eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
452 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
پزشکیان: ایران مخالف هرگونه تغییر ژئوپلتیک درمنطقه بوده و این سیاست خدشه‌ناپذیر است.روابط ممتاز و هرگز تحت تاثیر هیچ عامل دیگری قرار نمی‌گیرد! مرز دو کشور اگرچه کوتاه، اما مرز امید و زندگی مسالمت‌آمیز است! تمامیت ارضی همه کشورها محترم است. پی‌نوشت: به‌نظر می‌رسد دست برتر جبهه‌ی مقاومت در را بیشتر خواهیم دید؛ ج.ا.ا ماموریت‌های مهمی را برای دولت جدید در این زمینه در نظر گرفته است.
⭕️ محمدباقر قالیباف: خط قرمز ما تغییر مرز در همسایگی ایران است 🔹رئیس مجلس ایران در دیدار نایب رئیس مجلس ارمنستان: سیاست قطعی ما در دولت‌های سیزدهم و چهاردهم و مجالس یازدهم و دوازدهم گسترش روابط با همسایگان است. 🔹خط قرمز ما هر گونه تغییر مرز در همسایگی ایران است و بارها بر این تاکید کرده‌ایم. ارتباطات اقتصادی ما با مناسب است و باید به سمت توسعه بیشتر حرکت کنیم.
4.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارگزار صهیونیستی مستقر در که در کنار به معماری روابط مشغول است، کسی نیست جز ، رییس . وی از آتش‌افروزان فتنه‌ی است؛ فتنه‌ای که از ماحصل میز ایران‌شناسی مرکز مطالعات استراتژیک اسراییل استفاده خوا۶د کرد. رئیس این مرکز این روزها مهمان رژیم است. آربه گوت در این گفتگو به طرح ناتوی عبری_عربی اعتراف کرده است. حضور وهابیت در قفقاز با این سخن وی توجیه‌پذیر می‌شود. 🇮🇷 پی‌نوشت: اگر اخبار قفقاز واقعی باشد، باید به هوشمندی و به‌هنگامی تدابیر ج.ا.ا هزارآفرین گفت. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥 پایگاه تحلیل‌های ژئوپلیتکی «Geopolitical Futures»📎 هفتم آگوست سال جاری، یادداشتی را از منتشر ساخت با عنوان: رابطه‌ی میان دو جنگ. او در این یادداشت نسبتا کوتاه، به پیوند ژئوپلیتیکی جنگ اوکراین با جنگ غزه می‌پردازد و به امکان توسعه‌ی این تنش در منطقه‌ی جنوبی اشاره می‌کند. متن کامل این یادداشت را در پست بعدی مطالعه فرمایید. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/doranejadid/699
| 🟥 رابطه‌ی میان دو جنگ 🔹 در چند روز گذشته، دو اظهارنظر معادلات را دگرگون کردند. این اظهارنظرها نه از سوی یا ، بلکه از سوی طرفین درگیر در مناقشه‌ای بیش از هزار مایل دورتر صادر شد. نخستین اظهارنظر از مسکو بود که اعلام شد درگیری در تا انتهای سال ۲۰۲۴ میلادی پایان خواهد یافت. اظهارنظر بعدی از کی‌یف بود که زمان‌بندی مشابهی برای پایان درگیری ارائه کرد. 🔸 استراتژی در آغاز تهاجم، درهم‌کوبیدن سریع و قاطعانه‌ی اوکراین بود. در مقابل استراتژی اوکراین بر این پایه بنا شد که مقاومت تا زمانی که اراده روسیه برای ادامه جنگ فرسوده شود، ادامه پیدا کند. هیچ‌کدام از این دو استراتژی موفق نبودند و جنگ بیش از دو سال ادامه یافت. به هر صورت تا زمانی که پایان در عمل تحقق نیابد، هیچ چیز قطعی نخواهد بود اما، با توجه به تاریخچه و وضعیت کنونی جنگ، منطق پشت هر دو اظهارنظر معقول به نظر می‌رسد. 🔹 روسیه به اوکراین حمله کرد تا عمق استراتژیک خود را در برابر ناتو افزایش دهد. اما با شکست در اشغال این کشور، مسکو هنوز همان هدف یعنی تقویت خود را دنبال خواهد کرد. این امر ممکن است کرملین را بر آن دارد تا نفوذ خود را در مناطق دیگر افزایش دهد و بازدارندگی خود را در دیگر مسیرهایی که از طریق آن‌ها غرب به روسیه دسترسی خواهد داشت – از جمله در ، و – تقویت کند. 🔸 روسیه همچنین باید در قفقاز، جایی که تهدیداتی علیه جنوب روسیه می‌تواند شکل بگیرد و جایی که ایالات متحده و ناتو نیز به دنبال حضور در آن هستند، توازن را حفظ کند. شاید مهم‌ترین کشور در این منطقه ایران باشد که از نظر دینی و فرهنگی به آذربایجان نزدیک است. آذربایجان به عنوان حائل میان روسیه و ایران عمل کرده و اکنون متحد روسیه است. تسلط بر دشوار خواهد بود، اما فرصتی بالقوه در خاورمیانه برای روسیه به منظور دستیابی به این هدف پدیدار شده است. 🔹 آن فرصت، احتمال جدی وقوع جنگ میان ایران از یک سو و اسرائیل و ایالات متحده در سوی دیگر است. آمریکا در چنین جنگی چیز زیادی برای به‌دست آوردن ندارد، اما می‌تواند زیان بسیاری را متحمل شود. در مقابل، روسیه از وقوع چنین جنگی حمایت می‌کند، زیرا این امر باعث می‌شود که ایالات متحده در مناطق جنوبی روسیه گرفتار شود و در عین حال، درها را برای حمایت و نفوذ روسیه باز کند. این جنگ همچنین می‌تواند فرصت‌هایی برای همکاری‌های مشترک روسیه و ایران در قفقاز از طریق ایجاد کند. روسیه و ایران دشمن مشترکی به نام ایالات متحده دارند و شبکه‌ای از کشورهای دوست برای هر دو وجود دارد. این دو کشور با هم نیرویی قدرتمند تشکیل می‌دهند. 🔸 در حال حاضر، به نظر می‌رسد در حالی که برای یک حمله بزرگ آماده می‌شود که واشنگتن با آن مخالف است، مسکو در حال ارسال تسلیحات به ایران است. این اختلاف‌نظر میان آمریکا و اسرائیل یک هدیه دیگر برای روسیه است، زیرا پیوند میان آمریکا و اسرائیل که همواره تهدیدی برای منافع روسیه در خاورمیانه بوده را تضعیف می‌کند. از سوی دیگر، ایران نسبت به روابط با روسیه و پیامدهای احتمالی آن محتاط است. اما یک جنگ می‌تواند تهران را به رغم نگرانی‌هایش، به مسکو نزدیک‌تر کند. 🔹 این وضعیت نشانگر وجود یک ارتباط قوی میان دو جنگ یعنی جنگ اوکراین و جنگ اسرائیل در غزه است. این دو جنگ می‌تواند باعث شود ایالات متحده را ناخواسته وارد جنگی با ایران کند که تمایلی به شروع آن ندارد. همزمان روسیه به آن مایل است زیرا تسلط روسیه بر و اتحاد با ایران می‌تواند شکست‌هایش در اوکراین را جبران کند. این امر روسیه را به یک قدرت در خاورمیانه تبدیل می‌کند و را در موقعیتی قرار می‌دهد که یا باید میدان نبرد را ترک کند (و به نظر شکست‌خورده بیاید) یا وارد جنگی سخت و خطرناک شود که روسیه، به واسطه روابطش با ایران، تا حدی کنترل آن را در دست خواهد داشت. 🔸 البته این سناریو ممکن است هرگز به وقوع نپیوندد. اما اسرائیل در حال جنگ‌افروزی است، با آن همراهی می‌کند، روسیه نیازمند یک پیروزی پس از اوکراین است و می‌خواهد نقش مهمی در منطقه ایفا کند. با این وصف، تحقق این چندان هم دور از ذهن به نظر نمی‌رسد. ترجمه از: پریسکوپ متن اصلی از پایگاه Geopolitical Futures https://geopoliticalfutures.com/the-link-between-two-wars/ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت دهم از #روایت_ایران. روایتی که می‌خواهد قدری بیش‌تر از #دیاکو تصویرسازی کند و هنر او و
| 4️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین اراده‌ی ملی در ایران‌زمین 🔸 در کنار مردی زندگی می‌کرد، دیاکو نام؛ ساکن یکی از روستاهای همان حوالی. شاید نزدیک ؛ شاید نزدیک ؛ شاید قدری به کردستان نزدیک‌تر؛ شاید هم به . چه فرقی می‌کند، در جایی بود همان اطراف، شبیه یکی از این‌جاها. ایرانیان با دیاکو، کاری کردند کارستان. آن‌ها شدند؛ آن‌هم نه به‌خاطر امکانات زمین؛ بلکه به‌خاطر خصوصیات یک انسان؛ به‌خاطر خصوصیات دیاکو. 🔹 دیاکو مردی بود خردمند و دادپیشه. او هنگام قضاوت، او را اندک‌اندک زبان‌زد قبیله و قوم‌اش کرده بود. از نظر تعلقات فکری و قلبی، هیچ شباهتی به حاکمان نداشت. نه در کنارش و بود تا ورد بخواند و نرد بر تخته بتاراند؛ نه برای تجمیع قوا، دست به دامان شمشیر و نیزه و اسب شده و قدرت پشت قدرت گذاشته بود. چه کسی می‌داند، شاید او یا یکی از اجدادش از همان کسانی بودند که امان و ایمنی ایمان در ایران برایشان بود. ما چیز دقیقی از دیاکو نمی‌دانیم، ولی همین‌قدر تاریخ برای‌مان نوشته است که دیاکو، پیری خردمند و عدالت‌پیشه بود. او مدت‌ها نشسته و ماه‌ها و سال‌ها انتظار کشیده بود؛ آن‌قدر که مناسب بیداری یک قوم و هزار قبیله باشد. 🔸 تاریخ برای ما نوشته است که روزی انتظار دیاکو به سر آمد. این روز نمی‌دانیم کدامین روز سعد از هفته، یا کدامین ماه از سال و حتی دقیقا کدامین سال از تاریخ ما بوده است. اما آن‌قدر می‌دانیم که این انتظار مسعود برای نخستین‌بار، اتحادی مبارک را در آفرید؛ چنان وفاقی را خلق کرد که قادر بود استقلال و یک سرزمین و ساکنانش را از پادشاهان ستمگر و و بستاند. خطی بکشد میان وارستگی فرمانروا با خودکامگی امپراتور. خطی کشید میان زمام‌داری به‌رسم بین‌النهرینی‌ها و حالا، ایرانی‌ها. اینک، ایران بود که سری میان سرها درمی‌آورد. اینک ایران بود و خروج از عصرش. 🔹 ما از دین و آیین دیاکو و فرزندانش خیلی اخبار دقیقی نداریم؛ اما همین‌قدر می‌دانیم که او، به ظلم و جور و فرمان نراند. همین‌قدر می‌توانیم فرض کنیم حکومتی که به جور و ستم فرمان‌روایی کند، نمی‌تواند مرزهای خود را از دیگر امپراتوری‌های باسابقه‌ی روزگار خود، بیش‌تر بگستراند. همین‌قدر می‌توانیم نتیجه بگیریم آن‌هایی که با دیاکو متحد شدند، از صمیم قلب دل به با او سپردند، نه به ضرب شمشیر؛ نه به زور دشنه؛ نه به افسون شمن و کاهن. 🔸 ما از جزئیات مرگ دیاکو هم چندان باخبر نیستیم؛ اما همین‌مقدار خبر به ما رسیده است حکومتی که او بنیان گذاشت، توسط فرزندان و نوادگانش به اندازه‌ای وسعت پیدا کرد که در یک‌سو به رود رسید و در سوی دیگر به . در بالادست همسایه شد و هم‌نشین و ؛ در پایین‌دست نیز دوشادوش . 🔹 ما از دیاکو همین‌قدر می‌‌دانیم که نخستین را در تاریخ مکتوب بشر رقم زده است. قبایل ماد، حول ویژگی‌های شخصیتی و فکری و اعتقادی دیاکو با او متحد شدند؛ پای زور و خودکامگی در میان نبود. در این اتحاد، آن‌چه اولویت داشت و بهانه بود، نعمات و برکات جغرافیای قزل‌اوزن نبودند. جغرافیا، آن‌چه برای به ارمغان آورده بود، خدادادی‌اش بود و گرانی به‌تبع . این نخستین بود که حول ویژگی‌های یک حاکم، به طیب خاطر و و تمنای فرمان‌برداران شکل می‌گرفت. این نخستین بود که در تاریخ و رقم می‌خورد؛ نخستین تجربه‌ی عینی امکان گذر از و امکان برپایی . 🔸 این نخستین لحظه‌ی کشف در ایران بود. در قلب این اراده، انسان نشسته بود و رد پایی از آیین نیکان در آن دلربایی می‌کرد. بهانه‌ی این و ، نه دام بود و نه خوراک. اراده‌ی بزرگی شکل گرفته بود، علیه رسم پادشاهی ستمگر و . این شد که نخستین گذر از به ، به دست ایران در تاریخ مکتوب بشر به ثبت رسید و این افتخار باشکوه به‌نام اراده_ایرانی سند خورد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔸 مرکز جمعیتی مادها بعد از تشکیل اتحادیه و تاسیس حکومت، مثلثی در بود که در یک گوشه‌ی آن (راگا)، گوشه‌ی دیگرش (اسپادانا) و نهایتا در زاویه‌ی سوم (اکباتانا) قرار داشت؛ از این سه ضلعی به «مثلث مادی» یاد می‌شود. اساسا کلمه‌ی نیز به‌معنای مرکز است. این سه شهر، مراکز قدرت سلسله‌ی ماد بود. مغ‌های ایرانی که نقش بسیار مهمی در انتشار آیین داشتند، عمدتا در ری مستقر بودند؛ همدان نیز محل تمرکز جمعیت جنگاور بود. بنابر مستندات تاریخی، مردمان این مثلث که در متون آشوری «اومان‌ماندا» نامیده شده‌اند، دشمنان بین‌النهرینی‌ها محسوب می‌شدند. 🔹 اصلاح قومی-جغرافیایی که در متون باستانی بین‌النهرین، از 3هزار تا هزار سال پیش از میلاد درج شده است، به مردمان جنگاور و کوهستان‌نشینی اشاره دارد که دشمن خطرناک حکومت‌های بوده‌اند. برخی از باستان‌شناسان، اومان‌ماندا را بر تطبیق داده‌اند که از اقوام کهن ایرانی به‌حساب می‌آید. در آثار خود از این قوم یاد کرده و آن‌ها را دورترین مردمی دانسته است که در جغرافیایی شمالی‌تر در مقایسه با زندگی می‌کنند. 🔸 کیمریان یا سیمری‌ها مردمانی کوچ‌نشین و سوارکار و جنگجو بودند. توده‌های جمعیتی پراکنده‌ی آن‌ها در یک دوره‌ی تاریخی، فاقد حاکم و پادشاه بود؛ یعنی ترجیح داده بودند که در وضعیت بی‌سروری (آنارشیک) زندگی کنند. اقامت‌گاه آنان استحکامات کیمری بود؛ در از این منطقه تحت‌عنوان «کوه کیمری» یاد شده است. قریب به اتفاق تحلیل‌گران، این استحکامات را بر کوهستان‌های تطبیق داده‌اند. 🔹 توجه‌دادن به این تصویر در ، ترسیم‌کننده‌ی یک تقابل تمدنی میان مردمان و ، به‌طور مشخص در بین‌النهرین و ایران است. این تصویر و ترسیم کمک می‌کند تا بتوان فرضیه‌ی و را صورت‌بندی کرده و از این مفاهیم در تحلیل و تفسیر فراز یا نشیب قدرت و شکل‌گیری روزهای پرشکوه یا روبه‌انحطاط ملت‌ها بهره گرفت. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔸 گاهی از شیوه‌ی ساختن خانه، نحوه‌ی دوختن لباس، روش پختن نان و ... می‌زند بیرون. اگر فرصتی می‌شد و در بازارهای سرزمین ، از تا قدم می‌زدی و در سراها و تیمچه‌ها و حجره‌های و و و و سرک می‌کشیدی، حتما مثل من ذهنت سُر می‌خورد که بگویی خدایا! حس و حال و فضای این‌جا چقدر شبیه بازارهای سنتی خودمان، شبیه بازار و و و هستند !!! 🔹 آری این‌چنین است برادر! ما هم‌دیگر را دوست داشتیم که شبیه هم شدیم؛ ما هم‌دیگر را می‌پسندیدیم که شبیه هم شدیم؛ رشته‌ی تعلق مشترکی داشتیم که ما را شبیه هم کرد؛ ریسمان مستحکمی بود که ما را به هم دوخت و ساخت. رشته‌ی این هم‌سرنوشتی حتی شیوه‌ی توزیع و عرضه و تقاضا را هم شبیه خودش کرده است؛ بازارهای‍‌مان را در یک الگو و آهنگ ساخته است. 🔸 ما به‌اندازه‌ی این‌که این‌طرف باشیم یا آن طرف البرز، با هم تفاوت داریم. ما به‌اندازه‌ی این‌که در شمال ایران باشیم یا در جنوب ایران، اختلاف زبان داریم. ما به‌اندازه‌ی این‌که تابستان‌‎مان یک ماه دیرتر تمام می‌شود یا زمستان‌مان یک ماه زودتر شروع می‌شود، رنگ پوستمان از جوگندمی زیبا تفاوت پیدا کرده است. ما به میزانی که دل به دادیم، از هم فاصله گرفتیم؛ زندگی‌مان را گران کردیم؛ برای هم ابرو بالا انداختیم و دیوارهای‌مان را بالا بردیم و تاک‌ها و سروهای خانه‌هامان را از هم پنهان کردیم؛ و الا، اگر چشم به این فاصله‌ها ببندیم، همگی از تا به یک سرزمین متحد متعلقیم. ما از زمانی که انگشتان مردمان را بربرهای وحشی بریدند، پارچه‌ی لباس‌مان را از آن‌سوی و آوردیم و چای همسایه‌ی‌مان را با عطر و قند نوشیدیم. 🔹 ما به یک متوازن و طبیعی متعلقیم. ما بیش‌تر از آن‌که روی زمین باشد، روی کاغذهایی است که امثال و نشسته‌اند و برای خودشان نقاشی کرده‌اند. مردمان این سرزمین قریب به 200 سال است که برای پنهان‌کردن این شباهت، میلیاردها دلار خرج می‌کنند؛ برای این‌که سیمرغ‌بودن‌شان را لاپوشانی کنند، روزی خودشان را شبیه مرغ، و روزی دیگر شبیه شترمرغ می‌کنند؛ و جالب این‌که وقتی خسته می‌شوند و فیل‌شان یاد هندوستان می‌کند، سری به همین خانه‌ها و سراها و بازارها می‌زنند و «یاد ایامی» می‌خوانند. 🔸 اگر به روایت‌های باهم‌بودن‌مان (به ) برگردیم، شاید دُم این دست پنهان را در آستین‌های دیگری از زندگی‌مان نیز پیدا کنیم که بیرون زده است. شما چه شباهت‌هایی سراغ دارین؟ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔸 از زمانی که کابوس ملکه به‌دست تاویل شد، سیاست امپراتوری نیز متناسب با احتمالاتی که راه مواصلاتی لندن به دهلی را تهدید می‌کردند، تحول یافت. پشتیبانی از حکومت‌های محلی در صدر اقدامات جدید سیاست‌مداران قرار گرفت؛ بدین‌ترتیب ملکه‌ی دست به معماری خاصی در این منطقه زد تا منطقه‌ی حائل زمینی را قریب به چند هزار کیلومتر، پیرامون بچیند. کار این کمربند، ممانعت از دستیابی (و بعدها ) به مرزهای آبی و خاکی هند بود. 🔹 حکومت‌های بومی غرب آسیا، به‌دلیل جاماندن از کاروان ، حکومت‌های رو به زوالی بودند. کم‌ترین دخالت خارجی می‌توانست این کالاهای گران‌قیمت را به طعمه‌ای برای قدرت‌های نوظهور تبدیل نماید. یکی از این حکومت‌های بومی، سلسله‌ی جدیدالتاسیس در ایران بود. 🔸 روسیه به‌دلیل نزدیک‌تربودن به هند، مهم‌ترین رقیب در آسیا محسوب می‌شد. روسیه ماهیتا کشوری آسیایی بود. لشگر روس می‌توانست با پشت‌سرگذاشتن ، بخش‌هایی از هند را تصرف کند. روسیه، نخستین کشور آسیا بود. به‌تبع تقلید از اروپای غربی به درجاتی از ترقی دست یافته و خود را در مضانّ قدرت جهانی قرار داده بود. این امر برای ملکه‌ی امپراتوری فراقاره‌ای بریتانیا سنگین می‌آمد. 🔹 باری به هر طریق، نطفه‌ی در میان روسیه و انگلیس بسته شد؛ یکی برای رسیدن به هند و دیگری برای حفظ هند. زمین و محیط این مسابقه‌ی امنیتی، با تبدیل حکومت‌ها و ملت‌های محلی به مهره‌های بازی، چیده شد و پیش رفت. 🔸 در این‌باره می‌گوید: ترکستان، ، ماورای ، ایران و ...؛ برای بسیاری این نام‌ها فقط یک افق دور را تداعی می‌کنند. اما اعتراف می‌کنم که از نظر من، این‌ها نام‌های مهره‌های شطرنجی هستند در دست کسانی که بناست با آن‌ها بر سر فرمان‌روایی دنیا بازی کنند. 🔹 صراحت بیان ملکه حتی بیش از جورج کرزن بود. او حتی پشت صحنه‌ی این بازی را نیز برملا کرد و گفت: مساله این است که در این بازی، روسیه آقای دنیا شود یا بریتانیا؟! 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 سوریه؛ سرزمین بی‌سپر 💰 تعداد کلمه: 412 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه برای داوری
| 🔸شاید با قدری تامل بیش‌تر می‌شد حدس زد که قرارگرفتن یک چهره‌ی شاخص امنیتی مثل در لجمن سیاست خارجه‌ی ترکیه، کاتالیزور تغییرات سوریه خواهد شد (به یادداشت تاریخ 19 خرداد 1402 این کانال مراجعه کنید). 🔑 ترکیب فیدان با ، که اینک سکان سازمان اطلاعات ترکیه (یعنی ) در دستان اوست و اشراف وی بر شخصیت‌های کاریزماتیک و فلسفه‌ی این قطعه‌ی تمدنی دارد، می‌تواند تغییرات دیگری را نیز در پی داشته باشد. اساساً سابقه درخشان کالین در بود که اردوغان را به انتخاب این گزینه رساند. اینک بازی‌گری او در فرایند بیش از پیش قابل فهم شده است. 🔹شاید با قدری دقت بیش‌تر در بافت جغرافیایی منطقه‌ی ، می‌شد حدس زد که هر تغییری اگر در کرانه‌های غربی و لجام پاره کند، با شتاب به سمت و خواهد تاخت. ، سرزمینی بی‌سپر در برابر تهاجم از شمال و شرق خویش است. اگرچه هم‌چون سپری در برابر غرب از این سرزمین محفاظت کرده‌اند، اما پای هیچ تضمینی را برای ممانعت از فعال‌شدن اسب‌های تروا -که از جانب غرب و شمال سرازیر شوند- در نزد زمام‌داران سوری امضا نکرده‌اند. پیش‌تر نیز سرعت تاخت و تاز نظامی در جغرافیای بی‌سپر را در زمان سقوط صدام در تجربه کرده بودیم. (لطفا به توپوگرافی سوریه که به‌پیوست تقدیم شده است، دقت فرمایید) 🔸امروز قابل پیش‌بینی است که در روزهای آتی، برای فائق‌آمدن بر واقع در جولان در مرز ، مسیر سوریه را برای دورزدن این ارتفاعات راهبردی انتخاب خواهد کرد. وجود ارتفاعات مشرف بر رودخانه‌ی این فرصت را به اشغال‌‎گران می‌دهد که استحکامات را در منطقه‌ی کوهستانی جنوب لبنان از شمال قیچی کنند. 🔹امروز فرصت مغتنمی است که عبرت‌های تاریخی سرزمین‌های بی‌سپر را در بحبوحه‌ی میدان بازخوانی کرده و اهمیت مردم و معجزه‌ی اعتمادشان به زمام‌داران و نقش ترمیم‌گری ایشان در قبال نقص‌های جغرافیایی را، بار دیگر به حاکمان این مناطق خاطرنشان نماییم. اساسا در زمین این تجربه‌ها بالیده و قد برافراشته است. امروز بیش از هر روز دیگر به نیوشیدن از محتاجیم. 🔸از امروز باید چشم‌ها را به تحولات دوخت. به ما می‌گوید که وقتی سر تحول در آشکار می‌شود، دم آن نیز در قفقاز تکان می‌خورد. اوضاع از این منظر بی‌ربط با وضعیت امروز نیست. 🔹امروز، پرچم با دست فرزندان از زیر خاک بلند شد. امروز مسجدی که در آن خم و راست می‌شد، میزبان هلهله‌ی سفیانی بود. شاید بد نباشد که در فرصت‌های بعدی، کارکرد سپرگونه‌ی شام نسبت به را نیز بررسی کنیم و تجربه‌ی در محافظت از یهود فلسطین را که در تاریخ صدر اسلام مرور نماییم. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 ادراک تحولات جهان از مجرای تغییر همسایگان 💰 تعداد کلمه: 400 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه:
| 🔹 جهان برای ما که در زیسته‌ایم، هر از چندگاهی تغییر رنگ داده است. ما تغییر جهان را از پشت عینک تغییر همسایگان‌مان به تماشا نشسته‌ایم. وقتی پیراهن یکی از دیواربه‌دیوارهای ما عوض شده، ما هم مطلع شدیم که گویا در جهان پیرامون‌مان خبری رخ داده و تغییر و تحولی حادث شده است. از میان چهار گوشه‌ی ایران هم، معمولا این مان بود که هر از چندگاهی جامه‌ی بیرون آورده و پیراهنی نو، با رنگ و لعابی تازه به تن کرده است. برای همین خاطر بوده که حاکمان ایران -بیش و پیش از هر جا- چشم‌شان نگران همسایه‌ی بازی‌گوش گوشه‌ی شمال این سرزمین بوده است. با یک حساب سر انگشتی می‌توان تصور کرد که چهار بار شاهد تغییرات قومی و نژادی در بافت جمعیتی-نژادی-قومی همسایه‌ی شمالی‌مان بوده‌ایم. در ادامه این تغییرات را اجمالا توضیح می‌دهیم: 🔸 نخستین ساکنان شمال فلات ایران، (Saka) 📎 بودند که گاهی از آن‌ها تحت‌عنوان اسکیث‌ها (Scythians) 📎 نیز یاد می‌شود. میان این دو عبارت اگرچه تفاوت وجود دارد، اما اکنون قصد بررسی آن را نداریم. سکاها حدود 9 یا 8 قرن پیش از میلاد مسیح بر دشت‌های تسلط یافتند و تردد خود را در سدحدات ایران‌زمین آغاز کردند. سکاها، نام دیگر است که در شاهنامه از آن‌ها نام برده است. 🔹 پس از گذشت چندین قرن و سپری‌شدن ایامی متمادی، سکاها جای خود را به گروهی از ترک‌ها به‌نام (Ashina tribe) 📎 دادند و به‌تدریج، به همسایگی ایران رسیدند. جداشدن از خاقانات غربی نیز تغییر دیگری است در دفتر تاریخ تحولات همسایگان ایران. خزرها، ترکان یهودی‌ای بودند که در میانه‌ی قرن ششم تا قرن دهم میلادی، در جانب غربی ساکن بودند. این همسایه‌های کج‌دست را بنابر روایتی می‌توان آبای یهودیان اشکنازی شمرد. 🔸 خزرها از جانب به سرحدات ایران می‌تاختند و امنیت حکومت مرکزی را تهدید می‌کردند. برای مقابله با آن‌ها شهر را ساخت و با تجدیدبنا و مستحکم‌‎ترکردن آن، گذرگاه دربند را به یک اهرم جغرافیایی حیاتی برای حاکمان ایرانی تبدیل کرد. آن‌ها می‌توانستند تسلط به دربند را به‌مثابه ابزاری برای چانه‌زنی در منطقه‌ی شرق و غرب خود نیز به کار بگیرند و تعادل خود با همسایه‌ی شمالی را از این طریق برقرار نمایند. البته بعدها تاریخ نشان داد که ارزش استراتژیک دربند بیش از حفاظت از تجاوز خزرها و برقراری تعادل با آن‌ها ارزش داشته است. دربند، ابزار جهان آن روزگار بود. با ساخت «قلعه‌ی دربند» یا ، قله‌های ستیغ قفقاز به نمادی تبدیل شدند که از پایداری و تداوم امنیت در ایران روایت می‌کردند. قفقاز با نام در قصه‌های مادران ایرانی نشست و جای خود را در دل فرزندان این سرزمین باز کرد؛ ققنوس امنیت در بلندای قاف خانه ساخت و پس از هر تهدیدی، از میان خاکستر خود برخاست و حیاتی دوباره را آغاز نمود. 🔹 آخرین تغییرات همسایگی ایران، ناشی از درآمیختن با مردمان تاریخی بوده است. این تغییر همان سرفصل تازه‌ای است که را به همسایگی ایران کشاند. ما به آخرین تغییر جهان وقتی واقف شدیم که همسایه‌ی شمالی‌مان این‌بار لباس را به تن کرده بود. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
این تصویر را به یاد بسپارید... در موردش بیشتر خواهم نوشت... اجمالا این‌که رصد و روندیابی تحولات آیند
| همان‌گونه‌که پیش‌تر انتظارش را داشتیم، فعال شدند تا بدین‌ترتیب قطعات مهمی از تغییر آرایش سیاسی در پیش برده شوند. به‌نظر می‌رسد که ادامه‌ی این روند را بتوان ذیل سه محور اصلی هم‌چنان انتظار کشید: 1️⃣ تغییر در ساختار ناتو ترکیه‌ی لائیک هرچه تکاپو کرد تا خود را به عضویت درآورد، موفق نشد؛ سهم او از اروپایی‌شدن، عضویت در بود تا نقش لبه‌ی درگیری جهان غرب با بقایای تمدن اسلامی را در منطقه‌ی غرب آسیا بازی کند. ترکیه با گذار از به کوشید تا هویت خود را از شاگرد آخر بودن در اتحادیه‌ی اروپا به شاگرد اول شدن در آسیا تغییر دهد؛ ایده‌ی در چنین فضایی شکل گرفت. در این تغییر، ترکیه باید رقبای آسیایی مهمی را لاجرم باید پشت سر می‌گذاشت: چین، هند، روسیه و ایران. باقی‌ماندن در ناتو، کارت بازی برای روز مبادای ترکها بود تا در موقع درگیری با رقیبان آسیایی‌شان بتوانند از زور بازوی اروپا بهره ببرند. این وضعیت، ترکیه را به پل دسترسی غرب به چین و روسیه و ایران تبدیل کرد؛ بهره‌برداری از این پل نیازمند قطعه‌قطعه‌شدن فلات جهت فعال‌ساختن گسل‌های قومیتی و مذهبی غرب آسیاست و این امر حاکمان فعلی ترکیه را به یک قربانی بزرگ تبدیل می‌کند. با طرح خروج آمریکا از ناتو و شنیده‌شدن زمزمه‌های شکل‌گیری ناتوی اروپایی به رهبری انگلیس، مهار شرق به جغرافیای وسیع‌تری از ناتوی امروز نیاز پیدا خواهد کرد. استقلال عمل از ناتو و جذب متحدان جدید بخشی از سازکار بسط جغرافیایی است. این جذب هزینه‌های سنگینی را اقتضا می‌کند که زاده‌شدن کشورهای جدید بخشی از این هزینه است. به‌نظر می‌رسد که جنوب ترکیه زایشگاه این کشورهای جدید خواهد بود. تحولات ، به‌ویژه می‌تواند در تکمله‌ی این پروژه کلید بخورد و ناتوی جدید را با مرزهای ایران و همسایه‌تر نماید. 2️⃣ تعیین اولویت درگیری با چین یا غرب آسیا اسناد امنیت ملی آمریکا چین را به عنوان رقیب و ایران را به عنوان بدیل در نظر گرفته است. طبعا از نظر پتانسیل، تغییر نظام بین‌الملل محتمل‌تر و سهل‌الوصول‌‎تر است. نظم جهانی بدون تبدیل‌شدن به نظام بین‌الملل عملا امکان تحقق پیدا نمی‌کند. در این میان اما نشانه‌هایی وجود دارد که گویا دیپ استیت آمریکایی در حال ارجحیت‌دادن به درگیری با بدیل به‌جای مواجهه با رقیب است. فعال‌ترشدن گسل‌های ترکیه این گمانه را بیش‌تر تقویت خواهد کرد. گسل‌های ترکیه می‌تواند هم‌زمان تمامیت ارضی سه کشور دیگر یعنی ایران، و را نیز درگیر کند و بدین‌ترتیب آسیب‌های جبران‌ناپذیری به ستون فقرات نظم بدیل که همانا است وارد نماید. 3️⃣ مشخص‌شدن محوریت تکنولوژی یا ایدئولوژی در نظم آینده ظرفیت محوری چین برای شکل‌دادن به نظم آینده، است و دارایی ایران برای این گذار، . اولویت دادن به حذف بدیل نشان‌دهنده‌ی اهمیت ایدئولوژی در مقایسه با تکنولوژی است. چه بسا میان چین و آمریکا برای شکل دادن به جهانی که تکنولوژی‌های جدید آن را خواهند ساخت و جغرافیا را به تبع این تکنولوژی‌ها به میدان رقابت تبدیل خواهند کرد، شاهد همکاری و توافق باشیم؛ شبیه توافقی که میان روسیه و امریکا در حال وقوع است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid