eitaa logo
امام حسین ع
27.5هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. هر کس که بر سرش زده با عشق سر کند باید هواى داشتن دردسر کند باید هر آنکسى که پى وصل می‌رود تا مرز سوختن بتواند خطر کند از دست این فراق مجال فرار نیست سوگند خورده است مرا خونجگر کند شب آمده است و باز زلیخا نشسته است شاید دوباره یوسف از اینجا گذر کند باشد به التماس دل ما محل نده پس لااقل بگو که چه خاکى به سر کند اصلا چگونه شمع در این گوشه‌ی اتاق شب را بدون صحبت پروانه سر کند دیدی که خون ناحق پروانه شمع را چندان امان نداد که شب را سحر کند افتاده‌اند در بغل هم دو سوخته دیگر کسى نمانده کسى را خبر کند وقتى فقیر فقر ندارد فقیر نیست کارى کنید فقر مرا بیشتر کند هر آنچه داده‌ام دوبرابر گرفته‌ام آنکس ضرر نکرد که اینجا ضرر کند با آنکه ذره را به نظر آفتاب کرد باد صبا بگو که به ما هم نظر کند علی اکبر لطیفیان https://eitaa.com/emame3vom/24203
. می‌شود هر روز اشکم در عزایت بیشتر سوختم از روضه ات از های هایَت بیشتر می‌روم دنبالت اما از حرمهای شما می‌رود تا کربلایت ردِ پایت بیشتر از عبادت هم مهمتر این اطاعت کردن است می‌دهم سر را ولی دل را برایت بیشتر میزنم بر سینه شاید که شبیهِ تو شوم می‌نشیند بر کبودی بوسه هایت بیشتر دستگاهِ لاف بسیار است اما مَرد کو غیرتم من را نگه دارد به پایت بیشتر تا که میاُفتی به یاد مَشک و دست و علقمه باز می گیرد دلت اما صدایت بیشتر تا که می‌آید رَجزهایِ عمویت بر لبم می شود سهمِ من از دستِ دعایت بیشتر تو هم از ایل و تبارت خوش قد و بالا تری رفته آری بر عمویت شانه هایت بیشتر شام های قبل شاید،حتماً امشب می‌رسی می‌رسد از هر شبی عطرِ عبایت بیشتر حسن لطفی .
. سلام صاحب الزمان، سلام بر حریم تان به صد امید هر سحر سلام می دهیم تان بهار می شود دل خزان برگ ریزمان صبا اگر بیاورد به شهر مان شمیم تان @emame3vom خودت به فکر ما همیشه از قدیم بوده ای دلم خوش است بر همین کرامت قدیم تان مرا که بین ظلمت زمانه غرق گشته ام به جبر هم شده ببر به راه مستقیم تان همیشه همنشین این دل شکسته ام شدی اگرچه کوچکم برای منصب ندیم تان اگر تو را قسم دهم مرا قبول می کنی؟! به اضطراب زینب و به مادر کریم تان... به جای روضه یک سؤال می کنم فقط همین سؤال می کنم از آن مصیبت عظیم تان میان این همه صحابه ی نبی چرا کسی جلو نیامد و نشد مدافع حریم تان؟! محمدجواد شیرازی . این روزها صحبتشان با نگاه بود از بس فضای خانه پر از درد و آه بود این جا کسی عیادت زهرا نمی رود تنها کسی که سر زده شب، نور ماه بود شهر پیمبر است مدینه، ولی در آن یاریِ اهل بیت پیمبر گناه بود از سنت رسول به غیر از اذان نماند شالوده های دین مدینه تباه بود اصلاً عجیب نیست که هیزم بیاورند وقتی که قلب مردم یثرب سیاه بود می گفت با نگاه: بمان فاطمه، نرو... تنها جواب فاطمه هم یک دو آه بود از لب جدا نمی شود عجل وفاتی اش در انتظار مانده و چشمش به راه بود : 💔 گریه کن گریه عزیزم که سبکتر بشوی وقت آن نیست که اینگونه کبوتر بشوی همسر تازه جوانم نکند خسته شدی نکند باعث تنهایی حیدر بشوی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام .
. ‍ گلی دارم که گلزاری ندارد گلم را هیچ بازاری ندارد گل من عطر وبویش دلنشین است گلم نسل امیرالمومنین است گلم باشد کمال مهربانی که دارد عطر پاک وجاودانی گلم از باغ قرآن مجید است به هرجا نا امیدان را امیداست گلم با بلبل دل همنشین است همیشه همدم مستضعفین است گلم از باغ زیبای بهشت است گلم زهرانسب حیدرسرشت است گل من عشق هرپیر وجوان است گل زیبای من صاحب زمان است اگر پیدا کنم ماوای او را ببوسم خاک زیر پای او را خداوندا رسان صاحب زمان را امید بی پناهان جهان را اگر ماتحت فرمان دل هستیم ببخشا بندگان غافل هستیم بدل مهری که حق دراوست داریم همه صاحب زمان رادوست داریم دگر امضا نما حکم ظهورش که تاروشن شود دنیازنورش هلا ای طالب خون شهیدان ببین عالم شده سردرگریبان به خونهایی که ناحق برزمین ریخت به اشکی که زچشم نازنین ریخت بیا گریه کنِ زینب کجایی؟ رسیده جانمان بر لب کجایی؟ بیا ای معدن احساس برگرد تو را به حضرت عباس برگرد نمی دانم چه باشد سرنوشتم که اهل نار یا اهل بهشتم ندارم آرزو ای مه جبینم که قبل از مُردَنم رویت ببینم چرا آقای با این مهربانی به پشت پرده غیبت بمانی؟ حبیبی یا حبیبی یا حبیبی برای ما بخوان اَمَّن يُجيبی برای تو دعا کردیم بیایی تو هم بنما برای ما دعایی تو راجان حسین وجان زهرا بیا سید علی تنهاست آقا بیا سرداردلها هم که رفته است برات آسمانش راگرفته است بیا عالَم گرفتار بلا شد بدرد لا علاجی مبتلا شد مُجيبا اين تويى يار غريبان گره بُگشا تو از کار طبیبان دوا کن درد بیماران ما را مدد بنما پرستاران ما را همه جسمیم مهدی،جان توهستی همه دردیم ما، درمان توهستی بیا آقا دگر خود را نشان ده به جسم مُرده (مداح)جان ده علی اکبراسفندیار(مداح) .👇
. از هجر تو طبیعت ما گریه می کند چشم تمام آینه ها گریه می کند چشم انتظار آمدنت شیر خواره‌ای است گهواره‌ای به کرب و بلا گریه می کند پای سه ساله‌ای که پر تاول آمده است دارد به اشک و دعا گریه می کند در علقمه به خاطر تو مشک پاره ای دارد کنار دست جدا گریه می کند گودال سرخ روز عطش نعره می کشد از روضه های خون خدا گریه می کند علی اشتری .
. هر کوچه و هر خانه‌ای از عطر، چو باغی‌ست در سینهٔ هر اهل دل و دلشده داغی‌ست آویخته بر سر درِ هر خانه چراغی‌ست بر هر لبی از موعد و موعود، سراغی‌ست از شوق، همه رو به سوی میکده دارند یاری ز سفر، سوی وطن آمده دارند کی یار سفر کردهٔ ما از سفر آید بعد از شبِ دیجورِ محبان، سحر آید از باب صفا، قبلهٔ ما کی به در آید بی‌بال و پران را پر و بالی دگر آید کی پرده گشاید ز رخ آن روی گشاده کز رخ کند از اسب، دو صد شاه، پیاده ای عطر بهشت از رخ تو ای گل نرگس ای روشنی محفل و ای رونق مجلس ای راز غمت درس مدرّس به مدارس تو منعم کل هستی و ما فرقهٔ مفلِس جز تو، به زمان نیست کسی مصلح و صاحب یا مهدیِ بِن عسکری ای حاضر غائب! تو در پی خود، قافله در قافله داری در سلسلهٔ زلف، دو صد سلسله داری با آن‌که خود از منتظرانت گله داری سوگند به آن اشک که در نافله داری با یک نگه خود مس ما را تو طلا کن آن چشم که روی تو ببیند تو عطا کن ای گمشدهٔ مردم عالم به کجایی؟ کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟ ما ریزه‌خوریم و تو ولی‌نعمت مایی هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی یک پرتو از آن چاردهم لمعه نیامد بیش از ده و یک قرن شد، آن جمعه نیامد... بشکسته ببین سنگ گنه بال و پر از ما کس نیست در این قافله، وامانده‌تر از ما ما بی‌خبریم از تو و تو باخبر از ما ما منتظِر و خونْ دلت ای منتظَر از ما ما شب‌زده‌ایم و تو همان صبح سپیدی تنها تو پناهی، تو نویدی، تو امیدی عشق ابدی و ازلی با تو بیاید شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید آرامش بین‌المللی با تو بیاید ای عِدلِ علی! عَدلِ علی با تو بیاید عمری‌ست که در بوتهٔ عشقت به‌گدازیم هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم هرچند که ما بهره‌ور از فیض حضوریم داریم حضور تو و مشتاق ظهوریم نزدیک تو بر مایی و ماییم که دوریم با دیدهٔ آلوده چه بینیم؟ که کوریم در کوه و بیابان ز چه رو دربدری تو؟ هم منتظِر مایی و هم منتظَری تو... استاد علی انسانی .
. قسم به سوره ی "والفجر" یار می آید سپیده دم پس از این شام تار می آید زغال ، روی سیاهش سیاه تر شده است خزان گذشته و کم کم بهار می آید زبور شاهد ما شد "لقد کتبنا ... "را بخوان که وارث این روزگار می آید نوشته است که مستضعفین به پاخیزید ز مشت های گره کرده کار می آید غباری از پس هر حادثه پدیدار است اگر غلط نکنم آن سوار می آید اَلا به ذکر کسی که به نامش آرامش به سینه های شده بی قرار می آید قسم به واژه ی "خیرلکم" علی خواهان "بقیه الله" با ذوالفقار می آید چه فرق مذهب و آئین ، هر آنکه منتظر است به شیوه ی علوی شیعه بار می آید چقدر خواندن "امن یجیب" اثر دارد که استجابت این اضطرار می آید زمان آمدنش وقت "مطلع الفجر" است و ناگهان به سر این انتظار می آید «وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون‏» (انبیاء/105) «و ما در زبور- پس از تورات- نوشته‏ ايم كه اين زمين را بندگان صالح من به ميراث خواهند برد.» سیدحسن رستگار .
. خیلی دوسِت دارم می‌دونی ای یاور همیشه غایب آرزومه تو رو ببینم صاحب لیله الرغائب آرزو دارم که توو این شب ‌خاکای پاها تو من ببوسم نیاد نبینمت یه روز و بمیرم و بی تو بپوسم عجل علی ظهورک آقا آرزومه که با تو باشم ینی میشه یه روزی باتو علقمه و کربلا باشم کفتره گنبده طلای صحن غریب الغربایُم از بِچگیم نوکرشم مو دیوونه ی امام رضایوم عجل الانتقام آقاجون بیا با ذوالفقار حیدر برای خونخواهی جدت برای خونخواهی مادر متی ترانا و نراکَ چشمام می‌باره مثل دریا کارد رسیده به استخونا کجایی ای مهدی زهرا(س) أَینَ الحسن بقیه الله زود برسون خودت رو آقا تا برا مادرت بسازیم یه گنبد و ضریح زیبا بحق مجتبی که دق کرد توو کوچه با یه حال مضطر همونجا که چن بار زمین خورد با چشم خیس کنار مادر به اشکای چشم علمدار که ریخت روخاک خشک صحرا روضه میخوند برای طفلان تشنه کنار موج دریا یه روضه خونه آس و پاسم به تو نبود هوش و حواسم یه عمریه همه ش کناره صحن امام رضا پلاسم .
. همه هست آرزویم كه ببینم از تو روئی چه زیان تو را كه من هم برسم به آرزوئی؟ به‌ كسى جمالِ خود را ننموده‌‏اى و بینم همه ‌جا به‌ هر زبانى بوَد از تو گفت ‌و گوئی غم و درد و رنج و محنت همه مستعدّ قتلم تو ببُر سر از تنِ من، ببَر از میانه گوئی به رهِ تو بس ‌كه نالم، ز غمِ تو بس‌ كه مویم شده‌ام ز ناله نالى، شده‌‏ام ز مویه موئی همه خو‌ش ‌دل این ‌که مطرب بزند به تار چنگی من از آن خوشم كه چنگى بزنم به تارِ موئی چه شود که راه یابد سوی آب، تشنه کامی؟ چه شود که کام جوید ز لبِ تو، کامجوئی؟ شود اینکه از ترحّم دمی ای سحابِ رحمت منِ خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلوئی؟ بشکست اگر دلِ من به فدای چشمِ مستت سرِ خُمّ مِی سلامت، شکند اگر سبوئی همه موسمِ تَفَرُّج به چمن روند و صحرا تو قدم به چشمِ من نِه، بنشین کنارِ جوئی نه به باغ ره دهندم که گلی به کام بویم نه دماغِ اینکه از گل شنوم به کام بوئی ز چه شیخِ پاکدامن، سوی مسجدم بخواند؟ رخِ شیخ و سجده گاهی، سرِ ما و خاکِ کوئی نه وطن پرستی از من به وطن نموده یاری نه ز من کسی به غربت بنموده جستجوئی بنموده تیره روزم، ستمِ سیاه چشمی بنموده مو سپیدم صنمِ سپید روئی نظری به سوی (رضوانیِ) درمندِ مسکین که به جز درت امیدش نبوَد به هیچ سوئی. .
. امسال هم گذشت تو از ما گذشت کن اوضاعمان خراب شد آقا گذشت کن وقتی پدر تویی همه کارت به حکمت است.. یا اینکه چوبمان بزن و یا گذشت کن.. هرجا شدیم بی خبر از تو حلال کن هرجا شدیم بنده ی دنیا گذشت کن از دوستان که خیر و محبت ندیده ای ماندی میان ما تک و تنها گذشت کن شرمنده ایم!شاهد ما گریه های ماست.. بدکرده ایم ما به تو اما گذشت کن اقا بحق ساقی عطشان کربلا! حرف از عموت آمده حالا گذشت کن افتاد برزمین و صدا زد حسین جان.. آبی نرفت خیمه زنها گذشت کن سیدپوریا هاشمی .👇
. خسته خسته ام ای یار چه باید بکنم رفتم از یاد تو انگار! چه باید بکنم این دوماه از کف من رفت و‌ نکردم کاری وای از غفلت بسیار! چه باید بکنم اهل دل با تو شب خویش سحر میکردند منِ محروم ز دیدار چه باید بکنم با همه خوب شدم با تو ولی بد بودم چشم‌ من بود به اغیار چه باید بکنم هرچه گفتی تو به من‌ گوش ندادم! العفو! شدم امروز گنهکار چه باید بکنم مثل هربار زدم زیر قرارم با تو تو بگو تا که من اینبار چه باید بکنم نروم کرببلا خاک به سر خواهم شد تا روم محضر دلدار چه باید بکنم؟! سیدپوریا هاشمی * ماه صفر گذشت بيا تا سفر كنيم بايد از اين دو ماه دوباره گذر كنيم آقا بيا كه ديده ي حسرت كشيده را با اشك دوري از تو و اين ماه تر كنيم هر شب به شوق روضه ي فردا نفس زديم شب را از اين به بعد چگونه سحر كنيم مزد دو ماه گريه ي خود را گرفته ايم خود را به يك نگاهت اگر مفتخر كنيم ما خسته نيستم كه رخت سياه را با خستگي از اين تن وامانده در كنيم امسال هم گذشت و پس از اين رواست كه گريه براي فاطمه ي پشت در كنيم برخيز تا مسافر صحن رضا شويم ماه صفر گذشت، بيا تا سفر كنيم محمد بیابانی *اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ* .
سرود.خبر بدید یار اومده....mp3
زمان: حجم: 7.83M
🎤 ‌ولادت امام زمان علیه السلام با نوای حاج سید مهدی میر داماد . 🎵 خبر بدید یار اومده ... حاج سید مهدی خبر بدید یار اومده ماه شب تار اومده مژده بدید به عاشقا طبیب دوار اومده دلبر رسیده سر و سرور رسیده از کرانه عشق گل امید دمیده توی کل عالم عطر نرگس پیچیده یابن طاها یابن یاسین العجل یابن امیرالمومنین طاووس جنت اومده حیدری قامت اومده خبر بدید به نوکرا حسینی طینت اومده احمد خصاله اهل عشق و کماله نورش فاطمی خورشیده بی زواله صبح ظهورش صبح عهد و وصاله یابن طاها یابن یاسین العجل یابن امیرالمومنین شهنشه ممتحنه مثل علی صف شکنه ریشه کنه آل سعود فاتح خاک یمنه احمد خصاله اهل عشق و کماله نورش فاطمی خورشیده بی زواله صبح ظهورش صبح عهد و وصاله یابن طاها یابن یاسین العجل یابن امیرالمومنین https://eitaa.com/emame3vom/58934 .