eitaa logo
امام حسین ع
27.5هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ، شکر خدا که نور ولایت به ما رسید الطاف خاندان کرامت به ما رسید وقتی برای خون خدا نوحه خوان شدیم بالاترین مقام عبادت به ما رسید اسلام را محرم او زنده کرده است این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید روز ازل که موسِم تقسیم رزق بود از آن میانه، ذکر مصیبت به ما رسید اشکی چکید و این دل تیره شفا گرفت تا قطره ای ز زمزم تربت به ما رسید ذکر لبان ما صف محشر بوَد: حسین بعد از هزار سال که نوبت به ما رسید ما نوکران فاطمه ایم و عجب مدار روزی اگر مقام شفاعت به ما رسید مَستیم ما ز بادۀ "احلی من العَسل" اینگونه شد که شهد شهادت به ما رسید از نالۀ یتیم حسن زیر سمّ اسب راز وفا و عزّت و غیرت به ما رسید شاعر: .
4. نسیم آمد.mp3
زمان: حجم: 4.35M
علیه_السلام 🎤 نسیم آمد این بار از خوش مسیری رسانَد به ما مژده ی دلپذیری خبر خوش خنک کرد کام زمین را بهاری شد این خِطّه ی گرمسیری به یک خانه ی ساده ، کُنجِ مدینه چه زائرسرایی ؟چه مهمانپذیری ؟ به دامانِ شهبانوییِ آسمانی چنین مادر پاک و روشن ضمیری به اربابِ دلها خدا هدیه داده چه شمسُ الضّحایی ، چه ماه منیری چه ماهی که دلها همه صیدِ چشمش ز مژگان خود ، تا رها کرده تیری اماما تو خود زینت عابدینی پناه و امیدِ صغیر و کبیری کریمی، عزیزی، امیری، بزرگی امامی، رئوفی، صبوری، بصیری تو خود خانه ی کعبه را مُستجاری به درگاه ایزد اگر مُستجیری تو عِطر اقاقی در این خاکدانی تو گرمای عرفان در این زمهریری تو ، بُغض غریب دعای کمیلی تو روح بلند دعای مُجیری مقام رفیع تو را غبطه خوردند همه کهکشانهای این راه شیری تو دریای صبری ، تو موج وقاری تو علم لَدنّی ، تو خیر کثیری دعا را تو یاد ابوحمزه دادی چه میشد که دست مرا هم بگیری زبور است آری بر آلِ محمد کتاب صحیفه به آن بی نظیری تو سیرابِ سرچشمه های دعایی تو از باده ی سرخ سجاده سیری معلم تویی؛ از تو آموخت شیعه ولایت مداری ولایت پذیری شاعر : .
. علیه_السلام آن روز کاظمین چو بازار شام شد دنیا برای بار نهم بی‌امام شد دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت آن‌قدر اشک ریخت که چشمش تمام شد جنت وزید و حُجرهٔ در بستهٔ امام در بارش ملائکه خود، بار عام شد تا سایه‌بان شود به تن زهر دیده‌اش خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد... آن روز ذوالجناح حسین از نفس فتاد آن روز ذوالفقار علی در نیام شد آتش نشست در جگر کربلایی‌اش یعنی به رسم خون خدا تشنه‌کام شد... .
. در حرم این پرچم حق که سرخ و سبز است و سپید حیثیتش از خون شهید است، شهید پاییز، بهار شد دوباره از بس از خون جوانان وطن لاله دمید ✍ 🇮🇷
. 📋ما را نسیم پرچم تو زنده می کند _امام_حسین (ع) ............................................ ما را نسیم پرچم تو زنده می کند زخمی است دل که مرهم تو زنده می کند خشکیده بود چند صباحی قنات اشک این چشمه را ولی غم تو زنده می کند .( فرمود اگه می‌دونستید تو مصیبت حسین چه بر سر اهل آسمان و زمین اومد ،. اگر می‌دونستید داغ این آقا چقدر بزرگه همان لحظه جان می‌دادید ). آه ای قتیل اشک، نفس های مرده را شور تو، روضه و دم تو زنده می کند ای خون بهای عشق، چه خوش گفت پیر ما: اسلام را محرم تو زنده می کند ما با غذای نذریتان رشد کرده ایم جان را عطای حاتم تو زنده می کند آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را انگشتر تو، خاتم تو زنده می کند بالای تل هم آتش این قوم خفته را آن خواهر مکرم تو زنده می کند این کشته فتاده به هامون حسین اوست خود را به اسم اعظم تو زنده می کند فردای محشر و غم و طوفان وتشنگی .( با چه احوالاتی انسان‌ها محشور میشن ، برهنه ، بیچاره ، یه حالیه ، هم قرآن میگه هم روایات ، پدر و مادر از هم فرار می‌کنن بچه از پدر و مادر ! آقا ما رو دریاب حسین آقام همه می رن تو می مونی برام گفت هرکی دنبال اون چیزیه که تو دنیا بهش محبت داره ، الله اکبر ، هرکی با هر کسی با هر چیزی مانوس بوده اونجا مانوسه ؛ یه عده با شهوتشون یه عده با غضبشون یکی خیلی دنبال نامحرم اونجا هم دنبال نامحرم ، اما یه عده دور اباعبدالله جمع میشن ، حسین جان ، ما اونجا چیکاره‌ایم با کی هستیم آقا). ما را امید زمزم تو زنده می کند شاعر : ✍ 📋جگر پاره پاره اش فهماند (ع) _امام_حسین (ع) ............................................ .( پیغمبر فرمود واسه عموم کسی گریه نمی‌کنه ، واسه اون آقایی که خودش غریب بود ، اما امیرالمومنین با دست‌های بسته وقتی می‌کشیدن می‌بردنش مسجد ، هی صدا می‌زد حمزه کجایی ! ای کاش حمزه بود دستای منو می‌بستن اما به فاطمه جسارت نمی‌کردن !). جگر پاره پاره اش فهماند عاشقی کار با جگر دارد .( ابوسفیان اومد بالای سر حمزه ، بدن و مصلح کردن نامرد جسارت کرد ، جیگر آقا رو بیرون آورد به اون کسی که تو عاشورا لعنش می‌کنیم « آکِلَتِ الاَکباد » هند جیگرخوار ملعون جیگر آقا رو به دندون کشیده بود ، خدا لعنتش کنه ، بدنو یه طور مصلح کردن ، پیغمبر وقتی رسید بالای سر حمزه عبا رو درآورد رو بدن مصلح انداخت ! پیغمبر خودش با دست خودش هی بدنو جمع کرد ، هرچی تلاش کرد زیر عبا جمع نشد ، تا گفتن یا رسول الله خواهرش داره ، میاد پیغمبر با یه هول و ولایی خارها رو جمع می‌کرد رو پاهای حمزه می‌ریخت ، فرمود به پسر زبیر گفت ، بگید نیاد! گفت مادرم نمی‌تونه تحمل کنه آقا دستور داد جلوشو بگیرن نشد خواهر دیگه اومد تو گودی قتلگاه ، نگاش افتاد به بدن مصلح حمزه ، یا رسول الله کنارش بودی . تو مقاتل هست ابوسفیان اومد بالای سر حمزه با نوک شمشیر به صورت حمزه می‌زد ، یه وقت این غلام ابوسفیان ملعون گفت چه می‌کنی؟ این آقا رسم داره ، نشان داره ، بزرگ یه قومیِ ، احترام داره ، خیلی ابوسفیان خجالت کشید گفت واسه کسی نگی ها . من بمریم برا حسین اینقدر زینب زمین خورد بلند شد ، دوان دوان به سمت قتلگاه راوی میگه حسین می‌گفت با کعبه نی میزدنش رو زمین می‌افتاد ، ای کاش یکی یه عبایی رو تنت انداخته بود یا اباعبدالله). رأس تو می رود بالای نیزه ها من زار می زنم در پای نیزه ها آه ای ستاره ی دنباله دار من زخمی ترین سر نیزه سوار من ای کشته فتاده به هامون حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من قَتَلوکَ عَطشانا ، ذَبَحوکَ عُریانا هر کی می دید می گفت بیچاره خواهرش با کهنه خنجری ، می زد به حنجرش امام ، تو مجلس اون ابن زیاد ملعون با چوب دستی با لبای اباعبدالله بازی می‌کرد کسی بلند نشد بگه این آقا زن و بچه اش دارن نگاه می‌کنن نامرد نکن کسی نگفت این آقا پیغمبر زاده است پیرمرد نکن این کارو باهاش رفت تا مجلس یزید ملعون بوزینه از بالای منبر یه قیافه‌ای داشت وقتی با چوب خیزران به لبا می‌زد می‌گفت حسین می‌بینی چه ضربه دستی دارم ای کاش جدت زنده بود ازت دفاع می‌کرد حسین غریب گیر آوردنت ............................................. حاج مسعود پیرایش 👇
4_5857035068920302142.mp3
زمان: حجم: 4.87M
🎤 چرا آواره کوه و بیابانم، نمی دانم چه می خواهد غم عشق تو از جانم، نمی دانم به سمت آسمان رو می کنم هر می پرسم کجایی ماهِ پشت ابر پنهانم؟ نمی دانم تو که هر هفته امضا می کنی پرونده مارا نمی مانم چرا بر عهد و پیمانم، نمی دانم در این عصر غم و تردید آقا با ظهور تو به جا می ماند آیا دین و ایمانم؟ نمی دانم نمی دانم که هستم آن زمان پای رکاب تو چه هستم؟ کافرم گبرم مسلمانم، نمی دانم فدای قلب پر مهرت که این شب ها پر از درد است محرَم مثل تو ناحیه می خوانم، نمی دانم چه می شد اینکه مانند شما خون گریه می کردم خدا می کرد چون زینب پریشانم، نمی دانم شبیه حُر سرم زیر است پشت خیمه ارباب نگاهش می کند امروز مهمانم؟، نمی دانم شاعر: .
Haj Meysam Motieeshab30safar1402[01].mp3
زمان: حجم: 30.89M
▪️دارالشفاء (روضه) 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 🏴 ویژه شهادت (ع) باد اگر بویی ز یار آشنا می آورد از خراسان علی موسی الرضا می آورد هم کریم و هم رئوف و هم سخی در حیرتم این همه حسین و ملاحت از کجا می آورد چیست در انفاس کویش که هر جا می وزد نفحه ای از خلق و خوی مصطفی می آورد یا رضا اذن دخول ماست نام مادرت بهر ما از چادرش شال عزا می آورد من مریضم از گنه خوبان جوابم کرده اند لطف تو ما را به این دارالشفا می آورد حجره دربسته تو مقتل ما شیعه هاست تا سخن از روضه زهر جفا می آورد زودتر از زهر اندوه جوادت می کشد دوریش دارد سرت خیلی بلا می آورد شاعر:
تا فکر و ذکر من همه دیدار دلبر است من در میان جمع و دلم جای دیگر است من در میان جمع و دلم سمت سامراست آنجا که اشک زائرش از آب کوثر است دیری‌ست رفته است و دگر و برنگشته است دیری‌ست آسمان دلم بی‌کبوتر است او پیش رو نشسته و من کورم از گناه او می‌زند صدایم و ما گوش‌مان کر است آواره‌ایم در هیئات و شنیده‌ایم در روضه احتمال حضورش قوی‌تر است شاید صدای گریه‌ی آقا بلند شد چون روضه‌های مادر او گریه‌آور است در فاطمیه پهلوی او تیر می‌کشد او نیز زخمی غم دیوار و آن در است آقا سری بزن به مدینه نگاه کن کوچه بدون تو صحرای محشر است آقا بگو چگونه تحمل بیاورم؟ یک زن که در مقابل یک فوج لشکر است انگار در گلوی شما بغض می‌شود آن ریسمان که بسته به دستان حیدر است گرچه پر از گناه ولی در رکاب‌تان آخر شهید می‌شوم، این حرف آخر است ✍ .
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Haftegi_14030901_01.mp3
زمان: حجم: 66.54M
🔊 بخش اول | تا فکر و ذکر من همه دیدار دلبر است متن 👇 https://eitaa.com/emame3vom/111587 📋 تا فکرو ذکر من همه دیدار دلبر است حاج تا فکر و ذکر من همه دیدار دلبر است من در میان جمع و دلم جای دیگر است من در میان جمع و دلم سمت سامراست آنجا که اشک زائرش از آب کوثر است دیری‌ست رفته است و دگر و برنگشته است دیری‌ست آسمان دلم بی‌کبوتر است او پیش رو نشسته و من کورم از گناه او می‌زند صدایم و ما گوش‌مان کَر است آواره‌ایم در هیئات و شنیده‌ایم در روضه احتمال حضورش قوی‌تر است شاید صدای گریه‌ی آقا بلند شد چون روضه‌های مادر او گریه‌آور است در فاطمیه پهلوی او تیر می‌کشد او نیز زخمی غم دیوار و آن در است آقا سری بزن به مدینه نگاه کن کوچه بدون تو صحرای محشر است آقا بگو چگونه تحمل بیاورم؟ یک زن که در مقابل یک فوج لشکر است انگار در گلوی شما بغض می‌شود آن ریسمان که بسته به دستان حیدر است گرچه پُر از گناه ولی در رکاب‌تان آخر شهید می‌شوم، این حرف آخر است *شاعر واسه روزای قشنگمون دلم تنگ شده همه میگن درِ خونه‌ی علی جنگ شده بار شیشه‌ت به چه جرمی هدف سنگ شده ببخش علی رو، اگه خونه‌ت واسه‌ت امنیت نداشت ببخش علی رو، اگه دشمن پا رو چادرت گذاشت ببخش علی رو، ببخش علی رو، ببخش علی رو چرا رنگ و رو نداری، صورتت زخم شده خونه‌مون پاخوره یک عده‌ای نامرد شده کاشکی می‌شد ببینیم محسنمون مرد شده ببخش علی رو، زدنت توو کوچه مردا فاطمه ببخش علی رو، نمیاد دست تو بالا فاطمه ببخش علی رو، ببخش علی رو، ببخش علی رو
. آنکه دائم هوس سوختن ما می کرد کاش می آمد و از دور تماشا می کرد یاد ایام طفولیت خود افتادم زود در این دل من یاد شما جا می کرد فال من یوسف گم گشته اگر می آمد در دل مرده من کار مسیحا می کرد گرچه پرونده اعمال سیاهی دارم کاش می آمد و با اینهمه امضا می کرد من اگر منتظر واقعی او بودم کی قرار دل ما امشب و فردا می کرد کاش می آمد و یکشب وسط سینه زنی در عزای پدرش ناحیه نجوا می کرد شب هشتم وسط روضه اربا"اربا گریه بر تشنگی اکبر لیلا می کرد یا که در هلهله آن همه نا محرم هرز مهدی ما کمک زینب کبری (س) می کرد شاعر: ✍ .👇
. صلوات الله علیه آن روز کاظمین چو بازار شام شد دنیا برای بار نهم بی امام شد دجله که دیگر آبروی رفته هم نداشت آنقدر اشک ریخت که چشمش تمام شد جنت وزید و حُجره ی در بسته ی امام در بارش ملائکه خود، بار عام شد تا سایه بان شود به تن زهر دیده اش خورشید شد کبوتر و بر روی بام شد گل رفت و مستی از سر پروانه ها پرید دل بی خبر ز لذت شرب مدام شد آن روز ذوالجناحِ حسین از نفس فتاد آن روز ذوالفقارِ علی در نیام شد آتش نشست در جگر کربلایی اش یعنی به رسم خون خدا تشنه کام شد از بس که اشک ها به غزل پشت پا زدند این مصرع رمیده زمین خورد و رام شد شاعر: ✍ .
Haj Meysam Motieeshab30safar1402[01].mp3
زمان: حجم: 30.89M
💔 دارالشفاء () 🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 (ع) باد اگر بویی ز یار آشنا می آورد از خراسان علی موسی الرضا می آورد هم کریم و هم رئوف و هم سخی در حیرتم این همه حسین و ملاحت از کجا می آورد چیست در انفاس کویش که هر جا می وزد نفحه ای از خلق و خوی مصطفی می آورد یا رضا اذن دخول ماست نام مادرت بهر ما از چادرش شال عزا می آورد من مریضم از گنه خوبان جوابم کرده اند لطف تو ما را به این دارالشفا می آورد حجره دربسته تو مقتل ما شیعه هاست تا سخن از روضه زهر جفا می آورد زودتر از زهر اندوه جوادت می کشد دوریش دارد سرت خیلی بلا می آورد شاعر: ✍ .