🔶 مهارت تصمیمگیری
این مهارت به دنبال مهارت حل مسئله است، بسیاری اوقات گزینههای مختلفی پیش روی ماست اما در انتخاب آن مردد هستیم، این تردید عامل بسیاری از ناخوشیهاست.
💠 انتخاب فرصت مناسب برای تصمیمگیری
🔅در مهارت تصمیمگیری علاوه بر اینکه باید تصمیم صحیحی گرفت بحث به جا تصمیم گرفتن نیز عنوان میشود. فرصت همیشه در اختیار ما نیست و گاهی اوقات با از دست دادن فرصتها امکان تصمیمگیری و یا تصمیمگیری صحیح را از دست میدهیم.
🔅امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«انْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ فَإِنَّهَا تَمُرُّ مَرَّ السَّحَاب»؛«فرصتها را غنیمت بشمارید که فرصتها مانند باد سپری می شوند.»
📚 برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی
⬅ برای مشاهده ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید:
http://bit.ly/2YCTc1S
۷ مرداد ۱۳۹۸
٢١
#مباحث_حج
""شرب زمزم""
مستحب است بعد از طواف و نماز طواف و قبل از ورود به سعي، مقداري از آب زمزم نوشيد و بر سينه و شكم ريخت . هيچ عملي در مسجد الحرام در حصار دنياي مادي باقي نمي ماند.آب زمزم چون حجرالاسود ظاهري دارد وباطني .
ظاهرش همان آبي است كه گفته شده چون مهماني برشما وارد شود از او پذيرايي كنيد حتي به جرعه ايي آب.
خداوند مهمان خويش را از روزيهاي مادي در اين ضيافت بي نصيب نمي گذارد. آبي گوارا و خنك كه روح را طراوت ميدهد و دل را فرح مي بخشد و اما باطنش اين است كه به مجرد نوشيدن گفته ميشود: اللهم اجعله علما نافعا و رزقا واسعا و شفاء من كل داء و سقم
حاجي صاحب دل به محض نوشيدن آب زمزم علمي نافع طلب ميكند چون ظرف وجوديش در طواف، چنان وسعتي يافته كه پذيراي علوم و معارف الهي شده و اكنون نيز درخواست علمي بي پايان و لايتناهي دارد.
عرفا، آب را به علم تعبير كرده اند . شايد علت نوشيدن آب زمزم نيز چيزي جداي از اين معني نباشد.
فراگيري علوم الهي والاترين چيزي است كه خداي سبحان بندگان را به آن وعده داده است هرگاه اراده اكرام بنده ايي را بكند.
اولين آياتي كه ازجانب خداي سبحان برپيامبر نازل شد، فراگيري علوم الهي بود اقرا باسم ربك.
حال كه حاجي بعداز طواف و نماز طواف به نوشيدن آب زمزم دعوت ميشود به جهت آنست كه بعداز طواف، تولد فكري جديدي به او اعطا شود.
زمزم، زمزمه عشق هاجر است كه همراه جريان آب ، گوش دل را مي نوازد. چشمه ايست بهشتي كه هزاران سال قبل جوشيده و هنوز در عالم جريان دارد .
آب اين چشمه، نماد تلفيق علم و عشقي پايان ناپذير است .
زمزم ، زمزمه جوشش عشق قديمي است كه اضطراب هاجر را به آرامش مبدل ساخت و چون ما با توجه، اين آب را بنوشيم ، طعم آن آرامش را در مي يابيم .
#زمزم
#آب
#هاجر
#علوم_الهي
ادامه دارد
استاد بروجردي
كتاب جرعه ايي از بيكرانه هاي حج
كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد
پيام رسان سروش پلاس
sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi
پيام رسان بله
https://ble.im/boroojerdi
پيام رسان گپ
https://gap.im/darmahzar
پيام رسان ايتا
https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
تلگرام
@darmahzar
لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇
http://bit.ly/2WTptgK
۸ مرداد ۱۳۹۸
٢٨
#زيارت_ال_يس
شرحي عارفانه بر زيارت ال يس
"والغوث"
غوث را قطب عالم امکان گفته اند.
مولایم! یا غیاث المستغیثین ! هرکس از تو مدد خواهد به فریادش می رسی .بلند ترین فریاد برای یاری طلبیدن از تو از درون من خسته دل بر می خیزد ، به فریادم رس و دستم گیر !
مولایم!
دست به سوی دستگیره خانه تو می آویزم تا حلقه آن حریم را بفشارم.چه بیچاره اند کسانی که در سایه لطف تو زندگی میکنند واز آن غافلند.
مولایم! میدانم فریاد رسی تو تنها شامل اضطرار دنیایی من نمی شود بلکه دایره شمولش اضطرار آخرتم را نیز مرتفع می کند.
مولایم !
با جلوه نام غوثت مرا از آتش نفس اماره رها کن.اگر دستی به دعا بر نیاری نار نفسانیات، زندگیم را به آتش می کشد.
غوث را فریاد رسی و غیاث را باران پشت سرهم معنا کرده اند
مولایم!
تو فریاد رسی هستی که مدام و بی فاصله و همیشه به فریادم می رسی.
دانه های باران قابل شمارش نیستند .ای غوث عالم! فریاد رسی تو نیز از شمارش بشر خارج است.
ادامه دارد
استاد بروجردی
كتاب ال يس
كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد
پيام رسان سروش پلاس
sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi
پيام رسان بله
https://ble.im/boroojerdi
پيام رسان گپ
https://gap.im/darmahzar
پيام رسان ايتا
https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
تلگرام
@darmahzar
لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇
http://bit.ly/2WTptgK
۸ مرداد ۱۳۹۸
٤٦
#جوشن_كبير
جلوه هاي ويژه
"يا مُقيت"
اي قُوَّت دهنده
قُوُت ، چيزي است كه به انسان قُوَّت مي دهد و تنها بحث غذا نيست
قوت جبريل از مطبخ نبود
مرحوم سبزه واري مي فرمايد:
مقيت به معناي رزاق هم هست ، چون لايه هاي وجودي ما مختلف است ، قُوُتهاي مختلف به ما عطا مي شود.
قُوُت نفس با قُوُت قلب با قُوُت روح متفاوت است
قوتي كه نفس مي خورد از اماره بودن جدا مي شود و مطمئنه مي گردد و ديگر به امور سوء دستور نمي دهد.
خدا به عقل قوت مي دهد و بالاترين ادراكات نصيب عقل مي شود.
خدا به قلب قوت مي دهد و آستانه عاشقي او گسترده مي شود.
خدا به روح قوت مي دهد و شهود او مضاعف مي گردد.
خدا به همه قوت مي دهد يعني نمي شود به عقل قوت دهد اما به روح قوتي ندهد.
به همه لايه هاي وجودي او قوت مي رساند.
پس اگر در لايه هاي وجودي خود قدرت لازم را دريافت نكرديم مانع و حجابي است كه خود ايجاد كرده ايم
در جوشن در فرازي ديگر مي فرمايد: يا رازق الطفل الصغير
يا رازق شيخ الكبير
يعني قوت طفل صغير با قوت پيرمرد فرق مي كند اما همه را خدا عطا مي كند.
خدا به نيازهاي همه بندگان و لايه هاي وجودي او مطلع است .
قوتي كه خدا به ما مي دهد موجب پرواز ما مي شود نه اسكان در عالم ماده.
قوتي كه خدا مي دهد ما را از خاكدان عالم ماده خارج و سبك مي كند و فوق تصور پرواز خواهيم داشت و خستگي ناپذير خواهيم شد.
خدايا تو برهان و استدلال به عقل من داده اي اگر من استدلال صحيحي ندارم حتما قوت را بدرستي دريافت نكردم.
معناي ديگر: مقيت يعني حافظ شيء و نگهبان و رقيب انسان .
خداي سبحان با اين نام انسان را از همه آسيبهاي احتمالي حفظ مي كند و اگر ما آسيب مي بينيم چون خود را تحت پوشش اين نام قرار نداده ايم.
خدا مي بيند و حفظ مي كند مبادا از چشم خدا ساقط شويم و از توجه خاص او محروم گرديم اسقطني من عينك
خدايا ما مورد توجه تو هستيم و اگر مورد بي مهري قرار گرفته ايم بدليل اسائه ادب خود ماست و از ناحيه تو كوتاهي صورت نمي گيرد
سبحانك يا لا اله الا انت...
تو منزهي از اينكه قوت عطا نكني و طبق نيازهاي هر فرد قوت ندهي و طبق آن قوت تحولي در بنده ايجاد نشود
خدايا بواسطه وجود مقدس حضرت وليعصر مرا از آتش جهل نسبت به اين نام رها كن
#قُوُت
#قُوَّت
#نگهبان
#رقيب
#عقل
#روح
#قلب
#نفس
استاد بروجردي
كلاس شرح اسماء الهي
٩٨/٥/٧
كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد
پيام رسان سروش پلاس
sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi
پيام رسان بله
https://ble.im/boroojerdi
پيام رسان گپ
https://gap.im/darmahzar
پيام رسان ايتا
https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
تلگرام
@darmahzar
لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇
http://bit.ly/2WTptgK
۸ مرداد ۱۳۹۸
🔸آخرين تصوير از شيخ زکزاکي اللهم اشف کل مريض اللهم فک کل اسير حمد شفا فراموش نشود
۸ مرداد ۱۳۹۸
💠 فضای احسان
🔶 فضای خانواده فضای احسان و ايجاد حسن است نه اسائه و اظهار بدی.
قرآن برای تحكيم خانواده و پيشگيری از اختلافات، احسان را به عنوان راهكاری موثر ذكر میكند.
.
💠 نتیجه معامله نکردن با خداوند
🔶 اگر در نظر خودمان خیررسانی زیادی به خانوادهمان داریم اما بهره و بازتاب لازم را نمیگیریم به این جهت است که با خداوند معامله نکردیم و کار را برای خلق انجام دادهایم.
📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
⬅ برای مشاهده ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید:
http://bit.ly/2YFcK5L
۸ مرداد ۱۳۹۸
💠 امیدی به خیر او نداشته باشید
🔶 اگر کسی خیررسانی زیادی نسبت به دیگران دارد اما از خیررسانی به خانوادهاش دریغ میکند، به عبارتی نهایت تلاشش را برای تحکیم خانواده خود به کار نمیگیرد و سرمایهگذاری لازم را نمیکند در جامعه نیز کارایی لازم را ندارد و نباید امیدی به خیر او داشت .
💠 اصلاح خود در عوض اصلاح دیگران
🔶 عامل بسیاری از تزلزلها در نهاد خانواده این است که در عوض اصلاح خود قصد اصلاح دیگران را دارند.
برای تحکیم نهاد خانواده به موثر بودن نقش خودمان توجه کنیم، گمان نکنیم برای سلامت خانواده باید همه شرایط فراهم باشد و تمام اعضای خانواده سلامت لازم را داشته باشند بلکه اگر از خود شروع کنیم گامی در جهت تحکیم خانواده برداشتهایم
.
📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
⬅ برای مشاهده ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید:
http://bit.ly/2Zl0rbD
۸ مرداد ۱۳۹۸
٣
#نهضت فکر
بسم الله الرحمن الرحیم
حرکت باطنی درون فرد که نتیجه آن، رشد و هدایت و تبیین حق است ، فكر ناميده مي شود.
گاه این تفکر ، عبادت محسوب و میزانش هم بر اساس عمق فکر متفاوت است . دین به ما آموزش می دهد چه زماني باید تفکر داشته باشیم و در چه اموری باید فکر کنیم.
بعضي اوقات انسان تصور می کند فکر کرده است در حالی که فکر نیست ، وهم و خیال است .
اگر انسان فکر صحیحی داشته باشد زندگی او زندگی سالمی است هم دنیایی دارد که مطلوب اوست و هم آخرت او مطلوب خواهد بود.
در هنگام تفکر، جد و جهد خاصی لازم است تا شیطنت و وسوسه بر انسان حاکم نشود و انسان خود را به دور از امور منفی در یک فضای سالمی قرار دهد تا به مطلوب نائل شود .
"عوارض فکر نکردن "
گاهی اوقات می گوییم اگر فکر نکنیم چه می شود؟ بدون فکر وارد میدان می شوم و فقط از دیگران تقليد می کنم و خودم فکر نمی کنم .
در حاليكه در اصول دین بايد تحقیق و در فروع بايد تقلید کرد.
عوارض فکر نکردن :
"عصبانيتهاي نا بجا"
١- عصبانیت های نابجا، گاهی اوقات چون فکر نمی کنیم نه در شروع و نه درعاقبت امر شرایط را نمی پسندیم با دیگران و با خود درگیر هستیم ، ولی وقتي فکر می کنيم و امور را به طور جدی بررسی می نماييم متوجه مي شويم جایی برای این میزان عصبانیت و درگيري با خود و ديگران وجود ندارد.
اگر راه بیافتيم و امور متعددی را که سر راهمان هست ببینيم با خود و ديگران برخورد نادرست نداريم.
در واقع وقتی آدمي فکر می کند خود را در فضای راحت قرار می دهد و وقتی در امور مختلف فکر نمی کند قضاوت های نابجا و عصبانیت های نابجایی دارد .
دوازده سال قبل فردی در پیاده روی اربعین می گفت اقایی در گاری دستی نشسته و خانمی او را می برد از دور خیلی ناراحت شدم و گفتم واقعا چقدر این مرد بي ملاحظه است اما بدون فکر نظر داده بودم چون وقتی نزدیک شدم دیدم آن اقا پا ندارد و خانم چشم ندارد ، اقا روی گاری دستی نشسته خانم از آقا فرمان مي گيرد كه به كدام سمت برود.
وقتی فکر نمی کنم نسبت به آدم ها بدبين مي شوم اما وقتی فکر می کنم فوري نظر نمي دهم و در تعاریف از آدم ها، سانسور ها را پیدا می کنم، والا دائم خواهم گفت مگر آدم عاقل فلان كار و فلان کار را انجام می دهد؟ و خلاصه مرتب اعتراض و شكايت دارم.
"دخالتهاي بي جا"
٢-یکي ديگر از عوارض فکر نکردن نظریه پردازی و دخالتهاي های نابجا است . بطور مثال تا دختر ازدواج نكرده می گویند چرا ازدواج نكردي؟ حتما سخت می گیری حال که شوهر کرد مي پرسند چرا باردار نشدی؟ بعد بچه دار شد می گویند يك بچه كم است نسلت را زياد كن !حال اگر فردي بچه دار نشود یا دخترش خواستگار مناسب ندارد، فقط با یک جمله چه تنشی ایجاد كرده ايد .بايد فکر کنيد حرف و پيشنهاد شما فایده دارد یا نه ؟ حتي اگر فايده هم دارد چرا بايد سوال كنيد؟ این فرد ازدواج کند و يا بچه دار شود همه می فهمند چه نيازي به تفتيش و پرس و جو هست؟ نمی دانیم سوال و دخالت بيجا چه عوارض منفی ایجاد می کند .
پس یک عارضه منفی فکر نکردن نظریه پردازی نابجا است گفتنِ سخت می گیری و چرا چرا كردن نظریه پردازی است كه بابت همه این نظریه پردازی ها مسئول هستید. چون با روان فرد بازي كرده ايد .
مثل اينكه بگوييد چرا تصادف كردم؟ فکر نکردم و پیچیدم و فکر نکردم و تند رفتم یا ترمز کردم و ده تا ماشین به هم خورد ، اسم همه خرابكاري ها یک لحظه "فکر نکردن"، است ولی چه خانواده هایی را كه درگیر و چه مشكلاتي كه ايجاد كرده است .
"تعصب نابجا"
٣-عارضه ديگر فکر نکردن، متعصب بودن است. تعصب یک امر شیطانی است.
(عصبه پیچیدن گیاه دور چیزی است)
گاهی اوقات ما روی امر نادرستی پافشاری مي كنیم مثلا در عالم طلبگی قانونا بايد هر کتابی از ب بسم الله تا ت تمت، خوانده شود. البته خيلي عمق دارد و چیز خوبی است ولی بعضی از مباحث به هیچ عنوان مبتلا به خانم ها نیست بايد روي آن فکر کرد، در حال حاضر بحث برده داری سالبه به انتفاع موضوع است، نگویيم من تعصب دارم بايد همه متون فقهی بطور کامل خوانده شود. خوب در نهايت چه مي شود؟ من این حرف را زدم این سوال را کردم، این نظریه را دادم بعد چه خواهد شد؟
در اين مرحله فکر نكرده و روی تعصب باطلمان که شیطانی است، پافشاري و اصرار كرده ايم .
"ايراد گرفتن "
٤-عارضه دیگر فکر نکردن ، ايراد گرفتن است .
مثلا بدون فکر کردن و بدون توجه به شرايط فرد، به او اعتراض می کنيم: چرا این لباس را پوشیدی؟ چرا اين رفتار را كردي؟ چرا اين حرف را زدي؟
۸ مرداد ۱۳۹۸
شاید امروز از سفر رسیده با همین لباس است یا لباسش مشکل دار شده است یا اين لباس خاص را پوشیده تا عکس العمل شما را ببيند یا هزارتا شاید دیگر بخاطر رفتار و عملكردش كه احتمالا توجيهاتي و دلايلي بر آن مترتب است .
یا فلانی به دلايلي دیر آمد، اگر فوری ایراد بگیريم مگر قرارمان فلان ساعت نبود، روابط مكدر مي شود اما وقتی فکر کنيم خواهيم گفت: قطعا برای شما موردی پیش آمده بود که این ساعت امدید و گرنه قرار ما این ساعت بود .
وقتی ایراد نابجا می گیریم و دائم به خودمان حق اعتراض می دهیم ،سر جای غلط خود ایستاده ایم و هیچ قدمی بر نمی داریم .
خانمی چندین بار ازدواج کرد و ناموفق بود چون هر بار که ازدواج می کرد با دید مرد قبلی وارد زندگی می شد فکر نمی کرد شاید اولي به دلیل آسیب روحی فلان برخورد را داشته است اینکه بگوييم همه مردها چنینند ، سه بار این غلط تکرار مي شود.
وقتي کار ما تمام مي شود بايد ارزیابی کنيم این کار چه نقیصه ای داشته تا در دور جديد آن را تكرار نكنيم ، فکر کنيم علت شکست قبلی ما چه بوده است . همان طور که بايد فکر کنيم علت کامروایی قبلی ما چه امري بوده است. اگر علت شکست را متوجه شويم دیگر تکرارش نمی کنيم و علت کامروایی را از خداوند سبحان و حول و قوه او بدانيم .
"نقشه كشي"
٥-عارضه دیگر فکر نکردن وارد وادي نقشه كشي شدن، است . نقشه کشی با فکر دو مقوله جدا از هم هستند .
فکر، یک حرکت سالم برای رسیدن به مقصد است و نقشه کشی یک حرکتی بر محور منیت و شيطنت است.
در فکر به حقیقت مي رسید و در نقشه كشي می خواهید شما تایید و تثبیت شويد .
و يا مثلا مردي از خانواده گریز دارد، این معضلي است كه با غصه خوردن و شيطنتهاي رايج حل نمي شود بلكه بايد براي آن فكر كرد و چاره ايي انديشيد. خدایی که گفت سخرلکم مافی السماوات و مافی الارض به انسان قدرت مقابله با مشكلات را داده است و مي تواند راه عبور از مشکل را پیدا و فرافكني را ممنوع كند، خود را محاسبه مي نمايد كه آیا در من خلایی است یا اساسا این مرد عیاش است . اگر ايراد از من است که منصفانه آن، بازسازي و اصلاح رفتار خود است . این که بگویم من همه تلاشم را کردم نمی دانم چرا خيانتكار شده است ، اشتباه محض است.مگر شما ميدانيد همه كار و همه تلاش چيست ؟ آيا به همه روشهاي اصلاحي و سياستهاي بازسازي زندگي آشنا بوديد؟
این که انقدر از خود خاطر جمع هستيم ، شروع بي فكري و جهالت است ضمن اينكه شايد در بعضی از امور خیلی وارد باشيم اما آيا فخر فروشی نداشتيم؟ يا خودش و خانواده اش را تحقير نكرديم؟
ممكن است آن مرد در مقام لجبازی باشد و بحث عیش و عشرت و هوسراني در كار نباشد. پس ابتدا خود را زیر سوال ببريم، هوچیگری نکنيم ، آنچه از طریق خودمان خراب شده است از طریق خود باید آباد شود و اینها همه از طریق فکر صورت مي گيرد .
یکی از منکراتی که خیلی زیاد شده است ، چکاب مبایل همسر است. اين كار چه فايده دارد؟ به جای آن، انقدر او را تامین عاطفی و روانی و اخلاقي کرده باشید که سیر از خانه بیرون رود.
در مورد شیخ بهایی نقل شده است: به یکی از علمای اهل تسنن گفت چطور جریان شهادت حضرت زهرا را قبول ندارید؟ در فلان کتابتان نوشته شده است.سني گفت: اجازه بده فکر و تحقيق کنم.
وقتي متوجه صدق گفتار شيخ بهايي شد، گفت اشتباه كردي در چند صفحه بعد بود.(مغلطه)
بعني به جاي توجه به اصل مطلب روي شماره صفحه ايراد مي گيرد و فكر مي كند روش درستي است در صورتيكه توهم و مغلطه بوده است.
تمام اين عوارض و آسيبها به دليل فكر نكردن درست و اصولي است .
"عدم توجه به اصلاح خود"
٦-عارضه دیگر درست فکر نکردن، عدم توجه به اصلاح خود است .
فکر می کنيم ما همین هستيم که هستم ، ژنتیک است ، در حاليكه در دعای مکارم الاخلاق از خدا می خواهیم:
واستصلح بقدرتک ما فسد منی خدایا با قدرتت هرچیز فاسدی که به آن مبتلا هستم، اصلاح کن !
گاهي خدا خودش اصلاح می کند و گاهي فکر اصلاح را در دل شما می اندازد ، این فکری است که خدا به شما الهام کرده است.
وقتی فکر نمی کنم می گویم موجودی من همین است که هست به او مي گويند چرا بد زبان هستی؟ جواب مي دهد خانوادگی همین هستیم . آيا مادر تو با بد زبانی و سردی و بي اعتنايي، موفق بود ؟
در قران درخواست مي كنيم : واجعلنا للمتقین اماما خدایا ما را بگونه ايي قرار بده که همه خوبان به ما اقتدا کنند. ایا وضعیت ما چنین هست يا در سكون و نا اميدي از اصلاح، قرار داريم ؟
بنابراين یکی از عوارض فکر نکردن فرد اينست كه برای خود اصلاحات قائل نمی شود. در جهنمی است که همیشه می خواهد در آن زندگی کند و قصد خروج از آن را هم ندارد ،
الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و یتفکرون فی خلق السماوات و الارض فکر کن همه چیز قابلیت تغییر را دارد .
" بد جنسي "
۸ مرداد ۱۳۹۸
٧-از عارضه دیگر فکر نکردن، بدجنسی است ، جنس ما خراب می شود، بد خواه می شويم چون فکر کردن درست را بلد نیستيم.
فردی را می بینيم كه در زندگی خیلی موفق است . رمز موفقیت او چیست؟
از وقتش استفاده کرده است.
خوش زبان و مدیر و مدبر بوده است .
بايد ياد بگيرم كه : ره چنان رو كه رهروان رفتند
اما به جای آن بدجنس می شوم و اصلا تحمل دیدن نعمات او را ندارم .
به جای بدجنسی و اینکه دوست نداری صدای موفقیت کسی به گوشت برسد و علي الدوام از آنان ايراد بگيري ، فکر کن رمز موفقیت این موفقیت ها چه بوده است.
اگر فکر نکنیم ناخود آگاه چشم دیدن موفقیت دیگران را نداشته و برای منفوریت انها نقشه كشي مي كنیم .
"اضطراب و عدم آرامش "
٨-یک عارضه دیگر فکر نکردن، اضطراب است.
وقتی فکر نکنید ، دائما نگران هستید چون در معضلی قرار دارید و راه خروجی برایش دست و پا نمی کنید ، وقتی فکر نکنيد دائم با مشكلات مواجهيد و یک اضطراب باطنی مثل تار عنکبوت دور شما پیچیده شده است و خود را در آن اضطراب دفن کرده ايد و به هیچ عنوان حاضر به جدایی از آن نیستید .
فکر، آرامش می آورد و بی فکری، مضطرب می کند .
در روایت از پیامبر صلی الله علیه واله نقل شده است:
وَ مَنْ أَلْزَمَ نَفْسَهُ الْفِكْرَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهُ أَمْناً وَ إِيمَاناً وَ حِكْمَةً وَ إِنَّ الْفِكْرَ مَفَاتِيحُ أَقْفَالِ الْحِكْمَةِ وَ الِاعْتِبَارِ وَ إِنَّهُمَا لَيُخْرِجَانِ مِنْ قَلْبِ الْمُؤْمِنِ عَجَائِبَ الْمَنْطِقِ فِي الْحِكْمَةِ فَتُسْمَعُ لَهُ أَقْوَالٌ تَرْضَاهَا الْحُكَمَاءُ وَ يَخْضَعُ لَهَا الْعُلَمَاءُ وَ تَعْجَبُ مِنْهَا الْفُقَهَاءُ-( اعلام الدین ص 273 )
کسی که خود را ملزم به فکر کند خدا دل او را پر از آرامش و ایمان و حکمت می کند.
کسی که اهل فکر است نظرش هم حکیمانه است ولو اظهار نشده و در دلش باشد.
فکر زبان را حکیم می کند ، فکر کلید قفل حکمت و عبرت است. حکمت و عبرت، گفتارهای بسیار عجیب را از دل و زبان مومن خارج می کند.
آدمی که اهل فکر است کلامش خیلی درست است.
از آدم اهل فکر گفتاری شنیده می شود که همه افراد حکیم می پسندند و اندیشمندان مقابل گفتار او خضوع می کنند .
ابتدا ما باید خودمان را وادار به فکر کنیم نه اينكه کسی ما را وادار به فکر کند، یعنی یک وقتهایی بدون جو گیر شدن و در نبود همسر و فرزندان و دوست و آشنا ، خودم در محضر تنهايي هايم خلوت داشته و فکر کنم بعد حتما خدا به من آرامش می دهد.
هر زمان اضطراب دارید چون فکر نکرده اید ، اگر فکر کنید جایزه خدا به شما امنیت و آرامش است ، اگر فکر کنید، رای شما صائب مي شود راي درست و به واقع و مملو از اندیشه است .
فكر با عث مي شود بي مهابا حرف نزنید و گفتار نابخردانه نگوييد .
ما لقمان را به عنوان حکیم می شناسیم (لقمان سه هزار و خورده ای پیامبر را درک کرده است ) او با اندیشمندان زيادي ارتباط داشته است . (بحارالانوار ج 13 ص 424) َ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ حَقّاً أَقُولُ لَمْ يَكُنْ لُقْمَانُ نَبِيّاً وَ لَكِنَّهُ كَانَ عَبْداً كَثِيرَ التَّفَكُّرِ حَسَنَ الْيَقِينِ أَحَبَّ اللَّهَ فَأَحَبَّهُ وَ مَنَّ عَلَيْهِ بِالْحِكْمَةِ كَانَ نَائِماً نِصْفَ النَّهَارِ إِذْ جَاءَ نِدَاءٌ يَا لُقْمَانُ هَلْ لَكَ أَنْ يَجْعَلَكَ اللَّهُ خَلِيفَةً.
در روایتی پیامبر صلی الله علیه واله می فرمایند:
حرف درستی به شما می زنم لقمان هیچ وقت پیامبر نبوده است بلكه یک بنده اهل فکر بود.
وقتی ادم خیلی و درست فکر کند در مجمع خوبان حضور پیدا مي کند و فکرش او را به خوبان ربط می دهد و او را از مجامع نادرست دور می کند . این همه مقام و حکمتی که خدا به لقمان داد به واسطه مال و ثروت نبود بلكه به حسب فكرهاي والا و بلند و طولاني او بود.
يَا أَهْلَ الْإِيمَانِ وَ مَحَلَّ الْكِتْمَانِ تَفَكَّرُوا وَ تَذَكَّرُوا عِنْدَ غَفَلَةِ السَّاهِينَ. (تحف العقول ص ) امام صادق علیه السلام فرمودند:
ای اهل ایمان فکر کنید تا متوجه شوید!
وقتی یک طیف وسیعی فکر نمی کنند سعی کنید شما اهل فکر باشید .
اساسا ما متفکر ناکام نداریم. یا كاري که انجام دادید با فكر و انديشه نبوده است و شما گمان کردید فکر است یا به نتیجه رسیدید ولو نتیجه مطلوب شما نبوده است .
مَنْ تَفَكَّرَ فِي آلَاءِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وُفِّقَ.(تصنیف غرر ص 56 ) امیرالمومنین علیه السلام مي فرمايند: در فکر موفقیت است، وقتی فکر کنیم برنامه ریزی می کنیم چون فكر، حرکت است و حرکت بی برنامه ریزی و دیمی نیست ، غیرممکن است شما برنامه ریزی درستی داشته باشید در عین حال ناکام شوید .
۸ مرداد ۱۳۹۸
آیه 46 سوره مبارکه سباء قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ
اي پیامبر به مردم بگو من شما را فقط به یک چیز موعظه می کنم قیام کنید برای خدا دو نفر دو نفر یا یکی یکی ، بعد فکر کنید .
وقتی می خواهم فکر کنم ابتدا باید احساس بندگی داشته باشم ، قیام لله یعنی لباس بندگی تنم باشد و با این باور وارد عرصه فکر شوم که من بنده هستم .
وقتی باور کردم، مطمئنا فکرم زایش دارد ولی اگر فکر نمي كنيم ، در واقع قرارمان بر بندگی نیست . خیلی وقتها هرچقدر حرکت ذهنی انجام می دهم معما حل نمی شود مجهول به قوت خودش باقی است .
آیه 21 سوره مبارکه روم : وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ. یکی از نشانه های خدا این است كه از جنس خود شما برایتان زوج آفریده است که با او سکنی داشته باشید و بین شما مودت و رحمت قرار داده است این یک نشانه برای اهل فکر است نه برای همه.
به آيه توجه و فکر کنید اولا فقط زوج ظاهری منظور نظر نيست والا مجردها چه مي شود ؟ بر فرض اگر زوج ظاهری مد نظر است روی چه قسمتي از آن فکر کنم چه چيزي جای فکر دارد؟ برای رسیدن به مطلوب و حقیقت از كجا شروع كنم؟
اگر فراتر از زوج ظاهری، زوجی هست مثلا در وجود انسان بین عقل و نفس و بين عقل و قلب زوجیت است، زوجیت یعنی چه؟ چطور خدا را در این زوجیت ببينم؟ و يا روی اثر کلام فکر کنید مثلا با یک جمله آدمها به هم مَحرم می شوند جمله ای که شرع به عنوان صیغه عقد قرار داده است.
اثر کلام چیست دو آدمی را که به هم حرام بودند با یک جمله به هم محرم كرد؟ برد کلام چقدر است؟ گاهی اوقات این محرمیت صوری و ظاهری است و گاهی اوقات در عالم معنا با یک جمله، مَحرم خیلی از کمالات و کُمل می شوم.
اثر جمله چقدر است كه بین خودمان مودت ایجاد می کنیم یا خدا بین ما مودت ایجاد کرده است؟
فکر کنیم چقدر خودمان را صاحب امتیاز مودت می دانیم و چقدر خدا مودت ایجاد کرده است . انواع نشانه ها در این امر است نه یک نشانه.
در این مسئله دریایی از نشانه های خدا است كه خدا را در جای جای زندگی می بینیم .
اگر فکر کنیم همه چیز را نشان او می بینیم و او به ما نشان داده می شود در واقع از محسوسات به ماوراء راه پیدا می کنیم .
الحمدلله رب العالمین
ادامه دارد
استاد بروجردي
كلاس نهضت تفكر
٩٥/٥/١٠
كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد
پيام رسان سروش پلاس
sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi
پيام رسان بله
https://ble.im/boroojerdi
پيام رسان گپ
https://gap.im/darmahzar
پيام رسان ايتا
https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
تلگرام
@darmahzar
لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇
http://bit.ly/2WTptgK
۸ مرداد ۱۳۹۸
٢٢
#مباحث_حج
""سعي""
بعد از طواف و نماز طواف و نوشيدن آب زمزم بايد قدم در سعي نهاد فاصله ايي ميان كوه صفا و مروه.
طواف و نماز طواف به مقام فنا رسيدن است و سعي، بقاي بعد از فناست.
امام صادق فرمود:چون به صفا مي ايستي روح خود را براي ديدار او در روز موعود صفا ده و چون در مروه قرار گرفتي اوصاف خود را در ديدگاه خدا از هر زشتي پاكيزه كن . همچنين فرموده اند: و از هوسهاي خود هروله كن و از نيرو و توان خويش بيزاري بجوي
مصباح الشريعه، ص ٤٩
حاج ملاهادي سبزه واري مي گويد:
سعي، حركت ميان دو كفه سيئات و حسنات است .
صفا، نشان تصفيه روح و مَروه، رمز مُروت است .
صفا، آغاز راه و مروه پايان راه است .
صفا، عالم باطن و مروه عالم ظاهر است .
در صفا بايد اهل صفوت شوي تا برگزيده خدا گردي، و در مروه اهل مروت تا بتواني باخلق جوانمردي پيشه كني.
سعي، حركت از عالم باطن به سوي عالم ظاهر است .ابتدا بايد روح و جنبه روحاني تغذيه شود بعد جسم، مَركبي براي روح گردد.
اول صفا و بعد مروه ، اول سهم روح و سپس سهم جسم اما در هر دو حالت وصال محبوب طلب ميشود.
عبد در سعي، رفت و آمد ميكند.ازصفا به مروه ، از مروه به صفا .
در رفتن نااميد از لطف حق است و در بازگشت اميد بر او غالب مي شود. مي رود و باز مي گردد اما در هر رفت و برگشتي نگران پذيرفته نشدن حضور خويش است او يكبار خائفا فاصله اين دو كوه را طي مي كند و بار ديگر راجيا باز مي گردد.
سعي مانند طواف در قالب عدد٧ انجام مي شود.اين عدد حاكي از بي نهايتي و پايان ناپذيري دارد. ظاهرا ساعي هفت مرتبه فاصله صفا و مروه را طي مي كند اما باطنا تمام عمرش در اين خوف و رجا سپري مي شود
#سعي
#صفا
#مروه
#خوف
#رجا
#روح
#جسم
#مروت
#هروله
ادامه دارد
استاد بروجردي
كتاب جرعه ايي از بيكرانه هاي حج
كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد
پيام رسان سروش پلاس
sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi
پيام رسان بله
https://ble.im/boroojerdi
پيام رسان گپ
https://gap.im/darmahzar
پيام رسان ايتا
https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi
تلگرام
@darmahzar
لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇
http://bit.ly/2WTptgK
۹ مرداد ۱۳۹۸