✍
روضه حضرت رقیه (سلام الله علیها)
استاد حیدرزاده
یه جمله ای گفته این خانم ، وقتی سر رو دید ، گفت بابا ای کاش من کورمی شدم ، نمی دیدم سرت رو ، بابا ای کاش می مردم سرت رو توو طبق نمی دیدم ، حسییین ... بابا بابا بابا ...
حالا که اومدی بابا
گوش بده درد دلمو
زخمای روی بدنم
سرمی بره حوصلمو
بابا بابا بابا منوبا خودت ببر ، ... غوغایی کرد ، من اصلا موندم توو روضه ی خرابه وسرِ بریده ، ... لب روی لب های بابا گذاشت ، بعد اینطوری مشهوره ، میگن سر یک طرف ، رقیه یک طرف ... رقیه افتاد عیبی نداره اما سرِ آقا رو زمین افتاد ، من سئوالم از شما اینه ، جوابش رو به من بدید ، کی سر رو از روی زمین برداشت ؟ سر رو زینب برداشت ؟ سر رو سکینه برداشت ؟ سر رو اُم کلثوم برداشت ؟ حسییین ... آی بابا بابا بابا ...
آنشب که من از ناقه
افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی ؟
از ما تو جدا بودی
حرمش بسته است ، زائر نداره ، غریبه ، اون بچه هایی که رفتند دفاع از حرمش کنند ، شهید شدند ، شهید سردار همدانی و همه شهدای مدافع حرم ، به یاد همشون ... خدایا به حق این خانم سه ساله ، داعش رو نابود کن ، خدایا آمریکا و اسرائیل رو نابود کن ، خدایا همین محرم ، راه حرم این خانم سه ساله رو به روی مشتاقان ، باز بگردان ...
این دختر سه سالشه ، تعجب نکنید وقتی راه میره دستش رو به دیوار میگیره ، چون پاهاش پُر آبله است ، نمیتونه راه بره ، امشب شب استثنائیه ، اگه چیزی میخواهی از این خانم سه ساله بگیر ، خیلی باب الحوائجه ، خیلی ، خیلی باب المراده ، ... #امام_حسین خیلی دوستش داره ، ان شاءالله همه حاجت روا بشن ، اونهایی که مریض دارن ، اونایی که گرفتارند ... خدارو قسم بدهیم به مظلومیت این بی بی ... برا غماش ، برا آبله پاهاش ، برا صورت نیلیش ، برا بدن کبودش ، ... میدونید این خانم ، کفن هم نداشته ، با لباس خودش دفنش کردند ... مثل باباش حسین ، بی کفنه ...
#ماه_صفر
#امام_حسین (ع)
#صفر
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4. ادامه روضه.mp3
4.8M
🎧 روضه حضرت رقیه (سلام الله علیها)
استاد حیدر زاده
#حضرت_رقیه (س)
#شام_بلا
#امام_حسین_علیه_السلام
#اللهم_اشف_مریض🤲
#روضه
#حضرت رقیه(س)
#السلام علیک یا بنت رسوالله
#السلام_علیک یا رقیه یا بنت
ابی عبد الله
سلام ما به زهرای سه ساله
بر آن طفلی که دارد آه و ناله
بی بی جان
سلام برآن صورت سیلی خورده ات
سلام ما بر آن زانو های خسته ات
سر سفره بی بی حضرت رقیه س نشستی صداش بزن اگر تمام غمهای عالم به دلت هست بگو یا رقیه یارقه یارقیه
😭
اگر مریض داری درد داری اگر خدای ناکرده دکتر جواب کرده داری
😭
اگر همه درها ی عالم به رویت بسته شد از همه جا نا امید شدی بیا در خانه بی بی رقیه
😭
آی دلشکسته ها کجای مجلس نشستی؟ بگو بی بی جان من جایی رو ندارم برم آمدم در خانه شما نا امیدم نکن بی بی جان
سر سفره بی بی رقیه نشستی از دل صداش بزن
#بی بی بده مراد ما
#از غم بده نجات ما (۳)
بنت الحسین رقیه جان دخیلم
ای خانم بی خانمان دخیلم
بی بی بده مراد ما @ از غم بده نجات ما
دست من و دامان تو رقیه
درد من و درمان تو رقیه
بی بی بده مراد ما از غم بده نجات ما
ای عا شقان مدفن رقیه
بگیرید امروز دامن رقیه
بادست های کوچکش کند باز
صد ها گروه از درد ها رقیه
امروز همه دست توسل به دامن سوخته بی بی رقیه بگیریم امروز همه یتیم نوازی کنن خدا کنه یتیمی در این مجلس نباشه
😭
اخی
😭
چقدر خدا سفارش یتیمارو به پیغمبرش کرد یا رسوالله اگر کسی دست نوازش به سر یتیمی بکشه به اندازه موهای سرش خدا براش حسنه می نویسه
امروز نمیدونم به چه نیتی تو این مجلس اومدی اما می دونم خوب دری اومدی خوب جایی رو اومدی اخه می گن خدا تو دلهای شکسته است
امروز اومدی در خانه یه دختر یتیم بی بابا او مدی در خانه یه دختری که بی برادر شده یه دختری که بی عمو شده محرم نداره
😭
حالا ا گه دلت آماده شد اگه دلت شکست یادت باشه خدا دعای دلشکسته رو چشم گریان را بیشتر اجابت می کنه اگه دلت شکست برا امام زمانت دعا کن
😭
برا مریض ها دعا کن امروز دامن سه ساله امام حسین را بگیر نگاه به دستهای کوچکش نکنیا به خدا با دستهای خسته اش گره های بزرگی را بار کرده
آی مریض دار ها آی جوون دار ها آی آبرو دار ها
😭
بگو رقیه جان من جایی رو ندارم آمدم در خانه شما به امیدی نا امیدم نکن
آخی
😭
قربان دل شکسته ات بی بی سه ساله
دلهارو روانه خرابه شام کنید الهی هیچ دختری چشم انتظار باباش نباشه
آخی
فدای آن سر از بدن جدات بشم یا ابا عبد الله
آخی
بمیرم برات رقیه جان نیمه شب بهانه باباشو گرفت خیلی گریه کرد هرچه کردن آروم نشد صدا رسید بگوش یزید گفت چه خبره خرابه گفتن دختر حسین بهانه باباشو گرفته دستور داد سر بریده باباشو براش ببرند
سر بریده ر میان طبقی گذاشتند
وارد خرابه کردن مقابل رقیه گذاشتند صدا زد عمه جان من که طعام نمی خواستم من بابام را می خوام با اون دستای کوچکش روپوشو رو عقب زد دید این سر آشناست این سر بریده باباست سر بابا رو به سینه چسباند
آی ناله دار ها کجای عالم رسم است برای دختری که داغ پدر دیده
سر بریده پدرش رو برایش ببرند
شروع کرد با سر بریده سخن گفتن
با چه کسی محاسنت را به خون سرت خضاب کرد؟
با با چه کسی رگهای گردنت را برید
بابا چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد
یه مرطبه دیدند صدای نازدانه خاموش شد آمدند جلو دیدند سر یک طرف رقیه یک طرف
اخی بمیرم برات رقیه جان
یه اشاره کنم روضه نمی خواد فقط همینکه یه دختر بچه از ناقه افتاد بعد از ناقه هی می گفت عمه دستم درد می کنه عمه می گفت رقیه جان مادرم هم همینطور بود
هی می گفت عمه بازوم درد می کنه زینب می گفت رقیه مادرمم هینطور بود هی می گفت عمه پهلوم درد می کنه رینب می گفت رقیه جان مادرمم همینطور بود
برا همین بود وقتی از دنیا رفت زینب به یاد مادرش افتاد
اخه رقیه نیمه شب از دنیا رفت
برای مادرش تشیع جنازه نگرفتند
برا این دختر هم نگرفتند
بی بی خودش طاقت نیاورد بدن رقیه رو ِ غسل بده زن ِغساله ای آوردند زن غساله تا این بدن را دید گفت من دست به این بچه نمی زنم تا علتش را نگید چرا این بدن اینقدر کبود است چه بیماری داشته
آی ناله دارها
صدای ناله زینب بلند شد
فرمود از کربلا تا شام هرچه گفت بابا تازیانه می خورد
اخ یتیمی درد بی درمان یتیمی
یتیمی خواریه دوران یتیمی
الهی طفل بی بابا نباشد
اگر باشد در این دنیا نباشد
اگر دوست پدر می بود به دستم
کجا من در خرا به می نشستم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
دارم هوای گریه برای.mp3
3.15M
#زمزمه_حضرت_رقیه
◾️◾️◾️◾️
دارم هوای گریه،برای اون سه ساله
که رنگ روش شده مثل رنگ روی لاله
ازتازیانه ها شد،تنش کبود و زخمی
ازسیلی ام گرفته،صورتش یه هاله
گناهه این دختر چی بوده
که جاش توی خرابه بوده
گناهه این دختر چی بوده
که اینقدر تنش کبوده
گناه این دختر چی بوده
که مضطره دلش شکسته
یه گوشه کِز کرده بمیرم
منتظره باباش نشسته
اوناکه اصلا،رحمی ندارن
سر باباشو،تو طشت میذارن
تاکه نگیره،بهونه دختر
شبونه طشت و،براش میارن
▪️آه و واویلا جانم رقیه
تاچشم دختر افتاد،نیمه ی شب به طشت
به عمه گفت که عمه،منکه غذا نخواستم
بااینکه عمه خیلی،گرسنمه ولی من
خواستم کنار بابام،باشم باباموخواستم
گناهه این دخترچی بوده
که چن روزه غذانخورده
هر جا گرسنه بوده جای
غذافقط اون سیلی خورده
گناه این دختر چی بوده
که تو سه سالگی یتیمه
گفته به دخترای شامی
بابام میادخدا کریمه
میبینه آخر،سرباباشو
سرو میذاره،روی پاهاشو
میگه به بابا،دونه به دونه
تموم حرف و،درددلاشو
▪️آه و واویلا جانم رقیه
باباچشاتو وا کن،نگاه به دخترت کن
ازموقعی که رفتی،یه روز خوش ندیدم
تاکه تو رفتی رفتم،همراهه بانامحرم
نپرس ازم ازاونا،چی شنیدم چی دیدم
گناهه من مگه چی بوده
که ازاونا کتک میخوردم
خودت که شاهد بودی بابا
عمه نبود حتمامیمردم
گناهه من مگه چی بودکه
منو به زجر پست سپردن
پای برهنه از روخارا
کشون کشون منو میبردن
باباکف پام،آبله بسته
خسته ی راهم،خسته خسته
از ایناخوردم،لگد که بابا
شبیه زهرا،پهلوم شکسته
▪️آه و واویلا جانم رقیه
شاعر: امیرحسین سلطانی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه ۱ فاطمیه
سه سبک اجرا میشود
زمینه🔷️سه ضرب 🔷️سنگین
شهادت حضرت زهرا س
🔻ای آسمان ، خون گریه کن...🔻
***
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
آمد خزانِ فاطمه
ای آسمان ، خون گریه کن..
عالم همه درد و غمه
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
این فاطمه محور بُوَد
رکن علی یاور بود
در کوچه ها مضطر بود
بهر علی لشکر بود
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
مسمار و در گشته چنین
در ماتمِ مادر غمین
هم سوخته جس..م مادری
هم دیده خش....م حیدری
نالد کنون مسمار و در
اکنون شدیم ما دربدر
(ما بی ثمر)
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان خون گریه کن
بیت علی غوغا شده
هر کس شده یار علی
در کوچه ها یا محفلی
دشمن زند آتش وِ(وی) را
گر در بود یا خانه را
اتش نه تنها شعله بود
سیلی و ضر..ب سینه بود
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
هم تازیا ...نه می زدنند
هم با لگد پا می زدنند
یک عده ای با شعله ها
آتش به در(ب ) کردند به پا
حیدر نگاهش سوی آن
دستش کنون بسته چنان
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
دشمن چنان شد حمله ور
سوی علی از هر مقر
اهل و عیال و بیت او
محو جمال و صبر او
گردیده اند در شور او
ازجور دشمن و عدو
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
مادر شده صورت کبود
آنجا حسن شاهد چو بود
گردید عصای مادرش
مادر ندید ره در برش
دستی به دیوار و برش
دست حسن شد همرهش
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
چشم حسن گریانِ او
اشک حسین ریزد بر او
زینب کنار بسترش
گوید همی با مادرش
مزد نبی را اینچنین
دشمن دهد بر مسلمین
🔶️ای آسمان ، خون گریه کن..
ماهِ غمِ زهرا شده
ای آسمان ، خون گریه کن..
بیت علی غوغا شده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شعر اصغر نریمانی
309K
#زمینه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤کربلایی ابوالفضل سپهر
#متن_روضه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔹مصیبت بی بی دو عالم آنقدر سنگین است که کمر امیرالمومنین (علیه السلام) زیر بار این مصیبت خم شده. در طول این چند روز چه بر امیرالمومنین (علیه السلام) گذشت؟
🔸حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خم میشد و دستش را میبوسید و به استقبالش میرفت و او را در جای خود مینشانید؛ سینه اش را میبویید و میفرمود: «فِدَاهَا أَبُوهَا»، بوی بهشت را از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میشنوم.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که حضرت درباره او میفرمود: «إِنَّ اللَّهَ یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا»؛ به کسی یا چیزی یا امری غضبناک شود خدا غضب میکند. اگر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) راضی شد، خدا راضی میشود. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که حضرت میفرمود: «إِنَّ فَاطِمَهَ بَضْعَهٌ مِنِّی، وَ هِیَ رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ»؛نگویید حضرت فاطمه (سلام الله علیها) روح من و جان من است. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که میآمد درب خانه اش، حضرت اجازه میگرفت و وارد میشد. بی اجازه وارد خانه نمیشد.
🔹حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که پیغمبر خدا وقتی مسافرت میرفت، آخرین خانه برای وداع، خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود. وقتی برمی گشت، اولین خانهای که وارد میشد خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بود.
💠آیا این حقایق تاریخ رد کردنی است؟ در مدینه طوری غریب شود که بریزند خانه اش را آتش بزنند. او را بین در و دیوار بگذارند. نامحرمها در کوچه او را محاصره کنند.
▪️از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: آقا! سبب وفات حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چه بود؟ حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که جوان بود. فرمود: قنفذ فلانی به دستور او حضرت را هدف قرار داد؛ وقتی آمد کمربند امیرالمومنین (علیه السلام) را گرفت، دومی دستور داد مغیره، دست حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را کوتاه کن. چه کردند؟ هجوم دسته جمعی به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بردند.
▪️تعبیری که از امام مجتبی (علیه السلام) نقل شده، این است که حضرت به مغیره رو کرد و فرمود: تو همان کسی هستی که آنقدر مادرم را زدی که غرق در خون شد.
🔹امیرالمومنین (علیه السلام) صحنهها را دیده و طبق پیمانی که ازش گرفته شده صبر کرد. در نقل کافی شریف هست که وقتی بعضی از این صحنهها را جبرئیل نقل کرده که یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم) باید امیرالمومنین (علیه السلام) میثاق به صبر کند. حضرت به رو افتاد و بعد عرض کرد: یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم)! اگر خدا میخواست باید صبر کنم، صبر میکنم. امیرالمومنین (علیه السلام) صبر کرد.
▪️وقتی امشب بدن حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را غسل و کفن کرد، تحویل رسول خدا داد. دیگر صبر امام علی (علیه السلام) کم شد و عرض کرد: «قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِی»؛ فرمودی صبر کن، تحمل کردم، ولی دیگر صبر امام علی (علیه السلام) کم شده. «یَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ»؛ دیگر غصه من پایان پذیر نیست؛ اما دیگر تا آخر عمر از این غصه خواب به چشم امام علی (علیه السلام) راه ندارد.
▪️ یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خودت میدانی چه بر ما گذشته. «وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا»؛ به زودی دختر عزیزت به تو خواهد گفت که امت تو پشت به پشت هم دادند که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نباشد و او را نابود کنند. یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم)!
با امام علی (علیه السلام) اسراری است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در میان میگذاشت. تو از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سؤال کن چه بر سر ما آمد و ما در این میثاق و عهدمان کنار شما ایستادیم. تعبیرم این است که یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم) تو مرا وصیت کردی. آن چنان خاموش که کار حرف زدن به اشاره افتاده؛ اگر میبینی مخفیانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را آوردم و دفن کردم؛ اگر میبینی همه را دعوت به سکوت و آرامش میکنم که مبادا دشمن با خبر شود، اینها از وصیت و سفارش شماست یا رسول الله (صلّی الله علیه و آله وسلّم)
به وصف غربتم این بس بود که با سیلی
ز گوش همسر من گوشواره افتاده
روضه شهادت آقا امیرالمومنین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مهتاب خوش بتاب به کاشانه ی علی خاموش گشته روشنی خانه علی
عالم سیاه پوش بود از عزای او تنها نگشت کوفه عزا خانه ی علی
باشد علی چو شمعی و اطراف بسترش اطفال خسته دل همه پروانه علی
ریز دزدیده اختراشک از غم پدر زینب که هست گوهر یکدانه علی
تاریخ شاهد است که مظلومی علی پیدا بود ز دفن غریبانه علی
گردیده در شگفت جهان و جهانیان از عزم جزم و همّت مردانه علی
امشب شب شهادت امیر المؤمنین است ، امشب برای غریبی علی گریه کنید ،از همین جا دلها را بریم خانه غم گرفته ی علی ، با بچه های علی هم ناله شویم ، شب قدر است .(یاد شهدا ،اموات ، عزیزانی که سالهای قبل بین شما بودند برای علی گریه می کنند و سینه می زدند )
امشب فرزندان علی بدن بابا را غسل دادند ، کفن کردند ، خدا بدن علی را شبانه کجا بردند ؟ آخر این بچه ها یک شبی هم در مدینه بدن مادر راشبانه حرکت دادند ، لذا داغ دلشان تازه شد .
امشب علی و فاطمه دیدار می کنند درک حضور احمد مختار می کنند
زهرا به زخم سینه ، علی با شکاف سر با هم حدیث غربت و ایثار می کنند
اما حسین و زینب و کلثوم و مجتبی با اشک چشم و خون دل افطار می کنند
بدن مطهر علی را بیرون آوردند ، زینب و ام کلثوم ضجه و ناله می کردند خواستند بیایند ابی عبدالله مانعشان شد فرمود : برگردید ،آرام باشید
آی دلها ی آماده ،شب زیارتی امام حسین ، ان شاء الله چنین شبی کنار قبر شش گوشه امام حسین عرض ادب کنیم .
روز عاشوراء وقتی عزیز فاطمه وداع آخر کرد می خواست به میدان برود زن و بچه دورش گرفتند فرمود : علیکُنَّ بالصبر : عزیزانم صبر کنید * ان البکاء اما مَکُنَّ : شما گریه ها در پیش دارید . همه صدا بزنید حسین جان .
*#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❣﷽❣
🔲 #روضه_حضرت_علی_ع
🔳 #حاج_محمد_فراهانی
🔲 گریز به روضه تنور خولی
⭕️مقدمه: امام صادق فرمود نزدیک ترین راهی که می تونه تو رو در خونه خدا برسونه از روضه جد ما ابی عبد الله است.
اومد خدمت امام صادق عرضه داشت آقا جان شب قدر از دستم رفت نتونستم عبادتی کنم خواب موندم نزدیک بود نماز صبحمم قضا بشه.
دل نگران بود؛ چقدر خوبه آدم یه سعادتی ازش فوت میشه دل نگران بشه بی خیال نباشه. اگه یه شب دیدی جات تو مجلس امام حسین خالیه دل نگران باش بگو چیکار کردم آقا اسمم رو خط زده.
آقا فرمود ناراحت نباش دیشب یه عملی داشتی افضل اعماله منِ جعفر ابن محمد راضیم نماز شبم رو با اون عمل تو عوض کنم. فرمود نصف شب تشنه شدی از خواب بیدار شدی بلند شدی یه ظرف آبی برداشتی یه مقدار آب خوردی گفتی بابی العطشان یا ابا عبدالله...
➖بریز آب روان عباس
به جسم باغبان یاس
ولی آهسته آهسته
➖بریز آب روان سقا
به فرق خونی مولا
ولی آهسته آهسته
➖حسینم ای کس و کارم
عزیز سر به دیوارم
بزن ناله عَلَمدارم
ولی آهسته آهسته
➖صدای خواهرم گریه
همه دور و برم گریه
بمیرم آید آن روزی
شود کار حرم گریه
➖همه دور تن بابا
غریبه نیست بین ما
بمیرم زینبم تنها
شود ما بین دشمن ها
➖غمی بر قلب من مانده
شب هق هق زدن مانده
من و بابا کفن داریم
حسینم بی کفن مانده
⬅️امام حسین آب می ریخت، امام حسن بدن بابا رو غسل می داد، یاد مادر زنده شد، اونجا حسن و حسین نگاه می کردند، (کنایه فهما) محل غسل یه آبراهه داره، اسماء میگه من آب می ریختم اما از زیر مغتسل، خونابه جاری بود، ای وای وای... با چه حالی بدن بابا رو غسل دادند، تا رسیدن به پیشانی ورم کرده، این پیشانی ورم کرده رو می دونی کی ارث برد؟ بماند...
⬅️بدن مولا رو با پنج جامه کفن کردن، (چیه چرا گریه می کنی من که چیزی نگفتم) ای بی کفن حسین...
حالا می خوان بدن و داخل قبر بذارن، با چه حالی، (می خوان صورت علی رو رو خاک بذارن) پرده ای از سندس روی قبر کشیده شد، امام حسن از بالای سر پرده رو کنار زد دید انبیا اومدن، حضرت آدم اومده، ابراهیم اومده، پیغمبر اکرم اومده، امام حسین از پایین پا پرده رو کنار زد دید مخدرات اومدن، حضرت حوا اومده، آسیه حضرت مریم، یه وقت یه نگاه کرد دید مادرش فاطمه اومده...
⏺این جا بود انبیاء و اولیا اومدن یه جا هم زن خولی می گه: «ديدم از مطبخ نور به آسمان رفته، در مطبخ و باز كردم ديدم دور تنور چهار خانم مجلله نشستن. يكي ميگه: "حسين حوا برات بميره"، يكي مي¬گه: "حسين هاجر برات بميره"، يكي ميگه حسين: "آسيه برات بميره"، يكي ميگه: "حسين مريم برات بميره"، دارن سينه مي¬زنن.» ميگه: «ديدم يه وقت از آسمان هودجي از نور پائين آمد، آرام آرام انگار رو بال جبرئيل نشست (الله اكبر) ديدم اين چهار تا خانم طرف هودج رفتن يه خانم قد خميدهاي آرام از هودج پياده شد، پاهاش داره ميلرزه دستاش داره ميلرزه، اين خانمها دست به سينه، يه دستم به زير بغل هي ميگن: "خانم جان بفرمائيد"، اين خانم اومد كنار تنور نشست ناله اش بلند شد: "حسين مادرت برات بميره".» ...
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها✾•🌿🌺🌿•✾••┈
425.7K
نوحه امام علی علیه السلام
سبک: بی_تو_یا_زهرا......
اوّل و آخر،شافع محشر،
یا علی و یا علی و یا علی حیدر
جان پیغمبر،سَیّد و سَروَر،
یا علی و یا علی و یا علی حیدر
سلام ما به محضرت،به آیه های کوثرت
دعا کن آقا که بشیم،عبد ِ غلام ِ قنبرت
ای گوهر نایاب آقا،
شیعه هات و دریاب آقا
عنایتی جان زهرا،
یـــــا مولا
علی علی یا حیدر 3 یا مولا
افتخار حق،ذولفقار حق،
ای نگار و ای شعار و شهریار حق
ای مسیر تو،در مدار حق،
ای نگار و ای شعار و شهریار حق
کلام تو کلام حق،عمل تو معیار حق
لبیک َ یا علی علی،لبیکَ یا سردار حق
ای عاشق و عشق معبود،
وادی ِ تو راه ِ حق بود
به کعبه ی اطهر مولود،
یا مولا
علی علی یا حیدر 3 یا مولا
آبروی من،آرزوی من،
ای دعا و ای نماز و ای وضوی من
باده ی عشقت،در سبوی من،
ای دعا و ای نماز و ای وضوی من
می سوزی عُمری یا علی،
به یاد داغ کوچه ها
غلاف و تازیانه و
آتیش و دود و شعله ها
برات بمیرم مولا،
با سر ِ شکسته آقا
روضه میخونی به زهرا،
واویلا
علی علی یا حیدر 3 یا مولا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شاعر: امیر_عباسی
shahadat emam ali.karimi.mp3
4.06M
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
🏴🏴🏴😭😭😭😭💔
یتیما با ظرف شیر ساکتند و سر به زیر
غم رو شونه هاشون؛
اشک چشماشون روی گونه هاشون…
ناله میکنن از غم باباشون؛
علی علی یا علی…
اون که شب میومد تک و تنها؛
روی شونش نون و خرما
حالا فهمیدم که کی بوده!
اون که شب ها با حالِ خسته؛
میومد با روی بسته
حالا فهمیدم علی بوده…
علی علی یا علی…
تیره شده آسمون،
دل همه غرقه خون
در دل خرابه چشمای گرسنه به راه بابا…
از کسی به جز او؛ غذا نمیخوان
بی وجودش از دنیا سیرن؛ برای بابا میمیرن
همه سراغشو میگیرن
🏴🏴🏴
خرابه ها تاریک و سرده؛
بابا دیگه بر نمیگرده
یتیما با ظرف شیر در خونه امیر
غم رو شونه هاشون؛
اشک چشماشون روی گونه هاشون
ناله میکنن از غم باباشون؛
علی علی یا علی…
دلم شده پر امید شب وصالم رسید؛ شب شب مراده!
انقدر نکن گریه دختر من؛
اشک شوقه تو چشمای تر من
فاطمه ام میاد دنبال من،
خبر داره از حال من
امشب میاد به استقبال من؛
به انتظارش بیدارم
کنار این کوله بارم…
درد دلای چندید ساله من؛
نور دل تنگ من
پسر قشنگ من؛ ای امید بابا
پیش من بیا تا بذارم امشب؛
دستتو تو دست حسین و زینب
تا حسینو یاری کنی؛ براش علمداری کنی
باید که آبرو داری کنی
هر جایی باشی کنارش که حتی با یک اشاره اش؛ خونتو بر زمین جاری کنی
🏴🏴🏴🏴😭😭😭
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
enc_16509773386886684709656.mp3
3.84M
_بعلیِ ... 😭💔
من بی حیدر بدون پناهم 😭
اسیر گناهم ... 😔
#ماه_رمضان #رمضان
#ماه_مبارک_رمضان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
الهی العفو.mp3
7.03M
🏴🏴
#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام_تسلیت
مناجات نوای آقای کریمی
😭😭😭
من بنده دست بخشنده ات هستم
از بس که بخشیدی شرمنده ات هستم
منم بنده تو عبد شرمنده تو
منم غرق شرم از دست بخشنده تو
الهی العفو الهی العفو الهی العفو
با عشق و با امید در میزنم امشب
چون ضامن آهو شد ضامنم امشب
گدایم گدایم من گدای رضایم
اسیر رضا و عاشق کربلایم
ای ماه تابانم یاسین قرانم
خیمه پریشان شد گیسو پریشانم
خرامان خرامان میروی سوی میدان
علی جان علی جان میبری از حرم جان
مهلا مهلا گل لیلا گل حیدر گل زهرا
سرو و سپیدارم یار علمدارم
رفتی نشد بابا چشم از تو بردارم
سوار رشیدم از تو من دل بریدم
امیدم امیدم بعد تو نا امیدم
بالا بلند بابا گیسو کمند بابا
#شب_قدر #ماه_رمضان
#امام_زمان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
.
|⇦•جانِ دو جهان امام کاظم ..
#روضه و توسل به ساحت مقدس حضرت باب الحوائج امام #موسی_ابن_جعفر علیه السلام _سید محمد جوادی
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
بسم الله الرحمن الرحیم
عمری بر آن سرم که شوم خاکِ پایِ دوست
تا هستی ام غبار شود در هوایِ تو
روزی هزار بار اگر جان دهم کم است
در شوق لحظه ای که بمیرم برایِ تو
کویِ تو را به ملک دو عالم نمی دهم
آری گدای توست همیشه گدایِ تو
تو برتری از آن که شوی آشنا به من
من کمترم از این که شوم آشنایِ تو
با این همه زِ کویِ تو جایی نمیروم
باشد سرم همیشه به خاکِ سرایِ تو
یک بار هم مرا به رَه خویش کن فدا
ای صد هزار مرتبه عالم فدایِ تو
ایام شهادتِ باب الحوائج آقا موسی ابن جعفر .. آی گرفتارا ، آی مریض دارا ، آی اونایی که گره به کارتون خورده ، بسم الله ..
خاکِ رَهِ زائرت اَعاظِم
جانِ دو جهان امام کاظم
ارباب کمال زیرِ دینت
چشم همه سمتِ کاظمینت
عیسی زِ دم تو دم گرفته
جود از کف تو کرم گرفته
موسی به امیدِ نخلِ نورت
نعلین براورد به طورت
زنجیرِ تو حلقۀ وصالت
تا عشرِ خداست اتصالت
آبِ وضویِ تو اشک هایت
خون است روان زِ ساقِ پایت
*چهارده سالِ از این زندان به آن زندان، اما زندانِ آخر با زندان هایِ دیگه فرق داشت، یه ملعونی به نام سندی ابن شاهک زندان بانِ حضرتِ .. بسیار شقی و بی ادبِ .. هر بار با تازیانه واردِ زندان میشد .. یا امام رضا دارم روضۀ باباتُ میخونم .. حیا میکنم بگم با این آقا چه میکرد اما هر وقت بر میگشت میدیدن تازیانه خون آلوده .. یا موسی ابن جعفر .. با این که عیال واره اما ملاقاتی نداره .. _(چرا؟) آخه ممنوع الملاقاتِ .. یه وقت صدا میزنه پسرم، یه وقتایی هم صدا میزنه دخترم معصومه دلم برات تنگ شده .. میگه این زندانِ آخری تاریک بود، نمور بود حضرت با علم امامت شب و روزُ تشخیص میداد .. ای غریب آقام ..
پشتِ در زندانِ بغداد جمع شدن ، گفتن چی شده؟.. گفتن هارون نامه نوشته گفته موسی ابن جعفر رو آزاد کنید .. شیعیان جمع شدن .. یکی گفت موسی ابن جعفرُ ببینم رو پاهاش می افتم .. یکی گفت دستاشُ میبوسم، صورتشُ میبوسم .. آخ بمیرم یه وقت دیدن درِ زندانِ بغداد باز شد (ان شالله کاظمین ..) دیدن چهار تا حمال یه بدنِ بی جانیُ رو تختۀ در دارن میارن ، هی صدا میزنن «هذا امام رفض» این بدنِ امام شیعیانِ .. ظاهراً بدن حجمی نداره اما بازم سنگینه .. (بگم حاجت دارا ، گرفتارا صدا ناله شون بلند شه؟..) عباشُ کنار زدن دیدن هنوز تو غل و زنجیرِ .. کاش غربت به همین جا ختم میشد .. یا صاحب الزمان .. آوردنش گذاشتن رو جسرِ بغداد رها کردن و رفتن .. آی آقام ..
سلیمان پنجرۀ قصرُ باز کرد دید یه بدن غریب افتاده .. گفت بدنِ کیه کسی کاری نداره؟!گفتن سلیمان این بدنِ موسی ابن جعفرِ .. دیدن از قصر دوان دوان داره میاد این بدنِ پسر فاطمه ست .. زیرِ این بدنُ بگیرید بلند کنید .. هذا طیب ابن طیب .. این بدنِ پاک پسرِ پاکِ، محترمانه کفن آوردن دفنش کردن، همۀ روضه ها باید ختم به کربلا بشه، بریم کربلا ..چی گذشت به زینبِ کبری وقتی ببینه بدنِ بی سرِ برادر رو خاکِ کربلا ..
دیگر چه زینبی چه عزیزی چه خواهری
وقتی نمانده است برایش برادری
من مانده ام چگونه تو را غسل میدهند
وقتی نمانده است برایِ تو پیکری
در زیرِ سم اسب چه ها میکنی حسین
با تو چه کرده اند در این روزِ آخری
بنی اسد اومدن دیدن اَبدان غارت شده بدون سر رو خاکِ گرم کربلا .. بدنی که سر نداره، بدنی که غارت زده ست قابل شناسایی نیست .. یااباعبدالله، خدایا چه کنند اینا که بدن ها رو نمیشناسند .. یه وقت دیدن یه سوارِ آمد از مرکب پیاده شد، بنی اسد دست نگه دارید من این بدن ها رو خوب میشناسم .. این بدنِ بریرِ، این بدنِ ظهیرِ، این بدنِ حبیبِ .. یک یک بدن ها رو معرفی میکنه .. به یه بدن رسید دیدن زانوهاش بی رمق شد رو خاکا افتاد .. اقا این بدنِ کیه؟! فرمود زود برید بوریا بیارید .. آی بمیرم حصیر آوردن .. بدن که ارباً ارباست، هم زخم خورده با شمشیر و نیزه و سنگ هم با اسب از این بدن رد شدن .. چیزی باقی نمانده ، حضرت حصیر رو از زیرِ بدنِ ارباًاربا رد کرد ، بدنُ تو خانه ی قبر گذاشت .. ما مسلمونا یه رسمی داریم گونه راستُ رو خاک میزاریم اما عزیز فاطمه سر در بدن نداره .. بنی اسدی ها دیدن زین العابدین از خونۀقبر بیرون نمیاد اومد جلو سر رو جلو آورد دید آقا خم شده لب ها رو به رگ های بریده .. هرجا نشستی صدا بزن ای حسین ..
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_کاظم
#سید_محمد_جوادی
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#شهادت_امام_کاظم #امام_کاظم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زندانی غریب / نوحه
در زیر زنجیر گل گشته پرپر
افتاده از پا موسی بن جعفر
یوسف زهرا - بوده به زندان ها
جان داده او اکنون - از کینه ی اعدا
آه و واویلا صد آه و واویلا
صد آه و واویلا صد آه و واویلا
از کنج زندان آید نوایی
گوید رضا جان بابا کجایی
آید از زندان - آوای خون افشان
جان داده در غربت - مولای ما یاران
آه و واویلا صد آه و واویلا
صد آه و واویلا صد آه و واویلا
قعر سیه چال کرب و بلا شد
آخر ز زندان مولا رها شد
طایر قرآن - بیرون شد از زندان
با پیکر مجروح - با پیکر بی جان
آه و واویلا صد آه و واویلا
صد آه و واویلا صد آه و واویلا
غرقِ عزا شد بیت امامت
بقیة اللّه سرت سلامت
روی تخته در - گل می رود پرپر
بنشسته بر لب ها - یا موسی جعفر
آه و واویلا صد آه و واویلا
صد آه و واویلا صد آه و واویلا
**
محمود تاری «یاسر»#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
٢۶ بهمن ماه ١۴٠١
272K
در زیر زنجیر🌺گل گشته پرپر
افتاده از پا موسی بن جعفر(ع)
(نوحه ی سینه زنی به مناسبت شهادت آقا موسی ابن جعفر علیه السلام )
سبک سرزمین من افغانستانی
🖤💔🥀🕊🥀🕊🕊🕊
مرغ سحر ناله کن ، سینه پر از غم شده
عزا گرفته دلم ، اسیر ماتم شده
کبوتری در قفس ، شکسته پر ، پر زند
دل غریبم دم از ، موسی ابن جعفر زند
---------------------------------------
باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد
--------------------------------------
بدون جرم و گنه ، اسیر اعدا شده
غریب و دور از وطن ، بی کَس و تنها شده
حلقه ی زنجیر تا ، بوسه به پایش زند
گریه کند در غمش، دم ز ولایش زند
---------------------------------------
باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد
--------------------------------------
اسیر دشمن شده ، به کنج زندان حبیب
کند به پایش بُوَد ، امام کاظم غریب
گریه کن ای دل شده ، حاجت مولا روا
شعله به جانش زده، آتش زهر جفا
---------------------------------------
باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد
--------------------------------------
بزم عزا شد به پا ، به سینه غوغا شده
صاحب بزم عزا، مهدی زهرا شده
هر که چو نجوا فقط، دم ز حسین می زند
دلش غریبانه پر ، به کاظمین می زند
---------------------------------------
باب الحوائج مدد - باب الحوائج مدد
--------------------------------------
سروده ی غلامرضا ابوالقاسمی نجوا💔🥀🕊🥀🕊🕊🕊
.
|⇦•تقصیر تو نبود..
#روضه #حضرت_زهرا #امام_حسن علیهم السلام اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست
تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست
تقصیر تو نبود دل اطهرش شکست
تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست
گیرَم، که دست تو سپرِ مادرت نشد
تقصیر تو نبود قَدت یاورت نشد
بیرون بریز این جگرِ پاره پاره را
بیرون بریز غصهٔ آن گوشواره را
زینب رسیده بگو راه چاره را
خون آبه های دورِ لبِ پر شراره را
با مقنعه دهان تو را پاک می کند
این خاک گیسوان تو را پاک می کند
ــــــــــــــــــ
#روضه_کوچه_بنی_هاشم
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_محمود_کریمی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداحی_آنلاین_تقصیر_تو_نبود_محمود_کریمی.mp3
3.43M
|⇦• تقصیر تو نبود...
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی
فاطمیه▪️🥀🥀
#روضه حضرت زهرا(س)
روضه کوچه(امام حسن)
اجرا استاد احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویارحیم
عرض سلام وادب واحترام حضور همه عزیزان وبزرگواران وعرض تسلیت وتعزیت به ساحت مقدس امام زمان (عج)وهمه عزاداران ایام فاطمیه
انشاء الله همه ما از کنیزان ومحبین حضرت باشیم وتوفیق عزاداری خالصانه نصیب وروزی همه ماشود.
جمال نورانی منتقم اهلبیت (ع)به جهت تعجیل درفرجش وسلامتی وجودش
صلواتی زیبا عنایت بفرمایید .
برکوکب آسمان عصمت صلوات
برفاطمه گوهر نبوت صلوات
برمادر یازده امام برحق
از صبح ازل تا به قیامت صلوات
اللهم صل علی فاطمه وابیها وبعلها وامها وبنیها وسرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک.
یارب به زهرا ،بحق زهرا،اشف صدرزهرا بظهور الحجه
هرکجا نشستی
اول مجلس
همه با هم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
به اشک دیده کوثر بیا ای یوسف زهرا
به حق غربت حیدر بیا ای یوسف زهرا
به دست بسته حیدر
به آن محزون غم پرور
به خون سینه مادر بیا ای یوسف زهرا
آقاجون ایام فاطمیه ست قربون شال عزات بشم ،
عزیزدلم اگه دوست داری با امام زمان (عج)عزادارمادرش باشی امروز به این چشمات التماس کن .
چندقطره از این چشمات اشک بگیر ذخیره آخرتت بشه.
حالا اگه دلت آماده شده چشم سر راببند با پای دل بریم مدینه خونه بی بی دوعالم.انشالا به ابروی فاطمه زهرا حاجت روا بشید شفای مریض ها همه اموات فیض ببرند
▪️در میان كوچه و گرد و غبار
▪️مادری بود و دل او غصه دار
▪️دشمنی پاشید بر زخمش نمك
▪️خواست تا گیرد از او برگ فدك
اینهارو امام حسن میگه ،سیدا،بچه یتیمای فاطمه
▪️دست من در دست مادر بود و بس
▪️مرغ جانم بود آزاد از قفس
▪️ناگهان بر مادرم سیلی زدند
▪️امشب هركی یتیم فاطمه است،داد بزنه،كسی نمی خواد،آستینش و تو دهنش كنه،نالش و خفه كنه،اما عزداران عزیزان فاطمه نتوانستند بلند گریه کنند
▪️ناگهان بر مادرم سیلی زدند
▪️یاس را رنگی چنان نیلی زدند
▪️مادرو خشمش خدا داند چه شد
▪️گوشه ی چشمش خدا داند چه شد😭
⬅️فقط همینقدر بگم،اینقدر محكم زد،كه بی بی تا آخر عمر،روشو از علی می گرفت ای عزیزان
▪️آری آن دم در میان كوچه ها
▪️دست من از دست مادر شد جدا
▪️شد میان كوچه روی او كبود
▪️چشم های او سیاهی رفته بود
دیدید تا حالا،این نابیناها وقتی می خوان، چیزی رو پیدا كنند،دست می كشن دنبالش می گردند
▪️چشم او از ضربه ی دشمن ندید
▪️بهر پیدا كردنم دست می كشید
حسن مادر جان،تو رو كه نزدند پسرم،مادر نكنه حسن جان بلایی به سرت اُمده باشه پسرم😭
▪️آمد آنجا در تلاطم خشم من
▪️سیل اشكی جمع شد در چشم من😭
▪️می كشیدم دامن آن اهرمن
▪️چی می خواد بگه امام حسن علیه السلام😭
▪️می كشیدم دامن آن اهرمن
▪️جان پیغمبر دگر بر او مزن😭
⬅️امام حسن علیه السلام می گه،دستم تو دست مادرم بود،قباله ی فدك رو گرفته بودیم داشیم به طرف خونه می آمدیم،تو كوچه ها راه می رفتم و خوش بودم،مادرم فاطمه حق شو گرفته،یهو دیدم یه سایه ی سیاهی روبروی مادرم ایستاد ای میگه،فاطمه قباله فدك و بده به من،مادرم فاطمه گفت :نمی دم،حق منه،یه قدم جلو اُمد،مادرم ای عقب عقب می رفت،تا اینكه پشت مادرم به دیواربرخورد کرد ،دیگه نمی گم چی شد، فقط همین قدر بگم یه وقت امام حسن نگاه كرد، دید مادر رو زمین افتاده ،شاید اونجا نشست بالا سر مادر،گوشه ی نقاب مادر و كنار زد،صدا زد وای مادر چرا صورتت این رنگی شده،نشست آروم با دستای كوچیكش،خاكای چادر مادر رو پاك كرد،هی می گه مادر حسن قربونت بشه،مادرجان پاشو خونه بریم😭 مادر،اُمدن سمت خونه،حسن عصای دست زهراست،همچین كه دم در خونه رسیدن،شاید بی بی گفت:حسن جان صبر كن مادر جان كارِت دارم ،با چشمای گریون یه نگاه به مادر كرد،بله مادر،مادر با گوشه ی چادر اشكای حسن و پاك كرد،حسن جان نكنه ماجرا رو برا بابات علی😭 بگیه ،بابات به اندازه كافی غصه غم تو دلش داره.شاید امشب زینب سلام الله علیها،معجرش و گوشه ی حیات به دهنش گرفته بود،آروم آروم گریه می كنه، ناله هاشو خفه می😭 كنه،حسن یه گوشه زانوی غم بغل گرفته،حسین یه گوشه،علی تك و تنها ایستاده،یه بدن لاغرو نحیف و كفن كرده،بندای كفن و بست،گفت بچه ها هر كی می خواد آخرین خداحافظی رو با مادر كنه،حسن آمدصورت رو سینه مادر گذاشته،حسین صورت كف پای مادر،یه وقت امیر المومنین علیه السلام می گه دیدم بندای كفن باز شد،دستای زهرام بیرون اُمد ،بچه هارو به بغل گرفت،از آسمون ندا رسید، یا علی بچه هارو از كنار جنازه مادر جدا كن ،عرشیان طاقت ندارن این صحنه رو ببینند،ناله بزن یا
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ مداح اهل بیت (ع)احمدبهزادی
التماس دعا🥀🥀🥀🥀
روضه حضرت زهرا با گریز به علی اصغر ⬇⬇⬇⬇ ای مادر یازده امام معصوم
ای غربتت از قبر نهانت معلوم.
در کوچه میان خیل دشمن تنها
کردی تو حمایت از علی مظلوم دلهامون و روانه مدینه کنیم .
پشت اون در نیم سوخته ای که یه مادر جوان بین در و دیوار قرار گرفته .به خدا هنوز اب عسل رسول الله خشک نشده بود ریختن در خونه فاطمش و اتش زدن. خونه ای که جبرییل بدون اجازه وارد نمیشه نانجیب چنان با لگد به در کوبید فاطمه بین در و دیوار صدای ناله اش بلند فضه به خدا محسنم و کشتن.....یه شش ماهه تو مدینه قربانی راه ولایت شد یه شش ماهه هم کربلا رو دست بابا .....امد مقابل دشمن ای لشگر اگر به من رحم نمیکنید به این طفل شیر خوار رحم کنید.
طفل صغیرم تشنه اب است
به روی دستم درپیچ و تاب است
کند تلظی مانند ماهی
جرمی ندارد جز بی گناهی
بگیرید خودتون سیرابش کنید بهم برگردونید اما هنوز حرف حسین تمام نشده بود ببینه علی داره رودستش بال و پر میزنه.......
به حلقت تیر کین بنشست اصغر
تورا دادم چه زود از دست اصغر
خودم دیدم که این تیر سه شعبه
نفس را بر گلویت بست اصغر.
به ابی انت و امی یا مظلوم یا ابا عبدلله.
از همگی التماس دعای خیر دارم امید وارم قابل استفاده باشه
(نیکوگفتار)
❣﷽❣
🔘#روضه_حضرت_زهرا_س
⚫️#دفتری_حضرت_زهرا_س (5)
🔘#گریز حضرت علی اصغر ع
⚫️#شام_غریبان
🔘#ختم_مادر
💥برکوکب آسمان عصمت صلوات
💥بر فاطمه گوهر نبوت صلوات
💥بر مادر یازده امام برحق
💥ازصبح ازل تابه قیامت صلوات
⛥(دعای فرج)
💠#السلام_علیک_یافاطمه_الزهرا_یابنت_محمد_یاقرة_عین_الرسول_یاسیدتنا_ومولاتنا....
🌾اسم زهـرا آبروی عالم است
🌾 اسم زهـرا چون نگين خاتم است
🌾 اسم زهـرا يادگاری نبی ست
🌾 اسم زهـرا دلخوشیهای علی ست
🔶درجهان تازنده ام گویم ثنای فاطمه
🔶دست حاجت میبرم،سوی خدای فاطمه
🔶گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی
🔶رایگان درمان کند دار و الشفای فاطمه
دلتو ببرم مدینه ..
بریم در خانه خانم فاطمه زهرا...
بریم برا غربت بی بی ناله بزن..
برا غربت امیرالمومنین..
برا غربت یتمان زهرا ناله بزن..
امان از بی مادری ..
(شام غریبان بی بی زهراست ..امشب دیگه این محفل روضه خون نمیخاد)
چشم سرتو ببند چشم دلتو باز کن بریم دم در خانه خانم فاطمه زهرا س
..زینب سه ساله رو میبینی..حسنین رو میبینی ..ام کلثوم رو میبینی...
هر کدوم زانوای غم بغل گرفتن ...
آروم آروم دارن گریه میکنند..
دیگه خونه مولا صفا نداره...بچه ها غریب و تنهان...
(یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا..)
⬅️بمیرم برا اون لحظه ای که بچه های فاطمه، از دفن مادر برگشتند،،
چه حالی داشتند ..
آقا امیرالمومنین دست بچه ها رو گرفت چجور جلوی در رسیدن
چجور بچه ها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره
(بخدا خیلی سخته...اونایی که داغ مادر دیدن درک میکنند... میدونن من چی میگم)
♻به یاد همه ی اموات .. گذشتگان
اونایی که بودن بین ما
اما جاشون الان خالیه
امان امان3
بچه ها اومدن کنار هم نشستن
سر در گریبان هم فرو بردند
(خونه ای که مادر نداره همینه)
آخ ناله میکردند ..مظلومانه گریه میکردند..
◾️آی خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم
🔺آخ کیا مادر ندارن.. کیا صورت مادرشونو رو خاک گذاشتن..
(ناله داری یا نه)
◾️آی خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم
◾️دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم مادر مادر..
◾️هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی
◾️ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم
⬅️کدوم شب ،همون شبی که بچه های فاطمه مظلومانه بدن مادر تشییع کردن..
زینب تو کوچه ها میدوه ،مادر مادر میگه
(اما زبون حال بی بی زینب و التماس دعا)
(#دشتی)(خدایا عاشقان را..)👇
(اوج)
🔅الا ای مادر پهلو شکسته
🔅ببین که زینبت درغم نشسته
🔅ببین مادرکه من گریان و زارم
🔅بجای مادرم من خانه دارم
🔅بیامادر ببین بابا غریبه
🔅بیامادر ببین دل بی شکیبه
🔅زبعد تو پدر خونه نشینه
🔅دل زینب به درد وغم عجینه
ای مادر مادر مادر..
🔅آخ بیامادر حسن قلبش شکسته
🔅حسین یک گوشه ای تنها نشسته
🔅بیامادر ندارم بی تو یاری
🔅ندارد دخترتو غمگساری
🔅به یادت با دلی خونبار، گریم
🔅کنار آن درو دیوار، گریم
🔅به یادمحسن شش ماهه گریم
🔅به یاد مادرم با ناله گریم
✍(یوسف لاطف.آمل)
(شعر طولانیه مختصر کنید بهتره👆)
💥امان امان..3
اگه خانمی از دنیا بره. ، غالبا بین ما رسمه میان لباساشو جمع میکنند از خونه بیرون میبرن
(یادگاریاشو جمع میکنند)
(میگن بچه ها.نبینند داغشون تازه بشه،، بخصوص اگه بچه کوچیک داشته باشه)
♦بمیرم برا غربت امیرالمومنین
شاید گفته باشه فاطمه جان
شاید بتونم لباساتو مخفی کنم
شاید بتونن چادرتو مخفی کنم
اما فاطمه جان با درب سوخته چه کنم
با خونهای رو در دیوار چه کنم
بچه ها می اومدن رد بشن..نگاه میکردند.. یادشون می افتاد..
آخ همین جا مادرمون زمین خورد...آخ همین جا میخ در به سینه مادرمون نشست.
💥امان امان..
آخه فاطمه چند تا یادگاری از خودش بجا گذاشت..
الباب و الجدار و الدما
شهود صدق ما به خفا
یکی دره.. یکی دیواره ..یکی هم خون های روی در و دیوار ..
🌿آی حاجت دارا.. جوون دارا..آی درد دارا.. آی ناله دارا.. آی دلای کربلایی
دلتو ببرم کربلا...
اونایی که آرزوی کربلا به سینه دارن کجا نشستن
اوتایی که دلتنگ کربلان کجا نشستن
این یه یادگاریه که بی بی گذاشت..
یه یادگاریم کربلا بود...
آخ امان از دل رباب 2 ..
🌾من میگم..حتما لباسای علی اصغرو بغل میگرفت ...ناله میکرد گریه میکرد.. لای لای میگفت.
⛤لالا لالا لالا ای مهربونم
⛤لالالالالالا آروم جونم
⛤لالا میگم گلم راحت بخوابی
⛤لالالالا گل شیرین زبونم
⛤لالا لالا لالا ای نازنینم
⛤لالا لالا لالا ای مه جبینم
⛤لالا لالا لالا ماه شب افروز
⛤شبم با گریه میشه صبح هر روز
⛤دلم از رفتنت آتش گرفته
⛤دلی از غم همه سوز و همه سوز
♨هر چقدر ناله داری آخ مریض داری ،گرفتاری ،درد داری، حاجت داری، آخ جوون داری..سه مرتبه ناله بزن بگووو
#یازهرا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•گریه نکن علی جون....
#روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفس حاج عباس حیدر زاده
●━━━━━━───────
امشب دلت رو بفرست کربلا، برو تو حرم ابی عبدالله، برو کنار ضریح شش گوشه، به یاد اون مادری ناله بزن، که طفل شیرخوار ه اش رو روی دست گرفته بود، هی از این خیمه به اون خیمه میره، آبی برا علی اصغرش پیدا کنه، علی اصغر گریه میکرد، لب های کوچکش رو باز میکرد و می بست...*
گریه نکن علی جون صدات داره میگیره
یه قطره آب بیارید بچه ام داره می میره
*مضطرب بود، گاهی زینب میگرفتش، گاهی ام کلثوم بغلش میکرد، گاهی سکینه بغلش میگرفت اما آرام نمیشد ... منظوری داشت، مظورش این بود : بابا بابا ، بابا هنوز یک سرباز دیگه داری بابا، بابا بیا منم ببر میدان، بابا بابا ... بابا منم یک گلوی نازک دارم بابا، ... ای حسین ... تا دست بابا دادنش، تا به آغوش بابا رفت، آرام شد، آرام شد، آرام شد ... این سرکوچولوش رو روی شانه بابا گذاشت، حسین ، حسین ... همین که رو دست بلندش کرد : « أمَا تَرَوْنَهُ کَیْفَ یَتَلَظَّی عَطَشاً » ، ای کاش میگفتند: حسین! آبش نمیدیم .. برش گردون خیمه هت ... اما یه مرتبه دید علی یه تکانی خورد، یه نگاه کرد: « فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُنِ » حسین...
دستش رو زیر خونها گرفت، خونها را به آسمان پاشید، امام باقر علیه السلام میفرماید: یه قطره از این خون برنگشت، کسی که تیر میخوره، معمولاً یه آخ میگه، یه ناله میزنه... اما علیِ اصغر، یه ناله هم نزد ...*
یه ناله کن که نالَتم بابا رو زنده می کنه
چشماتو وا کن و ببین حرمله خنده می کنه
ــــــــــــــــــ
#حضرت_علی_اصغر
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#حاج_عباس_حیدرزاده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها