eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
841 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
4⃣ سردار شهید محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر ••• 🔹بعد از این که مدرسه را زدند، جهان‌آرا پیغام داد که: همه جمع شوند کوی بهروز! شب بود. جلوی کلاس ها توی محوطه جمـع شده بودیم. جهان‌آرا گریه می‌کرد. می‌گفـت: وعـده و وعیــد بــه مــا زیــاد دادنـد. گفتنـد توپخانه قزوین توی راه اسـت. تیـپ فـلان دارد می‌آید کمک‌تان. ولی از هیچ کدام خبری نشد. هیچ کمکی نرسید. حالا تنها نیروی مـا ایمانمان است. بعد گفت: شـما تکلیف‌تـان را انجـام داده‌ایـد. میتوانید بروید یا بمانید. اگر دلتان بـه حـال این مردم می‌سوزد، بمانید و بایستید کنارشان. وظیفه ما ایستادن تا آخرین لحظه است. با تمام شدن حرف هـای جهـان‌آرا، عـده ای گفتند: هر کس برود، نامرد است. فرق جهان‌آرا با بقیه این بـود کـه مـا را آزاد می‌گذاشت. برای همین حرف‌هایش اثر داشت. 🔸 از ســاعت یــک بعـد از ظهـر مرتـب پیغــام مــی‌دادنـد کــه: کــسی تــوی شــهر نمانـد؛ می‌خواهیم همه جـای خرمـشهر را بمبـاران کنیم. ما بـه ایـن حـرف هـا محـل نمـی‌گذاشـتیم. خرمشهر، شهرمان بود، نمیتـوانـیم از آن دل بکنیم. زیر پل بودیم و جایمـان هـم امن بود. گفتیم: حتـی اگـر همـه جـا را هـم بزنند ما در امانیم. ساعت چهار یا پنج چند هواپیما پیدا شدند و شهر را زدند البته نه سمتی را که مـا بـودیم. بمباران تمام شد و کم کم شب از راه رسـید. حوالی ساعت ده دیگر ارتباطمان با همـه جـا قطع بود. با خودم گفتم: سری به شـهر بـزنم ببینم چه خبر است. گــشتی تــوی شــهر زدم و بعـد رفـتم مقـر جهان‌آرا؛ خلوتش کرده بودند. جهان‌آرا از من پرسید: فقط تو مانده ای؟ گفتم: نه، هنوز بچه‌ها هستند زیر پل! گفت: مگه نگفتم تخلیه کنید! گفتم: ما نمی‌توانیم. شما بروید! چشم هایش پر از اشک شد. تا آن موقع گریه اش را ندیده بود. ••• https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاد و خاطره شهید سید رسول ذهبی همرزم سردار هور سرلشکر شهید علی هاشمی در قرارگاه سری نصرت گرامی باد https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مولا جان ... روز جمعه است بیا حال مرا بهتر ڪن فڪر دلواپسیِ قلب من مضطر ڪن این روز جمعه اگرمقصد تو ڪرببلاست نزد ارباب دعایی به من نوڪر ڪن ... اللهم عجل لولیک الفرج https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
‍ ‍ 🍃💥🍃💥🍃💥🍃 🔸دو رکعت عشق 🔻درون باغچه منزلشان چند بوته گل بود، هرگاه خواهرش قصد چیدن آنها را داشت ممانعت می کرد و می گفت "به این گلها خوب نگاه کنید، اینها نشانه کوچکی از عظمت بهشت است، اگر می خواهید به بهشت برسید باید به نماز بهاء بدهید". او ساجد عارف "شهید جواد زیوداری " بود که در مورخه 62/12/11 اقامه عشق بست و جاودان شد. بنیادشهید انقلاب اسلامی اندیمشک خادم الشهدا "عبدالامیر شیخ نجدی" حماسه جنوب، شهدا https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
4⃣ سردار شهید محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر ••• 🔹یادداشت می‌کرد. صحنه خیلی دردناکی بود. بچه‌ها می‌خواستند شلیک کنند، گفتم: ما که رفتنی هستیم، حداقل بگذارید چند تا از آنها را بزنیم، بعد بمیـریم. تانک‌هـا همـه طـرف رامی زدند و پیش می‌آمدند. با رسیدن آنهـا بـه فاصله صد و پنجاه متری دسـتور آتـش دادم. چهار آرپی جـی داشـتیم، بـا بلنـد شـدن از گودال، اولین تانک را بچه‌ها زدنـد. دومـی در حال عقب نشینی بود کـه بـه دیـوار یکـی از منازل بندر برخـورد کـرد. جیـپ فرمانـدهی پشت سر، به طرف بلوار دنده عقب گرفت، بـا مشاهده عقب نشینی تانک، بلند شـدم و داد زدم: االله اکبر، االله اکبـر،...✊ حملـه کنیـد؛ کـه دشمن پا به فرار گذاشته بود...» ••• https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🏴 شهادت دردانه رسول الله حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد. 🍂
▪️پدر شهید مدافع حرم به فرزند شهیدش پیوست. 📿شادی روحشان
4⃣ سردار شهید محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر ••• 🔹دشمن تا قسمت راه‌آهن خرمـشهر پیـشروی کرده بود. بچه‌ها اطراف اسـتادیوم و خیابـانی که به سـوی راه‌آهـن مـی‌رود، سـازماندهی و پخش شدند. برخی در کوچه‌ها و برخـی هـم در جوی‌های اطراف خیابان موضـع گرفتنـد. یـک بـسیجی چهـارده سـاله، بـه نـام بهنـام محمدی، مأمور شد برود ببینـد چنـد تانـک دارند می‌آیند به سمت ما. او اسلحه‌اش را داد دست بچه‌ها و رفـت. هنـوز مـدت زیـادی از رفتنش نگذشته بود که آمد. گفت: چهـار تـا تانک توی فلکه است. بچه‌ها از طریق جـوی‌هـای اطـراف خیابـان، سینه‌خیز رفتنـد بـه طـرف میـدان راه‌آهـن. تقریباً تا ۱۰متری تانک‌ها جلو رفتند. هوا بـه شـدت گـرم بـود. بچـه‌هـا لبـاسهایـشان را درآوردند. چهار قبضه آرپیجی بیشتر نداشتیم و با همان چهار تا، چهار تانک‌ها را هدف قرار دادنـد. دشـمن کـه انتظـار ایـن مقاومـتی را نداشت، مجبور به عقب نشینی شد. سه چهار تانک دیگر در حوالی خیابان مولـوی منهـدم شد. با عقب نشینی دشمن، بچه‌ها بـا تفنـگ ژ۳ به دنبالـشان افتادنـد و آنهـا را چنـدین کیلومتر به عقب راندند. این درگیری تا عـصر ادامه داشت. بچه‌ها خوشحال و شادمان از این پیروزی که بدون هرگونه تلفات جانی به دست آمده بود، به مقر سـپاه رفتنـد. روز سـختی را گذرانـده بودند؛ خسته و کوفته شده بودند، بـه هـمین خاطر هم خیلی زود خوابیدند. ••• https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یعنی چشم بینا و بصیر بر کلامی که شود از حضرت ما منجلی عشق یعنی داریم که نامش حیدری ست ذکر او بر هر لبی ، نامش شده اللهم احفظ قائدنا الخامنه ای🙏 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
4⃣ سردار شهید محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر ••• 🔹شب رفتم سـتاد جنـگ بـرای سرکـشی. حدود ده و نیم بود که خبر دادنـد: بیـا، مقـر سپاه را با توپ زدند! با عجله سوار ماشین شدم و رفـتم بـه طـرف مقر. مقر تاریک بـود و سـاکت. هرچـه سـر و صدا کردم، کسی پاسـخم را نـداد. وارد مقـر شدم و در تاریکی جز بوی شدید باروت، چیز دیگری حس نکردم. سریع برگشتم و از داخل ماشین چراغ قوه برداشتم. این بار وقتـی وارد سـالن شـدم، از آنچـه مـیدیـدم سـرجایم خشکم زد؛ بچه‌هایی که تا هیمن چند ساعت قبل مقابل عراقیهـا ایـستادند و آنـان را بـه عقب راندند، اینجا و آنجای سالن تکه پـاره افتاده بودند و سوخته بودند. ••• https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
سردار سرفراز سپاه اسلام، شهيد والامقام مرتضی(ايرج) ری شهری در سال ۵۹ عضويت نهاد مقدس سپاه درآمد تا به همراه سبزپوشان پاسدار بهتر بتواند از انقلاب اسلامی حفاظت و حراست نمايد. ❣وی از جمله پيشکسوتان جهاد و شهادت در جبهه های نور بود که با شروع تجاوز دشمن به ميهن عزيزمان، بلادرنگ به جبهه شتافت و در «گروه بلالی» که متشکل از بچه های اهواز بود در دفاع از «شهر عاشقان شهادت» سوسنگرد و آزاد سازی آن مشارکت فعال داشت. ❣شهيد ری شهری پس از آزاد سازی سوسنگرد، در عمليات های مختلف اين منطقه از جمله امام مهدی(عج)، امام علی (ع)، شهيد مدنی و شهيد چمران که بمنظور انهدام نيروهای دشمن و آزادی بخشهايی از ميهن عزيزمان صورت پذيرفت در مسئوليت های مختلف از جمله شناسايی مواضع دشمن جهت انجام عمليات رزمندگان که يک اقدام مهم و بسيار برجسته به شمار می رفت، فعاليتی بسيار برجسته و خستگی ناپذير داشت. ❣ ری شهری با تشکيل تيپ بيت المقدس به اين تيپ رفته و با عهده دار شدن فرماندهی گردان خط شکن، در عمليات بيت المقدس شرکت و در آزاد سازی خرمشهر نقش بسزايی داشت. در عمليات والفجر مقدماتی بعنوان فرمانده گردان صف از لشگر ولی عصر(عج) تلاشهای وافری نمود. وی عملياتهای ظفرمند رزمندگان اسلام منجمله بدر، خيبر، کربلای 4 و 5 و آزاد سازی فاو در کنار ساير رزمندگان نقش بسيار موثری در موفقيت ها و پيروزی های درخشان لشگر ۷ حضرت وليعصر(عج) بويژه در فرماندهی گردانهای صف و ايثار داشت و اين افتخار بزرگ را پيدا نمود. ❣شهید ری شهری در عمليات کربلای ۵ شيميايی گرديد و به دفعات تا مرز شهادت پيش رفت اما سعادت و افتخار شهادت و پيوستن به دوستان شهيدش مقدر نگردید. شهيد بزرگوار و عزيزمان که طی ۲۴ سال دردها و مشکلات ناشی از جراحات شيميايی و ترکش ها را تحمل کرده بود و بارها روانه بيمارستان گرديد و بستری شد. ❣سرانجام در اولين ساعات بامداد پنج شنبه يکم مهر ماه ۸۹ همزمان با هفته دفاع مقدس جسم رنجور و نحيف او پس از سالها مقاومت، تاب تحمل در برابر آلام و جراحتها را بر نياورد و روح بلندش که چندين دهه بی صبرانه و عاشقانه منتظر پيوستن به ارواح مقدس سالار شهيدان(ع) و دوستان شهيدش بود، از کالبد جسم رها و در رضوان الهی جای گرفت. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
❣ ..وی پس از دوران دفاع مقدس در مسئوليت‌ها و ماموريت‌های مختلف سازندگی کشور از طرف قرارگاه بازسازی خاتم الانبياء (ص) سپاه، اقدامات بسيار موثری را از خود برجای گذاشت. از لحاظ اخلاقی چهره‌ای جذاب داشت و روابط خود را با ديگران و بويژه افراد زيرمجموعه بر پايه برادری بنيان می گذاشت. ❣ری شهری پس از دوران دفاع مقدس و در ادامه راه دوستان شهيدش، در مقاطع و صحنه های مختلف در دفاع از نظام و ولايت امر مسلمين سر از پای نشناخته و همت جدی خود را در اين مهم بکار می گرفت. ❣اطاعت از ولايت فقيه را همواره دراولويت برنامه ها و فعاليت های خود داشت و همواره هر توصيه و يا دستوری از معظم له را بدون کوچکترين دغدغه و حرفی پذيرا بوده و به آن عمل می کرد. در راهپيمايی‌هت و ممناسبت های مختلف سياسی و مذهبی مشارکتی فعال و بموقع داشته و شرکت در نماز جمعه بهمراه خانواده در هر هفته جزو برنامه های وی بود، چنانچه به«مرد نماز جمعه» مشهور شده بود. ❣در انجام احکام و وظايف شرعی و مستحبات بسيار مقيد بوده بطوريکه علی رغم حضورش در جبهه بعضی مواقع در ماه رمضان جهت روزه گرفتن به شهر آمده و با خواندن نماز ظهر به جبهه مراجعت می نمود. در رعايت و صرفه جويی در اموال بيت المال زبانزد دوستان و همکاران خود و اهل احتياط و حساسيت زياد در استفاده از آن بود. روحش مطهرش، همراه سیدالشهدا علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
پیام خوانندگان محترم ✍ برادر کلاه کج: سلام جهت اطلاع دوستان، شهید ایرج ری شهری مدتی در قرارگاه نصرت در واحد طرح عملیات مشغول خدمت بود، انسان بسیار دوست داشتنی، شوخ طبع و خونگرم و در کار خود مسلط بود، چون دیدم در رزومه ایشان نامی از خدمات ایشان درقرارگاه نصرت برده نشد ضرورت دارد دوستانی که این مطالب را نوشتند اضافه می‌کردند، خدمات شهید در مسایل شناسایی ونظامی در قرارگاه نصرت مورد توجه فرمانده قرارگاه و مسئولین مستقیم ایشان بعنوان یک نیروی پرتلاش و زبده در تصمیم گیری طراحی عملیات و مناطق شناسایی شده از اهمیت خاصی برخوردار بود، حیف است که در نوشتن تاریخ جنگ این محسنات و ویژگیهای برجسته افراد گفته نشود، البته دوستانی که با ایشان کار میکردند باید بعنوان یک تکلیف به این زوایا بپردازند. روحش شاد ویادش گرامیباد🌹 ❣
4⃣ سردار شهید محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر ••• 🔹بچه‌ها را صدا زدم و با کمک آنهـا اجـساد و زخمی‌ها را گذاشتیم توی آمبولانس و بردیم به بیمارستان. کلافه بودم. سوار ماشین شـدم و حرکـت کــردم بــه طــرف مــسجد جــامع. همینطور کـه در تـاریکی مـی‌رفـتم، دیـدم کسی در خیابان سرگردان میرود. ماشـین را نگه داشتم و پیاده شدم رفتم طرفش؛ یکی از سرگروه‌ها بود.حالت دیوانه‌ها و مجنـونهـا را داشت. مرا کـه دیـد، آمـد طـرفم؛ پریـد بـه آغوشـم و زار زار گریـه کـرد. گفـت: بچـه‌هـا رفتند محمد! هیچ چیز نمانده دیگر! آرامـش کـردم و گفـتم: نـه، ناراحـت نبـاش! بچه‌ها جای بدی نرفتند. این راه ما و راه امام ماست. برو خودت را برای فـردا صـبح آمـاده کن! امیدوارم که خدا از ما راضی باشد. ••• https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸🍂🍂🌺🍂🍂🔹 🌷شهيد محمودرضا زعفراني مؤذن و فرزند مسجد 🔻محمودرضا زعفراني به سال ۱۳۳۶ در اهواز در خانواده ای متدين تولد يافت. از همان اوایل كودكی به اذان گفتن علاقه عجيبی داشت و در هر مسجد و هر كجا نماز تشكيل می شد موذن بود و هميشه در مسجد حضور داشت انگار كه فرزند مسجد بود. به روحانيون علاقه وافری از خود نشان ميداد و هر جا يك روحانی می ديد عشق و شوری در قلبش بوجود می آمد. پس از گذراندن دوران تحصيلي ابتدائی و دبيرستان مدتی را به فراگيری علوم ديني صرف كرد؛ به اسلام و مطالعه كتابهای مذهبی و فراگيری قرآن چنان علاقه نشان می‌داد كه هر جا مجلس ديني تشكيل می شد در آن حضور داشت. به هنر نقاشی مهارت خاصی داشت بطوريكه با يكبار ديدن كسی تصويرش را عيناً‌ به صورت طبيعی ترسيم می‌كرد. هوش سرشاری داشت به قسمی كه دركلاس درس با توضيح آموزگار درس را فرا می گرفت و نياز مجدد به مطالعه نداشت. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸🍂🍂🌺🍂🍂🔹 👇 🔻خيلي بردبار و صبور بود و تمام سختي ها را با خونسردي تمام پشت سر مي گذاشت. ايمان و اخلاق خوش در وجودش آشكار بود. او قبل از انقلاب به خدمت نظام وظيفه رفت و در بخش زرهي مسئول تانك در فرمانداري نظامي بود و در همان دوران خفقان دست از تبليغ اسلام برنداشت و هر روز قسمتي از تانك را از كار مي انداخت و چندين تانك را با اين روش از صحنه خيابانها به تعميرگاه مي فرستاد تا جائي كه مشكوك شدند و به او اعتراض شده بود كه چرا هميشه تانك شما خراب مي شود؟ سپس به هنگام فرمان امام مبني بر ترك ارتش تانك را رها كرده و با اسلحه خود به ميان مردم مي شتابد و همراه پدرش از اهواز خارج شده و در هفت تپه مخفي مي شود. او با اسلحه اش مامور حفاظت هفت تپه از شر اشرار شاه و بختيار مي گردد. او گفته بود اگر براي دستگيريم بيايند تا آخرين فشنگم با آنان خواهم جنگيد. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸🍂🍂🌺🍂🍂🔹 👇 🔻در زمانيكه مسئول تانك بود با وجود اينكه مورد هجوم و پرتاب سنگ مردم قرارمي گرفت حتي يك تير بطرف مردم شليك نكرد و به دوستانش در ارتش گفته بود انقلاب اسلامي پيروزمي شود بيائيد به مردم بپيونديد. پس از انقلاب به فرمان امام مبني بر حضور در پادگانها به لشکر 92 زرهي اهواز مراجعه كرد و هنگامي كه آيت الله خامنه اي براي بازديد به آنجا رفته بود مورد تجليل قرار گرفت. پس از اتمام نظام وظيفه براي خدمت به اسلام وارد كميته شد و پس از آن مدتي را در بسيج و سپس به عضويت سپاه درآمد. او با اينكه در ارتش مي توانست خدمت كند و از حقوق خوبي برخوردار بود و حتي با وجود اينكه قبل از آمدن به سپاه در دانشكده افسري پذيرفته شده بود احساس مي كردكه براي حفظ دستآوردهاي انقلاب بايد در سپاه باشد. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸🍂🍂🌺🍂🍂🔹 👇 🔻وي به هنگام جنگ تحميلي بارها در اهواز با تيربار به قلب دشمن حمله كرده و باعث تعجب دوستانش شده بود و از شهامتش همين بس كه كوچكترين ترسي در دلش نبود؛ گلوله هاي خمپاره اش چنان به هدف مي خورد كه همه را متعجب مي كرد پس از اينكه پدرش به قم منتقل شد. وی بعد طی کردن دوره16 سپاه به گردان بلالی اهواز پیوست ودر جبهه آبادان حضور يافت و پس از رشادتها و حماسه هايي كه از خود گذاشت در يك نبردي سخت پس از فتح تپه هاي ميدان تير آبادان و خنثي كردن ضد حمله در26/2/60 در اثر اصابت گلوله توپ دشمن كافر به جمع كاروان شهدا پيوست. اين شهيد عزيز به هنگام شهادت تشنه بود و با لبي تشنه به ديدار مولايش حسين(ع) شتافت. از شهيد محمورضا زعفراني فقط يك دست و يك پا بجا ماند و همرزمانش را داغدار ساخت. روحش شاد و يادش گرامي باد. منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم روح امام شهدا و شهدا صلوات 🌷 https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1