به این وضعیّت سکولاریزاسیون ذهنی میگوید. این نوع از سکولاریزاسیون تا اندازهی زیادی زائیدهی بدگمانی انسانِ دنیای جدید به تفاسیر مذهبی است. وقتی گفتگوهای متکلمانهی پیروان یک مذهب بی هیچ التفاتی به واقعیّتهای عینی، اجتماعی، و روانشناختیای که آن مذهب در آنجا حضور دارد، شکل بگیرند، پیروان آن مذهب چارهای ندارند جز آنکه تحربههای روزمرّهی خود را با کمک چیزی غیر از تفسیرهای مذهبی تحلیل کنند.
◀️اگر آموزگاران یک مذهب در جامعهای که شهروندانش با گرفتاریهای اجتماعی، اقتصادی، امنیّتی، فرهنگی، و روانشناختی دستوپنجه نرم میکنند، همچنان اصرار داشتهباشند که معادلهی “رقص فرشتگان بر نوک سوزن” و یا ” جا دادن جهان در یک تخم مرغ” را حل کنند، باید خود را آمادهی “وضعیّتِ بیمخاطبی” بکنند؛ زیرا مخاطبان آنان به دنبال برای رهایی از چالشهایی که در آنها گرفتارند، دست به دامنِ جایگزینهای خواهند شد که سودمندشان بیابند و این نتیجهای جز سکولاریزاسیون ندارد.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0