eitaa logo
روایت پیشرفت ایران
280 دنبال‌کننده
262 عکس
15 ویدیو
0 فایل
🌱 خانه هنر و رسانه پیشرفت 🌱مجله دانشمند (دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳) 🌱کتاب‌ها: 🔻از اتم تا بی‌نهایت 🔻دانش‌ورزی حاصلخیز 🔻مدیر شریف 🔻ترش شیرین ✍️ارتباط با ما: @pezhmanarab
مشاهده در ایتا
دانلود
🚀 دانشمندی با آرزوهای دوربرد ۲ چند روایت از سه دهه فعالیت‌های موشکی شهید تهرانی‌مقدم
روایت پیشرفت ایران
🚀 دانشمندی با آرزوهای دوربرد ۲ چند روایت از سه دهه فعالیت‌های موشکی شهید تهرانی‌مقدم
🚀 دانشمندی با آرزوهای دوربرد ۲ چند روایت از سه دهه فعالیت‌های موشکی شهید تهرانی‌مقدم 🔻به موازات استفاده از موشک‌های خریداری‌شده، حاج حسن تصمیم به طراحی و ساخت موشک گرفت. موشک‌ها را اگر می‌خواستیم بخریم، قیمت معمولش چند صد هزار دلار بود، ولی اگر صد میلیون دلار هم پول می‌دادیم، کسی به ما موشک نمی‌داد. به ما فشنگ هم نمی‌فروختند چه برسد به موشک. در چنین شرایطی اگرچه در اوج جنگ ما نیاز خیلی زیادی به موشک داشتیم، اما حسن دو فروند از هشت فروند موشکی را که لیبیایی‌ها به ما داده بودند، جدا کرد و برای مهندسی معکوس برد. این مسئله در آن موقع برای ما جا نیفتاد که چرا الآن او این کار را کرد؛ اما در جلسه‌ای که خدمت آقای خامنه‌ای که آن زمان رئیس‌جمهور بودند رفتیم، ایشان به‌شدت بر موضوع خودکفایی تأکید کردند و حتی به وزیر سپاه ایراد گرفتند که چرا ساخت این موشک‌ها را شروع نکردید.     موشکِ اسرائیل‌زن 🔻کار موشک‌های سوخت جامد و مایع را به موازات هم پیش می‌بردیم. موشک شهاب 1 از روی موشک اسکادبی کپی‌برداری شد و به نتیجه رسید و کمتر از 2 سال بعد، شهاب 2 با بُرد 500 کیلومتر ساخته شد. هدف‌گذاری حسن، زدن اسرائیل بود و می‌گفت ما باید موشکی داشته باشیم که بتوانیم اسرائیل را بزنیم. در آن روزها با فشاری که به صنایع آوردیم، اولین موشک‌های «اسرائیل زن» ما مثلاً در حد 1100 کیلومتر بیشتر بُرد نداشت؛ باید آن را به مرز گیلانغرب می‌بردیم تا می‌توانستیم اسرائیل را بزنیم. 🔻هدف‌گذاری ایشان این بود که ما باید به برد دو هزار کیلومتر برسیم. اعتقاد داشت رژیم صهیونیستی دشمن ماست و روزی ممکن است ما درگیر بشویم؛ بنابراین با توجه به اینکه هم‌مرز نیستیم، به موشکی با این بعد مسافت نیاز داریم تا بتوانیم اسرائیل را به‌صورت مستقیم مورد هدف قرار دهیم. یک‌بار برنامه‌ریزی کرد تا زودتر به برد ۲۰۰۰ کیلومتر برسیم؛ بعد برگشتیم و خلأهای بین این بُرد را به لحاظ کمّی و کیفی برطرف کردیم. 🔻 ما کارمان را از کجا شروع کردیم؟ ابتدا که راکت می‌ساختیم و شلیک می‌کردیم، دریک منطقه‌ای به شعاع ۲۰ الی ۳۰ کیلومتر دیده‌بان می‌چیدیم، اما هیچ‌گاه محل اصابت را پیدا نمی‌کردیم! این نتایج که پرتعداد هم اتفاق افتاد، کسی را مأیوس نکرد. امروز اما بچه‌ها می‌روند نگاه می‌کنند می‌بینند اصابت موشک یک گودال ده الی پانزده متری به عمق هفت هشت متری را ایجاد کرده و مرکز آن گودال دقیقا نقطه‌ی صفر مختصات ماست. @daneshmand_mag | مجله دانشمند
«وَبَشِّرِ الصَّابرِینَ الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون.» شهادت گوارای سرور مقاومت شهید سید حسن نصرالله رضوان الله علیه باشد.
ترشِ شیرین
روایت پیشرفت ایران
ترشِ شیرین
ترشِ شیرین همیشه وقتی از کتابی خوشم می آید، اولین چیزی که در حین خواندن کتاب ذهنم را مشغول میکند این است که کتاب را به چه کسی هدیه دهم و با چه کلماتی توصیفش کنم تا دیگران ترغیب شوند مطالعه اش کنند. «ترش شیرین» از همان کتابها بود. سه نفر را نشان کردم برای هدیه دادن. اما وقتی بخواهی یک کتاب روایت پیشرفت را به کسی معرفی کنی که با این حوزه آشنا نیست،کار کمی سخت است. لابد اگر بگویی کتابی ست درباره «یک نقش آفرینی مردمی موفق در پیشرفت تولید» هاج و واج نگاهت می کند. یا اگر بگویی روایتی است درباره زرشک و مشکلات باغدارانش، احتمالا برایش هیچ جذابیتی ندارد و فکر میکند دیوانه ای که چنین کتابی میخوانی. یا حتی اگر بروی آخرش و بگویی ماجرای ساخت یک دستگاه کاربردی توسط یک شرکت دانش بنیان است، باز میپرسد:«چرا باید همچین کتابی رو بخونم؟» اما حقیقت آن است که «ترش شیرین» قصه زندگی است. زندگی بخشی از مردم سرزمین مان که به محصولی خوش عطر و طعم به نام زرشک وابسته است. اما روزگار به آنها سخت گرفته و همیشه خدا هزارن گرفتاری برای کاشت و برداشت و فروش محصولشان دارند. حالا همراه میشویم با پسر بچه ای به نام سعید که از کودکی شاهد مشکلات پدربزرگ و بقیه اهالی روستای تخته جان است و میبیند و میشنود که از هر ده کلمه که میگویند، دو تایش زرشک است. او که در شهر زندگی میکند، هربار به روستا می آید فکر و ذکرش میشود مثل بزرگترها: زرشک. 🔻مگر می‌شود در جمعی باشی که شبها بعد از برداشت محصول، چند ساعت وقت صرف میکنند برای بیرون آوردن تیغ های ریز شاخه ها از دست و پایشان، ولی به این فکر نکنی که: «به زحمتش می ارزد؟» مگر می‌شود بی تفاوت باشی وقتی می بینی محصولی را که با این سختی چیده اند، آنقدر به قول خودشان زودرنج و حساس است که ممکن است موقع خشک کردن پلاسیده و بدبو شود؛ آنقدر که مجبور شوند حاصل دسترنج شان را کیلو کیلو زیر خاک چالش کنند. مشکلات سرمازدگی محصول، یخ بندان آب یا خشکسالی هم هر کدام جور دیگری قدرت نمایی می‌کردند. حالا قصه این آقا سعید میرسد به روزهایی که طلبه اصفهان میشود و آنجا باز دغدغه مردم زرشک کار منطقه رهایش نمیکند. مدل کار کشاورزان اصفهان را می بیند و با سری پر از فکر و ایده به زادگاهش برمی‌گردد. 🔻حجت الاسلام سعید پورمهدوی، با کمک خودِ مردم روستای تخته جان دست به اقدامات متنوعی میزند که نتیجه اش تحولات چشمگیری بود در کیفیت زندگی اهالی. هم از بعد اقتصادی و هم فرهنگی. تا جایی که مردم روستاهای دیگر از ایشان دعوت کردند که به روستای آنها هم برود و پرچم دار تحول شود. بار مشکلات زرشک را با کمک دو شرکت دانش بنیان و دستگاهی که ساخته اند، کم میکند. برای حل مشکلات اقتصادی، اعتیاد، ساخت مسجد و مدرسه و درمانگاه، زیارت فرستادنِ زیارت نرفته ها و خلاصه هرچه فکرش را بکنید طرح و برنامه ای پیاده میکند. 🔻نیمه پایانی کتاب هم از آن دو شرکت دانش بنیان و مسیر سخت ساخت محصولشان میخوانیم. از کسانی که در این مسیر کمک کردند، کسانی که اعتماد کردند و هزینه دادند و دستگاه تازه کاری که پر ریسک است خریدند تا اشکالاتش دربیاید و برطرف شود. جذابیت روایت پیشرفت برای من این است که تک خطی و یک بعدی نیست. به جزییات توجه میکند، نقش کسانی را که شاید در نظر اول مهم نیاید، نادیده نمیگیرد و قطعات پازل را هرچند یکی بزرگ و یکی کوچک، درست سرجایش میگذارد تا تصویر زیبا و کاملی به مخاطب ارائه شود. این کتاب، این کار را به درستی انجام داده. البته همیشه جا برای نقد و بهتر شدن وجود دارد. قطعا طراحی جلد و صفحه آرایی زیباتر، می تواند نقش مهمی در اقبال مخاطب به کتاب ایفا کند.
⭕️ «آمادگی برای یادگیری» ۱ سی سال تلاش رسانه‌ای آمريکا برای بهبود فاصله آموزشی از دوران کودکی بخشی از متن⬇️
روایت پیشرفت ایران
⭕️ «آمادگی برای یادگیری» ۱ سی سال تلاش رسانه‌ای آمريکا برای بهبود فاصله آموزشی از دوران کودکی بخشی
⭕️ «آمادگی برای یادگیری» ۱ سی سال تلاش رسانه‌ای آمريکا برای بهبود فاصله آموزشی از دوران کودکی بخشی از متن: 💠برای حل مسائل مرتبط با بی‌عدالتی آموزشی که این‌سال‌ها بیشتر موردتوجه قرار گرفته است، رسانه قطعا بخشی از راه‌حل است. با این حال فهم عمومی از راه‌حل رسانه‌ایِ فاصله آموزشی، اغلب بر مسئله کنکور و آمادگی برای آن تمرکز دارد و توجه کمی به ریشه‌های فقر آموزشی در دوران کودکی می‌کند. در این مطلب با مرور تجربیات حاصل از سیاستگذاری و اجرای سی‌ساله طرح «آمادگی برای آموزش»، که در وزارت آموزش و رسانه ملی آمریکا پی گرفته شده است، مسیرها و امکان‌های متعدد برنامه‌ریزی دولتی و استفاده از ظرفیت‌های متنوع و ترکیبی رسانه‌ای مرور می‌شود. خط شروعی که عقب‌تر است! 🔻تحقیقات نشان داده است که اثرگذاری فقر بر سطح تحصیلات، از پیش از ورود کودکان به مدرسه آغاز می‌شود. شاید یکی از معروف‌ترین نتایج تحقیقاتی شکل‌دهنده این ادعا، شکاف عمیق میان کودکان خانواده‌های کم‌درآمد و طبقه متوسط را بر اساس تعداد واژگان متوسطی که کودکان سه‌ساله در ابتدای ورود به پیش‌دبستانی دارند، نشان می‌دهد. در این تحقیق که در سال 1995 انجام شده است، متوسط تعداد واژگان مورداستفاده کودکان خانواده‌های کم‌درآمد 3000 کلمه در برابر 20000 کلمه کودکان خانواده‌های طبقه متوسط است. شکافی که به نظر می‌رسد بیشتر ناشی از دسترسی متفاوت کودکان خانواده‌های محروم به کتاب و منابع نوشتاری است و آنها را در معرض تعداد کلمات جدید کمتری قرار می‌دهد. 🔻بنابراین حتی با فرض شرایط آموزشی مناسب مدارس، این نقطه شروع بسیار متفاوت، اثر بسیار زیادی در توانایی خواندن کودکان محروم در مدرسه دارد و به‌ویژه زمانی که آنها قرار است از مرحله «آموختن خواندن» به مرحله «خواندن برای آموختن» برسند، موجب توانایی پایین‌تر آنان در درک مطلب می‌شود. در یکی از تحقیقات ویژه بر خانواده‌های کم‌درآمد مشخص شد که بسیاری از والدین، بیشتر بر تأمین نیازهای اساسی خانواده متمرکز هستند و نمی‌توانند زمان مناسبی را برای سهیم‌شدن در فعالیتهای کودکانشان داشته باشند. آنها از اثرات شعرخوانی و بازی‌های ساده تشخیص حروف و کتابخوانی روزانه بر قابلیت‌های خواندن کودکانشان آگاهی ندارند. با این وجود، همگی عنوان کرده‌اند درصورتی‌که فعالیت‌های قابل‌برنامه‌ریزی ساده‌ای وجود داشته باشد، مایل به انجام آن خواهند بود.   آغاز طرح «آمادگی برای یادگیری» 🔻در سال 1991، ارنست بویر در گزارش خود با نام «آمادگی برای یادگیری؛ مأموریتی برای ملت»، توجه‌ها را به سمت افت آمادگی کودکان برای مدرسه جلب کرد. این گزارش در کنار شناخت قدرت بالا و قابلیت دسترسی فراطبیعی رسانه، موجب شد که در سال 1992، کنگره آمریکا سرمایه‌گذاری بر برنامه‌های عمومی رسانه‌ای آموزشی کودکان را تصویب کند تا در نهایت از سال 1995، وزارت آموزش آمریکا برنامه «آمادگی برای یادگیری» یا همان RTL را در سازمان رسانه ملی و شبکه ملی کودک PBS ، آغاز کند. در دوره ده‌ساله اول و با اختصاص دو بودجه پنج‌ساله، شبکه PBS توانست محتوای برنامه‌ها و کارتون‌های پرطرفدار آن زمان خود را، از لحاظ غنای آموزشی، تخصصی‌تر و بهتر کند و چند کارتون و برنامه موفق جدید نیز بسازد، حدود سه میلیون کتاب میان کودکان کم‌درآمد توزیع کند و برای بیش از یک میلیون نفر از والدین و فعالان حوزه مراقبت از کودک، راهنمایی‌هایی درباره «آموزش مؤثر سواد خواندن و نوشتن» ارائه کند. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
🔰 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۱ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت 💠بخشی از متن⬇️
روایت پیشرفت ایران
🔰 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۱ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد
🔰 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون می‌آمد ۱ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت 💠بخشی از متن: 🔸با تشکیل جهاد سازندگی، دفتر سازندگی صنایع را در سال پنجاه و هشت در دانشگاه علم و صنعت تشکیل دادیم. هدف از تشکیل دفتر این بود که بیاییم برای صنایع کشور کار بکنیم؛ یعنی بحث این بود که حالا که کارشناسان خارجی به دلیل وقوع انقلاب رفته‌اند، قاعدتاً صنایع کشور با مشکلاتی مواجه هستند، بنابراین ما برویم به حل مشکلات صنایع کمک بکنیم. پس از اندکی فعالیت در دفتر سازندگی صنایع، تعطیلی دانشگاه‌ها رخ داد و کمی بعد در 16 مرداد سال 1359 ستاد انقلاب فرهنگی –که بعدها به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد- تشکیل جهاد دانشگاهی را تصویب کرد. جهاد دانشگاهی که تشکیل شد ما که در دانشگاه علم و صنعت در دفتر سازندگی صنایع بودیم، همان تیم شدیم تیم جهاد دانشگاهی. نگاه علمی در کار 🔸در آن برهه من در تهران نبودم و بعد از تعطیلی دانشگاه‌ها، همراه عده ای از بچه ها به جهاد سازندگی کرمانشاه رفته بودیم تا گروه‌های برق را در آنجا راه‌اندازی بکنیم. یکی از شیرین‌ترین و موفق‌ترین دوره‌های زندگی من همان سال پنجاه و نه و شصت بود که به جهاد سازندگی کرمانشاه رفتیم. مأموریت اول‌مان را هم از شهرستان کنگاور شروع کردیم. با توجه به دید مهندسی‌ای که در مجموعه دفتر سازندگی شکل گرفته‌ بود، اولین کاری که من کردم، آمدم از تهران یک مهندس عمران بردم که آن چه را که می‌سازیم یک کار علمی خوب باشد؛ اگر حمام می‌سازیم، اگر جاده می‌سازیم، اگر مسجد می‌سازیم، باید سال‌های سال کار کند. موفق هم شدم که یک مهندس عمران خوب که فارغ التحصیل هند بود را به کرمانشاه بیاورم. 🔸خودم کارم را که رشته برق بود بلد بودم اما در رشته عمران به متخصص نیاز داشتیم. شاید تا یک سال و خرده‌ای که متأسفانه به علت فوت پدرم مجبور شدم به تهران برگردم، ما به اندازه کل دوران قبل از انقلاب روستاها را برق‌رسانی کردیم؛ روستاهای بزرگ و روستاهایی که بخش محسوب می‌شدند و نقاط دوردست. کارهای بسیار خوبی در حوزه عمران کردیم؛ حمام و مساجد بسیار عالی ساختیم چون نگاه یک نگاه علمی بود؛ البته نگاه علمی در کنار روحیه جهادی و خسته نشدن از کار. این باور در همه بچه‌ها بود که ما مشکلی در تولید فناوری نداریم. اعتقاد داشتیم که خداوند سرمایه فکر را در همه انسان‌ها به ودیعه گذاشته و اینگونه نیست که بگوییم آن کسی که غربی است، باهوش‌تر است و آن کسی که آسیایی یا آفریقایی است، کم‌هوش‌تر. منتها بستگی به این دارد که ما چگونه از آن استفاده بکنیم و این توانمندی‌ها را چگونه از قوه به فعل در بیاوریم. قدم اول، مرحله تعمیرات 🔸شروع به کار که کردیم، دیدیم بهتر است با یک سری کارهای تعمیراتی در زمینه تعمیر انواع ماشین‌های الکتریکی، ژنراتورها شروع کنیم. برای ما خیلی عجیب بود که چرا برخی موتورهای الکتریکی را می برند در خارج تعمیر می‌کنند، چرا نمی گذارند متخصصین داخلی تعمیر کنند؟ مثلاً دشت قزوین یک دشت کشاورزی بود که آن موقع‌ها می‌گفتند توسط اسرائیلی‌ها یا همان خارجی‌ها طراحی و ساخته شده و به لحاظ کشاورزی فوق‌العاده قوی بود. ماشین‌های الکتریکی و پمپ‌های بسیار بزرگ در آن جا استفاده می شد ولی ماشین‌ها که خراب می‌شدند، تعمیراتش را می‌بردند در خارج انجام می‌دادند. ما گفتیم این کار به طور طبیعی در داخل قابل انجام است. برای همین آموزش‌های تئوری لازم داده شد که اصول عملکرد این ماشین‌های الکتریکی چیست و بعد هم روش‌های تعمیرشان چگونه است. بعد هم چند نمونه تعمیرات دستگاه‌ها را انجام دادیم که کاملاً هم موفق انجام شد. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ «آمادگی برای یادگیری» ۲ سی سال تلاش رسانه‌ای آمريکا برای بهبود فاصله آموزشی از دوران کودکی
روایت پیشرفت ایران
⭕️ «آمادگی برای یادگیری» ۲ سی سال تلاش رسانه‌ای آمريکا برای بهبود فاصله آموزشی از دوران کودکی
⭕️ «آمادگی برای یادگیری» ۲ سی سال تلاش رسانه‌ای آمريکا برای بهبود فاصله آموزشی از دوران کودکی 🔸از سال 2005، وزارت آموزش آمریکا برنامه «آمادگی برای یادگیری» را به سمت تمرکز بر «قابلیت‌های اولیه خواندن» به‌جای پوشش محدوده گسترده‌تری از مهارت‌های اجتماعی و سواد، سوق داد. برای یک دوره پنج‌ساله تا 2010، آخرین یافته‌های علمی مربوط به قابلیت خواندن، در محتوای برنامه‌های معروف آن زمان مورداستفاده قرار گرفت. در کنار این برنامه‌ها و بر مبنای آنها، محصولات چاپی، منابع کلاسی و وب‌سایتهایی برای کودکان تهیه شد. همچنین در 20 منطقه هدف (که بر اساس میزان محرومیت تحصیلی کودکان انتخاب شدند)، طرح‌های سوادآموزی حضوری با مشارکت کتابخانه‌ها، مراکز نگهداری روزانه کودکان و مهدکودک‌های دولتی اجرا شد تا فرصت مهم بهبود مهارت‌های اولیه و اساسی خواندن، برای کودکان محروم بیشتر فراهم شود.   تحقیقات، تزیینی نیست 🔸یکی از مهم‌ترین تصمیماتی که در دوره سوم گرفته شد، اختصاص بیش از یک‌چهارم بودجه پنج‌ساله برای انجام تحقیقات علمی، به‌ویژه در مورد اثرات رسانه‌ای این فعالیت‌ها بود؛ مثلا در مورد برنامه «چرای فوق‌العاده»، مطالعه‌ای بر روی حرکت چشم‌های بینندگان در حین دیدن برنامه انجام شد تا مشخص شود که محتوای آموزشی برنامه چقدر برای کودکان جالب است و تا چه حد، آن را دنبال می‌کنند. با اختصاص این هزینه‌ها، محققان ورود جدی‌تری در توسعه محتوای برنامه‌های تلویزیونی جدید، منابع چندرسانه‌ای و خدمات اجتماعی طرح RTL داشتند و نتایج بیشتری در مورد روش‌های آموزش خواندن مبتنی بر وب و کامپیوتر و تلویزیون عمومی به‌دست آمد. 🔸در حالی‌که پیش از آن‌زمان، بسیاری از آموزگاران و والدین، این رسانه‌ها را عاملی برای کاهش دقت و توجه کودک نسبت به مطالعه می‌دانستند، یافته‌های تحقیقات این طرح نشان داد که خود این برنامه‌ها و منابع الکترونیک، ذاتا مخرب نیستند؛ بلکه این محتوا و نحوه ارائه آن است که موضوعیت دارد و اتفاقا از آنها می‌توان به‌عنوان ابزارهای قدرتمند آموزش و تدریس استفاده کرد. حتی تماشای تلویزیون، لزوما موجب عدم‌علاقه کودکان به کتابخوانی نمی‌شود؛ بلکه درصورتی‌که علاقه‌مندی به مطالعه و سودمندی آن در محتوای برنامه‌‌ها گنجانده شود، بسیاری از کودکان را ترغیب می‌کند تا بیشتر مطالعه کنند. 🔸همچنین این بررسی‌ها نشان داد که رسانه کودک می‌تواند پلی به سوی آموزش رسمی باشد چراکه وقتی در پیش‌دبستانی و مهدهای کودک، از کتاب‌ها و پوسترها و منابع مرتبط با شخصیت‌های برنامه‌های آموزشی کودک استفاده بشود، به‌دلیل انس و آشنایی کودک با آنها، توجه و علاقه کودک، سریع‌تر به محتوای آموزشی جلب می‌شود. همچنین ثابت شد که درصورت‌ استفاده مکمل از محتواهای آموزشی، یعنی ترکیبی از برنامه‌های تلویزیونی، سایت‌ها و محتواهای چاپی و کلاس‌های آموزشی طراحی‌شده برای آنها، نتیجه بسیار بالا خواهد بود؛ اثری که اکنون به‌عنوان «هم‌افزایی رسانه‌ای» شناخته می‌شود. درواقع، ترکیب این برنامه‌ها با محتوای آموزشی کلاس‌ها و محتواهای چاپی و آنلاین، موجب خواهد شد تا کودکان خانواده‌های محروم، با رشد سریعی بتوانند آن شکاف بزرگ اولیه را کم کنند. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
📽️ دست‌های شفابخش ۱  سینما در خدمت روایت پیشرفت‌های پزشکی