eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. حضرت زهرا و شهدای مقاومت با آوای محزون،هر دم با دلی خون زهرا ناله دارد،اَینَ الفاطمیون اَینَ الفاطمیون... بین دود و آتش،غصه دار و خسته با قدّ خم و با،پهلوی شکسته از داغ ولایت،در ماتم نشسته گوید در هجومِ،خصم جانی و دون اَینَ الفاطمیون... آتش میکشد از،خانه ام زبانه بر عترت روا شد،ظلمِ بی کرانه قنفذ و مغیره،سیلی تازیانه من چه ها کشیدم،از این خصم‌ ملعون اَینَ الفاطمیون... ای مردم بیایید،حیدر گشته تنها فاتحِ حُنِین و،خیبر گشته تنها در آماج فتنه،رهبر گشته تنها باید که نمایید،یاری اش هم اکنون اَینَ الفاطمیون... ای مردم بیایید،در راه هدایت خوشا آنکه باشد،سرباز ولایت این باشد به عالَم،خِیری بی نهایت رسد نورِ این خِیر،تا به چرخ گردون اَینَ الفاطمیون... با یاد امام و،با یاد شهیدان یاور های رهبر،حاج قاسم وَ یاران سربازان زینب،ایرانی و افغان گوییم ما دمادم،با حالی دگرگون اَینَ الفاطمیون... 👇
. ( سلام الله علیها ) سبک حاج اکبر ناظم به خاک تیره فاطمه فتاده به دامن فضه سرش نهاده شور ماتم به پاست مرتضی در عزاست مدینه در آتش و دود است صورت فاطمه کبود است واویلتا آه‌ و واویلا(۲) آتشی از خانه شده شعله‌ور محسن ششماهه به زهرا سپر به راه مرتضی فاطمه شد فدا بازوی فاطمه شکسته دست علی گردیده بسته واویلتا آه و واویلا(۲) شور عزای فاطمیه برپاست علی مرتضی غریب و تنهاست پیش چشمش همه میزدند فاطمه مدینه تا کرببلا شد محسن ششماهه فدا شد واویلتا آه و واویلا(۲) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. وا اماه مادرم توی بستره وا اماه دیگه پلکاش نمی پره به موهام دیگه شونه نمی زنه ولی بازم یه مادره وقتی می لرزه دستاش حسن تنهاش نمی ذاره می خواد بخوابه شب ها ولی زخماش نمی ذاره یه طرف درد بازو یه طرف زخم پهلو همه ی بسترش باز پره از خونه ابرو وا اماه غم عالم تو قلبمه وا اماه غم تو داغ عالمه وا اماه تازه فهمیدم این روزا چرا اینجور قدت خمه می خوای بلند شی از جا ولی تنها نمی تونی بابا می سازه تابوت دیگه پیشم نمی مونی علی خونه نشینه کاشکی بابام نبینه هنوزم خون تازه میاد از زخم سینه وا اماه حسنت نیمه جون شده وا اماه چادرت غرق خون شده وا اماه کفنا رو آوردی و گریه هام بی امون شده بگو چه کار کنم با حسین و گریه ی شب هاش بگو چه کار کنم با حسین و داغ عاشوراش منم و درد پیری چه کنم با اسیری یه سری روی نیزه منم و سر به زیری شاعر: 👇
. با (عج) روی تو را دوباره ندیدم ، غروب شد بغضم گرفت ، تا که شنیدم ، غروب شد تا یادم آمد این همه سال است رفته ای آهی ز عمق سینه کشیدم ، غروب شد باران نداشت شهر ، که او شرم هم نداشت یک قطره اشک هم نچکیدم ، غروب شد آقا به ندبه ات نرسیدم مرا ببخش شرمنده تا ز خواب پریدم ، غروب شد آقا کلافه ام من از این نفس سرکشم جمعه به پای نفس پلیدم ، غروب شد خورشید سرخ شد ، به گمانم که گریه کرد بیچاره گفت تا که خمیدم ، غروب شد از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو این بار هم تو را ندیدم ، غروب شد روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت مثل همیشه تا که رسیدم ، غروب شد شاعر: .
شعله زبونه می کشه از در خونه ی علی مادرم افتاد۴ آتیش زدن حرومیا به آشیونه ی علی مادرم افتاد۴ یه نامردِ بی دین و ایمون درِ خونمونو شکسته یکی دست بابایِ ما رو ... یکی راه زهرا رو بسته زینب بی قراره ، حسین گریه داره علی غیرٍ زهرا ، پناهی نداره امون از غریبی اشکه توی چشام هنوز می لرزه دست و پام هنوز کوچه شلوغ بود۴ باور این جسارتا سخته خدا برام هنوز کاشکه دروغ بود۴ جلو چشمای غرق اشکم بابامو تو کوچه کشیدن نمی دونم اون لحظه چی شد سرِ مادرم داد کشیدن زدن تازیانه ، به بازوی مادر یکی با لگد زد ، به پهلوی مادر امون از غریبی https://eitaa.com/emame3vom/35224 سبک👇👇👇 .
‍ . سنگین_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ای همه آبروی من شانه نزن به موی من مادر زخمی۴ قلبمو زیر و رو نکن چادرتو رفو نکن مادر زخمی۴ چطوری بگو مادرِ من با این غم بسازم دوباره نذاشتی واسه زخم پهلوت یه مرهم بسازم دوباره هنوزم کنار ، لبت غرق خونه بده دستتو تا ، بریم توی خونه مرو مادر من پر از کبودیه تنت غرقِ به خونه پیرهنت مادر زخمی۴ آتیش گرفته آه تو کبوده روی ماه تو مادر زخمی۴ تو که مستجابه دعاهات نخواه از خدا که بمیری دعا کن تا آمین بگم من ایشالا شفاتو می گیری چقدر وضع سینه ات ، دوباره خرابه بخواب یاس زخمی ، دیگه وقت خوابه مرو مادر من ... ................................... سنگین_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها شعله زبونه می کشه از در خونه ی علی مادرم افتاد۴ آتیش زدن حرومیا به آشیونه ی علی مادرم افتاد۴ یه نامردِ بی دین و ایمون درِ خونمونو شکسته یکی دست بابایِ ما رو ... یکی راه زهرا رو بسته زینب بی قراره ، حسین گریه داره علی غیرٍ زهرا ، پناهی نداره امون از غریبی اشکه توی چشام هنوز می لرزه دست و پام هنوز کوچه شلوغ بود۴ باور این جسارتا سخته خدا برام هنوز کاشکه دروغ بود۴ جلو چشمای غرق اشکم بابامو تو کوچه کشیدن نمی دونم اون لحظه چی شد سرِ مادرم داد کشیدن زدن تازیانه ، به بازوی مادر یکی با لگد زد ، به پهلوی مادر امون از غریبی 👇👇👇