.
#فاطمیه
#هجده_بهار_۵
#غریب_آشنا
بانو دوباره ذکر تو و فاطمیه شد
من مانده ام که با چه برابر بخوانمت
بانو خدا یکی،تو یکی،اصلا از چه رو
باید که مریم،آسیه،هاجر بخوانمت؟!
دخت نبی و همسر مولا گمان کنم
زیباترست امّ پیمبر بخوانمت
تا ادعای ابتر این قوم رو کنم
با آیه آیه سوره ی کوثر بخوانمت
رنگ رخت کبودیِ یک یاس حک کنم
یا بال و پر شکسته کبوتر بخوانمت؟!
کوچه...فدک...اراذل و اوباش...مادرم!!!
با اشک های چشم حسن،تر بخوانمت
"بازو"ی مرتضی،"درِ"خیبر شکن بُدی
حالا فتاده "دست"،پسِ "در" بخوانمت
محسن سپر برای تو و تو به پشت در
اینجا سزاست فاطمه سنگر بخوانمت
تنها به پشت در،لگد و میخ وبعد از آن...
من ناگزیر لاله ی بستر بخوانمت
بانوی آب و آینه بگذار بگذرم
با یک اشاره بانوی "آذر" بخوانمت
امروز "رهگذر" دگر از پا،نفس فتاد
بانو مدد بده که مکرر بخوانمت
بانو اجازه هست که مادر بخوانمت؟!
این فاطمیه با دل مضطر بخوانمت؟!
@emame3vom
#رهگذر
.
.
#حضرت_زهرا_شهادت
#زمزمه
چراغ خونه ی حیدر نرو تو رو به خاموشی
چقدر درد میکشی وقتی میخوای پهلو به پهلوشی
یه شب راحت نخوابیدی تو این هفتاد و پنج روزه
بمیرم من برات زهرا که سینه ات داره میسوزه
همه جسمت پر از درده
تنت زخمی چشات تاره
هنوز بازوت ورم کرده
هنوز خونت رو مسماره
توی خونه که راه میری
چرا دستت به دیواره
بند دوم :
تورو دیدم تک و تنها دلم رو غرق آه کردم
ببین شرمندتم زهرا کتک خوردی نگاه کردم
همه برگ و برت زرده الا ای یاس پژمرده
میدونم خیلی درد داری آخه پهلوت لگد خورده
تو افتادی من افتادم
تو پژمردی و پژمردم
کتک خوردی همه دیدند
چقدر من خونِ دل خوردم
شکست بازوت توی کوچه
همونجا کاشکه میمردم
#عبدالزهرا ✍
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#هجده_بهار_۸
.👇
.
هجران زهرا...
#غزل_مرثیه #فاطمیه
هجران زهرا را علی باور ندارد
قرآن این خانه دگر کوثر ندارد
آن دلخوشی های قدیم ازدست رفته
دست خدا بردست انگشتر ندارد
فضه بزن شانه به موهای عقیله
زینب در این سن کمش مادر ندارد
میخ در و دیوار باحیدر چه کرده؟
پایی برای ردشدن از در ندارد
کرده بغل زانوی غم را کنج خانه
آن فاتح خیبر دگر یاور ندارد
بالای قبر فاطمه باگریه می گفت
دیگرصدای حیدرت جوهر ندارد
برخیز ای همسنگرم ای همدم من
بی تو علی روحی دراین پیکر ندارد
گشته خزانی نوبهارش درجوانی
مولا غریب و سایه ای برسر ندارد
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
................................
.
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
امشب بهار عشق همرنگ خزان شد
اشك خدا بر غربت مردی روان شد
امشب زمين را هاله ی غربت گرفته
ماتم جهان بر مادر خلقت گرفته
امشب ز حلقوم نيايش آه آيد
آوای يا زهرا ز بيت الله آيد
گلهای ياس عشق پر پر گشته آری
کوثر فدای جان كوثر گشته آری
درها تمامی بسته بر مرد غريبت
ذكر آلاله ها امن يجيب است
بال و پر بشكسته بهبودی ندارد
امن يجيب كودكان سودی ندارد
شاه ولایت بی موالی گشته امشب
سجاده ی صدیقه خالی گشته امشب
ابر بلا سایه فکنده روی یثرب
عزم سفر دارد دگر بانوی یثرب
خورشید عصمت لحظه لحظه در اُفول است
ای شیعیان فردا مدینه بی بتول است
هستی مولا پیش چشمش دود می شد
سرمایه ی یک عمر او نابود می شد
گلچین گل یاس علی چیدن ندارد
دیگر نمک بر زخم پاشیدن ندارد
این محتضر بانوی تقوا و عفاف است
بخشنده ی پیراهن شام زفاف است
روزی که گرگی پنجه بر آن ماهرو زد
آنجا که کینه با لگد بر آرزو زد
روزی که دست عشق را بستند او دید
گلچین گل شش ماهه اش را با لگد چید
سِرِّ ولایت در رخ نیلی جلی شد
آن روز او قربانی عشق علی شد
#هجده_بهار_۱
#محمد_مبشری
.
.
#نوحهٔ
#شهات_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#دودمه #سنتی
شاه گفتا کربلا امروز میدان من است
دختر بدرالدجی می گفت با چشم پر آب (۲)
شد دعایش مستجاب
یا علی یا ایلیا یا ابا الحسن یا ابا تراب (۲)
شد دعایش مستجاب
آب شد از غربت حیدر وجود فاطمه (۲)
تار و پود فاطمه
نالهٔ عجل وفاتی داشت در عهد شباب (۲)
شد دعایش مستجاب
جور شورا ضرب پا شد دندهٔ زهرا شکست (۲)
آه از پهلو و دست
کوثر احمد فدا شد در ره ام الکتاب (۲)
شد دعایش مستجاب
میوهٔ تلخ فدک شد ارث زهرای بتول (۲)
این بود اجر رسول
بضعهٔ جان رسول الله شد رویش خضاب (۲)
شد دعایش مستجاب
فاطمه بار سفر بست و علی تنها شده (۲)
اول غمها شده
در محاق غصه ها پیچیده روی ماهتاب (۲)
شد دعایش مستجاب
#هجده_بهار_۸
............................
نوحه فاطمیه
زمینه _ دو دمه واحد
سبک شاه گفتا کربلا امروز میدان من است
در مدینه بار دیگر محشر کبری بپاست(۲)
مرتضی صاحب عزاست (۲)
از غم زهرا یم خون دیدهٔ شیر خداست (۲)
مرتضی صاحب عزاست (۲)
زینب ام المصائب آه و افغان می کند
مو پریشان می کند
چهارساله دخترت از بارغم قامت دوتاست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
یک طرف چشم حسن خیره به مسمار در است
یاد یاس پرپر است
یاد مادر می کند وقتی که زیر دست وپا ست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
باحسن از کوچه های تنگ و از سیلی مگو
بشکند سنگت سبو
داغ ضرب پا و ضرب دست ثانی مجتباست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
از غم مادر حسین بن علی تب می کند
گریه زینب می کند
ناله از دل می کشد فریاد او واغربتاست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
ای سقیفه ظلم تو دارو ندارم را گرفت
اعتبارم را گرفت
دستگیر عالم ایجاد افتاده زپاست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
محور آل کسارا خدعهٔ ثانی گرفت
دشمن جانی گرفت
خامس آل عبا آماده بهر کربلاست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
میخ در شد تیر و حلقوم علی را دوختند
قلب زهرا سوختند
آه از امروز می بینم حسینم سرجداست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
#هجده_بهار_۸
.