2. شامیان.mp3
5.6M
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد #میرزامحمدی
شامیان !
خنده به زخم جگر ما نزنید
ساز با ناله ی ذریه ی زهرا نزنید
سر مردان خدا را
به سر نیزه زدید ؟
مرد باشید ،
دگر سنگ به زن ها نزنید ...
به زنان سنگ اگر
بر سر بازار زنید
دختران را به کنار
سر بابا نزنید ...
علی و فاطمه
در بین شما اِستادند
پیش چشم علی و فاطمه
ما را نزنید ...
کُشتن فاطمه
بین در و دیوار بس است !
تازیانه به تن زینب کبری نزنید
رقص شادی !
جلوی محمل زینب نکنید
پای سرهای بریده
به زمین پا نزنید ...
گر به دیدار سرِ
پاک حسین آمده اید
این قَدَر دست
به هنگام تماشا نزنید ...
بگذارید برای شهدا
گریه کنیم
خنده بر داغ دلِ
سوخته ی ما نزنید ...
#شاعر_استاد_سازگار
#شام #اسارت
4_5947460103484476350.mp3
10.36M
#بشنوید
قطعه (ساکن کربلا)
با نوای #حاج_محمود_کریمی
ایّام اربعین حسینی ١٤٠٠-١٤٤٣
.
#امام_زمان
#شام #اسارت
دلم گرفته پدرجان بیا دگر مهدی(آقا)
ببین شکستن ِ دل ها شده هنر مهدی
پُر است مدّعی و معرفت شده نایاب
شده دعای همین قوم بی اثر مهدی
به ظاهر از تو بخوانند و باطناً یک عمر
زدند بر دل هر نوکرت شرر مهدی
تو را چگونه بخواهد دلی که جای تو
شده ست طالب یک مشت سیم و زر مهدی
چقدر طعنه شنیدیم از همین مردم
شدیم در وسط کینه بی سپر مهدی
بیا و عزّت ما باش بین این مردم
شب فراق رخت را نما سحر مهدی
بیا دگر که شوی با جمال زهراییت
در آسمان دل شیعیان قمر مهدی
غروب جمعه ی بی تو چقدر دلگیر است
گذشت جمعه و از تو نشد خبر مهدی
نیامدی که شوی مرهم دل زینب
که شد ز داغ، روی داغ خون جگر مهدی
بیا و باش تو در کوچه های شهر شام
امان عمّه ز خاکستر ِ گذر مهدی
بیا سری به خرابه بزن که یک دختر
کنار رأس پدر گشته محتضر مهدی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.............................
.
#امام_زمان
#مناجات #مصائب_شهر_شام
کی می رسد زمان غمت انتها شود
شیعه ز درد غیبت رویت رها شود
بنگر میان قلب مُحِبّین ِ آل تو
هر جمعه از فراق تو برپا عزا شود
بر درد دوری تو طبیبی نخواستیم
این درد ِلاعلاج به دیدن دوا شود
کی می شودکه کوری آل سعود ِپست
بر تو نماز جمعه ی ما اقتدا شود
آباد کی کنی تو بقیع و به امر تو
صحنی برای مادرت اول بنا شود
از خاک در بیاوری آن دو پلید را
پرونده ی جنایت آن کوچه وا شود
آتش زنی جنازه ی آن دونفر که این
تسکین آه و ناله ی (مهدی بیا) شود
آقا بیا بگو به چه جرمی کنار آب
رأس امام تشنه ای از تن جدا شود
کهنه لباس او برود غارت و تنش
در زیر نعل تازه ی دشمن رها شود
ناموس او رود به اسیری و رأس او
تا شام همدم سر سرنیزه ها شود
آقا ببین که جدّ تو مهمان شام شد
دردی که بدتر از غم کرب وبلا شود
وای از دمی که عمه ی قامت کمان تو
با اشک و ناله وارد شام بلا شود
با رقص و تار و هلهله آیند در رهش
بر مرگ خود ز شدت غُصّه رضا شود
وای از گذر ز کوی یهودیّ شهر شام
رأس همه شکسته ی سنگ جفا شود
(بزم شراب وچوب یزید و لب حسین)
قدّش به زیر بار غم و درد تا شود
اذنی بده که نوکر تو روز اربعین
پای پیاده راهی کرب وبلا شود
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#زمینه
#اسارت
#شام
بند اول
دور و بَرِ آل علی ، چه ازدحام میکنند
مخدرات حرم و ، وارد شام میکنند
اونایی که سایه شونو ، ندیده بود چشم ماه
چقدر زجر میکِشن ، میون این همه نگاه
وَ سُبِیَ اَهلُکَ کَالعَبید یاحسین / واغربتا ۲
کار حرم به کوچهها کشید یاحسین / واغربتا ۲
در میان کوچه ها _ حال زینب را ببین
ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین
«ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین» ۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند دوم
پیش زنان داغدار ، رقاصهها دف میزنن
فاطمه گریه میکنه ، زنای شام کف میزنن
کجاست صاحب حرم ، کار حرم زار شده
أینَ حامِیَ الخُدُور ، عمه گرفتار شده
محاسن عباس رویِ نیزه شد سفید / واغربتا ۲
نامحرم چادر دختر علی رو دید / واغربتا۲
کودکان از رو ناقه _ با نیزه خوردن زمین
ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین
«ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین» ۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند سوم
دختر زهرا چقَدَر ، بی کس و بی یار شده
شمر برا اهل حرم ، قافله سالار شده
کبوترای فاطمه ، شکسته بال و پرشون
خیلی اذیت شدن از ، حفاظتِ معجرشون
داره میلرزه بدن یتیمهی حسین / واغربتا ۲
صحبته از خریدنِ یتیمهی حسین / واغربتا ۲
اشک چشم دختـرِ _ مضطربت را ببین
ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین
«ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین» ۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند چهارم
خاک بر دهان من ، دست عقیله و طناب؟!
خاک بر دهان من ، آیهی تطهیر و شراب؟!
ای وای از طشت طلا ، ای وای از دست پلید
شکست دندان حسین ، رها نمیکنه یزید
مقابل چشم یتیمان حسین من / واغربتا ۲
چوب نزن بر لب و دندان حسین من / واغربتا ۲
خون چکیده بین طشت _ از لبان نازنین
ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین
«ساعَدَاللّهُ قَلبَکْ _ یا امیرالمؤمنین» ۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖋️حاج محمد علی قاسمی
🖋️محمد علی انصاری
.👇
03- Zamine.mp3
20.26M
#زمینه ( دور و بر آل علی چه ازدحام میکنند )
مجلس عزاداری ظهر روز اول صفر
با مداحی #حاج_محمد_علی_قاسمی
#تک_سنتی
ماه عزا آمد از راه از راه (2)
با پرچشم سرخ یا ثارالله (2)
ما با همین پرچم روز محشر(2)
دور تو میگردیم ان شاالله (2)
( ای سالار همه شهیدان 2
روحی لک الفدا حسین جان 2 ) 2
(ای سر مستور ... نور علی نور ...
شش گوشه ات را ... میبوسم از دور ...)2
مولا حسین جان ...
عشق و جنون گشته سرمست تو
از ما وفا داری ، پابست تو
( پیغام عاشورا شد عالم گیر
وقتی علم باشد در دست تو ... ) 2
( سقای بزم لاله پوشان
مارا قدری عطش بنوشان ) 2
(سقا ابالفضل ... دریا ابالفضل ...
مولا ابالفضل ... آقا ابالفضل ... ) 2
(ماه عزا آمد ، از راه ، از راه 2
با پرچشم سرخ یا ثارالله )2
( ما با همین پرچم روز محشر
دور تو میگردیم ان شاالله ) 2
( ای سالار همه شهیدان
روحی لک الفدا حسین جان ) 2
(ای سر مستور ... نور علی نور ...
شش گوشه ات را ... میبوسم از دور ...)2
مولا حسین جان ...
جانی که از دستت می میگیرد
*قربون دستات برم ، آقا جانم ...*
جانی که از دستت می میگیرد
راه شکوهت را پی میگیرد
( قلبی که گردیده مست عباس
از شمر امان نامه کی میگیرد )2
( هستی تو مقتدای این ره
سردار نافذالبصیر ) 2
( شد تا ابد ای ، ماه شریعه
روشن ز نورت ، فرجام شیعه ) 2
مولا حسین جان ...
ماه عزا آمد ، از راه ، از راه
با پرچشم سرخ یا ثارالله
ما با همین پرچم روز محشر
دور تو میگردیم ان شاالله
ای سالار همه شهیدان
روحی لک الفدا حسین جان
ای سر مستور ... نور علی نور ...
شش گوشه ات را ... میبوسم از دور ...
مولا حسین جان ...
( هر جان عاشق ، با شور و احساس
بر حرمت زینب ، باشد حساس ) 2
(وقت دفاع از آن مرقد باشد
رمز نبرد ما نام عباس ...) 2
( شمر و خولی اگر زیاد است
جان ما تشنه ی جهاد است ) 2
(ما کشتگانه ... بانوی عشقیم ...
ما حافظانه ... شهر دمشقیم ... ) 2
مولا حسین جان ...
#سید_مهدی_میرداماد🎤
#سینه_زنی
👇
دورتومیگردیمانشاللھ_۲۰۲۲_۰۸_۲۷_۱۴_۲۰_۵۵_۰۹۸.mp3
5.41M
شش گوشه ات را میبوسم از دور
#سیدمھدی_میرداماد🎤
.
#حضرت_رقیه (سلام الله علیها)
با آتش خیمه، تن اهل حرم سوخت
بابا کجا بودی، نبودی معجرم سوخت
از داغ هجرانت، چهل منزل، شب و روز
آن قدر گریه کرده ام، پلک ترم سوخت
دیدی حمیده، دختر هم بازی من
در زیر سم اسب ها، پشت حرم سوخت
هر بار نامت را به لب با گریه گفتم
با ضرب سیلی، عمه جانم در برم سوخت
دیگر توان پر گشودن هم ندارم
از بس مرا زجر حرامی زد، پرم سوخت
جوری لگد زد، خاطرات هر سه سالم
آتش گرفت و آیه های کوثرم سوخت
ضرب لگد، سیلی و سنگ و خار و آتش
بعد از عمو عباس، کلّ پیکرم سوخت
دارم خبر، در خانه ی خولی سرت سوخت
داری خبر از آتش خیمه سرم سوخت؟
وقتی سرت را بر درختی بسته دیدم
آتش گرفتم آن چنان خاکسترم سوخت
بر ما اشاره کرد مرد سرخ مویی
خیلی اهانت کرد، قلب خواهرم سوخت
بالشت من سنگ است وقتی دامنت نیست
دنیا دلش بر وضع زار بسترم سوخت
از سوز سرمای شب و گرمای روزش
کنج خرابه، استخوان لاغرم سوخت
بس که گرسنه مانده ام، سرگیجه دارم
از بس نخوردم آب، زخم حنجرم سوخت
شعر وصال من... رگ خشک گلویت
بوسیدم آن گونه که بیت آخرم سوخت
✍مهدی علی قاسمی✍
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
.
.
بفرمایید روضه با حضور قاتلان،شمر و سنان
#بحر_طویل
#دروازه_ساعات
#امام_حسین
#مجلس_یزید
بفرمایید روضه، آدرس: دروازه ی ساعات
بعد از کوچه ی تنگِ یهودی ها
تَهِ بازارِ شامِ سابق و امروز بازارِ حمیدیّه
گرفته مجلسی ارباب در کاخ یزیدیّه
بفرمایید روضه با حضور قاتلان،شمر و سنان و حرمله امشب
بفرمایید روضه با حضور ذاکران
این بار چوب خیزران با لب...
بفرمایید روضه ،شام،بعدش هم به صرف شام
بفرمایید روضه شامیان،بعد از نماز مغرب و عشاء
بفرمائید روضه شامیان
با خطبه خوانی هایِ زین العابدین و زینب کبری
ندیدم مجلسی کامل تر از این مجلس روضه
نه بی خود نیست اربابم در آورده سر از این مجلس روضه
که در آن قاسم و عباس و اکبر بر روی نیزه،میان دارند
و در هر گوشه ی مجلس
شبیه عمّه ی سادات و طفلان،کربلایی های بسیارند
به نوبت راویان،شمر و سنان و حرمله از کربلا گفتند
تمام قصّه را از ابتدا تا انتها گفتند
ولی هر یک جدا از روضه ی سرهای از پیکر جدا گفتند
سپس بر منبرِ تشت طلایی
آن لب کرب و بلایی
آیه ای از کهف را آن شب تلاوت کرد
تمام نکته ها را مو به مو در خواندن آیه رعایت کرد
حسین بن علی لب وا نکرده،ناگهان مجلس دگرگون شد
از این سو چشمِ زین العابدین
از آن طرف، زینب دلش خون شد
پس از لب خیزران برخواست آهسته
ولی با شدّت از دست یزید افتاد
رقیّه دید بالا رفت چوب خیزران،
امّا خدا را شکر بر صورت ندید افتاد
همین که خیزران، این ذاکر معروف بالا
صدای جمع از این روضه ی مکشوف بالا رفت
زمینه ، نوبت جُندَب شد و
از داستان بوسه ی سرخ پیمبر خواند
زمینه ، نوبت جُندَب شد و
او هم دوباره روضه را از قسمت ِ سر خواند
ولیکن ، واحدِ سنگین آن مداح رومی ، چیزِ دیگر شد
خدا خیرش دهد او خواند و حال عمّه ی سادات بهتر شد
بکوب ای سینه زن در واحد شلاقیِ امشب
تو می کوبی به سینه ظاهرا،
امّا فقط شلاق ها را می خورد زینب
برای لطمه ی آخر ، فضا جور است در مجلس
سر زینب سلامت ، نوبت شوراست در مجلس
به شدّت خطبه خواندن های زینب،
شور می بخشد به این مجلس
خصوصاً موقعِ طرز ادای اسمِ ارباب جهان،
از بس حسین بن علی را می کشد با حس
دل سنگ آب می گردد
رقیّه بیشتر بی تاب می گردد
دل سنگ آب می گردد
دل سنگ آب شد امّا،
دل آب فرات آن روز ، سنگ و سنگ تر می شد
سَرِ ظهر عطش از شدت گرما و تیر و نیزه ها،
خون در رگ خون خدا پُر رنگ تر می شد
دل سنگ آب شد روزی ، دل سنگ آب می گردد،
دل سنگ آب خواهد گشت
زمان دیروز یا امروز یا فردا برای کربلا
بی تاب خواهد گشت
شما حالا بفرمایید روضه ، اهل بیت امّا به زور تازیانه ، راهیِ مجلس شدند آن شب
شما حالا بفرمایید روضه ، بچّه ها ، از بس که تازیانه خوردند از عدو، بی حس شدند آن شب
بفرمایید روضه ، روضه ی ناگفتنی در مجلس از آغاز بسیار است
از این بسیار ها تنها ، یکیّ اش این که زین العابدین بسیار بیمار است
یکی دیگر از این بسیار ها این که ، کمان حرمله ، بسیار در چشم همه مشغول ِآزار است
بفرمایید روضه تا که شام زینب کبری سحر گردد
بفرمایید روضه تا مگر تعدادمان
از دعوتی های یزید بی مروّت بیشتر گردد
بفرمایید روضه تا که بازوهایمان امشب برای بچّه ها در وقت تازیانه مانند سپر گردد
بفرمایید روضه ، آدرس دروازه ی ساعات
بفرمایید روضه بچه ها ، تنها برای شادیه قلب حسین و عمّه ی سادات
#مهدی_رحیمی_زمستان
#شام #اسارت
.
.
#زمزمه
#اسارت
#شام
تو شام پر بلا سهم من از عشقت اسارت شد
چقد اینجا به ناموست اهانت شد جسارت شد
پای دروازه ی ساعات سه روز مارو دادن آزار
چقد خون به دلم کردن میون کوچه و بازار
خودم دیدم که چند دفعه سرت از نیزه ها افتاد
همه جا ازدحام بود و به زیر دست وپا افتاد
امون از شام امون از شام امون از شام امون از شام
...........
محله ی یهودیها زدم ناله بیا مادر
بازم شعله بازم آتیش بازم دود بود و خاکستر
چقد دشمن چقد کینه چقد دادن ما رو زجرو
میخواستن تا بگیرن انتقام خیبر وبدرو
چقد بی رحمن اینها که به اشک ما میخندیدن
به دور محمل زینب میچرخیدن میرقصیدن
..........
تو بزم می چقد دشمن به ما زخم زبون میزد
تو قرآن خوندی اما به لبت با خیزرون میزد
مدینه شهر پیغمبر همش حرف از عزیزی بود
ولی اینجا تو شهر شام چرا حرف از کنیزی بود
چقد طعنه زدن اینجا تا من رو جون به لب کردن
چش عباسو دور دیدن چقد بابامو سب کردن
#مرتضی_کربلایی✍
#دروازه_ساعات
.....................
.
#امام_سجاد_زمزمه
یه چشمم کاسه اشک و ، یه چشمم کاسه خون ه
چهل ساله غم و غصه ، توی این سینه مهمونه
خودم دیدم ز بی آبی ، رقیه رفته بود از حال
خودم دیدم ز بی آبی ، پر زخم لب اطفال
خودم دیدم ، ستاره از ، دو چشم آفتاب می رفت
از این خیمه ، به اون خیمه ، رباب دنبال آب می رفت
نمیره تا ، علی اصغر ، چجوری با شتاب می رفت
.........
نمی ره تا ابد یادم ، دلای سنگ و بی رحم و
به زیر تابش خورشید ، بدنهای پر از زخم و
خدا می دونه که ناله ، شده کار شب و روزم
به یاد اون تن عریان ، دارم هر لحظه می سوزم
شدم دلخون ، به یاد اون ، تنی که گشته بود پامال
با این چشمام ، دیدم بابام ، غریب افتاده تو گودال
..........
چهل ساله که این غصه ، میون سینه محبوسه
غمی که قاتل من شد ، غم سنگین ناموسه
کسی نشنیده تا حالا ، که با ما این جوری تا شه
زنی از آل پیغمبر ، اسیر کوچه ها باشه
مارو تو شام ، تو بزم عام ، سر هر کوچه گردوندن
با حرفاشون ، با کاراشون ، دلم رو خیلی سوزوندن
چه بی دردن ، چه نامردن ، ماهارو خارجی خوندن
جلو چشمام ، دادن دشنام ، به اهلبیت پیغمبر
همه خوشحال ، شد استقبال ، ز ما با سنگ و خاکستر
تو دستا دف ، کشیدن صف ، به دور دختر
#علی_سلطانی✍
.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/emame3vom/66967
.👇