Shab4Fatemieh1-1401[02].mp3
7.77M
🎙گفتن علی رو میبرن، دیدم و حاشا کردم
#زمینه #احراق_البیت
🔺بانوای: حاج #میثم_مطیعی
خونه ت رو آتیش میزدن، فقط تماشا کردم
گفتن علی رو میبرن، دیدم و حاشا کردم
چقدر در خونه ما رو می زدی
منِ نمک نشناس، نیومدم یاریت
با پهلوی شکسته حتی اومدی
گفتی علی تنهاس، نیومدم یاریت
ببخش مادر، منو ببخش مادر
من سینه زنو ببخش مادر
ببخش مادر ببخش مادر ببخش مادر
منو ببخش مادر
اینکه تو افتادی رو خاک، چقدر دلم رو سوزوند
گریه میکردم واسه تو، چشمام به اون در میموند
چقدر میگفتی که کجاس غیرتتون
بهت زدن سیلی، جلو چشِ حیدر
ببخش اگه نشد بهت کمک کنم
هی زیر لب گفتم، چی میکشه حیدر
ببخش مادر، منو ببخش مادر
من سینه زنو ببخش مادر
ببخش مادر، ببخش مادر، ببخش مادر
منو ببخش مادر
تاگریه کردی مرد و زن، همه بهت خندیدن
شرمنده ام أمّ الحسن، همه بهت خندیدن
خودم دیدم تموم همسایههاتون
آوردن از خونه، چه هیزمی اون شب
خودم دیدم حسین چقدر ترسیده بود
دستاشو محکم بست، توو دستای زینب
ببخش مادر، منو ببخش مادر
من سینه زنو ببخش مادر
ببخش مادر ببخش مادر ببخش مادر
منو ببخش مادر
شاعر: رضا یزدانی✍
🏴 شبچهارم #فاطمیه اول۱۴۰۱
Shab4Fatemieh1-1401[07].mp3
5.28M
🎙در قتله گاه چشم تو... (#روضه)
🔺بانوای: حاج #میثم_مطیعی
در قتلگاه چشم تو سمت خیام بود
دعوا برای غارت راس امام بود
ای کاش مانده بود لباسی که داشتی
شاید برای مادر تو التیام بود
می گفت شمر بعد علی اصغرش حسین
دیگر توان نداشت و کارش تمام بود
آقا ببخش ،زینب اگر دیر آمده
در قتلگاه دور و برت ازدحام بود
فرمود تا امام علیکن بالفرار
بهر مخدرات فرار التزام بود
عدل علی به کینه ی این قوم علتی ست
این قوم پست در صدد انتقام بود
راسی که چوب خورد به دندان وبرلبش
آیه به آیه صوت رسایش پیام بود
گیسوی او به قامت نی ناله می سرود
بر اهلبیت سایه ی او مستدام بود
شاعر: علی اصغر یزدی✍
🏴 شبچهارم #فاطمیه اول۱۴۰۱
#روضه_امام_حسین
.
هجران زهرا...
#غزل_مرثیه #فاطمیه
هجران زهرا را علی باور ندارد
قرآن این خانه دگر کوثر ندارد
آن دلخوشی های قدیم ازدست رفته
دست خدا بردست انگشتر ندارد
فضه بزن شانه به موهای عقیله
زینب در این سن کمش مادر ندارد
میخ در و دیوار باحیدر چه کرده؟
پایی برای ردشدن از در ندارد
کرده بغل زانوی غم را کنج خانه
آن فاتح خیبر دگر یاور ندارد
بالای قبر فاطمه باگریه می گفت
دیگرصدای حیدرت جوهر ندارد
برخیز ای همسنگرم ای همدم من
بی تو علی روحی دراین پیکر ندارد
گشته خزانی نوبهارش درجوانی
مولا غریب و سایه ای برسر ندارد
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
................................
.
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
امشب بهار عشق همرنگ خزان شد
اشك خدا بر غربت مردی روان شد
امشب زمين را هاله ی غربت گرفته
ماتم جهان بر مادر خلقت گرفته
امشب ز حلقوم نيايش آه آيد
آوای يا زهرا ز بيت الله آيد
گلهای ياس عشق پر پر گشته آری
کوثر فدای جان كوثر گشته آری
درها تمامی بسته بر مرد غريبت
ذكر آلاله ها امن يجيب است
بال و پر بشكسته بهبودی ندارد
امن يجيب كودكان سودی ندارد
شاه ولایت بی موالی گشته امشب
سجاده ی صدیقه خالی گشته امشب
ابر بلا سایه فکنده روی یثرب
عزم سفر دارد دگر بانوی یثرب
خورشید عصمت لحظه لحظه در اُفول است
ای شیعیان فردا مدینه بی بتول است
هستی مولا پیش چشمش دود می شد
سرمایه ی یک عمر او نابود می شد
گلچین گل یاس علی چیدن ندارد
دیگر نمک بر زخم پاشیدن ندارد
این محتضر بانوی تقوا و عفاف است
بخشنده ی پیراهن شام زفاف است
روزی که گرگی پنجه بر آن ماهرو زد
آنجا که کینه با لگد بر آرزو زد
روزی که دست عشق را بستند او دید
گلچین گل شش ماهه اش را با لگد چید
سِرِّ ولایت در رخ نیلی جلی شد
آن روز او قربانی عشق علی شد
#هجده_بهار_۱
#محمد_مبشری
.
.
#نوحهٔ
#شهات_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#دودمه #سنتی
شاه گفتا کربلا امروز میدان من است
دختر بدرالدجی می گفت با چشم پر آب (۲)
شد دعایش مستجاب
یا علی یا ایلیا یا ابا الحسن یا ابا تراب (۲)
شد دعایش مستجاب
آب شد از غربت حیدر وجود فاطمه (۲)
تار و پود فاطمه
نالهٔ عجل وفاتی داشت در عهد شباب (۲)
شد دعایش مستجاب
جور شورا ضرب پا شد دندهٔ زهرا شکست (۲)
آه از پهلو و دست
کوثر احمد فدا شد در ره ام الکتاب (۲)
شد دعایش مستجاب
میوهٔ تلخ فدک شد ارث زهرای بتول (۲)
این بود اجر رسول
بضعهٔ جان رسول الله شد رویش خضاب (۲)
شد دعایش مستجاب
فاطمه بار سفر بست و علی تنها شده (۲)
اول غمها شده
در محاق غصه ها پیچیده روی ماهتاب (۲)
شد دعایش مستجاب
#هجده_بهار_۸
............................
نوحه فاطمیه
زمینه _ دو دمه واحد
سبک شاه گفتا کربلا امروز میدان من است
در مدینه بار دیگر محشر کبری بپاست(۲)
مرتضی صاحب عزاست (۲)
از غم زهرا یم خون دیدهٔ شیر خداست (۲)
مرتضی صاحب عزاست (۲)
زینب ام المصائب آه و افغان می کند
مو پریشان می کند
چهارساله دخترت از بارغم قامت دوتاست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
یک طرف چشم حسن خیره به مسمار در است
یاد یاس پرپر است
یاد مادر می کند وقتی که زیر دست وپا ست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
باحسن از کوچه های تنگ و از سیلی مگو
بشکند سنگت سبو
داغ ضرب پا و ضرب دست ثانی مجتباست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
از غم مادر حسین بن علی تب می کند
گریه زینب می کند
ناله از دل می کشد فریاد او واغربتاست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
ای سقیفه ظلم تو دارو ندارم را گرفت
اعتبارم را گرفت
دستگیر عالم ایجاد افتاده زپاست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
محور آل کسارا خدعهٔ ثانی گرفت
دشمن جانی گرفت
خامس آل عبا آماده بهر کربلاست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
میخ در شد تیر و حلقوم علی را دوختند
قلب زهرا سوختند
آه از امروز می بینم حسینم سرجداست
مرتضی صاحب عزاست (۲)
#هجده_بهار_۸
.
امام حسین ع
.
.
#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
#شام_شهادت (غسل و تدفين)
آهسته می شوید یگانه همسرش را
با آب زمزم آیه های کوثرش را
آهسته میشوید غریب شهر یثرب
پشت و پناه و تکیه گاه و یاورش را
تنها کنار نیمه های پیکر خود
می شوید امشب نیمه های دیگرش را
آهسته می شوید مبادا خون بیاید
آن یادگاری های دیوار و درش را
پی می برد آن دستهای مهربانش
بی گوشواره بودن نیلوفرش را
می گوید اما باز مخفی می نماید
با آستینی بغضهای حنجرش را
در خانهی او پهلوی زهرا ورم کرد
حق دارد او بالا نمی گیرد سرش را
با گریه های دخترانه زینب آمد
بوسد کبودی های روی مادرش را
برشانه های آفتابی اش گرفته
مهتاب هجده سالهی پیغمبرش را
دور از نگاه آسمانها دفن میکرد
در سرزمینهای سؤالی همسرش را
#علیاکبر_لطیفیان✍
#فاطمیه
#غسل_شبانه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
.
1. به سمت زهرا س.mp3
2.72M
#نوحه #حضرت_زهرا
#زمینه
#حاج_نریمان_پناهی
به سمت زهرا از
حجره دویدم من
#عدو جلوتر بود
دیر رسیدم من
فاطمه افتاد و
ناله کشیدم من
لگد به پهلوش خورد
دیر رسیدم من
صدایی از بینِ
شعله شنیدم من
سینه ی زهرا سوخت
دیر رسیدم من
دود فراگیر بود
خوب ندیدم من
محسنِ من سقط شد
دیر رسیدم من
رو بدنِ زهرا
عبا کشیدم من
فاطمه از حال رفت
دیر رسیدم من
صدای سیلی از
کوچه شنیدم من
چشم ، پر از خون شد
دیر رسیدم من ...
#شعر_دوم
به سمت گودال از
خیمه دویدم من ؛
شمر جلوتر بود
دیر رسیدم من
سرِ تو دعوا بود
نعره کشیدم من
سرِ تورو بردند
دیر رسیدم من
#شعر_سوم
خستگی از بدنت می ریزه
داره نیزه به تنت می ریزه
مگه چی گفتی عدو سنگت زد
داره خون از دهنت می ریزه
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
#فاطمیه #حضرت_زهرا
5. خستگی.mp3
6.13M
#نوحه_امام_حسین
( علیه السلام )
#جواد_مقدم🎤
خستگی از بدنت می ریزه
داره نیزه به تنت می ریزه
مگه چی گفتی
عدو سنگت زد ؟
داره خون از دهنت می ریزه
( سیدنا المظلوم ،
سیدنا العطشان
سیدنا الغریب
غریب غریب ) تکرار
گرد و خاک
از سپرت میریزه
العطش از جگرت میریزه
مگه گودال
چقدر جا داره ؟
یه سپاه داره سرت می ریزه
رقیه اشکاشو ،
نگاه کن و پاشو
بیا بریم حرم حرم حرم
حسینِ من ، ای کاش
جای سرت داداش
میبریدن سرم سرم سرم
( سیدنا المظلوم ،
سیدنا العطشان
سیدنا الغریب
غریب غریب ) تکرار
باشه من میرم
دلت میگیره
داره کارِ قاتلت میگیره
این همونیه که گفتی زینب
جونمو مقابلت میگیره
جونمو مقابلت میگیره
جونمو مقابلت میگیره
پشت و پناهِ من ،
هلالِ ماهِ من
بُریده شد سرِت سرِت سرِت
دوازده ضربه
پیشِ نگاهِ من
بُریده شد سرِت سرِت سرِت
رقیه اشکاشو ،
نگاه کن و پاشو
بیا بریم حرم حرم حرم
حسینِ من ، ای کاش
جای سرت داداش
میبریدن سرم سرم سرم
( سیدنا المظلوم ،
سیدنا العطشان
سیدنا الغریب
غریب غریب ) تکرار
« تکراربند اول »
تنهام نزار ، برادرم
ای سایه ی ، روی سرم
دوری تو میکُشه
آخر خواهرو
با غربت و با یه حرم
تنهام نزار برادرم ...
#امام_حسین
5. کامل صوتی.mp3
5.36M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#حاج_حسن_جمالی
به سمت زهرا از
حجره دویدم من
عُمَر جلوتر بود
دیر رسیدم من ...
فاطمه افتادو
ناله کشیدم من
لگد به پهلوش خورد
دیر رسیدم من ...
دیر رسیدم من ...
صدایی از بینِ
شعله شنیدم من
سینه ی زهرا سوخت
دیر رسیدم من
دود فراگیر بود
خوب ندیدم من
محسنِ من سقط شد
دیر رسیدم من ...
رو بدن زهرا
عبا کشیدم من
فاطمه از حال رفت
دیر رسیدم من
صدای سیلی از
کوچه شنیدم من
چشم ، پُر از خون شد
دیر رسیدم من
خیلی خجالت از
حسن کشیدم من
عصای مادر بود
دیر رسیدم من
صورت زهرا سوخت
آه کشیدم من
شکست گوشواره
دیر رسیدم من ...
دیر رسیدم من ..
.
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
#فاطمیه
داغ میبینیم داغ
سالها، سنگر به سنگر، داغ میبینیم داغ
هـر نظــر بـا دیدهی تر، داغ میبینیم داغ
از همان روزی که بانگ عشق را سردادهایم
بعــد هــر الله اکبر داغ میبینیم داغ
زانکه هر گل خار چشم دشمنان ما شدهست
هر طرف، گلهای پرپر، داغ میبینیم داغ
قد علم کردیم با عشق حسین(ع) از کربلا
در پی حق از ستمگر داغ میبینیم داغ
حنجرِ ما هر نفس لبیک گویِ عشقِ اوست
زان سبب از هرچه خنجر داغ میبینیم داغ
مرقد شاه چراغِ غرق در خون دیدهایم
ایذهای در خون شناور، داغ میبینیم داغ
عشق این سرمشق را با جوهر خون نقش کرد
خط به خط، دفتر به دفتر، داغ میبینیم داغ
بعد از آنکه در شکستند آن حرم را، میرسد
نو به نو داغی از آن در، داغ میبینیم داغ
دل گواهی دارد از درد یتیمی دیدهایم
هرچه بعد از داغ مادر، داغ میبینیم داغ
مرگِ ما هرگز سیاهی نیست، رویاییست سرخ
پس هزاران بار دیگر داغ میبینیم داغ
احمد رفیعی وردنجانی✍
.
محمودبیات علیا.mp3
3.48M
#درآمد #دستگاه_سه_گاه
محمود بیات علیا✍
سالها باشد که بر مهرت دچارم یا حسین
روز محشر چشم برلطف تو دارم یا حسین
قلب خود را کرده ام غمخانه ی غمهای تو
هر محرم در عزایت اشکبارم یاحسین
روز عاشورا بسوزم همچو زینب خواهرت
داغدار داغهای پر شمارم یا حسین
من به درگاه حسینی نوکری ناقابلم
این مرا باشد نشان افتخارم یا حسین
گرچه من لایق نیم.،اما قبولم کن شها
عشق تو باشد همه دار وندارم یا حسین
کربلایت کعبه ی آمال مردان خداست
بهر دیدارش همیشه بیقرارم، یا حسین
ای خوشا سیر حرمها داخل بین الحرم
نام زیبای تو بر لبها شعارم یا حسین
شعر :اسماعیل تقوایی✍
استاد محمود بیات علیا
📚 نویسنده کتابهای " الفبای نوای دل" در #آموزش_مداحی دستگاهی