#نکات_فقهی
#اطلاقات_قرآنی
💠 استناد به عمومات و اطلاقات قرآنی مانند: «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» و «تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ» برای اثبات مشروعیت عقود جدید مثل #بیمه و #بورس و....
🔹 در مورد عقد و تجارت چند احتمال وجود دارد:
1️⃣ احتمال اول: عقد و تجارت بودن در نظر #متعاملین
در این وجه، همین که مشتری و بایع ـ که قرارداد انجام میدهند، ـ این معامله را عقد و تجارت میدانند، کافی است که عمومات شامل معامله و عقد جدید شود.
🔺البته واضح است که این احتمال صحیح نیست؛ زیرا هر خریدار و فروشنده ای -و لو اینکه دزد باشد- ادعای عقد و تجارت بودن معامله را دارد.
2️⃣ احتمال دوم: عقد و تجارت بودن در نزد شارع
در این وجه، موارد جدید مثل بیمه و بورس و.... شبهه مصداقیه عمومات خواهد بود، که مشهور اصولیون تمسک به عام در شبهات مصداقیه را جایز نمی دانند.
🔺 البته از آنجا که طبق نظر مشهور، معاملات، تأسیسی نیست و #امضایی است، این احتمال قابل پذیرش نیست.
3️⃣ احتمال سوم: عقد و تجارت بودن در نزد #عقلا و عرف
در این وجه، شرعیت معامله مبتنی بر عرفی و عقلایی بودن آن معاملات است.
🔺 یعنی وقتی معاملهای مورد قبول عقلا ـ بما هم عقلا ـ باشد، شارع مقدس نیز مطابق آیات فوق آن را امضا میکند. لذا میتوان با این اطلاقات، مشروعیت معاملات جدید را #اثبات کرد.
📌 ارسالی از استاد حسن صادقیان
📚 تقریرات درس خارج فقه استاد آیتالله علی #عندلیب (زید عزه) در مدرسه شهیدین
👈 نکات #فقهی بیشتر را از این طریق دنبال کنید:
👉 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
#نکات_اصولی
#تنقیح_مناط
#الغای_خصوصیت
💠 تفاوت الغای خصوصیت با تنقیح مناط:
1️⃣ الغای خصوصیت:
الغای خصوصیت مربوط به عالم #اثبات است. یعنی فهم عرفی و ظهورات ادله؛ یعنی عرف وقتی دلیلی را ببیند و استظهار کند که یک موضوع (یا عنوانی در یک موضوع) خصوصیتی ندارد، میتواند حکم را از آن موضوع به موضوع دیگر تسرّی دهد:
🔹 مثال: در دلیل آمده است: «رجل شکّ بین الثلاث و الاربع ... »، ولی عرف از رجولیّت در این روایت الغای خصوصیت میکند و میگوید موضوع، مکلّف است و رجل بودن، خصوصیّت ندارد. پس اگر زنی هم شک بین سه و چهار کند، همان حکم را خواهد داشت.
2️⃣ تنقیح مناط:
تنقیح مناط مربوط به عالم #ثبوت است. یعنی کشف ملاکات و مناطات احکام. یعنی با کشف ملاک تامّ حکم، از موضوع دلیل به موضوع دیگر تعدّی کنیم.
🔹 مثال: در دلیل: «الخمر حرام؛ لأنّه یزول عقل الانسان»، کشف میکنیم که ملاک حرمت، زوال عقل انسان بوده و لذا اگر به این نتیجه رسیدیم که فقّاع نیز همانند خمر، عقل انسان را زائل میکند، میگوییم با توجه به اینکه ملاک اصلی حرمت خمر، به همان شکل در فقّاع نیز موجود است، کشف میکنیم که فقّاع نیز حرام است.
📚 برگرفته از درس خارج فقه بورس و اوراق بهادار، استاد علی #عندلیب همدانی (دام ظله)
📌 ارسالی از حجة الإسلام علی #ظهیری
👈 نکات #اصولی بیشتر:
🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341
🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم