eitaa logo
دشت جنون
4.9هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
2 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌺🍀🌻🍀🌺🌴 سلام ای صاحب هرصبح جمعه دلـم تنگت شــود درصبح جمعه بيا وقت سحر با هم بخوانيم دعای ندبـه ما، در صبح جمعه به سان ابر رد شد هفتهٔ پيش شـده يک بـارديگر صبح جمعه خداوندا امروز هرتاریکی را به نور هر قهری را به آشتی هر رنجی را به رحمت هر فراقی را به وصل و هر ناممکنی را ممکن بگردان الهی آمین یارب العالمین 🍀 @dashtehonoon1🌴🌺
🌴🥀💐🌼💐🥀🌴 همسرش می گفت: مدتها بعد از در رویایی شیرین او را دیدم. درون قطار با دخترم آسیه نشسته بودم. بیرون پنجره، بود که نور بر صورتش احاطه داشت. او مرا محو خود کرده است. کسی در کنارش ایستاده بود. نگاهم به او افتاد. خدا می داند چقدر از دیدنش خوشحال شدم. بود. به من اشاره کرد و با صدایی رسا گفت: ناراحت نباش، من دارم می آیم. فردای آن روز بی صبرانه منتظر تعبیر خوابم بودم. ساعت نه صبح از تهران تماس گرفتند و گفتند یک بسیجی به نام به مشهد منتقل شده که احتمال می دهیم متعلق به خانواده شما باشد. با خانواده برای شناسایی راهی معراج شدیم. گفته بودند باید او را شناسایی کنم. باورش خیلی سخت بود. پیکرش به طور کامل سوخته، استخوان هایش در هم شکسته و ترکش های متعددی بر بدنش نشسته بود. وقتی چشمم به پای چپش، که قبلا ترکش خورده بود افتاد اطمینان پیدا کردم که خودش است. بعد از دیدن پیکرش دیگه آرام و قرار نداشتم. بار دیگر در خواب به سراغم آمد و دلسوزانه گفت: چرا اینقدر ناراحتی؟ من از اینکه تو با دیدن جنازه ام اذیت شدی ناراحتم! بعد با حالتی خاص گفت: باور کن قبل از تعداد زیادی تانک عراقی را منهدم کردم و لحظه ی هیچ چیز نفهمیدم. چرا که در کنارم بود و بالای سرم نشسته بودند!" 📚کتاب وصال، صفحه ۸۵ الی ۸۶ شادی روح و 🥀 @dashtejonoon1🌴💐
دشت جنون
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #آزاده_سرافراز #علی_شمس_آبادی #قسمت_سوم تا ساعت سه شب مقاومت کردیم و برخ
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 روزهای اول در اتاقی سه در چهار حدود ۲۷ نفر بودیم که هر کدام فقط یک‌ونیم موزائیک جا داشتیم، نه خبری از آب بود و نه دستشویی و نه هیچ چیز دیگر، نمی‌دانم همان آب و غذای اندک را چطور مسموم می‌کردند که حال همه بچه‌ها بد می‌شد و به دلیل دسترسی نداشتن به سرویس بهداشتی بچه‌ها اذیت می‌شدند، فقط دو ساعت در شبانه‌روز حق هواخوری داشتیم. بعد از مدتی به شهر تکریت و اردوگاه صلاح‌الدین منتقل شدیم اما امکانات خوب نشد، هر چند در مقایسه با گذشته کمی قابل تحمل‌تر شد، در این اردوگاه حدود ۲۵۰ نفر از افسرانی که در اوایل جنگ به اسارت گرفته شده بودند، نیز حضور داشتند، ارشد ما سرهنگ وطن‌پرست بود، زمانی که می‌خواستیم برویم بیرون، مأمور عراقی می‌گفت: بنشینید و در حال نشسته سر به زیر خارج شوید تا آمار شما را بگیرم، سرهنگ وطن‌پرست محکم ایستاد و گفت یک افسر ایرانی هیچ‌گاه سرش را جلوی افسر عراقی خم نمی‌کند! آن‌ها گفتند: دستور است، باید اجرا کنید، اما هیچیک از اسرا حاضر نشدند این کار را انجام بدهند، شلاق و کابل هم اثربخش نبود و سرسختی و انسجام بچه‌ها باعث شد تا آن‌ها تسلیم شده و این قانون را بردارند، آنجا بود که فهمیدم اتحاد و یکدلی حتی در موقعی که در چنگال دشمن هم اسیر باشی، نتیجه خوبی در پی دارد. 🕊 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس شادی روح و و سلامتی رزمندگان اسلام 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🌸🌺💐🕊💐🌺🌸 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌼 بسیجی کریم اصفهانی وطن 🌺 (اسداله) 🌺 بسیجی اکبر بدیهیان 🌼 (عباسعلی) 🌼 بسیجی غلامرضا جمشیدیان 🌺 (قدمعلی) 🌺 بسیجی نصرالله رحیمی 🌼 (حسن) 🌼 بسیجی محسن سلیمیان 🌺(حسینعلی) 🌺 بسیجی مرتضی صحراگرد 🌼 (قنبرعلی) 🌼 بسیجی محمد معصومی 🌺 (تقی) 🌺 بسیجی اسداله نادر نژاد 🌼(عباس) 🌼 سرباز حسین باقری 🌺 (کرمعلی) 🌺 @dashtejonoon1💐🕊
🕊🌹🥀💐🥀🌹🕊 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌹 والامقام 🌹 شهرستان نجف آباد 🌹ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد: 🌹 بسیجی مصطفی جلیل 🌼 (اسداله) ـ 20 ساله - نجف آباد 🌺 بسیجی ابراهیم علیخانی 🌸 (اسداله) ـ 20 ساله - نجف آباد 🌷 بسیجی عباس فاضلی 🌷 ( حسن) ـ 22 ساله - نجف آباد 🌸 بسیجی غلامرضا منتظری 🌺 ( عباس) ـ 16 ساله - نجف آباد 🌼 جهادگر علی عابدینی 🌹 (احمد) ـ 20 ساله - نجف آباد 🌹 سالگرد 🌹 آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
🌺💐🌸🌹🌸💐🌺 از همه ی عزیزم و از همه ی امت رسول الله (ص) می خواهم روز به روز خود را تقویت کنند ، مبادا مویی از شما ، نظر را به خود جلب کند ، مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود ، مبادا را کنار بگذارید... همیشه الگوی خود را ، حضرت زهرا سلام الله علیها و زنان قرار دهید . http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
🍀🌺🌼💐🌼🌺🍀 مولاجانــ...!!! تنهایت گذاشتیم و در هیاهوی دنیا، صدایت را گم کردیم. حالا که به تاوان این غفلت، از زمین و زمان بلا می‌بارد، به دامان خودت پناه می‌آوریم. یاصاحبنا حضرت پدر! صدای فرزندان‌ گنهکارت به آسمان نمی‌رسد؛ پس خودت برایمان استغفار کن... «يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا، إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ» 💐 @dashtejonoon1🌺🌼