#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
ای شمع امید من که سوسو داری
در سینه ز درد و غم هیاهو داری
یک دست گرفتهای به پهلو زهرا
یک دست به روی زخم بازو داری
✍ #سیدهاشم_وفایی
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
ای گل که ز چشم روزگار افتادی
با ضرب لگد ز شاخسار افتادی
من دست خدایم و تویی بازویم
بازوی علی! چرا ز کار افتادی
✍ مرحوم #سیدرضا_مؤید
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#زبان_حال_حضرت_زهرا_س
من بودم و باب «هل اتی» را بستند
امكان رسيدن به خدا را بستند
ای كاش بميرم كه خجالت زدهام
من بودم و دست مرتضی را بستند
✍ #جواد_حيدری
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_شهادت
او در دل شعله بود و بیواهمه ماند
خواند از علی و میان آن همهمه ماند
دنیا همهدم رنگ عوض کرد ولی
او فاطمه بود و تا ابد فاطمه ماند
::
تشییع تو بود و آسمان، مرثیهخوان
بر خاک تو شُست مرتضی دست از جان
قبر تو ز چشم خاکیان پنهان ماند
آنگونه که ماند، اسم اعظم پنهان
✍ #میلاد_عرفان_پور
↳ @dobeity_robaey
#فاطمیه
گره وا میکند از کار شیعه، گریه بر مادر
مگیر از ما خدایا روضهی امّ ابیها را
✍ #علی_مقدم
↳ @dobeity_robaey
#امیرالمومنین_ع_مدح
#حضرت_زهرا_س_مدح
الهي اي فلک ديگر نگردی
اگر دور سر حيدر نگردی
الهی ای نَفَس بی ياد زهرا
اگر رفتی به سينه برنگردی
✍ #شهرام_شکیبا
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#زبان_حال_امام_حسن_مجتبی_ع
دارایی من برابرم خورد زمین
انگار تمام باورم خورد زمین
رفتم سپر بلا شوم اما حیف
قدم نرسید... مادرم خورد زمین
✍ #احسان_نرگسی
↳ @dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
ای فاطمه را شمیم! کی میآیی؟
جانبخشتر از نسیم! کی میآیی؟
«یَابنَ الشُّهُبِ الثاقِبَه» کی میتابی؟
«یَابنَ النَّبَإِ العَظیم» کی میآیی؟
✍ #محمدجواد_غفورزاده
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#دوبیتی_پیوسته
کسیکه درد سوزانده دلش را
غریبه ریخت برهم منزلش را
بیا ای دل برای گریه امشب
بخوانیم اعتراف قاتلش را؛
معاویه نبودی چهخبر بود!
سر بیعت حکومت درخطر بود!
از اینسو کوه هیزم جمع میشد
از آنسو فاطمه در پشت در بود
اراذل این شرایط را که دیدند
بهسمت خانهی حیدر دویدند
نصیحتهای زهرا را شنیدند
ولیکن خانه را آتش کشیدند
نفس میزد، صدایش را شنیدم
علی را در اُحُد یکباره دیدم
هزارانکینه در دل داشتم من
زدم با پا به در، نعره کشیدم!
غرور چشم حیدر را شکستم
چنان محکم زدم در را شکستم
در خانه ز لولا تا جدا شد
زدم، پهلوی کوثر را شکستم
در افتاد و زمین افتاد زهرا...!
علی میزد فقط فریاد: زهرا...!
همینکه ناله زد: فضّه خذینی!
همه گفتند که، جان داد زهرا...!
یکی آتش به کل باغ میزد
یکی بر قلب زینب داغ میزد
میان آن شلوغیها مغیره
بهدست فاطمه شلاق میزد
کشیدم هرطرف شیرخدا را
زدم در آن میانه بچهها را
تن زهرا به زیر دستوپا بود
علی انداخت بر رویش عبا را
✍ #سیدپوریا_هاشمی
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
روزی که عدو به فاطمه راه گرفت
از سیلی او مدینه را آه گرفت
برخیز علی نمازِ آیات بخوان
هم زلزله شد به کوچه، هم ماه گرفت
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
↳ @dobeity_robaey
10.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#طلیعه_فاطمیه
اگر صاحب عزای فاطمیه
بیاید با لوای فاطمیه
چه میگوییم اگر از ما بپرسد
چه کردی تو برای فاطمیه
✍ #سیدمجتبی_شجاع
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
تا شب به مسیر صبحدم راه گرفت
سرتاسر صحنِ سینه را آه گرفت
دستی _که شکسته باد_ آمد بالا
"خورشید" میانِ کوچه ناگاه گرفت
✍ #ابراهیم_سنائی
↳ @dobeity_robaey