دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 آغاز زمامداری در #دوران_آریایی با فرمانروایی پیرمند خردمندی گره خورده است که بهخاطر عدالتش، ب
|
🔸 هجوم #آشوریها از سمت #بینالنهرین، یورش و تجاوز وقتوبیوقت جنگجویان کوهستان #اورارتو و #سکاها از شمال به فلات ایران، خواسته یا ناخواسته، جمعیتی از آریاییهای حوزهی تمدنی #آندیا را با یکدیگر متحد کرد. این جمعیت، متشکل از اقوام و قبایل آریایی در منطقهی نسبتا گستردهای بودند که از #آتورپاتکان در کوهپایههای #سهند آغاز میشد و تا #بیجار و دشتهای پای کوه #الوند ادامه داشت. ضرورت مقابله با دشمن مشترک باعث انسجام و #اتحاد بیشتر ایشان گردید و در نهایت به ظهور پادشاهی #مادها انجامید. آنها توانستند در یکی از دورهها، از #هندوکش و #سند تا #دریای_سیاه حکومت یکپارچهای را تشکیل دهند و فلاتنشینان را از گزند مهاجمان ایمن سازند.
🔹 فرمانروایان ماد توانستند از 700 پیش از میلاد تا 550 پیش از میلاد، بر بخش عظیمی از سرزمینهای پیرامون #فلات_ایران حکمفرمایی کنند. اگرچه #زبان، مهمترین مولفهای بود که قبایل پراکندهی #مادها را با یکدیگر پیوند میداد، اما تهدید روزافزون و شناخت عمیق و عینی از وجود دشمن مشترک، عنصر تعیینکنندهای بود که توانست این پیوند زبانی را به اتحاد سیاسی تبدیل نماید.
🔸 «ماد»، عنوانی بود که آشوریها به قبایل حاشیهنشین رود #قزلاوزن داده بودند. آنها این رود را «مادای» میخواندند؛ جماعتی را هم که در کنار قزلاوزن میزیستند، #ماد خطاب میکردند. قزلاوزن رود خروشان و پرپیچوخمی بود که از کوههای #کردستان در زاگرس شمالی سرچشمه میگرفت؛ تا کوهپایههای #قافلانکوه در #میانه پیش میآمد؛ تا #شاهرود و #گیلان، خرامانخرامان پیش میرفت و در نهایت در #دریای_قزوین آرام میگرفت. در دامن با طراوت حرکت این رود پربرکت، حوزهی تمدنی زرخیز #آندیا پدید آمده و جمعیت چشمنوازی از اقوام و قبایل #آریایی را در بالین خود جای داد.
🔹 مردمان این حوزهی تمدنی، که از شمال و غرب تحت تهاجم آشوریها، اورارتوییها و حتی دیگر اقوام منفرد آریایی قرار میگرفتند، روزی مصمم شدند #امنیت خود را با ارادهی خودشان تامین کنند. مردی بهنام #دیاکو از میان ایشان برخاست؛ قبایل #ماد را متحد ساخت؛ دست آشوریها و اورارتوییها را کوتاه کرد؛ #هگمتانه را پایتخت خویش قرار داد و نخستین پادشاهی آریایی را در تاریخ ایران پدید آورد. یونانیان این شهر را #اکباتان میخواندند؛ این منطقه معادل تقریبی #همدان امروز است.
🔸 دیاکو یا دهیوک، پیر و حکیم خردمندی بود که در دهکدهی خودش توانسته بود زندگی عادلانهای را برپا سازد. در اوضاع نابهسامان #مادای، این تجربه مثل الماس میدرخشید. مردمان دیگر دهکدهها نیز به این پیر خردپیشه اقبال کردند و او را مجاب نمودند تا حکومتی تشکیل دهد و بر ایشان به عدالت فرمانروایی کند. از اتحاد دهکدههای مستقل، با حاکمیت دیاکو، پادشاهی ماد در تاریخ ایران #دوران_آریایی سربرآورد.
🔹 ناگفته نماند که در نزد مادها، آتش یک عنصر مقدس شمرده میشد. تقدس آتش به احتمال زیاد، شکل تحریفشدهای از باورهای مومنانی است که داستان گلستانشدن شعلههای آتش برای #ابراهیم علیهالسلام را نقل میکردند و شیوهی #با_خدا_زیستی را در نواحی تمدنی پیرامون بینالنهرین گسترش میدادند. #جاماسب یکی از این مومنان بود که به حوزهی تمدنی #مادای، در کنار دریاچهی #اورمیه هجرت کرده و آیین #ابراهیم_حنیف را در آن پراکنده بود. اگرچه تاریخ دقیقی از زمان هجرت جناب #جاماسب در دست نیست، اما وجود آتشکدهها در دورهی ماد، نشاندهندهی نفوذ این اندیشه در ایران است. آتشکدهی #نوشیجان در نزدیکی #ملایر از بقایای دورهی پادشاهی ماد و حکومت دیاکو است.
#روایت_ایران
#دوران_آریایی
🕰 منابع برای دانلود
📎 نقشهی پادشاهی ماد در گستردهترین زمان
📎 گسترهی اتحاد قبایل ماد در هزارهی پیش از میلاد
📎 موقعیت و وسعت جغرافیایی پادشاهیهای همسایه ماد
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 شکلگیری اولین ائتلاف سرزمینی و اتحاد قبیلههای آریایی، که برای نخستینبار ظرفیت #اراده_ملی را
|
1️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 گذار به عصر جدید، یعنی گذار به ارادهی ملی جدید. روزگاری دور، ایرانیان زمانی توانستند به یک #ملت تبدیل شوند که توان کشف #اراده_ملی را در خودشان یافتند. #ملتسازی در گرو کشف و نمایش و بهکارگیری ارادهی ملی است؛ در دنیای امروز، #دولتسازی مهمترین ظرف ملتسازی محسوب میشود.
🔹 ایرانیان باستان میدیدند که آب را میتوان با آرد ترکیب کرد و خمیر عمل آورد؛ میتوان خمیر را با آتش ترکیب کرد و نان پخت؛ میتوان نان را با جان ترکیب کرد و تواناتر شد و #قدرت گرفت و کارهایی کرد کارستان. آنها فهمیدند بههمینترتیب ارادهی مرد و زن را نیز میتوان در هم آمیخت و خانواده ساخت؛ ارادهی پیران و جوانان و کهتران و مهتران را میتوان با هم ترکیب کرد و #قبیله تاسیس کرد؛ ارادهی قبیلهها را هم میتوان حول یک شیوهای از #اداره گرد هم آورد و ارادهی بزرگی بهنام #ملت خلق کرد. آنها به راز #ترکیب و ترکیبپذیری #اراده پی بردند.
🔸 قبایلی از ایرانیان در #دوران_آریایی برای نخستینبار متحد شدند و نخستین امپراتوری را در بیرون از #بینالنهرین تاسیس کردند. این نخستین گذار ایران به عصری تازه بود؛ نخستین بلوغ و تکامل بعد از #ایلامیان. بلوغی که نشان داد برخلاف پادشاهان بینالنهرین، الزاما برخورداری از اسب و شمشیر و نیزهی بیشتر نیست که مردمان را حول تو جمع کند و به کرنش و فرمانپذیری بکشاند؛ بلکه حکمت و خرد و دادپیشهکردن نیز میتواند چنان قدرتی را به نمایش بگذارد که قبیلهها حول تو جمع شوند و با اصرار و التماس تقاضای تاسیس حکومت کنند. این نمایش تاریخی به تاسیس سلسلهی #مادها انجامید. بدینترتیب، بعد از #سارگون که نخستین پادشاهی را در بینالنهرین میان #اکدیها تاسیس کرده بود، #مادها با روشی متفاوت دستبهکار تاسیس زمامداری متناسب با نیازشان شدند و #توازن_تمدنی را به نفع فضای #با_خدا_زیستی در این دوران رقم زدند.
🔹 اتحاد قبایل پراکندهی #ماد در هزارهی نخست پیش از میلاد و شکلدادن به نخستین صورت از #اراده_ملی در این سرزمین، یکی از نقاط عطف ثبتشده در تاریخ جهان و تاریخ پرشکوه #ملت ایران است. اهمیت آریاییها نه به نژاد، بلکه به قدرتشان در کشف این فرزند ارشد خانوادهی ایرانی (یعنی ارادهی ملی) برمیگردد.
🔸 اجتماع قبایل پراکندهی آریایی در دشتهای #قزلاوزن، حول پیری خردمند و دادپیشه برای تشکیل اجتماعی نظاممند و منسجم، یک نقطهی درخشان و سرنوشتساز در کشف #اراده_ایرانی است. رسیدن به یک اضطرار عینی و اجتنابناپذیر ازیکسو، و کشف حکیمی گرهگشا با قدرتی عینی که اجتماع حول او را برای رفع مسالهی آن روز ایران اغماضناپذیر میکرد ازسویدیگر، فضایی را آفرید که پادشاهی ماد از دل آن متولد شد.
🪔 این مطلب ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 در ادامه روایت قبل، سراغ #دیاکو رفتهایم. پیر خردمند دادپیشهای که معلوم نیست چند سال منتظر نشس
|
2️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 حکیم ایرانی که قدرت خردمندیاش قبایل پراکندهی #ماد را گرد او جمع میکرد، #دیاکو نام داشت؛ یونانیان او را در متونشان، دیوکیس (Deioces) مینامیدند. کارآمدی و گرهگشایی تدابیر دیاکو روشنتر و واضحتر و مورد نیازتر از آن بود که کسی چشم بر آن بپوشاند و در لحظهی تاریخیای که ایران بیشازهرزمان به قبلهای برای اتحاد و ائتلاف نیاز داشت، آن را نادیده بگیرد. افراد دهکدهای که دیاکو در آن زندگی میکرد، وقتی به مشکلی برمیخوردند، او را برای قضاوت و داوری برمیگزیدند؛ نتیجهی قضاوت چنان بود که همواره طرفین از این قضا به خانه برمیگشتند.
🔹 لحظهی درخشانی در تاریخ ایرانزمین بود وقتی برای نخستینبار، بهجای افراد دهکدهای کوچک در دشتهای جنوبی #قافلانکوه، سران قبایل ماد به اتفاق نظر رسیدند که سر و سرنوشت قبیلهی خود را به ریاست دیاکو بسپارند. آنها با اسرار و التماس او را راضی کردند که هر #قبیله را همچون عضوی از روستای خویش فرض نماید و میان ایشان، به دادگری فرمانروایی کند.
🔸 هم آسیبهای ناشی از پراکندگی برای قبایل پراکندهی ماد یک اضطرار عینی خلق کرده و دست #آشوریها و مهاجمان #اورارتو را به تجاوز نسبت به خاک و دام و ساکنان باز گذاشته بود؛ هم حکمت و خرد و دادگری دیاکو، قدرتی عینی را به نمایش گذاشته و رجوع به او را برای ایشان غیرقابلاغماض کرده بود. آنها با این دو اضطرار عینی، در یک لحظهی تاریخی، از جمعیتی پراکنده به یک ملت متحد تبدیل شدند و نخستین #اراده_ملی و #اراده_ایرانی را در صحنهی تاریخ این سرزمین به نمایش گذاشتند.
🔹 تبعا نمیتوان با قاطعیت دربارهی الهیبودن شخصیت دیاکو سخن گفت؛ اما همینمقدار میتوان ادعا کرد که در #تعادل_تمدنی که در روزگار ماد میان #بینالنهرین و #فلات_ایران شکلگرفته بود، آموزههای انبیا در قلعهی #زاگرس، امن و امان و ایمنی بیشتری داشتند تا در جلگههای #دجله و #فرات. شاید بهخاطر همین امن و امان و ایمنی بیشتر بود که تنی چند از انبیاء سرشناس #بنیاسرائیل ترجیح دادند ایمان خود را به دوش کشند و در فلات ایران رحل اقامت بیافکنند، تا در #کنعان باشند و ایمان خود را کتمان کنند.
🔸 جناب #یوشعبننون، یار غار #موسی علیهالسلام، شایستهتر دید که پس از تقسیم کنعان میان اسباط، راهی ایران شود و ادامهی عمر خود را بهجای #اورشلیم و #مدین، در دشتهای پیرامون #هگمتانه، در #بروجرد و در نزدیکی #قلعه_انوچ به سرآورد. حتی برخی از راویان جنگ 100سالهی مادها با آشوریها، انبیا بنیاسرائیل بودند و ماوقع این تنازع تمدنی را در صفحات خود ثبت کردند. حضور این انبیا در دامن #امتناعات_جغرافیایی فلات ایران، هم محیط و فضای #با_خدا_زیستی را پررنگتر میکرد، هم #توازن_تمدنی «ایران-بینالنهرین» را بهنفع این سرزمین سنگینتر مینمود.
🪔 این مطلب همچنان ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🟥 روایت نهم، سر سخن با اقتضائات جغرافیا و بهینهبودن برخی مناطق برای برخی گونههای زندگی است. زمی
|
3️⃣ از 4️⃣ روایت تولد نخستین ارادهی ملی در ایرانزمین
🔸 مناطق مختلف جغرافیایی، بهینگیهای متفاوتی دارند. شاید جلگه برای رفاه، و کوهستان برای گریز و فرار، مناسبتر و مساعدتر و #بهینه باشد. زندگی در جلگههای #بینالنهرین، زمین تا آسمان فرق میکند با زیستن در کوه و بیابان #فلات_ایران. برای درک بهتر این مدعا، مقایسه کنید حملهی #آمریکا به #عراق را با حملهاش به #افغانستان. حتی شوروی هم که همسایهی دیواربهدیوار افغانستان بود، سالها تلاش و تقلا کرد که لشگر خود را از کوهستانهای افغانستان عبور دهد؛ اما نشد که نشد.
🔹 بیشک با ابزارهای سه هزار سال پیش، گذر از کوهستان #زاگرس و فتح سکونتگاههای آن، بهمراتب سختتر از امروز بود. با این مقدمه، بیایید کمی دقیقتر روی این پرسش وقت بگذاریم و بیاندیشیم که:
❓ ایران ما، ایران محصور در #کوهستان، ایران گرم و خشک، برای کدامین مهاجران بهینه بوده است؟
❓ چرا مهاجرانی که نخستین بار در این فلات رحل اقامت افکندند، این سرزمین را گزینهی برتری برای ماندن، در مقایسه با #جلگه یافتند؟
❓ اساسا چه شد که ماندند و سودای سفر از سر بیرون کردند و به جستوجوی خود پایان بخشیدند؟
🔸 وقتی به روایت غرب از #انتشار_جغرافیایی_بشر مراجعه میکنیم، گویا انسان دغدغهای جز شکار و تکثیر مثل نداشته است. انسان خلاصه میشد در شکم و مادونش. آیا انسان ذیشعوری که تشخیص میداد کجا به شکار بیشتر میتواند برسد، مغزی برای اندیشیدن و قلبی برای تعلقات و تمنیات شدید نداشته است؟ آیا همانگونهکه بهرهمندی بیشتر از شیر گاو و گوشت گوسفند و خوشرکابی اسب میتوانسته قبایل را در سرزمینها به حرکت وادارد، «امنیت برای اندیشه» و «ایمنی برای ایمان» نمیتوانسته گروههایی -هرچند اندک- را به #هجرت و سفر بکشاند؟ این محرک در روایت غرب از سفر جغرافیایی بشر غایب است. #الهیات_جغرافیا به این پرسش پاسخ میدهد.
🔹 چهبسی بتوان فرض کرد: اقوامی که بهجای جلگههای سرسبز #بینالنهرین ترجیح دادند در حصار کوهستان زندگی کنند، گرانی #تعقیب_و_گریز چشمشان را گرفته باشد. بهطور طبیعی، #امتناعات_جغرافیایی فلات ایران، برای کسانی که از بیم #نمرود و امثالش باید هر روز دست به عصا در بینالنهرین زندگی میکردند، بهینه بوده است.
🔸 همینقدر میتوان فرض کرد که: جایی که بینالنهرین، گهوارهی خوش آب و هوای #ما_بعد_طوفان برای برخورداری از مواهب زمین بهینه بوده، فلات ایران هم برای گروهی #بهینه بوده است که بهخاطر حفظ #ایمان و تداوم #اراده در اندیشهی هجرت بودند و نزدیکترین منطقه را #ایران میدانستند. آنها روزی بار سفر بستند؛ همچون خروج #بنیاسرائیل و گذر از #نیل، دل به صخرههای زاگرس زدند. اگرچه #سفر وهمانگیز بود و میتوانست پایانی نداشته باشد، اما بالاخره ایران را #وادی_ایمن یافتند و احساس کردند میشود برای #با_خدا_زیستی در آن خانه ساخت. ماندند؛ چهبسی کنار کسانی ماندند که، شکار بیشتر بهانهی ایشان برای ماندن در این سرزمین بود.
🔹 در فلات ایرانی، رودی بود و هست به نام #قزلاوزن؛ جایی که کوهستان داشت و هنوز هم دارد، برای فرار. دشت داشت و هنوز هم دارد برای کشت و کار. وقت زمستان آنقدر سرد میشد و هنوز میشود که کسی خیال گذر از آن به سرش نزند؛ وقت تابستان آنقدر گرم میشد و هنوز میشود که بتوان خوشه و توشه برای روزهای بوران و طوفان کنار گذاشت. کنار قزلاوزن جای مناسبی برای گریز و پناه بود. نه تعقیب در آنجا ارزان بود؛ نه زمین آنقدر نامهربان. در آن ایام دور، آن مهاجران، روزی که قصد کردند ایرانی شوند، در کنار قزلاوزن هم یکی از جاهایی بود که بار از دوش زمین بگذارند. قبیلهای شدند برای خودشان، در کنار صدها قبیلهی پراکنده و خودفرمان #ماد.
🪔 این مطلب همچنان ادامه دارد...
#روایت_ایران
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
|
🔸 مرکز جمعیتی مادها بعد از تشکیل اتحادیه و تاسیس حکومت، مثلثی در #فلات_ایران بود که در یک گوشهی آن #ری (راگا)، گوشهی دیگرش #اصفهان (اسپادانا) و نهایتا در زاویهی سوم #همدان (اکباتانا) قرار داشت؛ از این سه ضلعی به «مثلث مادی» یاد میشود. اساسا کلمهی #ماد نیز بهمعنای مرکز است. این سه شهر، مراکز قدرت سلسلهی ماد بود. مغهای ایرانی که نقش بسیار مهمی در انتشار آیین #زرتشت داشتند، عمدتا در ری مستقر بودند؛ همدان نیز محل تمرکز جمعیت جنگاور #مادها بود. بنابر مستندات تاریخی، مردمان این مثلث که در متون آشوری «اومانماندا» نامیده شدهاند، دشمنان بینالنهرینیها محسوب میشدند.
🔹 اصلاح قومی-جغرافیایی #اومان_ماندا که در متون باستانی بینالنهرین، از 3هزار تا هزار سال پیش از میلاد درج شده است، به مردمان جنگاور و کوهستاننشینی اشاره دارد که دشمن خطرناک حکومتهای #بینالنهرین بودهاند. برخی از باستانشناسان، اومانماندا را بر #کیمریان تطبیق دادهاند که از اقوام کهن ایرانی بهحساب میآید. #هومر در آثار خود از این قوم یاد کرده و آنها را دورترین مردمی دانسته است که در جغرافیایی شمالیتر در مقایسه با #یونان زندگی میکنند.
🔸 کیمریان یا سیمریها مردمانی کوچنشین و سوارکار و جنگجو بودند. تودههای جمعیتی پراکندهی آنها در یک دورهی تاریخی، فاقد حاکم و پادشاه بود؛ یعنی ترجیح داده بودند که در وضعیت بیسروری (آنارشیک) زندگی کنند. اقامتگاه آنان استحکامات کیمری بود؛ در #عهد_عتیق از این منطقه تحتعنوان «کوه کیمری» یاد شده است. قریب به اتفاق تحلیلگران، این استحکامات را بر کوهستانهای #قفقاز تطبیق دادهاند.
🔹 توجهدادن به این تصویر در #روایت_ایران، ترسیمکنندهی یک تقابل تمدنی میان مردمان #جلگه و #کوهستان، بهطور مشخص در بینالنهرین و ایران است. این تصویر و ترسیم کمک میکند تا بتوان فرضیهی #توازن_تمدنی و #ناترازی_تمدنی را صورتبندی کرده و از این مفاهیم در تحلیل و تفسیر فراز یا نشیب قدرت و شکلگیری روزهای پرشکوه یا روبهانحطاط ملتها بهره گرفت.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid