eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
452 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت دهم از #روایت_ایران. روایتی که می‌خواهد قدری بیش‌تر از #دیاکو تصویرسازی کند و هنر او و
| 4️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 در کنار مردی زندگی می‌کرد، دیاکو نام؛ ساکن یکی از روستاهای همان حوالی. شاید نزدیک ؛ شاید نزدیک ؛ شاید قدری به کردستان نزدیک‌تر؛ شاید هم به . چه فرقی می‌کند، در جایی بود همان اطراف، شبیه یکی از این‌جاها. ایرانیان با دیاکو، کاری کردند کارستان. آن‌ها شدند؛ آن‌هم نه به‌خاطر امکانات زمین؛ بلکه به‌خاطر خصوصیات یک انسان؛ به‌خاطر خصوصیات دیاکو. 🔹 دیاکو مردی بود خردمند و دادپیشه. او هنگام قضاوت، او را اندک‌اندک زبان‌زد قبیله و قوم‌اش کرده بود. از نظر تعلقات فکری و قلبی، هیچ شباهتی به حاکمان نداشت. نه در کنارش و بود تا ورد بخواند و نرد بر تخته بتاراند؛ نه برای تجمیع قوا، دست به دامان شمشیر و نیزه و اسب شده و قدرت پشت قدرت گذاشته بود. چه کسی می‌داند، شاید او یا یکی از اجدادش از همان کسانی بودند که امان و ایمنی ایمان در ایران برایشان بود. ما چیز دقیقی از دیاکو نمی‌دانیم، ولی همین‌قدر تاریخ برای‌مان نوشته است که دیاکو، پیری خردمند و عدالت‌پیشه بود. او مدت‌ها نشسته و ماه‌ها و سال‌ها انتظار کشیده بود؛ آن‌قدر که مناسب بیداری یک قوم و هزار قبیله باشد. 🔸 تاریخ برای ما نوشته است که روزی انتظار دیاکو به سر آمد. این روز نمی‌دانیم کدامین روز سعد از هفته، یا کدامین ماه از سال و حتی دقیقا کدامین سال از تاریخ ما بوده است. اما آن‌قدر می‌دانیم که این انتظار مسعود برای نخستین‌بار، اتحادی مبارک را در آفرید؛ چنان وفاقی را خلق کرد که قادر بود استقلال و یک سرزمین و ساکنانش را از پادشاهان ستمگر و و بستاند. خطی بکشد میان وارستگی فرمانروا با خودکامگی امپراتور. خطی کشید میان زمام‌داری به‌رسم بین‌النهرینی‌ها و حالا، ایرانی‌ها. اینک، ایران بود که سری میان سرها درمی‌آورد. اینک ایران بود و خروج از عصرش. 🔹 ما از دین و آیین دیاکو و فرزندانش خیلی اخبار دقیقی نداریم؛ اما همین‌قدر می‌دانیم که او، به ظلم و جور و فرمان نراند. همین‌قدر می‌توانیم فرض کنیم حکومتی که به جور و ستم فرمان‌روایی کند، نمی‌تواند مرزهای خود را از دیگر امپراتوری‌های باسابقه‌ی روزگار خود، بیش‌تر بگستراند. همین‌قدر می‌توانیم نتیجه بگیریم آن‌هایی که با دیاکو متحد شدند، از صمیم قلب دل به با او سپردند، نه به ضرب شمشیر؛ نه به زور دشنه؛ نه به افسون شمن و کاهن. 🔸 ما از جزئیات مرگ دیاکو هم چندان باخبر نیستیم؛ اما همین‌مقدار خبر به ما رسیده است حکومتی که او بنیان گذاشت، توسط فرزندان و نوادگانش به اندازه‌ای وسعت پیدا کرد که در یک‌سو به رود رسید و در سوی دیگر به . در بالادست همسایه شد و هم‌نشین و ؛ در پایین‌دست نیز دوشادوش . 🔹 ما از دیاکو همین‌قدر می‌‌دانیم که نخستین را در تاریخ مکتوب بشر رقم زده است. قبایل ماد، حول ویژگی‌های شخصیتی و فکری و اعتقادی دیاکو با او متحد شدند؛ پای زور و خودکامگی در میان نبود. در این اتحاد، آن‌چه اولویت داشت و بهانه بود، نعمات و برکات جغرافیای قزل‌اوزن نبودند. جغرافیا، آن‌چه برای به ارمغان آورده بود، خدادادی‌اش بود و گرانی به‌تبع . این نخستین بود که حول ویژگی‌های یک حاکم، به طیب خاطر و و تمنای فرمان‌برداران شکل می‌گرفت. این نخستین بود که در تاریخ و رقم می‌خورد؛ نخستین تجربه‌ی عینی امکان گذر از و امکان برپایی . 🔸 این نخستین لحظه‌ی کشف در ایران بود. در قلب این اراده، انسان نشسته بود و رد پایی از آیین نیکان در آن دلربایی می‌کرد. بهانه‌ی این و ، نه دام بود و نه خوراک. اراده‌ی بزرگی شکل گرفته بود، علیه رسم پادشاهی ستمگر و . این شد که نخستین گذر از به ، به دست ایران در تاریخ مکتوب بشر به ثبت رسید و این افتخار باشکوه به‌نام اراده_ایرانی سند خورد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 ادراک تحولات جهان از مجرای تغییر همسایگان 💰 تعداد کلمه: 400 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه:
| 🔹 جهان برای ما که در زیسته‌ایم، هر از چندگاهی تغییر رنگ داده است. ما تغییر جهان را از پشت عینک تغییر همسایگان‌مان به تماشا نشسته‌ایم. وقتی پیراهن یکی از دیواربه‌دیوارهای ما عوض شده، ما هم مطلع شدیم که گویا در جهان پیرامون‌مان خبری رخ داده و تغییر و تحولی حادث شده است. از میان چهار گوشه‌ی ایران هم، معمولا این مان بود که هر از چندگاهی جامه‌ی بیرون آورده و پیراهنی نو، با رنگ و لعابی تازه به تن کرده است. برای همین خاطر بوده که حاکمان ایران -بیش و پیش از هر جا- چشم‌شان نگران همسایه‌ی بازی‌گوش گوشه‌ی شمال این سرزمین بوده است. با یک حساب سر انگشتی می‌توان تصور کرد که چهار بار شاهد تغییرات قومی و نژادی در بافت جمعیتی-نژادی-قومی همسایه‌ی شمالی‌مان بوده‌ایم. در ادامه این تغییرات را اجمالا توضیح می‌دهیم: 🔸 نخستین ساکنان شمال فلات ایران، (Saka) 📎 بودند که گاهی از آن‌ها تحت‌عنوان اسکیث‌ها (Scythians) 📎 نیز یاد می‌شود. میان این دو عبارت اگرچه تفاوت وجود دارد، اما اکنون قصد بررسی آن را نداریم. سکاها حدود 9 یا 8 قرن پیش از میلاد مسیح بر دشت‌های تسلط یافتند و تردد خود را در سدحدات ایران‌زمین آغاز کردند. سکاها، نام دیگر است که در شاهنامه از آن‌ها نام برده است. 🔹 پس از گذشت چندین قرن و سپری‌شدن ایامی متمادی، سکاها جای خود را به گروهی از ترک‌ها به‌نام (Ashina tribe) 📎 دادند و به‌تدریج، به همسایگی ایران رسیدند. جداشدن از خاقانات غربی نیز تغییر دیگری است در دفتر تاریخ تحولات همسایگان ایران. خزرها، ترکان یهودی‌ای بودند که در میانه‌ی قرن ششم تا قرن دهم میلادی، در جانب غربی ساکن بودند. این همسایه‌های کج‌دست را بنابر روایتی می‌توان آبای یهودیان اشکنازی شمرد. 🔸 خزرها از جانب به سرحدات ایران می‌تاختند و امنیت حکومت مرکزی را تهدید می‌کردند. برای مقابله با آن‌ها شهر را ساخت و با تجدیدبنا و مستحکم‌‎ترکردن آن، گذرگاه دربند را به یک اهرم جغرافیایی حیاتی برای حاکمان ایرانی تبدیل کرد. آن‌ها می‌توانستند تسلط به دربند را به‌مثابه ابزاری برای چانه‌زنی در منطقه‌ی شرق و غرب خود نیز به کار بگیرند و تعادل خود با همسایه‌ی شمالی را از این طریق برقرار نمایند. البته بعدها تاریخ نشان داد که ارزش استراتژیک دربند بیش از حفاظت از تجاوز خزرها و برقراری تعادل با آن‌ها ارزش داشته است. دربند، ابزار جهان آن روزگار بود. با ساخت «قلعه‌ی دربند» یا ، قله‌های ستیغ قفقاز به نمادی تبدیل شدند که از پایداری و تداوم امنیت در ایران روایت می‌کردند. قفقاز با نام در قصه‌های مادران ایرانی نشست و جای خود را در دل فرزندان این سرزمین باز کرد؛ ققنوس امنیت در بلندای قاف خانه ساخت و پس از هر تهدیدی، از میان خاکستر خود برخاست و حیاتی دوباره را آغاز نمود. 🔹 آخرین تغییرات همسایگی ایران، ناشی از درآمیختن با مردمان تاریخی بوده است. این تغییر همان سرفصل تازه‌ای است که را به همسایگی ایران کشاند. ما به آخرین تغییر جهان وقتی واقف شدیم که همسایه‌ی شمالی‌مان این‌بار لباس را به تن کرده بود. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid