.
|⇦•بِسمِ رَبِّ النُّور..
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت #مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج #مجتبی_رمضانی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
بِسمِ رَبِّ النُّور، رَبِّ العِشق، رَبِّ العالمین
بِسمِ احمد ، بِسمِ زهرا و امیرالمؤمنین
بِسمِ رَبِّ الجود، بسم مجتبی، بسم کریم
بِسمِ ثارالله، بِسمِ الله رَحمنِ الرَّحیم
السلام ای بهترین ماه، ای مُحرم السلام
السلام ای بهترین ارباب عالم، السلام
از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین
با تمامِ روسیاهی دعوتم کردی حسین
تا شدم مجنونِ تو، عقلم دو چندان رشد کرد
در محرم نورِ ایمانم فراوان رشد کرد
ذره ای هستم که از مِهر شما آکنده ام
شک اگر کردم به درمانِ شما شرمنده ام
آنکه اهلِ حرف بود و در عمل جا زد منم
آنکه دائم پایِ عشقت رنگ می بازد منم
تو همان آقایی و روضه همان بيتُ الشفاست
گریه بر داغِ تو بر هر دردِ بی درمان دواست
هست مدیون تو سر تا پا وجودم یاحسین
بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یاحسین
واجبِ عینی است، گریه قابل تبدیل نیست
کعبه هم تعطیل باشد، روضه ات تعطیل نیست
می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار
برتر از عرش است، روضه سقف می خواهد چه کار
چادر زهرایِ اطهر سایبانِ روضه هاست
بانویِ پهلو شکسته میزبانِ روضه هاست
ما تأسّی می کنیم امسال بر بانو رباب
سینه زن خواهیم شد حتی به زیرِ آفتاب
فاصله فرقي ندارد بهرمان بي اختيار
گریه باید کرد مثل مادرانِ داغدار
*امام صادق عليه السلام فرمود: "نوحوا عَلَی الحُسین، نوحَ الثَکلی عَلَی وَلَدَها" برا جَدِّ ما مثه مادراي جوان مُرده گريه كنيد...*
گریه های مادرانه یادگارِ فاطمه است
روضه خواندن کار ماها نیست، کارِ فاطمه است
#شاعر : علی ذوالقدر
*اگه ميخواي خوب گريه كني برا امام حسين، اين چند روز مواظب چشمات باش، به هر چيزي نگاه نكن، زيارت عاشورا رو بخون برايِ سلامتيِ هر كي كه داره پرچمِ ارباب رو بالا نگه ميداره، برا همه دعا كنيد...
شبِ اول، شبِ مسلم بن عقيلِ، با اذن حضرت مسلم واردِ دهه ي اول محرم ميشيم، هجده هزار نامه دادن به امام حسين كه ما بزرگتر نداريم، ما امام نداريم، ما رهبر نداريم، آقا فرمودند: من مي فرستم برادرم رو، پسر عموم رو، شخص قابلِ اعتمادي رو، اِبنِ عقيل رو...
حضرت مسلم حركت كرد، هزاران نفر اومدن استقبال،لذا وقتي اوضاع رو ديد نامه نوشت برا امام حسين، نوشت: ميخواي بياييد بيا...
اما چيزي نگذشت، قول پست و پول باعث شد دورِ مسلم رو خالي كردن، حالا مسلم تك و تنهاست.*
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#حاج_مجتبی_رمضانی
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
۱👇
•
تو اين شهر غربت..
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت #مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج مجتبی #رمضانی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
تو اين شهرِ غربت كسي رو ندارم
رو خاكِ غريبي اگه سر ميذارم
نبودي ببيني چه سنگِ دلاشون
من و راه ندادن تويِ خونه هاشون
غريب و پريشون و بي هم نفس
دارم بي تو فكرِ اَجَل مي كنم
يه گوشه تو اين شهرِ پستِ دو رو
بي تو زانوهامُ بغل مي كنم
حسين جان، حسين جان
حسين جان،حسين...
چه قلباي سنگي، چه چشماي هيزي
آخه دخترِ تو، كجا و كنيزي
حالا كه ميآيي، نيار دخترات رو
بكش رويِ اصغر، حسين جان عبات رو
مي بينم گوشايِ بي گوشواره رو
رويِ نيزه ها رأسِ شيرخواره رو
بميرم ربابت رو اين ميكُشه
ببينه تو بازار گهواره رو
حسين جان، حسين جان
حسين جان،حسين...
كجايي ببيني كه دستامُ بستن
تويِ كوچه هاشون سرم رو شكستن
من و تشنه بردن رو دارالاماره
تنم رو كشيدن به ميخِ قناره
قرارِ ما باشه وروديِ شهر
همونجا رويِ مركبِ نيزه ها
همونجا كه خواهرِ تو مياد
ميونِ نظرهايِ نامحرما
*آيت الله فاطمي نيا مي فرمايند: خانم ها بايد برا حضرتِ مسلم داد بزنن، چون هر كسي تويِ كربلا رو زمين افتاد، زنها از تو خيمه ها بيرون اومدن، برا اون شهيد ناله و عزاداري به پا كردن، اما وقتي حضرت مسلم از بالايِ دارالاماره پايين افتاد زنهاي كوفه لياقت نداشتن براش گريه كنن...
شهادت شهدايِ كربلا خيلي شباهت به امام حسين داشت، اما شهادت حضرت مسلم يه شباهتي به امام حسين داشت، كه بين بقيه شهدايِ كربلا نبود، همه ي شهدايِ كربلا تشنه شهيد شدن، ارباب ما هم تشنه شهيد شد، حضرت مسلم هم تشنه شهيد شد، خوب اين شباهت بين همه بود، اگه حضرت مسلم از بالايِ دارالاماره افتاد، شهدايِ كربلا هم از رويِ مركب افتادن، اما يه شباهت بود فقط بين حضرت مسلم و ارباب بي كفن بود، حضرت مسلم كه افتاد رو زمين هيچكي نبود بياد سرش رو به دامن بگيره، تو كربلا هر شهيدي رويِ زمين افتاد ارباب اومد بالا سرش، برا اون غلام سياه هم اومد، غلام سياه تعجب كرد، ديد يه نفر داره سر رو به زانو ميذاره، چشماش رو باز كرد ديد پسرِ پيغمبرِ،حُر وقتي رويِ زمين افتاد فكرش رو هم نميكرد وقتي چشماش رو باز ميكنه سرش تو بغلِ امام حسين باشه، اما اربابِ ما وقتي رويِ زمين افتاد، هيچكي نبود بياد سَرِ اربابِ مارو به دامن بگيره، يه نفر اومد كاش نيومده بود...*
او مي نشست و من مي نشستم
او رويِ سينه من در مقابل
او مي بُريد و من مي بُريدم
او از حسين سر ، من از حسين دل
*ناله بزن بگو: حسين!....*
ــــــــــــــــــ
#حضرت_مسلم
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#حاج_مجتبی_رمضانی
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
۲
.
|⇦•از سرِ شب، غربت و ..
#قسمت_اول #روضه و توسل اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ»
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ..
از سرِ شب، غربت و دلشورهام بسیار شد
غصۀ یک عمر، بین سینهام انبار شد
خواب بودم، غافل از احوالِ خود، تا ناگهان
با صدای نالهای محزون، دلم بیدار شد
ناله میفرمود:« یا عَطشان... بُنیَّ یاحسین»
از همین ناله، دو چشم عرشیان خونبار شد
چشم وا کردم لباسِ غرق خون دیدم به عرش
تا نظر کردم بر آن، از گریه چشمم تار شد
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
*هر کسی سفر میره یه سوغاتی میاره .. همچین که کاروان رسید مدینه هر کسی سفر میره یه سوغاتی میاره .. یه مرتبه دیدن بی بی شتابان رفت بالا سرِ قبرِ رسول الله .. دیدن یه بقچه در آورد .. از تو بقچه یه پیراهن غرق در خون و پاره پاره رو درآورد .. بعضیا تعجب کردن این چیه بی بی از تو ساروق بقچه درآورد یه مرتبه پیراهنُ رو دست گرفت .. این پیراهنِ داداشمِ .. اینا جای نیزه و شمشیر و نعل اسباست که رو بدنِ داداشم تازوندن ..
ــــــــــــــــــ
#حضرت_مسلم
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#سید_رضا_نریمانی
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
.
|⇦• کوفه دلبستگی اش را ..
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل ویژه ایام مسلمیه و شب اول محرم به نفس حاج حسین سازور* •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کوفه دلبستگی اش را به تو ابراز نکرد
در زدم خانه به خانه، احدی باز نکرد
خسته از راه، دعا کن به دو راهی نخورد
هیچ مردی به در بسته الهی نخورد
غیر از این طوعه در این شهر ندیدم مردی
کاش می شد به تو پیغام دهم برگردی
کاش می شد به تو پیغام دهم: کوفه نیا
به علی اصغر شش ماهه قسم کوفه نیا
دیدن حرمله دلشوره به جانم انداخت
جملۀ «کوفه نیا» را به زبانم انداخت
پینۀ مُهر به پیشانیِ شان توطئه بود
قول این طایفۀ چرب زبان توطئه بود
پشتِ پایِ بدی از دوست نماها خوردم
زخم از نیزۀ تکفیر به فتوا خوردم
ان شالله بریم کنارِ حرمش اونجا عرض ادب کنیم ..
سر به دیوار غریبی نگذارم چه کنم!؟
دست دشمن پسرانم نسپارم چه کنم!؟
کوچه گردی شده کارم،همه رفتند حسین!
راه برگشت ندارم،همه رفتند حسین!
حقِ اولاد علی نیست چنین بی مِهری
گریه ام بند نمی آید از این بی مِهری
روضه هایم به تو بسیار شباهت دارد
اشکم از غربت گودال شکایت دارد
در دلِ خاک،دلم خون جگرت می ماند
سرِ دروازه سرم منتظرت می ماند
سرِ دروازه رسیدی،طلب باران کن
با لب تشنه مرا فاتحه ای مهمان کن
غم نخور ! چون که شنیدی به پرم سنگ زدند
به فدای سر زینب به سرم سنگ زدند
شاعر: #وحید_قاسمی
وقتی میان گودال افتاد از هر طرف نیزه بارانش کردن .. اما تفاوت از اینجا به بعدِ .. مسلم رو دست بسته و خاک آلود از گودال بیرون آوردن اما ابی عبدالله دیگه از گودال بیرون نیامد .. وقتی وارد دارالاماره شد، سلام نکرد؛ گفتن چرا به امیر سلام نمیکنی؟ گفت امیری حسین و نعم الامیر .. یا مسلم ابن عقیل .. ای کشتۀ بی وفایی ها .. حضرت رو بردن بالای بام دارالاماره، رو کرد سمتِ مکه یه سلامی به ابی عبدالله داد ..بعضیا فرمودن در همان سلام دادن، نانجیب سر از بدن مسلم جدا کرد .. مردم کوفه پایین دارالاماره اجتماع کرده بودن و دربارۀ مسلم گفت و گو میکردن .. اُف بر شما مردم بی غیرت .. میانِ همهمۀ مردم یه وقت یه صدای مهیبی به گوش آمد .. نگاه کردن دیدن یه بدنِ بی سر از بالای دارالاماره رویِ خاک افتاد ..
ای حسین ..
امام زمان ببخشید .. بعضیا گفتن اراذل کوفه خبردار شدن، ریسمان به پایِ مسلم بستن .. بدنُ خاک کشیدن تا بازار قصابا بردن .. بدن رو به قناره آویزان کردن .. اینجا به بدنِ سفیرِ ابی عبدالله بی حرمتی کردن .. صلی الله علیک یا اباعبدالله .. با بدنِ اربابتون چه کردن .. امام رضا فرمود جد ما رو فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ
منابع:
بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۱
طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۳۵۰
مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ص۵۳-۶۳
مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۶۵
ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۶۲
عیون اخبار الرضا علیه السلام ۱، ۲۹۹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حضرت_مسلم
#حاج_حسین_سازور
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#مسلمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•رویاشم قشنگه ،ببینم گنبد داری ..
#سینه_زنی شهادت #امام_باقر علیه السلام و ایام #مسلمیه به نفس حاج ابوذر #بیوکافی
●━━━━━━───────
رویاشم قشنگه ،ببینم گنبد داری
صحنای قشنگی ، شبیه مشهد داری
روی قبر خاکیت،یه دونه مرقد داری
زائر بی حد داری ..
بی قرارم ..
تویی قرار قلب زارم
من به جز تو ..
آخه مگه کسی رو دارم
آرزومه ..
سر رو ضریح تو بزارم
من با یاد روضه هات
گریه میکنم برات
امشب میزنم صدات ...
یا مولا امام باقر (ع)
بازم روضه داری، داره چشمات میباره
یاد کربلا و، یاد داغ گهواره
چشمات خونِ واسه، گلوی پاره پاره
دخترای آواره ..
با جسارت ..
گوشواره ها میرن به غارت
آه از این غم ..
رقیه میره به اسارت
بعد بابا ..
یه شب نداره خواب راحت
وای از اون همه بلا
دست زجر بی حیا
سیلی های بی هوا ..
یا مولا امام باقر (ع)
شاعران:
#محمد_جواد_صادقی
#یوسف_زندیه
سفیر حسینم اما، اسیر دیار غمها
طعنه میزنن به مسلم، آدمای بی سروپا
میگن مرد گریه نمیکنه
میگن مرد ناله نمیزنه
أهای مردم خدا میدونه
چه آتیشی تو دله منه
گریه میکنم برا حرم
گریه میکنم برا حسین
کاشکی به أقام یکی میگفت
سمت کوفیا نیا حسین
حسین میا به کوفه، کوفی وفا ندارد
کوفی بی مروت شرم و حیا ندارد
آبروی دوعالم ....
ــــــــــــــــــ
#حاج_ابوذر_بیوکافی
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
•|⇦دلشوره دارم پسر عمو..
#سینه_زنی #حضرت_مسلم ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
دلشوره دارم پسر عمو
ببین که دست و پام می لرزه
خودم شنیدم که می گفتن
سر حسین چقدر می ارزه
داری میای اگه میشه
نیا تو رو جون مادرت
می دونی که اینا دارن
نقشه برای انگشترت
آرزوشون همینه که
بسوزونن دل خواهرت
ای وای، اَمون از این زمونه
مسلم داره آروم می خونه
حسین حسین حسین ..
کوفه میا سالارِ زینب ..
ــــــــــ
وقتی که پام رسید به اینجا
چیزی به جز کینه ندیدم
از بس برا تو گریه کردم
ببین آقا نفس بریدم
برای تو پسر عمو
جونم و قربونی آوردم
فدا سرت آقایِ من
هر جایی که زمین می خوردم
آروم آروم زیر لبم
فقط اسم تو رو می بردم
چشام دیگه کاسۀ خونه
مسلم داره آروم میخونه
ای وای، اَمون از این زمونه
مسلم داره آروم می خونه
حسین حسین حسین ..
کوفه میا سالارِ زینب ..
ــــــــــ
حالا برات روضه می خونم
لحظۀ آخرم رسیده
کاشکی برات خبر بیارن
مسلم تو کوچه ها چی دیده
نبودی تو ببینی که
مهمونتُ دوره می کردن
برا گلوی اصغرت
دنباله حرمله می گردن
خدا کنه جلو چشات
به اشک بچه هات نخندن
کوفه، با ما نامهربونه
مسلم داره آروم می خونه
ای وای، اَمون از این زمونه
مسلم داره آروم می خونه
حسین حسین حسین ..
کوفه میا سالارِ زینب ..
ــــــــــــــــــ
#مسلمیه
#شب_اول_محرم
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
|⇦• کوفه دلبستگی اش را ..
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت #مسلم_بن_عقیل_ع ویژه ایام مسلمیه و شب اول محرم به نفس حاج حسین #سازور
●━━━━━━───────
کوفه دلبستگی اش را به تو ابراز نکرد
در زدم خانه به خانه، احدی باز نکرد
خسته از راه، دعا کن به دو راهی نخورد
هیچ مردی به در بسته الهی نخورد
غیر از این طوعه در این شهر ندیدم مردی
کاش می شد به تو پیغام دهم برگردی
کاش می شد به تو پیغام دهم: کوفه نیا
به علی اصغر شش ماهه قسم کوفه نیا
دیدن حرمله دلشوره به جانم انداخت
جملۀ «کوفه نیا» را به زبانم انداخت
پینۀ مُهر به پیشانیِ شان توطئه بود
قول این طایفۀ چرب زبان توطئه بود
پشتِ پایِ بدی از دوست نماها خوردم
زخم از نیزۀ تکفیر به فتوا خوردم
ان شالله بریم کنارِ حرمش اونجا عرض ادب کنیم ..
سر به دیوار غریبی نگذارم چه کنم!؟
دست دشمن پسرانم نسپارم چه کنم!؟
کوچه گردی شده کارم،همه رفتند حسین!
راه برگشت ندارم،همه رفتند حسین!
حقِ اولاد علی نیست چنین بی مِهری
گریه ام بند نمی آید از این بی مِهری
روضه هایم به تو بسیار شباهت دارد
اشکم از غربت گودال شکایت دارد
در دلِ خاک،دلم خون جگرت می ماند
سرِ دروازه سرم منتظرت می ماند
سرِ دروازه رسیدی،طلب باران کن
با لب تشنه مرا فاتحه ای مهمان کن
غم نخور ! چون که شنیدی به پرم سنگ زدند
به فدای سر زینب به سرم سنگ زدند
شاعر: #وحید_قاسمی
وقتی میان گودال افتاد از هر طرف نیزه بارانش کردن .. اما تفاوت از اینجا به بعدِ .. مسلم رو دست بسته و خاک آلود از گودال بیرون آوردن اما ابی عبدالله دیگه از گودال بیرون نیامد .. وقتی وارد دارالاماره شد، سلام نکرد؛ گفتن چرا به امیر سلام نمیکنی؟ گفت امیری حسین و نعم الامیر .. یا مسلم ابن عقیل .. ای کشتۀ بی وفایی ها .. حضرت رو بردن بالای بام دارالاماره، رو کرد سمتِ مکه یه سلامی به ابی عبدالله داد ..بعضیا فرمودن در همان سلام دادن، نانجیب سر از بدن مسلم جدا کرد .. مردم کوفه پایین دارالاماره اجتماع کرده بودن و دربارۀ مسلم گفت و گو میکردن .. اُف بر شما مردم بی غیرت .. میانِ همهمۀ مردم یه وقت یه صدای مهیبی به گوش آمد .. نگاه کردن دیدن یه بدنِ بی سر از بالای دارالاماره رویِ خاک افتاد ..
ای حسین ..
امام زمان ببخشید .. بعضیا گفتن اراذل کوفه خبردار شدن، ریسمان به پایِ مسلم بستن .. بدنُ خاک کشیدن تا بازار قصابا بردن .. بدن رو به قناره آویزان کردن .. اینجا به بدنِ سفیرِ ابی عبدالله بی حرمتی کردن .. صلی الله علیک یا اباعبدالله .. با بدنِ اربابتون چه کردن .. امام رضا فرمود جد ما رو فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ
منابع:
بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۱
طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۳۵۰
مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ص۵۳-۶۳
مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۶۵
ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۶۲
عیون اخبار الرضا علیه السلام ۱، ۲۹۹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حضرت_مسلم
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#مسلمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•باز مُحرمت میآد از راه...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه #روزعرفه اجرا شده به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان
●━━━━━━───────
باز مُحرمت میآد از راه
بوی ماتمت میآد از راه
از حسینیه سلام میدم
به زُوّارِ تو ثارالله
الان زیر قبه ات چه حالیِ؟
جای ما تو صحنِ تو خالیِ
خودت خواهشو تو چشام ببین
میخوام زائرت شم من اربعین
این حرم کجا و چهارتا قبرِ خاکی مدینه
زائر بقیع و ببین که روی خاکا میشنه
سینه میزنم من به یادِ مادرِ شکسته سینه
وااای حسین جانم...
شهر غربت و بلا کوفه
ای دیارِ بی وفا کوفه
بشنو ناله ی سفیرت رو
میا کوفه، میا کوفه، میا کوفه
فدای تو کردم سرم رو من
سپردم به تو دخترم رو من
رباب و دیدم بین قافله
سه شعبه دیدم دستِ حرمله
زجر بی حیا و رقیه میشه تنها دلِ شب
چشم دشمنا و غمِ بی معجری اشکِ زینب
اسب بی سوار و می مونه پیکرت زیرِ مرکب
وااای حسین جانم...
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#روز_عرفه
#شب_اول_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
•محرمی که نباشی .....
#قسمت_اول توسل به امام زمان عجل الله و #روضه شب اول محرم۱۴۰۰
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ"
* دوزانو دست ادب به سینه بگذارید شب اول مُحرمه ....*
هر که دارد به سرش شور و نوا بسم الله
هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله
"اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن"
"یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین
اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة"
"یا رب الحجه بحق الحجه اشف
صدر الحجه بظهور الحجه...."
مُحرمی که نباشی در آن مُحرم نیست
بدون تو ضربان زمین منظم نیست
چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را
هزار سال بدون تو زندگی…کم نیست
*اینقدر این فراق بینما طولانی شده دیگه برامون عادی شده ندیدنت ونبودنت ،چقدر محرما بیاد و بره نبینمت
آقا...."عَزیزٌ عَلَّیَ اَنْ اَرَی الخَلْقَ وَ لا تُری"
خدا نکنه این فراق عادی بشه عادتکنم به نبودنت ..آدم باید محرم بی قرار باشه برا امامش ..از همین امشب یاد بگیریم این بیقراری رو...
مسلم هر وقت که میگذشت بیشتر بی قرار امامش بود ..آقا خودت بخواه ما که هرچه خواستیم نشد ..*
خودت بخواه که دست از گناه بردارم
*از گناه خسته شدم به جدت قسم اومدم با این پیرهن مشکی دست از گناه بردارم ... آقا جان!*
خودت بخواه که دست از گناه بردارم
که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست
*هرچی عهد بستم هرچی بهت قول دادم همه رو شکستم اما امسال اومدم بگم: یا صاحب الزمان! میخوام به واسطه محرم عهد ببندم عهدی که زیر خیمه عزای جدت میبندم فرق داره ....آقا جان! ..*
هزار بار خودت را به ما نشان دادی
ولی چه فایده چشمان ما که مَحرم نیست
*اومدم یه چشمی بهم بدی مَحرم بشه لایق بشه این چشمی که پر از گناهه لیاقت نداره، اومدم چشمم رو شستشو بدم، واقعا هم همینه هرچیزی که بخواد پاکبشه باید شستشه بشه ...من از شما سؤال میکنم چی بهتر از اشکبرحسین برای شستشه شدن ...؟
آقا جان هیچجا بهتر از روضه پیدا نکردم ..حرف دلت هست یا نه ؟*
خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه
حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست
*یه شبِ روضه ی شمارو با عالم عوض نمیکنم یک ساله منتظر شب اول محرمم....*
حوائجم همه در بین روضه یادم رفت
*کی میگه حاجتی ندارم، مگه میشه کسی بی حاجت اومده باشه ..خیلی حاجت داشتم خیلی درد دارم گفته بودم شب اول میامکلی حاجت میارم وسط، اما تا اومدم نگام به این پرچمِ یا حسین افتاد تمام یادم رفت *
حوائجم همه در بین روضه یادم رفت
غمت چه کرده…غم روزگار یادم نیست
#شاعر احسان نرگسی رضا پور
*خوشا به حال اونی که فقط غم امامش رو بخوره غم خودش یادش نیاد .. شهدای کربلا اینجوری بودن از غموغصه خودشون هیچوقت گریه نکردن وحرف نزدن ..فدای اون آقایی بشمکه توکوفه خیلی غمداشت خیلی بلا داشت خیلی مصیبت دید اما یه لحظه غمخودش یادش نیومد، فقط برا غم امامش گریه کرد ..فدات بشم آقاجان ..چهچوری مسلم توکوفه اسیرشد ..چهجوری غریب شد ..یه بار برا غمخودش گریه نکرد ...فقط میزدتو سینه اش میگفت: حسین نیا کوفه ..
اصلا خودش رو ندید فقط با آقاش نجوامیکرد*
سرم رو شکستند فدا سرت
اینا نقشه دارند برا سرت
میترسم که رو نیزه ها سرت
قرآن بخونه...قرآن بخونه ..
میترسم بازم مثله مادرت
یه دستی بلند شه رو دخترت
همه ترسم از اینکه خواهرت
غریب بمونه.....
فرقی نمیکنه، تو کوفه مرد و زن
دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن
گودال میکنند، بد جور میزنند
حتی زنا شونم، از دور میزنند
*یه جوری زدنش، گفت: منو اینجور میزنید با حسینم چه میکنید؟...*
یه گودال برام کندن و زدن
یه عده میخندیدن و زدند
غریب گیرم آوردن و زدن
همه دور گودال نشستنُ
زدند دندونم رو شکستنُ
توی کوچه دستم رو بستنُ
*من نایبت بودم اینجوری میزنند، موندم که با خودت میخوان چیکار کنن؟..*
سیلی که میزدن از پا میوفتادم
یاد مدینه و زهرا میوفتادم
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_اول_محرم
👇
.
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به #حضرت_مسلم علیه السلام اجرا شده شب اول محرم۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد
●━━━━━━───────
*روضه شب اول شروع شد، امشب شب اولین فدایی حسینِ، میخوام اسم یه فدایی دیگه رو ببرم، دونفر اولین فدایی امام شدن ..قرآن میگه: "السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ"
این دونفر السابقون السابقونن....
روضه ،روضۀ این دو نفره، هر دو نفر تنهایی چشیدن ، هر دو نفر غربت چشیدن، هر دو نفر رفتن در خونه هارو زدن اما کسی در رو وا نکرد، هر دو نفر پشت در بسته افتادن، هر دو نفر واسۀ خودشون گریه نکردن، هر دو نفر برا امامشونگریه کردن ..یه کلمه هایی توی روضه هر دو نفر مشترکه این کلمه ها خودش یه روضه است......
اولیش کوچه است، دومیش آتیشه....
سومیش تازیانه است ... یا صاحب الزمان!
یه چیز دیگه ام توروضه این دونفر مشترکه، تو روضه این دونفر چند نفر ریختن سر یه نفر ... مدینه همچند نفر ریختن سر یه مادر، میخوامبگم اگه ریختن سر مُسلم، مُسلم مرد بود، شجاع بود، دلیر بود، فرمانده بود.. جنگجوبود، سردار بود، کسی بود جنگهای زیاد دیده بود، اگه ریختن سرش چهارتا زدن چهارتا خوردن، جنگه مَرد با مَرد.اما مادرِ ما یه خانم هجده ساله بود، مادر ما خانومی بود دفاع نداشت، مدافعی نداشت، مادر ما بارشیشه داشت، یکی نیومد بگه این خانوم نباید بین در و دیوار باشه ..
نانجیب تا فهمید فاطمه است خودش نوشته چند قدم اومدم عقب، یا صاحب الزمان!
وقتی مسلم توخونۀ طوعه گیر افتاد فهمید خونه محاصره شده ریختن دور خونه، تا دید آتیش آوردن خونه محاصره شد، زد از خونه بیرون، میدونی چرا از خونه زد بیرون؟ فهمید یه زن تو خونه است .. گفت اینا مرد و زن نمیفهمن یادش افتاد .. گفت یه زن تو مدینه توخونه گیر کرد .. دیگه نمیخوام تکرار بشه...
توی مدینه، نانجیب میگه برگشتم یادِ علی افتادم هرچی کینه داشتم چنان لگدی به در زدم .....
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#سید_مهدی_میرداماد
#شب_اول_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•نیا منو از این خجالت...
#سینه_زنی و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده #شب_اول محرم به نفس سیدمهدی میرداماد
●━━━━━━───────
نیا نیا، نیا منو از این خجالت آب نکن
این همه شهر کوفه رو انتخاب نکن
تا اینجا شرمنده شدم از این به بعد
دیگه منو شرمندهٔ رباب نکن
اگه داری میاری اصغرت رو
شِبح پیمبر علی اکبرت رو
دیگه نیار سه ساله دخترت رو
داری کجا میاری خواهرت رو
بیا ولی نیار انگشتـرت رو
داشته باشی اینجا هوای سرت رو
«حسین من حسین
ضیاء هر دو عین من»
کوفه نگو یه درد بی دوا بگو
از مردم بی خبر از خدا بگو
از شمر بگو سنان بگو خولی بگو
از حرملـــه از زُجر بی حیا بگو
اینا میخـوان صبرتو سر بیارن
لشگر سی هزار نفر بیارن
برا گلهات تیغ و تبر بیـارن
کاشکی میـشد برات خبر بیارن
بگی زَنـا گوشواره در بیارن
معجرها رو اضافه تر بیارن
«حسین من حسین من..»
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
#سید_مهدی_میرداماد
#مسلمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
|⇦•ای نامه که می روی...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیها ویژهٔ روز #عرفه اجرا شده به نفسِ حاج
●━━━━━━───────
به اسم رب الوفا
از مسلم نامه ای
به زاده ی مرتضی
آقا سلامٌ علیک
اما بعد از سلام
جانم فدای شما
«ای نامه که می روی به سوی حسین
از جانب من ببوس روی حسین»
کاشکی میشد که نامه ام،پیک رهایی باشه
وقتی رسید به دستت، هنوز یه راهی باشه
کاشکی میشد ببینی الان کجای کارم
شبیه یک غریبه تو کوچه ها آواره ام
اینجا دلی نمونده همه شبیه سنگن
بجز من و پسرهام همه توفکر جنگن
یه حرفهایی شنیدم که تو خبر نداری
کاشکی میشد حسین جان دختر ها تو نیاری
دلبر آشنا اینجا مسلم شده آواره کوچه ها
غریب و تنها شدم فردا من میشوم جانم فدای شما
«ای نامه که میروی به سوی حسین
از جانب من ببوس روی حسین »
از قول من به عباس بگو که ای علمدار
تا میتونی سر راه مشک اضافی بردار
اونم باید بدونه دشمن ها بیشمارن
حتی برا گلوی شش ماهه نقشه دارن
ای عزیز خدا دستم بر دامنت
به سمت کوفه نیا من از تو دورم ولی
همراه نامه ام جانم فدای شما
«ای نامه که میروی به سوی حسین
از جانب من ببوس روی حسین»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#شب_اول_محرم
#روز_عرفه
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇