eitaa logo
در مسیر اجتهاد
8.1هزار دنبال‌کننده
412 عکس
35 ویدیو
31 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مقصود از امر و نهی در امر به معروف و نهی از منکر: 🔹 امر و نهی در امر به معروف و نهی از منکر به معنای «وادار کردن» شخص است و لازم حتماً امر و نهی صورت بگیرد. 🔸 بلکه اگر با یا هر راه دیگری بتوان شخص را به انجام معروف یا ترک منکر کرد، عملِ ما مصداق امر به معروف و نهی از منکر خواهد بود. 📚 درس خارج فقه آیت الله ـ مبحث امر به معروف و نهی از منکر ـ سال 1397 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
10 💠 وقوع راوی در کتاب کامل الزیارات (ابن قولویه) 🔻 در رابطه با کامل الزیارات و مدلول عبارتی که در مقدمه این کتاب آمده، حداقل پنج مبنا وجود دارد: 1️⃣ مبنای اول این است که تمام کسانی که در اسناد کامل الزیارات واقع شده اند از ثقات اند که مبنای شیخ ره همین است. (وسائل الشیعة، ج30، ص 202) محقق خویی ره نیز تا اواخر عمر شریفش به این مبنا معتقد بود، (معجم رجال، ج1، ص50) ولی بعداً از این مبنا عدول نمود. 2️⃣ مبنای دوم این است که تنها مشایخ بلا واسطه ی ابن قولویه مشمولِ این توثیق هستند. مبنایی که محقق ره در اواخر عمر به آن عدول نمود، همین مبنا است. (منهاج المصباح (التجارة)، ج 1، ص 461) 3️⃣ مبنای سوم این است که شهادتِ ابن قولویه در مقدمه ی کتابش به این معناست که در هر باب از ابواب این کتاب حداقل یک حدیث صحیح و معتبر وجود دارد. به عبارت دیگر عناوین هر باب در این کتاب که متخذ از احادیث آن باب است، حجت است و از معصوم ع صادر شده است. این مبنا را آیت الله شیخ جواد ره بعد از عدول از مبنای اول اختیار نموده است. (قبسات من علم الرجال، ج 1، ص 91) 4️⃣ مبنای چهارم این است که شهادت ابن قولویه به این معناست که ایشان می گوید: روایات این کتاب را چون در کتب معتبر و مهم محدثان بزرگ و مورد اعتماد ذکر شده است، در این کتاب جمع آوری کرده ام. ظاهرا آیت الله (دام ظله) معتقد به این مبنا هستند. (قاعده لا ضرر و لا ضرار، ص 21 ـ 22) 5️⃣ مبنای پنجم و مورد قبول (استاد ) این است که ابن قولویه واسطه های بین خودش و منابعی که این روایات را از آن اخذ کرده است توثیق می کند، اما از آن کتابِ منبع به بعد را نه. به عبارت دیگر ابن قولویه می خواهد بگوید: «من شهادت می دهم که از ناحیه ی من تا آن منبع حدیثی، همه ی افراد ثقه هستند، اما از آن منبع تا معصوم (ع) را خودتان بررسی کنید». طبق این مبنا علاوه بر مشایخ بلا واسطه ی ابن قولویه، افراد دیگری که در سند ایشان تا منبع حدیثی قرار گرفته اند نیز توثیق می شوند. گاهی بین ابن قولویه و منبع حدیثی سه نفر واسطه هستند، گاهی دو نفر و گاهی یک نفر. 📚 درس خارج فقه آیت الله ـ مبحث امر به معروف و نهی از منکر ـ سال 1397 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 «آن آقا شذوذ داشت؛ چون استاد کم دیده بود و به فکر خودش متکی بود» 🔹 کج فهمی یک عیب بسیار بزرگ ونقمت بزرگی است. انسان روی مسائل فکر می‌کند، ولی آن‌ها را کج می فهمد. یک وقتی خدمت مقام معظم بودیم، صحبت از یکی از علمای قریب عصر شد، ایشان از فرد دیگری در مورد فقه آن عالم پرسیدند، گفت: بد نبود. 🔸 اما خودشان فرمودند: «نه، آن آقا شذوذ داشت؛ چون کم دیده بود، و به فکر خودش متکی بود». معمولاً کسانی که استاد نمی بینند و خودشان زود حالت استقلال پیدا می‌کنند، دارای حرف‌های شاذ و نادر می‌شوند؛ زیرا از اصحاب نظر و پخته‌های در فن، حرف را نشنیده‌اند و خودشان یک چیزهایی به ذهنشان می آید که به اشکالاتش نیز نمی توانند توجه بکنند و قهراً دچار شواذ و نوادر می‌شوند. 📚 درس خارج فقه آیت الله (سال 1394) 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 وقتی به من می‌گویند یک فتوا بده، مو بر بدنم راست می‌شود 🔹 مقامات دنیوی به کنار، این مقامات هم آش دهن سوزی نیست؛ زیرا این قدر مسئولیت هایش شدید و غلیظ است که انسان تا می‌تواند باید خودش را کنار بکشد، مگر وظیفه‌ای واجب بشود. 🔸 آقای (أعلی الله مقامه) می‌گویند وقتی از یک طلبه ای خیلی ناراحت می‌شد، می‌فرمود خدا مرجعت کند. 🔹 مرحوم شیخنا الاستاذ آقای شیخ مرتضی با آن دقتی که ایشان داشت، با آن فعالیت و کاری که در فقه داشت، می‌فرمودند و نوشته‌اند که وقتی به من می‌گفتند که یک فتوا بده، مو بر بدنم راست می‌شد. 🔸 در این امور غیر از مشکل و پاسخ دادن به خدای متعال چیزی نیست. 📚 درس خارج فقه آیت الله (سال 1394) 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 تفاوت استفاضه روایات (تواتر اجمالی) با حساب احتمالات: 🔹 در تواتر اجمالی (استفاضه) با توجه به اینکه گروه‌های مختلفی در مکان‌های مختلف روایت را نقل کرده‌اند، این احتمال که همه توافقی کرده و دروغی را جعل کنند، احتمالی غیر عقلایی است. در نتیجه تواتر اجمالی پدید می‌آید که بعضی از روایات صادر شده است و قطع به صدور خبر یا اخباری داریم که در آن‌ها این موجود می‌باشد. 🔸 اما در حساب احتمالات با صرف نظر از ، هر کدام از اخبار دلالت بر مطلب می‌کند. بنابراین هر کدام به خودی خود درصدی از احتمال موافقت با واقع را ایجاد می‌کنند، ولو این درصد کم بوده و به تنهایی حجت نمی‌باشد. مثلاً روایت اول درصدی احتمال موافقت با واقع ایجاد می‌کند، با روایت دوم درصد موافقت با واقع بیشتر می‌شود و در نهایت تراکم این روایات ایجاد کننده احتمال موافقت و نفی‌کننده مخالفت با واقع سبب اطمینان یا علم انسان می‌شود. این همان حساب احتمالات در ریاضیات است که در اصول نیز کاربرد دارد و شهید (ره) در باب اجماع و تواتر از آن استفاده کرده است. (بحوث في علم الأصول 4: 309) 🔹 تفاوت این دو در این است که در توجه به مضمون نمی‌شود. یعنی حتی اگر مضمون واحد نباشد، احتمال اینکه در جمع کثیری از روایات هیچکدام صادر نشده باشد، وجود ندارد و به یکی غیر معین استناد می‌کنیم، اما در هر کدام از روایات بخشی از احتمال را در نفس ایجاد می‌کند و از تراکم این احتمالات اطمینان حاصل می‌شود. 📚 برگرفته از درس خارج فقه آیت الله (1394) 🔰دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
12 💠 وقوع راوی در کتاب تحف العقول 🔹 آیت الله قمی (رحمه الله): ابن أبي شعبة حراني مؤلف کتاب در مقدمه کتاب می‌نویسد: «خذوا ما ورد إليكم عمّن فرض الله طاعته عليكم وتلقّوا ما نقله الثقات عن السادات بالسمع والطاعة والانتهاء إليه والعمل به». 🔸 ایشان دعوت به شنیدن و اطاعت و عمل به روایاتی کرده که از ثقات نقل شده است. با توجه به عدم نقل سند روایات در کتاب «تحف العقول»، راهی برای تشخیص روایاتی که از ثقات نقل شده وجود ندارد و اگر ایشان می‌خواهد بفرماید که آن چه در این کتاب روایت شده مشتمل بر روایات ثقات بوده، ولی همه آن‌ها ثقات نیستند، فایده‌ای ندارد؛ زیرا همه موارد شبهه مصداقیه می‌شود و دعوت ایشان به عمل به روایات محقق نخواهد شد. بنابراین دعوت ایشان تنها در صورتی صحیح می‌باشد که ایشان بفرماید تمام آنچه در این کتاب نقل شده از ثقات می‌باشد تا شبهه مصداقیه نشود و کتاب از هدفی که برای آن تدوین شده ساقط نشود. (الولاية الإلهیة أو الحکومة الإسلامیة 3: 397) 🔹 استاد : این یک بحث اصولی است که اگر ثقه‌ای گفت که ثقه دیگری به من خبری داد، ولی نام آن ثقه را نبرد، آیا چنین خبری حجت است؟ این بحث در دوره‌های اصول قبل از معاصر مطرح شده و یکی از بحث‌های بسیار لازم و خوب است که در «معالم» و «فصول» و «قوانین» مطرح شده و در کتب بعد از آن‌ها حذف شده است. (معالم الدين وملاذ المجتهدين 207؛ الفصول الغروية في الأصول الفقهية 304؛ القوانين المحكمة في الأصول (طبع جديد) 2: 516) 1️⃣ یک نظر عدم حجیت چنین روایتی است؛ زیرا نام آن ثقه برده نشده است، لذا اولاً ممکن است که فرد دیگری آن راوی را جرح کرده باشد؛ ثانیاً اماره بعد از فحص از معارض حجت است و بیان او برای ما تنها اماره بر وثاقت است، ولی قدرت بر فحص از معارض وجود ندارد. مانند این که در مکانی فقط کتاب «کافی» در دسترس باشد، در چنین شرایطی نمی‌توان به یک روایتی که در کتاب کافی وجود دارد فتوا داد؛ زیرا ممکن است که در «تهذیب» معارضی داشته باشد. 2️⃣ در مقابل، عده‌ای این مقدار را کافی دانسته و روایت را حجت می‌دانند؛ زیرا در این موارد بنای عقلا بر فحص نیست؛ چون اگر بگوید که یکی از دوستان ثقه که نامش را نمی‌خواهم ببرم چنین حرفی به من زد، به او نمی‌گویند که نام آن فرد را بگو تا ما فحص کنیم که او چطور آدمی است و شاید کس دیگری بگوید که او ثقه نیست. 🔸 استاد علی : از مقدمه تنها یک نصیحت کلی به دست می‌آید که ای شیعه به روایات راویان ثقه عمل کنید. نه اینکه من روایات کتاب را از ثقات نقل کرده‌ام؛ زیرا نویسنده می گوید: از آنجا که بیشتر روایات کتاب آداب و مستحبات بود من سندها را حذف کردم. پس شاید از باب تسامح در ادلّه سنن یا موثوق الصدور بودن متن روایات یا شهرت کتاب یا محفوف به قراین بودن روایات آنها را آورده باشد. (وأسقطت الأسانيد تخفيفا وإيجازا و إن كان أكثره لي سماعاً ولأن أكثره آداب وحكم تشهد لأنفسها ولم أجمع ذلك للمنكر المخالف، بل ألفته للمسلم للأئمة العارف بحقهم الراضي بقولهم الراد إليهم وهذه المعاني أكثر من أن يحيط بها حصر وأوسع من أن يقع عليها حظر وفيما ذكرناه مقنع لمن كان له قلب وكاف لمن كان له لب). 📚 برگرفته از دروس خارج استاد (1394ش) و استاد علی همدانی (دام ظلهما) (1391ش) 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم