⭕️ سیاست: «شهر» یا «آرمانشهر»
بیشک یکی از نقطهاختلافهای مهم در تصور از سیاست این است که آیا موضوع سیاست، امور جزئی است یا امور کلی؟! علوم سیاسی موضوع سیاست را امور جزئی میداند، درحالیکه «فلسفهی سیاسی کلاسیک» بهویژه در نزد فیلسوفان کلاسیک یونان و فیلسوفان مسلمان، فهم ماهیت سیاست موضوعیت داشته است. حکیم سیاسی میخواسته از جزئیات و مصادیق فراتر رود و بنیان و ماهیت راستین این امور را فهم کند. نمونه بارز این امر را میتوان در تفکرات #افلاطون مشاهده کرد. موضوع افلاطون، #پولیس زادهشده در #یونان نیست، بلکه او به #اوتوپیا میاندیشد و آن را در آسمانها دنبال میکند و تصریح میکند که اتوپیا در زمین محقق نمیشود و تنها میتوان سایهای و انعکاسی از آن را در زمین پیدا کرد. بااینتوصیف، موضوع سیاست نزد افلاطون، آرمانشهر است و سیاست نیز به «امور کلّی» میپردازد، نه امور جزئی پولیس/شهر.
اگر #ارسطو به این دیدگاه خدشه وارد کرده و موضوع سیاست را به زمین میکشاند و ساخت #شهر را دنبال میکند، اما باز هم ابزار نظری «ارسطو» برای این کار، منطق کلینگر اوست و پر واضح است که شکاف میان «امر کلّی» و «امر جزئی» را نمیتوان با «منطق کلینگر» پر کرد.
تنها در #عصر_روشنگری و #رنسانس است که موضوع سیاست، امور شهر بهمثابه یک «کلّ» میشود. فیلسوفان مدرن از لویاتانی صحبت میکنند که اگرچه باید به امور جزئی شهر بپردازد، اما #لویاتان یک سیستم و یک کل مرکب است، نه یک کلّی منطقی و آرمانشهری در آسمان. اساسا #فلسفه_سیاسی جدید متولد چنین نگاهی است؛ عبور از «کلینگری» و «جزئینگری» به «کلّنگری سیستمی».
اکنون پرسش این است که فلسفهی سیاسی ایران اسلامی کجای این ماجرا و تحول است؟ ما در ایران اسلامی، سیاست را بهمثابه یک امر کلی دنبال میکنیم، یا امر جزئی، یا امر یک کلّ سیستمی؟!
.
این مطلب نیز لاجرم ادامه خواهد داشت...
.
#منطق
#سیاست_ما
#سیاست_به_زبان_ساده
https://rubika.ir/dolatema
https://eitaa.com/doranejadid
.
⭕️ تولد روش در سپیدهدم رنسانس
عبور از «هدف جهان» به «مکانیزم جهان»
پایههای #علوم_طبیعی و فیزیکی معاصر، در دوران نوزایی (#رنسانس) ریخته شده است. این علوم برآنند تا با سازماندهی منظم تجربههای انسانی، قانونمندیهایی را در جریان پدیدههای طبیعت مدلل سازند. این قانونمندیها باید ارادهی انسان را به «برانگیختن» یا «جلوگیری از» پارهای از تاثیرات توانا سازد؛ یا بهعبارتدیگر، دامنهی چیرگی بر طبیعت را به اوج گستردگی برساند.
کوشش فکریِ آدمیان #قرون_وسطی، در اساس، «شناخت معنا و غایت جهان و زندگی» را نشانه گرفته بود و به ناگزیر تقریبا بهتمامی، صَرف وحی و آثار مراجع روحانی میشد. لیکن مردم زمانهی نوزایی، دیگر از پرسش در باب هدف آنجهانی -که قرون وسطاییان میخواستند از سنت برکشند- روی برتافتند و بنای پرسش در باب علل رویدادهای این جهانی را نهادند؛ علتهایی که میبایست به یاری مشاهدهی حسی به اثبات برسند.
ر.ک: #هورکهایمر (1398). سپیدهدمان فلسفهی تاریخ بورژوایی، ص. 13.
....
#ساخت_تاریخی_روش
https://www.instagram.com/mh.taheri1980
https://virgool.io/@mhtaheri
.
⭕️ روش ریاضی: زیرساخت جهان اثباتگرا
کشف قانون «همگونی در جریان طبیعی»
در نظر علم دورهی نوزایی، «امکان قوانین طبیعی» و از همین رهگذر، «چیرگی بر طبیعت» به پیشانگارهی «سیر قانونمند طبیعت» وابستگی منطقی دارد. بهعبارتدیگر، ایدهی چیرهشدن حداکثری بر تحولات طبیعی در دوره #رنسانس زمانی امکان یافت که دانشمندان به سیر قانونمند تحولات طبیعت پی بردند و مفهومِ نوعیِ «همگونی در جریان طبیعی» را کشف کردند و صورتبندی این قوانین را در دستور کار خود قرار دادند. باور به همگونی در جریان طبیعی، آنگونه که #هورکهایمر در کتاب سپیدهدمان فلسفهی تاریخ بورژوایی بر آن تصریح میکند، از مهمترین ویژگیهای علم جدید است.
این ویژگی بدینمعناست که رویدادهایی که در طبیعت مشاهده میکنیم و خواص و مختصاتی که از یک پدیدهی طبیعی تجربه میکنیم، در آینده نیز بیهیچ کموکاست و تغییری تکرارپذیر هستند. مثلا، فرمول سقوط آزاد همواره یکسان است؛ قوانین ترکیب عناصر شیمیایی همیشه ثابت هستند؛ قواعد حرکت اجرام سماوی تغییرناپذیرند و ... . این ایده و کشف این رابطه، سنگ بنای فیزیک و شیمی جدید شد و زمینهای را فراهم ساخت که #روش_ریاضی در سایر علوم، از جمله در مردمشناسی و پزشکی نیز وارد شود و جغرافیای علم اثباتی و #پارادایم_پوزیتویسم را بگستراند.
....
#ساخت_تاریخی_روش
https://www.instagram.com/mh.taheri1980
https://virgool.io/@mhtaheri
.
⭕️ انسان: داستان تکراری ایستادن در بحران
چگونه نظمهای سیاسی از دل محیطهای آنارشیک متولد میشوند؟
هیچ فکر و اندیشهای در خلاء متولد نمیشود و در ساحل رشد نمیکند. بلوغ نظامهای فکری مرهون ایستادن و خوشدرخشیدن در کاروزارهایی چالشهایی است که انبوهی از سوال و مساله را بر سر نظام فکری آوار میکنند و او را به تحرک و تکامل وامیدارند. تولد صلح #وستفالیا از دل بحرانهای صدسالهی اروپا و فراگیرشدن این #نظم اروپایی در سرتاسر جهان -چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم- یکی از این تجربههای بشری است که در سه قرن گذشته آن را تجربه کردهایم. نظامهای فکری در مواجهه با چالشهای میدانی درصدد آن برمیآیند که آرایش عناصر میدان را بهنحوی تغییر دهند که نظم مطلوبشان در آن هویدا شود.
تفکر اسلامی نیز از بدو تولدش در میدانهای مختلف به چالش کشیده شده و بالیده و بر قوام و نظاممندی درونیاش برای محیطسازی افزوده است. ظهور تمدن باشکوه خلافت و سلطنت اسلامی از قرن دوم تا قرن هفتم این مدعا را تصدیق میکند. اینک اما این #نظام_فکری در آوردگاه جدیدی ایستاده که #جهان_معنایی_وحیانی را از درون تهی میکند. آیا این نظام دوام خواهد آورد و بلوغ دیگری را تجربه خواهد کرد یا جذب هاضمهی #رنسانس خواهد شد و به یک خردهفرهنگی در کنار خردهفرهنگهای #جهان_مدرن تبدیل خواهد شد؟ پاسخ به این سوال منوط به تحول نظری در نظام فکری اسلامی است؛ از یک #انقلاب_الهیاتی بگیرید تا یک #انقلاب_روش_شناختی و #معرفت_شناختی که قدرت راهبری یک #انقلاب_اجتماعی را داشته باشد؛ و الا فلا...
#انقلاب_اسلامی
https://www.instagram.com/mh.taheri1980
https://virgool.io/@mhtaheri
.
⭕ سازوکار ادارهی استعماری جهان
📝 #استعمار در دورهی معاصر، بهتبع #رنسانس و پیدایش قدرتهای نوظهور اروپایی رونقی دوباره پیدا کرده و شکل جدیدی به خود گرفته است. از آغاز #قرن_پانزدهم، قدرتهای استعماری به #اکتشاف_دریایی روی آوردند و با سکونت در آنها، به بهرهبرداری از منابع طبیعی و انسانی مستعمرات پرداختند. کشف #راههای_دریایی پیرامون افریقای جنوبی در سال 1488میلادی و کشف قارهی امریکا در سال 1492میلادی، نقطهی عطفی در تاریخ استعمار جدید است.
📝 اگرچه هدف استعمارگران در سرزمینهای جدید ابتدا کشف طلا و عاج و اشیای قیمتی بود، اما بهسرعت به غارت مواد معدنی و کشاورزی این مناطق تغییر چهره داد؛ و در گامی دیگر، آنجا را به بازاری برای فروش کالاهای اروپایی تبدیل کرد.
📝 قدرتهای استعماری بهسرعت متوجه شدند که بهرهکشی از مستعمرات بدون تسلط سیاسی و چیرگی فرهنگی نمیتواند تداوم داشته باشد. اجتماعات بومی امریکا، افریقا و اقیانوسیه که از نظر فرهنگی غنای چندانی نداشتند، بهسرعت در برابر #هژمونی استعمار فروریختند. دولتهای استعماری، نهادها و سازمانها و فرآیندهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی خود را در این سرزمینها ایجاد کردند. این سازوکارهای اداری جدید، تامینکنندهی نیازهای دولت استعماری بود.
🌐https://eitaa.com/joinchat/2616786977C2e661f8a72
|
🟥 روایتی از مدرنیته رایج است که میکوشد نشان دهد: این تمدن از میان منازعات فکری #قرن_چهاردهم و #قرن_پانزدهم اروپا سر برآورده است؛ #رنسانس را پایان یک جدال فکری و آغاز عصری جدیدی در تاریخ بشر میشمرد؛ آغاز در #اروپای_غربی؛ متاع و تحفهای برای رفتن به این سو و آن سوی زمین.
🔸 این #روایت اگرچه قطعهای است از پازل تاریخ جدید، اما ناقص و ناکافی. این روایت، چشم بر پیدایش #طلب و تمنایی که #انسان_مدرن را آفرید، میبندد؛ تولّد #میل جدید در امتناعات کوهستانهای #آلپ، آمریتهای سواحل #دریای_بالتیک و #دریای شمال، و امکانهای خفته در کرانههای رودخانهی #راین و #دانوب را نادیده میانگارد. ازاینروست که در توضیح و تفسیر گذار از #نظم_زمینپایه به #نظم_اقیانوسپایه به لکنت گرفتار میشود و در چسباندن تکههای مختلف پازل دوران مدرن عاجز میگردد.
🔹 در روایت فراز و فرود یک تمدن باید توجه داشت که: انسان بیش از هر چیز، یک طلب و تمنا و یک #تعلق است. انسان قبل از هر چیز، یک #قلب است که میتپد؛ یک جان است که دل میبندد و نرد عشق میبازد؛ یک #روح است که به پرواز درمیآید؛ یک #اراده است که کمند علقهی خویش را بر گردن خواستهای میافکند. هر فکر و اقدام دیگری که از آدمی سر میزند: ابزاریست در اختیار این قلبِ تپنده؛ وسیلهای است در دستانِ این جانِ عاشق؛ امکانی است رامِ این روحِ در پرواز؛ مرکبی است در اختیارِ این ارادهی راسخ و تعلق در کمند. اکنون دوباره باید پرسید که #مدرنیته متولد کدامین میدان و #پرسمان است؟
#روایت_مدرنیته
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 اخراج اسلام از اسپانیا و آغاز استعمار ✂️ تصاحب میراث و آغاز جریان ترجمه 3️⃣ از 4️⃣ 💰 تعداد کل
|
🔸تلاش #ویزیگوتها برای پیشروی بهسمت جنوب به تشکیل پادشاهیهای #آراگون، #کاستیا و #پرتغال (در بین سالهای 1100 الی 1479میلادی) انجامید. این کار موجب شد سلطهی کاتولیکها رونق یافته و حضور #جنگجویان_صلیبی برای مواجهه با مسلمانان در این منطقه افزونتر گردد.
🔹#آلفونسوی_یکم (Alfonso I) 📎 که تاج پادشاهی آراگون را در سال ۱۱۰۹میلادی بر سر نهاد، از حامیان و حاضران در #جنگهای_صلیبی بود. وی معتقد بود که بهترین راه برای تصرف #اورشلیم، تسلط بر شبهجزیره ایبریا است. #آلفونسو اعلام کرد که باید اسلام را از همان راهی که به اروپا آمده است، به مبدا خودش بازگرداند؛ باید از طریق #شمال_آفریقا به سمت #سرزمین_مقدس حرکت کرد و آن را پس گرفت. او این اقدام را نمادی برای هزیمت و شکست مسلمانان در برابر #صلیبیون میشمرد.
🔸آلفونسو در سال 1125 میلادی، لشگری را از #والنسیا گرد هم آورد و شروع به تصرف شهرهای مسلماننشین #اسپانیا کرد. وی زمانی که در بستر مرگ افتاد، ادارهی متصرفاتش را به #شوالیههای_هاسپیتالر (Knights Hospitaller) 📎 و #شوالیههای_معبد (Knights Templar) 📎 سپرد. البته اشرافزادگان آراگون و #ناوار سد راه تحقق این وصیت شدند و سرزمینها را میان خود تقسیم کردند.
🔹تشکیل پادشاهی کاستیا (Kingdom of Castile) 📎، دومین حلقه از اقدام برای بیرونراندن مسلمانان از ایبریا بود. کاستیا که عربزبانان آن را «القلعه» مینامیدند، سرزمین کوهستانی و پر از قلعهها و استحکامات بود. این قلعهها بر سر مسیر #راه_زیارتی_سانتیاگو (Camino de Santiago) 📎 قرار داشتند و به زائران مرقد یعقوب یا همان #سنت_جیمز (James the Great) 📎 یکی از حواریون حضرت عیسی و برادر #یوحنا خدمترسانی میکردند. صدور و اعلام رسمی #فرمان_سانتیاگو (Order of Santiago) 📎 وجوه صلیبی بیشتری را از این مسیر زیارتی نشان میدهد.
🔸فتح مرکز فرهنگی بزرگ #تولدو یا طلیطله (Toledo) توسط پادشاهی کاستیا در سال 1085میلادی، نقطهی عطفی در تولد اروپای جدید است. این فتح نظامی آغاز پیشرفتهای بزرگی شد و دستاوردهای فکری مسلمانان و دانش و فناوری ایشان را در اختیار مسیحیان اروپایی قرار داد. «#مکتب_تولدو» (School of Toledo) 📎 که یک جریان ترجمه از زبان عربی به زبان لاتین بود، در دوران همین پادشاهی شکل گرفت و نقطهی آغازی برای انتقال کثیری از آثار فلسفی و علمی اسلامی و یونانی به اروپا گردید.
🔹#دانیل_مورلی (Daniel of Morley) 📎 و #جرارد_کرمونایی (Gerard of Cremona) 📎 از جمله مترجمان پیشگام اروپایی هستند که برای آموختن علوم و فنون و ترجمهی دانش مسلمین، راهی پادشاهی کاستیا در تولدو شدند و مسیر #عصر_مدرن_نخستین را گشودند؛ مسیری که به #رنسانس و بعدها به #عصر_روشنگری ختم گردید.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 اروپامحوری: تلهی شناختی دوران معاصر 💰 تعداد کلمه: 414 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 3 د
|
🔸اروپامحوری بهطور خلاصه یعنی تعریف جهان معاصر و معادلات و تعاملات آن، بهنحوی که حوادث 500 سال اخیر اروپا، کانون الهامبخش آن قرار بگیرد و شیوهی رفتار این نقطه از جهان، شاخص عقل و عقلانیت تعریف شود.
🔹اروپامحوری 📎 یا اروپامرکزی، همان چهرهای از #غربگرایی است که جنبهی آکادمیک و علمی پیدا کرده است. دانش #روابط_بینالملل این امکان را میدهد که به مشاهدهی جنبه و چهرهای از غرب بپردازیم که معمولا غرب و مدرنیته آن را در پشت دانش و تکنولوژی و دموکراسی پنهان میکند.
🔸دو تلقی عمده از اروپامحوری در #سیاست_بینالملل مطرح است: «ادراک فرهنگی» و «ادراک ژئوپلیتیکی». تلقی اول را غالبا جریانهای چپ دنبال نمودهاند؛ تلقی دوم بیشتر مورد اقبال ژئوپلیتیسینها و استراتژیستها بوده است.
🔹یکی از چهرههای نامداری که اساسا مفهوم #اروپامحوری را وارد ادبیات سیاسی کرد، دانشمند مصری #سمیر_امین است. سمیر امین 📎، از نظریهپردازان توسعه است که از نظر گرایش فکری، نئومارکسیست انتقادی محسوب میشود. وی اروپامحوری را یک پدیدهی فرهنگی میداند و معتقد است که اروپامحوری، نمود فرهنگی و روبنایی #سرمایهداری است؛ لذا زیربنای آن را باید در فرآیندهای اقتصادی #مرکانتیلیسم جستوجو کرد.
🔸سمیر امین که یکی از چهرهی ضداستعماری است که در #غرب_آسیا متولد شده و زیسته است. البته اتکای وی در نقد جریان #توسعه_مدرن اندیشهی #مارکسیسم بوده است. وی در اثنای این فعالیتها بود که دانشواژهی «اروپامحوری» (Eurocentrism) را تاسیس کرد و ذیل آن تلاش کرد تا بازتعریف جهان بهتبع #رنسانس را توضیح دهد. توضیح او از #استعمار و #توسعه، بهدلیل تعلق خاطرش به مارکسیسم، تبیین اقتصادی بوده است. او از موسسین مجلهی «دانشجویان ضد استعمارگر» بود که در فرانسه به چاپ میرسید.
🚩 در ادامه به برخی از آثار سمیر امین اشاره میکنیم:
2019- انقلاب طولانی جنوب جهانی: بهسوی یک انترناسیونال جدید ضدامپریالیستی
2018- امپریالیسم مدرن، سرمایهی مالی انحصاری و قانون ارزش مارکس
2017- انقلاب اکتبر 1917: یک قرن بعد
2016- روسیه و گذار طولانی از سرمایهداری به سوسیالیسم
2013- انفجار سرمایهداری معاصر
2011- امپریالیسم و جهانیشدن
2010- پایاندادن به بحران سرمایهداری یا پایاندادن به سرمایهداری؟
2010- دوگانهی مدرنیته و اروپامحوری: دین و دموکراسی و نقدی بر فرهنگگرایی و اروپامحوری
2006- فراتر از هژمونی ایالات متحده: ارزیابی چشمانداز یک جهان چندقطبی
2004- ویروس لیبرال: جنگ دائمی و آمریکاییشدن جهان
2003- سرمایهداری منسوخ
2002- جهانیشدن، درک عمل
1994- حمله قومی به ملل
1992- امپراتوری هرج و مرج
1991- امپراتوری آشوب
1988- اروپامحوری
1984- تغییر اقتصاد جهانی؟ نه مقاله انتقادی در مورد نظم جدید اقتصادی بینالملل
1976- امپریالیسم و توسعهی نابرابر
1973- مبادلهی نابرابر و قانون ارزش
1970- انباشت در مقیاس جهانی
1957، اثرات ساختاری ادغام بین المللی اقتصادهای ماقبل سرمایهداری؛ مطالعهی نظری مکانیسمی که اقتصادهای توسعهنیافته را ایجاد کرد