#تجربه_من ۷۳۴
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#رزاقیت_خداوند
#توکل_و_توسل
#امام_رضا
#قسمت_سوم
به هرکی رو زدم از پدر و اقوام و دوستان اما هر کسی گفت دست من خالیه یا نداریم یا نمیتونم تا این که یک پلاک طلا داشتیم فروختم ۳ میلیون، دو میلیونشو قسط دادم با یک میلیون بلیط گرفتم برای مشهد به زهرا گفتم تنها کسی که میتونه گره از این مشکل باز کنه فقط امام رضاست.
تولد امام حسین بود گفتم شب برو مسجد تو مسجد امشب جشنه، موقع بدرقم دلش شکست گفت منم ببر، گفتم اما فقط به اندازه یک نفر پول داریم فقط بریم و بیایم که تو حرم بخوابیم و غذایی هم نخوریم میخوای تو برو، گفت نه تو برو...
خداحافظی کردیم و رفتم ترمینال سوار اتوبوس شدم و رفتم، شب طرفهای ساعت ده بود رسیده بودم یزد، گوشیم زنگ خورد پسر خالم بود صدا قطع و وصل میشد اوایل نمیفهمیدم چی میگه تا اینکه صدا درست شد، گفت امشب تو مسجد قرعه کشی سفر زیارت مشهد کردن اسم زهرا در اومده امام رضا طلبید زهرا رو،
پشت تلفن گریه می کردم. فهمیدم که راه درست رفتم. خیلی از خدا تشکر کردم. وقتی رسیدیم مشهد رفتم تو حرم یکی از خادمان کفش داری صحن آزادی منو دید، به شوخی گفت چقدر شبیه داعشیها هستی پسرم... لبخند تلخی زدم و گفتم داعشی که به امام رضا پناه آورده، پاشو کرد تو یه کفش که واسم باید توضیح بدی که چرا اومدی و مشکلت چیه، همه چیزو واسش توضیح دادم، گفت غمت نباشه من میگم چه کار کنی که امام رضا حاجت بده...
رفتم مشهد و امام رضا همه چیز را درست کرد. فردا صبحش از شرکت زنگ زدن که نگهبان روز شرکت دیگه نمیخواد بیاد شیراز، تو برگرد سرکار و جاشو پر کن. انگار دنیا رو بهم دادن دعام مستجاب شده بود امام رضا حاجتمو داده بود گفتن که زود برگرد بلیط گرفتم رفتم واسه خداحافظی پیشه امام رضا گفتم یا امام رضا کارم درست شد اما بچه می خوام مشکل بچه رو هم درست کن، خونه رو هم درست کن بدهکاریم رو هم درست کن، زهرا منو با امید پیش تو فرستاده، دست خالی برم نگردون ...
۵۳ روز بود که از سفر مشهد می گذشت، ایام شهادت امام علی علیه السلام بود. داشتیم اسبابکشی میکردیم خونه خوبی گیرم اومده بود اما هنوز خبری از بچه نبود، وسط اسباب کشی زهرا حالش بد شد دل درد بدی گرفته بود، رفتیم دکتر گفت برین سونوگرافی، رفتیم سونوگرافی و متوجه شدیم که خانمم مجدد بارداره، از خوشحالی گریه می کردیم. یه گوسفند نذر سلامتی امام زمان کردم و ذبح کردم اما این بار به کسی نگفتم که خانمم بارداره حتی به پدر و مادرم...
شب عید غدیر رفتیم برای سونوگرافی تعیین جنسیت گفت که پسره خدا رو شکر کردم دنبال اسم خوب می گشتیم این بچه همه چیزش به امیرالمومنین گره خورده بود، تصمیم گرفتیم اسمش رو بزاریم حیدر خیلی عاشق این اسم بودیم و اسم با مسما بود، بخاطر تجربه تلخ قبلی تا ماه های آخر بارداری چیزی به خانواده ها نگفتیم. همه کارای خونه از پخت و پز و جارو وبشور و بساب رو خودم میکردم چون زهرا استراحت مطلق بود، پدر مادر زهرا راهشان دور بود نمیتونستن بیان، پدر و مادر خودمم بخاطر پله ها نمیومدن...
شب فاطمیه اول امیر حیدر دنیا اومد، تو این مدت تو هر چیزی گیر میکردم، سریع رو میکردم به حرم امام رضا ازش کمک میخواستم.
الان امیرحیدر هفت ماهشه و همه چیز درست شده و من و زهرا هر چی داریم از علی بن موسی الرضا داریم، پسرمون، زندگی شیرین و سادمون، سلامتی مون، و همین نیمچه ایمان...
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ امام رضا علیه السلام ....
#سبک_زندگی_اسلامی
#توکل_و_توسل
#امام_رضا
#تجربه_من ۷۳۴
#بازخورد_اعضا
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ افزایش فرزندآوری در گروه های سنی بالای ۴۰ سال...
طبق آمار، سال گذشته ۴۷ هزار و ۵۹۸ نوزاد از مادران گروه سنی ۴۰ تا ۴۴ ساله متولد شدهاند که نسبت به سال گذشته از افزایش ۷ درصدی برخوردار است.
در گروه سنی ۴۵ تا ۴۹ ساله نیز طی سال گذشته ۳۷۵۶ زن صاحب فرزند شدند که میزان فرزندآوری این گروه نسبت به سال گذشته ۱۲ درصد افزایش یافته است.
میزان فرزندآوری مادران گروه سنی ۵۰ تا ۵۴ ساله نیز در سال گذشته ۲۵۵ فرزند بوده است.
#فرزندآوری
#بارداری_بعداز_35_سالگی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ حاضر به سقط نشدم...
#حق_حیات
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#حجت_الاسلام_ناصری
📌برا دختر یه نفری خواستگار اومده بود، خواستگار فقیری بود، به دخترش گفت: بابا این فقیره، میترسم زندگی رو در آینده نتونه تأمین کنه و بره، این خواستگار رو رد کن.
🔻دختر، این خواستگار رو بیشتر دوست داشت ولی پدرِ دختر اون رو رد کرد، تا بعد از مدتی، یک نفر آمد که پولدار بود اما اخلاق او بد بود، پدر به دختر گفت: بابا وضع این بد نیست فقط اخلاق نداره که إنشاءالله خداوند اخلاق او را درست میکنه.
👌دختر گفت: بابا من تا حالا نمیدونستم خدایی که اخلاق را درست میکنه غیر از خدایی است که روزی میده، فکر میکردم یک خدا است که هر دو را درست میکنه، شما اولی را رد کردی، آن وقت خدا نبود که وضع مالی او را درست کند؟!!
✅مشکل ما همین است، میندازیم پای خدا، هر جا که بخواهیم کار خود را بکنیم، آنجا آن را درست میکنیم. ولی طراز حق یک طراز دیگری است.
#سبک_زندگی_اسلامی
#رزاقیت_خداوند
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قشنگ معلومه از شرایط راضیه...😂
این شیرینی تمام شدنی نیست...😍
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۷۳۵
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#دوتا_کافی_نیست
#سبک_زندگی_اسلامی
#قسمت_اول
وقتی سال ۸۹ در دانشگاه قبول شدم، پدرم شرط کردند که تا زمانیکه درس میخوانم ازدواج نکنم. ولی بعد از دوسال با اصرار مادرم، راضی به راه دادن خواستگار شدن.
مادر بزرگم با مادر بزرگ همسرم، همسایه بودند و با پیشنهاد خاله ی همسرم، مادر همسرم اقدام به خواستگاری میکنند. باز هم با مخالفت پدرم روبرو شدیم با همسرم همسن بودیم هر دو ۲۱ سال داشتیم و این مزید علت شده بود، خلاصه بعد از کشمکش های فراوان موافقت کردند و سال۹۲ عقد کردیم.
بعد از ازدواج با وجود اخلاق خوب همسرم ارتباط خوبی با پدرم برقرار کرد و الان مثل یک دوست به پدرم نزدیک هستند خدا رو شکر.
من نگرانیهای پدرم را درک میکنم ولی از ازدواج به وقت جوانها نباید جلوگیری کرد، مخصوصا در شرایط کنونی جامعه...
یک سال و نیم که از عقدمان گذشت متوجه بارداریم شدم و این اتفاق به هیچ عنوان در جامعه ما پذیرفته نیست. ولی اصلا به سقطش لحظه ای فکر نکردم.
با واکنش شدید مادرم روبرو شدیم و اصلا حرفی به پدرم نزدیم، برعکس، خانواده همسرم بسیار خوشحال شدن چون برادرشوهر بزرگم چند سال از ازدواجشون گذشته بود و دکتر گفته بود که برادرشوهرم نمیتونه صاحب فرزندی بشه. همین بود که قدر این نعمت را میدانستند. (البته دوسال بعد از به دنیا اومدن اولین فرزندمان، اونها هم خداروشکر بچه دار شدن و الان بعد از سه سال دوباره اقدام کرده اند و آزمایش اولیه مثبت بوده دعا بفرمایید نتیجه حاصل شود و چند قلو خدا بهشون بده...)
خانوداه همسرم با اینکه در حال ساخت خانه بودند و به لحاظ مالی اصلا شرایطش رو نداشتند ولی هرجوری که بود تصمیم گرفتند برایمان بهترین عروسی که در توانشون بود را در کمترین زمان ممکن بگیرند.
ما هم که حتی یک قلم از جهیزیه ام را تهیه نکرده بودیم، مادرم حسابی به تکاپو افتاد و طی یک ماه و نیم با وجود مشقت های زیاد، جهزیه ام را تهیه نمودند.
ولی یک ماه مونده بود به تاریخ عروسی متوجه شدیم که قلب جنین تشکیل نشده و باید سقط کنم. من و همسرم اصلا از شنیدن این خبر خوشحال نشدیم ولی چاره ای نبود و در بیمارستان سقط کردم ولی با این وجود برنامه عروسی را به تعویق ننداختند و سر موعد به خانه خود رفتیم.
بعد از عروسی دوباره تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم. چون میگفتن تا یکسال بعد از اقدام بچه دار نشدن به معنی ناباروری نیست، صبر کردیم و بعد از یکسال پیگیر علت شدیم. تنبلی تخمدان در من تشخیص داده شد و با مصرف دارو حل شد ولی باز هم بچه دار نمیشدیم، آزمایشات همسرم هم خوب بود خلاصه بعد از هشت ماه چشم انتظاری بلاخره رحمت الهی شامل حال ما شد و پسر اولم را باردار شدم.
از اول ویار شدید و مسائل دیگه ای که داشتم دکتر دستور به استراحت داده بودو همسر و مادرم از من مراقبت کردند. یک ماه زودتر زایمان کردم. زایمان بسیاااار سختی را تجربه کردم بچه هم ده روز داخل دستگاه بود.
با گذر از این تجربه سخت ولی با حاصلی بسیار شیرین، بعد از سه سال دوباره باردار شدم، اینبار هم متاسفانه بارداری پوچ تشخیص داده شد و چون شنیده بودم برخی جنین ها دیرتر قلبشان تشکیل میشود یک ماه صبر کردم و بعد در ماه سوم بارداری هنگامی که سونوگرافی جنین را ۶ هفته نشان داد، اقدام به سقط در بیمارستان کردم.
اینبار هم به لحاظ روحی بسیار آزرده شدیم خیلی سخته این دلبستن و دل کندن. آنهایی که تجربه اش را دارند میدانند. سه ماه بعد دوباره تحت نظر دکتر و با مصرف دارو باردار شدم، این سری همزمان با خواهرم که جاریم بود، باردار شدم. مادر همسرم، بعد از ازدواج ما، خواستگار خواهرم شد و بعد از رسیدن خواهرم به سن هفده سالگی، پدرم موافقت کردند و سه سال در عقد بودند و سه ماه بعد از عروسی اولین بارداری خواهرم همزمان با چهارمین بارداری من بود.
بچه خواهرم دختر بود و از ما باز هم پسر. خداروشکر هرچه خدا بخواهد برای بنده هایش بهترین خواهد بود. دختر و پسرمان خیلی شبیه هم مثل دوقلو بودند و این شیرینی شان را بیشتر میکرد. مادر و پدرم هم حسابی از حضور این وروجکها کیف میکردند.
👈 ادامه در پست بعدی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۷۳۵
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#معرفی_پزشک
#دوتا_کافی_نیست
#قسمت_دوم
پسر دومم هشت ماهه بود که متوجه شدم دوباره باردار هستم و با واکنش تلخ اطرافیانم روبرو شدم، حتی اینبار مادرشوهرم هم خوشحال نشدند😅.
خودم با اینکه تصمیم داشتم که فرزند بعدیم را با فاصله کمی باردار شوم (ولی نه اینقدر کم چون بسیار پسر دومم ناارام و دائم الگریه و وابسته بود) در دل خوشحال بودم. بعد از اینکه فهمیدیم خداروشکر قلبش تشکیل شده حسابی خوشحال شدیم. این بار به لطف الهی از ویارم خبری نبود و همینطور از استراحت😒.
خدا خیر بده، دکتر با اخلاق و مومن خانم دکتر انبیائی(مشهد) رو که طبق تشخیص ایشون آمپول های جلوگیری از سقط رو استفاده نکردم و استراحت نسبی رو برام تجویز کردن و همینطور غربالگری رو فقط برای موارد خاص تجویز میکنند و بسیار اعتدال در تجویز مکملها دارند.
با وجود دو تا بچه کوچیک، امکان استراحت نداشتم. ماه دوم بارداری نزدیک ایام اربعین بود، با وجود اینکه همون شرایط قبلی را داشتم تصمیم گرفتیم با بچه ها به پیاده روی اربعین برویم.
من هم تا ان موقع که ۳۰ سال داشتم کربلا نرفته بودم و حسااابی مشتاق حضور در خیل عظیم عزاداران حسینی در ایام اربعین و شرکت در پیاده روی بودم ولو چند قدم در حد توانم. نمیخواستیم بیشتر از این از حضور و مشارکت در امری که زمینه ساز ظهور حضرت خواهد بود عقب بمانیم. توکل به خدا کردیم و از امام حسین خواستیم که کمکمان کنند و همینطور هم شد خیلی به دادمون رسیدن. سفر سختی بود ولی با وجود عنایات و امداد هایشان به خیر گذشت. خدا خیر بده همسر عزیزم رو که خیلی راحت میتونست تنها بره زیارت ولی مسئولیت من رو با شرایطی که داشتم پذیرفت و حسابی دلگرمی میداد بهم که نگران نباشم و باوجود دو بچه خدا میدونه چقدر زحمت ما رو کشید. این زیارت هست که واقعا ارزش داره خدا ثوابش رو براش نگه داره تا قیامت.
پسر اولم ۵ ساله بود و پسر دومم هم تو کربلا که بودیم تازه یکساله شد، خیلی ها اونجا که بودیم، تعجب میکردند و میگفتن چرا با بچه کوچیک اومدین تازه از وضعیت خودم خبر نداشتند و بعد از مطلع شدن، تعجبشان چند برابر میشد و برخی حسابی تشویق و کمکمان میکردند.
خلاصه بعد از اینکه از سفر برگشتیم به خانواده هایمان بارداریم را اطلاع دادیم. همه شوکه شدند، هم از اینکه چقدر زود باردار شدم و هم از اینکه با این شرایط سفر کربلا رفتیم.
تا همین امروز که پسر سومم ۴۵ روزه است، انواع و اقسام کنایه ها را شنیده ام ناراحت میشوم ولی خللی در عزم و اراده مان برای آوردن سربازهای امام زمان به این دنیا وارد نمیشود.
خدا بر ما منت گذاشته ما رو در میان شیعیانش به این دنیا آورده، حیف هست ناشکری این نعمت بزرگ کنیم و در ادامه بخشیدن و بیشتر کردن نسل شیعه خست به خرج دهیم.
خدا میدونه که خیلی از ما خانومها با وجود امکانات فرهنگی و علمی و ورزشی دوست داریم وقتمان را صرف خودمان بکنیم ولی نامردی است در این زمانه که عصر ظهور است و چیزی نمانده تا فرج انشاالله، به دنبال هوسهایمان، یوسف زهرا را بی یار بگذاریم.
او به ما احتیاجی ندارد ما محتاج(( یار او بودن)) هستیم تا گره از کار دنیا باز شود و وعده الهی تحقق یابد انشاالله...
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌 «فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#مقام_معظم_رهبری
❌ اسلام می خواهد اینها نباشد...
جهیزیه برای دختر مایه عزت نیست. عزت دختر به اخلاق او، به رفتار و شخصیت خود اوست. بعضی از خانوادههای عروس، خودشان را اذیت میکنند و به زحمت میاندازند و اگر پول هم ندارند به زور پول تهیه میکنند. اگر پول دارند زیادی خرج میکنند، برای اینکه یک جهیزیه پر زرق و برقی را مثلا در اختیار دخترشان بگذارند.
خانواده ها روی چشم و هم چشمی، جهیزیّه را برای خودشان یک معضل میکنند. بعد که این معضل را خودشان به یک نحوی تحمّل کردند، تازه نوبت دیگران است که رنج این معضل را ببرند. برای خاطر اینکه وقتی شما در جهیزیّه دخترتان این همه وسایل درست کردید، بعد کسانی که دیدند، تکلیف آنها چیست؟! این چشم و هم چشمیها آخر به کجا خواهد رسید؟! این همان مشکلاتی است که درست خواهد شد. اسلام میخواهد اینها نباشد.
«خطبه عقد ۷۳/۰۳/۱۶، ۷۷/۱۲/۲۸ »
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی_اسلامی
#ساده_زیستی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
📌فردا دیره...
#فرزندآوری
#آسیبهای_تک_فرزندی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ فرصت فرار...
⏳ فرزند امام خمینی(ره) میگوید: پدرم، بیشتر با اعمالشان ما را به دستورات اسلامی تکلیف میکردند. مثلاً به احترام مادر خیلی حساس بودند ... یادم میآید که یک روز در ایام کودکی به حرف مادرم گوش نکردم و کاری را که ایشان مخالف انجام آن بود، انجام دادم.
⏳ پدرم خیلی ناراحت شدند و به قصد تنبیه من از جا برخاستند. ولی به بهانههای مختلف به من فرصت دادند که فرار کنم. همیشه همینطور بود. خودشان را به کاری مشغول میکردند، مثل بالا زدن آستینها، دنبال وسیلهی تنبیه گشتن و ... تا بچهها فرصت کنند و بگریزند و نسبت به عمل خود متنبه گردند!
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
#خانواده_مستحکم
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌خاطره ای جالب از استاد علامه جعفری😅
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۷۳۶
#فرزندآوری
#بارداری_خداخواسته
#دوتا_کافی_نیست
#معرفی_پزشک
#برکات_فرزندآوری
وقتی فرزند سوم را ناخواسته باردار شدم، تمام دنیا به یکباره روی سرم خراب شد و کارم شده بود گریه و ناامیدی، چون خودمو با زندگی نزدیکان و اطرافیانم که حداکثر ۲ فرزند داشتن مقایسه میکردم😅 خیلی حس و روزهای بدی بود ولی از آنجایی هم که به خدا اعتقاد داشتم و دوست نداشتم کاری کنم که نارضایتی خدا را در بر داشته باشه پذیرفتمش و نگهش داشتم.
با حرف های تلخ و گزنده ی فامیل و دوستان کنار اومدم و تحمل کردم ولی خدا را هزاررران بار شکرررررر کردم که گل پسرم را نگه داشتم.
اونم پسری مهربونی که خدا شاهده ۲ سال و ۱۰ ماه بیشتر نداره ولی از وقتی زبان باز کرده روزی ده بار میگه مامان دوست دارم یا اگر شیر یا غذایی بهش بدم کلی تشکر میکنه، وقتی هم که میبینه یه کم کسالت دارم و حال ندارم، میاد بالا سرم و احوالمو میپرسه تا از جام بلند بشم خوشحال میشه و تا آخر وقت روز در کنارمه و احوالمو میپرسه و باور کنید الان که دارم این پیامو می نویسم سه بار بوسم کرده و گفته دوست دارم😭😍
وقتی متوجه بارداری خدا خواسته شدید مطمئن باشید حکمت خدا فراتر از صبر و گنجایش ماست☺️ اصلا زود تصمیم نگیرید و زود خودتونو نبازید. از وقتی محمد صدرا من به دنیا اومد با وجود داشتن دوتا گل دختر صبور و آروم، جو خونه به شدت پر از شادی و نشاط و خنده شده و خواهراش دیگه از بی حوصله گی و تنهایی شکایتی ندارند😅
در دوران باردای هم که بنده از سالهای قبل درگیر کیست های بد و بزرگ تخمدان بودم که با وجود این شرایط وقتی پزشکها متوجه بارداری شدن، در کمال تعجب میگفتن غیر ممکنه کسی با این شرایط باردار بشه ولی خدا خواسته بود و خدا خواست که با این بارداری، بیماری های دیگه هم ختم بخیر بشه و موقع سزارین عمل های دیگه هم انجام دادن که در گذر زمان بیماری به بدخیمی تبدیل نشه و با شرایط سختی که در بارداری داشتم، پزشکان زیادی رفتم که من را رد کردن و حتی پیشنهاد سقط دادن تا اینکه با خانم دکتر فدوی که پزشک خوب و با تجربه ای بودن، در شهرری آشنا شدم و منو به راحتی پذیرفتن و با توجه به ایمان محکمی که داشتن، گفتن با کمک خدا میریم جلو و الحمدالله بخیر گذشت.
دوستان فقط توکل به خدا کنید و براتون رضایت خدا مهم باشه که زندگیتون صد در صد میشه بهشت😍❤️
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075