eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
12.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان عجیب شیطانکهایی که هنگام خواندن تلقین توسط آیت‌الله سید جمال‌الدین گلپایگانی برای یک جوان مذهبی بالای قبر می‌رقصیدند!😳 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 🥢
🩸پاره‌های جگر امام صادق علیه‌السلام، در اثر زهر، از دهان مبارکش، قطعه قطعه بیرون می‌آمد... در نقلی آمده است: 🥀وقتی‌که منصور دوانیقی ملعون،‌ به وسیله انگور یا انار، سمّ به إمام صادق علیه‌السلام خورانْد، آن سمّ، چنان قوی بود که وقتی که آن حضرت مقداری از آن انگور یا انار مسموم را خوردند، 📋 فَجَعلَ يَجودُ بِنَفسِهِ وَ قَد اِخضَرَّ لَونُهُ ▪️در حال جان دادن بودند و از درد، به خود می‌پیچیدند و رنگ مبارک حضرت،‌ گوئیا سبز شده بود. 📋 وَصارَ یَتَقَیَّأُ کَبِدَهُ قِطَعاً قِطَعاً ▪️و پاره های جگر آن حضرت، قطعه قطعه از دهان مبارکش بیرون می‌آمد. 📚کتاب الوفیات، ج۲، ص۲۴۸. ✍ جگری شعله شد و سوخت و خاکستر شد شمع خاموش شد از باد و گُلی پرپر شد باز هم زهر نشست و بدنی گشت کبود باز یاسی به زمین ریخت و نیلوفر شد مو سفیدی به زمین خورد و به او خندیدند پیرمردی زِ نَفَس ماند و کمانی‌تر شد خانه‌ی سوخته را بارِ دگر سوزاندند باز تکرارِ غمِ آتش و دود و دَر شد همه بر مرکب و من در پِیِ شان رویِ زمین پشتشان آه فقط ناله‌یِ من مادر شد دستِ من بسته و از داغِ غمت اُفتادم یادِ دستت که به دنبالِ علی پَرپر شد یادِ دستان یتیمی که به اُمید پدر بِین زنجیر تَرَک خورد و کمی لاغر شد گوشواره , گُلِ سر رفت زِ یادش اما در عوض روضه‌ی او غارت انگشتر شد
🔖منبر کوتاه🔖 علیه السلام 🔥 علمای جهنمی🔥 🌸امام صادق علیه السلام میفرمایند: 1⃣إِنَّ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ يُحِبُّ أَنْ يَخْزُنَ عِلْمَهُ وَ لَا يُؤْخَذَ عَنْهُ فَذَلِكَ فِي الدَّرْكِ الْأَوَّلِ مِنَ النَّارِ 2⃣وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ إِذَا وُعِظَ أَنِفَ وَ إِذَا وَعَظَ عَنَّفَ فَذَاكَ فِي الدَّرْكِ الثَّانِي مِنَ النَّارِ 3⃣وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ يَرَى أَنْ يَضَعَ الْعِلْمَ عِنْدَ ذَوِي الثَّرْوَةِ وَ الشَّرَفِ وَ لَا يَرَى لَهُ فِي الْمَسَاكِينِ وَضْعاً فَذَاكَ فِي الدَّرْكِ الثَّالِثِ مِنَ النَّارِ 4⃣ وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ يَذْهَبُ فِي عِلْمِهِ مَذْهَبَ الْجَبَابِرَةِ وَ السَّلَاطِينِ فَإِنْ رُدَّ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ مِنْ قَوْلِهِ أَوْ قُصِّرَ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِهِ غَضِبَ فَذَاكَ فِي الدَّرْكِ الرَّابِعِ مِنَ النَّارِ 5⃣وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ يَطْلُبُ أَحَادِيثَ الْيَهُودِ وَ النَّصَارَى لِيَغْزُرَ بِهِ عِلْمُهُ وَ يَكْثُرَ بِهِ حَدِيثُهُ فَذَاكَ فِي الدَّرْكِ الْخَامِسِ مِنَ النَّارِ 6⃣ وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ يَضَعُ نَفْسَهُ لِلْفُتْيَا وَ يَقُولُ سَلُونِي وَ لَعَلَّهُ لَا يُصِيبُ حَرْفاً وَاحِداً وَ اللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُتَكَلِّفِينَ فَذَاكَ فِي الدَّرْكِ السَّادِسِ مِنَ النَّارِ 7⃣ وَ مِنَ الْعُلَمَاءِ مَنْ يَتَّخِذُ عِلْمَهُ مُرُوءَةً وَ عَقْلًا فَذَاكَ فِي الدَّرْكِ السَّابِعِ مِنَ النَّارِ. ↩️ (الخصال ج‏2ص 352_ بحار الأنوار (ط - بيروت) ج‏2 ص 108) ترجمه: ⏪بعضی علما دوست دارد که علمش را در سینه حبس کند وبه کسی چیزی یاد نمیدهد واجازه نمیدهد کسی از او علم یاد بگیرد و اخذ کند واین در درک اول جهنم است. ⏪بعضی علما اگر موعظه بشود بدش میاد و اگر موعظه کند سخت میگیرد واین در درک دوم جهنم است. ⏪بعضی علما نظرش اینست که علم را نزد اهل ثروت و مقام و منزلت بگذارد نه پیش مساکین و ادمهای فقیر و این در درک سوم جهنم است. ⏪بعضی علما در مورد علم خودش مانند جباران وپادشاهان رفتار میکند و زمانیکه به او اعتراض میشود یا در حقش کوتاهی بشود عصبانی میشود و این در درک چهارم جهنم است. ⏪بعضی علما دنبال احادیث یهود ونصاری است تا علمش را عمیق و ژرف جلوه دهند وگفتارشان وابرامشان بیشتر باشد و این در درک پنجم جهنم است. ⏪بعضی علما خودش را در مقام فتوا قرار میدهد ومیگوید از من بپرسید، ولی شاید یک حرفش هم ثابت و درست نباشد و خداوند کسانی که تکلف میکنند (و کاری که خدا از آنها نخواسته را انجام میدهند) دوست ندارد واین در درک ششم جهنم است. ⏪ بعضی علما که علمش را وسیله بزرگ شدن و بزرگ نشان دادن و نشانه عقل و خرد قرار میدهد در درک هفتم جهنم میباشد.
|⇦•گرفته‌ خون چشمِ.... و توسل به حضرت عباس علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گرفته خون چشِ، برادرِ حسین بال و پر حسین، دلاورِ حسین غریبی حسین و امشب ببین اَمون میدن به شیر اُمُ البنین *فرمود: من امان داشته باشم پسر فاطمه امان نداشته باشه..من یه سر موی حسین رو به همه ی عالم نمیدم..* دلم گرفته که، بهش اَمون میدن فرشته ها دارن، تو خیمه جون میدن دلش گرفته که، بهش اَمون میدن فرشته ها دارن، تو خیمه جون میدن میگن دیگه نباش کنارِ حسین بری کنار تمومه کارِ حسین بکش کنار تموم شه کار حسین میگن عباس... *چه دلاوری هستی،تو فارسی،یکه تازی چیه فرمانده اینطوری همش دست به سینه ایستادی مثل نوکرا...* میگن تو اونطرف، همیشه سر به زیر تو این همه سپاه، بیا بشو امیر *چه فایده داره کنار حسین...* تو خیمه شما که قحطِ آب ولی ماها اَسبامونم سیرابه غضب تو چشمای، برادر حسین میگه که زندگیم، فدا سرِ حسین *میدونین اینجا چه خبره؟..* من اومدم براش بمیرم فردا دامن زهرا رو بگیرم فردا فردا یه امان نامه ای نشونتون بدم فردا شد فردا شد فردا شد.. قیامتی شده، کنار علقمه فاطمه اومده، برید کنار همه *دست ندارم جلو پات بلند شم خانوم جان! آب ندارم جلو پات بپاشم خانوم جان! چادرت خاکی شده..من پسر ام البنینم، فاطمه اومده بالا سرم..* قیامتی شده، کنار علقمه مادرم اومده، برید کنار همه *آقا دلشورت برا چیه...* الهی عباست بمیره مادر نیزه به پهلوهات نگیره مادر ای وای... شرمندمو از شرم، خونی شده اشکم مادر حلالم کن، که پاره شد مشکم *این خجالتو کجا ببرم؟* *چیشده ؟تو که تلاشتو کردی...* آخه کشته منو خجالت از شیرخواره فکر طناب و خواهرِ آواره آخه کشته منو خجالت از شیرخواره فکر طناب و بچه و گوشواره حالا که اومدی، مادر قد کمون حسین داره میاد، یِکَم دیگه بمون باید ببینه من سرم رو پاته بازم یکی از پسرات همراته یه جمله روضه شد، روضهٔ مو به مو دست رو شونه‌ام بذار، یه یا علی بگو رو گونه جای دست اون بی‌دین بود۲ بِشکنه دستش چقدر سنگین بود *از این دستا زیاد شدتا دیدن سر عباس بالای نیزست اینقده دست بالا رفت سه ساله دیگه چشماش جایی رو ندید ای وای حسین..* خونمون اینطرفه کجا میری بیا بیا چیزی تا خونه نمونده جون بابا راه بیا دیگه داریم میرسیم اینقده رو خاکا نشین بذا تا گوشواره اتو جمع کنم از روی زمین فضه داره با ناله هاش آتیش به جونم میزنه هر کی با هر چی دستشه مادر ما رو میزنه قُنفُذ از راه... همان لحظه که آمد میزد تازه میکرد نفس را و مجدد میزد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. .
مداحی آنلاین - گرفته خون چشم برادر حسین - کریمی.mp3
10.2M
|⇦•گرفته خون چشِ... و توسل به حضرت عباس علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
|⇦•مظلوم بودی و.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مظلوم بودی و، از آب فرات محروم بودی و تنها بودی و، فکر خیمه زنها بودی و تشنه بودی و، زیر هجمه ی دشنه بودی و یکی ته گودال لباستو پرت کرد شلوغی خیمه حواستو پرت کرد عذاب کردنت؛منع آب کردنت شبیه گندم رِی آسیاب کردنت به خون گلوت خضاب کردنت شبیه گندم رِی آسیاب کردنت نمیبرم از یاد نگاه آخر رو حق بده نشناسم پیکر بی سر رو *أاَنتَ اَخی.. بعضیا میگن نشناخت... از گودال بیرون اومد،اما دید از وسط گودال یه صدایی بلند شد،اُخَیَّ اِلَیَّ.‌..* تمومه حسین روبرومه حسین خودت بگو که پیکرت، کدومه حسین اومد تو گودال این نیزه شکسته ها رو کنار زد...گفت :داداش... تمومه حسین روبرومه حسین خودت بگو که پیکرت، کدومه حسین هنوز دیدنت آرزومه حسین خودت بگو که پیکرت کدومه حسین..کدومه حسین با یارب یارب کشتی مادرو با مادر مادر کشتی خواهرو با بی رحمی زد تیر آخرو حسین جانم! آه..ای..مادر! من بمیرم،میکشی آه،با فرود هر نیزه من بمیرم دیگه جا نیست شده نیزه در نیزه نیزه رو نیزه،چشای هرزه ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
4_5875198502794957652.mp3
16.55M
|⇦•مظلوم بودی و.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
|⇦•برنفس خود دچارم.... وتوسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بر نفس خود دچارم؛ یابن الحسن، اغثنی عبدی خراب‌کارم؛ یابن الحسن، اغثنی در غفلت از قیامت با شعله‌ی جهالت آتش گرفته بارم؛ یابن الحسن، اغثنی تاریک و روسیاهم؛ افتاده قعر چاهم ای شمس روزگارم! یابن الحسن، اغثنی جز رحمت نگاهت، جز گرمی پناهت آرامشی ندارم؛ یابن الحسن، اغثنی ای ذوالکرم میایی، بالاسرم میایی هنگام احتضارم؛ یابن الحسن، اغثنی مانند والدینم گریه‌کن حسینم این است اعتبارم؛ یابن الحسن، اغثنی عقده‌گشایی‌ام کن؛ کرب‌وبلایی‌ام کن دلتنگ آن دیارم؛ یابن الحسن، اغثنی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
249af9a325b60b50e1f3352800a3bbb357834369-360p_۰۱۰۵۲۰۲۴.mp3
3.93M
|⇦•برنفس خود دچارم... و توسل به حضرت صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
. دیدی که عاقبت ، از هم جدا شدیم دیدی آواره ی ، بیابونا شدیم هشتاد و چهار زن و بچه توو ، زنجیرن که دارن به زور ازینجا میرن اسیری سخته براشون داداش ، می‌میرن زینب و یه کاروان که خیلی ، پُر درده زینب و یه محملِ بی پرده زینبی که همسفر با قومی ، نامرده جان حسین ۳ حسین جان تو روی نیزه و ، منم پِیِ سرت عریان توو قتلگاه ، جسم مُطهرت بدن بی کفنت رو خاکِه ، ای بی سر بمیره برات ایشالا خواهر من میرم ولی کنار جسمت ، هست مادر به تنت بی احترامی کردن ، خَصمانه بدنت توو قتلگاه عریانه خواهرت تا به قیامت دیگه ، نالانه جان حسین ۳ حسین جان روزِ نبود تو ، روز زوال من ببین شدم هِلال ، آه ای هِلالِ من روی نیزه ها نشستی دیگه ، خونین لب قاریِ نيزه نشینِ زینب من باید ببینمت رو نیزه ، روز و شب سرت از رو نیزه ها بی اُفته ، می‌میرم ببینم که توو غُل و زنجیرم به زور تازیونه از پیشِ ، تو میرم جان حسین ۳ حسین جان ✍ ........................ بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و (ع) بیاید کنار هم ، یه کم صفا کنیم دل و رَوونه ی ، کرببلا کنیم کاش بیاد یه شب منم توو بارون ، غرق خون زیر قُبّه ی تو باشم مهمون ای به درد بی کسی هام درمون ، آقاجون یه شب جمعه منم کن دعوت ، بی علّت می‌کِشم از تو آقاجون منّت زیر پرچم تو دارم والله ، امنیّت ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... خوش به سعادتش ، اونی که کربلاست میگن که زائره ، تو زائر خداست دستم و بگیر به جان زهرا ، مولانا از دَرِت رَدَم نکن ای آقا اربعین منم ببر با خوبات ، کربلا نزن آتیش به دل محزون و ، بی تابم جان مادرت حسین دریابم عبد درگاه توأم تا زندم ، اربابم ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... فدای تو بشم ، ای بهترین رفیق چی میشه که منم ، بیام توو اون طریق الهی یه روزی قربون تو ، آقاشَم کاش منم یه روزی لایق باشم که شبیه قطره ای راهیِ ، دریاشم این روزا همش با فکر دوری ، درگیرم کاش همیشه باشی توو تقدیرم ای خدا من بی حسین زهرا ، می‌میرم ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... تمام زندگیم ، یه جا فدای تو کی می‌رسم حسین ، به کربلای تو ای تموم هستی و اُمّیدم ، ای آقام نذار آخرش بمیرم ناکام! کاشکه زودتر بگذره تلخیِه ، این ایّام ندارم‌ طاقت این دوری و ، این هجران نظری کن یاقدیم الاحسان دست مو رها کنی می‌میرم ، آقاجان حسین آقاجان ۳ ای آقاجان بهمن عظیمی ✍ ........... . (ع) بیاید بریم باهم یه سر به شهر شام بریم توو کوچه هاش میون ازدحام اسیرِ دستِ یه مُشت نامردُ و ، اَلواته خانومی که عمّه ی ساداته سه روزه که پُشت دروازه ی ، ساعاته غمِ عالَم و میونِ قلبش ، حَل کردن خانومِ ما رو مُعَطَّل کردن پای بچه‌ها رو پُر زخم و تا ، وَل کردن ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... گریه کنید فقط ، به حالِ شاه دین فدای غصه هات ، یا زین العابدین همه ی شهر و که آذین بستن ، رقصیدن دورِ سرهای به نی چرخیدن پیش زینب رقص شادی کردن ، خندیدن بد سوزوندن جگر زینب رو ، هر گونه از غمش دِلا چه بی سامونه غیرت اللهِ حسین رو نیزه ، گریونه ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... به فکر غصه هات ، یک نفرم نبود امان از روضه ی ، محله ی یهود بمیرم برای تنهایی هات ، ای آقام تو رو با سنگ می‌زدن از رو بام بدجوری قلب تُ و سوزوندن توو ، شهر شام ناموس خدا رو دادن آزار ، اون اشرار خواهرِ عبّاس و چشم انظار؟! زن و بچه ی حسین و بُردن ، توو بازار ...............‌‌‌‌..........................‌‌‌‌........... .
. بیاید بریم باهم یه سر به علقمه همونجا که پیچید صدای فاطمه افتاده برادری غرق خون ، روی خاک کرده شاه کربلا سینه چاک می‌رسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک همه دارن به حسین می‌خندن ، توو میدون مگه خنده داره چشمِ گریون از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون عباس ۳ یاابالفضل نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا می‌دونن دیگه حسین شد تنها خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره شده بی کس و نداره چاره وای بحال خواهری که میشه ، آواره عباس ۳ یاابالفضل وای از دل حسین ، وای از دل رُباب عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر تمومه کارِ علیِّ اصغر چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم قامتش رو کرده این غصه خَم خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم عباس ۳ یاابالفضل دل حسین شده ، از غم لبالبُ و خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و اهل خیمه بی پناه و تنها ، بی یاور بی عمو میشَن همه تنهاتر مگه می‌گذَره سپاهِ دشمن ، از معجر همه ی اهل حرم گریونن ، واحزناه اسارت سخته براشون والله نداره زینب دیگه بعد از این ، تکیه گاه عباس ۳ یاابالفضل ................... . بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه همونجایی که شد ، خون حسین مُباح زنده بود هنوز که قتل و غارت ، شد آغاز پای دشمنا به خیمه شد باز شمر و خولی و سنان و اَخنَس ، هستن باز خواهری تو آتیش تنهایی ، می‌سوزه خواهری که غُربتش جانسوزه خواهری که پیر شده توو گودال ، یک روزه وای حسین ۳ حسین جان .................... بیاید بریم باهم ، یه سر به خیمه گاه بریم کنار یک ، خواهرِ بی پناه نداره نامردیِ این لشکر ، اندازه غارت خیمه شروع شد تازه توی نامردی دارن این لشکر ، آوازه همه شون ارازل و اوباشن ، نامَردا فکرِ پاداشی که دارن فردا کُشتن آقا رو برای مالِ ، این دنیا وای حسین ۳ حسین جان ................... آتیش که کاملا ، به چادُرا نشست میون خیمه ها ، ریختن یه عده مَست یکی فکرِ غارتِ خلخال و ، گوشواره دنبالِ یه دختر آواره که نداره دیگه راهِ چاره ، بی یاره دختری با گوشای زخمی و ، خون آلود تنها گیر کرده توو آتیش و دود هی می‌گه ای کاش عمو عباسم ، اینجا بود وای حسین ۳ حسین جان .................... بدونِ مَحرمی ، باید چیکار کنن میون شعله ها ، کجا فرار کنن شعله ی کینه و نامردی که ، رفت بالا پُر شد از ناله ی زینب صحرا زنده زنده بچه‌ها می‌سوختن ، واویلا دختری که گُم شده تنهایی ، توو صحرا زیر لب میگه همش یازهرا داره تنهایی می‌میره از ترس ، واویلا وای حسین ۳ حسین جان ..................... بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون یه طرف حسین و چشم گریون زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون داره از رو تل می‌بینه زینب ، آزارش خنجر و رو حنجر دلدارش داره داد می‌زنه ، ظالم پاتو ، بردارش جان حسین ۳ حسین جان پیچیده توی دشت ، صدای مادرش می‌کوبه خنجر و ، به روی حنجرش زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش ذره ذره کُشتنت این اوباش خواهرت میگه بمیرم واست ، ای داداش زنده بودی که بُرید اون ظالم ، از تو سر جلوی چشای خیس مادر دست و پا می زدی روی خاک ای ، بی لشکر جان حسین ۳ حسین جان به فکر غارته ، هرکی که اومده هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال تُو رو کُشتنت چه بی استدلال تنِ بی سرت رو خاک صحرا ، شد پامال خواهرت با چشم زار و گریون ، بَد احوال روی تل تا تو رو دید رفت از حال وای از اون خیمه های بی صاحب ، توو جنجال جان حسین ۳ حسین جان بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم شدی از یه قطره آبم محروم بمیرم برات عزیز زهرا ، یامظلوم میشه روضه خونِ تو تنها در ، تاب و تب تازه شد شروع غمای زینب میره شهر به شهر به دنبال سر ، روز و شب جان حسین ۳ حسین جان بهمن عظیمی✍ 👇