eitaa logo
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
34.5هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
297 فایل
رفیق به محفل شهدا خوش آمدی😉 در مناسبت های مختلف موکب شهدایی داریم😍 ✤ارتباط‌‌با‌خادم↯ @ya_fatemat_al_zahra ✤تبلیغات↯ @ebrahim_navid_delha_tabligh ✤کانال‌های‌ما↯ @ebrahim_babak_navid_keramaat @ebrahim_babak_navid_mokeb
مشاهده در ایتا
دانلود
15.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🍃 عالم همه غرق عشوه وناز شده میلاد یگانه محرم راز شده 🌹🍃 از یمن ولادت حسن بن علی درهای بهشت به روی ما باز شده 🌹🍃 به پیشگاه مقدس امام عصر روحی فدا ! 🌷@ebrahimdelha 🌷
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🕊خاطراتی از شهید مصطفی احمدی روشن از زبان دوستان شهید : قرار بود
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🕊خاطراتی از شهید مصطفی احمدی روشن از زبان همسر شهید: همسر شهید مصطفي احمدی‌روشن که از شاگردان مرحوم آيت‌الله عزيزالله خوشوقت بوده است چندی پیش با بيان خاطراتي از آن شهيد گفت: «فشار کاری برای ایشان خیلی سخت😔بود؛ آقا مصطفی را که می‌دیدی، همیشه چشمانش خسته بود و قرمز، ولی هیچ وقت عصبانی و اخمو نبود و با آن خستگی وقتی 12 شب می‌رسید خانه، می‌خندید😊. مشکلات را که اصلاً وارد منزل نمی‌کردند، حتی موفقیت‌هایشان را هم خیلی سخت بروز می‌دادند.»   وي افزود: «آقا مصطفی این خستگی‌ها را برای هدفی بالاتر😉تحمل کردند؛ مسیر تهران ـ نطنز را اگر انسان هفته‌ای یک بار تردد کند، خیلی خسته‌کننده خواهد بود. آقا مصطفی هفته‌ای دو یا سه بار این مسیر را می‌رفت و برمی‌گشت. تمام اینها سختی دارد. روزه‌گرفتن در سایت نطنز هم خیلی سخت بود؛ هوا آن‌قدر گرم می‌شد که لب‌ها ترک برمی‌داشت و خون می‌آمد 😱و اگر در زمین سایت می‌ایستادی، به قول مصطفی کله آدم زیر آفتاب جوش می‌آورد. همه اینها نشان‌دهنده سختی‌های ایشان بود ولی هیچ وقت از سختی‌ها نمی‌گفتند و این چیزها را که می‌گویم، خیلی کوتاه اشاره می‌کردند.» 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🕊خاطراتی از شهید مصطفی احمدی روشن از زبان همسر شهید: همسر شهید مص
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 همسر شهيد احمدي‌روشن ادامه داد: «این وضعیت برای خانواده هم سخت بود. من گلایه می‌کردم ولی مصطفی با وجهه خندانش☺️سخت‌ترین مشکلات را آسان می‌کرد و من تحمل می‌کردم، اما هیچ وقت مانع ایشان برای انجام وظیفه‌شان نشدم. می‌دانستم که کارهای سایت هیچ وقت تمامی ندارد. این چند سال آخر نمودار کاری ایشان صعودی📈 بود. برخی مواقع آقا مصطفی را سه هفته می‌شد که پیدا نمی‌کردیم؛ شاید یک روز جمعه و کوتاه می‌توانستیم ببینیمش. وقتی شکایت و گلایه می‌کردم، می‌گفت این کار را انجام بدهم، بیرون می‌آیم. دروغ هم نمی‌گفتند، آن کار را انجام می‌دادند، کاری دیگری بهشان پیشنهاد می‌شد و این سیستم ادامه داشت‌ ولی وقتی دل نگرانی آقا را برای سایت می‌گفتند، برای بنده هم این دل‌نگرانی آقا مهم بود.» وي در توضيح علت عدم گلايه‌اش از فشار کار همسر شهيدش گفت: «وقتی می‌گفتند کارهایی که کردم را باید به سرانجام برسانم، قانع می‌شدم؛ یک بار پیش آیت‌الله خوشوقت رفته بودند و از آیت‌الله خوشوقت پرسیده بودند که "ظهور چقدر نزدیک است🤔؟" آقای خوشوقت فرموده بودند "این بستگی به این دارد که شما در نطنز چه کار می‌کنید".» خانم کاشاني گفت: « یک بار که خیلی گلایه کردم، مصطفی فرمایش‌هاي آقای خوشوقت را گفت، من دیگر گلایه هم نکردم چون احساس می‌کردم اگر بخواهم جلویش را بگیرم گویی که جلوی امام زمان(ع) ایستادم. نمی‌گویم این حرف قطعی است اما به نظرم مملکت باید اصلاح بشود تا مصلح💚 بیاید.» 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹 #حدیث ✅ امام محمد باقر(ع) می فرمایند:"هر كس نماز واجب را در حالی كه عارف به حق آن است در وقتش بخواند، به گونه ای كه چیزی دیگر را بر آن ترجیح ندهد، خداوند برای وی برائت از جهنم می نویسد كه او را عذاب نكند، و كسی كه درغیر وقتش به جا آورد در حالی كه چیزی دیگر را بر آن ترجیح دهد، خداوند می تواند او را ببخشد یا عذابش كند. #نماز_اول_وقت_فراموش_نشه 🆔 @ebrahimdelha 👈 🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹
خاطرات شهید 🌷 🌷داشتیم برای #عملیات آماده می شدیم #اذان_صبح گفتند، سریع آمدیم توی چادر تا نمـــاز بخونیم و حرکت کنیم 🌷منطقه شناسایی شده بود و بمباران? شروع شد توی #چادر مشغول نماز خواندن بودیم که دو سه تا راکت افتاد کنار چادر ما برادری که درحال تشهد بود یهو به #سجده رفت وهمانطور ماند... 🌷دیدم از کنار پیشانی اش رگه خونی بیرون زد یاد ضربت خوردن #حضرت_علی(ع) افتادم این بچه ها به آقای خودشان اقتدا کردند حتی #شهادتشان هم علی گونه بود... #شهید_یوسف_شریف ❤️ @ebrahimdelha
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_دوازدهم
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق 3⃣1⃣ . دستم راروی سینه ام میگذارم. هنوزبشدت میتپد فاطمـــــه ڪنارم روی پله نشسته وزهراخانوم برای آروم شدن من صـــــلوات میفرستد. اماهیـــچ ڪدام مثل من نگران نیستند! بخودم ڪ آمدم فهمیدم هنگام دویدن و بالا آمدن ازپله هاشالم افتاده و تو مرا با این وضـــــع دیده ای!!! همین آتش شرم ب جانم میزد!!😰 علی اصغرشالم راازجلوی درحیاط می آوردودستم میدهد.. شالم راسرم می ڪنم وهمان لحظـــــه توبامردی میانسال داخل می آیـی... علی اصغرهمین ڪ اورا میبیند بالحن شیرین میگوید: حاچ بابا!! انگار سطل آب یـــــخ روی سرم خالی می ڪنند😐مردباچهره ای شِ ڪَسته ولبخندی ڪ لاب لای تارهای نقره ای ریشش گــــم شده جلو می آید: _ سلام دخترم!خوش اومدی!! بهت زده نگاهش می ڪنم !!! آبروم رفت!!! بلند میشوم،سرم راپایین میندازم... _ سلام!!...ببخشید من!..من نمیدونستم ڪ.. زهراخانوم دستم رامیگیرد! _ عیب نداره عزیزم!ماباید بهت میگفتیم ڪ اینجوری نترسی!!حاج حســـــین گاهی نزدیڪ اذان صـــــبح میره روی پشت بوم برای نمـــــاز..وقتی دلش میگیره ویادهمرزماش میفته! دیشبم مهمون یڪی ازهمین دوستاش بوده.فڪ ڪنم زود برگشته ی راست رفته اون بالا😊 باخجالت عرق پیشانی ام راپاڪ می ڪنم،بزورتنهایڪ ڪلمه میگویم: _ شرمنـــــده...‌😢 فاطمــه ب پشتم میزند: _ ن بابا!منم بودم میترسیدم!! حاج حســـــین بالبخندی ڪ حفظش ڪرده میگوید: _ خیلی بد مهمون نوازی ڪردم!مگه ن دخترم!! وچشمهای خسته اش را ب من میدوزد نزدیڪ ظهراست.. گوشه چادرم را بایڪ دست بالامیگیرم وبادست دیگرساڪم👜 رابرمیدارم.زهراخانوم صـــــورتم رامیبوسد _ خوشحال میشدیم بمونی!اماخب قابل ندونستی! _ ن این حرفاچیه؟؟دیروزم ڪلی شرمندتون شدم😔 فاطمـــــه دستم رامحڪم میفشارد: رسیدی زنگ بزن!! علی اصغرهم باچشمهای معصـــومش میگوید:خدافس آله👶 خم میشوم و صورت لطیفش رامیبوسم.. _ اودافظ عزیزخاله.. خداحافظی می ڪنم،حیاط راپشت سرمیگذارم ووارد خیابان میشوم. تو جلوی درایستاده ای ،ڪنارت ڪ می ایستم همانطور ڪ ب ساڪم نگاه می ڪنی میگویی: خوش اومدید...التمـــــاس دعا قراربود تومرابرسانی خانه عمه جان. اماڪسی ڪ پشت فرمان نشسته پدرت است... یڪ لحظه ازقلبـــــم این جمله میگذرد.. ....❣ وفقط این ڪلمه ب زبانم می آید: محتـــــاجیم...خدانگهدار ♻️ ... 💘 @ebrahimdelha
نماز شب 🌺🌾🌺🌾 🌾🌺🌾 🌺🌾 🌾 #نماز_شب_از_دیدگاه_بزرگان 🌺شیخ رجبعلی خیاط 🍃در بیداری سحر و ثُلث آخر شب ، آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی در بیداری سحرها می توان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هر چه هست، در آن است. عاشق خواب ندارد و جز وصال محبوب چیزی نمی خواهد. وقت ملاقات و رسیدن به وصال ، هنگام سحر است. #نماز_شب ✍آیت الله حق شناس : مبارزه با نفس دشوارتر از مبارزه با شیطان است در این مبارزه همواره باید خدا را در سحرگاهان صدا بزنید و از او کمک بخواهید. باید نفس امّاره را با بیداری شب و نماز اول وقت کنترل کنید بیدار شدی برا فرج آقا امام زمان عج هم دعا کن 🌾 🌺🌾 🌾🌺🌾 🌺🌾🌺🌾 @ebrahimdelha
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼 شروع چله14☆8☆98 #ختم_چله_سوره_مبارکہ_ملک⚰ 🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸 💠روز♡سی و دوم ♡ به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)، ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله 🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀 🕊🌷عباسعلی _ طالبی ╔═ ⚘════⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘════⚘ ═╝
🌸🍃🌼🍃🌺🍃🌸🍃🌼🍃🌺 🌞امروز جمعه 💫۱۵ برج آذر ۱۳۹۸ ه.ش 💫۹ ماه ربیع الثانی ۱۴۴۱ ه.ق 💫۶ دسامبر ۲۰۱۹ میلادی 📿ذڪر روز📿 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🔸صفحه۴۵۳ 🔸جزء ۲۳ جهت سلامتی هدیه به روح و 💔اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج💔 ╔═🕊─┅─🕊══╗ 🍂@ebrahimdelha 🍂 ╚═─🕊┅─═🕊═╝ 🌸🍃🌼🍃🌺🍃🌸🍃🌼🍃🌺
🌹#حدیث_۲🌹 ╔═ 🌸🌿════⚘ ═╗ ✾ @ebrahimdelha ✾ ╚═ ⚘════🌸 🌿═╝
4_5828158990177010802.mp3
3.86M
#تلنگر حاج آقا عالی🌺 ۵ باور نسبت به خداوند جل جلاله وتغییر دیدگاه نسبت به او... 🍃🌼🍃🌼🍃🌼 @ebrahimdelha 🌱🌹🌱🌹🌱🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#کلام_شهید از دانش آموزان مي خواهم كه درسشان را خوب بخوانند وگرنه دشمن شاد مي شود... ما بايد در راه خداوند شهيد بشويم تا درخت تشنه اسلام را آبياري كنيم... هرگز نماز جمعه و زيارت عاشورا و دعاهاي كميل ، توسل ،ندبه را فراموش نكنید... 🌹شهید مهدی بهجتی اردکانی @ebrahimdelha ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🕊خاطراتی از شهید مصطفی احمدی روشن از زبان همسر شهید: همسر شهید مص
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🍃وصیت نامه شهید مصطفی احمدی روشن: بسم الله الرحمن الرحیم الهی انت کما احب واجعلنی کما تحب الهی هب لی کمال انقطاع الیک سلام و درود خداوند بر ارواح پاک حضرت محمد (ص) و آل محمد و درود و سلام ما و خدا به مولا و آقای عالم حضرت بقیه‌الله(عج)؛ شهادت می‌دهم🤚 که خداوند یگانه است و محمد(ص) خاتم رسولان و برترین بنده خداست و امیر المومنین علی مرتضی(ع) برادر و وصی او بود و فرزندان معصوم مولا، امامان پس از او هستند و تا قیامت امامت در خاندان پاک محمد (ص) قرار دارد و لاغیر "و رضیت بذلک". خداوندا دو✌️چیز را لااقل از اختیار انسان خارج کردی و آن اولی مرگ و دومی تولد است که انسان به اندازه ذره‌ای در آن دخالت ندارد. ابتدا خدا را شاکرم که به من نعمت وجود را عطا کرد و پس بر آن شاکرم که در موجودات از جمله موجوداتی هستم که حرکت می‌کنند. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🍃وصیت نامه شهید مصطفی احمدی روشن: بسم الله الرحمن الرحیم الهی ان
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 در میان این موجودات مرا انسان خلق کردی و در میان انسان‌ها مرا عاقل خلق کردی و در میان عاقل‌ها مرا یکتاپرست خلق کردی، در میان یکتاپرستان مرا مسلمان آفریدی و در میان مسلمانان شیعه و در میان شیعیان شیعه‌ی اثنی عشری آفریدی و ای کاش در میان این شیعه‌ها مرا از ذریه‌ی زهرا💚خلق می‌کردی و در میان آن‌ها از جمله کسانی بودم که مادر و پدرم هر دو سید می‌بودند. خداوندا باز هم بگویم به من چه دادی؟ چرا؟! مگر من با آن بچه مسیحی و بچه یهودی و آن کافر چه فرقی داشتم...، خدایا چه دادی که شکرش را به‌جا آوردم؟ و شاید «علی جان»! به یمن والدینی خوب و عشاق/ مرا عبد و غلامت آفریدند خدایا! بهشت را بهشته‌ام/ بهشت من علی😍 بود خدایا! اگر روزی آمد که محبت علی را از من گرفتی جان من در بدنم نباشد. خدایا حال می‌دانم که علی چرا چیزی را جز دل چاه برای درد دل انتخاب نکرد. خیلی چیزها را نمی‌توان به هیچ‌کس گفت؛‌ خدایا جان آن امام زمان❤️را سالم بدار که او امید شیعه است. در طول 1400 سال شیعه را کشتند به خاطر مولایشان به خاطر یک کلام "عشق چهارده تن" چرا؟! 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
🍃💔🍃 #ڪرامت شهیــــد💔 #ارسالی از کاربران گرامی❤ برای فرزند دار شدن کاملا ناامید بودم و دل مرده وقتی متوجه شدم شهید مدافع حرم محسن حججی آورده اند آمدم بر سر مزار شهید و خیلی گریه کردم و قسمش دادم که چهل شب جمعه بیام سر مزارشون و براشون زیارت عاشورا بخوانم آن شب خواب دیدم شهید و همسرش به من عکسی دادن که روی عکس نوشته بود شهید ابراهیم هادی بعد از دیدن این خواب فهمیدم گره کار من به دست شهید هادی باز میشه چند ماه بعد از دیدن خواب خداوند دو فرزند دو قلو به من و همسرم عطا کرد و ما را غرق در خوشحالی کرد فرزندانی سالم و زیبامن هنوز مرید این شهید عزیز هستم و خاک پای خانواده محترمشان بعد از تولد فرزندانم نذر کردم تا وقتی زنده هستم خادم شهدا و شهید ابراهیم هادی باشم #شهداگاهی_نگاهی #شهدای_والامقام @ebrahimdelha ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_سیزدهم
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــ‌ق 4⃣1⃣ چندروزی خانه عمـــــه جان ماندگار شدم دراین مدت فقط تلفنی بافاطمـــــه سادات درارتباط بودم! عمه جان بزرگترین خـــــااهرپدرم بودومن خیلی دوستش داشتم..تنهابوددرخانه ای بزرگ ومجلل.. مادرم بلاخره بعدازپنـــــج روز تماس گرفت.. صدای گوشخراش زنگ تلفن☎️ گوشم راڪرمی ڪندبشقاب میوه ام راروی مبل میگذارم وتلفن رابرمیدارم. _ بله..؟ _ مامانی تویی؟؟...ڪجایی شما!خوش گذشته موندگارشدی..؟ _ چراگریه می ڪنی..؟؟ _ نمیفهمم چی میگی.... صدای مادرم درگوشم میپیچد!بابابزرگ ....مُرد! تمـــــام تنم سردمیشود! اشڪ چشمهایم😭 رامیسوزاند!بابایی...یادڪودڪی وبازی های دسته جمعی وبازی های دسته جمعی وشلوغ ڪاری درخانه ی باصـــــفایش!..چقدرزود دیرشد. حالت تهوع دارم!مانتوی مشڪی ام راگوشه ای ازاتاق پرت می ڪنم وخودم راروی تخت میندازم .. دوماه است ڪ رفته ای بابابزرگ!هنوز رفتنت راباورندارم!همـــــه چیز تقریبا بعد ازچهلمت روال عادی بخودگرفته! اما من هنوز....😔 رابطه ام هرروزبافاطمـــــه بیشترشده و بارها خود او مرا دلداری داده.. باانگشت طرح گل پتویم را روی دیوار می ڪشم وبغض می ڪنم😢 چندتقه ب درمیخورد.. _ ریحـــــان مامان؟! _ جانم ماما!..بیاتو! مادرم بایڪ سینی ڪ رویش یڪ فنجان شڪلات داغ ☕️وچندتیڪع ڪیڪ ڪ درپیش دستی چیده شده بود داخل می آید.روی تخت مینشنیدونگاهم می ڪند _ امروز عڪاسی چطور بود؟ مینشینم یڪ برش بزرگ ازڪیڪ رادردهانم میچپانم وشانه بالا میندازم!ینی بدنبود!😒 دست دراز می ڪند ودسته ای ازموهای لخت و مشڪی ام راازروی صـــــورتم ڪنار میزند. باتعجب نگاهش می ڪنم: چقدیهو احساساتی شدی مامان..😐 _ اوهوم!دقت نڪرده بودم چقدر خانووووم شدی! _ واع...چیزی شده؟! _ پاشوخودتوجم و جورڪن،خواستگارت منتظره ما زمان بدیم بیاد جلو!.وپشت بندش خندید... ڪیڪ ب گلویم میپرد ب سرفه میفتم و بیـــــن سرفه هایم میگویم... _ چی...چ...چی دارم؟😳 _ خب حالا خفه نشو هنو چیزی نشده ڪ..! _ مامان مریم تروووخـــــداا..من ڪ بهتون گفتم فعلاقصـــــد ندارم😠 _ بیخود می ڪنی!پسره خیلیم پسر خوبیـــــهههه! _ عخی حتمـــــن ی عمر باهاش زندگی ڪردی _ زبون درازیا بچه...! _ حالا ڪی هس ای پسر خوشبخت!؟ _ باورت نمیشه....داداش دوستت فاطمـــــه! باناباوری نگاهش می ڪ...نم ینی درست شنیدم؟😯 گیـــــج بودم .. فقط میدانستم ڪ . ♻️ ... 💘 @ebrahimdelha
⚜بسم الله الرحمن الرحیم⚜ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌼صلی الله علیک یا اباعبدلله السلام علیک یا بقیه الله فی الارضه🌼 شروع چله14☆8☆98 #ختم_چله_سوره_مبارکہ_ملک⚰ 🌸اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ🌸 💠روز♡سی و سوم ♡ به نیت سلامتی وظهور امام زمان (عج)، ترڪ نگاه و افکارحرام ،و یڪ قدم نزدیڪ شدن به مهدی فاطمه (س)و برآورده شدن حاجات قلبی اعضای چله 🎀به نیابت از شهدای زنده 🎀 🕊🌷عبدالحسین_موسوی پور شهسواری ╔═ ⚘════⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘════⚘ ═╝
🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁 🌞امروز شنبه 📆۱۶ برج آذر ۱۳۹۸ ه.ش 📆۱۰ ماه ربیع الثانی ۱۴۴۱ ه.ق 📆۷ دسامبر ۲۰۱۹ میلادی 🌷ذکر روز🌷 🌷یا رَبَّ الْعالَمین🌷 🌷ای پروردگار جهانیان🌷 #ختم_قرآن 🔹صفحه۴۵۴ 🔹جزء ۲۳ جهت سلامتی #امام_زمان_عج #مقام_معظم_رهبری هدیه به روح #امام و #شهدای_والامقام 🏴رحلت جانسوزحضرت 🏴فاطمه معصومه سلام الله علیها 🏴بر تمام شیعیان و عالمان تسلیت باد. ╔═🥀─┅─🥀══╗ 🍁 @ebrahimdelha 🍁 ╚═─🥀┅─═🥀═╝ 🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁
ای که نگاهت بهترین آغاز!🍃 من با تو باشم، دوباره طالب بندگی میشوم ... تو همان‌هادیِ پر از امید فردای‌ما‌هستی در مسیر دلدادگی عَبد و رَب ❤️هادی دل خسته ما باش!❤️ @Ebrahimdelha •••••••••••••••••••••••••••••••
چرا گاهي از اوقات نمي توانيم لذت عبادت و مناحات را بچشيم ؟ استاد مير باقري.mp3
1.96M
#تلنگر 🌹 چرا گاهي از اوقات نمي توانيم لذت عبادت و مناجات را بچشيم ؟ 🎤استاد : مير باقري 🌼 🌺🌱🌺🌱🌺🌱 @ebrahimdelha
🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴 #نماز_اول_وقت_فراموش_نشه #الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج 🆔 @EBRAHIMDELHA 👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#کلام_شهید ای عزیزان راه حق را ادامه دهید... پشتیبان ولایت فقیه باشید... وحدت کلمه را حفظ کرده و ادمه دهنده راه امام خمینی(ره) باشید... 🌹شهید مرتضی احمدی @ebrahimdelha ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا #در_ادامه 🍃وصیت نامه شهید مصطفی احمدی روشن: بسم الله الرحمن الرحیم الهی ان
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا 🌹شهید رسول خلیلی چند روز پس از عاشورای سال92، خانواده شهید رسول خلیلی خبر شهادت پسرشان را که به صورت داوطلبانه به عنوان مدافع حرم حضرت زینب(س) به سوریه رفته بود را شنیدند. خبری که پدر و مادر پس از شنیدن آن  نماز شکر📿 می‌خوانند و تا به امروز خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ سپاس می‌گویند خانواده شهید آرام و صبورند. زندگی ساده و بی ریایی دارند. پدر خودش از رزمندگان جنگ تحمیلی است و مادر خانه دار. وصیت نامه پسرشان را با عشق😍نشان می‌دهند. اتاق شهید از روز رفتنش تا به امروز دست نخورده باقی مانده است. فقط گاهی مادر گرد و غبار را از آن می زداید و با این کار خاطراتش را مرور می کند. کادوهای جشن تولدش هنوز باز نشده و دست نخورده گوشه اتاق است.  او درست چند روز قبل از تولدش در نزدیکی حرم حضرت رقیه (س) به شهادت می‌رسد و فرصتی  برای باز کردن کادوهای تولدش را پیدا نمی‌کند، اما در عوض جشن 27 سالگی خود را در محضر دردانه امام حسین(ع)💚و خاندان اهل بیت(ع) برگزار کرد. "شهید محمدحسن خلیلی" معروف به "رسول"،  از مدافعان حرم حضرت زینب(س)  27 آبان‌ماه92  به دست وهابیون تکفیری به مقام رفیع شهادت نائل شد 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
♡ ابراهیم‌ بابک‌ نویدِ دلها ♡
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 #معرفی_شهدا 🌹شهید رسول خلیلی چند روز پس از عاشورای سال92، خانواده شهید رسول خلیلی خبر ش
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🦋بخشی از مصاحبه با مادر شهید: 🔸تسنیم:خانم افراز، از رسول بگویید. چگونه فرزندی بود؟ ما سه سال پس از انقلاب، سال 1361 ازدواج کردیم. رسول فرزند دومم است و در 20 آذر ماه سال 65 در زمان بحبوحه‌های جنگ که پدرش هم در منطقه در حال دفاع⚔ بود، به دنیا  آمد. معمولاً بچه‌ها کمتر پدرشان را می‌دیدند، زمانی که بچه‌ها خیلی کوچک بودند از آنجایی‌که مدت زیادی پدر خود را نمی‌دیدند، پیش می‌آمد که بچه‌ها، پدر خودشان را عمو😳صدا می‌کردند. یعنی پدرشان همیشه جبهه بود و بچه‌ها خیلی کم ایشان را می‌دیدند. رسول برعکس پسر بزرگم، روح الله، بچه خیلی آرام و ساکتی بود و شیطنت نمی‌کرد. از همان  دوران کودکی هم خیلی بچه بااعتقاد و مؤمنی بود. ما تا زمانی که جنگ تمام شود تهران بودیم و پس از اتمام جنگ رفتیم کرج. البته سال 66 که اواخر جنگ هم بود یک مدتی به دزفول رفتیم. رسول رشته‌اش در دبیرستان ادبیات📚 و علوم انسانی بود و در دانشگاه مدیریت می‌خواند  🔸تسنیم:وقتی پسرتان تصمیم گرفت داوطلبانه برای دفاع از حرم حضرت زینب (س)‌ به سوریه برود مانع از رفتنش نشدید؟ از همان اول هم اهداف ما در زندگی انقلاب، امام و اسلام☺️ بود. البته من از همان اولش به این راه اعتقاد داشتم. اصلا موقعی که می‌خواستم ازدواج کنم کسانی که به انقلاب و جبهه و شهادت  اعتقادی نداشتند را قبول نمی‌کردم. سال 61 وقتی هم که همسرم برای خواستگاری آمدند یکی از شرایط من برای ازدواج این بود که معتقد به انقلاب و دفاع مقدسی باشد که به وجود آمده  و خودش هم بخواهد که در این جنگ شرکت کند. ایشان هم همینطور بود. برای همین وقتی پسرم این راه را انتخاب کرده بود نه تنها ما ناراحت نبودیم بلکه تشویقش😉هم می‌کردیم. اگر از حریم اهل بیت(ع) در سوریه دفاع نشود، همان کسانی که الان در سوریه به جرم و جنایت مشغول‌اند فردا به مرزهای ما حمله خواهند کرد. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗ @ebrahimdelha ╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁 ✅ رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: تا انسان مواظب نمازهای پنج‌گانه در اوقاتش می‌باشد، شیطان از او می‌ترسد پس وقتی آن را ضایع ساخت (نمازها را در اوقاتش نخواند)‌شیطان بر او جرأت نموده و او را به گناهان بزرگ وا می‌دارد. 💔اللّٰھُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج💔 ╔═🍁─┅─🍁══╗ 🍂@ebrahimdelha 🍂 ╚═─🍁┅─═🍁═╝ 🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا