|
🟥 قدرت عبارت است از انرژی لازم برای تامین سوختوساز تحولات سیاسی. بدون #منابع_قدرت، رهبران جامعه در ایجاد حرکت برای رسیدن به هدفهای مطلوبشان ناکام میمانند. #قدرت، منبع بیرقیبی برای #پیشرفت است. اگر منابع قدرت کافی در اختیار رهبران جوامع قرار نگیرد، شتاب پیشرفت در آن جوامع کاهش خواهد یافت. با این مقدمه، مهمترین عامل #عقب_ماندگی برخی از ملتها در دو قرن اخیر را باید در ناتوانی ایشان در تامین منابع قدرت جستوجو کرد.
🔸 مطالعهی منابع قدرت، خواه یا ناخواه، پای تاثیر موقعیتهای جغرافیایی در کیفیت #قدرت_سیاسی را نیز به پیش میکشد. سه دانش مهم #جغرافیای_سیاسی (Political geography)، #روابط_بینالملل (international relations) و #ژئوپلیتیک (geopolitics) از سه منظر متفاوت به مطالعهی این امر میپردازند.
🔹 #ژئوپلیتیک مولود باور به رابطهی همافزای قدرت، سیاست و جغرافیاست. در رایجترین تعریف، ژئوپلیتیک را علمی میدانند که «چگونگی توزیع قدرت در جهان» را بهنحو روشمند مطالعه میکند. ویژگیهای جغرافیایی و مختصات سرزمینی که یک ملت درون آن گرد هم آمدهاند، از مهمترین مولفههای تعیینکنندهی رفتار دولتهاست. ازاینرو #دولت_پژوهی با مطالعات جغرافیایی و بهطور ویژه با سه دانش: جغرافیای_سیاسی، روابط_بین_الملل و ژئوپلیتیک پیوند میخورد.
✂️ برای مطالعه بیشتر:
گریفیت، مارتین (1388). دانشنامه روابط بینالملل و سیاست جهان. علیرضا طیب، نشر نی.
#مفاهیم_و_تعاریف_پایه
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹با این منطق میتوان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. بهنظر میرسد که اگر امروز نیز تنا
|
🔴 وابستگی توازنبخش
📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه
1️⃣ از 4️⃣
🔸اشتراک و اختلاط، بازار خیاطی سرنوشتهاست. وقتی گروههای انسانی به حکم جبر طبیعت در یک سرزمین و #قلمرو گرد هم میآیند و با هم درمیآمیزند و با یکدیگر مخلوط میشوند، سرنوشتشان نیز -خواه یا ناخواه، دانسته یا نادانسته- به هم گره میخورد و با #دست_پنهان_جغرافیا به هم دوخته میشود.
🔹ازاینمنظر، #جغرافیا، ظرفی است که جمعیتها را، بسته به اینکه «چرا» و «کجا» جمع شده باشند، #همسرنوشت میکند. سرنوشت مشترک، موطن تولد #معانی_جامعهساز است. ظرف طبیعی جغرافیا بهمرور زمان با تاریخ دستبهدست هم میدهند تا یک سرزمین، فضای معنایی و اقلیم معنوی مختص خودش را بنا کند. تمایز جامعهها با یکدیگر، برآمده از تمایز این فضاهاست.
🔸#فضای_معنایی همانگونهکه در ارتباط با مختصات جغرافیایی شکل میگیرد، به مختصات جغرافیا نیز ملحق میگردد. مختصات معنایی هر جغرافیا، چون بهنحو تاریخی و بهمرور زمان شکل گرفته است، به سادگی و سهولت نیز قابل فک و قلع از آن نیست. چگونه میتوان از سواحل آنتالیا و فلوریدا انتظار ظهور فضا و معنایی را داشت که در بیابان منا و عرفات و مشعر سراغ داریم؟ آیا روح قناعت را همانگونه که در کویر پا میگیرد، میتوان در جنگل و جلگه نیز کشت کرد؟
🔹#ایران بهعنوان یک فضا و قلب #سرزمین_میانه، برآیند معناهایی است که هستهی اصلی هویتی آن در تمایز با #بینالنهرین در غرب فلات، جلگهی #سند در شرق فلات و دشتهای #آسیای_میانه در شمال فلات شکل گرفته است؛ پیامد این فضای زیستی-جغرافیایی در طول زمان، خود را در بستر تاریخ چندهزارسالهاش، در «تعادل درونی #فلات_ایران» و «وابستگی توازنبخش فلات ایران با پیرامونش از سند تا نیل» نشان داده است.
🔸مراد از #وابستگی_توازنبخش، اشاره به مختصات گذرگاهی فلات ایران برای: «دسترسی آسیای میانه به آبهای گرم»، «انتقال کالا و دانش و مهارت از شرق به غرب و بالعکس»، «قابلیت ایجاد منطقههای حائل امنیتی فیمابینی» و «امکان برقراری بالانس در اوراسیافیقا» در ادوار مختلف تاریخ است. صلح و پیشرفت #اوراسیافیقا (اروپا-آسیا-شمال آفریقا) در بسیاری از ادوار مرهون این وابستگی بوده است. هرگاه معنای اجتماعی جدیدی متولد شده که این توازن را به هم زده، #صلح و #ثبات و #پیشرفت جای خود را به جنگ و انحطاط و #عقبماندگی داده است.
🔹با این منطق میتوان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. بهنظر میرسد که اگر امروز نیز تناسبات و الزامات همزیستی بر سرزمین #همسرنوشتان حاکم گردد، فلات ایران بار دیگر به کانون صادرات صلح و امنیت و پیشرفت در جهان تبدیل خواهد گردید.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹 چگونه دست اندیشهی استعلایی غرب از آستین رقابتهای ژئوپلیتیکی بیرون آمد؟ ایران معاصر چگونه در په
|
🔴 استعلای جغرافیایی، زیربنای استیلای سیاسی
📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل
3️⃣ از 4️⃣
🔸 تولد #استیت در قرن هفدهم و گذار از حکومتهای بسیط سنتی به #دولت_مدرن، بهشکل معناداری مقارن بود با اوجگرفتن #مسابقه_جغرافیایی در #اروپای_غربی و شیوع رقابتهای ژئوپلیتیکی با محوریت قدرتهای سیاسی نوظهور در آن منطقه. #ایران_معاصر نیز در اثنای همین مسابقات و رقابتها، و مشخصا در کشاکش #بازی_بزرگ (Great Game) 📎 متولد شد. تبیین این امر باید در کانون #روایت_ایران در گذار به #عصر_جدید قرار بگیرد.
🔹 در امتداد #رقابتهای_ژئوپلیتیکی بود که چهرهی جهان تغییر یافت و به شکلی که امروز میشناسیم، درآمد. برای تصویرسازی از جهان فردایی که هماینک بهسوی آن در حال حرکتیم و بنای #نظم_جدید ی که هماینک برای ساختن آن میجنگیم، ناگزیریم که منطق پشت این مسابقات و رقابتها را بشناسیم و آن را بهنحو مقتضی و مطلوب تغییر دهیم. ازاینرو درک دقیق «منطق مرزبندی نظم وستفالیایی»، یک مقدمهی اجتنابناپذیر برای معماری نظم آینده محسوب میشود.
🔸 باید توجه داشت که «منطق مرزبندی» و شیوهی تعریف و ترسیم #مرز در صلح وستفالیا، بهعنوان سلاح بسیار نرم امنیتی بهکار گرفته شد. #سوپر_سافت_پاور تمدن غرب از همان بدو تولدش، ایدهی مرز و چگونگی ترسیم و تنظیم و تغییر و تثبیت آن بوده است. برونداد این سلاح در لحظهی نخستین، تبدیل بیش از 500 واحد فئودالی (#کانتون) به 30 کشور (#کانتری) و تولد 30 دولت-ملت در اروپا بود. اگر در دورهی اخیر، ارعاب ناشی از بمب اتم به #جنگ_جهانی_دوم فیصله داد، در #قرن_هفدهم، این قدرت ناشی از #منطق_مرزبندی بود که توانست به جنگهای صدسالهی اروپایی و #جنگهای_سیساله_مذهبی در 1648میلادی خاتمه بخشد.
🔹 با تکیه بر مدعای فوق میتوان گفت که قدرت فائقهی تمدن غرب در منطق مرزبندی و #استعلاء_بر_جغرافیا ظهور پیدا کرده است. غرب در پدیدهای تصرف کرده که هیچگاه تصور نمیشد تغییر آن در بضاعت بشر بگنجد. البته باید توجه داشت که غرب این امکان را ابتدا با سستکردن پایههای #منطق_صوری و گذار از #ذاتباوری و تاسیس بنای شامخ #روش (method) بهدست آورد و در گامی دیگر، این امکان را با #تفکر_جغرافیایی و #قدرت_اقیانوسپایه محقق نمود؛ دانش و تکنولوژی و صنعت نیز در خدمت این ایده بوده است. پس پربیراه نیست که بگوییم: دستبردن در #امتناعات_جغرافیایی و ایجاد امکانات جغرافیایی، از #اندیشه_استعلایی غرب برخاسته و به #دولت_استیلائی مدرن منتهی شده است.
🔸 نتایج شگفتانگیز کاربست منطق مرزبندی #وستفالیا چنان خیرهکننده بود که بعدها نیز بهعنوان ابزار قدرت، جهت کنترل دیگر مناطق جهان بهکار گرفته شد. بدینترتیب، این نظم بهتدریج در اقصی نقاط جهان رسوخ یافت؛ با الگوی خود سرزمینهای مختلف را درنوردید؛ قلمروهای گوناگون را بهمثابه #ظروف_مرتبطه به یکدیگر متصل ساخت؛ در نهایت، شیر کنترل این ظروف و شیب تغییر تبادلات فیمابین آنها را بهدست خویش گرفت و آن را بهدست #آنگلاسکسون ها داد. این همان خط داستانی است که نقاط تمدنخیز مشرقزمین را طفیلی #سرنوشت غرب کرده است.
🔹 اکنون که قریب به 400 سال از آن تاریخ میگذرد، منطق مرزبندی وستفالیایی همچنان بهعنوان یک حربهی حیاتی در اختیار قدرتهای غربی است. #مرزبندی و تعیین مرز، ناموس #نظم_جهانی است. این منطق هم اینک نیز برای مهار قدرتهای نوظهور، بهمنظور حفظ #انحصار در مدیریت تحولات جهان بهکار گرفته میشود. تجزیهی کشورهایی که به سطحی از #پیشرفت دست پیدا میکنند و ایجاد اتحادیههای منطقهای نمونهای از مصادیق کاربرد #منطق_مرز در روزگار ماست.
🔸 مطالعهی دانشهای مرتبط با #توطّن و ادارهی #سرزمین نشان میدهد که این منطق در انحصار معماران ژئوپلیتیک جهان قرار دارد. شکستن این انحصار و تعیین منطقی جدید برای مرزبندی، و چه بسی وضع و جعل پدیدهای غیر از #سرحدّات و #مرز برای صیانت از تمایزات فرهنگی، یکی از الزامات گذار به #نظم_جدید_جهانی و تصویرسازی از #تمدن_نوین_اسلامی است.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid