هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_خمینی_ره_مدح
دل از دمِ عارفانهاش میلرزید
جان از نَفَس ترانهاش میلرزید
آن پیر که چون کوه مقاوم میبود
با یاد حسین شانهاش میلرزید
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @hosseinieh_net
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
جن و بشر، حور و ملک گویند امشب با علی
دامادیات، دامادیات، بادا مبارک یا علی
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @dobeity_robaey
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
ریزد چو باران از سما، آیات رحمت بر زمین
در مجلس دامادیِ مولا امیرالمؤمنین
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
عدو خنجر به قلب پاره میزد
غمت آتش به سنگ خاره میزد
به چشم خویش دیدم جان بابا
که از فرق تو خون فواره میزد
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @dobeity_robaey
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
روز محشر که همه گریانند
اشکریزان حسن خندانند
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @dobeity_robaey
#جعفر_طیار_ع
#حمزه_سیدالشهدا_ع
آنروز که روز غربت حیدر بود
خون بر جگر دختر پیغمبر بود
یارانِ علی به یک دگر میگفتند
ایکاش که زنده حمزه و جعفر بود
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
زهرا همهجا یاور و غمخوار علی است
با پهلوی بشکسته طرفدار علی است
هر دست که حامی ولایت نشود
دستی که نبی بوسه زند یار علی است
گلخانهی وحی طعمهی آذر شد
گل رفت ز دست و غنچهاش پرپر شد
شد حرمت صدیقهی کبری پامال
یک آیه جدا ز سورهی کوثر شد
از شعلهی نار، گل به احمد دادند
بر بانوی وحی، تحفه بیحد دادند
ضرب لگد و غلاف تیغ و سیلی
اجریست که بر آل محمد دادند
از هر طرفی که رهسپر میگشتم
پیش ضربات او سپر میگشتم
همراهم اگر نبود در کوچه حسن
تا خانهی خود چگونه بر میگشتم
کی بود گمان به فتنه دامن بزنند؟
آتش به سرای حی ذوالمن بزنند
ای اهل مدینه! از شما میپرسم
کی دیده سه نامرد به یک زن بزنند؟
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
از هر طرفی که رهسپر میگشتم
پیش ضربات او سپر میگشتم
همراهم اگر نبود در کوچه حسن
تا خانهی خود چگونه بر میگشتم
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
گل من چون تو را در گل بپوشم
ز هجران تو خون دل بنوشم
در ایام جوانی قسمتم شد...
که تابوت تو را گیرم به دوشم!...
دعایی زیر لب دارم شبانه
تو آمینگوی ای ماه یگانه
الهی هیچ مظلومی نبیند
عزیزش را به زیر تازیانه
بیا با هم نماز شب بخوانیم
دعای دل به تاب و تب بخوانیم
کتاب قصّهی غمهای خود را
نهان از دیدهی زینب بخوانیم
به خاک افتاده جسم اطهرش بود
به روی دامن فضّه سرش بود
میان آن همه رنج و غم و درد
به فکر غصّههای شوهرش بود
غمت برده ز دل تاب و توانم
تو رفتی من چرا بـاید بمانم
گلویم آنچنان از گریه بسته
که نتوان بهر تو قرآن بخوانم
چرا بال و پر ما را شکستی ؟
نهال بی بر ما را شکستی
الهی بشکند قنفذ دو دستت
که دست مادر ما را شکستی
نگاه نور عینت آتشم زد
تماشای حسینت آتشم زد
تنت را در کفن پیچیدم آن شب
سکوت زینبینات آتشم زد
فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
به طفلی رخت ماتم در برم کرد
الهی بشکند دست مغیره
که در این آستان بیمادرم کرد
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @hosseinieh_net
↳ @dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
امشب ز صدهزار شب قدر، بهتر است
قُنداقهی حسین، به دست پیمبر است
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @dobeity_robaey
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
خدا امشب ولیّش را ولی داد
جمالی منجلی، نوری جَلی داد
حسین بن علی! چشم تو روشن
که امشب بَر تو ذات حق، "علی" داد
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @dobeity_robaey
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اکبر_ع_مدح
اکبر که رخش جلال سرمد دارد
این آینه زیبایی احمد دارد
چون اوست شبیه مصطفی دیدارش
پاداش زیارت محمد دارد
ماهی که ز آفتاب روشنتر بود
لب تشنۀ آب و تشنۀ باور بود
میرفت و دل از حسین میبُرد که او
پیغمبر کربلا، علی اکبر بود
✍ #غلامرضا_سازگار
↳ @dobeity_robaey