[WWW.FOTROS.IR]ma98110804(1).mp3
39.22M
#بیتابی_نکن_فدای_چشمــات
#زمینه #حاج_محمود_کریمی
#فاطمیه ۹۸
#حضرت_صدیقه_طاهره ( سلام الله علیها )
.
📝غزل ذیل از اشعار قدیمی و مشهور فاطمی است که غالبا" به خطا به نام #شهریار ثبت است. حتّی امشب در یکی از سایتهای مطرح دیدم با این که بیت تخلّص را هم نقل کرده ولی نام شاعر را اشتباه آورده است. شاعرش #سید_رضا_حسینی مشهور به #سعدی_زمان است:
ای روی دلفروز تو شمع شبانهام!
شد بی فروغ روی تو تاریک، خانهام
ای آرزوی گمشده! زهرا! کجاستی؟
تا بنگری فغان و نوای شبانهام
ای بنت سیّد قرشی! در فراق تو
از دل، هزار تیر بلا را نشانهام
بعد از تو نیست خیر به قاموس زندگی
ترسم که طول عمر شود در زمانهام
در تنگنای تن شده محبوس، روح من
ای کاش! مرغ جان بپرد ز آشیانهام
زهرا! تو رفتی؛ از غم و محنت رها شدی
من بی تو چون پرندهی گم کرده لانهام
مِن بعد درد دل به که گویم که همچو من
باشد شریک درد دل محرمانهام
پروانهوار بال و پرم سوخت ای عجب!
کس باخبر نشد ز شرار زبانهام
زهرا! چرا جواب علی را نمیدهی؟
ای باخبر ز سوز دل عاشقانهام!
اندر حیات عاریه شرمندهام ز تو
تا دیدهام فتد به در و آستانهام
بر حقّ خود دهم قَسَمَت بگذر از علی
بس جور روزگار کشیدی به خانهام
از تازیانه، ساعد سیمین تو شکست
دلخسته من هنوز از آن تازیانهام
کی میتوان تحمّل این بار غم نمود؟
در پشت در نهاد عدو نازدانهام
از بهر گریه در غم هجران تو بس است
رنگ پریدهی حسنینت بهانهام
منسوب بر شما و «حسینی» است شهرتم
آن بلبلم که نام تو باشد ترانهام
مدّاح آستانهی قدس شماستم
افسوس! غرق بحر غم بی کرانهام
بر «سعدی زمانی» خود نیست فخر من
این فخر بس که چاکر آن آستانهام
#حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
#سید_رضا_حسینی_سعدی_زمان
#سعدی_زمان
.
4_5992332332655183650.mp3
25.68M
شب اول فاطمیه اول
#روضه خوانی
برادر محمدحسین پویانفر
پنج شنبه ۴ دی ماه ١٣۹۹
#ریحانه_النبی
06.mp3
2.35M
شب اول فاطمیه اول
شور - میخونم هر سحر آروم
برادر محمدحسین پویانفر
پنج شنبه ۴ دی ماه ١۳۹۹
#ریحانه_النبی
04.mp3
9.19M
شب اول فاطمیه اول
واحد - به پشت در خانه ات
برادر محمدحسین پویانفر
پنج شنبه ۴ دی ماه ١٣۹۹
#ریحانه_النبی
05.mp3
5.61M
شب اول فاطمیه اول
شور - مادر ما مادر تموم عالم
برادر محمدحسین پویانفر
پنج شنبه ۴ دی ماه ١٣۹۹
#ریحانه_النبی
09.mp3
3.97M
شب اول فاطمیه اول
#تک - حسین جان
برادر محمدحسین پویانفر
پنج شنبه ۴ دی ماه ۱۳۹۹
#ریحانه_النبی
10.mp3
3.87M
شب اول فاطمیه اول
#روضه خوانی
برادر محمدحسین پویانفر
پنج شنبه ۴ دی ماه ۱۳۹۹
#ریحانه_النبی
08.mp3
1.67M
شب اول فاطمیه اول
تک - من ایرانم، تو عراقی
برادر محمدحسین پویانفر
پنج شنبه ۴ دی ماه ۱۳۹۹
#ریحانه_النبی
.
💥 #زمینه
🎙 #محمدحسین_پویانفر
🏴 #فاطمیه
چادر نمازت سایه ی روی سرمه
عمریه که باورمه ارثیه مادرمه و دلخوشی خواهرمه
چادر نمازت روشنی عرش خداست
علت هر دفع بلاست
راه نجات یهودیا و افتخار شیعه هاست
با تو هستیم عزت داریم
روی اسمت غیرت داریم
ماشاء الله به نور نگات
ماشاء الله به مهر و وفات
کاش باشه خون زندگیمون همه به فدات
صل الله علی زهرا خیر النساء
چادر نمازت سایه ی روی سرمه
عمریه که باورمه ارثیه مادرمه و دلخوشی خواهرمه
دنیا با تو برکت داره
خاک پاهات قیمت داره
ماشاء الله به این جبروت
ماشاء الله به این عظمت
نورانی شد زمین خدا به این برکت
صل الله علی زهرا خیر النساء
👇
03.mp3
7.35M
شب اول فاطمیه اول
زمینه - چادر نمازت،سایه روی سرم
برادر محمدحسین پویانفر
پنج شنبه ۴ دی ماه ١٣۹۹
#ریحانه_النبی
.
📖 #متن_روضه
🔊 #مناجات با #امام_زمان عج و روضه حضرت زهرا س
⚫️ شب شهادت حضرت زهرا س | #فاطمیه 🔻
*
غم تو گر نبود ، آدمی نمیماند
نه آدمی! که ملک هم نمیماند
آقا، نیازمند دو عالم، به یک اشاره توست
یعنی اگه تو بخوای من عاقبت بخیر میشم، یعنی اگه تو بخوای مادرت منو میخره، یعنی اگه تونگاه کنی کربلایی میشم، آقا دیدی گفتم یه روز به دردت میخورم، ببین روز معمول اومدم برا مادرت روضه گرفتم، شما هم فردا تو گرفتاریم بیا، نزاری چشم به راه بمونم، من برا مادرت کم خودمو نزنم
نیازمند دو عالم ، به یک اشاره توست
اگر تو ناز کنی، عالمی نمی ماند
مولا، به گریه، به گریه ی شب حجران کشیدگان سوگند
قسم قسم بلندیه بالاست، یعنی به همه اونایی که شبا تا صبح برا اومدنت گریه کردن
به گریه شب هجران کشیدگان سوگند
اگر دمی تو بخندی، غمی ، نمی ماند
(اباصالح، بابات شده، خونه نشین)2 (سادات برا بعدیش منو ببخشن)
اباصالح، مادرتون خورده زمین
وای جونم به این گریه کن، احمدلله آرزمون بود خدمت آقامون برسیم برا روضه مادرش، همینجور که نمیشه، الآن بگو اومدم پیش یه پرچم دار فاطمیه،یه نفری پرچمو برداشته، آره پرچم فاطمیه رو برداری کمر خم میشه، این جماعتی که اومدن از دم این در رد شدن، دیدن یه نوکر گریه کن نشسته، روضه رسمیت گرفته، آقا میاد، ایشالا دم در وایسادی، مگه میشه پسر برا مادر نیاد، چطور مادر برا پسر میاد
گفت دورو بر حرم امام حسین خونه داشت، (خوب دل بدید)، مجاور حرم آقا (قدیم حالا نه، هنو حرم به این شکل نشده بود)، یه پول و پله جمع کردن خونه ها رو بخرن حرم بزرگ بشه، یکیشون امام حسینی تر بود گفتن اینو آخر میریم میخریم، خونه ها رو خریدن، آخر اومدن در خونه این مرد، احوال پرسی این ورا، گفتن اومدیم خونتو برا حرم بخریم، یه نگا به اینا کرد، خونه منو؟، آره، گفت نمیفروشم، یکی دوبار اصرار دیدن میگفت نه نمیفروشم، اینا بر گشتن از فردا عمله آورد بنا آورد نقاش اورد خونه رو نوسازی کرد، به گوش حرمی ها رسید ناراحت، تا شنید خونشو میخایم رفت باسازی کرد، بعد یه هفته جارو زدن کارگرا اومدن بیرون، کلید و برداشت بدو اومد حرم، هنو خونمو میخاین؟ آره اما تو خونتو درست کردی، گفت آره حالا خونمو میدم ، ما چیز خراب به حسین نمیدیم، چی میخام بگم، امروز بگو آقا دیدم دلم یخورده خرابه، شنیدم روضه مادرته، آوردم روضه، دلم جلا بگیره، اگه به کارت اومد مال تو...
دست تو مرحم زخم ، همه شه پرها
از کرامات تو گویند سر منبرها
(بانوی، آسیه و ساره و مریم زهرا)2
نه یجوری باید صداتو خرج کنی، تو امروزی قمی، قم المقدسه، کنار حرم این خانم، یجوری خرج کن خودتو، شما اهل منبر به ما اینا رو گفتید فردا قیامت دارن حسابتو میزنن خوب روز شهادتم که مدینه بودی، مدینه نبودم قم بودم، یه خانم میاد ما دیدیم دلت مدینست، گفتم برات مدینه نوشتم، تا شما هستید نباید بزارید امام حسن داد بزنه، امروز روزشونه، امروز بیاید زیر بغلای حسینو بگیرید
بانوی، آسیه و ساره و مریم زهرا
که کینزان تو، هستند همه دخترها
بی بی جان نه، نه فقط ام ابیها، به شما باید گفت
مادر خلق خدا، مادر پیغمبرها
غلط کرد زدت خانم، تا چشم کار میکنه بچه سید نشسته، من چی بگم جلو بچه های حضرت زهرا، مادرتونو زدن، انگار بد هم زدن، مادرتون راه نمیتونست بره، ای نامرد، تنها گیر آوردی، حالا یه همچین غلطی کردی، جلو پسر، مادر نمیزنن، موهاش سفید شد امام حسن، امروز مادرتون از صبح خودش کاراشو کرد، فضه میگه دیدم دم ظهر، خانوم وسط حجره غش کرد، آه، من همونطور، که سید اولاد حضرت زهرا روضه رو برد یه جا، منم میبرم
بی بی جان، همه چو ارباب، سرم را به کف پات نَهَم
مثل امروز، اومد تو حجره دید هر کی صورت یجا گذاشته، امام حسن صورت رو صورت، زینب صورت رو سینه، اومد پایین پا، منو نگاه، اومد پایین پا، پارچه رو زد کنار، صورتو گذاشت کف پا، منو ببین، میزد یا اُمّاه، یا اُمّاه، سر آورد بالا دید نگاه نمیکنه، دوباره زد یا اُمّاه، یا اُمّاه نگاه کرد دید چشماش وا نشد، بغضش ترکید، صدا زد مادر، تا حالا نشده بود، حسین صدات بزنه، تو جوابشو ندی، کاش این ماجرا همین جا تموم میشد، اینجا مادر جواب پسرو نداد، کربلا، هلال میگه دم گودال، دیدم داره بیرون میاد، سرتا پاش خونیه، زیرعبا چیزی قایم،( بعضی ها امامه برداشتن، یا الله)، دست و پاش میلرزه، گفتم تو که کارتو کردی، چرا دست و پات میلرزه، صدا زد هلال، داشتم، میبریدم ، صدایی شنیدم، فریاد بُنَیّه، بُنَیه، بُنُیه، حسین، حسیـــــــن
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#روضه_حضرت_زهرا
#حکایت
حاج حيدر خمسه
🏴