eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Voice changer with effects (http://thevoicechanger.com)4_5789702411354375860.mp3
زمان: حجم: 1.01M
▪️ علیه السلام ▪️ خداوندا شد خزان از غم باغ گلهای نو بهار من پریشان شد همچنان موی عمه ام زینب روزگار من نباشد کس آشنای من به غل بسته دست و پای من ای خدای من(2) ندیده کس شاخ و برگ گل بسته بر زنجیر جفا باشد خودم اینجا زخمی از سنگ امّا دلم در کرببلا باشد گرفته عقده گلوی من قلم شد دست عموی من ای خدای من(2) خودم دیدم عصر عاشورا مادرم زهرا می کند زاری که از گوش نازک طفلی قطره قطره شد جوی خون جاری شده محزون مادرم زهرا شده دلخون زینب کبری ای خدای من(2) خودم دیدم کودکی زیر تازیانه ها دست و پا می زد گهی بابی غریبم گه عمه ام زینب را صدا می زد خودم دیدم شعله ی آتش می کشد سر از خیمه های ما به پیش چشم من و عمّه سر بریدند از لاله های ما .
صدا ۰۰۲-۴.m4a
زمان: حجم: 1.07M
و من امام ساجدینم ای مدینه دل غمینم ای مدینه آمد امشب لحظه‌های آخرینم ای مدینه بوده‌ام من یار عشق بود‌ه‌ام من قافله سـالار عشق ای مدینه با دو دست بـسته‌ام رفته‌ام من بر سر بـازار عشق وای من ای وای من ای وای من ** ماندم از كجا بگویم از غم و بلا بگویم ای مدینه بـا تو امشب من ز كربلا بگویم دیده‌ام پـر خون دل آواره را دیده‌ام تن های پاره پاره را من بروی دست بابایم حسین دیده‌ام لبخند شیــر خواره را وای من ای وای من ای وای من ** جان من بر لب رسیده دیده‌ام گلهای چیده مثل عمه بوسه دادم من به رگهای بریده بی كفن جسم بابامو دیده‌ام از تماشایش به خود لرزیده‌ام خم شدم من تن پاره پاره رو در میان بوریـا پیچیده‌ام وای من ای وای من ای وای من ** من ز غم افسرده بودم مثل گل پژمرده بودم اگر عمه نبود اونجا توی خیمه مرده بودم كاروان اشك و ناله دیده‌ام چیدن یك باغ لاله دیده‌ام نیمه شب در گوشه ویرانه من داغ زهرای سه ساله دیده‌ام وای من ای وای من ای وای من ** كنج ویران در برم بود او سه ساله خواهرم بود من خودم دیدم كه رویش مثل زهرا مادرم بود طفل خسته پیكرش آزرده بود پیش چشمم تـازیانه خورده بود گر نمی شد عمه من سپرش او براه شام و كوفه مرده بود وای من ای وای من ای وای من شاعر : سید محسن حسینی✍ .
کانال‌ روضه دفتری تلگرام وایتا4_6028438808452665011.mp3
زمان: حجم: 2.12M
سلام_الله_علیها 😭 مداح: *صل الله علیکم یا اهل بیت النبوه* در کوچه ی تو پرچم روضه به سرم خورد یک کاسه ی پر خون غمت را جگرم خورد با ذکر شما تا به خذا اوج گرفتم در موقع توبه پر فطرس به پرم خورد هر روضه که رفتم به درش دست کشیدم دستم زهمان کودکی ام خاک حرم خورد شب سینه زدم صبح شدم اهل مناجات فیض شب روضه به نماز سحرم خورد ... 😭حسین جان ... هرگز نرود پشت در خانه ی اقیار پایی که به فرش حرم شاه کرم خورد باید بشود هر پسرش خادم هییت یک عمر فقط نان شما را پدرم خورد *خدا رحمت کنه همه پدر مادرا رو * شش دنگ دلم خورد به نام تو و زینب وقتی که به شش گوشه ی تو چشم ترم خورد گفتند دل شیعه حسینیه ی زهراست ... ناز قدمش روی دل دربه درم خورد تقدیر من از روضه ی تو قامت خم شد چون قصه ی تنها شدنت را کمرم خورد *والله نمی دونه ادم چی بگه ، انقدر ممنون ابی عبدالله هستیم ما رو به روضه دهه ی سوم رسوند ..." یاد همه رفیقامون " پارسالیا بخیر که دهه ی سوم زنده بودن و با ما گریه می کردن " بی مقدمه برم سمت قتلگاه منتها اینطوری بگم: اومد بالاسرش ...." رسید وقت سفر، سربه زیر شد زینب 2 حسین چشم تو روشن ، اسیر شد زینب ..... 2 هزار،هزار زخم روی پیکرت دهن وا کرد هزار سال  ز داغ تو پیر شد زینب .... چقدر پای غنیمت کتک زلشکر خورد چقدر زخمی مشته فقیر شد زینب گرسنه بود ولی تازیانه خیلی خورد غذا نبود ولی خوب سیر خورد ... زینب همان زمان که به سر نیزه ها هولش دادن ... نشست و حرف نزد ، گوشه گیر شد زینب ... .
روضه واقعه تنور خولی4_5848240960172983501.mp3
زمان: حجم: 1.34M
‍ ⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️ ⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴 روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر .
Haaj Hossein SibsorkhiAUD-20220809-WA0019.mp3
زمان: حجم: 3.52M
سلام الله علیها 🎤 دیگر چه زینبی ؟ چه عزیزی؟ چه خواهری؟! وقتی نمانده است برایش برادری تا نیزه ات زدند زمین خورد خواهرت با تو چه کرده اند در این روز آخری؟! از صبح یکسره به همین فکر می کنم  وقت غروب می شود اینجا چه محشری اینجا همه به فکر غنیمت گرفتن اند از گوشواره ها بگیر تو تا کهنه معجری اصلا کجا نوشته اند که در روز معرکه  در قتلگاه باز شود پای مادری؟! اصلا کجا نوشته اند که هنگامه غروب در خیمه گاه باز شود پای لشکری؟! اصلا کجا نوشته اند که در پیش خواهری باید جدا کنند گلوی برادری؟! من مانده ام چطور تو را غسل می دهند اصلا چه غسل دادنی ؟ اصلا چه پیکری؟! در زیر سم اسب چه می کردی ای حسین؟ از تو نمانده است برایم بجز سری از روی نیزه سایه ات افتاده بر سرم  ممنونم ای حسین که در فکر خواهری در کوفه ، زینب از تو چه پنهان ، تمام کرد... ای کاش رفته بود سرت جای دیگری
. السلام علیک یا اباعبدالله زینب آمد سنگها را زد کنار باغ گل را کرد پیدا زیر خار باغ گل صفحه ای ز آیات نور نقطه نقطه گشته از سم سطوح دید زینب آن صحیفه دیدنیست یک به یک آیات آن بوسیدنی ست خواست بوسد جای بوسیدن نداشت لعل لب بر حنجر خونین گذاشت بدن و زیر تلی از سنگ تیر و شمشیر و نیزه شکسته ها دفن کرده بودند امروز از صبح تا غروب کار زینب همین بود گفتند همه اسرا سوار شن همه بریم کوفه اما همه ارباب مقاتل نوشتن غروب بود از کربلا رفتن یعنی از صبح تا غروب زینب داره این بدن و زیارت میکنه یک نگاه کرد دید اصلاً این بدن قابل بغل کردن نیست دست میبره زیر بدن هر نقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه دیگه رو زمین میفته یعنی بدن کاملاً متلاشی شده دید یه بدنی به رو روی سینه رو خاک داغ کربلا افتاده سر نداره یا صاحب الزمان عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتن حتی اسب های لشکر دشمن هم برای زینب گریه کردند اشک هاشون می ریخت رو سم شون اما یک عده ایستاده بودند و می خندیدند شروع کرد با این بدن حرف زدن آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین اربعین که برگشت تربت و زیارت کرد چون یک سال و نیم بعد هم دیگه کربلا نیامد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقشو ادا کنه گفت داداش ای ز دور خردسالی یاورم یاد داری در کنار مادرم ماه رخسارم ز من دل می ربود تا برد خوابم نگاهم بر تو بود یاد داری شامگاهی با حسن راه پیمودید دوشادوش من غافل از خواهرنگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن وقتی منو میخواستید ببرید حرم پیغمبر چجوری می بردید بابام علی جلو می رفت شما دو طرف من حلقه می زدید به قنبر میگفت قمبربرو چراغهای حرم و پیغمبرکم کن شبانه منو میبردید یه روز داداشم حسن پرسید بابا چرا ما زیارت میریم روز میریم خواهرم شب میره با این تشریفات میره فرمود حسن جان همه این کارها برای این مبادا نامحرمی قد و قامت زینب و ببینه گفت داداش غافل از خواهر نگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی حال بین نامحرمان گرد منند خنده بر زخم درونم می زنند حسین نیست عباس و علی اکبرت مانده تنها بین دشمن خواهرت حالا میخواد سوار بشه انشالله گریه هامون با گریه های شامگاهی مهدی زهرا عجین بشه سنان بن انس میگه عمر سعد منو مامور کرد سربازا تو بردار دور این زن و بچه حلقه بزن حالا خانم میخواد اهل بیت و سوار کنه یک نگاه به من کرد یک نگاه به عمر سعد فرمود شما حیا نمی کنید ما بچه‌های پیغمبریم نگاه کردن نداره با این تشر زینبی من سربازامو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم اما خودم داشتم می دیدم واقعا رو دونه دونه همه رو سوار کرد نوبت رسید به زین العابدین زیر بغل امام زمان شو گرفت حضرت فرمودند عمه جان من وظیفمه تو را سوار کنم امام سجاد زانو زد یا صاحب الزمان سنان میگه من داشتم میدیدم تا زینب پا گذاشت رو زانوی زین العابدین امام سجاد نتونس تحمل کنه پاهاش لرزید چنان با صورت به زمین خورد حسین.... .
حاج میثم مطیعی1529034129417.mp3
زمان: حجم: 5.9M
🔳‍ 🔳 بریده حنجر خداحافظ عزیز بی سر خدا حافظ علی اکبر خدا حافظ علی اصغر خدا حافظ تو را می سپارم به آغوش صحرا فتاده ز نی سایه ات بر سرما من و گریه ها همسفر در بیابان تو مویه های پر از سوز زهرا مانده، خاکستری از خیمه ها مانده، از قتلگه داغی با ما افتد، بر روی ما چشم اعدا 🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء) ببین از امشب برادر جان شروع کرب و بلای من ملائک را خیره خواهد کرد شکوه صبر و رضای من فتد آتش خطبه هایم پس از این به شام سیه روی این قوم بی دین به لحن کلامم شود زنده حیدر به سعی مدامم شود زنده آئین بردم، بعد از تو صحرا به صحرا با خود پیغام کرب و بلا را زینب، فدای تو یا بن الزهراء 🔳(حسین خدا حافظ یابن الزهراء) (آقای محمد مهدی سیار) .
زمان: حجم: 103.8K
‍ . دركنار جسم تو،ازغم آكنده شدم وقت دفن پيكرت،مُردم و زنده شدم بعدتوسی سال اشكم شد روان قامتم خم شد از اين داغ گران ديده ام شيب الخضيبی ای امان ازاين غريبی (2) برتن عريان تو، بوريا پيچيده ام ازگلوی اطهرت، بوسه ها من چيده ام آتش افتاده به جانم ای پدر غرق خون گشته دهانم اي پدر ديده ام شيب الخظيبی ای امان ازاين غريبی (2) خون دل افشانده ام،روی جسم پرپرت چون نظركردم پدر،برگلوی اطهرت تارهای حنجرت خشكيده بود ازعطش برروی هم چسبيده بود ديده ام شيب الخظيبی ای امان ازاين غريبی (2) بس كه نيزه خورده ای،پيكرت پاره شده از سنان و خنجری، حنجرت پاره شده جان من قربان زخم پيكرت درگلوی نيزه رفته حنجرت ديده ام شيب الخظيبی ای امان ازاين غريبی (2)
4_5841396886837135723.mp3
زمان: حجم: 834.1K
🎆 🌑 🎆 🌑 سپردمت بخدا و به ریگهای بیابان سپردمت به نسیم و به خارهای سپردمت به غبار و به نیزه های شکسته در آن شلوغی گودال در آن حرارت سوزان (زبان حال بی بی زینبه) به باد گفتم اگر شد مرتبت کند به خاک گفتم اگر شد گل مرا تو‌بپوشان به آب گفتم اگر شد برس به آتش خیمه بجای بوسه ی من برگلوی آن سه عطشان به آفتاب سپردم که پیروهن به تنش نیست تن عزیز خدارا به روی خاک مسوزان حسین ... گفت داداش 🏴یا جلو‌رو سنگباران سرت‌ طفلان نبینند 🏴یاعقب رو تاکه سیلی خوردن طفلان نبینی .
. یا حسین مظلوم 🖤 آرام جانم یا حسین جان به قربانت از کربلایت می روم با یتیمانت دارم دلی خون از غم و داغ هجرانت از کربلایت می روم با یتیمانت ای یادگار مرتضی نور چشم من دیدم تو را در قتلگه سر جدا از تن روزم سیه کرده چو شب از جفا دشمن بنگر به حال خواهر دیده گریانت از کربلایت میروم با یتیمانت ماه دل آرای شب تیره ی خواهر کو قاسم نیکو لقا ، لاله ی احمر چشمان تر دارد رباب از غم اصغر شد کودکش پرپر چو گل روی دستانت از کربلایت میروم با یتیمانت از تن جدا دست علمدار و سقا شد در خون تپان ، جسم علی ماه لیلا شد راس منیرت دیده ام روی نی جا شد گشته تسلای دلم صوت قرآنت از کربلایت میروم با یتیمانت کرده فراقت یا حسین از جهان سیرم از ماتم آلاله ها زار و دلگیرم اما ندارم شکوه از کار تقدیرم خواهم رضا باشد زمن حی سبحانت از کربلایت میروم با یتیمانت زین جان نثاری ها شود دین حق احیا شرح وصایای تو را زاده ی زهرا تا جان به تن دارم کنم یک به یک اجرا گشته زمین و آسمان محو ایمانت از کربلایت میروم با یتیمانت یا رب به حق حرمت دختر حیدر بگذر ز جرم شیعیان در صف محشر فرما عنایت بر دل "سید" مضطر جان حسین فاطمه مهر تابانت حاجات قلب ما روا کن ز احسانت https://eitaa.com/emame3vom/66509 .