.
|⇦•غارت زده ام...
#قسمت_اول روضه و توسل به کریم اهل بیت #امام_حسن_مجتبی علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی
❁༻↷◈↶༺❁
غارت زده ام، مثل همون شبی که دیدم
مادر رو خاک کوچه غریبونه نشسته
غارت زده ام مثل همون شبی که زینب
گفت خبر داری که پهلوی مادر شکسته؟
غارتزده ام مثل همون شبی که دیدم
دست مادرو گرفتی و آوردی خونه
پرسیدم ازت که صورتش چرا کبوده؟
گفتی که آروم بگو! بابا هم نمیدونه
غارت زده اون نیست که بی دار و نداره
غارت زده اونه که برادری مثِ حسن نداره
غارت زده ام مثل همون شبی که دیدم
با صورت زخمی پدر و آوردی خونه
*شب آخره...شب آخر برات میدن...بعضی ها رو قبول می کنند...امشب، هم شب حضرت زهراست...هم شب امیرالمؤمنینِ....*
غارت زده ام مثل همون شبی که دیدم
با صورت زخمی پدرو آوردی خونه
اون لحظه ای که طبیبای کوفه میگفتن:
بابای شما خیلی تو دنیا نمیمونه
*اون موقعی که طبیب نگاه کرد...صدا زد:یا امیرالمومنین! اگه وصیتی داری بفرما...به زینبش چی گذشت....*
غارت زدهام مثل همون شبی که دیدم
چشمایِ پدر خیره شده به سمت اون در
لبخندی زد و چشماشو بست و گفت: یازهرا
پیچید توی خونمون یه لحظه بویِ مادر
غارت زده اون نیست که بی دار و نداره
غارت زده اونه که برادری مث حسن نداره
*شب شهادت آقامونه...کربلا هر کس نرفته از حسن خواهش کند...حسن جان...ای غریب مدینه...شاید سال بعد زنده نباشم شب شهادتت...*
غارت زدهام مثل همین لحظه که داری
جون میدی جلو چشامو من آتیش میگیرم
*شیخ صدوق نوشته در امالی:یه وقت امام حسین وارد شد...دید تشت مقابل برادره...از این جا به بعد برا تو روضه نمی خونم... از این جا مادرش رو دعوت می کنم...کاری به کار تو ندارم...شنونده روضه یه نفر باشه"فَلَمّا نَظَر الیه بَکا..."وقتی برادر رو به این حال دید که لخته های خون از کنار دهان مبارکش داخل طشت می ریزه شروع کرد گریه کردن...صدا زد "ما یُبکیک یا اباعبدالله...؟! " حسینم چرا گریه می کنی؟!عرضه داشت" اَبکی لِما یُصنَعُ بِک..."مگه می تونم گریه نکنم؟!این حالت رو می بینم...این منظره رو می بینم... فرمود:چیزی نشده...اتفاقی نیفتاده"ان الذی یُعطی الیَّ سَمُّ یُدَسُّ الَیَّ فَاُقتَلُ به" داداشم فقط زهر به کام من ریختن...راحت جون میدم...نه خبری از نیزه هست...نه شمشیری هست...این جا چوب نمی زنن...عصا نمی زنن...کسی به دخترام چپ نگاه نمی کنه..."و لکن لایوم کیومک یا اباعبدالله..."*
دارم به دلم آه سینه سوزی
چون روز حسین نیست روزی...
*بعد شروع کرد مقتل خوندن..."يَزْدَلِفُ إِلَيْكَ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ..."یه روزی می رسه سی هزار نفر دورت رو می گیرند..." يَدَّعُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّةِ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله...وَ يَنْتَحِلُونَ دِينَ الْإِسْلَامِ ..."همه شون ادعای مسلمونی دارند...همه میگن ما اهل پیغمبریم....ما امت پیغمبریم... " فَيَجْتَمِعُونَ عَلَى قَتْلِكَ وَ سَفْكِ دَمِكَ"همه جمع میشن تو رو بکشند...خونت رو بریزند...از اینجا به بعد امام حسن دیگه روضه اهل حرم خوند..."وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِكَ ..."حرمتت رو میشکنند..."وَ سَبْيِ ذَرَارِيِّكَ وَ نِسَائِكَ..."دخترات و زن ها رو به اسارت می برند..." وَ انْتِهَابِ ثَقَلِكَ..."خیمه هات رو غارت می کنند... " تُمْطِرُ السَّمَاءُ رَمَاداً وَ دَماً "حسینم! وای از اون روزی که از آسمان خون و خاکستر می باره...{اگه این جمله امام حسن رو شنیدی و اشک چشم نداشتی؛ اولین کاری که می کنی بگو:"استغفرالله ربی و اتوب الیه" }"وَ يَبْكِي عَلَيْكَ كُلُّ شَيْءٍ ..."عالم و آدم برات گریه می کنند...همه چی برات گریه می کنه..."حَتَّى الْوُحُوشُ فِي الْفَلَوَاتِ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَارِ..."گرگای بیابون برات گریه می کنند...ماهی های دریا برات گریه می کنند...
ــــــــــــــــــ
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#ویژه_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
#قسمت_پایانی روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی
❁༻↷◈↶༺❁
طبری نقل می کنه زینب از خیمه ها بیرون آمد،صدا زد:"اَ یُقتَلُ ابوعبدالله و انت تَنظُرُ الیک..."دارند برادر من رو می کشند تو داری نگاه می کنی؟!راوی میگه: "فَکَاَنّی اَنظُرُ الی دُموعِ عمر و هی تَسیلُ علی خَدَّی و لِحیَتِه...."میگه دیدم این گرگ بیابون شروع کرد اون چنان گریه کردن که اشک روی محاسن نحسش جاری شد "وَ صَرف وجهَه عنها..."روش رو برگردوند....*
غارت زدهام مثل همین لحظه که داری
جون میدی جلو چشامو من آتیش میگیرم
*غارت زده منم که برادری مثل حسن از دست دادم...حالا من روضه ت رو
بخونم...تو روضه من رو خوندی*
غارت زدهام مثل همین لحظه که داری
جون میدی جلو چشامو من آتیش میگیرم
از دست حسین تو که کاری برنمیاد
ای کاشکی برادرم به جای تو بمیرم
غارت زدهام مثل همین لحظه که میگی
لایوم کیومک حسین و میری از حال
ای کاش که همین جا کربلای من بپاشه
ای کاشکی تو باشی من برم میون گودال
#شاعر: رضا یزدانی
*حالا که این دو برادر دارن باهم حرف می زنن یه چیزی یادم آمد...*
غریب کوچه ها شدن با من...با من
غریب کربلا شدن با تو...با تو
دیدنِ مادر رو خاک با من...با من
شهید سر جدا شدن با تو...با تو
تو نبودی و دیدم، روی خاکه یه مادر
نیستمُ تو میبینی، روی خاکه یه خواهر
غریبِ در وطن شدن با من...با من...
شهید بی کفن شدن با تو...با تو...
تو خونه دست و پا زدن با من...با من...
قتلگاه دست و پا زدن با تو...با تو....
"والحسین یَجودُ بنفسه..."
من با خاطرههای غمِ فاطمه مُـردم
غریبونه به دستت پسرامُ سپردم
*روضه من تمومه...امشب حسینت باهات مساوات کرد...گفت:حرم برادرم خلوته...اگه مدینه کسی نمیره...کربلا هم نیایید....حرمی هم که نداشت...عمری دخیلم به حرمی که نداری....یه قبر خاکیه....اربعین ما رو کربلا نبردی...یادت باشه...نوکراتو ببخش...چه جوری بگیم...؟!هر سال می آمدیم اینجا شب آخر چی می خوندیم؟به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم...فردا دیگه راهی می شدیم...هر چی تو بخوای همون خوبه...*
پنجره و کبوترا با من...با من...
ضریح و ایوون طلا با تو...با تو...
خلوتی صحن بقیع با من...با من...
شلوغی کرب و بلا با تو...با تو...
شبای جمعه من هم زائر کربلاتم
پای روضهی مادر گوشه قتلگاتم
"یا بُـنَـیَّ مِنَ الماء مَـنَـعوکَ مَـنَـعوک
یا بُـنَـیَّ بُـنَـیَّ ، قَـتَـلوکَ ذَبَـحوک"
ای حسین جان حسین جان
ــــــــــــــــــ
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#ویژه_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهmotiei.Babolharam.net.EmamHasan_4.mp3
زمان:
حجم:
8.2M
|⇦•غارت زده ام...
#قسمت_اول روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی
.
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#شور یا #زمینه
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
به نفس حاج مهدی اکبری 🎤
بعد تو هر لحظه بابا
از گریه
دیده هام تره
بعد تو هیچ کسی دیگه
نازه من و
نمی خره
من و دادن خیلی آزار نبودی تو
من و بردن کوچه بازار ه. یهودی
بابا جونم. بابا جونم. بابا جونم.
تو دلاشون اثر نکرد
هر چی که
خواهش کردم و
زیر ضربه های کتک
چند دفه ای
غش کردم و
شبیه رنگین کمونه بدنه من
بس که مشت خرد پر خونه دهنه من.
#رضا_نصابی✍
-👇
.
#شور یا #زمینه یا #زمزمه
#شهادت_حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
به نفس حاج مهدی اکبری 🎤
به شوقه دیدنه تومن
تازه
زبون.واکردم و.
سره تو دیدم روبه روم
خودم رو
پیدا کردم و
بعد تو دیگه خوشی بابا حروم شد
بعد تو هر لحظه مردن ارزوم شد
بابا جونم. بابا جونم. بابا جونم
جای تو درد و دلامو
فقط
با ماه می کنم و
با حسرت وقتی که به ماه
شبا
نگاه می کنم و
برای تو دله من بابا شده تنگ
جای آغوشه تو خوابیدم روی سنگ
#رضا_نصابی ✍
👇
.
#امام_حسن_مجتبی_ع
#مجتبی_شکریان
السلام ای آفتاب عالم بالا حسن
السلام ای ماه بی همتای این دنیا حسن
یا صبور الصابرین یا کعبة للسائلین
یا کریم و یا رحیم و یا عطوف و یا حسن
یا جلیس الذاکرین یا رغبة للراغبین
اشتیاق بی مثال هر دل شیدا حسن
یا انیس المومنین یا شافعاً للمذنبین
ای امید شیعیان در محشر کبری حسن
یا سرور" فی القبور و یا شفاء"للصدور
ای دمت احیاگر صدها هزار عیسی حسن
ای مناجات علی باب ملاقات علی
صاحب سِرِّ علیِ عالی اعلا حسن
ای صدای فاطمه ای مجتبی فاطمه
ای شریک غصه های حضرت زهرا حسن
اسوة" للعالمین یا مقتداء" للحسین
نام تو بر پرچم خونین عاشورا حسن
در همان روز ازل در وقت تقسیم مقام
ثبت شد در لوح حق نوکر همه،آقا حسن
کار دنیا راه ما را از حریمت دور کرد
کار غفلت بود اگر هستیم کم پیدا حسن
گر چه آلوده شدیم اما شما آسوده باش
در دل ما هیچ کس جز تو ندارد جا حسن
هم میان خانه هم در خیمه ات بی یاوری
ای گرفتار بلای بی وفائی ها حسن
ای نماز با زره ،ای خورده با غربت گره
من نمیدانم چرا ماندی چنین تنها حسن
گریه کن هایت کم است و غصه های تو زیاد
ای که می سوزد برایت ماهی دریا حسن
روی مرکب بودی و پای شریفت زخم شد
با عصای جهل آن نامرد نابینا حسن
دشمنانش جای خود این دوستانش پس چرا...
...در مدینه با همه خوبند الا با حسن
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
.
.
#شور
#امام_حسین علیه السلام
#حاج_حسن_جمالی 🎤
تو سجده میگم الحمدلله
که اسم من شد نوکر اباعبدالله
یه روزی پیرغلام تو میشم ایشالا
بند اول:
من اون چشمی که تو روضه نمیباره نمیخوامش
زبونی رو که اسمترو نمیاره نمیخوامش
من اون دستی که واسه تو نزد سینه نمیخوامش
رفیقی که توی روضه نمیشینه نمیخوامش
اشک چشامون سلاح ما شد
حسینیه و هیاتا پناه ما شد
با قطره اشک روضه پاک گناه ما شد
بند دوم:
اگه تنهام تواین دنیا خدارو شکر تو رو دارم
همه دارو ندارم رو به لطف تو بدهکارم
—------------—
بند دوم:
شده اشک چشام جاری شده گریه به تو کارم
میدونم که دوستم داری منم آقا دوست دارم
از تربت تو شفا میگیرم
میگم حسین و زیر قبه جا میگیرم
از دستای رقیه کربلا میگیرم
بند سوم:
ازون اول با یک ذره ز خاکت وا شده کامم
ازون اول شدم نوکر شده عبدالحسین نامم
چی میخوام من ازین بهتر منم نوکر تو آقامی
منو تنها نمیذاری قیامت هم تو باهامی
*1: جواب این شعر از نوحه محمود کریمی برداشته شده است
جواب:
بذار بگم با زبون ساده
همین حسین حسینم از سرم زیاده
زهرا اجازشو به هر کسی نداده *1
#مرتضی_کربلایی ✍
https://eitaa.com/emame3vom/50105
👇
مرحوم حاج حسن جمالیAUD-20210911-WA0008.mp3
زمان:
حجم:
16.39M
حاج حسن جمالی
تو سجده میگم الحمدلله
(برای نخستینبار میشنوید!)
#مرتضی_کربلایی ✍
آوا: سید علی دُخانچی
مدیرتولید: علیرضا پورمشیر
تنظیم: سید شهابالدین شوشتری
#امام_حسین
به اهتمام حسینیهی آلیاسین
۱۴۰۰شمسی - صفر ۱۴۴۳قمری
حاج حسن جمالی4_5906976291508193830.mp3
زمان:
حجم:
9.69M
⭕️چشم انتظار را میشنوید
[مرحوم] #حاج_حسن_جمالی 🎤
🌻 #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج