eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
452 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🟥 قدرت عبارت است از انرژی لازم برای تامین سوخت‌وساز تحولات سیاسی. بدون ، رهبران جامعه در ایجاد حرکت برای رسیدن به هدف‌های مطلوب‌شان ناکام می‌مانند. ، منبع بی‌رقیبی برای است. اگر منابع قدرت کافی در اختیار رهبران جوامع قرار نگیرد، شتاب پیشرفت در آن جوامع کاهش خواهد یافت. با این مقدمه، مهم‌ترین عامل برخی از ملت‌ها در دو قرن اخیر را باید در ناتوانی ایشان در تامین منابع قدرت جست‌وجو کرد. 🔸 مطالعه‌ی منابع قدرت، خواه یا ناخواه، پای تاثیر موقعیت‌های جغرافیایی در کیفیت را نیز به پیش می‌کشد. سه دانش مهم (Political geography)، (international relations) و (geopolitics) از سه منظر متفاوت به مطالعه‌ی این امر می‌پردازند. 🔹 مولود باور به رابطه‌ی هم‌افزای قدرت، سیاست و جغرافیاست. در رایج‌ترین تعریف، ژئوپلیتیک را علمی می‌دانند که «چگونگی توزیع قدرت در جهان» را به‌نحو روشمند مطالعه می‌کند. ویژگی‌های جغرافیایی و مختصات سرزمینی که یک ملت درون آن گرد هم آمده‌اند، از مهم‌ترین مولفه‌های تعیین‌کننده‌ی رفتار دولت‌هاست. ازاین‌رو با مطالعات جغرافیایی و به‌طور ویژه با سه دانش: جغرافیای_سیاسی، روابط_بین_الملل و ژئوپلیتیک پیوند می‌خورد. ✂️ برای مطالعه بیش‌تر: گریفیت، مارتین (1388). دانشنامه روابط بین‌الملل و سیاست جهان. علیرضا طیب، نشر نی. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹با این منطق می‌توان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. به‌نظر می‌رسد که اگر امروز نیز تنا
| 🔴 وابستگی توازن‌بخش 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه 1️⃣ از 4️⃣ 🔸اشتراک و اختلاط، بازار خیاطی سرنوشت‌هاست. وقتی گروه‌های انسانی به حکم جبر طبیعت در یک سرزمین و گرد هم می‌آیند و با هم درمی‌آمیزند و با یک‌دیگر مخلوط می‌شوند، سرنوشت‌شان نیز -خواه یا ناخواه، دانسته یا نادانسته- به هم گره می‌خورد و با به هم دوخته می‌شود. 🔹ازاین‌منظر، ، ظرفی است که جمعیت‌ها را، بسته به این‌که «چرا» و «کجا» جمع شده باشند، می‌کند. سرنوشت مشترک، موطن تولد است. ظرف طبیعی جغرافیا به‌مرور زمان با تاریخ دست‌به‌دست هم می‌دهند تا یک سرزمین، فضای معنایی و اقلیم معنوی مختص خودش را بنا کند. تمایز جامعه‌ها با یک‌دیگر، برآمده از تمایز این فضاهاست. 🔸 همان‌گونه‌که در ارتباط با مختصات جغرافیایی شکل می‌گیرد، به مختصات جغرافیا نیز ملحق می‌گردد. مختصات معنایی هر جغرافیا، چون به‌نحو تاریخی و به‌مرور زمان شکل گرفته است، به سادگی و سهولت نیز قابل فک و قلع از آن نیست. چگونه می‌توان از سواحل آنتالیا و فلوریدا انتظار ظهور فضا و معنایی را داشت که در بیابان منا و عرفات و مشعر سراغ داریم؟ آیا روح قناعت را همان‌گونه که در کویر پا می‌گیرد، می‌توان در جنگل و جلگه نیز کشت کرد؟ 🔹 به‌عنوان یک فضا و قلب ، برآیند معناهایی است که هسته‌ی اصلی هویتی آن در تمایز با در غرب فلات، جلگه‌ی در شرق فلات و دشت‎های در شمال فلات شکل گرفته است؛ پیامد این فضای زیستی-جغرافیایی در طول زمان، خود را در بستر تاریخ چندهزارساله‌اش، در «تعادل درونی » و «وابستگی توازن‌بخش فلات ایران با پیرامونش از سند تا نیل» نشان داده است. 🔸مراد از ، اشاره به مختصات گذرگاهی فلات ایران برای: «دسترسی آسیای میانه به آب‌های گرم»، «انتقال کالا و دانش و مهارت از شرق به غرب و بالعکس»، «قابلیت ایجاد منطقه‌های حائل امنیتی فی‌مابینی» و «امکان برقراری بالانس در اوراسیافیقا» در ادوار مختلف تاریخ است. صلح و پیشرفت (اروپا-آسیا-شمال آفریقا) در بسیاری از ادوار مرهون این وابستگی بوده است. هرگاه معنای اجتماعی جدیدی متولد شده که این توازن را به هم زده، و و جای خود را به جنگ و انحطاط و داده است. 🔹با این منطق می‌توان به سراغ تحلیل و تفسیر وقایع این منطقه رفت. به‌نظر می‌رسد که اگر امروز نیز تناسبات و الزامات هم‌زیستی بر سرزمین حاکم گردد، فلات ایران بار دیگر به کانون صادرات صلح و امنیت و پیشرفت در جهان تبدیل خواهد گردید. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔹 چگونه دست اندیشه‌ی استعلایی غرب از آستین رقابت‌های ژئوپلیتیکی بیرون آمد؟ ایران معاصر چگونه در په
| 🔴 استعلای جغرافیایی، زیربنای استیلای سیاسی 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل 3️⃣ از 4️⃣ 🔸 تولد در قرن هفدهم و گذار از حکومت‌های بسیط سنتی به ، به‌شکل معناداری مقارن بود با اوج‌گرفتن در و شیوع رقابت‌های ژئوپلیتیکی با محوریت قدرت‌های سیاسی نوظهور در آن منطقه. نیز در اثنای همین مسابقات و رقابت‌ها، و مشخصا در کشاکش (Great Game) 📎 متولد شد. تبیین این امر باید در کانون در گذار به قرار بگیرد. 🔹 در امتداد بود که چهره‌ی جهان تغییر یافت و به شکلی که امروز می‌شناسیم، درآمد. برای تصویرسازی از جهان فردایی که هم‌اینک به‌سوی آن در حال حرکتیم و بنای ی که هم‌اینک برای ساختن آن می‌جنگیم، ناگزیریم که منطق پشت این مسابقات و رقابت‌ها را بشناسیم و آن را به‌نحو مقتضی و مطلوب تغییر دهیم. ازاین‌رو درک دقیق «منطق مرزبندی نظم وستفالیایی»، یک مقدمه‌ی اجتناب‌ناپذیر برای معماری نظم آینده محسوب می‌شود. 🔸 باید توجه داشت که «منطق مرزبندی» و شیوه‌ی تعریف و ترسیم در صلح وستفالیا، به‌عنوان سلاح بسیار نرم امنیتی به‌کار گرفته شد. تمدن غرب از همان بدو تولدش، ایده‌ی مرز و چگونگی ترسیم و تنظیم و تغییر و تثبیت آن بوده است. برون‌داد این سلاح در لحظه‌ی نخستین، تبدیل بیش از 500 واحد فئودالی () به 30 کشور () و تولد 30 دولت-ملت در اروپا بود. اگر در دوره‌ی اخیر، ارعاب ناشی از بمب اتم به فیصله داد، در ، این قدرت ناشی از بود که توانست به جنگ‌های صدساله‌ی اروپایی و در 1648میلادی خاتمه بخشد. 🔹 با تکیه بر مدعای فوق می‌توان گفت که قدرت فائقه‌ی تمدن غرب در منطق مرزبندی و ظهور پیدا کرده است. غرب در پدیده‌ای تصرف کرده که هیچگاه تصور نمی‌شد تغییر آن در بضاعت بشر بگنجد. البته باید توجه داشت که غرب این امکان را ابتدا با سست‌کردن پایه‌های و گذار از و تاسیس بنای شامخ (method) به‌دست آورد و در گامی دیگر، این امکان را با و محقق نمود؛ دانش و تکنولوژی و صنعت نیز در خدمت این ایده بوده است. پس پربی‌راه نیست که بگوییم: دست‌بردن در و ایجاد امکانات جغرافیایی، از غرب برخاسته و به مدرن منتهی شده است. 🔸 نتایج شگفت‌انگیز کاربست منطق مرزبندی چنان خیره‌کننده بود که بعدها نیز به‌عنوان ابزار قدرت، جهت کنترل دیگر مناطق جهان به‌کار گرفته شد. بدین‌ترتیب، این نظم به‌تدریج در اقصی نقاط جهان رسوخ یافت؛ با الگوی خود سرزمین‌های مختلف را درنوردید؛ قلمروهای گوناگون را به‌مثابه به یک‌دیگر متصل ساخت؛ در نهایت، شیر کنترل این ظروف و شیب تغییر تبادلات فی‌مابین آن‌ها را به‌دست خویش گرفت و آن را به‌دست ها داد. این همان خط داستانی است که نقاط تمدن‌خیز مشرق‌زمین را طفیلی غرب کرده است. 🔹 اکنون که قریب به 400 سال از آن تاریخ می‌گذرد، منطق مرزبندی وستفالیایی هم‌چنان به‌عنوان یک حربه‌ی حیاتی در اختیار قدرت‌های غربی است. و تعیین مرز، ناموس است. این منطق هم اینک نیز برای مهار قدرت‌های نوظهور، به‌منظور حفظ در مدیریت تحولات جهان به‌کار گرفته می‌شود. تجزیه‌ی کشورهایی که به سطحی از دست پیدا می‌کنند و ایجاد اتحادیه‌های منطقه‌ای نمونه‌ای از مصادیق کاربرد در روزگار ماست. 🔸 مطالعه‌ی دانش‌های مرتبط با و اداره‌ی نشان می‌دهد که این منطق در انحصار معماران ژئوپلیتیک جهان قرار دارد. شکستن این انحصار و تعیین منطقی جدید برای مرزبندی، و چه بسی وضع و جعل پدیده‌ای غیر از و برای صیانت از تمایزات فرهنگی، یکی از الزامات گذار به و تصویرسازی از است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid