eitaa logo
نوشته های یک طلبه
331 دنبال‌کننده
594 عکس
157 ویدیو
7 فایل
آتیش های بزرگ از جرقه های کوچیک به وجود میان🔥 یادداشت‌ها🌱داستان‌ها🍀دلنوشته‌ها🌿خاطرات🍁انتقادات☘️ پیرو مکتب استاد علی‌صفایی❤️ 📝در عرصه داستان‌نویسی دانش‌آموخته از اساتید: سرشار✨️ سالاری🧨 جعفری🎆 مخدومی🏅 ✍️محمد مهدی پیری✍️ @Mohmmadmahdipiri
مشاهده در ایتا
دانلود
کی میگه مردم رای نمیدن!!
کی میگه مردم رای نمیدن!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀چه کسی قراره رأی بده؟!🤔 💤هیچکی رأی نمیده... 💚ازسرباز قاسم سلیمانی: «جامعه ای اصلاح می‌شود که افراد صالح برآن حاکم شوند». 😎مــــدافع حــــرم هســــتم ســـــلاح مــن رأی اســت☝🏻 هزار فانوس| پاسخ به شایعات و شبهات🌱 ╭───── • ◆ • ─────╮ ‌(ᵕ≀ ̠ᵕ )@hezarfanos ⃟ٜٜ ╰───── • ◆ • ─────╯
رای یه کاغذه اما مهم😊 بنداز توی صندوق و تمام زیاد خودت رو اذیت نکن! بسپار به خدا😊
نوشته های یک طلبه
رای یه کاغذه اما مهم😊 بنداز توی صندوق و تمام زیاد خودت رو اذیت نکن! بسپار به خدا😊
از حدود سی نفری که کاندیدا شدن! همشون دغدغه دارند؛ وگرنه کاندیدا نمی شدند؛ همشون میخوان برای اردکان کاری انجام بدن😁
البته ‌که همه خوب اند😁 ولی خوب تر هم هست😉
نوشته های یک طلبه
کی میگه مردم رای نمیدن!! #تا_پای_جان_برای_ایران
کسی آشنا نداره در رسانه استان، عکس ها توی شبکه یزد و شبکه انتخابات اردکان پخش بشه؟ اگر صدایی دارید بهشون برسونید 🙃
مبصر پشت میز، منتظر بود کسی خطایی کند تا اسمش را در لیست بدها بنویسد. بچه ها ساکت بودند. معلم هنوز نیامده بود؛ امین سکوت مرگ بار کلاس را شکست. شروع کرد روی میز تنبک زدن! مبصر چشم غره ای رفت؛ و اخم کنان گفت: مرگ! امین که شروع ‌کرده بود یکی دیگر زحمت ترانه سرایی را کشید؛ مبصر هم که دید اوضاع در حال بدتر شدن است دست به کار شد؛ ادامه دارد...
نوشته های یک طلبه
#طنز_های_مدرسه #قسمت_اول مبصر پشت میز، منتظر بود کسی خطایی کند تا اسمش را در لیست بدها بنویسد. بچه ه
مبصر با صدای بلند گفت: معلم اگه قرار بود بیاد تا حالا باید سر و کلش پیدا می‌شد؛ پس نمیاد؛دوستان بزنید و بخوانید، آزادید کلاس به آن آرامی تبدیل شد به مجالس عروسی؛ یکی می‌خواند. یکی روی میز میزد. یکی دست می زد. یکی با اندامش حرکات موزون انجام می‌داد. یکی کفش هایش را توی دستش کرده بود و بهم میزد؛ انگار مست شده بودند همه! البته این مستی خیلی کوتاه بود. ادامه دارد...
داستان جدید رو از دست ندید😁
اگه هنوز به نتیجه نرسیدی به کی رای بدی 👆👆👆 این دوتا کلیپ خیلی کمک میکنه✅
خواب که نیستی😁 بلند شو یه رای بده بیا✅
ما که رای دادیم 😉 جانمونی
ما به این دست یک جان بدهکاریم...😔🌹
از قشنگی های انتخابات ✌🏻🇮🇷
نوشته های یک طلبه
#طنز_های_مدرسه #قسمت_دوم مبصر با صدای بلند گفت: معلم اگه قرار بود بیاد تا حالا باید سر و کلش پیدا م
کنار من در بود؛ کلاس مشغول جشن و پایکوبی بود. سایه ای را حس کردم، توجهی نکردم و به سوت زدن ادامه دادم؛ ناگهان در کاملا باز شد. آقای شیری بود. چشمش قرمز شده بود رگ شقيقه اش زده بود بیرون! لبش را می جوید؛ بچه ها که روی صندلی نشسته بودند سرشان را در کتاب هایشان کردند انگار نه انگار که اتفاقی افتاده؛ افرادی که وسط کلاس بودند مانده بودند چه خاکی به سر بريزند؛ حسن گفت:آقا همش تقصیر مبصر بود! آقای شیر با صدای بلند گفت:همه پای دفتر! مدرسه اومدید یا طولیه! ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نمونه‌ای از کلیپ‌های دعوت مردم آمریکا برای شرکت در انتخابات ▪️یک رأی هم مهم است و من رای میدهم.