.
📖 #متن_روضه
🔊 روضه اربعین و حکایت زائر کربلا
***
آه ای، لاله زارِ شش گوشه
داغ خونِ خداست بر دل ما
چون رقیه، شبیه اُمِّ بَنین
حسرتِ کربلاست در، دل ما
اربعینی شد، دوباره جا ماندیم
اربعین شد دوباره جا ماندیم
کار نوکر، به اشک و آه افتاد
سمت، کربُبَلا به اِذن بتول
دل ما هم پیاده راه افتاد
من یه حرفایی رو نمیزنم، نه تو خجالت بکشی نه من؛ اصلا انگار نه انگار امروز اربعینه، به رو خودتم نیار، فقط نگی نفهمیدا، ما قرارمون اینا نبود، برا همه عالم جا بود، برا ما جا نداشتی، خوب خرابم کردی، اما من ولت نمیکنم، ببین، من برو نیستم، کربلا نشد نشد، اینجارو کربلا میکنیم، من حرم ندیده نیستم، من میخواستم بیام دورِ کجاوه خواهرت، آخه شنیدم چهل روزه غلام نداره، من شنیدم چهل روز کسی نبود رکاب براش بگیره، من میخواستم بیام اونجا، دور کجاوه خواهرت نوکری کنم
سه چهار روزه غصه پیرم کرده، بعضی رفیقام، گُم و گور کردن خودشونو، به خدا، گفت میرم یه، این ور اون وری، با زائرا که میان برمیگردم میگم کربلا بودم، جواب مردمو چی بدم، من کم برا بچه هات خودمو نزدم، هنوز صورتا جا لطمه هست، چکاری کردی با ما، من از شبی که خواهرت در به در شد، یه شب بدون روضه خونه نرفتم، هر یه دونه ای که به بچت زدن، منم خودمو زدم
سر خود گرم میکنم چندیست
گاه، با روضه، گاه با حافظ
هر که را دیدم از رفیقان گفت
میروم کربلا، خداحافظ
چه دلی ازمون سوزوندن، بچه ها، یه سری به خودمون بزنیم چخبره، بعضی وقتا میشینم با آقام حرف میزنم، میزنی بزن با کربلا نه، من به حرمت وابسته شدم، من یخورده حرمم دیر میشه بد اخلاق میشم، یه خورده دوری می افته کلافه ام، من نجفم دیر شده، دلم برا اون عقب عقب رفتن تو حرم تنگ شده، دیدید، یه جوری عقب میره انگار جلوش وایساده، السلام علیک یا، میرم میام آقا
اینو بگم، حرف دارم امروز برات،
تنه بی پیراهن، سَلامٌ علیک
سر ارباب من، سَلامٌ علیک
کشته ی بی کفن، سَلامٌ علیک
پاره پاره بدن، سَلامُ علیک
آه، ای ماه غیرتی پاشو
جان آوره برلب آمده است
از سَفر، دل شکستهِ برگشته
پاشو عباس، زینب آمده است
حسیـــــــــــــــن
گفت حجره داره تو بازار، از اون پولو پله دارا بدرد بخور امام حسینی، عمده فروش، یه مشتری داشت اهل عراق کربلایی، هر وقت این میومد مغازش این بهم میریخت، میگفت بو حسینو میدی، وقتی بهش جِنسی میفروخت یه قیمتی میزد، میگفت نوش جونت، هر وقت از جلو حرم رد شدی بگو سلامت رسوند، یه باری گفت حاجی، چرا کربلا نمیای؟، گفت من هر سال با زن و بچم کربلام اربعین، یه قسمی گذاشت، تورو به ارباب این بار که اومدی، قدمت رو چشام، میخوام عوض این همه زحمت، یه بار جبران کنم، آدرسو داد، عراق رفته ها میدونن، اونجا اینجور نیست کوچه خیابون، فلان محله پشت خیمه گاه اَبو زَهرا همه میشناسن، با زن و بچش رفت دوسه روز به اربعین کربلا، پُرسون پُرسون پیدا کرد گفتن اون خونه رو میبینی؟ خونه اَبوزهراست، رسید دید دوتا دره کدومو بزنم، این در سمت راست رو زد صاحب خونه غریبست، تا اینا رو دید گفت زَوّارید، گفت آره، گفت قدمت رو چشام، گفت نه آقا، دنبال آدرسم، گفت این حرفا نیست، در خونه منو زدی جایی نمیزارم بری، گفت ممنون شمام، اما باید برم، گفت به همین امام حسین نمیزارم بری، مردم دنبال اینن یه لقمه نون بِدَن زوّار تو اومدی در خونم، آقا فرستادتت، تو این گیرو داد، در خونه بغل واشد همون مشتریه، تا این حاجیه رو دید سلام خوش اومدی، اشتباه درو زدی اومد بگیره دستشو، این پرید وسط گفت نشد، مهمون منه، گفت آقا رفیقمه، گفت رفیقت اگه بود در خونه تو رو میزد، آقا به من نگاه کرده، گفت دیدم داره دعوا میشه، یه نگاه به حرم، چیکار کردی با مردم، حاجی، بخدا نمیزارم بری، گفت دیدم با این رفیق ما بگو مگو، صداشون بالا رفت، یه چیزی در گوشش گفت دیدم این رفیق ما گفت باشه، به تو میرسه، گفت خوشهال اومد طرفم گفت دیدی مهمون منی ، خوش اومدی، بخدا نمیام، تا نگی بهش چی گفتی، اصرار، گفت راستش تازگی، طایفه و عشیره اینا ، جوون منو کشتن، رسم عراق اینه، تا یه خون ازشون نگیریم کوتاه نمیایم، گفت در گوشش گفتم اگر بزاری بیان، از خون جونم میگذرم، گفت همون جا افتادم، کاش شما عاشورا اینجا بودید، یه روضه ای تو ذهنم اومد
یه جوون، خونشو ریختن، زناشونو آوردن جلو، داد میزدن کِل بکشید، آقاتون دست به کمر شد، صدا میزد بابا، صدا قح قحه شونو میشنوی؟ پاشو، عمت داره میاد،
خیزو ازجا، آبرویم را، نبر
یه روضه بگم همین جا، خیلی نگران نامحرم بودی؟ خیلی نگران بودی زینب، تو نامحرما نیاد، پس خوب شد نبودی، دم دروازه ی شام، دست زیر چونه زده بودن،
آه راهمان، از گذرِ، برده فروشان، افتاد (بعضیا نمیشنون)
این همه، چشم خریدار، خدا رحم کند...
حســـــــن
#حکایت_زائر #چاوشی
#روضه_روز_اربعین #اربعین
.
.
#زمزمه #حضرت_رقیه
#غساله
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
بیا غساله در ویران
بشوی این پیکر بی جان
ولی آهسته آهسته
سه ساله نو گل پژمان
بود طفل شه عطشان
که شد راحت از این دوران
بشویش کنج این ویران
ولی آهسته آهسته
در اینجا بلبلی خسته
پرش از جور بشکسته
روانش از بدن جسته
بیا غساله در ویران
ولی آهسته آهسته
پدر بوده برش دیشب
که جانش آمده بر لب
ولی آهسته آهسته
رقیه مرق خوش الحان
چو بلبل کنج این زندان
نثار گل نموده جان
بگردش عمه ها گریان
ولی آهسته آهسته
بیا غساله در ویران
بشوی این پیکر بی جان
ولی آهسته آهسته
👇
.
📝 #به_ماها_سرزدی_سرزده_اومدی
🖊 #روضه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_بیست_و_سوم_محرم_۱۳۹۸
🖊 #هیات_مکتب_الزهرا "س"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. "به ماها سر زدی، سر زده اومدی
کو بدنت مگه پر زده اومدی؟
بابا، نگو که کجا بودی
بابا، روی نیزه ها بودی
بابا، زیر دست و پا بودی... بابا بابا"
۲. "از اینکه موندی تو راه، بهم برخورد
پیاده اومدی راه، بهم برخورد
سیلی ناخُدآگاه، بهم برخورد..."
۳. "تار میبینم، سرم سنگینه
عجب دستی داشت خیر نبینه..."
چرا رنگ لبت چون ارغوان است
گمانم جای چوب خیزران است...
نالهها تا به ثریا میرفت
خیزران بود که بالا میرفت
در دلم شوری از آن لحظه به پاست
چون ندیدم هدف چون کجاست
وای من حال شده معلومم
به لبت میزده ای ممظلومم
دیگه نایی ندارم، دیگه رویی نمونده
دیگه بس که کشیدن موهام و، مویی نمونده...
چه خوش است صوت قرآن، ز تو دلربا شنیدن
به رُخت نظاره کردن، سخن خُدا شنیدن...
#پنجم_صفر
@emame3vom
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 از این که موندی تو راه بهم برخورد
✔️ #سبک_زمینه / حاج محمود کریمی
✔️ #شب_سوم_محرم_۱۳۹۴
✔️ #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی میگن تو نیمه شب از قافله جا موندی
وقتی میگن از خار راه با گریه از پا موندی
وقتی میگن با چه حالی اومدی میمیرم
وقتی میگن روضت و زبون میگیرم
از این که موندی تو راه بهم برخورد
پیاده اومدی اه بهم برخورد
سیلی نا خود اگاه بهم برخورد
آه بهم برخورد
وقتی میگن از درد اون زنجیر رو دوش تو
وقتی میگن گوشواره ها کنده شد از گوش تو
با روضه معجر تو گریه هام خون میشه
وقتی میگن از موهای تو چشام خون میشه
از این که معجرت سوخت بهم برخورد
چادر روی سرت سوخت بهم برخورد
تو اتیشا پرت سوخت بهم برخورد
آه بهم برخورد
وقتی میگن اون منزل اخر چقدر پیرت کرد
وقتی میگن شام بلا از زندگی سیرت کرد
وقتی میگن از اسارتت مدام میسوزم
وقتی میگن با چه حالی رفتی شام میسوزم
از این مسیر دشوار بهم برخورد
کشوندنت تو بازار بهم برخورد
ناموس حق تو انظار بهم برخورد
آه بهم برخورد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇👇👇
ma94072405.mp3
5.67M
بخش اول #زمینه
از اینکه توراه موندی بهم برخورد
.
#صوتی #محرم #یا_حسین
#حاج_محمود_کریمی
#ما_ملت_امام_حسينيم
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
مصیبت حضرت عباس ع جدید ۹۹
⚫️⚫️🔵🔵🔵⛳️⛳️❤️❤️❤️❤️🔷🔷🔷🔷♥️♥️♥️📣☑️
کجائی ای علمدار رشیدم
ببین از داغ تو جانا خمیدم
عجب رفتی مرا تنها گزاشتی
میان فرقهٔ اعدا. گزاشتی
ز جا برخیز حسین تو غریب است
در این عالم. ببین که بی حبیب است
فتادی غرقه خون در پیش رویم
جواب طفلهایم را چه گویم
سکینه انتظار تو نشسته
رقیه بهر تو شد دل شکسته
ز جا خیز و علم بردار و از خاک
ز چشمان تو خون هر دم کنم پاک
بیا با هم رویم در نزد زینب
برای تو شده در تاب و در تب
تو رفتی شد یقین که زار و گردد
اسیر فرقهٔ اشرار و گردد
یقین شد از پس مرگ تو سر دار
سرم برنی رود گاهی سرِ دار
نخواهم یا اخا این زندگانی
که اُف بر این دو روز دار فانی
(صفا) پشت حسین از غم خمیده
فلک رخت عزا بهرش بریده
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
👇
Komeil_Shab-Arezoha_Mirzamohamadi_2.mp3
15.53M
🔉بردن نام تو هر چند خطر داشت پدر...
▪️#روضه #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#با_حال_مناسب_گوش_کنید
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
بردن نام تو هر چند خطر داشت پدر
دخترت عشق تو را مد نظر داشت پدر
ذره ای ترس به دل راه ندادم زیرا
دخترت مثل علمدار جگر داشت پدر
عمه نگذاشت که اطفال تو سیلی بخورند
غافله در همه ی راه سپر داشت پدر
چوب زد بر لب تو تا که مرا زجر دهد
این یزید از دل من خوب خبر داشت پدر
آنقدر زیر لبم ذکر خدا را گفتم
تا که دست از سر لب های تو برداشت پدر
بهترین وقت ملاقات خدا نیمه شب است
دخترت وقت سحر قصد سفر داشت پدر
.
#زمینه
.
دلسوخته های ارباب زمزمه کنند و بسوزند🔥🔥🔥
من ایرانمو تو عراقی
چه فراقی چه فراقی
بگیر از دلم یه سراغی
چه فراقی چه فراقی
دوری و دوستی سرم نمیشه و
هیچ کجا واسم حرم نمیشه و
از تو دورم باورم نمیشه و
دارم می میرم
کربلا واسم ضروریه حسین
اربعین اوضاع چجوریه حسین
کار من امسال صبوریه
دارم می میرم
من ایـرانمو تو عراقی
چه فراقی چه فراقی
جوونیم فدا سر ساقی
چه فراقی چه فراقی
آرزومه راهی مشایه شم
کربلایی شم باهات همسایه شم
پرچم سرخت باشه آسایشم
آروم جانم
این روزا عطر اقاقی رو می خوام
تلخی چای عراقی رو می خوام
گریه تو صحن ساقی رو می خوام
آروم جانم
من ایرانم و تو عراقی
چه فراقی چه فراقی
بگیر از دلم یه سراغی
چه فراقی چه فراقی
من ایـرانمو تو عراقی
چه فراقی چه فراقی
رو قلبم گذاشته چه داغی
چه فراقی چه فراقی
اشکم روی ورق های لهوف
ریخت تا خوندم من از چشم حروف
زخمی کردن تنت رو با سیوف
غریب مادر
میگن نیزه امونت رو برید
زینب بی تو یه روز خوش ندید
صلی الله علیک یا شهید
غریب مادر
من ایـرانم و تو عراقی
چه فراقی چه فراقی
بگیر از دلم یه سراغی
چه فراقی چه فراقی
👇
مناجات با امام زمان.mp3
12.92M
#مناجات با #امام_زمان(عج )!
🎙حاج منصور ارضی
🔊مناجات