eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.6هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
تقاضای به اشتراک گذاری تجارب بارداری در سنین بالا.... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دکتر شکیبا محبی تبار به عنوان دبیر ستاد ملی جمعیت منصوب شد. رئیس جمهور، ضمن تشکر از دکتر سید کاظم فروتن در طول دوران خدمت، در حکمی، خانم دکتر محبی تبار را به سمت دبیر ستاد ملی جمعیت منصوب کرد. خانم دکتر محبی تبار، از فعالان حوزه جمعیت، متخصص رادیو انکولوژیست، محقق و متخصص درمان سرطان و مدیرعامل هلدینگ میلاد سلامت تامین اجتماعی، پیش از این مشاور مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی در امور زنان و خانواده و معاون درمان بیمارستان نجمیه تهران بوده است. 👈 «دوتا کافی نیست» ضمن عرض خدا قوت به آقای دکتر فروتن و تبریک خدمت خانم دکتر محبی تبار، از خداوند منان، توفیق روزافزون ایشان را خواستار است. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌تخریب یکی از پیشکسوتان اثرگذار حوزه جمعیت... می خواهند دکتر محمودی را تخریب کنند، مهمترین فرد دانشگاهی که سبب تغییر سیاست‌های جمعیتی کشور شد. کسی که بیش از یک دهه، دلسوزی ها و دویدن هایش را از نزدیک دیده ام. کسی که در دوران روحانی، وسایل اتاقش را در وزارت علوم بیرون ریختند، مگر او را بشکنند... عجب آقا، عجب بادِ سفاهتی می وزد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
مسئله توسل به پیامبر اکرم(ص) و اهل‌بیت(ع)، امری نیست که کسی بتواند در آن تشکیک کند. مگر نه اینکه خداوند متعال در قرآن مجید فرموده است: ✨«وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ»؛ یعنی برای رسیدن به خداوند و تقرب به درگاه او وسیله بجویید. چه وسیله و واسطه‌ای مهم‌تر و اساسی‌تر از پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) می‌باشد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۸۱۷ من متولد ۶۰ هستم، یه ازدواج سنتی داشتم. مادرم رو در بچگی از دست دادم و با نامادری بزرگ شدم. خیلی زود ازدواج کردم و بعد از چند سال ازدواج، حاصل ازدواج مون دو پسر بود. همسرم شغل ثابتی نداشت، خیلی اشتباهات تو زندگی انجام می‌داد که باعث می‌شد زندگی ما پیشرفتی نداشته باشه😐 پسرام یکی ۲۰ ساله و اون یکی ۱۲ ساله بود. چون شوهرم شغل ثابتی نداشت و زندگی همیشه روی خوشی بهم نشون نمی‌داد و از آنجایی که همسرم بیکار بود، تصمیم گرفتم که مراقبت از خانم سالمندی را که مشکل پارکینسون و گرفتگی نخاع داشت به عهده بگیرم. لااقل میتونستم اینطور تو خونه ای که میدادن می‌نشستم و مبلغی هم بهم میدادن. چند باری که خیلی تو زندگی کم آورده بودم اینکارا انجام دادم. تقریبا یک سالی بود مراقبت اون خانم را به عهده داشتم از صبح ساعت ۷ که میرفتم تا ۷ غروب اجازه نداشتم برا خودم باشم، باید دراختیار ایشان می بودم، برا غذا خوردن درحد ۲۰ دقیقه بود، بعضی وقتا برا همون بیست دقیقه هم باید جواب میدادم نمیدونم چطور غذا میخوردم. کار را برا خدا از ته دل براش انجام میدادم ولی نمیدونم چرا مرتب ایراد میگرفت. یه خانه قدیمی که موش هم توش زندگی می‌کردبه من داده بودن😫🐭 چاره ای نبود منم راضی بودم چون سرپناهی نداشتم، شبا از ترس نمیتونستم راحت بخوابم🥺 گذشت تا اینکه چند روزی از زمان دوره ام گذشته بود و دلم درد می کرد ولی خبری نبود. یادم افتاد سر پسر دومم همینطور بود، اونم خدا خواسته بود. رفتم بی بی چک گرفتم، مثبت بود، نمیدونستم باید خوشحال باشم یا ناراحت چطوری با این شرایط زندگیم به کسی بگم باردارم. گفتم این بچه هدیه خداس، منم با جون ودل اونو قبول میکنم☺️ کم کم اطرافیان فهمیدن. شروع کردن زنگ زدن برو سقطش کن😢 تو با این شرایط زندگی ... منم گفتم حرامه، بپرسین اگر گناه نبود من اینکارو میکنم من چه کاره ام خدایی که بعد از این همه سال این بچه را داده، خودشم روزیش رو میده ❤️ برام اهمیت نداشت حرف دیگران، خانمی که پیشش بودم، متوجه شد. گفت تعهد بهم بده اگر بچه سقط شد گردن من نباشه و خودت مسئول باشی و بیای، منم قبول نکردم. یه مهلت یه ماهه خواستم بشینم تو خونه شون تا جایی پیدا کنم حالا دیگه کارهم نداشتم. مهم نبود برام اما استرس داشتم. خداراشکر تونستم جایی را بگیرم و بعد از کمتر یه ماه از اونجا برم😃 بعضی وقتا همسرم میگفت من نمیتونم مخارج این دوتا رو بدم بچه میخوام برای چی؟ مخصوصا الان که میدونست دختره میگفت نمیخوایم، برو سقطش کن. خیلی ناراحت میشدم، چطور میتونه اینطور بگه! همسرمم تو بارداری خیلی اذیت کرد😡 کسی خوشحال نشد از هدیه ای که خدا بهم داده بود حتی همسرم... ولی فقط خدا را در نظر میگرفتم و از خدا میخواستم کمکم کنه دوران بارداریم ویار داشتم و مشکل سنگ کلیه و کرونای بدی گرفتم که خداراشکر خدا خودش نگهدار نی نی کوچولوم بود و همه جوره حواسش بهش بود و مشکلی براش پیش نیومد. دختر گلم تو ماه نهم طبیعی به دنیا آمد یه دختر دوست داشتنی و زیبا 😍 بهتر از بچه های هم سن و سالش زودتر از همه دندون دراورد، چهار دست و پا رفت، بعد هم یازده ماهه راه افتاد😍 الان همسرم خیلی دوسش داره از پسرام بیشتر، نمی‌تونه دوریش رو تحمل کنه... قبل از دخترم زندگیمون خیلی کسل کننده شده بود، هم برا پسرام، هم شوهرم و هم خودم... خودمم بدتر از همه مرتب فکر و غصه میخوردم. الان پسرم با خواهرش بازی میکنه، دوسش داره. دخترم یه شور و شادی دیگه به خونه مون داده، بعضی وقتا میگم خونه مون خیلی سوت وکور بود به قول معروف الان یه انرژی و گرمی و نشاط دیگه داره، جالب اینکه همسرم خیلی با ذوق و انگیزه کار میکنه میگه به خاطر دخترم... از نظر مالی هم خداراشکر تونستم یه خونه رهن کنم با وام فرزندآوری دخترم و با اندک پس اندازی که داشتم. یه ماشین برنده شدم، نتونستم نگهش دارم ولی تونستم با فروشش مقداری پول تو دستمون بیاد خداراشکر، حتی تونستم مقداری طلا درحد کم خداراشکر برا خودم بگیرم. الانم هم ثبت نام کردیم برا زمین ان شاءالله که زودتر بهمون بدن با اومدنش زندگیم خیلی تغییر کرد با خودش به زندگیم شادی رزق و روزی آورده، امید دارم بهتر هم بشه. از رزق و روزی ای که خدا به این طفل میده ما هم داریم زندگی می‌کنیم. من توکل به خدا کردم و ایمان داشتم خدا مصلحت بنده هاشو بهتر می‌دونه. هیچ موقع از ترس نداشتن و مشکلات اقتصادی بچه هاتون رو سقط نکنین خدا خودش روزی رو می رسونه. التماس دعا دارم از همگی🙏 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075