❇ مهارت حل مشکل 🔸هیچ مشکلی ماندگار نیست،برای حل مشکل باید دیدگاه‌مان این باشد که هر مشکلی پایان پذیر است و باید انتظار گشایش و فرج داشت. در روایت آمده:«انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَج» 🔸 جزع و فزع در مشکلات سبب می‌شود انسان روز به روز از حل مشکل فاصله گیرد و توانمندی فکر را از دست دهد و بیشتر گرفتار مشکل شود. ❇ راه‌کارهای حل مشکل تقوا، پرهیز از اضطراب، شناسایی عامل مشکل، پناهندگی به حق و اعتماد بر حول و قوه خداوند، استعانت از صبر و نماز، دعا و ... 📚 برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی ⬅ برای مشاهده ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید: http://bit.ly/2Ya0FRn

٣ #دعاي_عرفه ادامه شرح دعاي امام حسين عليه السلام در روز عرفه بسم الله الرحمن الرحیم « الهی حققنی بحقائق اهل القرب و اسلک بی مسلک اهل الجذب» همانطور كه قبلا عرض كردم دعاها قابلیت ها را نشان می دهند که هریک از ما قابلیت و پتانسيل رسیدن به چه جایگاههایی را داریم و اگر نرسیدیم بدليل عدم درخواست جدي و ايجاد مانع توسط خود ماست. "رسيدن به مقام مقربين" از حضرت اباعبدالله (ع) آموزش می گیریم : « الهی حققنی بحقائق اهل القرب و اسلک بی مسلک اهل الجذب» خدایا حقیقتی که مقربین به آن رسیدند براي من نيز محقق كن! معمولا امور برای مقربین بی پرده است، مقربین انس دائم دارند، مقربین دائم الوصل هستند، مقربين دائم الحضور هستند، مقربین به دلیل قربشان ذره ای دغدغه در این عالم را ندارند. خدایا تو می توانی حقیقت اهل قرب را در من تثبیت کنی آنچه اهل قرب به آن رسیده اند من هم به آن جايگاه برسم. غير از معصومين كه در جايگاه عصمت مطلقه هستند، سلمان و ابوذر و اصحاب خاص امام صادق (ع) مثل زراره و ابوبصیر جزء مقربین هستند، علمای بزرگوار خودمان جزء مقربین هستند. كنار قبر آیت الله بهجت كه حاضر مي شويم، جرأت نمی کنيم بگویيم خدایا مرا مثل آقای بهجت کن اما در دعای عرفه از خدا می خواهیم که جزء مقربین باشیم. «و اسلک بی مسلک اهل الجذب» ما دو نوع سلوک داریم: -سالك مجذوب،در اين نوع آنقدر مسيرسلوکي را طي می کنیم تا جذبه ای نصیبمان می شود . -مجذوب سالك، در اين صورت ما را می پسندند و می برند و به سر منزل مقصود مي رسانند. سير مجذوب سالک خيلي راحت است چون او را می برند و خودش تلاشي ندارد، اول جذب شد سپس راه افتاده است. من و شما در روز عرفه درخواست می كنیم خدایا آن جذبه اوليه را نصیبم کن . سلوک من جزء سلوک کسانی باشد که اول جذب شدند و بعد راه رفتند. ابتدا خودشان نرفتند بلکه او را برده اند. رشته ايي بر گردنم افکنده دوست می برد آنجا كه خاطرخواه اوست خدایا بگونه ايي مرا جذب کن که از من هیچ منیّتی باقی نماند. اگر چنين اتفاقي رخ دهد، یک منّت بزرگ است كه خدا بر ما خواهد داشت است.چنين افرادي بسيار نادر و تعدادشان انگشت شمار است اما در روز عرفه اين درخواست را می کنیم. همه ما دعا می کنیم که سالک باشیم نه سالک غیر واصل بلکه سالکی که به سر منزل مقصود رسيده است. "تبعيت از اختيار و اراده الهي" «الهی اغننی بتدبیرک لی بتدبیری و باختیارک لی عن اختیاری " خدایا تو همه چیز را برای من اختیار کن! آنقدر به اختیار و اراده تو اعتماد داشته باشم که از اراده كردن و اختيار خودم صرفنظر كنم ، مي دانم كه تو بهترین ها را برای من اختیار می کنی و دیگر محتاج اختیار کردن خود و دیگران نيستم. خدایا گويا ریش و قیچی را به دست تو می دهم و می دانم تو حکیم و رئوف و خبیر هستی و جوانب امور را می بینی. صبح به صبح بگویم خدایا آن بندگی که من باید انجام دهم با اختیار تو باشد، آنچه تو برای من انتخاب می کنی بهترین است، انتخاب كميت و كيفيت بندگيِ من، با تو باشد ! وقتی خدا برایم انتخاب کند احساس بی نیازی به خودم و بقیه خواهم داشت. «و افوض امری الی الله انّ الله بصیر بالعباد» تفویض یعنی ترک تدبیر، یعنی تدبیر امور را به خدا می سپارم. (تدبیر از ماده دُبُر به معنای پشت است) تو باطن و پشت و عاقبت ها را برای من رقم بزن! تو باطن امور را می بینی، وقتی تو نهايت كار را در نظر می گیری بهترین عاقبت و نهايت براي من رقم خواهد خورد. "خضوع در مقابل حضرت حق" « و اوقفنی علی مراکز اضطراری» خدايا مرا به قسمت های ضعف و ناتواني و بیچارگی ام واقف و مطلع كن! من هر چقدر هم عاقل باشم در ارتباط با مردم ناتوانی عقلی و قلبی و جسمی دارم. نتيجه اين اظهار ضعف و اضطرار در محضر حق، پناهندگي تام به خداي سبحان است. هرکسي خودش را توانا دید حتما خدا ناتوانی اش را به رخش می کشد. وقتی ما خود را در مقابل خدا خاضع می کنیم و می گوییم هیچ هستیم و اعلام بندگي مي نماييم، خدا بنده را بالا می برد. بنده ايي كه در کوچکترین کارش مضطر است . "نحوه خروج از ذلت نفس" « الهی اخرجنی من ذلّ نفسی ...» خدایا مرا از ذلّت نفس خارج کن، ولله عزۀ و لرسوله و للمؤمنین اصالتا عزت برای خدا و رسولش و بالتَبَع برای مؤمنین است. قرار است من مقتداي افراد زيادي باشم، چرا خودم را ناچیز ببینم؟ عملكرد و گناه من در نظام کائنات تأثیرگذار است. در روايت مي فرمايد: من هانت علیه نفسه فلاتأمن شرّه هرکسی احساس حقارت کرد و نفسش برای او بی ارزش شد خودت را از شرّ او در امان ندان وقتی انسان خود را بی مقدار دید دائم آسیب می رساند اما وقتی خود را ارزشمند دانست، تمام امورش را کنترل می کند. گفتار و رفتار و حتی خواسته هایش هم حساب شده و معقول است.

خدایا مرا از این خواری نفس رها کن تا خودم را خلیفۀ الله بدانم، خودم را نزد تو مكرّم ببینم و از این امتیازاتی که به من دادی حُسن استفاده را بنمايم و در عالَم خودم را کالانعام و همانند حيوانات ناچيز نبينم و ندانم. خدايا وقتي عملكرد من بر كائنات موثر است، باور كنم یک گناه من موجب برداشته شدن بركت از يك كشور مي شود . ما در دعای شب جمعه این را می خوانیم : اللهم اغفرلی الذنوب التی تغیّر النعم. خدايا ببخش گناهان مرا كه باعث تغيير نعمت به نقمت مي شود! "تطهير از نجاست" « و تطهرنی من شکّی و شرکی قبل حلول رمسی » خدایا مرا از دو نجاست پاک کن: ١-نجاست تردید ٢- نجاست شرک. مطهِّر این دو نجاست، خداي سبحان است. یکي از نجاسات شك داشتن به صفت مثلا رزاقيت خداوند است ، چرا غصه رزق و نداشتن روزي را می خورم ؟ آيا شک دارم كه خدا نعم الوکیل است ؟ وقتی کارها را به خدا واگذار می کنم او بهترین وکیل است و بهترین حمایت را می کند. آيا شک دارم كه خدای سبحان بصیر است؟ اگر می دانستم و باور داشتم که او بصير است و می بیند، در محضر چشم او گناه نمی کردم. آيا شک دارم خدا علی کل شیء قدیر است؟ اگر يقين داشتم او علی کلّ شیء قدیر است به اين ميزان ناآرامي و اضطراب در وجود من موج نمي زد. آيا شک دارم خدا حکیم است؟ آيا شك دارم خدا جواد است؟ آيا شك دارم خدا ........؟، خدایا این نجاسات مرا آزار مي دهد پس از این نجاسات رهايم کن. گاهی اوقات نجاست اعتقادي مثل شرک دارم یعنی پنجاه درصد خدا و پنجاه درصد مردم را در پيشبرد امور موثر مي دانم، مثلا می گویم: خدا را قبول دارم اما پول و جمال و قدرت و... هم خیلی نقش دارد. خدایا قبل از مرگ مرا از این نجاست طاهر کن! یعنی قطعا آن طرف خط موحّد می شوم اما ديگر دير شده و فایده ای ندارد. "خواستگار انسانها خداوند است" «الهی اطلبنی برحمتک حتی اصل الیک» خدایا توخواستگارمن باش، تو طالب من باش! تو خاطر خواه من باش! آنقدر از من خواستگاری کن که بالاخره وصال به تو حاصل شود گر چه من این قابلیت را ندارم که تو طالب من باشی اما من رحمت تو را واسطه قرار ميدهم كه بواسطه لطف و مرحمت و كرامتت طالب من باشي! اطلبنی برحمتک یعنی : خدایا من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم/                 لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم/ خدایا بارها و بارها از من خواستگاری کردی اما من جواب رد دادم مبادا بفرمايي این بنده آدم نمي شود و با ما سر سازگاری ندارد، اینقدر بخواه تا بالاخره من به ياد عهد الست به تو جواب بلي بدهم و به تو وصل بشوم. «و اجذبنی بمنّک» خدایا منتی که بر من می گذاری اين باشد كه مرا به سوي خودت جذب کني و به طرف خودت بکشاني . کل عالم ماده جذاب است و ما را به سمت خود مي كشاند حال اگر خدا لطف بزرگی نصیب ما کند و ما را از جاذبه عالم ماده رها و توري بیاندازد و صید خود کند، بسيار سپاسگزار خواهيم شد. از خدا بخواهيم كه حتي جذب صفات خدا هم نشويم یعنی نگویيم چون رزاق و شافی و رئوف است جذب و عاشق او شده ايم. خدایا ما از تو ، تو را می خواهيم، و ما را بحدي جذب ذاتت کن که اگر به دلایلی جلوه فلان صفت تو را در زندگی ندیديم، با تو قطع رابطه نکنيم. خدایا ما کاری نداريم چيزي می دهی و يا می گیری، ما خودت را می خواهيم، خدایا ما از تو ، تو را می خواهيم. هر روز این سرمشق را به زندگی ما داده اند : «قل هو الله احد *الله الصمد». خدایا من را گرفتار ممکن الوجود و عالم امکان نکن، جذبه ای نصیبم نما تا پر بزنم و بالا بیایم. ما حتي در نماز مشکل داریم، وقتی می خواهیم به معراج برویم آنقدر تقیدات عالم ماده به دست و پای ما بسته شده که عروجي نداريم و در فرش و همان پایین ها مانده ایم. خدایا مرا در بین همه این جاذبه های مجازی جذب حقیقت کن! در اينصورت توجهي به تاييد و تكذيب ديگران ندارم ، به ملامت و سرزنش مردم اهميتي نمي دهم فقط به دنبال تو و عاشقي كردن براي تو خواهم بود. "شكر نعمت ولايت" یکی از درخواست های جالب ما در روز عرفه اينست كه: خدايا همانطور كه امام زمانم شاکر نعمت امام زمانی خودش است، منهم مثل او شاكر نعمت پذيرش ولايت باشم. اوزعنا مثله فیه خدایا آن نعمت شکرگزاری که به امام زمانم می دهی و او شاکر نعمت ولایت است، مثل آن نعمت شکر را به ما هم عطا كن! همانطور که او شاکر نعمت ولایت است ما هم مثل او شاکر نعمت مأموم بودن باشیم، همانطور که از تو می خواهم به امام زمانم الهام کني دائماً شکر نعمت امام زمان بودن را داشته باشد، به ما هم الهام کن که شاکر نعمت قبول ولايت، باشيم. البته شکر ما عین شکر امام نیست اما می تواند مثل شکر امام باشد الحمدلله ربّ العالمین ادامه دارد استاد بروجردي  ٩٥/٥/١١

كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK

✅امید سیدحسن نصرالله به نماز خواندن در مسجدالاقصی یک امید کاملاً عملی است ✍رهبرانقلاب، : اینکه آقای سیدحسن نصرالله می‌گوید من انشاءالله در مسجدالاقصی نماز می‌خوانم، برای ما یک امید کاملاً عملی و قابل تحقق است. ۹۸/۴/۳۱ 💠

١٨ #حافظ_شناسي ادامه شرح غزل ١٧٢ عاقلان نقطه پرگار وجودند، ولي/ عشق داند كه در اين دايره سرگردانند/ مومن به جايگاهي مي رسد كه عموم مردم او را درك نمي كنند و زندگي او براي ديگران غير قابل باور است و از طرفي عشق عاشق، كتمان و پنهان كردني نيست و عاشق نگران ملامت ديگران نيست . حافظ به شرح حال عاقلان مي پردازد كه عقلا مركز ثقل هستند و اعتبار خاصي دارند و عاقبت انديشند و بهترين تعابير را بكار مي برند اما عقل هم براي ورود به وادي عشق متحير است . عشق در جايگاهي قرار دارد كه نه تنها جُهال بلكه عقلاي عالم هم نمي توانند عشق عاشق را تفسير كنند. عاقل با همه اعتبارش وقتي وارد وادي عشق مي شود جلوي در مي ماند و امكان ورود ندارد مثلا در جريان كربلا كه بزرگترين نمايش عشق است از نظر عقل نبايد زن و بچه ٢٠ روزه همراهشان باشد زيرا عقل مي گويد قطعا عاقبت اين كار اسارت و شهادت است و در اينجا بزرگترها و آقايان بايد انجام وظيفه كنند و عقل از پس تحليل اين رفتار عاشقانه بر نمي آيد. و يا يكي از نمايشگاههاي عشق ، زيارت جامعه است كه مي گوييم خودم و پدر و مادرم و خاندانم فداي شما حضرات معصومين حاضرم همه خانواده را قرباني كنم و صد البته كه عقل براي اين فدا شدن دليل و فهمي ندارد. انسان تا عاقل است بدنبال آبرو و خوش نامي است اما وقتي عاشق شد ، نامداري نمي خواهد و همه عشق او در بي نام شدن و عبوديت محض است گرچه بدنامي است نزد عاقلان/ ما نمي خواهيم ننگ نام را/ پيامبر(ص) در رأس عشاق است ولي مي گويد افتخار او به عبوديت و فناي محض است عقل اگر داند كه دل در بند زلفش چون خوش است/ عاقلان ديوانه گردند از پي زنجير ما/ اگر عقلا بفهمند كه عاشقان چقدر خوش هستند مايل مي شوند دست از عقل جزئي خود بردارند #عاشق #عاقل #عبوديت #فناي_محض #خوش_نامي #ننگ #ملامت ادامه دارد استاد بروجردي كلاس شرح غزليات حافظ ٩٧/٤/٣١ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK

١٦ #مباحث_حج "" طواف"" طواف برگرد معشوق، از حجرالاسود و از كنار همان سنگ سياهي كه از رو سپيدترين سنگهاي عالم و جلوه مقام ولايت است، آغاز ميشود گرچه در ظاهر، جسم طواف ميكند اما در حقيقت دل به دور محبوب مي چرخد. عاشقان اول طواف كعبه جان كرده اند/ پس طواف كعبه تن فرض فرمان ديده اند/ امام صادق مي فرمايند: همان گونه كه با بدنت در ميان مردم طواف كعبه ميكني با قلبت در جمع ملايك عرش ، خدا را طواف كن . در طواف اين تو نيستي كه حركت ميكني بلكه موجي از درياي الطلاف ربوبي تو را با خود مي برد . در طواف ، ريزي ، خردي و كوچكي ات در مقابل عظمت حق ناديده گرفته ميشود . در طواف قطره ايي هستي كه به درياي بيكران پيوند خورده اي. طواف هميشگي و ماندگار است ، تو نيز اگر از منيتهايت درگذري ، ماندني و هميشگي مي شوي . طواف، مرگ منيتها و آغاز زندگي دوباره است . طواف، عروج از گوشه زمين تا عرش الهي است. آنكس كه از حج باز ميگردد، گويا از مادر زاده شده است . حقيقتا در طواف ، فطرت خدايي جلوه گر مي شود و تو عبدالله مي شوي و از عبدالهوي بودن جدا مي گردي . آغاز طواف يمين الله است و پايانش همان . زائر، طواف را با امام زمان شروع ميكند و پشت سراو به پايان مي برد . درعالم معنا طواف بي نهايت است زيرا معشوق هرلحظه جلوه گري تازه ايي دارد. در طواف اعضاء و جوارح با يكديگر هماهنگ اند حتي زبان در اين چرخيدن بي بهره نيست و با اذكار و ادعيه طواف، زبان با دل همرنگ و يك صدا مي شود . #طواف #مرگ_منيت #جلوه_گري_معشوق #هماهنگي_زبان_و_دل ادامه دارد استاد بروجردي كتاب جرعه ايي از بيكرانه هاي حج كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK

٤٢ #جوشن_كبير جلوه هاي ويژه يا من لا يرجي الا فضله اي خدايي كه فقط به فضل او اميد است مرحوم سبزه واري مي گويد: اين فرازها نهي است نه نفي. يعني نبايد توجه شود مگر به فضل و عفو و برّ و .... او و نمي گوييم: سئوالي نميشود مگر از فضلش.... در واقع جمله خبري نيست بلكه انشايي و محقق است و بايد چنين باشد. لا و الا كه كنار هم قرار مي گيرد دلالت بر حصر مي كند. فقط بايد به فضل او اميدوار بود ، فقط بايد از عفو او سوال كرد ، فقط بايد به برّ وسيع او توجه كرد. نتيجه آنكه: در نظام تكوين اينچنين است كه هر فردي بايد اميدوار به فضل خدا باشد يعني هيچ فردي حق نا اميدي از درگاه او ندارد و در هنگام اميدواري نيز نبايد به عدل او اميدوار بود بلكه بايد فضل او را مورد توجه قرار داد. در اين فراز پاسخ سئوال ما داده مي شود كه چرا بابت دو ركعت نماز پاداشهاي صد ساله و بيشتر مي دهند؟ زيرا فقط فضل او به ميدان مي آيد و فضل او قابليت اين همه اعطا را دارد. و با اين فراز تكليف همه مكلفين معلوم مي شود كه بايد به فضل او اميدوار باشيم و اين اميدواري با هماهنگي كل كائنات است و در نظام تكوين همه موجودات به فضل او اميدوارند و انسان در دعاي جوشن اين اميدواري را به خود القاء مي كند لذا اگر اين امر نهي را تشريعي بگيريم كه اميدواري به فضل خدا قانون است، پس اگر خلاف اين قانون عمل كنيم گويا مستحق عقاب هستيم زيرا با كل كائنات درگير شده ايم و در بين مخلوقات معصيت كار محسوب مي شويم. بعضي از شارحين جوشن مي گويند معناي نفي دارد اما نفي در معناي نهي است مثل قران كه مي فرمايد: لايمسه الا المطهرون، نفي است اما معناي نهي دارد: نبايد تماس بگيرند با قران مگر پاكان. سبحانك يا لا اله الا انت.... خدايا منزهي از اينكه با فضلت با ما برخورد نكني ما به عمل خود هيچ اميدي نداريم بلكه فقط به فضل تو اميدواريم از امام زمان و غوث عالم خواهش مي كنيم كه واسطه شوند و ما را از آتش جهالت نسبت به اين اسم شريف خلاص كنند. #فضل #اميد #نهي #نفي #كائنات #معصيت استاد بروجردي كلاس شرح جوشن كبير ٩٨/٤/٣١ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK

📸 در آستانه روز زیارتی مخصوص حضرت رضا(ع) آیین غبارروبی مضجع شریف رضوی با حضور مراجع عظام تقلید حضرات آیات جوادی آملی، مکارم شیرازی، سبحانی و علوی گرگانی برگزار شد

١٩ #حافظ_شناسي ادامه شرح غزل ١٧٢ وصف رخساره خورشيد ز خفاش مپرس/ كه در آيينه صاحب نظران حيرانند/ معشوق هميشه جلوه گر است (رخساره خورشيد) خدا معشوق حقيقي است و جلوه گري اتم او در حضرات معصومين است . رخساره خورشيد همان وجه الله است اَيْن وجه الله الذي يتوجه..... توصيف وجه الله را از كسي كه به تاريكي و دنيا و شبِ تاريكِ عالمِ ماده عادت كردند مپرس ! گر چه جلوه گري نور عام است اما خفاش از نور هراس دارند. خفاش از نگاه حافظ يا زاهدان ريايي و متظاهر يا كساني كه صرفا عقل معاش دارند ، هستند . اينها بدليل گرفتار شدن در روزمرگي زندگي ، هرگز نه مي توانند توصيف خدا را داشته باشند و نه توصيف اولياي خدا را و چون معرفت ندارند مُعرِف حق هم نيستند. اينها متوجه سرّ و ادب بندگي نيستند لذا معرفتي هم ندارند كه بخواهند خدا يا وليّ خدا را به ما معرفي كنند. در اين مسير اهل نظر و اهل فكر و انديشه هم نمي توانند خدا و اوليائش را بخوبي وصف كنند چه برسد به خفاش كور دل. سبحان الله عما يصفون الا عبادالله المخلَصين سوره مباركه صافات آيه ١٥٩و ١٦٠ خدا از وصف كردن منزه است مگر اينكه وصف كننده مخلَص باشد و فناي في الله و بقاي بالله داشته باشد . حافظ در غزل ديگر مي گويد: بيان وصف تو گفتن نه خد امكان است/ چرا كه وصف تو بيرون ز حد امكان است/ #معرفت #وجه_الله #زاهد_متظاهر #كوردل #مخلَص #خفاش استاد بروجردي كلاس شرح غزليات حافظ ٩٨/٤/٣١ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد پيام رسان سروش پلاس sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK

🔶 هر چیز که در جستن آنی، آنی! 💠 «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ...»؛ «ارزش فرد به قدر همّت اوست» (نهج البلاغه مرحوم‌فیض، حکمت۴۴) 💠 شایستگی اجتماعی یک امر صوری و ظاهری نیست، بلکه ریشه در همت و اراده افراد دارد. افراد شایسته همت متعالی دارند. 🔶 ملاک ارزش‌مندی افراد 💠 امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «قِیمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا یحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر كس با آن چیزی است که آن را نیکو می‌دارد» 💠 شایستگی افراد به ارزش‌گذاری آنان برای امور بستگی دارد. شایستگی اجتماعی از آنِ فردی است که به جای امور ناپایدار و سطحی، امور متعالی و باقی را ارزش بداند. 📚 برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی ⬅ برای مشاهده ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید: http://bit.ly/2Ohw84L

🔶 میانه‌روی، شرط شایستگی اجتماعی 💠 «لَا یرَى الْجَاهِلُ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً»؛ «نادان را یا تندرو یا كندرو میبینى» (نهج البلاغه مرحوم فیض، ص۶۷) 💠 زیاده‌روی و کوتاهی در هر امری به شخصیت اجتماعی فرد صدمه زده و رعایت اعتدال موجب افزایش شایستگی می‌شود. ضمن آن که موجب آسیب طرف مقابل نیز می‌شود. 🔶 اظهارنظر بدون آگاهی به شایستگی اجتماعی آسیب می‌زند 💠 «مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِی أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه»؛«كسى كه از گفتن «نمیدانم» روى گردان است به هلاكت و نابودى میرسد» 💠 گاهی گمان می‌کنیم اظهارنظر در همه امور نشانه برتری و شایستگی‌ست در حالی که باید این حقیقت را بپذیریم که هر فردی در هر زمینه‌ای صلاحیت نظر دادن نداشته و اگر در چنین زمینه‌هایی اظهارنظر کند خود را به هلاکت افکنده و شخصیت اجتماعی خود را نابود کرده است. 📚 برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی ⬅ برای مشاهده ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید: http://bit.ly/2YdnBQ3