eitaa logo
دوتا کافی نیست
49.4هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
33 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
👌 «فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
کسب رضایت همسر برای فرزندآوری در جواب خانمی که گفته بودن چطور همسرم رو راضی کنم برای بچه دار شدن؛عزیزم این کار یه مقدار زمان می بره سعی کنید بار عواطف و احساسی مسئله رو بالا ببرید، با گفتن اینکه تو رو خدا بیا بچه بیاریم، کسی که دلایلی برای مخالفت خودش داره رو نمیشه راحت راضی کرد. به صورت غیر مستقیم معایب تک فرزندی رو بهشون نشون بدید که خودشون متوجه این بشن که تک فرزندی بچه، نهایت خودخواهی پدر و مادر هاست. یه خرده زمان می بره اما نتیجه میده واقعا اما سعی کنید اصلا با بحث و قهر و بدون دلیل منطقی سعی در راضی کردن همسرتون نکنید؛ در ضمن تجربه نشون داده آقایون با محبت و زبان خوش همسرشون نظرشون قطعا تغییر میکنه به عنوان مثال بگید: میخوام ثمره های عشقمون بیشتر باشن میخوام وقتی توی خونه نیستی، به بچه هامون نگاه کنم و بیشتر بهت افتخار کنم و ...( دیگه همه خانوما ازین جملات بلدن😉) یا دل و جرات به همسرتون بدید و بهشون بگید: به نظرم تو بهترین بابای دنیایی، حیف نیست که یه دونه فرشته توی دنیا بابا صدات کنه؟ امیدوارم به زودی خبرای خوبی ازتون بشنویم دوست عزیز🌹 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی می خوای بری سر کار...😅😁 این شیرینی تمام شدنی نیست.😍😍 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فرزندان شیره به شیره... من دو تا دختر اولم با فاصله ۱۵ ماه از هم بدنیا اومدن. خب اولش با توجه به کم تجربگی ما سخت بود برامون. بخصوص که من همه چیز را برا خودم سخت میگرفتم. از تمیزی خونه تا نظم و تمیزی بچه ها. ولی خدارا شکر با کمک و لطف خدا این دوران سپری شد. من طبق گفته پزشکم تا ۲۰ هفته به دخترم شیر دادم. در طول بارداری دومی حتی اضافه وزن کمی هم داشتم به خاطر فعالیت. اما وزن نوزاد خیلی بیشتر از اولی بود. وقتی بدنیا اومد روزای اول یه کم دخترم موقع شیردهی اذیت شد. که من سعی کردم از کمک مادرم و بقیه برای آروم کردنش استفاده کنم اما حُسن بچه های شیر به شیر همینه که چون کوچکترن، زود به شرایط عادت میکنن و براشون عادی میشه. وقت خوابوندن، یکی در بغلم شیر میخورد و اون یکی رو پام بود. اگر هم همسرم خونه بود یکی را همسرم میخوابوند، یکی را من. موقع شیر دادن به نوزاد اولی را هم بغل میکردم و براش شعر میخوندم و نوازشش میکردم که حس بد نداشته باشه. از همون اول سعی کردیم هیچ گونه حساسیتی به دومی نداشته باشیم و بذاریم خواهرش تحت کنترل نامحسوس ما باهاش کلنجار بره. مثلا میدیدی یهو محکم بغلش میکرد. یا بوسش میکرد. نهایتش این بود که از خواب بیدارش میکرد یا یه کم گریه اش در میومد. من همیشه دختر دومم را در تیر رس نگاه خودم میخوابوندم و غیر مستقیم و نامحسوس حواسم بهشون بود. ولی جوری که بزرگه نفهمه. چون اگر بفهمه حساستر میشه. گاهی هم که میدیدم داره کار داره به جاهای خطرناک میرسه میومدم پیششون و مثلا میگفتم بریم پوشک آبجی را عوض کنیم و بازم غیر مستقیم از محیط دورش میکردم. من و همسرم اصلا حساسیت رو رفتارهای دختر اولم نداشتیم و همه چیز تو خونه عالی بود، ولی متاسفانه بقیه چون حساسیت نشون میدادن دخترم کمی رفتارش خشن تر میشد که البته اونم مدیریت کردیم و همه چیز به خوبی حل میشد. بچه های شیر به شیر خیلی زود با هم انس میگیرن و چون بچه کوچکه راحت تر با قضیه کنار میاد و در واقع حسی از حسادت به اون صورت در وجودش شکل نمیگیره. ما سالهای اول برای اینکه بچه ها درکی از هدایا نداشتن، معمولا برا دوتاشون در مناسبتها هدیه میخریدیم. مثلا تولد یکی شون بود برا هر دو کادو میخریدیم و دقیقا عین هم. یا لباسها عین هم. صرفا برای اینکه یکی فکر نکنه مال اون یکی خوشگل تره. هر دو را بغل میکردیم و میبوسیدیم. اگر کار اشتباهی انجام میشد تنبیه ها دسته جمعی بود. مثلا هر دو از دیدن تلویزیون محروم بودن. یا از بیرون رفتن یا هر چیزی. اوایل چون فشار کار کمی زیاد بود و ما خسته میشدیم وقتی میگفتن چقدر خوبه بچه هاتون پشت سر هم هستن من واقعا برام مسخره می اومد. اما با گذشت زمان و بزرگ شدن بچه ها و همسن بودن و نزدیکی عاطفیشون فهمیدم چه لطفی خدا به من کرده. الان که ۸ و ۹ ساله اند چقدر خوب و لذت بخشه. از هر لحاظی که فکر کنید. با هم بازی میکنند، با هم کلاس میرن. مدرسه میرن. با هم تو خونه میمونن اگر من کار کوتاهی داشته باشم. با هم شیطنت میکنن و تا دلتون بخواد باهم دعوا میکنن ولی به همون اندازه حامی هم هستن و پشت سر هوای همو دارن. و الان که باردارم بین بچه سوم و چهارمم حدود ۲۰ ماه فاصله میشه و من ازین بابت راضیم. هم خودم را برای سختیاش آماده کردم، هم لذتای بعدش و میدونم این سختی ها زود گذره و فقط کافیه کمی راحت بگیریم. مهم اینه که بعد این همه سختی حداقل بچه ها در آینده همدم هم باشن و بدرد هم بخورن. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
کسب رضایت همسر برای فرزندآوری همسر من هم مخالف فرزندآوری بودن و هستند همچنان، اما مدام از تنهایی بچه میگفتم، از رزقی که برامون داشته، نق نمیزدم، کارهای بچه رو خودم بیشتر انجام می‌دادم که یک وقت نگه بچه بزرگ کردن سخته و... و آنقدر از برکات فرزند گفتم که بالاخره راضی شد بعد ۲ سالگی بچه و الان دومی یکساله هست. برا سومی دیگه از اتاق زایمان شروع کردم، وقتی اومد بالا سرم همش خداروشکر می‌کردم و می‌گفتم ان‌شالله دوتا دختر هم خدا بهمون بده و... به پسرمم یاد داده بودم که به باباش بگه من نی‌نی می‌خوام و..😁 الانم همش میگه بابا شما دوتا پسر دارین باید دوتا دختر هم داشته باشین. در مورد فواید بارداری و شیردهی برا خانم، فواید کم بودن اختلاف سنی بچه‌ها، حسادت بیشتر بچه‌ها با اختلاف سنی زیاد و.. هم زیاد گفتم، البته نه در غالب توصیه و نصیحت، مثلا داریم صحبت میکنیم میگم امروز یه مطلب خوندم راجب فلان و.. آقایون از سختی های زندگی بیشتر از خانم ها می‌ترسن، اگر امید بهشون بدین، اگر زیاد غر نزنیم، آرامششون تو خونه تامین باشه، راضی میشن. و اصلی ترین مسئله، واگذار کنید به خدا و توسل به ائمه داشته باشید و از خدا بخواهید فرزند نصیبتون کنه تا شما هم نذر امام زمان کنید فرزندانتون رو... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
﷽ ------- شب‌ها این موقع که میشود؛ اهل خانه به خواب میروند و زندگی را سکوت دلچسبی فرامیگیرد، دلم میخواهد تکثیر شوم....... یک "من"م خودش را ولو کند روی تخت و کم خوابی هایش را جبران کند و هرچه دلش میخواهد خواب ببیند. یک منم بنشیند کنار بچه‌ها و تا صبح نگاهشان کند و دست روی گونه های لطیفشان بکشد و زیر گلویشان را بو کند و موهایشان را نوازش کند. یک منم بدود به آشپزخانه و کارهای عقب افتاده را سامان دهد و نهار فردا را بگذارد. یک منم پناه ببرد به سجاده و عاشقانه های اشک آلودش را تسبیح بیندازد و روح خودش را کمی سیراب کند. یک منم برود جلوی آینه و کرم شب و دورچشم بزند و موهایش را با کمی روغن نارگیل و گلاب ماساژ دهد و ناخن هایش را سوهان بکشد. یک منم بنشید پای کتاب‌های در نوبت خوانده شدن و زیر نور شیک چراغ مطالعه، کسب دانش و اندیشه ورزی کند. یک منم لم بدهد روی مبل و توی گروه های چت و کانال ها بچرخد و فیلم تماشا کند. یک منم لباسهای فردای همسر را اتو کند و تکه های اسباب بازی را از گوشه کنار خانه جمع کند و کتابهای فرش زمین شده را در قفسه بچیند. یک منم هم یک لیوان چای برای خودش بریزد و برود توی بالکن و ماه و چراغ های شهر را نگاه کند.... دریغا که همیشه همین یک منم و انتخابِ بین این، همه..... (و گاه ملغمه‌ی سرهم بندی شده‌ی دست چندمی از همه! که زمان و توان محدود است و امیال و آرزوها زیاد...). 🖋هـجرٺــــ (د.موحد) @hejrat_kon کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
تبلیغ فرزندآوری در مرکز بهداشت شهر ما، نوش آباد کاشان 😍😊 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌سرانجام اهانت... در روایتی از امام معصوم (علیه السلام) داریم که فرمودند: «مَنْ‌هٰانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلاٰ تَاْمَنْ شَرَّهُ‌» خلاصه روایت این است که سرانجام اهانت شرارت است. این هم درست نیست که خیلی حلوا حلوا کنیم؛ خیر، مبنا در همه حالات، در خلوت و جَلوت بنا بر احترام به فرزند باشد. به این نکته خیلی دقت شود که متاسفانه والدین، با بی توجهی جلوی اقوام، فرزندانشان را کوچک می‌کنند! عیب‌ها و اشکالات فرزندان را به دیگران نگویید. بچه بزرگ می شود درمان می‌شود، ولی در ذهن دیگران این عیب باقی می‌ماند و دیگر نمی‌شود آن را پاک کرد. اگر بچه را پیش دیگران کوچک کنید، دیگران هم به خودشان اجازه بی‌احترامی به بچه را می‌دهند. بچه‌ای که احساس حقارت کند، یا احساس کند شخصیت ندارد، در تربیت مقاوم می‌شود، یعنی به سمت تربیت نمی‌رود. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
تقاضای به اشتراک گذاری تجارب فرزندآوری مادران شاغل... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
کسب رضایت همسر برای فرزندآوری همسر من به هیچ عنوان برای فرزند چهارم راضی نمیشد، هر وقت هم که بحثشو می خواستم پیش بکشم به شدت عصبانی می شد😡😡😤 و تهدید می کرد که اگه بچه چهارم بیاد من میذارم میرم🤬🤬🤬. خلاصه به هر دری میزدم راضی نمیشد که نمیشد😔😔 دیگه به این نتیجه رسیده بودم که راضی کردن همسرم از توان من خارجه من تمام تلاشمو کردم و دیگه از دست من کاری برنمیاد و بی اذن خدا حتی برگی از درخت نمی افته. پس به خود خدا و ائمه متوسل شدم. تو ایام فاطمیه به نیت حاجت خواستن از خانوم می رفتم روضه. استغفار می کردم، تو هر موقعیتی به امام زمان متوسل می شدم و از خودش برای آوردن سرباز کمک می خواستم. چله زیارت عاشورا می گرفتم به نیابت از حضرت فاطمه، امامان و حضرت رباب،علی اصغر و ... برای سلامتی و ظهور آقا و در کنارش برای راضی شدن همسرم و آوردن سرباز برای امام زمانم دعا می کردم و گهگاهی هم بحث فرزندآوری رو پیش می کشیدم. تا اینکه در کمال تعجب کم کم گارد همسرم باز شد و راضی شد و من در حال حاضر برای بار چهارم باردارم 😉 و نکته خیلی عجیب تر اینکه الان خود همسرم گاهی به شوخی می گه مثل اینکه تا تو پنجمی رو نیاری دست برنمی داری😳🤣🤣 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075