.
مانند دُر به خاك چكيد اشکِ دخترش
#مرثیه #حضرت_خدیجه و #حضرت_زهرا سلام الله علیهما
مانند دُر به خاك چكيد اشکِ دخترش
از بین حُجره جمع شد آن دم كه بسترش
با اینکه از بهشت برایش کفن رسید
پوشيده شد به سِترِ عَبایِ پیمبرش
دور از نگاه فاطمه با اشک شُسته شد
بر روی مُغتسل تن بی جان مادرش
ياد از نماز اوّل خود با خديجه كرد
وقتی نماز خواند محمّد به پیکرش
خوشبوترين گُل حرم شاه انبياء
در باب ياس بود وصايايِ آخرش
ميگفت جان من نگذاري كه بعد من
در خانه ام كسي بزند نعره بر سرش
ميگفت جان من نگذاري كه كافري
سيلي زند به صورت از ماه بهـترش
دنياگذشت و قصّه به"سر"نه به"در"رسيد
آن در كه بوسه داد پيمبر ، مكررّش
قلب خديجه سوخت درآن ساعتي كه ديد
آتش نشسته بر تنِ دامان كوثرش
فضّه نگاه كرد علي با چه زحمتي !
آن روز عبا كشيد روي جسم همسرش
"در" روي جسم فاطمه افتاده بود كه
طاغوت رد شد از روي آن، بعدْ لشگرش
الا لعنتُ الله علي القومِ الظّالمين...
#محمّد_قاسمي
#ماه_مبارک_رمضان
.
.
متن #روضه حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی محمدحسین پویانفر
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
شکرِ خدا که تحتِ لوایِ خدیجه ایم
بعد از هزار سال گدایِ خدیجه ایم
مِهرش نتیجه ی دهۀ اول من است
ما یک دهه تمام برایِ خدیجه ایم
ده شب فقط به خاطرِ او گریه می کنیم
ما پیشِ از او ،روزِ ازل عزادارِ خدیجه ایم
اصلاً به ما چه مَردم دنیا پیِ چه اند؟
ماها که در پیِ نوه هایِ خدیجه ایم
بی مِهر او عبادتِ عالم قبول نیست
ما با خدیجه، عبدِ خدایِ خدیجه ایم
مِهر خدیجه را به سَرِ شانه می بَرم
شُکرِ خدا که مادرِ زهراست، مادرم
در لحظه ی شکسته شدن، پا شدن خوش است
در خُشک سالها، عاشقِ دریا شدن خوش است
دلداده ها معامله با یار می کنند
بهر رسول این همه تنها شدن خوش است
قبل از غدیر گفت: علی رهبرِ من است
قبل از غدیر شیعۀ مولا شدن خوش است
دنبالِ مال نیست اسیرِ نگارها
بانویِ ما به مادرِ زهرا شدن خوش است
سختی بِکِش محله محله که عاقبت
مادر بزرگِ طایفه ی ما شدن خوش است
بد نیست سنگِ کوچه به پیشانی ات خورد
گاهی شبیهِ زینبِ کبری شدن خوش است
آن قدر سنگ خوردی و بال و پرت شکست
ای مادرم ،سرم به فدایت، سرت شکست
*لحظه های آخر دیدن داره گریه میکنه، اُمّ سَلَمه سؤال کرد: چرا اینقدر گریه میکنید؟
حضرت خدیجه سلام الله علیها فرمودند: دخترم فاطمه کم سن و ساله، تنهامیشه، دختر چندجا به مادر احتیاج داره، فاطمه ام رو تنها نذار، یکی شب زَفاف ،لذاوقتی آقا رسول الله دستِ امیرالمؤمنین رو دستِ زهرا گذاشت، فرمود:همه بیرون برن...دیدن اُمِ سَلمه ایستاده، وقتی علت رو جویاشدن،فرمود:یارسول الله! مادرش سفارش کرده...
اول اینجا دختر به مادر احتیاج داره...
دوم وقتِ وضعِ حمل فاطمه ام رو تنها نذار*
وایِ مَنُ، وایِ مَنُ،وایِ مَنُ، وایِ من
میخِ در و سینۀ زهرایِ من،وایِ من
در وسطِ کوچه تو را میزدن،وایِ من
کاش به جای تو مرا میزدن، وایِ من
*اول بینِ در و دیوار صدا زد:«یا اَبَتٰا!»نالۀ دوم صدازد: یا امیرالمؤمنین!،اما لَحنش عوض شد:«یافِضَّةُ الخُذینی»...
خیلی عذر میخوام اگه بفهمی این یه بیت رو بهم میریزی...*
صدازد:
بعدِ یک عُمر مُراعاتِ کنیزانِ حرم
فضه ی خادمه آخر به چه کاری افتاد
ــــــــــــــــــ
#حضرت_خدیجه
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#ماه_مبارک_رمضان
👇
Pooyanfar_Babolharam_Net.mp3
3.45M
|⇦• ای مادرم ،سرم به فدایت...
#روضه و توسل به حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی محمدحسین پویانفر
.
میثم مطیعی متن #روضه و توسل به حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج میثم مطیعی
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
بریم دَرِ خونه ی حضرت خدیجه، امشب پیغمبر به خیلی ها نگاه میکنه، اونایی که برای این مادر گریه میکنن، اونایی که دلِ پیغمبر رو امشب به دست میارن، با پیغمبر حرف میزنن میگن: به خاطر همسر عزیزت روضه گرفتیم.
خیلی از پیغمبر دفاع میکرد، خودش فرمود: «خَدیجَه وَ اَیْنَ مِثْلُ خَدیجَه »
خدیجه کجاست دیگه مثل خدیجه پیدا نمیشه ...« صَدَّقَتْني حِينَ كَذَّبَني النَّاسُ» وقتی مردم من رو تکذیب میکردن، من رو تصدیق میکرد.پیغمبر رو یاری کرد«وَ وَازَرَتْني عَلي دينِ اللهِ وَ أعانَتْني بِمالِها » ثروت خودش رو برای دین هزینه کرد، دیگه مثل خدیجه پیدا نمیشه...
طبری در تاریخش نوشته: ایام حج بود پیغمبر برای تبلیغ بالای کوه صفا ندای توحید سر داد:ای مردم! من پیامبر خدام ...تاب نیاوُردن با سنگ به پیغمبر حمله کردند.طبری نوشته: ابوجهل یه سنگی روانه کرد به پیشانیِ مبارک پیغمبر خورد.
آخ بمیرم برات، پیغمبر به کوه ابوقُبِیس پناهنده شد، امیرالمؤمنین، حضرت خدیجه رو خبر کرد، بی بی تا شنید با پیغمبر چه کردن شروع کرد های های گریه کردن .
غذا و آب برداشت رفت به دامنۀ کوه ها گریه میکرد، دنبالِ همسر عزیزش میگشت.
طبری روایت کرده میگه: جبرئیل نازل شد گفت: یا رسول الله! ملائکه از گریۀ خدیجه دارن گریه میکنن،همسرت رو دریاب .
وقتی چشمش به این صورتِ خونی افتاد دوباره شروع کرد ناله زدن .گفت: خودم، پدر و مادرم به فدات...
با امیرالمؤمنین پیغمبر رو بردن منزل، مرهم گذاشت درمان کرد .
کفار تا فهمیدند دوباره به خونه ی پیغمبر هجوم آوردن، دوباره اومدن سنگ زدن. روایت میگه: خدیجه از منزل بیرون آمد خودش رو مقابل سنگ ها سپر بلای پیغمبر کرد، فریاد زد آی مردم! خونه ی زنی رو سنگ باران میکنید که از زنان بزرگِ قریشِ...
تا این جمله رو گفت، مَردم حیا کردند و رفتند.
میگن: دختر از مادرش یاد میگیره،
یه روزی هم دخترش اومد پشتِ در، ولی مردم نرفتند.
«فَخَرَجَتْ فَاطِمَةُ، فَوَقَفَتْ مِنْ وَرَاءِ الْبَابِ»
اومد پشت در ایستاد، مَردم هم تعجب کردند، گفتند: «اِنِّ فیهٰا فٰاطِمه...»
چطور میخواهید این خونه رو بسوزونید تو این خونه زهراست؟ یکی گفت : «قٰالَ وَ اِن...» اگه باشه هم میسوزم...
بین در و دیوار، زهرای اطهر موند، چه بلایی سرش اومد...*
بین دیوار و در، انگار زنی جان میداد
جان به لب از غم او، عالم و آدم میشد
لااقل کاش دلِ اَبر برایش میسوخت
بلکه از آتشِ پیراهن او کم میشد
*خودِ بی بی فرمود:«وَ النَّارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی»آتش زبانه میکشید و صورتم را می سوزاند...
چه اتفاقی افتاد پشت در ؟«وَ فَسَقَطتُ لِوَجهِی»من با صورت به زمین افتادم «وَ اَنَا حٰامِل» من باردار بودم...
آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی سال آخر عُمرش می گفت: مرجعیت به کنار، عرفان به کنار، فقه به کنار، بعد این شعر رو میخوند:...*
در وسط کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
زهرای من!
چرا شده گوشه ی چشمت کبود
به من بگو مگر علی مُرده بود
وایِ منُ، وایِ منُ،وایِ من
میخ در و سینه ی زهرای من
*دنبال حیدر می دوید، بلند شد تا بازم از ولایت دفاع کنه ،می افتاد بلند میشد علی رو نبرید ....
ــــــــــــــــــ
#بهار_قرآن
#حضرت_خدیجه
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
#حاج_میثم_مطیعی
#ماه_رمضان
👇
Motiei_Babolharam_Net_2.mp3
4.26M
|⇦• سپر بلای پیغمبر...
#روضه و توسل به حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج میثم مطیعی
.
#روضه و توسل به حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج حسن شالبافان •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
«اَلسَّلامُ عَلَیکِ یٰا زَوجَةَ خٰاتِمَ النَّبیین
اَلسَّلامُ عَلَیکِ یٰا اُمَّ فٰاطِمَةَ الزَّهرٰا
اَلسَّلامُ عَلَیکِ یٰا اُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَین سَیِّدَی شَبٰابِ اَهلِ الْجَنَّه»
چرا این سلام رو دادم؟ رفقا! ما یه عُمرِ برای ابی عبدالله گریه کردیم، ماها همه نوکرِ غریبِ مدینه، امامِ مجتبی ایم، اما همه ی این خانواده امروز عزادارِ مادر بزرگِ خونه اند.همه نگاه میکنن به مادر،آخه مادرِ ما زهرا، امروز مادر از دست داد.
«اَلسَّلامُ عَلَیکِ یٰا اُمَّ الْمُؤمِنین یٰا خَدیجَةَ الْکُبریٰ»
زمانِ مدحِ تو شد، ای ملیکه ی مکّه
برای مِدحتِ تو، آیه ها به صف شده اند
غزل برای تو، چون کم سروده ام حالا
برای شعرِ تو، آرایه ها به صف شده اند
سرآمدی به همه بانوانِ قِدّیسه
که بعدِ فاطمه تو، سرورِ زنان هستی
تو مادرِ همه ی خانواده ی زهرا
تو مادرِ علی و صاحبِ الزمان هستی
محبتت به رسولِ خدا مثل زدنی است
اویس ها شده اند از سبویِ تو سرمست
میان سردیِ برخوردِ مَردمِ مکه
به بودنِ تو، پیمبر همیشه دلگرم است
تحملِ غمِ تو شرحِ صدر می خواهد
که سالِ پر زدنت سالِ حزن و اندوه است
*سالی که این خانوم از دنیا رفت رو پیغمبر سالِ حزن و اندوه نام گذاری کرد...*
دوباره بر دلِ پیغمبرت تو مَرهم باش
دلِ نبیِّ خدا از غمِ تو مجروح است
«و أیْنَّ مِثلُ خَدیجَه»میگن هر موقع پیغمبر نامِ خدیجه می آمد، این جمله رو میگفت و می نشست گریه میکرد .پیغمبر سیزده سال بعد از خانم خدیجه، هر سال برای این خانم سالگرد میگرفت، هیچ کجای دیگه نداریم، هر سال روز وفاتِ این خانوم پیغمبر گوسفند قربانی میکرد، درب خانه هایِ فقرا،بعد برمیگشت سر سفره گریه میکرد به یادِ خدیجه*
نداشت فاطمه و زینب و حسین و حسن
اگر رسول خدا حضرت خدیجه نداشت
شبیه حضرت ختمی مآب معمولاً
تو دستِ فاطمه را غرق بوسه می کردی
اجل اجازه نداد ، آرزو به دل ماندی
که کاش بودی و او را عروس می کردی
*این روزهای آخر صدا زد: اَسما! بیا .اَسما آمد .گفت: اَسما! من دارم میرم، اما یادت باشه دخترم چهار سال بیشتر نداره. اَسما هر دختری شبِ زفاف و عروسی به مادر احتیاج داره، اَسما ازت میخوام اون شب برای دخترم مادری کنی .
لذا رفقا شب زفاف علی و زهرا،پیغمبر صدا زد .همه از حجره برن، هیچ کسی داخلِ حجره نمونه .رسول خدا که وارد شد دید اَسما یه گوشه ای ایستاده هی دست روی دست فشار میده، فرمود: اَسما مگه نگفتم کسی تو حجره نباشه .یه نگاه به پیغمبر کرد آروم سرش رو انداخت پایین، آقا جان! اگه اجازه بدید، اَمر اَمرِ خانوم خدیجه است، تا گفت: خدیجه، دوباره پیغمبر گریه کرد .میخوام بگم اسما چه نیمه های شبی که نبود...
اینجا یه شب بود اَسما کنارِ علی و زهرا بود .یه شب دیگه هم علی صدا زد: همه برن بیرون،فقط اَسما کنار علی ایستاده بود ...*
همیشه سر زده، سر میزنی به فاطمه ات
خدا کند که نبینی شکستن او را
خدا کند که نبینی مقابلِ حَسَنِین
نَفَس نَفَس زدن و چشم بستن او را
خدا کند که نبینی حسینِ بی کفنت
چگونه مادرِ جان داده را تکان بدهد
*مثل امروز و امشب، بدنِ این خانوم را دفن میکنه پیغمبر .نوشتن لحظات دفن اینقدر گریه کرد، نوشتن وقتی سنگ های لحد و میچید، پیغمبرِ خداست،دیدن های های داره گریه میکنه، لذا وقتی آمد تو خونه، بی بیِ دوعالم فاطمه، هی جلویِ راهِ پیغمبر رو میگرفت، هی صدا میزد: «اَبَتٰا اَیْنَ اُمِّی؟» بابا مادرم کجاست ؟
یه جای دیگه هم من بگم.یه دختر جلوی راه بابا رو گرفت، اون موقعی بود که حسین از علقمه می آمد، دخترِ حسین آمد جلو، هی صدا میزد: «اَبَتٰا اَیْنَ عَمّیِ الْعَبّٰاس؟» بابا عمو عباسم چی شد؟ اینجا میگن: ابی عبدالله نشست، دخترش رو بغل گرفت، یه نگاه به صورتِ نازدانه اش کرد .
این دختر که رو پایِ بابا نشست، آروم با گوشه ی چارقدش این خونهارو از صورت باباش پاک کرد.آروم، شمرده شمرده، کنارِ گوشِ باباش گفت: بابا عمو عباسم کجاست ؟ اینجا میدونید ارباب ما چیکار کرد ؟ آروم این دختر رو روی زمین گذاشت.
آی روزه دارهایِ ماهِ رمضان! دیدن حسین اومد کنار خیمه ی عباس،عمودِ خیمه رو خوابوند، یعنی: آی زینب! بروید برایِ اسیری آماده بشید...
.
#حضرت_خدیجه
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
#حاج_حسن_شالبافان
#ماه_مبارک_رمضان
👇
Shalbafan_Babolharam_Net.mp3
7.07M
|⇦• زمانِ مدحِ تو شد...
#روضه و توسل به حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج حسن شالبافان
#بهار_قرآن
1. از بس که اشک ریخته ای.mp3
4.05M
#وفات_حضرت_خدیجه
( سلام الله علیها )
#حاج_محمد_رضا_طاهری
از بس كه
اشك ریخته ای پای بسترم
صد بار شده آسمان
آوار بر سرم
ساعات آخرم شده
زهرای كوچكم
نزدیك تر بیا
كه تو را سیر بنگرم
آخر نشد
به رَخت عروسی ببینمت
هر آرزو كه بود
سوی گور میبرم
حالا برو
لباس عزای مرا بپوش
دیگر نشسته پیك عجل
در برابرم
در راه عشق
هستیِ خود را فروختم
امشب كه میروم
كفنی نیست در برم
این لحظه ی فراق
كه پیشم نشسته ای
خون میچكد برای تو
از دیده ی ترم
من زود میروم
كه نبینم پس از رسول
در بین دود و شعله
نشسته است دخترم
من زود میروم
كه نبینم به كوچه ها
سیلی زند كسی
به رخ یاسِ اطهرم
#حضرت_خدیجه
.
1. 17.4.93 حرم.mp3
10.48M
اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا
زَوجَةَ رَسولُ الله
#وفات_حضرت_خدیجه
(سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#حاج_مهدی_سلحشور
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
قنوت امشب زهرا
فقط شده مادر
به روی سینه ی مادر
نهاده سر، کوثر
الهی مادرِ یاسم
غریب می میرد
غریب بود و غریبانه
جان دهد آخر ...
#حضرت_خدیجه
4_6050884140037835623.mp3
3.01M
⭕️ ( #شور ) #رمضان 1400
✔️ میزنم سینه ...
🎤 حاج #ابوذر_بیوکافی
📋میزنم سینه آخه شیرینه
#شور / #بسیار_زیبا
حاج ابوذر #بیوکافی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میزنم سینه ، آخه شیرینه
میدونم مادرت زهرا میبینه
فدای عشقت بشم ای آقا
چقدر سفرهی عشقت رنگینه
میخری بیشتر اونایی رو که
بار روی شونههاشون سنگینه
پای علمت، هرشب خودمو مجنون و عاشق میکنم
عکس حرمو وقتی میبینم بدجوری هقهق میکنم
این دوری اگه بیشتر بشه واللهِ قسم دق می کنم
حسین، تو گل و من خارم
حسین خیلی دوسِت دارم
به تو مدیونم ، تو شدی جونم
جاریه عشقت اربابم تو خونم
تا میاد اسمت ، دل من میره
به خودم میام میبینم گریونم
شبای جمعه ، انگاری کنجِ
حرمت دارم عاشورا میخونم
سربار توام، از بس بدی کردم که خجالت میکشم
شرمنده ولی، حسرت برا یکدفعه زیارت میکشم
تا که بخریم، من از تو روزی صد دفعه منت میکشم
حسین، به تو بدهکارم
حسین، خیلی دوسِت دارم
*شاعر : #مهدی_نظری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/emame3vom/41635
.
.
📋هر شب دعای ماست برای ظهورتان
#مناجات / #متن_مناجات_با
#امام_زمان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هر شب دعای ماست برای ظهورتان
ای قلههای عاطفه ، سرشار نورتان
غیبت ز سمت ماست نه تو ، ای حضور محض
کاری نمیکنیم برای ظهورتان
(دارم عتراف میکنم آقا؛ حتی به اندازه یه ترک معصیت هم قدم برنمیدارم.)
فرمود اگه شیعههامون بهاندازه لحظهای که تشنه میشن و دنبال آب میگردن، دنبال من میگشتن من میومدم.
انقدر ما کاری نکردیم، مادرت هم پیغام میفرسته...
آیتالله مرعشی نجفی وقتی تو عالم رؤیا محضر بیبی رسید، عرضه داشت مادرجان من پسرتم، من به شما محرمم، دلم میخواد یه مدینه بیام بهم بگی قبرت کجاست؛ بیام قبرت رو زیارت کنم. بیبی جان فرمودند تا ظهور پسرم مصلحت نیست این راز فاش بشه. بعد هم فرمودن اگه میخوای من رو زیارت کنی، یه حرم تو قم هست عطر و بوی من رو داره. (هروقت دلت گرفت برو حرم حضرت معصومه (س)....)
بعد فرمود به شیعیان و محبین ما سلام من رو برسون، بهشون بگید مهدی من غریبه....
( این غربتی که میگیم مال کسی نیست که به امام زمان اعتقاد نداره، مال امثال من کربلا و حج رفتهست؛ آقا تو بین ماها غریبه؛ خداییش جمعه ها دلمون برای آقا میگیره یانه؟ )
غیبت ز سمت ماست نه تو ، ای حضور محض
کاری نمیکنیم برای ظهورتان
ای پاکی سرشت همیشه شکارتان
اون عالم بزرگ میگه چله گرفتم محضر آقا برسم، بعد چهل شب پیغام فرستاد؛ اگه خوب باشی خودم بهت سر میزنم....
من بدم؛ اما مادرت رو دوست دارم ...
میشه تو فاطمیه یه پیغام برا من بفرستی که گریههاتو دیدم، دیدم میومدی یه گوشه مینشستی عین مادرمردهها برا مادرم گریه میکردی....
خواندیم و خواندهاند بسی از شکوهتان
گفتیم و گفتهاند بسی در حضورتان
آقای ما بیاد چی میشه....
یه سفر میریم مدینه، عجب روضهای برپا بشه تو مدینه؛ ایشاالله قبر مادر رو نشون ما بده. اول یه دل سیر روضه بخونیم، بعد یه دل سیر سینه بزنیم، همونجا شروع کنیم یه بارگاه خوشگلتر از بارگاه امام رضا برا مادرش درست کنیم.
فقط من و شما نیستیم که آرزو داریم روزهایی که آقای ما میاد رو درک کنیم؛ امام صادق (ع) فرمود: " لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ " یعنی خدایا ، ایکاش روزگارش رو درک کنم، خادمی مهدی رو کنم....
امیرالمؤمنین (ع) میفرماد: والله، مهدی بین شماهاست. " لا يَرَى وَ لا يُرَى" شما رو میبینه، اما شما مهدی رو نمیبینید. مولا فرمود گاهی اوقات به بعضی از شماها سلام میکنه، اما شما متوجه نمیشی آقات بهت سلام کرده....
آقاجانم ببخشید من اینقدر گناه کردم که سلامِت رو نمیشنوم. آخه تو چقدر آقایی که به من بد نگاه میکنی و سلام میکنی...
عمریست چشم منتظران خیره مانده است
در امتداد جادهی سبز عبورتان
*
سحرخیز مدینه کی میایی
صفای درد سینه کی میایی
فقط نه این که من و تو چشم انتظار آقامون باشیم، امام زمان هم منتظر ماست، منتظر ماست اما انتظار همراه با دلواپسی...
آقا فرمود یه وقت فکر نکنید ما به یاد شما نیستیم. این منم که هرشب برات دعا میکنم، دلواپستم که بیای سمت من؛ هروقت از ما دور میشی بیشتر دلم برات میگیره، میدونم آخرالزمان ناامنه میترسم یه بلایی سرت بیاد.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_5765090496401640207.mp3
24.51M
⭕️ ( #زمینه ) #امام_حسین (علیه السلام)
✔️ چیزی از کرامتت کم نشده ...
🎤 #سید_رضا_نریمانی
.
#شور
برای این روزهای ما
چیزی از کرامتت کم نشده
یه نخ تو پرچمت کم نشده
تو دلم یه ذره از حرارت
آتیش محرمت کم نشده
روضه ها برپاست من نمی بینم
مگه میشه از دلا بره محبتت
پرچمت بالاست من نمی بینم
بیشتر از همیشه روضه داری گرمه هییت
بی تو بی سامونم
از عشقت میخونم
هردری بسته شود جز در پر فیض حسین
این در خانه عشق است که باز است هنوز
*
نوکر اونه که به هرجانکشه
از سر سفره تو پانکشه
تورو جون مادرت یه کاری کن
که فراقم به درازا نکشه
حرمت بازه من نمی بینم
با سلام به کربلا میشم مسافرت
زائرت کم نیست من نمی بینم
وقتی مادر تو زهرا میشه زائرت
من ابر باروونم
از عشقت میخونم
همه جاکربلاست همه جا نینواست
تو حسین منی نورعین منی
#کربلایی_مهدی_نظری ✍
https://eitaa.com/emame3vom/41637
.
.
#روضه
#زمینه
#امام_حسین #علیه_السلام
#محمدحسین_پویانفر 🎤
🏴
دنبالت میگردم خونه به خونه از عشق کربلات گشتم دیوونه
همونطوری که تشنه پی آبه تموم حاجت نوکر اربابه
ارباب انتظار سخته منم دل دارم هرکیو دیدم کربلا رفته باشه
باشه منو نبر حسین به کربلات حق داری آقا
باشه میرم دور میشم از جلو چشات حق داری آقا
باشه دیگه لال میشم از شور و شین حق داری آقا
باشه دیگه نه من نه بین الحرمین حق داری آقا
اللهم ارزقنا قبر شش گوشه اللهم ارزقنا قبر شش گوشه
اللهم ارزقنا قبر شش گوشه اللهم ارزقنا قبر شش گوشه
حسین
ای دل ای دل ای دل ای دله غافل
کارون رفت و ما مانده ایم در گل
هرکی حسینی بود کربلا رفته چی شد ارباب ندونست ما رو قابل
ارباب انتظار سخته منم دل دارم هرکیو دیدم کربلا رفته باشه
بلا ببینی خون بشی حیرون بشی بسوزی ای دل
دلم میخواد برا حسین گریون بشی بسوزی ای دل
خدا کنه قسمت بشه ببینی بین الحرمین و
بهشت رویایی عباس و حسین و
اللهم ارزقنا قبر شش گوشه اللهم ارزقنا قبر شش گوشه
اللهم ارزقنا قبر شش گوشه اللهم ارزقنا قبر شش گوشه
حسین
ارباب انتظار سخته منم دل دارم هرکیو دیدم کربلا رفته
https://eitaa.com/emame3vom/41638
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•
🏴👇🏴
1_969691845.mp3
4.16M
دنبالت میگردم خونه به خونه
از عشق کربلا گشتم دیوونه 😭
🎤با نوای محمدحسین پویانفر
#اللهم_ارزقنا_قبر_شش_گوشه
.
#میثم_مطیعی
ترکیب بند مدح و مرثیه حضرتخدیجه (س)
این زن که مطلع غزلی بی نشانه بود
مانند آسمان خدا بیکرانه بود
هرگز قریش مثل خدیجه به خود ندید
او در میان مردم مکه یگانه بود
گوهرشناس بود، بر این باورم که او
سرمست عشق بود، تجارت بهانه بود
درشرح حال دختر او میتوان نوشت
آن بی نشانهای که خدا را نشانه بود
از لحظه های روشن پرواز باز ماند
هر کس به فکر راحتی و آب و دانه بود
در راه دوست با دل و جان از خودش گذشت
عمری برای دین خدا پشتوانه بود
رخصت نشد نظاره کند روز فتح را
روزی که روز معجزهی موریانه بود
تنها زنی که عشق رسول خدا شد اوست
تنها خدیجه بود، و باقی فسانه بود
بر همسران دیگر احمد مقدّم است
تنها خدیجه است که بانوی اعظم است
آمد که از رسول خدا دلبری کند
بر کل مؤمنین جهان سروری کند
آرام جان احمد مختار شد، که او
در سایه اش بمانــد و پیغمبری کند
قسمت شد او که سیدهی اهل عالم است
از کودکی برای علی مادری کند
آمد علی به خاطر این که خدای عشق
او را برای زهره فقط مشتری کند
در محضر خدا شده مأمور جبرئیل
عقد علی و فاطمه را محضری کند
باید به آستان خدیجه دخیل بست
تا روضه های فاطمه را کوثری کند
شمس وجود اوست که باید در آسمان
خورشید را از این همه ظلمت بری کند
بخت مرا زلال تر از نور ناب کرد
با او خدا دعای مرا مستجاب کرد
خورشید عشق سرزده از سرزمین او
صدها ستاره ریخته در آستین او
بی شک امین وحی خداوند بوده است
از بس که بوده است محمد امین او
هر دم فرشتگان الهی نشسته اند
تا متصل شوند به حبل المتین او
او عاشق پیامبری شد که از ازل
موسی به دین اوست و عیسی به دین او
جان ها فدای غربت چشمان مصطفی!
عالم فدای بی کسی جانشین او!
با خط خوش نوشته سرانگشت جبرئیل
نام علی و فاطمه را بر نگین او
من داغدار شعب ابیطالبم هنوز
من داغدار روز و شب واپسین او
در لحظهای که سختتر از سخت پر کشید
پیغمبر از مصائب داغش سرود و دید:
خو کرده است باد به انفاس جاری اش
گل کرده باغ با قدم نوبهاری اش
روز آشناست با تب و تاب شکفتنش
شب زنده است از شب شب زنده داری اش
حوا شده است همدم شب های تار او
مریم شده است خادمهی افتخاری اش
باران نور آمد و دنیا بهشت شد
مانند روز بود شب خواستگاری اش
پل بسته در قنوت شبانه به سمت عرش
در لحظه های روشن چشم انتظاری اش
اسلام بی خدیجه به سامان نمیرسید
اسلام پایدار شد از پایداری اش
با این که یار و یاور اسلام شد، کسی
در روزهای سخت نیامد به یاری اش
باری به جز خدای محمّد نداشته
آنقدر صبر داشته که حد نداشته
از آن زمان که رونق شیطان زیاد شد
بتهای لات در عربستان زیاد شد
با این که آفتاب خدا سر زد از حجاز
جولان کفر بی حد و کفران زیاد شد
وقتی سمیه با نفسش آبرو گرفت
یاسر به وجد آمد و ایمان زیاد شد
هرچند در لطافت طبعش خلاف نیست
از چشم او لطافت باران زیاد شد
از برکت دعای فقیران بی پناه
بر سفرهی کرامت او نان زیاد شد
دست یتیم های عرب را گرفت و بعد
در قحط سال عاطفه مهمان زیاد شد
عالم به گرد حلقه ی لطفش اسیر ماند
با کاروان آینه ها هم مسیر ماند
هرگز زنی شبیه به این زن اصیل نیست
جز او زنی مجلله در کل ایل نیست
او چشمه سار کوثر و دریای بندگی است
در وصف او نیاز به بحر طویل نیست
بتهای جاهلیت اعراب را شکست
این زن که از تبار کسی جز خلیل نیست
هر شب خدا به محضر او میکند سلام
پس جایگاه عالی او بی دلیل نیست
این زن خدیجه است، خدیجه که در جهان
صبری شبیه صبر جزیلش جمیل نیست
زهرا و زینب از خود او ارث بردهاند
در نسل او صبورتر از این قبیل نیست
باید به نام نامی او اقتدا کنند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
سرچشمه ی زلال ولایت خدیجه است
طبق حدیث، ظرف امامت خدیجه است
تنها زنی که بوده پس از احمد و علی
در اولین نماز جماعت خدیجه است
تنها زنی که در شب معراج، کردگار
براو سلام کرده به جرأت، خديجه است
تنها زنی که همسر و همسرّ مصطفی است
در قبل و بعد لحظهی بعثت، خدیجه است
تنها زنی که کرده از اسلام از نخست
باجان و مال خویش حمایت خدیجه است
تنها زنی که بعد وفاتش پیامبر
از روزگار کرده شکایت، خدیجه است
مادربزرگ طاهرهی یازده امام
مادربزرگ حضرت حجت، خدیجه است
جز او برای اهل زمین تکیه گاه کیست؟
تنها پناهگاه من بی پناه کیست؟
هرگز مباد سایهاش از شهر کم شود!
در تندباد، قامت این سرو خم شود
آنقدر عالی است مقامش که بی گمان
هر جا که پا گذاشته باید حرم شود
وصف کمال ذاتی او غیرممکن است
دریا اگر مُـرکَّـب و جنگل قلم شود
هر شاعری که در غم او بیشمار سوخت
اصلاً بعید نیست خود محتشم شود
باید برای دیدن او زائر غریب
با کاروان جن و ملک همقدم شود
دنیا بدون آمدنش بی نتیجه است
تنها خدیجه بوده و تنها خدیجه است
ای عطر آشنای تو در جانمازها
زیباترین بهانهی راز و نیازها
دسته گل محمدی حضرت رسول
ای قبلهگاه دائمی سرو نازها
همراه بردبار نبی در فرودها
همگام سیر عرشی او در فرازها
ای خار چشم شور ابوجهل سیرتان!
زخم زبا
ن شنیده از این حُـقّهبازها
جاری است شور نام تو در پردهی عراق
در چنگ توست نغمهی ناب حجازها
خالی است جای سبز تو در ساحل غدیر
بر منبری که ساخته اند از جهازها
داماد تو شبیه خدا ناشناخته است
توصیف او به غیر خدا از که ساخته است؟!
ایزد تو را نجابت بیانتها نوشت
نام تو را کنار رسول خدا نوشت
در آیهی «لِـیُـذهِـبَ عَـنکُـم» تو را ستود
درباره ی طهارت تو «إنما» نوشت
همراه نام پنج تن از ابتدا خدا
بر ساق عرش، نام بلند تو را نوشت
هر کس قنوت دست تو را دید و درک کرد
از جاری نیایش غار حرا نوشت
گفتند بعد تو که خدیجه پسر نداشت
هر کس رسید، از اگر و از چرا نوشت
اما خدا به کوری چشم حسودها
از چشمه سار کوثر آل کسا نوشت
از دختری که مرکز پرگار خلقت است
از دختری که هر که از او گفت یا نوشت ...
بی اختیار از نفس افتاد و پا نشد
یک لحظه از مصیبت زهرا جدا نشد
انگشتر عقیق یمن را میآورد
نام اویس، نام قرن را میآورد
شاعر دوباره با صلوات و سلام و ذکر
از آن دیار، بوی وطن را میآورد
مادربزرگ! حوصله کن چون برای تو
جبریل از بهشت کفن را میآورد
بعد از تو در مباهله یک روز مصطفی
همراه خود حسین و حسن را میآورد
در روز حشر فاطمه، آن پارهی تنت
مظلوم پاره پاره بدن را میآورد
باز این چه شورش است که با شعر محتشم
حال و هوای سینه زدن را میآورد
احساس میکنم که دوباره محرم است
آری! عزای مادر گل های عالم است
#حضرت_خدیجه سلام
شاعر: احمد علوى
👇
Shab10Ramazan1396[03].mp3
19.71M
▪️ سرچشمه ی زلال ولایت خدیجه است (مدح و مرثیه)
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🏴 ویژه وفات حضرت #خدیجه_کبری (سلام الله علیها)
21.mp3
1.99M
◼️روضه و مرثیه 🔖
#حضرت_خدیجه کبری سلام الله علیها
#استاد_رفیعی
🔸گریز به روضه حضرت رقیه سلام الله علیها و خرابه شام 🔸
#ماه_رمضان
01.mp3
10.48M
◼️روضه و مرثیه 🔖
#حضرت_خدیجه کبری سلام الله علیها
#استاد_مومنی
🔸گریز به روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت سکینه سلام الله علیها🔸
#ماه_رمضان