eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
452 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 2️⃣ از 4️⃣ ایران؛ فرصت ساخت تصمیم بزرگ 🔸 پنجمین موج تحول‌خواهی در با انقلاب اسلامی رقم خورد. رهبران برخلاف رهبران پیشین معتقد بودند که حل چالش‌های اساسی نیازمند بازتعریف منطقه‌ی غرب آسیا در معادلات جهانی است. زیرا وضعیت کشورهای این منطقه تابع رژیم‌های امنیتیِ تعریف‌شده برای این نقطه از جهان است؛ این رژیم‌ها تعریف می‌شوند تا دوام و تداوم ناموازنه‌ی حاکم بر روندهای به‌نفع حفظ شود و پایدار بماند. 🔹 رهبران انقلاب به این نکته پی بردند که حل نخواهند شد، مگر این‌که مساله‌های کشورهای حل بشوند. در این نگاه فراملی و تمدنی، مساله‌ی کشورهای مسلمان و مساله‌های منطقه‌ی غرب آسیا همانند فرض شده است؛ به‌طوری‌که تحولی کوچک در یکی از این ظرف‌ها، لاجرم به‌شکل طبیعی تحول در کلیه‌ی را در پی دارد. استعاره‌‎ی «ظروف مرتبطه» به‌نحو ضمنی بر بنیان نظریه‌ی استوار شده است؛ این نظریه را می‌توان به منطقه‌ای با وسعت تطبیق کرد. 🔸 شواهد و تجربه‌های تاریخی گواهی می‌دهند که آرامش و صلح جهانی، تابع آرامش و صلح در و پیرامون آن - - بوده است. این منطقه به‌طور طبیعی واجد یک جغرافیای مشترک است که تبعات خاصی را بر آن بار می‌کند. برای مثال؛ هرگاه تعادل و تعاملی در این جغرافیای مشترک به راه بیافتد، به‌هم‌پیوستگی طبیعی آن می‌تواند ضامن صلح و ثبات و آرامش در گستره‌های فراتر از و آن‌سوتر از باشد. به‌عبارت‌دیگر، به‌مدد مندرج در منطقه، سرنوشت جمعیت‌های مستقر در این شعاع را به هم دوخته و ایشان را کرده است. با این اوصاف، این‌منطقه را می‌توان سرزمین نامید. 🔹 ملت‌هایی که در غرب آسیا زندگی می‌کنند، خواه یا ناخواه به‌دلیل به‌هم‌وابسته‌شان، سرنوشت مشترکی را نیز در تاریخ دنبال کرده و می‌کنند. حتی نیز آن را تحت‌عنوان کژتابانه‌ی می‌شناسد؛ آمریکا کل این منطقه را ذیل فرماندهی واحد کنترل می‌کند؛ علوّ در گرو آشفتگی این منطقه است. هم‌سرنوشتان این منطقه هرگاه از این پیوستگی‌شان غفلت ورزیده‌اند، تقلای ایشان برای تحول و تغییر و پیشرفت، به یک چرخه‌ی باطل پرهزینه و کم‌ثمر تبدیل شده است. دقیقا ملهم از این نگاه بود که مساله‌ی در نوک پیکان اندیشه‌ی سیاست خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته؛ این سیاست تا به امروز تداوم یافته؛ اکنون نیز به نقطه‌ی سرنوشت‌ساز خود رسیده است. 🔸 ذیل همین نگاه راهبردی در سال 1982میلادی، با حمایت آشکار و قاطع جمهوری اسلامی در بیخ گوش رژیم اشغال‌گر تاسیس شد. تاسیس این نهادِ نیک‌پی نشانه‌ی واضحی بود از عزم برای درافتادن با ، پایان‌بخشیدن به در غرب آسیا، بنای رژیم جدید منطقه‌ای جهت ایجاد ، و بنیان‌گذاری . 🔹 تداوم این سیاست به‌مرور زمان به تولد انجامیده و منطق ویژه‌ی خود را به‌عنوان یکی از مولفه‌های تاثیرگذار بر نظم جدیدی که در حال شکل‌گیری است، بر جهان در حال گذار تحمیل کرده است. جبهه‌ی مقاومت را می‌توان نخستین فرزند دانست. ظهور این قدرت منطقه‌ای یکی از نشانه‌های انکارناپذیر نزدیکی به قله‌های آرمانی است. جمهوری اسلامی با حمایت‌های علنی خود از جبهه‌ی مقاومت، اعتقاد راسخ خود به هم‌سرنوشتی ملت‌های غرب آسیا را تا به امروز فریاد زده است. شنیدن این صدای رسا و نجات‌بخش، بخش مهمی از در گذار به است. شنیدن این صدا کمک می‌کند تا در ساختن قدم‌های مستحکمی را برداریم. ادامه دارد.... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔸 گاهی از شیوه‌ی ساختن خانه، نحوه‌ی دوختن لباس، روش پختن نان و ... می‌زند بیرون. اگر فرصتی می‌شد و در بازارهای سرزمین ، از تا قدم می‌زدی و در سراها و تیمچه‌ها و حجره‌های و و و و سرک می‌کشیدی، حتما مثل من ذهنت سُر می‌خورد که بگویی خدایا! حس و حال و فضای این‌جا چقدر شبیه بازارهای سنتی خودمان، شبیه بازار و و و هستند !!! 🔹 آری این‌چنین است برادر! ما هم‌دیگر را دوست داشتیم که شبیه هم شدیم؛ ما هم‌دیگر را می‌پسندیدیم که شبیه هم شدیم؛ رشته‌ی تعلق مشترکی داشتیم که ما را شبیه هم کرد؛ ریسمان مستحکمی بود که ما را به هم دوخت و ساخت. رشته‌ی این هم‌سرنوشتی حتی شیوه‌ی توزیع و عرضه و تقاضا را هم شبیه خودش کرده است؛ بازارهای‍‌مان را در یک الگو و آهنگ ساخته است. 🔸 ما به‌اندازه‌ی این‌که این‌طرف باشیم یا آن طرف البرز، با هم تفاوت داریم. ما به‌اندازه‌ی این‌که در شمال ایران باشیم یا در جنوب ایران، اختلاف زبان داریم. ما به‌اندازه‌ی این‌که تابستان‌‎مان یک ماه دیرتر تمام می‌شود یا زمستان‌مان یک ماه زودتر شروع می‌شود، رنگ پوستمان از جوگندمی زیبا تفاوت پیدا کرده است. ما به میزانی که دل به دادیم، از هم فاصله گرفتیم؛ زندگی‌مان را گران کردیم؛ برای هم ابرو بالا انداختیم و دیوارهای‌مان را بالا بردیم و تاک‌ها و سروهای خانه‌هامان را از هم پنهان کردیم؛ و الا، اگر چشم به این فاصله‌ها ببندیم، همگی از تا به یک سرزمین متحد متعلقیم. ما از زمانی که انگشتان مردمان را بربرهای وحشی بریدند، پارچه‌ی لباس‌مان را از آن‌سوی و آوردیم و چای همسایه‌ی‌مان را با عطر و قند نوشیدیم. 🔹 ما به یک متوازن و طبیعی متعلقیم. ما بیش‌تر از آن‌که روی زمین باشد، روی کاغذهایی است که امثال و نشسته‌اند و برای خودشان نقاشی کرده‌اند. مردمان این سرزمین قریب به 200 سال است که برای پنهان‌کردن این شباهت، میلیاردها دلار خرج می‌کنند؛ برای این‌که سیمرغ‌بودن‌شان را لاپوشانی کنند، روزی خودشان را شبیه مرغ، و روزی دیگر شبیه شترمرغ می‌کنند؛ و جالب این‌که وقتی خسته می‌شوند و فیل‌شان یاد هندوستان می‌کند، سری به همین خانه‌ها و سراها و بازارها می‌زنند و «یاد ایامی» می‌خوانند. 🔸 اگر به روایت‌های باهم‌بودن‌مان (به ) برگردیم، شاید دُم این دست پنهان را در آستین‌های دیگری از زندگی‌مان نیز پیدا کنیم که بیرون زده است. شما چه شباهت‌هایی سراغ دارین؟ 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹با این منطق می‌توان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. به‌نظر می‌رسد که اگر امروز نیز تنا
| 🔴 وابستگی توازن‌بخش 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه 1️⃣ از 4️⃣ 🔸اشتراک و اختلاط، بازار خیاطی سرنوشت‌هاست. وقتی گروه‌های انسانی به حکم جبر طبیعت در یک سرزمین و گرد هم می‌آیند و با هم درمی‌آمیزند و با یک‌دیگر مخلوط می‌شوند، سرنوشت‌شان نیز -خواه یا ناخواه، دانسته یا نادانسته- به هم گره می‌خورد و با به هم دوخته می‌شود. 🔹ازاین‌منظر، ، ظرفی است که جمعیت‌ها را، بسته به این‌که «چرا» و «کجا» جمع شده باشند، می‌کند. سرنوشت مشترک، موطن تولد است. ظرف طبیعی جغرافیا به‌مرور زمان با تاریخ دست‌به‌دست هم می‌دهند تا یک سرزمین، فضای معنایی و اقلیم معنوی مختص خودش را بنا کند. تمایز جامعه‌ها با یک‌دیگر، برآمده از تمایز این فضاهاست. 🔸 همان‌گونه‌که در ارتباط با مختصات جغرافیایی شکل می‌گیرد، به مختصات جغرافیا نیز ملحق می‌گردد. مختصات معنایی هر جغرافیا، چون به‌نحو تاریخی و به‌مرور زمان شکل گرفته است، به سادگی و سهولت نیز قابل فک و قلع از آن نیست. چگونه می‌توان از سواحل آنتالیا و فلوریدا انتظار ظهور فضا و معنایی را داشت که در بیابان منا و عرفات و مشعر سراغ داریم؟ آیا روح قناعت را همان‌گونه که در کویر پا می‌گیرد، می‌توان در جنگل و جلگه نیز کشت کرد؟ 🔹 به‌عنوان یک فضا و قلب ، برآیند معناهایی است که هسته‌ی اصلی هویتی آن در تمایز با در غرب فلات، جلگه‌ی در شرق فلات و دشت‎های در شمال فلات شکل گرفته است؛ پیامد این فضای زیستی-جغرافیایی در طول زمان، خود را در بستر تاریخ چندهزارساله‌اش، در «تعادل درونی » و «وابستگی توازن‌بخش فلات ایران با پیرامونش از سند تا نیل» نشان داده است. 🔸مراد از ، اشاره به مختصات گذرگاهی فلات ایران برای: «دسترسی آسیای میانه به آب‌های گرم»، «انتقال کالا و دانش و مهارت از شرق به غرب و بالعکس»، «قابلیت ایجاد منطقه‌های حائل امنیتی فی‌مابینی» و «امکان برقراری بالانس در اوراسیافیقا» در ادوار مختلف تاریخ است. صلح و پیشرفت (اروپا-آسیا-شمال آفریقا) در بسیاری از ادوار مرهون این وابستگی بوده است. هرگاه معنای اجتماعی جدیدی متولد شده که این توازن را به هم زده، و و جای خود را به جنگ و انحطاط و داده است. 🔹با این منطق می‌توان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. به‌نظر می‌رسد که اگر امروز نیز تناسبات و الزامات هم‌زیستی بر سرزمین حاکم گردد، فلات ایران بار دیگر به کانون صادرات صلح و امنیت و پیشرفت در جهان تبدیل خواهد گردید. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
🔴 منطق طبیعی مرز 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل 2️⃣ از 4️⃣ 🔸 و قلمرو، نخستین مولفه‌ای است که در تعاریف رایج از مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه در نگاه نخست بدیهی به نظر می‌رسد که داشتن سرزمین، کم‌ترین شرط برای برپاکردن است، اما ظرافت‌ها و دقت‌های نکته‌سنجانه‌ای در معنای سرزمین و قلمرو هنگام تعریف دولت (ُState) نهفته است که غالبا در شناخت و الزامات برجسته نمی‌شوند. 🔹سرزمین را نباید صرفا به «خاک» و فروکاست. مرز، یکی از فرزندان الگوی زمامداری «دولت-ملت» است. مرز، با هر وسعتی از خاک شکل نمی‌گیرد. درست همان‌گونه که هر تعداد از جمعیت را نمی‌توان ملت نامید و هر شیوه‌ای از اجتماع را نمی‌توان خطاب کرد، هر وسعت و گستره‌ای از خاک را نیز نمی‌توان مرز در نظر گرفت و آن را به یک دولت و ملت نسبت داد. برای مثال؛ آیا می‌توان در جغرافیایی کوچک گرداگرد ساکنان طبیعی یک سرزمین دیوار کشید و با ایجاد حصارهای امنیتیِ مسلح به انواع تکنولوژی‌ها و ارتزاق از خون‌آورد نظام ، دولت-ملت یهود را جعل کرد؟ 🔸یکی از شاخص‌های تعریف مرز، است. یک باید به‌اندازه‌ای وسعت داشته باشد که نیروهای مادی و معنوی متعلق به آن، قابلیت عملیاتی پیدا کنند و در مقیاس زندگی اجتماعی به‌گردش درآیند. این وسعت باید بتواند میزانی از استقلال را برای نیروهای داخل مرز، و اندازه‌ای از وابستگی را نسبت به دیگر جمعیت‌های پیرامون ایجاد کند. 🔹افراد مستقر در یک سرزمین به‌واسطه‌ی مرز می‌شوند. برای ایجاد اختلال در سرنوشت ملت‌ها، کافیست را تغییر داد. آشوب 200ساله در نمونه‌ی خوبی برای مطالعه‌ی مرزهای غیرطبیعی و اختلال‌زا است. 🔸با تعریف مرز، چشم‌انداز متمایزی برای یک ملت در مقایسه با هم‌سایه‌گانش ترسیم می‌شود. هرگاه این مرزها با امکان تعریف مشترک انطباق داشته باشند، شاهد ؛ و هرگاه این مرزها بدون ملاحظه‌ی کشیده شوند، شاهد و خواهیم بود. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| چگونه به شکل ایرانی که امروز هستیم، درآمدیم؟ پاسخ به این پرسش که یکی از محورهای #روایت_ایران است،
| 🔸 ، قرن تبدیل مجمع‌الجزایر به امپراتوری فراقاره‌ای بود. تصرف و تسخیر ، فتح‌الفتوح آنگلاساکسون‎های جزیره‌ای به حساب می‌آمد. ثروت عظیمی که قلعه‌ی نفوذناپذیر هند توانسته بود قرن‌ها در آغوش بکشد، به دست گرگ‌هایی افتاد که از جزیره‌ای دورافتاده در مغرب‌زمین، از راه به سراغش آمده بودند. تاریخی که به زبان نوشته شده بود، ورق خورد و به‌تدریج مجبور شد که با مردمان انگلیسی شود. این هم‌سرنوشی هم‌چنان علی‌رغم تغییرات عظیمی که پیش آمده است، تا حدودی پابرجاست. 🔹 فتح هند برای انگلستان، آن‌چنان که گمان می‌رود، بی‌درد سر نبود. ضرب‌المثلی جهانی می‌گوید: «هر که بامش بیش، برفش بیش‌تر». برف بیش‌تری که بر پشت بام ملکه‌ی بریتانیا با تصرف هند می‌نشست، مخاطراتی به‌همراه داشت. با این اقدام با آسیب بزرگ دست به گریبان می‌شد که اگر از آن غفلت می‌ورزید، می‌توانست هیبت امپراتوری‌اش را به کام مرگ فرو ببرد: راه‌های مواصلاتی طولانی از تا ! 🔸 تردد در این مسیر بسیار دور و دراز و پرخطر، به‌معنای درکمین‌بودن تهدید و حادثه در هر لحظه از لحظات بود. شاید این سنگینی را کسی بهتر از صاحب این امپراتوری لمس نمی‌کرد. ضربان قلب ملکه، مدام با این گمانه به تلاطم می‌افتاد که مبادا رقیبی از راه برسد و این مسیر را قطع نماید! همان رقیبی بود که با حمله به در سال 1798میلادی، این کابوس را به حقیقت تبدیل کرد. 🔹 ناپلئون به رویای انگلیسی حمله برد. او اعلام کرد که می‌خواهد از عازم در شده و با گذر از ، راهی گردد تا جواهر شرق را از سینه‌ی ملکه بیرون کشیده و بر تاج خود نهد. اگرچه مجنون از رسیدن به این مقصد باز ماند، اما توانست تزار دیوانه‌ی روس را در سودای خود شریک کرده و او را تحریک نماید که از راه شرق و از کرانه‌های و از گردنه‌های ، راهی به هندوستان باز کند و خود را به آب‌های گرم برساند. 🔸 بدین‌ترتیب بر سر هند، به مسابقه‌ی جغرافیایی دامنه‌داری تبدیل شد؛ زمینه را برای فراهم ساخت و سرنوشت ده‌ها ملت را به اسباب رقابت خود تبدیل کرد. بازی بزرگ، یکی از پندآموزترین تاریخ جهان است که به رقابت سیاسی، معنای کاملا جدیدی بخشید و ظرفیت بازی قدرت را افزون‌تر ساخت. از آن زمان تا به اکنون هر پادشاه و حاکمی که از این مقیاس بازی غافل بوده است، نه‌تنها تاج و تخت خود را بر باد داده، بلکه ملت خود را نیز به دست گرگ‌های سیری‌ناپذیر سپرده است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 ژئوپلیتیک کوانتومی (بخش دوم) 💰 تعداد کلمه: 390 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه در د
| 🟥 ژئوپلیتیک کوانتومی 2️⃣ «عدم قطعیت» و «درهم‌تنیدگی» 🚩 اصل اول: اصل عدم قطعیت 🔸 هایزنبرگ با طرح یا «Uncertainty principle» در دانش فیزیک بر آن بود تا ذیل این اصل، رفتار غیرقابل‌پیش‎بینی ذرات کوانتومی را مطالعه کند. شتاب و تغییرات ژئوپلیتیکی نیز در دوران گذار از یک نظم به نظمی دیگر چنان بالا می‌گیرد که گویا هیچ آینده‌ی دقیق و قطعی‌ای در میان این تعاملات و تصمیمات قابل تصور و پیش‌بینی نیست. بخشی از این رفتار ناشی از تعاملات غیرخطی و سنتی میان بازیگران سیاسی است. امروزه برخلاف نظم سنتی، بازیگران بین‌المللی به‌نحو مستقیم و بلاواسطه از هم‌دیگر دستور نمی‌گیرند و نفع نمی‌ببرند. امروزه شاهد شکل‌دادن به شبکه‌ای گراف‌گونه در میان دولت‌های ملی و جماعت‌های بین‌المللی و دیگر بازیگران جهانی هستیم؛ در این گراف، گاهی طرفِ بازی‌ساز میدان مطلوب خود را به‌نحوی می‌چیند تا با چندین واسطه، نفع مورد نظر خود را از طرف‌هایی که مهره‌ی او محسوب می‌شوند، کسب نماید. 🔹این وضعیت به‌طور طبیعی به ماهیت چندبعدی مربوط می‌شود؛ اما در شرایط گذار به ، خصوصیت نسبتا جدیدی به خود می‌گیرد و شتابندگی خاصی پیدا می‌کند که از دل آن، نوعی در معماری نظم آینده پدیدار می‌شود. مثلا اگر فردا شاهد باشیم یا خیانتی از بازیگرانی ببینیم که توافقات راهبردی با هم داشته‌اند، جای هیچ تعجبی نخواهد بود. 🚩 اصل درهم‌تنیدگی 🔸 یکی دیگر از اصول فیزیک کوانتوم، یا «Entanglement» است. به‌موجب این اصل، ذرات کوانتومی می‌توانند به‌گونه‌ای با یک‌دیگر در ارتباط باشند که تغییر در حالت یک ذره، بلافاصله بر دیگری تأثیر بگذارد؛ حتی اگر فاصله‌ی میان آن‌ها بسیار زیاد باشد. 🔹 بارها گفته‌ایم که در جغرافیای سیاسی نیز شرایطی شبیه است. این وضعیت موجب میان سرزمین‌ها و ملت‌های مختلف، به‌ویژه در یک منطقه‌ی جغرافیایی می‌شود. این درهم‌تنیدگی در شرایط گذار به نظم جدید چنان شدت می‌گیرد که فاصله‌های قاره‌ای را نیز درمی‌نوردد و ملتی در را با کشوری در ، بی‌آن‌که حتی قاعده‌ی همسایگی بر ایشان برقرار باشد، می‌کند. این پیوستگی را می‌توان به رابطه‌ی میان شرکت‌های چندملیتی و سازمان‌های بین‌المللی نیز تعمیم داد. درهم‌تنیدگی موجب می‌شود که تصمیمات یک بازیگر، تأثیرات فوری و غیرمنتظره بر زنجیره‌ی بازیگران بگذارد. چه‌بسی حتی قتل یک سرباز یا ترور یک دیپلمات می‌تواند به جنگی جهانی بیانجامد. 🔸بنابر این اصل جای پرسش است که مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا چه کشورها، شرکت‌ها و نهادهای بین‌المللی را متاثر از خود می‌سازد. اگر توطئه‌ای در بندر شهید رجایی قابل فرض باشد، رد پای آن را باید در پاسخ سوال فوق دنبال کرد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid