eitaa logo
『 دختࢪاݩ زینبـے 』
968 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
430 فایل
بسم‌تعالے^^ [شھدآ،مآروبه‌اون‌خلوتتون‌راهےبدین!💔:) ـ خاک‌پاۍنوکراۍمادر! مجنـون‌شده.. عاشق‌اهل‌بیت¡ ‌سایبرۍکانال↯ @sayberi_313 پشت‌جبهہ↯ @jebhe00 متحدمونہ️‌↯ @Nokar759 @Banoyi_dameshgh @mim_mobtalaa کپے! ‌صلوات‌براآقامون‌ ودعابراۍبنده‌حقیر
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ تلنگرانه راز هایت را به دو نفر بگو ... و در تنگنا به دو چیز تکیه کن... و در دنیا مراقب دو چیز باش... و از دو چیز نترس که به دست خداست... و و به یک چیز هیچ وقت خیانت نکن.. یا رَفیقَ من لا رَفیقَ لَه تا وقتی نگاه خدا به سوی توست از روی گرداندن دیگران غمگین مباش...
پدر عزیزتر جـــانم روزت مبارک!✨ سایه ات مستدام سایه ی سر.. :)🕊
|💛| روزِ حساب کتاب که برسه.. بعضی از گناهات رو که بهت نشون میدن، می‌بینی براشون استغفار نکردی، اصلاً یادت نبوده ! امّا زیر هر گناهت یه استغفار نوشته شده..! اونجاست که تازه میفهمی یکے به جان توبه کرده...💗 یکی که حواسش بهت بوده🌸 یه دلسوز.. یکی مثل مهدی 💚
📝 الله 🔹 : امامزاده، خواهر علی بن موسی الرضا، دختر موسی کاظم 🔹 : فاطمه معصومه 🔹 : ۱ ذی القعده سال ۱۷۳ هجری قمری 🔹 : مدینه 🔹 : ۱۰ ربیع‌الثانی سال ۲۰۱ هجری قمری 🔹 : شهر قم کشور ایران 🔹 : موسی کاظم 🔹 : نجمه خاتون 🔹 : ۲۸ سال
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین 🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خطرات فرمانده 👈قسمت3⃣👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹 این اواخر مادر جهاد خیلی دعا می کرد که به چیزی که خودش دوست دارد و از مادرش دعا برای آن را می خواهد برسد، یعنی طوری شهید شود که قدر و ارزشش بالا برود و به محضر پدرش مشرفش کند. 🌹 وقتی خبر شهادت را به مادرش دادند ، گفت:« " ناراحت نیستم ، خوشحال هم هستم که پسرم به چیزی که می خواست رسید" 🌹 🌹 پیش از شهادت فرزندم هر روز به جا می آوردم و دعا می کردم که خداوند در راه خودش را روزی فرزندم کند و او را سربلند و در بلند ترین مرتبه قرار دهد.🌹 🌹امام خمینی (ره) فرمود خیر در اختیار خداوند است، زمانی که فرزندم را شنیدم افتخار کردم.🌹 🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘ 💐 پیش از شهادت حاج عماد ، زندگی یک زندگی بود. مدام از مکانی به مکان دیگر برای زندگی جا به جا میشدند. ❤️ ❤️ در روز های پایانی زندگیش به من می گفت:« که بسیار از شهادت پدرش ناراحت است و هنوز نتوانسته است که آن واقعه را فراموش کند، ناراحتی اش به خاطر این نبود که را از دست داده ، بلکه به این خاطر که پس از نتوانسته الگویی کامل چون او برای خود پیدا کند.
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خاطرات فرمانده 👈قسمت4⃣👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹 یک روز ( پدر جهاد) به من گفت:« "حاجی یادت هست یک روز به من گفتید امام زمان (عج الله تعالی فرجه) هرجا که باشند می خوانند ؛ بنده از نظر قلبی به نماز اول وقت التزام گرفتم. ❣ ❣ پسر من به دنیا آمده است، یکی از برادران را پیدا کنید که اول وقت او تا به حال ترک نشده است ، در گوش او بگوید" ؛ یکی از برادران پاسدار ایرانی را برای این کار معرفی کردم،که بعد ها آن برادر هم شد. ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿 💐 سال ۸۸ در لبنان، برای بار دوم او را دیدم، پشت لبهایش سبز شده بود ، قدی کشیده بود برای خودش. خیلی معروف نبود. خیال میکردیم همه اهل محل و خیابان او را بشناسند و... ولی نمیدانم چه حسی بود که یواش میرفت و یواش می آمد. خانه های ساده با دیواری با چند عکس از ، ، و پایش عکس کوچکی از . دو بار مهمان خانه شان بودم. تعریف کرد از کار ، از درس ، از زندگی . کسی نمیدانست ، فکر می کرد یک مرد #۴۰ساله دارد حرف میزند. ☘🌿☘🌿☘🌿☘🌿 🌸بخشی از سخنرانی❤️ ❤️ 🌸 سخنی با و صاحب العصر و زمان ، روح من و همگان فدای خاک پایشان باد، ای سید و ای مولای ما ، نزد خدای متعال بده که ما تا آخرین نفس در ایستادیم و بزرگترین آرزوی ما در این راه پر از قربانی و فیض و سرور اینست که خود و ارواحمان را این خط مقدس سازیم ؛ در زیر پرچم حزب الله و با چتر پیروزی خدا متعال.
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین 🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خطرات فرمانده 👈قسمت10👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹 این اواخر مادر جهاد خیلی دعا می کرد که به چیزی که خودش دوست دارد و از مادرش دعا برای آن را می خواهد برسد، یعنی طوری شهید شود که قدر و ارزشش بالا برود و به محضر پدرش مشرفش کند. 🌹 وقتی خبر شهادت را به مادرش دادند ، گفت:« " ناراحت نیستم ، خوشحال هم هستم که پسرم به چیزی که می خواست رسید" 🌹 🌹 پیش از شهادت فرزندم هر روز به جا می آوردم و دعا می کردم که خداوند در راه خودش را روزی فرزندم کند و او را سربلند و در بلند ترین مرتبه قرار دهد.🌹 🌹امام خمینی (ره) فرمود خیر در اختیار خداوند است، زمانی که فرزندم را شنیدم افتخار کردم.🌹 🌿☘🌿☘🌿☘🌿☘ 💐 پیش از شهادت حاج عماد ، زندگی یک زندگی بود. مدام از مکانی به مکان دیگر برای زندگی جا به جا میشدند. ❤️ ❤️ در روز های پایانی زندگیش به من می گفت:« که بسیار از شهادت پدرش ناراحت است و هنوز نتوانسته است که آن واقعه را فراموش کند، ناراحتی اش به خاطر این نبود که را از دست داده ، بلکه به این خاطر که پس از نتوانسته الگویی کامل چون او برای خود پیدا کند. 💐 💐
🕊بسم رب الشهدا و صدیقین🕊 ❤️ ❤️ زندگینامه و خاطرات فرمانده 👈قسمت1⃣1⃣👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌹سال ۹۱ اجلاس جوانان و بیداری اسلامی.جوانان زیادی بودند، یکی از یکی بهتر ، ولی یک خواهر و برادر توجه همه را جلب کرده بودند. دل در دل نداشت برای دیدار ، صبح دیدار در صف اول بود و نگاه میکرد و پس از سخنرانی هم نزدیک ایشان رفت و گپی زدند و گونه. ☘🌸☘🌸☘🌸 ❣شرایط نبرد نظامی در لبنان بسیار سخت است ، نیروها حتما باید در جبهه مخفی قرار بگیرند ، تا تلفات کمتری داشته باشند. به قدری که شاهد بودم نیروها حالشان به هم میخورد ولی منطقه را ترک نمی کردند. حقیقتا زندگی افرادی که در مناطق امنیتی کار می کنند به مراتب سخت تر از آن هایی است که در مناطق عادی فعالیت دارند، کسی نباید آن ها را بشناسد و همواره در یک حفره به فعالیت خودشان بپردازند . آن روز ها نوجوان بود ، واقعا چطور میشود یک نوجوان ۱۵ ساله در این شرایط سخت بایستد. بدون شک این روحیات معنوی و الهی در این راستا مثمرثمر بوده است. ☘🌸☘🌸☘🌸 ❣ میتوانست با نام بزرگ پدر خود زندگی کند، هرطور میخواهد رفتار کند و هرکاری که میخواهد انجام دهد ، اما مقاومت را آویزه گوش ، هدف اول و آخر خود قرار داد. می گفت:« همیشه افسوس میخوردم چون گاهی پدرم را چند ماه ندیده بودم و در اماکن عمومی او را ملاقات میکردم ، ولی مثل همه پدر و پسر ها، جرأت نزدیک شدن و در آغوش کشیدن او را نداشتم ، مبادا این مسئله منجر به شناخته شدنش توسط جاسوسان شود. 🙏برای شادی روح فرمانده👈 فاتحه ای را تقدیم بفرمایید 👉 💐 ☑️
-درزندگےحضرت‌فاطمه‌سلام‌الله‌علیها، عبارات‌محبت‌آمیز‌و‌احترام‌آمیز‌به‌ علی‌علیه‌السلام‌بسیاراست؛ ایشان‌درعبارتی‌خطاب‌به‌همسرشان درمقام‌اظهارمحبت‌میفرماید: «روحی‌لروحک‌الفداء ونفسی‌لنفسک الوقاء» یعنے : «روح من فدای روح تو باد و جان من سپر بلای جان تو باشد.» امیرمؤمنان علیه‌السلام درباره صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها : «هرگاه به او مینگریستم، همه‌ی ناراحتی‌ها و غم‌هایم برطرف میشد». | 📚-بحارالانوار