eitaa logo
🍂 الهه 🍂
6.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
59 ویدیو
3 فایل
تبلیغات پر بازده👇 https://eitaa.com/joinchat/2078212208C12847e46a5 رمان آنلاین الهه به قلم سیین باقری نویسنده رمان 🌹ماهورا
مشاهده در ایتا
دانلود
| 💙 | 🌸 | 🎈 | ✨ وَ اللہ يَعلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُم .. از آنچہ دࢪ قلب شمآ مےگذࢪد؛ آگآھ اسٺ ..🌱 ﴿ سورھٔ احزآب / آيہ⁵¹ ﴾ 〖 〗 رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
🍂 الهه 🍂
#پارتِ‌قبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت) #پارت475 #نویسنده_سیین_باقری
👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 (رمان انلاین بر اساس واقعیت) چند روز از این ماجرا گذشته بود ولی از ایلزاد و اعتراضهای جمشید خان خبری نبود مامان میگفت میدونن کاسه ای زیر نیم کاسه دارن برای همین چیزی نمیگن ولی با بخت شومی که من از خودم خبر داشتم بعید بود مامان دستشو گذاشت پشت دستم با آرامش گفت _دلتو بسپار دست مادرت، بمب نمیتونه تورو جا به جا کنه تا آخر عمرت بمون ور دل خودم لبخند زدم _دختر ترشیده دوست دارین؟ _اگه الهه ام باشه آره دوست دارم _مامان از احسان ناراحتین؟ _تا قیوم قیومت ناراحتم _من نیستم _ناراحت نیستی که آینده و زندگی تورو تاخت میزنه با پول؟ _بهش حق میدم چشماش از تعجب گشاد شد _چی میگی الهه _راست میگم مامان مگه منو احسان تو زندگی خیری دیدیم که حالا بخواد بخاطر من، از مال و منال و یه زندگی خوب برای اینده ی خودش و بچه هاش بگذره _خیرِ ندیدتون فقط از طرف باباتون بوده منکه کم نذاشتم پدربزرگ خان که کم نذاشته یعنی جبران وجودِ اون بی وجود نشد؟ دست انداختم دور شونه اش سرمو چسبوندم به سرش منظره ی زیبایی از درختهای وسط حیاط عمارت رو نگاه کردم _وجود شما برای من جبران همه نداشته هام بوده مامانی چندبار پشت سر هم زنگ عمارتو زدن _حتما عقیله اومده رفته بود وسایل نذری بخره _کدوم نذری مامان _قربونش برم ولادت آقام امام زمان شله زرد داریم لبخندی زدم و با نگاهم مامانو بدرقه کردم تا رسید جلوی در باز کرد چند ثانیه حرفی نزد حتما عقیله خانم نبود که نمیومد داخل محض اطمینان، شالمو روی سرم مرتب کردم و از جا بلند شدم _کی دعوتتون کرده؟ صدای شخص پشت در رو نمیشنیدم _لازم نکرده رفتم جلوتر بلکه بفهمم مامان داره با کی انقدر بد حرف میزنه _مامان کیه؟ سرشو اوورد داخل با عصبانیت گفت _هیچکی برو تو نیا اینجا _زن عمو اجازه بدین من الهه رو ببینم _من زن عموی تو نیستم الهه هم تمایلی نداره تورو ببینه _باشه هرچی شما میگین درسته خواهش میکنم اجازه بدین _اگه هرچی من میگم درسته، پس راهتو بکش برو رفتم جلوتر پشت سر مامان قرار گرفتم ایلزاد رو دیدم که با تیپ سراسر مشکی کلافه و عصبی عینک آفتابیش رو تو دستش میچرخوند _زن عمو ... حرفش تموم نشده بود که نگاهش افتاد به من _سلام بیا بیرون کارت دارم مامان برگشت سمتم _مگه نگفتم نیا بی توجه به مامان رو به ایلزاد گفتم _چی کار داری؟ _برو تو الهه _بیا بیرون اینجا نمیشه مامان برگشت سمت ایلزاد _گفتم الهه با تو کاری نداره 👇 https://eitaa.com/elahestory/135 ⛔️ ⛔️ رمان دختر شیطون پسر مذهبی_غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3 💞 💞❣ 💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞❣💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
||✨بِسم‌ِالله‌ِالرَّحمن‌الرَّحیم🧿🦋|| ||✨روزتون‌بخیر😍✋🏻|| ||✨سلام❤️||
📌 🔻وقتی پر کاهی به چشمتان میرود 🔻سریعا آنرا بیرون می آورید 🔺وقتی عادت بدی وارد روحتان میشود 🔺میگویید سال بعد درمانش میکنم! ⚠️چرا باید به روحی که قبل از تولد و بعد از مرگ هم باهامونه، اینقدر بی توجه باشیم؟!! ☑️حواست به روحی که صد برابر مهمتر از بدنه باشه رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
•♥️🍃• •° یکی از فضائل ماه رجب این است که ماه امیرالمومنین است! این ماه... هم شهرالله است؛ و هم شهر امیرالمؤمنین! خروجی این ماه... باید محبت بیشتر به امیرالمومنین باشد! 📝°| آیت اللہ میر باقری 🌱 رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
صبر...!♡'🌱 رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
❪🎈✨❫ عَلے‌اڪـبرِ♡ امامـ رِضا|🌙 ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ 📱📷°• رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
🍂 الهه 🍂
#پارتِ‌قبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت) #پارت476 #نویسنده_سیین_باقری
👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 (رمان انلاین بر اساس واقعیت) ایلزاد عصبی غرید _زن عمو ... میگم کارش دارم _غلط کردی باهاش کاری داشته باشی اصولا تو با همه دخترا کار داری _زن عمو _زهر مارو زن عمو من زن عموی تو نیستم _میخوام همینو براش توضیح بدم _رفتی چهار روز فکر کردی چه دروغی سر هم کنی حالا اومدی میگی میخوام همینو توضیح بدم؟ دستی کشید تو موهای جلوی سرش با کلافگی جواب داد _شما اجازه بدین من حرف بزنم اگه قابل قبول نبود بیرونم کنید اخه این رفتار که مناسب نیست شما از قبل سر منم بریدین عقیله خانم با سبد خرید سر رسید انگار ماجرا رو تماشا کرده بود _ملیحه بهش اجازه بده حرفشو بزنه _چرا طرفداری پسر ناصرو میکنی عقیله این از دودمان هموناست هرچقدرم خوب باشه دختر من تو دستش خوشبخت نمیشه _ملیحه خانم این حرف برازنده ی شما نیست ناراحتی ایلزاد دستای مامانو از روی چارچوب در شل کرد _کنار نادر مار خوردم افعی شدم ایلزاد خان این حرف ازم انتظار میره عقیله در کنار مامان رد شد با نگاهش از ایلزاد خواست بیا تو حیاط مامان با دستایی که دو طرف بدنش آویزون شده بود از کنارمون رد شد و رفت سمت اندرونی _من واسطه شدم بیای داخل رو سیاهیش نمونه برام ایلزاد محکم نفسشو داد بیرون سرشو تکون داد _خیلی ممنونم عقیله خانم هم رفت و تنهامون گذاشت تکیه زدم به در ایستادم ایلزاد رو به روم قرار گرفت دلم نمیخواست نگاهش کنم خواست با انگشت چونه ام رو بگیره بیاره بالا مانع شدم _تو اهل زود قضاوت کردن بودی الهه خانم؟ _من اهل به زبون اووردن هرچیزیم که میبینم _چی دیدی؟ _عکس تو رو صفحه ی اون دختره و نگاهش بیقرارش این یعنی چی؟ _یعنی سارگل از من خوشش میاد _اونوقت تو چی؟ _من مگه یه بار برای شما توضیح نداده بودم؟ _دادی که دادی مگه قبول کردم ازت؟ _نکردی؟ سرمو آووردم بالا مستقیم زل زدم تو چشماش _نه 👇 https://eitaa.com/elahestory/135 ⛔️ ⛔️ رمان دختر شیطون پسر مذهبی_غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3 💞 💞❣ 💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞❣💞
‹🌥🌱› عالم‌بـراۍ‌وصف‌او‌دارد‌هـزار‌آیاټ هرگـز‌نمیگردد‌ دلـم‌دور‌از‌حـسن‌هیہاټ . روز‌حسـن،روز‌دوشنبہ‌،ذڪر‌ما‌اینست یارب‌بہ‌حـق‌مجتبۍ‌یا‌قاضۍ‌الحاجاټــــ💚 . 🌱 رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
°ولادت امام جواد💕🎉° - [ @ashganehzinbevn ].mp3
4.84M
🦋 . . حسین طاهرے . . وَلیعهد اومد براےِ ایــران ! جونم قربونِ گل پسرِ سُلطان🥰 🤩🎈 | |جواد‌الائمهـ رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3
🌸"روی خوش زندگی"همین است... 🍃همین‌ که 🌸کسی باشد عصر را بخیرکند. 🍃کسی باشد 🌸که تودرکنارش 🍃قدرنفس‌هایت 🌸و زنده بودنت را بدانی. 🌸🍃عصرتون بخیر و شادی🌸🍃