eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
1.1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
در رفاقت رسم ما جان دادن است♥️ هر قدم را صد قدم پس دادن است♥️ هرکه بر ما تب کند جان می دهیم♥️ ناز او را هرچه باشد می خریم♥️
سردارآسمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مازنده به انیم که ارام نگیریم موجیم که اسودگی ما عدم ماست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛^^ ________________________ پنجشنبھ‌۴دی‌ساعت۸شب‌ازشبکھ۳ سیمامستندی پخش میشود. درمحضرمقام‌معظم‌رهبری‌حفظه‌اللھ ‌کھ‌جواب‌خیلی‌ازشبهات وسوالات‌جامعه‌دادھ‌خواهدشد. اطلاع‌رسانےبفرمایید تاملت‌شریف‌ایران‌حتماببینند. تکرار: جمعھ‌۵دی‌ساعت۲۱شبکھ‌افق شنبھ۶دی‌ساعت۲۰شبکھ‌مستند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️🍃 لا تعشقنی بعينك ، ربما تجد أجمل منی... إعشقني بقلبك فالقلوب لا تتشابه أبداً... با چشمانت عاشقم نشو ممکن است زیباتر از من پیدا کنی با قلبت عاشقم شو چون قلب‌ها هيچ شباهتی ندارند...
سلام دوستان رمان بعدی ضحی در راهه منتظر باشید 🙏
♡﷽♡ ♥️ ✍بہ قلمِ 🍃 شنبه ی قرار آخر هم چشم به هم زدنی از راه رسید با حوصله یک پارچ شربت آبلیموی خنک درست کردم که ظهر چله تابستون میچسبید لیوانها رو از شربت خنک پر کردم و روی میز گذاشتم: خب بخورید که به پایان بحث نزدیک میشویم! کتایون لبخند کجش رو که امضای صورتش بود دوباره روی لب نشوند: ببینیم و تعریف کنیم! دفتر کوچکم رو باز کردم و با نگاه گذرایی شروع کردم: بسم الله الرحمن الرحیم جزء 25 سوره فتح آیه _صبر کن‌ سوره محمد آیه 22 یه سوال اینطوری که شما میگید جهاد یک نعمته پس چرا از خانم‌ها دریغ شده و از این بقول شما نعمت بزرگ محروم ان؟ کی گفته خانمها از جهاد محرومن جهاد کاملا فراگیره قبلا گفتم کلی ابعاد داره خانمها فقط از جهاد نظامی معاف هستن نه محروم هم به خاطر اینکه خانم‌ها روحیه شون طور دیگه ای طراحی شده و هم این که اصلاً اساساً بهش نیازی ندارن یعنی خانم‌ها با امکاناتی که براشون طراحی شده به همون اندازه که جهاد نظامی میتونه آدم رو نزدیک کنه به خدا با تربیت انسان به خدا نزدیک میشن با کاری که به ظاهر راحت‌تره و خطر جانی نداره اما اینقدر مهم و موثره که دوشادوش مجاهدین میتونن رشد کنن یعنی پیامبر میگه بهشت زیر پای مادره در حالی که یک مجاهد با ریختن اولین قطره خونش بهشت بهش واجب میشه! ضمنا قبلا هم گفتم بعد فرهنگی ماجرا به خانومها واگذار شده نمیشه که همه بجنگن یکی باید صحبت کنه گفتمان بسازه تفکرات مکتب رو به دیگران منتقل کنه با قلم با زبان با رسانه اینا عمدتا کار خانم هاست حالا بعداً مثال هاش رو میزنم پس خانومها از جهاد محروم نیستن چون همه اینها جهاده فقط جهاد نظامی بهشون واجب نیست نه که نمیتونن اگر علاقه و نیازش باشه انجام میدن مگه ما مامور و افسر زن نداریم؟! سوره فتح آیه ۲۴ خدا می‌فرماید خیلی وقت‌ها از جنگ جلوگیری می‌کنم به خاطر جلوگیری از تلفات غیرنظامی و انسان های بی گناهی که ممکنه بی دلیل کشته بشن برای اسلام خیلی مهمه محاسبه سود و زیان نمیکنه در مورد جون انسان ها مثل بعضی ها که داعیه حقوق بشر و دفاع از بشر و نجات بشر رو دارن و بعد میگن فلان اتفاق درد زایمان خاورمیانه جدیده* فلان اتفاق هزینه آزادی بشره* و به راحتی آدمهای بیگناه رو می‌کشن ولی در اسلام چنین چیزی وجود نداره هیچکس قربانی به دست آوردن حتی صلح نباید بشه سوره حجرات آیه ۹ انگار ما ابزار خدا در برقراری صلح در جهانیم هر چیزی به بهبود اوضاع بشر مربوط بشه به مسلمون ها هم مربوط میشه مسلمونی و بی تفاوتی با هم جمع نمیشه البته اگر درست نگاه کنی انسانیت و بی تفاوتی با هم یکجا جمع نمیشه پس درخواست عجیبی هم نیست کاملا فطریه! این میشه زندگی مسئولانه و مفید و به درد بخور که تو هم خودت احساس خوبی داری هم دیگران رو کمک میکنی آیه ۱۰ تک تک این کلمات انقلابی هستن برای خودشون تو اون شرایط الان این موضوعات برای همه ما جا افتاده ولی ۱۴۰۰ سال پیش با اون ساختار عشیره ای تک تک این کلمات یک خطر بالقوه است و واقعاً زدن این حرف ها جرات میخواد! یعنی چی که یکی هم عشیره تو نیست ولی برادرته! یا یکی هم عشیره ی توئه ولی برادرت نیست! و ارجحیت نداره چون مسلمان نیست و مشرکه مگه میشه؟ بدتر از اون منِ عرب با فارس ها و ترکها برادر باشم؟ مگه میشه! آیه ۱۳ نفی نژادپرستی معیار سنجش انسانها تقواست و تقوا هم چیزیه که همه میتونن کسب کنن چیزی نیست که از قبل داده شده باشه عدالت محض سوره ق آیه ۳۸ خدا آسمانها و زمین را آفرید و خسته نشد! اینم جواب توراته باز* که میگه خدا تو شیش روز کائنات رو خلق کرد و روز هفتم استراحت کرد! جزء بیست و هفتم سوره ذاریات آیه ۴۷ به گسترش مستمر آسمان ها اشاره می کنه به اینکه دائم جهان در حال بزرگ شدنه چیزی که الان در نظریات هم مطرح میشه قسم های سوره طور خیلی قشنگن! سوره نجم هم سوره به لحاظ قرائت خیلی زیباست* اگر خواستید بشنوید بگید براتون بفرستمش آیه ۱۱ و ۱۲ "قلب پاک او هرگز درباره آنچه دید دروغ نگفت آیا با او درباره آنچه دیده مجادله می‌کنید؟" خیلی این کلام زیباست توضیحی نمیشه درموردش داد! آیه ۳۹ انسان چیزی جز سعی و تلاش و دست آورد خودش نیست ببینید چقدر زیباست اصلاً به ویژگی های ابتدایی مثل نژاد و زیبایی و قدرت بدنی و اون چیزهایی که خودش داده و انسان براش زحمتی نکشیده اشاره نمیکنه تکیه بر دستاوردها داره نه داشته های مادی سوره الرحمن آیه ۳۳ اگر می توانید از مرزهای آسمان بگذرید به همون باور کابالا اشاره میکنه که میخوان برن تو آسمون درخت حیات رو فتح کنن دقت کنید توی آیه ۳۳! از اینجور نظمهای ریاضی تو قرآن فراوونه فقط باید پدیده ها رو بشناسی تا ببینیشون آیه ۶۰ می فرماید اگر توی انسان به من نیکی و احسان کنی جواب احسان جز احسان نیست! و منم به تو احسان میکنم! خدایا مگه من میتونم به تو احسان کنم؟ چه کاری از من برمیاد مقابل تو؟ چرا منو میکُشی با لطفت!
چندبار عمیق نفس کشیدم و بعد ادامه دادم: سوره حدید آیه 25 میفرماید پیامبر فرستادیم که مردم قیام به قسط کنند یعنی اینطور نیست که وقتی پیغمبر میان مردم بهش نگاه کنن که همه مشکلات رو خودش با معجزه حل کنه مدل خدا تلاش و تعاونه خدا مثل مربیا به ما تیم ورک میده خودش وایمیسه بالا سرمون راهنمایی میکنه و کمک میکنه که ما کارکردن رو یاد بگیریم و رشد کنیم خصوصا کار جمعی! ۲۳ نوری که انسان باهاش راه بره و گناهانش بخشیده بشه! یعنی یه جورایی چراغ مسیرت باشه این چه نوریه؟ خیلی جالبه ماجرای نور توی قرآن آیه نور سوره نور رو یادتونه؟ اونم خیلی عجیب بود توضیح میدم حالا... جزء بیست و هشتم سوره حشر آیات اول در مورد همون توطئه یهود شمال مدینه در قضیه جنگ احزابه که منجر به جنگ خیبر شد ما اجازه حمله به خانه کسی رو نداریم ولی اجازه اینکه کسی از احکام ما سوء استفاده کنه رو هم بهش نمی دیم احکام باید بازدارندگی داشته باشن وگرنه جان و مال و ناموس مسلمانان در امان نیست دینی که نتونه امتش رو با قوانین حمایت کنه به چه درد میخوره هر کسی بیاد جنگ راه بندازه این همه آدم رو تو خطر بندازه بعد به راحتی پناه بگیره بگه من نبودم کار به من نداشته باشید بعدم به ریش ما بخنده که از قوانین ما علیه خودمون استفاده کرده؟ یهود بعد از فتنه ای که کرد رفت توی قلعه پنهان شد و گفت ما کاره ای نبودیم و خیال کرد چون در قانون اسلام حمله به خانه های مردم مجاز نیست در امانه اما خدا اینبار در ماجرای خیبر* فتوای جدید میده که استثنائا در این مورد میتونید وارد قلعه شون بشید چون بقول قرآن "فتنه از کشتار بدتر است" این منطق قرآنه قضیه خیبر برای اسلام حیثیتی بود واقعاً کلافه کرده بودن مثل کسی که هی انگلک میکنه میگه من نبودم یهود هم هی فتنه مبنداخت هی قایم میشد! اگر این شر از سر امت دفع نمی‌شد فتنه‌ها کماکان ادامه داشت جنگ های جدیدی راه مینداختن دست بردار نبودن بالاخره یه جوری باید قال این قضیه کنده میشد صلاحدید خدا برای یهود ترک وطن و آوارگی بود به خاطر کارهایی که می کردن این مخفیانه موش دووندن توی همه چی عادتشونه همون قضیه اخراج شون از انگلستان گویای احوالشون هست حالا هم که دوباره یک عده رو از سرزمینشون نفی بلد کردن که یه مملکت جعلی هزار ملت درست کنن وقتی وعده خدا برسه دوباره آوارگی نصیبشون میشه! آیه ۱۴ میگه یهود همیشه به دیوار و دژ احتیاج دارن تا پشتش بجنگن توان جنگ رودررو ندارن الان هم همینطوره دور خودشون دیوار می کشن! بعد هم میگه بین خودشون خوب میجنگن خوب مانور برگزار می‌کنن ولی فقط کافیه جنگی در بگیره جنگ ۳۳ روزه ۲۲ روزه ده روزه 2 روزه الان که دیگه شده چند ساعته خدا خیلی خوب تحلیل میکنه اینا رو! سوره ممتحنه آیه ۱۲ فکر میکنم اینجا اولین بار در تاریخه که کسی با زنها بیعت میکنه و عهد میبنده سوره صف آیه 4 آیه شاخصیه بنیان مرصوص... بنده هایی هستن که در دفاع از دین خداومثل کوه محکمن! خدا میگه اینها رو من دوست دارم فقط هم مبارزه نظامی مدنظر نیست در همه وجوه اما واقعیت اینه که گام اول مبارزه همینه اگر امنیتی برای امت وجود نداشته باشه و در این حوزه نتونی از خودت دفاع کنی دیگه موجودیتی نخواهی داشت که بخوای توی حوزه های فرهنگی و اقتصادی و اینها اظهار نظر کنی پس خیلی مهمه سوره جمعه آیه ۹ و ۱۰ ؛ نماز جمعه در اسلام یک مراسم عبادی عقیدتی سیاسی هفتگیه که توش مسلمانها هفته به هفته به لحاظ سیاسی در جامعه به روز می شن چون خطبه سیاسی خونده میشه و از تمام وقایع مطلع می‌شن اولین تفکری که انسان‌ها رو وارد حوزه سیاست و مشارکت در امور اجتماعی کرد و همه انسان‌ها رو در همه سطوح دغدغه‌مند کرد نسبت به امور اجتماعی و سیاسی قطعاً اسلامه مکتبی که بخواد صرفا حکومت کنه ترجیح میده مردم رو وارد این مسائل نکنه خود نماز جمعه و به طور کلی نماز جماعت هم زیبایی‌های خاص خودشو داره نماد وحدت انسجام همدلی و مشارکته و صورت زیبایی هم داره نمیدونم تصویر نماز جماعت رو تابحال دیدید یا نه حس خیلی خوبی رو منتقل میکنه حضور در اون صفوف مثل پرنده ای که با دسته پرواز میکنه! سوره طلاق آیه ۱۰ میخواد بگه میتونی همسر پیغمبر باشی و جهنمی باشی مثل همسر نوح میتونی زن فرعون باشی و بهشتی باشی! مثل آسیه اصلا خدا عمداً این شاخص‌ها رو خلق می کنه و بعد مثال میزنه که حجت رو تمام کنه و ثابت کنه هیچ چیز مانع هدایت یا کفر بشر نمیشه الا تصمیم خودش و عقل خودش و هیچ قرابتی ملاک ایمان نیست جز عمل و بعد برای مومنان، کل مومنان، آسیه رو به عنوان یک شخص مثال میزنه به عنوان یک الگو این جایگاه یک زن دراسلامه که میتونه الگو باشه بدون اینکه پیغمبر یا امام باشه! جزء بیست و نهم سوره قلم یکی از زیباترین قسم های قرآن آیه اول همین سوره ست که قسم به قلم و نگارش و کتابت و علمه هیچ مکتب تاریخی دیگه ای تا این اندازه به علم ارج و ارزش نمی گذاره
قشنگ ترش اینه که این قسم رو اونقدر بزرگ میدونه که برای اثبات این که پیامبرش مجنون نیست به کار میبره! آیه ۴ هم خیلی قشنگه نمیگه تو خوش اخلاقی میگه چه خلق و منش بزرگی داری! ستایش خیلی جالبیه سوره نوح آیه ۱۳ خیلی تکان دهنده ست خداوند می فرماید شما چه تونه دیگه برای خدا وقار هم قائل نیستید؟! هر کاری به ذهنتون میرسه می کنید اصلا نمی فهمید من دارم می بینمتون؟! واقعا اعتراض عجیبیه! سوره مزمل آیه 1 تا 5 مزمل خطاب به پیامبر میفرماید ای جامه به خود پیچیده برخیز! میدونم حرفت رو نمی‌پذیرن بهت سخت میگذره ولی سخت تر از اینش هم توی راهه کلی حرف هست که باید بهشون بزنی که براشون نا آشناست کار سختت هنوز مونده! واقعاً سخت ترین کار دنیا رو پیامبر انجام داده حرف جدید زدن کلا سخته تغییر ایجاد کردن همیشه سخته ولی توی اون ساختار اونهمه تغییر فرهنگی واقعا بزرگترین معجزه ست! ۲۳ سال زمان گذاشت ولی بالاخره موفق شد اون جامعه رو زیر و رو کنه! نه فقط اون جامعه رو بلکه تاریخ رو به قبل و بعد از خودش تقسیم کرد حالا در برابر این همه سختی که گفتم، نسخه شفابخشی که خدا به پیامبر میده چیه؟ نماز شب! ببین دیگه چه فرمولیه! خب این الان در اختیار ماست میتونیم استفاده کنیم! یعنی چیزی رو که به پیامبرش داد برای بقیه هم استفاده ازش مقدوره! یادته بهت گفتم با نماز شب خوش میگذرونم؟ تجربتا میگم که واقعا یه معجزه ست واقعا رمز شبه... سوره قیامت آیه ۲ سوگند میخوره به وجدان بیدار! قسم های قران خیلی قشنگن آیه ۳۷ واقعاً هم آدم وقتی به این فکر می کنه که خدا از دو تا سلول یه همچین آناتومی ساخته میشه واقعاً میمونه! سوره انسان آیه ۳ بی نهایت زیباست! آیه ۵ تا ۲۲ با سند صحیح از روایات فریقین* در شأن نزول برای اهل بیت پیامبر نازل شده جزء ۳۰ سوره نباء آیه ۲ خبر بزرگ چیه؟ ژانت_قیامت؟ _ میگه توی قیامت از هم سوال می کنن _ توی قیامت یه خبر بزرگ هست؟ _ آره حالا میگم چیه در مجموع قسم های سوره های جزء سی خیلی زیباست هم متن اصلی هم ترجمه ش سوره عبس رو ببینید ببینید این آیات چقدر قشنگ از حقوق و ارزش‌های انسانی دفاع می کنن سوره بروج آیه ۴ تا ۱۰ داستان اصحاب اخدوده* یه تعداد مسیحی که توسط پادشاه نجران به تحریک یهودی‌ها در یک دره جمع شدن و سوزانده شدن خدا اینجا به خونخواهی از این گروه مسیحی میگه مرگ بر اصحاب اخدود کسانی که آتش رو در اون دره فراهم کردن و انسانهای پاک رو به جرم یکتاپرستی و مسیحیت سوزوندن خدا خونخواه مومنین و مظلومین در تمام طول تاریخه حالا با فرض شما برای این پیامبر این قضیه چه اهمیتی باید داشته باشه که یکسری مسیحی چند صد سال قبل کشته شدن که بخواد خونخواهی کنه؟! سوره بلد آیه ۱۱ به یک گردنه شاره میکنه که توی قیامت همه باید ازش عبور کنن بعد خدا میگه میدونی اون گردنه چیه؟ آزاد کردن یه برده یا غذا دادن به یه گرسنه یه یتیم از خویشاوندان یا یه مستمند خاک نشین! آیه خیلی قشنگیه سوره ضحی... کتایون لبخندی زد: آها اتفاقا میخواستم همینو بگم پس اسم تو یه سوره از قرآنه؟ _آره _خب حالا به چه معناست؟! _《به معنای آفتاب سر ظهر وقتی که آفتاب و نور و روشنایی کامل میشه و همه جای زمین روشنه و هیچ چیز پنهان نیست و سایه تولید نمیشه و همه چیز دقیق دیده میشه هم این پدیده زمینی رو به شکل زیبایی توصیف میکنه و هم اشاره به زمان خاصی که در زمین عدالت و حق کاملا جاری بشه هم داره》 سوره شرح آیه ۵ و ۶ میفرماید یقیناً با سختی آسانی هست! همراه هم این اشاره به همون فرصت امتحان داره و استفاده درست و زاویه دید که می تونه هر تهدیدی رو به فرصت تبدیل کنه نگاه ما اینه که اصلا تهدید ها و سختی ها بیشتر از فراخی فرصت رشد داره معمولا اختراعات حاصل تنگنا و چالش بوده
سوره تکاثر آیه ۱ و ۲ اعراب عشیره گرا رو مخاطب قرار میده و میفرماید این طلب زیادی نفرات کردن شما رو کشته! تا جایی که به قبر شمردن افتادید که ببینید کدوم قبیله پرجمعیت‌ترید! حالا با منطق شما چرا این پیامبر انقدر خودشون رو نقد میکنه مثل اینکه خودشم عربه اصلا چه سودی براش داره؟ سوره کوثر کوتاه ترین سوره قرآنه که در اون خداوند بزرگترین برکت به نام کوثر رو به پیامبر وعده میده صحبت سر یه مولود دختره دختری که خیر کثیری برای پیامبر به دنبال داره! در جایی که دختر داشتن اصلا ارزش نیست بلکه سرافکندگی میاره ژانت_ قضیه چیه؟ _پیامبر هر فرزند پسری که براشون متولد می شد بعد از یه مدت فوت می شد با مریضی با اتفاق آخرین فرزند پسرش رو که در دفن میکنه و بر می‌گرده یکی از سران مشرکین به نام عاص بن وائل که خودش ۱۹ تا پسر داشت به پیغمبر طعنه میزنه میگه تو ابتری و نسل و دنباله نداری! پیامبر خیلی دلش میشکنه و بعد این آیه نازل می‌شه به پیامبر وعده داده میشه که قراره فرزندی به تو بدم که کثرت نصیبت بشه و اون فرزند حضرت زهرا بود که دختر بود با وجودی که تو اون جامعه باور اینه که با پسر فقط نسل ادامه پیدا می کنه ولی خدا تعمدا برای شکستن این سنت یک دختر به پیامبرش می ده و میگه من میخوام به واسطه ی یک دختر نسل تو رو کثیر کنم و واقعا هم نسل پیامبر کثیر میشه خب اگه حرفی نیست دیگه به نظرم باید بگیم صدق الله العلی العظیم! زیر لب صلواتی فرستادم و گفتم: خب... تموم شد حالا وقت نظر دادنه چطور بود؟ ژانت کمی پیشونیش رو خاروند: به نظرم به همین راحتی نشه اظهار نظر کرد یا حتی رد کرد کتایون فوری گفت: _ولی تو که هنوز بحث رو تموم نکردی کلی آیه رو مسکوت گذاشتی گفتی بعدا توضیح میدم فکر نکن اونا رو یادمون رفته باید توضیح بدی _اون که حتما برای اینکه جواب تمام اون سوالات یکجا داده بشه باید آخرین مبحث رو هم شرح بدم که در واقع کلیدیه که تمام اصول و منطق این مکتب و فلسفه و چیستی هستی رو به طور درست جانمایی میکنه ما خیلی مفصله به نظرم بمونه برای فردا کتایون فوری گفت: مگه یادت رفته من فردا بلیط دارم؟ باید برم کالیفرنیا یه هفته هم نیستم! _آها! راست میگی خب پس تو برو و برگرد بعدش... خندیدم: بعدشم امتحانای من شروع میشه تا... نگاهی به تقویم گوشیم انداختم: تا شنبه دهم آگست همونروز به نظرم خوبه از جام بلند شدم تا چای نپتون حاضر کنم: راستی کتایون بالاخره با مامانت به کجا رسیدی؟ با بابات حرف زدی برای ایران رفتن؟ اصلا میبینیش؟ _اونکه اصلا! نمیتونم برای ایران رفتن بهونه ای بیارم اگر بگم میفهمه پیداش کردم! اگرم بخوام برم نباید بهش بگم دلیل هم نداره که بگم ولی... اخه خودمم آمادگیشو ندارم خیلی سختمه الانم چند روزیه حرف نزدیم با هم! _وا چرا؟ _قهریم مثلا! میگه تو احساس نداری دلت نمیخواد منو خواهرتو ببینی! _به نطر من که راست میگه! الان یعنی باهات قهره؟ _آره دیگه نمیدونم چکار کنم نه دوست دارم پیش قدم بشم نه اون کوتاه میاد اصلا شرایط منو درک نمیکنه ولی به نظر من که تو اونو درک نمیکنی! اصلا متوجه شرایطش نیستی! متوجه دلتنگی هاش نیستی فقط به فکر خودتی یه توصیه میکنم جدی بگیر اشتباه منو تکرار نکن نذار قهر طولانی بشه رابطه تون خراب میشه! اونوقت سخت بشه آواربرداری کرد! اخم کم رنگی کردم چی گفتم! سینی رو روی میز گذاشتم و نشستم مقابل نگاه گنگ کتایون چند ثانیه چشمهاش رو ریز کرد و بعد گفت: تو... تو یه چیزی لعنتی چطور اینهمه وقت یادم رفت! تو ام که اصلا به روی خودت نیوردی! ژانت هم متعجب گفت: راست میگه واقعا که... قرار بود ماجرای خودتو برامون تعریف کنی! _اولا من قولی بهتون ندادم! ثانیا وقتی تعریف کردن گذشته ی آدما جالبه که قابل افتخار باشه گذشته من حال خودمو هم بهم میزنه چه برسه بقیه چه اصراریه آخه... کتایون فنجونش رو از تو سینی برداشت: یه جوری حرف میزنی حالا انگار چی هست! از گذشته ی من و ژانت که ناراحت کننده تر نیست! _گذشته ی تو و ژانت بیشتر جبر بود اما مال من... بیشتر اختیار! _حالا مهم نیس دیگه نمیتونی قصر در بری یالا بگو ببینم چی به چی بود! واضح بود که دست از سرم برنخواهند داشت! من هم به ناچار فنجونم رو یک نفس سر کشیدم تا زودتر از موعد نامه اعمالم رو بگیرم و از رو مقابل اذهان قرائت کنم: _ما خانواده مذهبی ای هستیم توی یه محله ی سنتی و مذهبی خونه ما در واقع یه حیاط با دو تا ساختمون بزرگه که اولش یه ساختمون بوده و بعدها بینش تیغه کشیدن و تغییرات دادن از وقتی که من یادم میاد با خانواده عموم یه جا زندگی کردیم تو همون خونه من و داداشم رضا دو قلوییم و مامانم یکه زا بود ولی عمو و زن عمو که از پدر و مادر من بزرگترن دو تا پسر و یه دختر دارن! رضوان و احسان و سبحان... من از بچگی آدم کنجکاوی بودم خیلی سوال داشتم اونقدر که اطرافیان حوصله شون سر میرفت درباره همه چیز...
بزرگتر هم که شدم توی مدرسه دوستای جدید نگاه های جدید و کلی سوال جدید... نمیگم اگر سوالاتم رو میپرسیدم کسی جواب نمیداد یا نمیدونست ولی من روم نمیشد بپرسم فکر میکردم اگر بپرسم به درونیاتم پی ببرن و فکر کنن بچه بی اعتقادی هستم مقصر خودم بودم که اجازه دادم اینهمه سوال بی جواب توی ذهنم شکل بگیره و کم کم به این فرض برسه که واقعا جوابی براش وجود نداره رضوان زودتر از همه متوجه تغییرات فکری من شد خیلی باهم بحث میکردیم ولی من سوالای سختی میپرسیدم که اونم کم سن و سال بود و جوابش رو نمیدونست سعی میکرد بره و برام پیداش کنه ولی سوالا تو ذهن من خیلی سریعتر از سرعت جستجوی اون شکل میگرفت! ایتا @dokhtaranzeinabi00