eitaa logo
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
1.1هزار دنبال‌کننده
452 عکس
73 ویدیو
19 فایل
ما به دوران جدیدی از عالم وارد شده‌ایم. به‌تدریج آثار این آغاز، محسوس‌تر می‌شود و تاثیر خود را در تغییر چهره زندگی بشر آشکار می‌کند. در این کانال، این دوران جدید را از سه زاویه مورد تامل قرار می‌دهیم: #روش، #دولت و #استعمار. Admin: @yas_aa
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🟥 قدرت عبارت است از انرژی لازم برای تامین سوخت‌وساز تحولات سیاسی. بدون ، رهبران جامعه در ایجاد حرکت برای رسیدن به هدف‌های مطلوب‌شان ناکام می‌مانند. ، منبع بی‌رقیبی برای است. اگر منابع قدرت کافی در اختیار رهبران جوامع قرار نگیرد، شتاب پیشرفت در آن جوامع کاهش خواهد یافت. با این مقدمه، مهم‌ترین عامل برخی از ملت‌ها در دو قرن اخیر را باید در ناتوانی ایشان در تامین منابع قدرت جست‌وجو کرد. 🔸 مطالعه‌ی منابع قدرت، خواه یا ناخواه، پای تاثیر موقعیت‌های جغرافیایی در کیفیت را نیز به پیش می‌کشد. سه دانش مهم (Political geography)، (international relations) و (geopolitics) از سه منظر متفاوت به مطالعه‌ی این امر می‌پردازند. 🔹 مولود باور به رابطه‌ی هم‌افزای قدرت، سیاست و جغرافیاست. در رایج‌ترین تعریف، ژئوپلیتیک را علمی می‌دانند که «چگونگی توزیع قدرت در جهان» را به‌نحو روشمند مطالعه می‌کند. ویژگی‌های جغرافیایی و مختصات سرزمینی که یک ملت درون آن گرد هم آمده‌اند، از مهم‌ترین مولفه‌های تعیین‌کننده‌ی رفتار دولت‌هاست. ازاین‌رو با مطالعات جغرافیایی و به‌طور ویژه با سه دانش: جغرافیای_سیاسی، روابط_بین_الملل و ژئوپلیتیک پیوند می‌خورد. ✂️ برای مطالعه بیش‌تر: گریفیت، مارتین (1388). دانشنامه روابط بین‌الملل و سیاست جهان. علیرضا طیب، نشر نی. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🟥پدیده‌های طبیعی با پدیده‌های انسان‌ساخته‌، در جغرافیا، درهم‌تنیده‌اند. عامل‌های انسانی و طبیعی، بسته به آمریتی که از خود بروز می‌دهند، در شکل‌دادن به مختصات یک حضور دارند. به‌میزان توسعه‌یافتگی، سهم ساختار جامعه در ایجاد فضای جغرافیایی بیش‌تر شده و بر غلبه می‌کند. دانش‌هایی هم‌چون و نیز از دل نیازها و در نسبت و تناسب با ایدئولوژی‌های این جوامع برآمده است. 🔸به‌دلیل دخالت در جغرافیا است که هومبولت (alexander von humboldt) (پدر جغرافیای نو) در رهیافت (geocratic) بر تعیین‌کنندگی طبیعت بر کیفیت زندگی انسان تاکید می‌کند؛ ریتر (carl ritter) در رهیافت (theocratic)، روایتی از تحولات جغرافیایی ارائه می‌نماید که نشان‌دهنده کنترل آفریدگار بر پدیده‌های سطح زمین باشد. ویدال بلاش (Vidal de La Blache) در رهیافت (we-ocratic) و مکتب امکان‌گرایی جغرافیا، متاثر از بر این تفسیر تاکید می‌کند که اگرچه محیط، امکاناتی را در اختیار انسان قرار می‌دهد، اما حق برای بهره‌گیری از آن‌ها هم‌چنان وابسته به انسان است. 🔹باتوجه به تاثیر بر تفسیر یا جغرافیا، این پرسش قابل طرح است که نگاه انسان موحّد به جغرافیا و چه تمایزات و امتیازاتی در مقایسه با دیگر رهیافت‌ها دارد؟ این پرسش، هسته‌ی سخت را شکل می‌دهد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🔴 جابه‌جایی محور توازن منازعات تمدنی به مدیترانه 📮 معماری صلح و پیشرفت در سرزمین میانه، از سند تا نیل 4️⃣ از 4️⃣ 🔹 یکی از نقاط پیوند با و StateBuilding، عبارت است از: تعریف و حاکم بر شیوه‌ی تعیین و تنظیم برای مشخص‌کردن قلمرو یک . ، به سرزمینی با سرحدات مشخص و معین احتیاج دارد. این‌که این سرحدات براساس چه شاخص و معیاری، و با چه وسعت و گستره‌ای مشخص شوند، بر و تاثیر مستقیم دارند. تغییرات این منطق و الگو را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. 🔸 ، شاخص جدیدی است که در مورد توجه قرار گرفت. با تعریف مرز، که ماهیتی صرفا مادی و ریاضیاتی داشت، شاخص که ماهیتی انسانی داشتند، کنار گذاشته شدند. سرحد براساس وفاداری اقوام و قبایل و ایلات تعریف می‌شد؛ اما مرز، کاملا کمّی بود و با متراژ سرزمین تعیین می‌گردید. 🔹 رونق‌گرفتن نگاهی کمّی و امکان رام‌کردن عالم طبیعت با افسار ، ابزاری بود که این گذار را تسهیل می‌کرد. یا همان چیزی که به‌خطا تحت‌عنوان «گفتار در روش» معروف شده است، مهم‌ترین کتاب است؛ این کتاب تنها 10 سال پیش از و در نقطه‌ی اوج منتشر شد و بر منطق پیدایش جهان مدرن و شیوه‌ی نظام بین‌الملل تاثیر گذاشت. 🔸 شاخص مرز، گذار از سنتی به را ممکن کرد. حتی نیز متاثر از ریاضیات جدیدی که دکارت عرضه کرده بود، را نوشت. خود هابز، یعنی معمار دولت مدرن و نخستین مدون جدید، به این نکته تصریح کرده است. 🔹 این‌که دقیقا از کدامین نقطه از خاک گسترده‌ی زمین، مرزهای یک سرزمین آغاز شود و در کدامین نقطه به اتمام برسد، نیازمند مطالعه‌ی پیچیده‌تر جغرافیا بود. اگرچه این پیچیدگی با ابزار ریاضی مهار می‌شد، اما نگاه پیچیده‌تری به ماهیت انسانی و تاریخی جغرافیا را نیز می‌طلبید. به‌مرور زمین، دانش‌هایی هم‌چون ، ، ، ، و ... درراستای تامین این نیاز، عمدتا با مرکزیت جهان آنگلاساکسونی شکل گرفتند. 🔸 از آن روز تا به‌اکنون، یکی از مهم‌ترین اهرم‌های و شکل‌دادن به و بوده است. این‌که می‌بینیم از تا به امروز، سکان‌داران و پایه‌گذاران دانش‌های مرتبط با آن، کشورهای ابرقدرت جهان هستند، نشان می‌دهد که هژمونی مدرنیته با روش فهم جغرافیا در پیوند بوده است. 🔹 یکی از این مسابقات است که در قلب و در پیرامون مرزهای عزیز شکل گرفت و نتیجه‌ی آن، تجزیه‌ی بخش‌هایی از قلمرو ملی و تاریخی ما شد. این سرزمین‌های جداشده اکنون 9 کشور را دربر می‌گیرند که عبارتند از: ، ، ، ، ، ، ، و . در اثنای بازی بزرگ، کارکرد خاکی و زمین‌پایه‌ی در شکل‌دادن به ، به مرزهای آبی در منتقل گردید. 🔸 به‌تبع تغییراتی که دانش‌های جغرافیایی جدید رقم زده‌اند، مختصات و نقطه‌ی تعادل و لبه‌های منازعه‌خیز از به شرق مدیترانه منتقل شده است. از این رو است که سرزمین در جوار ، امروزه سنگر مقاومت سرزمین میانه و نماینده‌ی در برابر سینه سپر کرده است. امروز فردای سرزمین ، در لبه‌های سرخ این نقطه از عالم، در حال رقم‌خوردن است. / پایان 📎 یادداشت‌های پیشین 👇👇👇 1️⃣ یادداشت اول: وابستگی توازن‌بخش 2️⃣ یادداشت دوم: منطق طبیعی مرز 3️⃣ یادداشت سوم: استعلای جغرافیایی زیربنای استیلای سیاسی . 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 اروپامحوری: تله‌ی شناختی دوران معاصر 💰 تعداد کلمه: 414 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 3 د
| 🔸اروپامحوری به‌طور خلاصه یعنی تعریف جهان معاصر و معادلات و تعاملات آن، به‌نحوی که حوادث 500 سال اخیر اروپا، کانون الهام‌بخش آن قرار بگیرد و شیوه‌ی رفتار این نقطه از جهان، شاخص عقل و عقلانیت تعریف شود. 🔹اروپامحوری 📎 یا اروپامرکزی، همان چهره‌ای از است که جنبه‌ی آکادمیک و علمی پیدا کرده است. دانش این امکان را می‌دهد که به مشاهده‌ی جنبه و چهره‌ای از غرب بپردازیم که معمولا غرب و مدرنیته آن را در پشت دانش و تکنولوژی و دموکراسی پنهان می‌کند. 🔸دو تلقی عمده از اروپامحوری در مطرح است: «ادراک فرهنگی» و «ادراک ژئوپلیتیکی». تلقی اول را غالبا جریان‌های چپ دنبال نموده‌اند؛ تلقی دوم بیش‌تر مورد اقبال ژئوپلیتیسین‌ها و استراتژیست‌ها بوده است. 🔹یکی از چهره‌های نامداری که اساسا مفهوم را وارد ادبیات سیاسی کرد، دانشمند مصری است. سمیر امین 📎، از نظریه‌پردازان توسعه است که از نظر گرایش فکری، نئومارکسیست انتقادی محسوب می‌شود. وی اروپامحوری را یک پدیده‌ی فرهنگی می‌داند و معتقد است که اروپامحوری، نمود فرهنگی و روبنایی است؛ لذا زیربنای آن را باید در فرآیندهای اقتصادی جست‌وجو کرد. 🔸سمیر امین که یکی از چهره‌ی ضداستعماری است که در متولد شده و زیسته است. البته اتکای وی در نقد جریان اندیشه‌ی بوده است. وی در اثنای این فعالیت‌ها بود که دانش‌واژه‌ی «اروپامحوری» (Eurocentrism) را تاسیس کرد و ذیل آن تلاش کرد تا بازتعریف جهان به‌تبع را توضیح دهد. توضیح او از و ، به‌دلیل تعلق خاطرش به مارکسیسم، تبیین اقتصادی بوده است. او از موسسین مجله‌ی «دانشجویان ضد استعمارگر» بود که در فرانسه به چاپ می‌رسید. 🚩 در ادامه به برخی از آثار سمیر امین اشاره می‌کنیم: 2019- انقلاب طولانی جنوب جهانی: به‌سوی یک انترناسیونال جدید ضدامپریالیستی 2018- امپریالیسم مدرن، سرمایه‌ی مالی انحصاری و قانون ارزش مارکس 2017- انقلاب اکتبر 1917: یک قرن بعد 2016- روسیه و گذار طولانی از سرمایه‌داری به سوسیالیسم 2013- انفجار سرمایه‌داری معاصر 2011- امپریالیسم و جهانی‌شدن 2010- پایان‌دادن به بحران سرمایه‌داری یا پایان‌دادن به سرمایه‌داری؟ 2010- دوگانه‌ی مدرنیته و اروپامحوری: دین و دموکراسی و نقدی بر فرهنگ‌گرایی و اروپامحوری 2006- فراتر از هژمونی ایالات متحده: ارزیابی چشم‌انداز یک جهان چندقطبی 2004- ویروس لیبرال: جنگ دائمی و آمریکایی‌شدن جهان 2003- سرمایه‌داری منسوخ 2002- جهانی‌شدن، درک عمل 1994- حمله قومی به ملل 1992- امپراتوری هرج و مرج 1991- امپراتوری آشوب 1988- اروپامحوری 1984- تغییر اقتصاد جهانی؟ نه مقاله انتقادی در مورد نظم جدید اقتصادی بین‌الملل 1976- امپریالیسم و توسعه‌ی نابرابر 1973- مبادله‌ی نابرابر و قانون ارزش 1970- انباشت در مقیاس جهانی 1957، اثرات ساختاری ادغام بین المللی اقتصادهای ماقبل سرمایه‌داری؛ مطالعه‌ی نظری مکانیسمی که اقتصادهای توسعه‌نیافته را ایجاد کرد
| 🔴 رهیافت‌های کلان اروپامحور در مطالعه‌ی ژئوپلیتیک 💰 تعداد کلمه: 382 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه سال 1960 میلادی سال مهمی در تحولات است. تبعات دو نگاه مردم را به آرمان‌شهر تغییر داده بود. این تغییر در دانش‌های مختلف تاثیر گذاشت. جغرافیا نیز از این تحول مستثنی نبود. این تاریخ، نقطه‌ی عطفی در مطالعات ژئوپلیتیک است؛ چراکه جغرافیدانان از آن تاریخ به بعد کوشیدند تا مفاهیم سیاسی و ادبیات را در قالب مفاهیم ژئوپلیتیک بیان نمایند. در ادامه این سه رویکرد کلان معرفی شده است .... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
| 🚩 توافق راهبردی ایران-روسیه و گذار به جهان شمال-جنوب 🔹شاید نگاه منتقدانه به ژئوپلیتیک برای ما در نگاه نخست چندان آشنا به نظر نرسد، اما سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی که بر این بنیان استوار گردیده‌اند، برای ما بسیار محسوس و آشنا هستند. ما با آن‌ها محشوریم و زندگی می‌کنیم، بی‌آن‌که بنیان‌های نظری و تئوری‌های پشتیبان آن‌ها را بشناسیم. موضع‌گیری نسبت به دانش‌واژه‌های رایج ژئوپلیتیکی، مثل اصطلاح نمونه‌ای از این دست سیاست‌هاست؛ سیاست‌های عالمانه‌ای که از یک نگاه ژرف تئوریک بهره می‌گیرند. 🔸تلاش برای حذف اصطلاح خاورمیانه، از عزم راسخ جمهوری اسلامی و پیشگامی ملت ایران در بازتعریف موقعیت ژئوپلیتیکی خبر می‌دهد. آن‌‎چه در این بازتعریف نشانه گرفته شده است، عبارت است از: بهره‌گیری هرچه‌بیش‌تر از امکانات و ظرفیت‌های خدادادی این منطقه از جهان، که غرب مدرن آن را در 200 سال گذشته به یغما برده و از آنِ خود کرده است. 🔹وقتی از گذار به شرق‌محور و فروپاشی آمریکامحور صحبت می‌کنیم، برای پرهیز از ، طبعا به ادبیات علمی روشنگرانه‌ای در این باب احتیاج خواهیم داشت. بخشی از این ادبیات را از طریق استحاله‌ی ادبیات انتقادی می‌توان به‌دست آورد و بخش دیگری را نیز باید با خلاقیت و ابداع که از اندیشمندان انتظار می‌رود، کسب نمود. 🔸کاستن از حجم عظیمی از ظلم که در جهان منتشر است، نیازمند بازتعریف شیوه‌ی تقسیم جهان است. در این بازتقسیم باید اروپامحوری مورد تجدیدنظر قرار بگیرد؛ سیاست بازتعریف ژئوپلیتیک جهان و گذار از اروپامحوری به بخشی از این اصلاح اساسی و بنیادین است. روز گذشته که شاهد انعقاد قرارداد راهبردی میان ایران و بودیم، این سیاست یکی از میوه‌های خود را بر زمین گذاشت. انتظار آن است که این قرارداد، محقق‌کننده‌ی نگاه انتقادی در ژئوپلیتیک جهت بازپس‌گیری ظرفیت‌های به‌تاراج‌رفته‌ی آسیایی باشد. ایران عزیز ما نیز که همیشه در دو قرن اخیر مورد تهاجم و تعدی بوده، یکی از بازیگران مهم این گذار خواهد بود. جغرافیای طبیعی به‌طور خدادادی در لجمن این درگیری و در لبه‌ی این تقسیم‌بندی قرار دارد. گذار از اروپامحوری به آسیامحوری نیازمند تقویت به‌جای است که مرزهای شمالی ایران، یکی از مهم‌ترین گذرگاه‌های آن محسوب می‌شوند. 🔹از برجسته‌ترین مبدعان ادبیات شمال-جنوب می‌توان به اشاره کرد. وی که یکی از سرآمدان رهیافت انتقادی به ماهیت اروپامحورانه‌ی ژئوپلیتیک است، اندیشه‌ی خود را حول مفهومی تحت‌عنوان صورت‌بندی کرد. در این صورت‌بندی جدید، مدل تازه‌ای برای فهم و تبیین ارائه شده است. دیدگاه ، دیگر اندیشمند ژئوپلیتیک نیز در همین راستا تکوین یافته است. 🔸در آلترناتیوی که و ارائه کرده‌اند، جهان از صورت‌بندی غربی-شرقیِ اروپامحورانه خارج شده و در قالب تعاملات شمال-جنوب توضیح داده می‌شود. این آلترناتیو در مقابل نظریه‌ی هالفورد مکیندر قرار دارد و به بازسازی و ترمیم آن می‌انجامد. 🔹نظریه‌ی هارتلند ، یکی از ستون‌های رهیافت اروپامحوری است. این نظریه، تقسیم قدرت در جهان را به‌گونه‌ای توضیح می‌دهد که گویا ، سرزمین‌ها و ملت‌ها را به شرقی-غربی تقسیم کرده است. این شیوه از تقسیم‌بندی، را در تقویت می‌کند. تقلا برای عبور از جهان تک‎قطبی و گذار به نظام جهانی چندمرکزی از حیث تئوریک نیازمند نقد و نقض نظریه‌ی هارتلند و تعدیل آن است؛ این مطلوب، همان کاری است که والرشتاین و تیلور دنبال کرده‌اند. این یادداشت ادامه دارد.... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| | 🔴 نظم جهانی چگونه ساخته می‌شود؟ 💰 تعداد کلمه: 493 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه
| 🔸نظم، مولود است. تاریخ گواهی می‌دهد که بحران‌های بزرگ، آبستن نظم‌های فراگیر و گسترده در جهان بوده‌اند. معمای آن‌جاست که یک دستش در پنجه‎ی آشفتگی است و دست دیگرش درگیر شکل‌دادن به روابط و معادلات جهان‌ساز. درجایی‌که رنج‌مویه‌های بحران به آسمان بلند شده است، ناگهان صدای گریه‌ی تولد نیز برمی‌خیزد و از درراه‌بودن آینده‌ای متفاوت از امروز خبر می‌دهد. 🔹توجه استراتژیست‌های سرشناسی مثل و به تولد نظم از دل بحران این پرسش را پیش می‌کشد که آیا در شرایط آشفته و بحرانی امروز جهان، آیا طرحی در حال شکل‌دادن به نظم آینده است؟ طراحان نظم آینده چگونه به این میدان‌های پرآشوب نگاه می‌کنند؟ مواد خام و اولیه‌ای که در این بحران‌ها تولید می‌شوند، چگونه در ساخت نظم جهان آینده به کار گرفته می‌شوند؟ 🔸برای پاسخ به این پرسش، مرور فرآیند منتهی به نظم امروزین جهان می‌تواند مفید باشد. کم‌تر کسی هم‌زمان با هیاهوی سال‌های 1914 تا 1918 میلادی (در اثنای ) صدای پایه‌گذاری ستون‌های را نیز به گوش خود می‌شنید. اگرچه این نظم در بازه‌ی 1919 میلادی تا 1991میلادی تکوین پیدا کرد و بعد از پایان و فروپاشی در سال 1991میلادی توانایی خلق وضعیت امنیتی مطلوب خود را به دست آورد، اما پایه‌های این وضعیت در بحبوحه‌ی جنگ جهانی اول بر زمین گذاشته شد. 🔹رد پای پایه‌گذاری نظم‌های جهانی را می‌توان در تقلاهای نظری و تئوریکی جست‌وجو کرد که می‌کوشند تا دیدگاه تازه‌ای درباره‌ی ، و ترسیم کنند. با فروکش‌کردن شعله‌های توجه به تدوین نظریه‌های جنگ، قدرت و امنیت مورد توجه قرار گرفت. نظریه‌پردازان می‌خواستند با پیش‌بینی‌پذیرکردن میدان، بحران‌های بین‌المللی پساجنگ را مهار کرده و در ید کنترل ایده‌ی مطلوب‌شان درآورند. 🔸نخستین موج واقع‌گرایی در در اثنای گرگ‌ومیش پس از جنگ جهانی اول متولد شد. از مهم‌ترین شخصیت‌های پیشگام این رویکرد می‌توان به (Arnold Oscar Wolfers) 📎 اشاره کرد. وی به مفهوم تمرکز کرد و اعلام نمود: تقلا برای اعمال نفوذ و کسب در سطح جهان که مورد اهتمام قدرت‌های بزرگ قرار می‌گیرد، محیط امنیتی خاصی را در روابط بین‌الملل ایجاد می‌کند و به روابط و معادلات جهانی سمت‌وسو و راستای مشخصی می‌بخشد. 🔹نام در صدر فهرستی قرار دارد که می‌توان آن را جریان اندیشکده‌های سیاسی، دفاعی و امنیتی غرب نامید. وولفرز که حتی در میانه‌ی نیز به تفکر نازی در آلمان تعلق خاطر داشت، ناگهان این کشور را ترک کرد و به در آمریکا پیوست. او افراد مستعدی را شناسایی و جذب نمود و آن‌ها را در «دفتر خدمات استراتژیک» به کار گرفت. این مرکز به زودی به یک قطب برای دولت آمریکا تبدیل شد. وولفرز به مدت 10سال، مدیر مرکز تحقیقات سیاست خارجی واشنگتن در دانشگاه جان هاپکینز بود. امروز که به مهاجرت وولفرز از به آمریکا نگاه می‌کنیم، رد پای فرآیند تغییر نظم را نیز در این مهاجرت می‌بینیم. 🔸میراث فکری وولفرز در ، اهمیت «نفوذ» و «اعتبار» را برای معماران برجسته کرد و از طریق اعتباربخشی به رهیافت در مطالعات سیاسی، سمت‌وسوی خاصی را به نظم جهانی بخشید. https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 شرایط استفاده از مذاکره به‌عنوان ابزار قدرت 💰 تعداد کلمه: 540 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالع
| 🔴 الف) مذاکره: از «ابزار ضعف» تا «نماد اقتدار» 🔸مذاکره ایران و آمریکا می‌تواند تحت شرایطی از «ابزار ضعف» به «نماد اقتدار» تبدیل شود. باید پرسید چه شرایط و الزامات و سازوکارهایی می‌توانند این امر با به واقعیت تبدیل کنند؟ آن‌چه اندیشیدن به این تغییر را محتمل ساخته و قابل اعتنا می‌کند، پیدایش شرایط جدید در ، به‌ویژه در است. به‌تبع این شرایط می‌توان نگاه متفاوتی به اقدامات سیاسی و مفاهیم انداخت. جهان پس از و عملیات‌های به‌سادگی به شرایط پیشین برنخواهد گشت. جایگاه در غرب آسیا به‌تبع این اقدامات تضعیف شده و ضربات جبران‌ناپذیری به شاکله‌ی رژیم صهیونیستی وارد گردیده است. 🔹 مضاف بر ضربات به هژمونی امریکا در منطقه‌ی غرب آسیا، از تحولات بین‌المللی دیگری نیز می‌توان یاد کرد که را در جهان تغییر داده است. ، نبرد تجاری چین و آمریکا، رشد اقتصادی و صنعتی کشورهای جنوب درمقایسه‌با اروپای غربی و آمریکا، کاهش تولید ناخالص ملی آمریکا، تضعیف شاکله‌ی هویتی اروپا و رابطه‌ی آن‌ها با ایالات متحده. 🔸این تحولات منطقه‌ای و جهانی می‌توانند معانی جدیدی به مفاهیم، رفتارها و تصمیمات سیاسی دولت-ملت‌ها ببخشند. در این شرایط محتمل است که بتوان مذاکره‌ی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده را نیز به‌طبع موازنه‌ی جدید جبهه‌ی مقاومت و ، از زاویه‌ی دیگری نگریست. 🔹عدم هراس و پرهیز دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی از مذاکره، بیش از هرچیز متاثر از دستاوردها و آمادگی‌های میدانی جبهه‌ی مقاومت است. هماهنگی دیپلماسی و میدان در جبهه‌ی مقاومت در سال‌های اخیر از مولفه‌هایی است که تغییر نگرش به مذاکره را محتمل می‌کند. 🔸اکنون سؤال اساسی این است که: تحت چه شرایطی می‌توانیم از مذاکره، برداشت جدیدی داشته باشیم و آن را به جای نشانه‌ی هزیمت سیاسی و شکست ایدئولوژیک، به‌مثابه ابزار قدرت و برتری میدانی استفاده کرد؟ در این راستا به چهار نکته و شرط باید توجه داشت: 🔴 ب) شرایط تبدیل مذاکره به ابزار قدرت 🚩 ۱. ناذات‌گرایی در ماهیت مذاکره 🔹اصل مذاکره و اقدام سیاسی نسبت به اصل مذاکره، ذاتاً و ماهیتاً نه کاری مثبت است و نه اقدامی منفی؛ بلکه تحت شرایط و چارچوب‎‌های خاصی معنای مثبت یا منفی پیدا می‌کند. مثلا انجام و پیشبرد مذاکرات به نحوی که موجب نمایش «تکریم و کرامت» و «عزتمندی» در نزد افکار عمومی در جهان شود، معنای مثبتی به مذاکره می‌بخشد و بالعکس. 🚩 2. همسویی با اهداف و آرمان‌های ملی 🔸مذاکره باید در مجموع در خدمت تحقق اهداف و آرمان‌های عالی ملت ایران و جبهه‌ی مقاومت باشد. یعنی زمینه‌ی تحقق مهم‌ترین هدف ملی و منطقه‌ای ملت ایران را فراهم نماید. این هدف چیزی نیست جز: تضعیف و هدم نظام سلطه. اگر مذاکره طرف مقابل را در موقعیتی قرار دهد که گریزی جز انتخاب تمکین در برابر مطالبات طرف ایران نداشته باشد، معنای مذاکره عوض خواهد شد. 🚩 3. تضعیف روابط سنتی در جبهه سلطه 🔹نشانه موفقیت این مذاکرات و قرارگرفتن آن در راستای تامین اهداف ملی، تضعیف روابط سنتی و دیرین نظام سلطه است. این‌که بتوان روند مذاکره را به نحوی پیش برد که به سست‌شدن روابط سنتی آمریکا با ، رژیم صهیونیستی و حکام دست‌نشانده‌ی آن‌ها در منطقه غرب آسیا بیانجامد، معنای مذاکره را مثبت خواهد کرد. 📮 اخبار و اطلاعاتی که در روزهای آینده از منتشر خواهد شد، نشان خواهد داد که چه مقدار از امثال این شرط‌ها مورد اهتمام طرف ایرانی و مورد پذیرش طرف آمریکایی بوده است. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 ژئوپلیتیک کوانتومی (بخش اول) 💰 تعداد کلمه: 367 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 3 دقیقه تغیی
| 🟥 ژئوپلیتیک کوانتومی 1️⃣ شباهت اصول کوانتومی و ژئوپلیتیک گذار در نظم جهانی 🔹 چند روز قبل از روز ملی ، بندر شهید رجایی واقع در سواحل لاجوردی دچار حادثه شد و انفجار شدیدی در آن رخ داد. به موازات این حادثه شاهد اتفاقات سیاسی مهمی نیز در ایران و منطقه بودیم؛ مثل: جریان مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا، تهدیدات مستمر اسرائیل، آمادگی ایران برای اجرای عملیات وعده‌ی صادق 3، تنش‌های روبه‌تزاید هند و پاکستان و... . این تقارن موجب شد تا گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر توطئه‌بودن این انفجار مطرح شوند. 🔸پس از این انفجار، دیروز در حالی که صهیونیست‌ها آماده‌ی جشن‌های استقلال می‌شدند، آتش‌سوزی‌های گسترده‌ای در جنگل‌های پیرامون رخ داد؛ چندین ایستگاه انتقال برق نیز در انگلستان دچار حریق شدند. چنین برداشت می‌شد که این حوادث در ایجاد با حادثه‌ی بندرعباس در حال اجراست. 🔹طبعا من هم از این‌که درواقع چه سناریویی در حال اجراست، خبری ندارم؛ ولی نکته‌ی مهمی که می‌خواهم به آن اشاره کنم، این است که ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که تحولات سیاسی، تغییرات در و خصوصیاتی شبیه فیزیک کوانتوم پیدا کرده‌اند. می‌خواهم این پدیده و قرابت را بنامم. 🔸هدف از به‌کارگیری این اصطلاح، تسهیل توضیح و تشریح حوادثی است که در این زمانه مشاهده‌گرشان هستیم. وقتی در مقام تفسیر حادثه‌هایی قرار می‌گیریم که به‌شدت پیچیده‌تر شده‌اند و ذهن ما به سختی می‌تواند تمامی وجوه را در خود جمع کند، لحظه‌ای است که باید سراغ خلق مفاهیم جدید رفت و از بار استعاره‌ای آن‌ها برای توضیح میدان کمک گرفت. به‌نظرم می‌رسد با این شرایط جهانی مجبور به تولید این قبیل مفاهیم نوظهور هستیم. 🔹حادثه‌ها و تغییرات و تحولاتی که هر روز در صدر فهرست اتفاقات رسانه‌ها می‌بینیم و می‌شنویم، به‌شدت پیچیده‌تر شده‌اند؛ رابطه‌ی میان آن‌ها غیرخطی است و الزاما در پس و پی هم پدیدار نمی‌شوند؛ سیاست‌هایی که توسط سیاستمداران و رهبران جهان اتخاذ می‌شود، چنان آونگی و چند لایه‌ای شده است که گویا سیاست چند چهره‌ی متناقض پیدا کرده است؛ تعامل و تعاون بازیگران بین‌المللی به‌شدت غیرقابل پیش‌بینی شده‌اند؛ حضور و تاثیر رسانه‌ها از چنان ضریب بالایی برخوردار شده که گویا بخشی از سناریوهای پشت سر حادثه‌هاست. این وضعیت و خصوصیت، رفتار سیاسی و ژئوپلیتیکی را شبیه رفتار در فیزیک کرده است و تفسیرهای سیاسی را به سمت به‌کارگیری اصولی هم‌چون: ، ، ، ، سوق می‌دهد. این متن ادامه دارد.... 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 ژئوپلیتیک کوانتومی (بخش دوم) 💰 تعداد کلمه: 390 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه در د
| 🟥 ژئوپلیتیک کوانتومی 2️⃣ «عدم قطعیت» و «درهم‌تنیدگی» 🚩 اصل اول: اصل عدم قطعیت 🔸 هایزنبرگ با طرح یا «Uncertainty principle» در دانش فیزیک بر آن بود تا ذیل این اصل، رفتار غیرقابل‌پیش‎بینی ذرات کوانتومی را مطالعه کند. شتاب و تغییرات ژئوپلیتیکی نیز در دوران گذار از یک نظم به نظمی دیگر چنان بالا می‌گیرد که گویا هیچ آینده‌ی دقیق و قطعی‌ای در میان این تعاملات و تصمیمات قابل تصور و پیش‌بینی نیست. بخشی از این رفتار ناشی از تعاملات غیرخطی و سنتی میان بازیگران سیاسی است. امروزه برخلاف نظم سنتی، بازیگران بین‌المللی به‌نحو مستقیم و بلاواسطه از هم‌دیگر دستور نمی‌گیرند و نفع نمی‌ببرند. امروزه شاهد شکل‌دادن به شبکه‌ای گراف‌گونه در میان دولت‌های ملی و جماعت‌های بین‌المللی و دیگر بازیگران جهانی هستیم؛ در این گراف، گاهی طرفِ بازی‌ساز میدان مطلوب خود را به‌نحوی می‌چیند تا با چندین واسطه، نفع مورد نظر خود را از طرف‌هایی که مهره‌ی او محسوب می‌شوند، کسب نماید. 🔹این وضعیت به‌طور طبیعی به ماهیت چندبعدی مربوط می‌شود؛ اما در شرایط گذار به ، خصوصیت نسبتا جدیدی به خود می‌گیرد و شتابندگی خاصی پیدا می‌کند که از دل آن، نوعی در معماری نظم آینده پدیدار می‌شود. مثلا اگر فردا شاهد باشیم یا خیانتی از بازیگرانی ببینیم که توافقات راهبردی با هم داشته‌اند، جای هیچ تعجبی نخواهد بود. 🚩 اصل درهم‌تنیدگی 🔸 یکی دیگر از اصول فیزیک کوانتوم، یا «Entanglement» است. به‌موجب این اصل، ذرات کوانتومی می‌توانند به‌گونه‌ای با یک‌دیگر در ارتباط باشند که تغییر در حالت یک ذره، بلافاصله بر دیگری تأثیر بگذارد؛ حتی اگر فاصله‌ی میان آن‌ها بسیار زیاد باشد. 🔹 بارها گفته‌ایم که در جغرافیای سیاسی نیز شرایطی شبیه است. این وضعیت موجب میان سرزمین‌ها و ملت‌های مختلف، به‌ویژه در یک منطقه‌ی جغرافیایی می‌شود. این درهم‌تنیدگی در شرایط گذار به نظم جدید چنان شدت می‌گیرد که فاصله‌های قاره‌ای را نیز درمی‌نوردد و ملتی در را با کشوری در ، بی‌آن‌که حتی قاعده‌ی همسایگی بر ایشان برقرار باشد، می‌کند. این پیوستگی را می‌توان به رابطه‌ی میان شرکت‌های چندملیتی و سازمان‌های بین‌المللی نیز تعمیم داد. درهم‌تنیدگی موجب می‌شود که تصمیمات یک بازیگر، تأثیرات فوری و غیرمنتظره بر زنجیره‌ی بازیگران بگذارد. چه‌بسی حتی قتل یک سرباز یا ترور یک دیپلمات می‌تواند به جنگی جهانی بیانجامد. 🔸بنابر این اصل جای پرسش است که مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا چه کشورها، شرکت‌ها و نهادهای بین‌المللی را متاثر از خود می‌سازد. اگر توطئه‌ای در بندر شهید رجایی قابل فرض باشد، رد پای آن را باید در پاسخ سوال فوق دنبال کرد. 🌐 https://eitaa.com/doranejadid 🌐 https://t.me/doranejadid