✨امام هادی علیه السلام
"نارضایتی پدر و مادر، کم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می کشاند."
📚مسند الامام الهادی، ص ۳۰۳
🏴 شهادت مظلومانه ی امام هادی علیه السلام را تسلیت عرض می کنیم.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_تراشیون
گاهـی از دریـچـهٔ نـگاه همسرتـان بـه مـوضـوعــــات و مشکلات بنگرید. چـه بسا شـوهـر در زنـدگـی تصمیمی بـگـیـرد که بـر خلاف نظر شمـا باشد. در چنین شرایطی، باید خود را به جـــــای شوهر فرض کنید و ببینید شمـــــا در این شرایط چه تصمیمی میگیرید.
📚محرمانههای زنانه
#خانواده_مستحکم
#آداب_همسرداری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ امکان واگذاری «سرپرستی موقت» کودکان بدسرپرست به متقاضیان فرزندخواندگی
وزیر دادگستری در خصوص اصلاح آیین نامه حمایت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست گفت: بر اساس این آییننامه دیگر نیاز نیست منتظر فرآیندهای طولانی فرزندخواندگی ماند و به محض اینکه کودک بیسرپرست و بدسرپرستی با دستور دادستان در اختیار سازمان بهزیستی قرار گرفت، سازمان میتواند او را به خانوادههایی که مایل به نگهداری موقت هستند، تحویل دهد.
http://fna.ir/3fvgeu
#فرزندخوانده
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_سیدمحمدحسن_قاضی
✅ باید با آن بسازی...
زمانی از دست یکی از مشکلات زندگی ام، که همیشه با آن درگیر بودم به تنگ آمده بودم و نمی دانستم چه باید بکنم. در آن هنگام پدرم را دیدم که نزد من آمد و گفت:
" این مشکل بخشی از سیر و سلوک است و خداوند آنرا مقرر فرموده است. باید با آن بسازی که برای رشدت لازم است."
📚کتاب عطش، ص ۳۵۷
#سختیهای_زندگی
#مشیت_الهی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌سربازانی برای امام زمان عج...😍
#فرزندآوری
#برکت_خانه
#نسل_مهدوی
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#حجت_الاسلام_زیبایی_نژاد
✅ ترس از تربیت صحیح فرزندان، نباید مانع فرزندآوری شود.
🔹برخی از اینکه فرزندشان ممکن است به انحراف کشیده و در محیطهای آلوده بزرگ شود، از فرزندآوری میترسند، در حالی که پاسخ بزرگان به ما این است که تو باید وظیفهات را انجام بدهی.
🔹پس اگر کسی میخواهد این بهانه را بیاورد که من نمیدانم این فرزند من شقی میشود یا سعید، پس بچه نمیآورم، پاسخش این است که خدا از شما میخواهد که وظیفهات را انجام بدهی.
🔹کسی که بچه میآورد، ثواب فرزندآوری را میبرد. اگر هم شما زحمت کشیدی و او راه را بد رفت، خدا که زحمات ما را بیپاسخ نمیگذارد. اگر خوب تربیت کردی و بچه هم خوب تربیت شد، ارزش مضاعف دارد، اما اگر هم نشد، شما کار خودت را انجام دادی و به اندازه وسع خودت، زحمت کشیدی.
#فرزندآوری
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌 "همدم امروز، یاور فردا"
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۸۹۷
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#معرفی_پزشک
#چسبندگی
#قسمت_اول
من متولد ۱۳۷۰ هستم. دوتا بردار دارم، یکی بزرگتر از خودم و یکی کوچیکتر. در زمان خودمون خیلی درس خوان بودم و خیلی به درسام اهمیت میدادم. دوره دبیرستان وقتی انتخاب رشته کردم مصمم شدم برای این که پزشکی قبول بشم و باید خیلی درس میخوندم. اینم خانواده من می دونستند و خیلی همراهیم میکردن
زمانی که پیش دانشگاهی بودم چند تا از دوستانم ازدواج کردن و من اصلا به این چیزا فکرم نمیکردم و تو هوای بهترین دانشگاه و بهترین رشته دانشگاه بودم و تو اون عالم سیر میکردم.
مامان بابامم خیلی از خواستگارا را خودشون رد کرده بودن بدون این که من متوجه بشم. گذشت و من کنکور دادم و واقعا بد دادم😢😭 و نتایج که اومد اصلا باورم نمیشد ولی چون تمام تلاشم رو کرده بودم و نتیجه رو به خدا سپرده بودم ناراحت بودم ولی ناشکر نه و این رو حکمت خداوند میدونستم. و اون سال رو دانشگاه نرفتم و تصمیم گرفتم دوباره امتحان بدم.
مهرماه سال ۸۸ بود که یه فامیل دور داشتیم و من تازه از کتابخونه برمیگشتم که اونا رو تو خونه مون دیدم با پسر بزرگشون اومده بودن و من اصلاااااا به اینکه ممکنه برا خواستگاری اومده باشن، فکر نکرده بودم. که بعد از رفتن شون مامانم قضییه رو تعریف کرد و من این شکلی بودم 😳😳 و اصلا تا اون موقعه به ازدواج فکر نمیکردم.
و اصرار بابام که بیان برای خواستگاری و باهم صحبت کنید و... چون واقعا خانواده خوبی بودن و من پسرشون رو خیلی سال بود ندیده بودم و این بهونه ای شد تا بیان خواستگاری 🤦♀
وقتی اومدن و باهم صحبت کردیم، زیاد راضی نبودم یعنی بهم نمیومدیم 😒 و نمی تونستم این رو مستقیم به بابام بگم و به مادرم گفتم و....
ولی فامیلا که فهمیده بودند همه گفتند دیگه موقعیت مثل این برات نیست و... حتی مادربزرگم خیلی اصرار میکرد که جواب منفی ندی یه موقعه و... و من مونده بودم سر دو راهی 😔 دلم همراهش نبود. ولی عقل و دیگران میگفتن خوبه...
چند روز گذشت. اون موقع ها ما گوشی نداشتیم نه اینکه نباشه از این ساده ها بود ولی من نداشتم، هر موقع کارش داشتم از گوشی بابام استفاده میکردم.
یه روز که گوشی دستم بود یه پیام از پسر داییم برا بابام اومد، منم جواب دادم که بابام نیست و گوشی دست منه (اینم بگم ما کلا تو خانواده پسرا و دخترای فامیل حتی سلام و احوالپرسی هم باهم نداشتیم 😊 اینم از حجب و حیای خانواده ما بود 😉)
خلاصه اون هم پیام داد که شنیدم عروس شدی؟ من😳 گفتم نه در حد حرف بوده همین، هنوز کسی جواب نداده. اون هم سریع پیام داد اگه من بیام خواستگاریت جوابت چیه؟ به محض خوندن این پیام قیافه من 😳😱🤯
اصلا توقع همچین چیزی رو نداشتم. ولی من پسر داییم رو از بچگی دوست داشتم 🙈 بعد از کلی تعجب و خود زنی 😜 خیلی خوشحال بودم که اون ازم خواستگاری کرده و کلی قند تو دلم آب شد.
ولی من دیگه جواب پیام رو ندادم و گفتم بابام اومد، گوشیش رو میخواد که دیگه بهم پیام نده
برای من و پسرداییم که هیچ وقت حتی در حد سلام هم باهم برخورد نداشتیم، گفتن این حرف از طرف او برام خیلی سخت بود.
خلاصه این که اون خواستگارم رو با این که همه چی داشت و همه موافق بودن، رد کردم 😊 رد کردنش ساده نبود خیلی زجر کشیدم 😢
بعد از سختیهایی که من و پسر داییم کشیدیم. چون من خواستگاری داشتم که هم کار داشت، هم پول داشت، هم موقعیت عالی و الان من میخواستم با کسی ازدواج کنم که نه پول داشت نه کار 🤦♀ فقط ایمان داشت و من همین رو میخواستم. همیشه نمازاش رو مسجد میخوند و خیلی باخدا بود و برای زندگی خیلی خوب بود و این که دل و عقلم همراهش بود و مخالفت ها از مادرم گرفته تا همه فامیل 😢 چه ها که بر سر ما نیوردن...
و در این بین فقط بابام موافق بود و میگفت خدا خودش کار و پول رو جور میکنه و این شد که بعد از سه ماه کش مکش ۲۰ آذر ۸۸ ما بهم رسیدیم 😍😍
بعد از سختیهایی که کشیدیم از بیکاری همسرم و موندن خونه بابام برای زندگی در یک اتاق و حرف و حدیث های مردم و...
خیلیا بهم میگفتن خواستگار به این خوبی رو رد کردی تا زن کسی بشی که هیچی نداره 😢 و من میدونستم اون همه چی داره چون خدا رو داره☺️ و زندگیم شد پر از معجزه خدا که الان همه از خوبیهای همسرم میگن...
بعد از چند ماه همسرم در اداره ای استخدام شدن و ماهم تونستیم با وام ازدواج و فروش طلا زمین بخریم و اینها قدرت خداوند بود.
بابام یه خونه مستقل داشتند که بعد از یک سال به ما دادن و گفتند تا خونه تون رو بسازید، اینجا مستقل زندگی کنید و چه کمک هایی که من از طرف پدرم شدم و دستشون رو میبوسم و همیشه دعاگوشون هستم.
ادامه👇
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۸۹۷
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#معرفی_پزشک
#چسبندگی
#قسمت_دوم
بعد از دوسال رفتیم پابوس امام رضا ع و من همچنان بچه نمیخواستم چون دانشگاه رشته شیمی درس میخوندم.
همسرم خیلی بچه میخواست الان دوسال شده بود و من رضایت نمیدادم و در حرم امام رضا ع ازم خواستن و منم اونجا قبول کردم.
خلاصه بعد از دوسه ماه من باردار شدم و سال ۹۱ دختر زیبای من نرگس خانوم به روش سزارین دنیا اومدن 😍😍 و(این رو هم بگم با چه سختی دانشگاه میرفتم و با بچه کوچیک درسم رو تموم کردم و دوبار هم برای فوق امتحان دادم که هر بار نتونستم برم)
نرگس خانوم که ۷ ماهه شدند ما رفتیم خونه خودمون😊 و تقریبا ۱ ساله بود که ماشین خریدیم و اینها همه رو از برکت و وجود دخترم میدیدم.
۳ سال که گذشت از همسرم خواستم که بچه بعدی رو بیاریم تا تفاوت سنی بچها کم باشه. حالا او رضایت نمیداد😢 هر جور بود راضیش کردم و باردار شدم 😍
۳ ماهه بودم که رفتم برای سونو ان تی دکتر که سونو کرد همون لحظه گفت جنین ایست قلبی کرده و...😭 همش میگفتم دستگاهش خراب بوده و... ولی بعد سه چهار روز دوباره رفتم سونو که همونو گفتند و من باید جنینم رو سقط میکردم.
دل کندم از کوچولوم 😔 و بعد از تقریبا ۱ سال دوباره باردار شدم. این دفعه با استرس اینکه دوباره این قضییه تکرار نشه و توکل بخدا و توسل به شهدا و ائمه کردم و پسر قشنگم سال ۹۷ دنیا اومد 😍😍 ولی دکتر در اتاق عمل گفتند که شما دیگه نمیتونی باردار بشی چون چسبندگی شدید مثانه و شکم داری و من تو بیمارستان قید بچه رو زدم.
ولی وقتی صحبت های حضرت آقا رو در مورد فرزند آوری میدیدم، غصه میخوردم که چرا نمیتونم باردار بشم 😢
بعد اینکه پسرم دو سالش شد من شروع کردم به دکتر رفتن تا ببینم واقعا راهی هست برای باردار شدنم یا نه
اولین دکتری که رفتم معروف بودند و تجربه کاری بالا ایشون به محض دیدن نتیجه عمل مخالفت کردن و گفتن بچه می خوای چکار؟ گرونی هست، کرونا هست و... یه سونو نوشت و من از مطب بیرون اومدم و دیگه هم پیش شون برنگشتم ولی سونویی که نوشته بود رو انجام دادم.
بعد چند روز رفتم سونو و دکتر سونوگرافی علت نوشتن این سونو رو پرسیدن و ایشون هم گفتن ضخامت رحم جاییی که برش خورده کمه منم میگم باردار نشو دوتا داری بسه 😳😡
خلاصه نتیجه سونو رو بردم پیش دکتری که منو سزارین کرده بود. گفتند سخته و نمیشه و طبق سونو رحمت تا ۶ . ۷ ماه بچه رو نمیتونه نگه داره و اینم به مشکلات اضافه شده بود و کلی منو ناامید کردند و من مونده بودم چیکار کنم 😔
یه روز برای تفریح رفته بودیم مرکز شهر و یه دکتر دیگه مطبش دیدم و اصرار کردم به آقام اینم برم ببینم چی میگه. وقتی رفتم خودش سونو رو انجام داد و آزمایشات مختلف و هیچکدوم مشکل نداشت فقط گزارش عمل دید و گفت نه نباید باردار بشی
گفتم چرا علتش چیه؟ مگه چه اتفاقی میوفته؟ دکترم گفت خطر مرگ داره میخوای بمیری؟ و من مات و مبهوت از حرف دکتر و بغضی که به گلوم نشسته بود.
وقتی اومدم به آقام گفتم بریم امام زاده سید جعفر. اونجا که رفتیم شروع کردم گریه کردن، گفتم من میخواستم برا امام زمان عج یار بیارم و حرف رهبرم رو زمین نندازم ولی این دکترا با حرفاشون مانعم شدن. شما کمکم کنید که لایق بشم 😭
گذشت و یه دکتر تو شهر همجوار خودمون بود و خیلی ازش تعریف شنیدم، آقام اول قبول نمیکرد و میگفت بسه اونم قراره همین رو بگه، ولی من اصرار کردم و رفتم پیش خانم دکتر که با دیدن آزمایشات و سونو و... گفتن موردی نداری برای بارداری . چسبندگی شکمی هم من تا شکم باز نشه نمیتونم نظر بدم ولی شما میتونید باردار بشید. من تو اون لحظه تو ابرها بودم از خوشحالی 😍😍
بعد از دوسه ماه باردار شدم و زیر نظر خانم دکتر بودم ولی حرفهای اون دکترا تو سرم میچرخید و استرس بهم وارد میکرد و هربار که با خانم دکتر صحبت میکردم منو آروم میکردند و میگفتن توکل کنید بخدا و زیارت عاشورا بخونید به شهدا متوسل بشید، هیچ اتفاقی نمیفته مطمئن باشید
و من ۹ ماه رو با دلگرمی خانم دکتر و توکل و توسل به خوبی سپری کردم و بهترین عمل سزارینم رو داشتم که اصلا باورم نمیشد و الان دختر زیبام فاطمه زینب من ۲۲ روزش هست 😍😍
و خانم دکتر گفتند که میتونید یکی دیگه هم بیارید هرچند چسبندگی دارید ولی میتونی😊 و من اول از خدای خوبم ممنونم که دوباره به من توفیق مادرشدن دادند و هم از خانوم دکتر عادله ذبیحی کمال تشکر رو دارم ان شالله امام زمان عج دعاگوشون باشه😘🌹
و اینکه از همسر عزیزم خیلی ممنونم که همیشه و همه جا همراه و پشتیبان من بودند و نور ایمان در وجودشون هست، من چون به خاطر ایمانش نه پول و مال باهاش ازدواج کردم، خداوند از لحاظ مالی هم به شوهرم کمک کرد. حضور خدا رو همه جای زندگیم حس کردم و میکنم.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
-1575805181_-210186.mp3
2.84M
#استاد_چیت_چیان
✅ راز تربیت دینی موفق...
#فرزندآوری
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 سینمایی به وسعت ایران 🇮🇷 تماشای برخط منتخب آثار چهاردهمین جشنواره عمار آغاز شد
📌 در #چهاردهمین_جشنواره_عمار، فرصتی فراهم شده تا علاقهمندان سراسر کشور بتوانند بهصورت برخط، منتخب فیلمهای این رویداد را #رایگان با #بلیت_اختیاری در سکوی عماریار تماشا کنند.
🎥 برای تماشا لینک زیر کلیک کنید و عضو شوید:
🌐 B2n.ir/dknafe
✅ جدیدترین و بهترین فیلمهای جبهه انقلاب در کانال زیر معرفی میشن👇
http://eitaa.com/joinchat/1460338702C7e130ac336
حتما دنبال کنید و بهره ببرید🔺🔺🔺
✅ رویای مادری...
ميزان شيوع «ناباروری كلی» (اعم از ناباروری اوليه و ثانويه) در زنان ۱۵-۴۹ ساله دارای همسر، براساس مطالعات مؤسسه ملی تحقيقات سلامت كشور ۲۰.۳ درصد بوده است كه به نسبت جمعيت ۱۶ ميليون نفری زنان دارای همسر در سرشماری ۱۳۹۵، معادل حدود ۳ ميليون و ۲۷۰ هزار زوج ايرانی را شامل میشود.
👈 طبق برآورد انجام شده توسط سازمان جهانی بهداشت، حدود ۲۵ درصد (يك چهارم) زوجها در كشورهای در حال توسعه از ناباروری رنج می برند.
🔹منبع: پيمايش ملی شيوع ناباروری در ايران، مؤسسه ملی تحقيقات سلامت
#ناباروری
#رویای_مادری
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#مقام_معظم_رهبری
✅ کار بزرگ...
بچهداری از آن کارهای سخت است. شما هر کاری را در نظر بگیرید که خیلی دشوار باشد، در مقابل بچهداری در واقع آسان است. مردها یک روز هم نمیتوانند این کار را انجام دهند. زنها با دقت، با حوصله و با ظرافت این کار بزرگ را انجام میدهند. خدای متعال، در غریزه آنها این توان را قرار داده است. ۱۳۷۴/۸/۲۲
#فرزندآوری
#مادری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌سربازانی برای امام زمان عج...😍
#فرزندآوری
#برکت_خانه
#نسل_مهدوی
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
ماه محرم بود. ۶ ساله که بودم به خاطر اینکه دختر بودم، زنجیر به ما نمیدادند. من خیلی به اون آقایی که وظیفه پخش کردن زنجیر ها را داشت، اصرار کردم به منم بده تا منم زنجیر بزنم، در صورتی که اون مرد من و بابام رو میشناخت، بهم نداد. به جاش یه سیلی محکم زد به صورتم...
رفتم با گریه به بابام گفتم. بابام یه چیزی بهم گفت. گفت دخترم بیا برای امام حسین سینه بزنیم. دست منو گرفت و خودشم زنجیر نگرفت. گفت میشه ساده هم برای امام حسین عزاداری کرد.
من خودم امسال با دختر ۶ ساله ام رفته بودم هیئت، یه خانم مدام به بچه ها میگفت ساکت دختر، با اینکه اصلا زیاد هم حرف نمیزد. فرداش میخواستم دوباره ببرمش، گریه میکرد میگفت من دوست ندارم برم هیئت. گفتم دخترم اهمیت نده به رفتار اون خانم، امام حسین خیلی دوست داره تا تو رو ببینه، بریم پیشش دعا کنیم خدا یه داداش بهت بده. چون من دومین بچه ام تو ۵ ماهگی سقط شد.
خدا رو شکر، امیدم به امام حسینه. دخترم خیلی دوست داره داداش داشته باشه، اینو بهونه کردم. گاهی ما هم میتونیم طرز فکر بچه رو با حرفمون عوض کنیم.
من خودم اصلا بچه زیاد دوست نداشتم، چون بیشتر به فکر ادامه تحصیل و یادگیری مهارت های مثل خیاطی و.. بودم کنکور دادم اما بازم تنبلی کردم، نرفتم.
همسرم از چهار سالگی دخترم اصرار میکرد بچه بیاریم به خاطر شغل خونگی و اینکه دخترم زود به زود مریض می شد و من خیلی باید مراقبش می بودم، قبول نمیکردم.
شوهرم میگه من معلم خوبی واسه دخترم هستم. تو خونه برای دخترم مهد کودک گذاشتم. خودم بهش درس میدم. خودم باهاش بازی میکنم. کاردستی درست میکنم. با این که کار دارم به غیر کار خانه شغل خانگی دارم.
الان میخوام به خودم بیشتر برسم تا بارداری بهتری داشته باشم و دوباره مادر بشم برای من دعا کنید بارداری خوبی داشته باشم.
اگه شما کانالتون نبود من به غیر از یکی اصلا بچه نمیآوردم، با اینکه خواهر برادرام بچه زیاد دارند. بینشون فقط من یکی دارم و خودم هم در خانواده چندفرزندی به دنیا آمده ام.
#مادری
#فرزندآوری
#مسجد_دوستدار_کودک
#مسجد_طراز
#تربیت_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_سلیمانی
✅ مسجد به مثابه ی قرارگاه...
👌امام جماعت محله باشید نه امام جماعت مسجد...
#مسجد_طراز
#تربیت_اسلامی
#مسجد_دوستدار_کودک
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_تراشیون
✅ نقش کلیدی زن در خانواده....
وقـتـی زن در مـحـیـط خانه در مسائل شـرعی، اخـلاقـی، فـرهــنـگـی، تربیت فرزند، مـسـائـل مـربـوط بـه زناشویی خوب رفتار و عـمـل کـنـد و بـتـوانـد الگـو باشـد؛ به تدریج همسرش نیز از او الگو میگیرد.
📚محرمانههای زنانه
#خانواده_مستحکم
#سبک_زندگی_اسلامی
#آداب_همسرداری
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از جهاد تبیین جمعیت
📍لیست اعتکاف مادر و کودک استانها
بوشهر
https://eitaa.com/jamiyat/3509
مشهد
https://eitaa.com/jamiyat/3510
همدان
https://eitaa.com/jamiyat/3511
نهاوند
https://eitaa.com/jamiyat/3524
سمنان
https://eitaa.com/jamiyat/3526
تهران مسجد حضرت خدیجه
https://eitaa.com/jamiyat/3527
اصفهان
https://eitaa.com/jamiyat/3528
بیرجند
https://eitaa.com/jamiyat/3530
مشهد، مسجد موسی بن جعفر بلوار پیروزی
https://eitaa.com/jamiyat/3531
اسلامشهر
https://eitaa.com/jamiyat/3532
بجنورد
https://eitaa.com/jamiyat/3533
https://eitaa.com/jamiyat/3544
واوان، اعتکاف خانوادگی
https://eitaa.com/vavan_khabar/5748
مشهد گلبهار
https://eitaa.com/jamiyat/3534
شهرضا
https://eitaa.com/jamiyat/3536
مشهد، مسجد حضرت رسول مجتمع یاس
https://eitaa.com/jamiyat/3537
قم، اعتکاف مادر و دختری
https://eitaa.com/jamiyat/3539
ازنا، اعتکاف مادر دختری
https://eitaa.com/jamiyat/3540
فیروزآباد، فارس
https://eitaa.com/jamiyat/3542
زرندیه
https://eitaa.com/jamiyat/3546
زرندیه۲، مسجد جامع خورشیدآباد
https://eitaa.com/jamiyat/3547
رفسنجان، پدر و پسر ، دختر و مادر
https://eitaa.com/jamiyat/3548
تهران، مسجد لیله القدر
https://eitaa.com/jamiyat/3553
البرز
https://eitaa.com/jamiyat/3554
🔆 این لیست تکمیل می شود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای زندگی...😍
👌این شیرینی تمام شدنی نیست.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۸۹۸
#فرزندآوری
#ناباروری_ثانویه
از بچگی، بچه درسخون بودم و تا جایی که یادم میاد فقط درس میخوندم. من بچه اول خانواده بودم و فاصله من با برادر بزرگترم دو سال و نیم بود.
بعد از برادرم، دیگه مادرم قصد فرزند دیگه ای رو نداشت. وقتی به طور خداخواسته بعد از ۸ سال خدا برادر کوچکم رو بهش میده هر کاری می کنه تا اون سقط بشه ولی از اونجایی که خدا میخواست اون محکم سرجاش موند و بهمن ۱۳۷۳ در حالیکه شعار فرزند کمتر مد شده بود بدنیا میاد.
از وقتی ۱۵ سالم بود خواستگار داشتم ولی من از اونجایی که اصلا قصد ازدواج نداشتم و اون رو مانعی برا درس خوندن و پیشرفتم میدونستم، حتی از راه دادن خواستگار به خونه مون ممانعت میکردم و در حد پیش کشیدن موضوع توسط مادر یا نزدیکان میموند.
کنکور دادم و در رشته زمین شناسی قبول شدم. در طول تحصیل افرادی میومدن خواستگاری ولی زمین شناس بودن مورد به معیارهای قبلی اضافه شده بود😁.
بعد لیسانس آزمون ارشد رو دادم و توی رشته زمین شناسی اقتصادی قبول شدم. میشنیدم که خیلیا میگفتن بذارین درسش تموم شد میریم خواستگاری😉.
سال آخر ارشد بودم که یکی از همکلاسیها جدی میخواست بیاد خواستگاری. با وجود مخالفتهای خانوادش اومد و خانوادش بهمون گفتن که مخالفن و رفتن ولی اون بنده خدا ول کن نبود و باز هم به اصرار برای بار دوم به خواستگاری اومدن.
تفاوتهای خانوادگی، مذهبی و اجتماعی زیادی بین ما بود و تنها ویژگی مشترک همون زمین شناس بودن ما بود.
بالاخره جواب منفی رو شنیدن و رفتن. مدتی گذشت و یکی دیگه از همکلاسیهام که اصلا فکرشم نمیکردم، خواستگاری کرد. اون از خیلی لحاظ شبیه من بود و دیدگاههای مذهبی و خانوادگی مشترک زیادی داشتیم ولی چندتا مشکل این وسط وجود داشت. اول اینکه من از ایشون بزرگتر بودم، تفاوتهای قومیتی و فرهنگي، هم زبان نبودن و بیکاری و بی پولی و حتی سربازی نرفتن ایشون. خانواده من بشدت مخالف بودن ولی ایشون مصرانه بیش از یکسال اومد و رفت تا نظر خانواده منو جلب کرد و عقد کردیم.
بعد از عقد وام ازدواجمون گرفتیم و باهاش یه پراید مدل پایین خرید. سربازیش رو انداخت محل زندگی من و بعد از سربازی کار میکرد و ریز ریز پس انداز میکرد. بعد یکسال در حالیکه همچنان سرباز بود، عروسی کردیم و تو یه خونه قدیمی که پدرم داشت، بعد از اینکه بازسازی کردیم، ساکن شدیم.
تا ۳سال بعد از عروسی داشتیم هزینه های مربوط به عروسی رو میدادیم. ۶ماه بعد عروسی و با همه مشکلات فراوانی که داشتیم تصمیم گرفتیم بچه بیاریم و خدا رو شکر زود باردار شدم و در ۳۰ سالگی پسرم آقا مصطفی بدنیا اومد.
شرایط مالی سختی بود و اوضاع با کمک های خانواده من میگذشت. سال ۹۶ شرایطی فراهم شد که با قرض و قوله تونستیم که واحد آپارتمان تو شهرستان بخریم و دوباره وارد دوران دادن قسط و قرض افتادیم. وقتی پسرم ۴ساله شد، گفتیم حالا که بدهی هامون کمتر شده یه بچه دیگه بیاریم که شد شروع داستان پر ماجرای دیگه.
برای بارداری اقدام کردم ولی این اتفاق نیفتاد چندین ماه گذشت. گفتیم بریم پیش یه دکتر و این آغازی شد برای دکتر رفتن های ما. از این دکتر به اون دکتر هر دفعه کلی دارو کلی عکس و سونو
علت مشخص نبود و هر کدومشون چیزی میگفتن
یکی میگفت سنت زیاده، یکی میگفت مال اعصابته و حتی قرصهای آرامش بخش اعصاب بهم داده بود😳 یکی میگفت فیبروم داری و...
خسته و ناامید بودم از هزینه های زیاد از رفت و آمد ها، تا اینکه بعد دوسال به اتفاق همسرم رفتیم پژوهشگاه رویان، اونجا دیگه آخرین امید بود. پرونده باز کردیم و درمان آغاز شد
روشهای تشخیصی مختلف و رفت و آمدهای زیاد. بعد از دوبار هیستروسکوپی و یه بار لاپاروسکوپی مشکل معلوم شد و من عمل شدم. بعد یکسال و نیم رفت و آمد بعد سه ماه به من گفتن برای iui اقدام کنم. IUI انجام شد و انتظار نفس گیر ولی موفقیت آمیز نبود و ناامیدتر از قبل بودم
در حین درمان هم از لطف خدا ناامید نشدم، هم دعا میکردم، هم به زیارت هر بزرگواری میرفتم دعا میکردم، به خصوص امام رضا جانم و ازشون با کلی اشک و آه خواستم سال بعد که میام پیش تون با بچم بیام😭
بعد یکماه برای iui مجدد اقدام کردیم، ایندفعه با امیدواری بیشتر و حالا دو هفته نفسگیر شروع شده بود. بعد دو هفته باید آزمایش میدادم. انگار دنیا رو بهم داده بودن وقتی جواب آزمایش مثبت شد
بارداری به نسبت راحتی بود و در ۳۷ هفتگی و مشکلاتی که بوجود اومد پسرم، آقا علی اکبر در ۱۴۰۲/۲/۲ با سزارین بدنیا اومد و مدتی رو توی nicu بود. تمام مدتی که رویان میرفتم هیچوقت ناامید نشدم حتی وقتی بهم میگفتن تو که یک بچه داری چرا میای.
اونجا هر آدمی داستان خاص خودشو داشت که هر کدوم میتونه موضوع یک فیلم سینمایی بشه. حالا هم از فضل خدا ناامید نیستم و به داشتن فرزند سوم و چهارم فکر میکنم.
«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075