🔹روزنوشت ماه محرم 5⃣ 💠 فرصتی برای دیدار شرکت در مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام در ماه محرم گذشته از ابراز مودت و ارادت به ساحت قدسی سالار شهیدان علیه السلام و اداء اجر رسالت، مایه صله رحم و دیدار با عزیزانی که ملاقات با ایشان مزید سعادت و خوشبختی است، می‌گردد و شرکت کنندگان را از احوال یکدیگر و برنامه‌ها و فعالیت‌های ارزنده آن‌ها مطلع می‌سازد. ظهر امروز نهم ماه محرم در یکی از همین‌ جلسات خانگی با آزاده سرافراز و قرآن‌پژوه گرانقدر جناب آقای کمال رضیان دامغانی به گفتگو پرداختم. انسانی دقیق و نکته سنج که در چند دیدار اخیر با طرحی سوالاتی درباره چرایی برخی از تعابیر قرآن کریم و ادعیه بنده را نیز به تحقیق و پژوهش هرچه بیشتر وا می‌دارد. این معلم سخت‌کوش از فعالیت‌های پژوهشی روزانه خود و نیز از تدریس مفاهیم قرآن به جمعی از زندانیان داوطلب و علاقه‌مند در ندامتگاه شهرمان اشاره کرد که به همان سبک بدیعی که در دوران اسارت فرا گرفته بود، انجام می‌شود. نگارش خاطرات درس‌آموز دوران اسارت یکی دیگر از برنامه های ایشان بوده که مراحل مقدماتی چاپ و نشر آن توسط انتشارات طلوع تهران را پشت سر می‌گذارد. آشنایی با علم ادبیات عرب، منطق و اصول فقه در سال‌های اسارت در زندان رژیم بعثی از جمله خاطرات شیرین و دلنشین آن آزاده سرافراز بوده که در ادامه و پس از آزادی در سال ۱۳۶۹ توفیق فراگیری سطح یک حوزه علمیه در مدرسه امام باقر علیه السلام قم -البته به صورت غیر حضوری- را برایشان به ارمغان آورده است. با آرزوی توفیقات روزافزون برای همه فرهیختگان دیار تدین و تمدن هجدهم شهریور ۱۳۹۸ ه ش نهم محرم الحرام ۱۴۴۱ ه ق مصطفی ترابی @damghan220

📽روضه خوانی ظهر روز عاشورا توسط آیت الله حاج سید محمد شاهچراغی دامغانی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه محترم سمنان ▪️ای سپه دون! به کجا می روی؟! جانب ناموس خدا می روی؟! با عرض تسلیت به شیعیان و شیفتگان سید و سالار شهیدان کربلا امام حسین علیه السلام @damghan220

▪️غروب ناتمام... در ‌عصر دلگیر و غم‌بار روز عاشورا که تداعی کننده تمام‌ روضه های جوانان خاندان بنی‌هاشم و یادآور لحظات شهادت غریبانه سالار شهیدان حسین بن علی علیهما السلام است، عموم عزاداران خسته از عزاداری صبح عاشورا در غالب دسته جات سینه زنی و زنجیر زنی، با حضور در منازل و مساجد و صرف غذای متبرک، به خانه‌های خود رفته و این غروب نفس‌گیر را به استراحت می گذرانند و یا در کنار دوستان و بستگانی که مدت‌ها ایشان را ندیده‌اند، ساعاتی را سپری می‌کنند، ساعاتی که بی تردید اشک‌واره حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء است، هم او که لحظات فرو افتادن عرش برین بر زمین و شکسته شدن کشتی طوفان کربلا را بعینه مشاهده می‌نماید. زمین عزادار است و زمان داغدار... چگونه می‌توان بی درد و غم بود...؟!! مگر می‌توان آرام نشست و در خوابی آرام فرو رفت وقتی مهر و ماه خون می‌گرید و هوا حزن‌انگیز است...؟!! نمی‌دانم در عزاخانه دل، در این ثانیه‌های تلخ و تحمل ناپذیر، سر برادر را در بالای نی باید نگریست یا صبر در سینه خواهر را... گهواره خونین در سکوت نشسته را یا مادر بی تاب فرزند مُرده را... گوش پاره را یا گوشواره شکسته را... شعله‌های آتش خیمه حرب را یا نمناکی زمین خیمه سقا را... لباس‌ پاره پاره به غارت رفته را یا علم سوراخ سوراخ شده اما استوار علمدار بی دست را... عمامه خونین پیامبر یا معجر نیم سوخته فاطمه را... نمی‌دانم، براستی نمی‌دانم... شاید همان عبارت زینب کبری را باید گفت: "لیت السماء انطبقت علی الارض..." "ای کاش در این لحظه آسمان بر روی زمین خراب می‌گشت..." و تنها باید همنوا با آه و شیون فرشتگان خدا، ترنم دعای ظهور منتقم شهیدان کربلا را زمزمه کرد؛ اللهم عجّل فرجَ المهدی المُنتقِم مِن آل محمد... ▪️و سیعلم الذین ظلموا... ایّ منقلب ینقلبون... السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ✍ مصطفی ترابی #آداب_عزاداری #عصر_عاشورا @damqhan220

🔹روزنوشت ماه محرم 6⃣ 💠پیوند آسمانی... شهر کهن دامغان از دیرباز به ارادت مردمان آن به عالمان دین و خدمتگزاران به آیین اسلام شهره بوده که پرورش دانشمندانی بزرگ از یک سو و حضور تاثیرگذار برخی از چهره‌های علمی در این شهر از سوی دیگر، نشانی بر این مدعا است. مراسم سوگواری امام شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نیز تصویر دیگری از این علاقه قلبی و ابراز ارادت بوده است، چه اینکه در شب تاسوعا و عاشورای حسینی، عزاداران در قالب دسته جات سینه زنی و زنجیر زنی از تمام محلات ششگانه شهر با حضور در مدرسه علمیه موسویه -معروف به مدرسه آقا- واقع در بالا محله، در حقیقت به دیدار عالمان دینی رفته و به نائبان عام امام عصر ارواحنا فداه عرض تسلیت می‌نمودند، همچنین در روز عاشورا و نیز یازدهم ماه محرم، مردم سوگوار در پشت نخل عزا که نماد تابوت امام‌شهیدان می‌باشد، تجمع کرده و در سایه عالمان شهر از جمله سید جلیل القدر مرحوم آیت الله سید میرزا آقا ترابی به عزاداری می پرداختند و تا پیش از ورود آن فقیه گرانقدر اجازه شروع مراسم را به خود نمی دادند. چه زیبا بوده است این پیوند مبارک و زیباتر از آن پذیرش باوری عمیق به این‌که عالمان راستین، آیینه‌های امام‌نما هستند که در عصر غیبت معصوم علیه السلام همگان موظف به ارتباط با ایشان هستند. در این دهه ماتم و عزا و در روز هشتم ماه محرم وقتی عزاداران شرکت کننده در پایان مجلس سوگواری در منزل آیت الله ترابی به صف ایستاده تا دو عالم فرزانه شهرشان حضرات آیات شاهچراغی و ترابی را از نزدیک ملاقات نموده و ابرار ارادت و دوستی نمایند و یا در شب تاسوعا در تکیه حضرت ابوالفضل علیه السلام وقتی مادری فرزند خود را به پدر معنوی شهرمان حاج آقا سید محمود ترابی نزدیک می‌کرد تا گرمای محبت پدرانه ایشان بر سر و روی فرزندش بتابد، می‌شد همان ارادت قدیمی و پیوند معنوی مردم و علما را از نزدیک مشاهده کرد. کاش عالمان و روحانیون پارسا و معتمد با حضور پر فروغ خود در آیین‌های سنتی، هرچه بیشتر به این پیشینه ارزنده و پیوند ارزشمند اهتمام ورزند و مردم عزیز به ویژه نسل چهارم و پنجم انقلاب اسلامی را از این سرمایه خداداد بی بهره نسازند. یازدهم محرم ۱۴۴۱ ه ق بیستم شهریور ۱۳۹۸ ه ش #ترابی #گزاره_های_دینی #آداب_عزاداری @damghan220

🔹عالم خَدوم 🔸بخشی از مصاحبه پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن با آیت الله شاهچراغی دامغانی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه محترم سمنان درباره شخصیت مرحوم‌آیت الله حاج‌شیخ محمدعلی عالمی دامغانی در سالروز ارتحال ایشان مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدعلی عالمی که به تقاضای مردم و به توصیه استادشان مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی در سال ۱۳۴۳ ه ش از قم به سمنان هجرت نمودند، عالمی خدوم و پرتلاش نسبت به اهالی ‌این شهر بوده و درب منزل ایشان همیشه به روی مردم باز بود، هر کس برای رفع مشکلش درخواست دست‌نوشته ای می‌نمود، ایشان فورا اجابت می‌نمودند. در مراسم بزرگداشتی که پس از ارتحال مرحوم آقای عالمی در دامغان برگزار شد، بنده سخنرانی کرده و در بیان این ویژگی برجسته‌شان به شعر زیبایی درباره سیدالشهدا علیه السّلام استناد کرده و گفتم: "همانطور که درباره امام حسین علیه السّلام گفته شده بسیار اهل احسان و بخشش بوده و نسبت به مردم خدوم و پرتلاش بودند، درباره مرحوم آیت الله عالمی هم چنین باید گفت." مرحوم آیت الله عالمی در نیمه رمضان سال ۱۳۰۷ ه ش در روستای حجاجی دامغان به دنیا آمد و در هجدهم شهریور ۱۳۷۸ ه ش در شهر سمنان چشم از جهان فرو بست. روحشان شاد. پایگاه فرهنگی دیار تدین و تمدن @damghan220

▪️دوازدهم محرم، سالروز شهادت جانسوز پیام‌آور نهضت سرخ عاشورا امام زین العابدین علیه السلام-بنابر نقلی- تسلیت باد. @damghan220

▪️زینت عبادت [ابعاد معرفت مسلمانان نسبت به امام‌ چهارم] خداوند متعال در قرآن کریم "عبادت" را هدف آفرینش هستی دانسته و همگان را بر خان بی‌نهایت بندگی خود فراخوانده است؛ "ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الاِنسَ الّا لِیَعبُدُونَ" "جن و بشر را جز برای عبادت نیافریدم." از این رو همه پیامبران الهی، اوصیاء ربانی و سایر بندگان صالح پروردگار زندگی خود را توام با بندگی خدا نموده اند، اما در این میان جایگاه عبادی امام چهارم سید الساجدین علیه السلام چنان رفیع و گرانقدر است که در روز قیامت، تنها آن امام همام است که ندای خداوند سبحان را پاسخ گفته و بر اساس اخبار غیبی پیشوایان دین، در برابر سخن خداوند در یوم الحساب که می‌فرماید: "اَینَ زَینُ العابِدین" "کجاست زینت عبادت کنندگان؟" تنها امام سجاد علیه السلام برخاسته و لبیک می‌گوید. آری، در حالیکه امام سجاد علیه السلام دارای چنین فضیلت ارزشمندی است، متاسفانه عوام از مسلمین ایشان را به عنوان امام بیمار شناخته و تنها در هنگام دعا برای شفای بیمارانشان از آن امام همام یاد می‌کنند و نیز خواص، از شیعیان ایشان را به عنوان امام دعا و نیایش می‌شناسند و با غفلت از سایر ابعاد امامت ان امام، تنها به این بُعد از سلوک عبادی آن حضرت توجه دارند، این در حالی است که به فرموده مقام معظم رهبری، حرکت عظیم تربیت نیروی انسانی و تحقق فعالیت‌های تشکیلاتی در حوزه فرهنگی در جهان اسلام، از زمان امام سجاد علیه السلام پایه گذاری شده و در ادامه به تاسیس حوزه علمیه با شکوه امام باقر و امام صادق علیهما السلام انجامید. از این رو امام سجاد علیه السلام نقش بی بدیلی در فرهنگ سازی اسلامی و تحقق تمدن دین مدارانه داشته اند. #گزاره_های_دینی #ترابی @damghan220

برپاست بزم ماتم سالار عاشقان اندر سرای مهر و صفا شهر دامغان ▪️گلبانگ عاشورایی 5⃣ مراسم بزرگداشت شهادت امام سجاد علیه السلام، همراه با یابود عارف وارسته مرحوم میرزا علی اکبر معلم دامغانی و خیّر نیک اندیش مرحوم میرزا احمد طباطبایی سخنران: حجت الاسلام والمسلمین شیخ مهدی حسن آبادی مداح: حاج حسین سیب سرخی زمان: پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۸ پس از نماز عشاء مکان: آستان مقدس امامزاده قاسم و زینبیه @damghan220

▪️اِنّا لِلّه وَ اِنّا اِلَیه راجِعُون

💠گنجینه‌ای از خاطرات ... بزرگ‌بازاریان شهر بود، با انبوهی از خاطرات ارزنده از گذشته تاریخی دامغان، به ویژه درباره مجالس دینی و آیین‌های مذهبی که خود یکی از مستمعین همیشگی آن‌ها بوده است. معتقد بود عشق و علاقه به لباس مقدس روحانیت را خداوند از جوانی در دل او گذارده و رفتار صمیمانه اش با طلاب و روحانیون نیز این مدعا را تائید می‌کرد. چند باری که به مغازه‌ قنادی‌اش رفتم، ابتدا با گل لبخند و سپس با یک استکان چای و نقل و نبات از من پذیرایی نموده و با لحن شیرینی به بیان خاطراتش می‌پرداخت، از روزهایی که با عالمان دینی شهر در ارتباط بوده، به ویژه برای پاسخ سوالاتش به درب منزل مرحوم آیت الله سید میرزا آقا ترابی رفته و با آن فقیه گرانقدر آشنایی و ارتباطی مستمر داشت، از این‌که مرحوم آقای ترابی نسبت به وی ابراز محبت نموده و او را با جواب های زیبا و آموزنده خود، بهره‌مند می‌ساختند، سخن می‌گفت. شاید پس از درگذشت کاسبان متدین و خوش‌نامی همچون حاج حسین خدابنده لو، حاج علی اکبر جزائی، کربلایی رحمت الله ترابی، حاج عباس ذاکر نژاد و ... مغازه او و جناب آقای فرحزاد محلی برای رفت و آمد برخی از روحانیون شهر به حساب آمده که هر روز ساعتی را در آنجا می‌نشستند. راستی عکسی را هم به دیوار مغازه قنادی‌اش نصب کرده بود که از سیمای یک ‌روحانی دامغانی غیر معروف به نام آقای منصور نجاتی خبر می‌داد. وقتی درباره این ‌تصویر و صاحب آن از وی جویا شدم، خندید و گفت: "این عکس خاطره ای دارد؛ این شخص روحانی نیست، پسته فروش سر بازار است. در ایام جوانی روزی به مغازه ما آمد، قرار شد از او عکسی تاریخی بگیریم، از این رو از مغازه بزازی مرحوم‌ خدابنده لو پارچه سبزی را به عنوان پارچه عمامه و از مغازه خیاطی مرحوم حاج رحمت الله ترابی یک قبا گرفت و بر تن کرد، از مرحوم کربلائی حسین عکاس هم خواست تا به مغازه بیاید و یک عکس یادگاری از وی بگیرد، به همین خاطر این تصویر خاطره انگیز یادآور چهار کاسب قدیمی بازار دامغان است." بدون شک او گنجینه‌ای از تاریخ شفاهی این شهر بود و می‌توانست ساعت‌ها به بیان خاطراتی از پیشینیان و گذشتگان مذهبی و سیاسی این شهر بپردازد و من تنها توانستم بخش کوچکی از آن گنجینه را ثبت و ضبط نمایم. آری، حاج علی اکبر حسنی -بزرگ‌بازار شهر- امروز ساعت ۹:۳۰ صبح بر روی دستان دوستان و بستگان تا آرامگاه ابدیش بُکیر بن اعین تشییع و کوهی از اطلاعات مهم و بازگو نشده به خاک سپرده خواهد شد، تا شاید دلسوزان علاقه‌مند از چنین گنجینه‌های ارزشمندی هر چه بیشتر حق شناسی نمایند. مراسم بزرگداشت آن عزیز سفر کرده صبح امروز پس از خاکسپاری در حسینیه معصوم زاده برگزار خواهد شد. ▫️به روح آسمانی آن کاسب با ایمان و ارادتمند به سالار شهیدان علیه السلام صلواتی را اهدا نمائیم. جمعه ۲۲ شهریور ۱۳۹۸ ۱۳ محرم الحرام ۱۴۴۱ مصطفی ترابی @damghan220

🔹روزنوشت ماه محرم 7⃣ 💠 خاک عالِم‌خیز در شب‌های ماه محرم توفیق، رفیق شفیق شد تا در مجلس سوگواری روستای عالم‌پرور حجاجی دامغان به انجام‌رسالت تبلیغ و سخنرانی بپردازم. روستایی که اگرچه ساکنان اندکی دارد، اما هر ساله در شهریور ماه و به ویژه در ماه محرم بسیاری از اهالی این روستا از دیگر شهرها به زادگاه خود بازگشته و به عزاداری می‌پردازند. در پیشینه تاریخی و بر پیشانی درخشان این آبادی، نام‌ بزرگانی از علم و معرفت همچون آیت الله حاج شیخ ابوالقاسم عالمی، آیت الله میرزا آقا عالمی، حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمدعلی عالمی -ملقب به شیخ الرئیس- آیت الله شیخ محمدعلی عالمی -رحمه الله علیهم- می‌درخشد که به حسب گردآوری پژوهشگر گرامی جناب آقای شاهچراغی در کتاب "عالمان دینی در خاندان عالمی دامغانی" تعداد آن‌ها به حدود نود نفر می‌رسد. همچنین انتساب پنج شهید گرانقدر از خانواده‌های محترم عالمی، قدرت آبادی و مربی، به این روستا یکی دیگر از افتخارات مردمان روستای حجاجی به شمار می‌رود. امسال که در آغاز سخنرانی شرح کوتاهی از زندگانی مفاخر علمی این آبادی را بیان می‌کردم، شاهد پرس و جو و پیگیری جمعی از اهالی آنجا بودم که مشتاقانه به مطالب بازگو شده توجه کرده و به انتشار آن اهتمام می‌ورزیدند و نسبت به ترویج نام و یاد آنان و نیز شهدای منسوب به حجاجی ابراز علاقه‌ می‌نمودند. جای بسی شکر و سپاس از ایزد منان دارد ‌که پس از سال‌ها سکوت و خاموشی، جمعی از دلسوزان روستا که اجتماع خود را با عنوان زیبای "دوستان حجاجی" نام گذاشته‌اند، به دنبال بزرگذاشت مفاخر این‌آبادی بوده و سعی در احیاء نام بلند ایشان دارند. امید است که به توفیق الهی به زودی شاهد برگزاری اولین یاواره شهدای حجاجی و نیز ایجاد ابزارهای تبلیغاتی در معرفی عالمان این سرزمین باشیم تا ریشه های به جای مانده از درخت تنومند علم و معرفت در این روستا بارور شود و عالمانی دیگر از این دیار سر برآوردند. چهاردهم ماه محرم ۱۴۴۱ ه ق مصطفی ترابی @damghan220

🔹خاطرات تاریخی شهر دامغان 🔸قسمت بیست و چهارم 💠 سرباز صفر سال ۴۸، سردار شهید سال ۵۸ ماه رمضان سال ۱۳۴۷ مسجد جامع دامغان حال و هوای تازه‌ای یافته بود. مسجد جدید الاحداث "اعظم" در مجموعه مسجد جامع افتتاح گردید و اولیای امور، سخنرانی را از حوزه علمیه قم دعوت کردند و هر شب مراسمی با شکوه برگزار می‌شد. سخنران با سبکی جدید و با هیاهو سخنرانی می‌کرد. مردم چنین مدلی را از منبری های بومی ندیده بودند. او از این‌که دبیرستانی‌ها پای منبرش حاضر می‌شدند، خیلی خوشحال بود. ماه رمضان ۱۳۴۸ مسجد جامع دامغان و خطیبی دیگر از حوزه علمیه قم. خطیبی توانا که حافظه اش هوش از سر مردم می‌برد، آدرس آیه‌های قرآن را با نام سوره و شماره آیه یک به یک از حفظ می‌گفت و مردم انگشت به دهان می‌شدند، زیرا تا آن روز چنین ‌منبری ندیده بودند! او بیشتر به برنامه‌های مبتذل تلوزیون که تازه یک سالی بود استان سمنان و شهر دامغان را تحت پوشش قرار داده بود، حمله می‌کرد. معمولا نام بردن از تلوزیون و اسم یکی دو تا برنامه را با آب و تاب لابه لای سخنرانی بیان کردن، به منبر رنگ و لعاب تجدد مآبی می‌داد. به جای این‌که مثل منبری های سنتی از شیخ صدوق، شیخ مفید و خواجه نصیرالدین طوسی نام ببرد، از ویکتور هوگو و ژان ژاک روسو نام می‌برد‌، جوان‌ها گوششان تیز می‌شد، پیرمردها چرتشان پاره می‌شد. او از جوراب نازک زنانه "استارلایت" که تازه وارد بازار تهران، نه دامغان شده بود، سخن می‌گفت و فریاد می‌زد: وا اسلاما! و خانم‌های پشت پرده نُچ نُچ می‌کردند و الحمد لله می‌گفتند که ما رنگ جوراب نازک "چی چی لیت" را تا به حال ندیده‌ایم. چشمتان روز بد نبیند! همین که منبرش به پایان می‌رسید و جمعیت از مسجد خارج می‌شدند، آن دسته از مردم که از مسیر فلکه مرکزی شهر می گذشتند، وقتی به جلوی مغازه تلویزیون فروشی می‌رسیدند، درست مصادف می‌شد با زمان پخش سریال "مراد برقی". مغازه‌دار هم برای تبلیغ کالایش تلویزیونی را جلوی مغازه‌اش در پیاده رو می‌گذاشت. مردم در سوز و سرما وقتی به آنجا می‌رسیدند، میخ‌کوب می‌شدند، کت هایشان را به سرشان می‌کشیدند و ایستاده غرق تماشا می‌شدند. نه انگار که تا چند لحظه قبل، سخنران گلوی خودش را پاره می‌کرد که وارثان آدم و حوا! مبادا چشمتان به آن جعبه شیطانی بیفتد! مبادا به دنبال خرِ دجّال راه بیفتید!... در ماه رمضان آن سال، سرباز سبزچشمی هر شب با دوچرخه مخصوص ژاندارمری به مسجد می آمد. تقریبا سابقه نداشت کسی با لباس سربازی به مسجد بیاید، لذا برای همه جلب توجه می‌کرد. ظاهر لباسش به سرباز صفر می‌خورد، اما وقار و متانتش حکایت از آن داشت که او باید غیر از این باشد که می‌نماید. کم کم بچه‌های دامغان با او رفیق شدند، همه دوست داشتند با او سلام و علیکی کنند! حرف‌های سیاسی سطح بالایی می‌زد. او خودش را برای ما چنین معرفی می‌کرد: محمد منتظر قائم، اهل یزد. همان فرمانده دلاور و رشید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در سال ۱۳۵۸ در ماجرای حمله تجاوزکارانه آمریکا در صحرای طبس، به شهادت رسید. روحش شاد. ادامه دارد... 📚کتاب ده دوران خاطرات و مخاطرات. حجت الاسلام میرزاخانی دامغانی @damghan220