|
🟥 شکلگیری اولین ائتلاف سرزمینی و اتحاد قبیلههای آریایی، که برای نخستینبار ظرفیت #اراده_ملی را در این مرزوبوم به نمایش گذاشتند. این نخستین گذار به دوران جدیدی از تاریخ ایران بود که در حافظهی این ملت ثبت شده است.
بخش نخست این روایت، در پست بعدی 📎، یا روایت هفتم از سلسله یادداشتهای #روایت_ایران تقدیم میشود.
....
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 شکلگیری اولین ائتلاف سرزمینی و اتحاد قبیلههای آریایی، که برای نخستینبار ظرفیت #اراده_ملی را
|
1️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 گذار به عصر جدید، یعنی گذار به ارادهی ملی جدید. روزگاری دور، ایرانیان زمانی توانستند به یک #ملت تبدیل شوند که توان کشف #اراده_ملی را در خودشان یافتند. #ملتسازی در گرو کشف و نمایش و بهکارگیری ارادهی ملی است؛ در دنیای امروز، #دولتسازی مهمترین ظرف ملتسازی محسوب میشود.
🔹 ایرانیان باستان میدیدند که آب را میتوان با آرد ترکیب کرد و خمیر عمل آورد؛ میتوان خمیر را با آتش ترکیب کرد و نان پخت؛ میتوان نان را با جان ترکیب کرد و تواناتر شد و #قدرت گرفت و کارهایی کرد کارستان. آنها فهمیدند بههمینترتیب ارادهی مرد و زن را نیز میتوان در هم آمیخت و خانواده ساخت؛ ارادهی پیران و جوانان و کهتران و مهتران را میتوان با هم ترکیب کرد و #قبیله تاسیس کرد؛ ارادهی قبیلهها را هم میتوان حول یک شیوهای از #اداره گرد هم آورد و ارادهی بزرگی بهنام #ملت خلق کرد. آنها به راز #ترکیب و ترکیبپذیری #اراده پی بردند.
🔸 قبایلی از ایرانیان در #دوران_آریایی برای نخستینبار متحد شدند و نخستین امپراتوری را در بیرون از #بینالنهرین تاسیس کردند. این نخستین گذار ایران به عصری تازه بود؛ نخستین بلوغ و تکامل بعد از #ایلامیان. بلوغی که نشان داد برخلاف پادشاهان بینالنهرین، الزاما برخورداری از اسب و شمشیر و نیزهی بیشتر نیست که مردمان را حول تو جمع کند و به کرنش و فرمانپذیری بکشاند؛ بلکه حکمت و خرد و دادپیشهکردن نیز میتواند چنان قدرتی را به نمایش بگذارد که قبیلهها حول تو جمع شوند و با اصرار و التماس تقاضای تاسیس حکومت کنند. این نمایش تاریخی به تاسیس سلسلهی #مادها انجامید. بدینترتیب، بعد از #سارگون که نخستین پادشاهی را در بینالنهرین میان #اکدیها تاسیس کرده بود، #مادها با روشی متفاوت دستبهکار تاسیس زمامداری متناسب با نیازشان شدند و #توازن_تمدنی را به نفع فضای #با_خدا_زیستی در این دوران رقم زدند.
🔹 اتحاد قبایل پراکندهی #ماد در هزارهی نخست پیش از میلاد و شکلدادن به نخستین صورت از #اراده_ملی در این سرزمین، یکی از نقاط عطف ثبتشده در تاریخ جهان و تاریخ پرشکوه #ملت ایران است. اهمیت آریاییها نه به نژاد، بلکه به قدرتشان در کشف این فرزند ارشد خانوادهی ایرانی (یعنی ارادهی ملی) برمیگردد.
🔸 اجتماع قبایل پراکندهی آریایی در دشتهای #قزلاوزن، حول پیری خردمند و دادپیشه برای تشکیل اجتماعی نظاممند و منسجم، یک نقطهی درخشان و سرنوشتساز در کشف #اراده_ایرانی است. رسیدن به یک اضطرار عینی و اجتنابناپذیر ازیکسو، و کشف حکیمی گرهگشا با قدرتی عینی که اجتماع حول او را برای رفع مسالهی آن روز ایران اغماضناپذیر میکرد ازسویدیگر، فضایی را آفرید که پادشاهی ماد از دل آن متولد شد.
🪔 این مطلب ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ #دیاکو رفتهایم. پیر خردمند دادپیشهای که معلوم نیست چند سال منتظر نشست؛ زبان در کام و شمشیر در نیام گرفت تا مردمان روزگارش به #رشد لازم برای #طلب و تمنای حکومت عدل برسند. #اراده_ملی در نخستین لحظهی تولدش، چیزی که طلب کرد، زمامداری عادلانه بود.
در وایت هشتم (پست بعدی 📎) از سلسله یادداشتهای #روایت_ایران را به دیاکو دادگر اختصاص دادهایم.
......
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ #دیاکو رفتهایم. پیر خردمند دادپیشهای که معلوم نیست چند سال منتظر نشس
|
2️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 حکیم ایرانی که قدرت خردمندیاش قبایل پراکندهی #ماد را گرد او جمع میکرد، #دیاکو نام داشت؛ یونانیان او را در متونشان، دیوکیس (Deioces) مینامیدند. کارآمدی و گرهگشایی تدابیر دیاکو روشنتر و واضحتر و مورد نیازتر از آن بود که کسی چشم بر آن بپوشاند و در لحظهی تاریخیای که ایران بیشازهرزمان به قبلهای برای اتحاد و ائتلاف نیاز داشت، آن را نادیده بگیرد. افراد دهکدهای که دیاکو در آن زندگی میکرد، وقتی به مشکلی برمیخوردند، او را برای قضاوت و داوری برمیگزیدند؛ نتیجهی قضاوت چنان بود که همواره طرفین از این قضا به خانه برمیگشتند.
🔹 لحظهی درخشانی در تاریخ ایرانزمین بود وقتی برای نخستینبار، بهجای افراد دهکدهای کوچک در دشتهای جنوبی #قافلانکوه، سران قبایل ماد به اتفاق نظر رسیدند که سر و سرنوشت قبیلهی خود را به ریاست دیاکو بسپارند. آنها با اسرار و التماس او را راضی کردند که هر #قبیله را همچون عضوی از روستای خویش فرض نماید و میان ایشان، به دادگری فرمانروایی کند.
🔸 هم آسیبهای ناشی از پراکندگی برای قبایل پراکندهی ماد یک اضطرار عینی خلق کرده و دست #آشوریها و مهاجمان #اورارتو را به تجاوز نسبت به خاک و دام و ساکنان باز گذاشته بود؛ هم حکمت و خرد و دادگری دیاکو، قدرتی عینی را به نمایش گذاشته و رجوع به او را برای ایشان غیرقابلاغماض کرده بود. آنها با این دو اضطرار عینی، در یک لحظهی تاریخی، از جمعیتی پراکنده به یک ملت متحد تبدیل شدند و نخستین #اراده_ملی و #اراده_ایرانی را در صحنهی تاریخ این سرزمین به نمایش گذاشتند.
🔹 تبعا نمیتوان با قاطعیت دربارهی الهیبودن شخصیت دیاکو سخن گفت؛ اما همینمقدار میتوان ادعا کرد که در #تعادل_تمدنی که در روزگار ماد میان #بینالنهرین و #فلات_ایران شکلگرفته بود، آموزههای انبیا در قلعهی #زاگرس، امن و امان و ایمنی بیشتری داشتند تا در جلگههای #دجله و #فرات. شاید بهخاطر همین امن و امان و ایمنی بیشتر بود که تنی چند از انبیاء سرشناس #بنیاسرائیل ترجیح دادند ایمان خود را به دوش کشند و در فلات ایران رحل اقامت بیافکنند، تا در #کنعان باشند و ایمان خود را کتمان کنند.
🔸 جناب #یوشعبننون، یار غار #موسی علیهالسلام، شایستهتر دید که پس از تقسیم کنعان میان اسباط، راهی ایران شود و ادامهی عمر خود را بهجای #اورشلیم و #مدین، در دشتهای پیرامون #هگمتانه، در #بروجرد و در نزدیکی #قلعه_انوچ به سرآورد. حتی برخی از راویان جنگ 100سالهی مادها با آشوریها، انبیا بنیاسرائیل بودند و ماوقع این تنازع تمدنی را در صفحات خود ثبت کردند. حضور این انبیا در دامن #امتناعات_جغرافیایی فلات ایران، هم محیط و فضای #با_خدا_زیستی را پررنگتر میکرد، هم #توازن_تمدنی «ایران-بینالنهرین» را بهنفع این سرزمین سنگینتر مینمود.
🪔 این مطلب همچنان ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت دهم از #روایت_ایران. روایتی که میخواهد قدری بیشتر از #دیاکو تصویرسازی کند و هنر او و
|
4️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 در کنار #قزلاوزن مردی زندگی میکرد، دیاکو نام؛ ساکن یکی از روستاهای همان حوالی. شاید نزدیک #گروس؛ شاید نزدیک #بیجار؛ شاید قدری به کردستان نزدیکتر؛ شاید هم به #همدان. چه فرقی میکند، در جایی بود همان اطراف، شبیه یکی از اینجاها. ایرانیان با دیاکو، کاری کردند کارستان. آنها #ملت شدند؛ آنهم نه بهخاطر امکانات زمین؛ بلکه بهخاطر خصوصیات یک انسان؛ بهخاطر خصوصیات دیاکو.
🔹 دیاکو مردی بود خردمند و دادپیشه. #عدالت او هنگام قضاوت، او را اندکاندک زبانزد قبیله و قوماش کرده بود. #دیاکو از نظر تعلقات فکری و قلبی، هیچ شباهتی به حاکمان #بینالنهرین نداشت. نه در کنارش #ساحر و #کاهن بود تا ورد بخواند و نرد بر تخته بتاراند؛ نه برای تجمیع قوا، دست به دامان شمشیر و نیزه و اسب شده و قدرت پشت قدرت گذاشته بود. چه کسی میداند، شاید او یا یکی از اجدادش از همان کسانی بودند که امان و ایمنی ایمان در ایران برایشان #بهینه بود. ما چیز دقیقی از دیاکو نمیدانیم، ولی همینقدر تاریخ برایمان نوشته است که دیاکو، پیری خردمند و عدالتپیشه بود. او مدتها نشسته و ماهها و سالها انتظار کشیده بود؛ آنقدر که مناسب بیداری یک قوم و هزار قبیله باشد.
🔸 تاریخ برای ما نوشته است که روزی انتظار دیاکو به سر آمد. این روز نمیدانیم کدامین روز سعد از هفته، یا کدامین ماه از سال و حتی دقیقا کدامین سال از تاریخ ما بوده است. اما آنقدر میدانیم که این انتظار مسعود برای نخستینبار، اتحادی مبارک را در #فلات_ایران آفرید؛ چنان وفاقی را خلق کرد که قادر بود استقلال و #امنیت یک سرزمین و ساکنانش را از پادشاهان ستمگر #آشور و #اورارتو و #بابل بستاند. خطی بکشد میان وارستگی فرمانروا با خودکامگی امپراتور. خطی کشید میان زمامداری بهرسم بینالنهرینیها و حالا، ایرانیها. اینک، ایران بود که سری میان سرها درمیآورد. اینک ایران بود و خروج از #ناترازی_تمدنی عصرش.
🔹 ما از دین و آیین دیاکو و فرزندانش خیلی اخبار دقیقی نداریم؛ اما همینقدر میدانیم که او، به ظلم و جور و #استیلا فرمان نراند. همینقدر میتوانیم فرض کنیم حکومتی که به جور و ستم فرمانروایی کند، نمیتواند مرزهای #امپراتوری خود را از دیگر امپراتوریهای باسابقهی روزگار خود، بیشتر بگستراند. همینقدر میتوانیم نتیجه بگیریم آنهایی که با دیاکو متحد شدند، از صمیم قلب دل به #پیمان با او سپردند، نه به ضرب شمشیر؛ نه به زور دشنه؛ نه به افسون شمن و کاهن.
🔸 ما از جزئیات مرگ دیاکو هم چندان باخبر نیستیم؛ اما همینمقدار خبر به ما رسیده است حکومتی که او بنیان گذاشت، توسط فرزندان و نوادگانش به اندازهای وسعت پیدا کرد که در یکسو به رود #سند رسید و در سوی دیگر به #دریای_سیاه. در بالادست همسایه #دریای_قزوین شد و همنشین #سیمرغ #قاف و #قفقاز؛ در پاییندست نیز دوشادوش #خلیج_فارس.
🔹 ما از دیاکو همینقدر میدانیم که نخستین #اتحاد_سیاسی_ارادی را در تاریخ مکتوب بشر رقم زده است. قبایل ماد، حول ویژگیهای شخصیتی و فکری و اعتقادی دیاکو با او متحد شدند؛ پای زور و خودکامگی در میان نبود. در این اتحاد، آنچه اولویت داشت و بهانه بود، نعمات و برکات جغرافیای قزلاوزن نبودند. جغرافیا، آنچه برای #مادها به ارمغان آورده بود، #امتناعات_جغرافیایی خدادادیاش بود و گرانی #تعقیب_و_گریز بهتبع #آمریت_محیط_طبیعی. این نخستین #زمامداری بود که حول ویژگیهای یک حاکم، به طیب خاطر و #طلب و تمنای فرمانبرداران شکل میگرفت. این نخستین #توازن_تمدنی بود که در تاریخ #مدنیت و #سیاست رقم میخورد؛ نخستین تجربهی عینی امکان گذر از #حکومت_جبر و امکان برپایی #زمامداری_اختیار.
🔸 این نخستین لحظهی کشف #اراده_ملی در ایران بود. در قلب این اراده، انسان نشسته بود و رد پایی از آیین نیکان در آن دلربایی میکرد. بهانهی این #تعاون و #وفاق، نه دام بود و نه خوراک. ارادهی بزرگی شکل گرفته بود، علیه رسم پادشاهی ستمگر و #استیلا. این شد که نخستین گذر از #حکومت_زورمدارانه به #فرمانروایی_عادلانه، به دست #ملت ایران در تاریخ مکتوب بشر به ثبت رسید و این افتخار باشکوه بهنام اراده_ایرانی سند خورد.
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid