eitaa logo
امام حسین ع
27.5هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم الله الرحمن الرحيم این همه گفتند از زهرا ..چه می دانیم؟هیچ از مقامِ بانوی عظما..چه می دانیم؟هیچ لیله القدر ِ خدا گفتند تنها فاطمه است ما از این آئینه ی یکتا ..چه می دانیم؟هیچ بارها فرمود: جنّاتِ نعیمِ مصطفاست.. از بهشتِ حضرت طاها‌..چه می دانیم؟ هیچ نامِ زیبایش شده مشتق ز نامِ کردگار.. واقعاً از اعظم الاسما..چه می دانیم؟هیچ کفو و همتایی برایش خلق شد مثلِ علی از شریکِ حضرت مولا..چه می دانیم؟هیچ خلقت اش بالاتر از حدّ ِ تصوّر های ماست وای! از انسیه الحورا..چه می دانیم؟ هیچ حجت الله است بر تک تک ائمه مثلِ نور از همین پوشیده در معنا ..چه می دانیم؟هیچ معرفت را از خودِ بی بی طلب باید نمود ورنه از بخشنده ی فردا ..چه می دانیم؟هیچ روزِ محشر را قیامت می کند با یک نگاه از براتِ شاخه ی طوبا ..چه می دانیم؟هیچ اکتفا کردیم تنها ما به نامِ نامی اش.. این همه گفتند از زهرا..چه می دانیم؟هیچ ⏹ .
. می شود از منِ افتاده ز پا در گذری معصیت کارم و از جرم و خطا در گذری تو مگر دوست نداری که شوم پاک و زلال کافی است از همه ی عُجب و ریا در گذری بخشش از نامِ تو پیداست خداوندِ کریم جای دارد که از این بی سر و پا در گذری تو خدایی..تو بزرگی تو پناهی به همه.. آمدم گردنِ کج ...تا ز وفا در گذری رجبیّه است منم غافل از این ماهِ عظیم می شود خالقِ هستی ز گدا در گذری وَ به مولودِ همین ماه قسم خسته شدم به علیآً چه شود باز خدا در گذری؟ آبروی منِ بیچاره الهی نرود یاالله... می شود از منِ افتاده ز پا در گذری شاعر: .
. مولا امیرالمؤمنین(ع* دلبر شدی..تا عاشقانت دم بگیرند با گفتنِ نامت ز دلها..غم بگیرند سرور شدی تا اینکه بر دلها نشینی تا اختیار ..از عالم وآدم بگیرند گریه کُنان و سینه چاڪانت همیشه از گریه ی بر تو فقط زمزم بگیرند مجروح ها بیمارها..در هر شرایط با یا علی و یاعلی مرهم بگیرند شاهِ نجف الحق که آقا ..برترینی تو لایقِ لفظِ امیرالمومنینی مهرِ تو باعث شد که سر بالا بگیرم چون قطره بودم آمدم دریا بگیرم با این ارادت هایِ بسیاری که دارم آخر ز دستِ فاطمه امضا بگیرم من هیچ بودم آبرو از تو گرفتم نوکر شوم با عشقِ تو معنا بگیرم باعث شده یک گوشه ی چشمانت آقا تا بهرِ خود هم چهره ای زیبا بگیرم حبّ ِ تو دارایِ خواصّ بی شماری ست من آمدم جا در دلِ طاها بگیرم با ذڪرِ خود بر قلب ها تاب و قراری شیرخدا..باور کن همتایی نداری ما شیعیانت را به هر حالی..دعا کن در روزِ محشر زودتر آقا سوا کن هستی قسیم النّار و الجنّه ..یقیناً ما را ز طیفِ دشمنان..فوراً جدا کن دیدی اگر یک گوشه ای زار و حزینم بابای خوبیها شدیداً اعتنا کن مانند فرزندی که کج رفته ..شکسته ای آشنا لطفی به سویِ آشنا کن شاه نجف دارم تمنّایی اگر شد این نوکرت را راهیِ کرببلا کن تکمیل کن الطاف خود سمتِ گدا را پایِ پیاده از نجف تا کربلا را شاعر: ............................... . مدحِ علی به روی لب، گوهر ناب میشود قلم به دست شاعرش، مست وخراب میشود گر نظری به ما کند حضرت آفتاب حسن ز گرمی نگاه او غوره شراب میشود نقطه ی زیر با علی مفسران نوشته اند مدح همین نقطه فقط چندکتاب میشود شیعه زخاک قدم علی سرشته شد گلش کسی به غیر مرتضی ابوتراب میشود؟ زدست ذوالفقار او خصم فرار می کند همین که بین معرکه پا به رکاب میشود بگو به دشمن علی سوال کن زمادرت برای نوکری او که؟ انتخاب میشود حلال زاده بودنم حرام زاده بودنت به کفه ی ترازوی علی حساب میشود طناب را به گردنش دید یهودی و گریست سنگ برای غربتش کوه مذاب میشود کاش که در روز جزا (بهار‌) بیند از کرم زشاعران درگه نجف خطاب میشود ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍ .
. پیامبر اکرم(ص) یا بشیر و یا نذیر ای حضرتِ والا سلام بر تو ای یاسینِ امّت..حضرت طاها سلام مبعثِ تو عالمی را زد به هم..ختمِ رسول جان بقربانت شوم ای گوهرِ زیبا سلام رحمتُ للعالمین ..شد نُه فلک محتاجِ تو رحمتی کن بخششِ بالاتر از دریا سلام گفتن از مدح و ثنایت نیست در حدّ ِ عقول ای که مدحت را سروده ایزدِ یکتا سلام دختری داری که مقصودِ تمامِ خلقت است بر تو بر دخترِ تو.. یاابالزهرا ..سلام "مات و مبهوتم ز الطافِ خدای سرمدی" "بعثت آمد پاک کن قلبِ مرا از هر بدی" قبله گاهِ عاشقان شد بعد از این غارِ خدا جلوه گر در این جهان شد بعد از این غارِ حرا گفتگویت با فرشته بر همه ثابت نمود.. مرکزِ اسرارِ جان شد بعد از این غارِ حرا چه مقامی داده شد بر تو عزیزِ مسلمین.. مثلِ یک دارالامان شد بعد از این غارِ حرا در کنارِ کعبه ...در بالای یکِ کوهِ بلند.. مثلِ یک سنگِ نشان شد بعد از این غارِ حرا بعد از آن قرآن تلاوت کردنت..حبل المتین مثلِ یک چشمه روان شد بعد از این غارِ حرا "روزِ مبعث آمد و شادم از این فرخندگی" "بعد از این آغاز شد سرفصلِ پاکِ بندگی" یا رسول الله تسلیمِ توام ای محترم.. می خورد برهم پس از این خانه ی ظلم و ستم بیرقِ اسلام را افراشتی در نُه فلک.. مرتضایت شد علمدارِ تو و طرفه عَلَم رحمت للعالمین رحمی کن از راهِ وفا یاری ام کن تا که در این راه..بردارم قدم مستحقم بی کسم دلواپسم ختمِ کلام.. بر منِ افتاده از پا می کنی آیا کرم؟ دعوتم کن تا مدینه تا حریمِ گنبدِ خضرایی ات من که دلتنگم پُر از دلتنگی از بهرِ حرم "روزِ مبعث را برایم شادکن با یک برات" "هم نجف می خواهم هم شش گوشه هم شط فرات" شاعر: .
سید رضا نریمانی4_5825564718261078903.mp3
زمان: حجم: 12.94M
با امام حسین(ع) هر نَفس که می کشم عمرم به پایان می رسد می شوم نزدیک تر بر مرگ و هجران می رسد کلّ ِ دارایی من این هیئت است و گریه ها هر دقیقه بی شما اندوه و خُسران می رسد روضه هایت را مگیر از من که می ترسم حسین روضه ها که رفت غم های فراوان می رسد هر نَفسِ که می کشم نزدیک تر بر تو شوم موقعِ رفتن دو دستانم به دامان می رسد بی سرو سامانِ تو بودم به امیّدِ وصال.. لحظه ی دیدار ماندم دل به سامان می رسد شک نکن که بدترینم زیرِ این چرخِ کبود ای طبیبِ نُه فلک دردم به درمان می رسد؟ با نگاهی حال و روزم را عوض کن یا لطیف با چنین حالی گدایت دل پریشان می رسد گر بگویی بر تمامِ نوکران"از ما شدید" مطمئنم رتبه ی آنها به سلمان می رسد می شوم دلتنگِ تو پس می روم سمتِ حرم عطر و بویِ کربلایت از خراسان می رسد شاعر: .
. دارد دلشان حال و هوایی ..حسنیون دارد سرشان ..شور و نوایی ..حسنیون در محضرِ کس لب به شڪایت نگشایند دارند شهِ عقده گشایی ..حسنیون از عزّتِ نفس است در این خانه دخیل اند دارند عجب میلِ گدایی..حسنیون دل را به حسن داده و سر خوش ز همین کار آقا و امیرند ..خدایی..حسنیون رخصت برسد پایِ پیاده برسانند... با گریه و با لطمه چه جایی ..حسنیون در خاکِ بقیع باز بسازند حرمِ عشق بر پای ڪنند کرببلایی ..حسنیون کی می رسد آن روز که بیتوته نمایند مابین حرم ..صحن و سرایی..حسنیون کی می رسد آن روز ڪه در صحنِ حیاطش سازند مگر آب نمایی..حسنیون یک روز رسد در کنفِ دولتِ مهدی پیوسته ڪنند نوحه سرایی ..حسنیون شاعر: ✍ .
پشتِ دروازه رسیدم حالتم تغییر کرد کوفه بود و بی وفایی،غربتم تغییر کرد روزگاری ..بینِ کوفه آبرویی داشتم.. از نگاهِ مردمانش‌‌..عزّتم تغییر کرد خطبه ای خواندم فصیح و با صلابت چون علی لحنِ من انگار که در صحبتم تغییر کرد زیر و رو کردم تمامِ قلب ها را با سخن این چنین شد که تمامِ هیبتم تغییر کرد ناگهان خولی سرِ پاک حسین بر نیزه زد چوبه ی محمل زدم سر،صورتم تغییر کرد می زدم از دل نوا..آخر هلالِ یک شبه یک دو روزی می شود که عادتم تغییر کرد آیه ای قرآن بخوان تا که جلا گیرد دلم در غیابِ تو ..ولیکن همّتم تغییر کرد تا نَفَس دارم حمایت می کنم از مکتبت کاش می دیدی چگونه شوکتم تغییر کرد
. حضرت امام سجاد(ع) بهترین چیزی که دارم از جهان..این گریه ست مرهمِ قلبم به هرجا هر زمان این گریه ست بعدِ عاشورا نمانده در وجودِ من ..قرار آه تسکینِ دلِ بی خانمان..این گریه ست صحنه هایی دیده ام روی شتر در راه شام چاره ی فکرش یقیناً عاشقان این گریه ست آب می بینم پُر از غم می شوم مانندِ رود پس دوای عاجلِ تشنه لبان این گریه ست دست ها زنجیر شد بر گردنم هم غل زدند باعثِ آرامش از زخمِ زبان این گریه ست هم سفر شد عمّه ام با شمرها!آه ای خدا جای مردن چاره سازم بی امان این گریه ست چادری پوسیده و چشمانِ هیزِ شامیان اعتراضم در صفِ نامحرمان این گریه ست حرفهای زشت شد ردّ و بدل،صبرم گسست من سلاحم پیشِ قومِ بد دهان این گریه ست رقصِ نیزه می کند با راسِ بابایم حسین پاسخم با ظلمِ خولی و سنان این گریه ست من امامِ ساجدینم خسته ام از روزگار بهترین چیزی که دارم در جهان این گریه ست شاعر: .
. می روی منزل به منزل باشتاب آقای من بسکه خوردی سنگ..گردیدی گلاب آقای من از همان بالای نیزه سر بگردان..کن نگاه.. چهره ام مکشوفه شد دور از نقاب آقای من بیکس و تنهایی ام را پر کن ای لب تشنه سر گفتگویی گر کنی دارد ثواب آقای من تا تو هستی پیشِ چشمانم ..ندارم واهمه بی تو می افتم فقط در اضطراب آقای من بعدِ تو کارم شبانه روز گریه کردن است نقش می بندد به چشمانم‌ سراب آقای من سنگ بر پیشانی ات تا خورد مُردم یا حسین مثلِ زلفِ تو منم در پیچ و تاب آقای من غم نخور هرجا که باشم پرچمت بالا برم می کنم در شام قطعاً انقلاب آقای من شاعر: .
. عوضِ عمّه ی خود راه برو بینِ مسیر.. پسرِ فاطمه!..با آه برو بینِ مسیر... به قدم های تو سوگند پُر از خستگی ام عوضِ من کمی ای شاه برو بینِ مسیر.. چه کنم این همه دلتنگی پُر واهمه را وَ نشد تا که مددکار شوم فاطمه را آخرین حجّتِ دوران!..فقرا را ببرید وَ تصّدق ز کرم ..فوجِ گدا را ببرید اربعین باشد و در شهرِ خودم کِز بکنم تذکره داده و این اهلِ خطا را ببرید همه ی خواسته هایم شده یک کرببلا وَ تمامیّ ِدعایم شده یک کرببلا پسرِ فاطمه!..ای وارثِ دلجوی حسین یک سلامی بده از جانبِِ ما سوی حسین لا اقل یک قدمی رنجه نما محفلِ ما.. تا مگر پُر شود از آمدنت ..بوی حسین عنقریب است که این عقده مرا هم بکشد مطمئن باش که من را غم و ماتم بکُشد پسرِ فاطمه!..خیلی گله دارم ز خودم نظری کن دلِ بی حوصله دارم ز خودم.. کربلا رفت ز دستم..نکند رانده شوم؟ وامصیبت..چقَدَر فاصله دارم ز خودم.. دل به دست آر ..الهی که نبینی تو بلا جانِ زهرا ببرم زود فقط کرببلا ✅ .
. من خریدار غمت هستم ابانا یا کریم غصه‌دار ماتمت هستم ابانا یا کریم گوشه صحرا گرفتی روضه‌ای بی مستمع من فدای زمزمت هستم ابانا یا کریم اشک می‌ریزی دمادم در عزای مادرت مات و مبهوت دمت هستم ابانا یا کریم بستری گردیده زهرا، کی عیادت می‌روی؟ پارکاب محکمت هستم ابانا یا کریم از جراحاتش بگو، تا بشکنم بغض گلو پس بگو گر محرمت هستم ابانا یا کریم رو به قبله کرده‌ام صدیقه را آه ای خدا داغدار مریمت هستم ابانا یا کریم پرچم مشکی خود را بر سرم حائل نما ریشه‌های پرچمت هستم ابانا یا کریم عج ✍ .
. در شب میلاد تو حال و هوایم دیدنی ست ذکر مادر مادر و شور و نوایم دیدنی است دوستم داری که دعوت کردی ام در این حرم پس تماشا کن ببین عشق و صفایم دیدنیست (مادر سادات قربانت شوم راهم بده) (خواهشاً مقدور شد جایی به درگاهم بده) شاد و خوشحالم به دنیا آمدی بانوی نور گرچه در غربت چه زیبا آمدی بانوی نور دامن پاک خدیجه خوش ثمر بخشیده است مادر خلقت چو دریا آمدی بانوی نور (حضرت مادر به این دنیا کمی محتاط باش ) (مهربانی کن به خاکی‌ها دمی محتاط باش ) ای پناه بچه‌های مانده در راه جهان مادر اهل زمین ای مادر افلاکیان دادن عیدی بود مرسوم پس عیدی بده نوکر خود را به فرزندی این درگه بخوان (مادر سادات در پایت مسلمان می‌شوم) (از عنایاتت همیشه غرق احسان می‌شوم ) لیله القدر خدا، قدری بده بر نوکرت از درت هرگز نران هستم همین دور و برت سخت دلتنگی سراغم آمده رزقی بده دعوتم بنما مدینه تا بیایم محضرت (مادر سادات خوشحالم کن ای اصل الکرم) (کربلایم را بده هستم خمار یک حرم) .