.
#مناجات_با_امام_زمان
نه آبرو دارم نه چیزی که به چشم آید
سرتا به پا کبر و خطا و فسق و عصیانم
بار گناهانم به قدری هست سنگین که
از شدتِ سنگینی اش پیوسته نالانم
شیطان که اصلا هیچ ، درد من که شیطان نیست
افتاده نفسِ سرکشم عمری است بر جانم
این نفسِ بی اشباع زندانی شده تاریک
تنها ، گرسنه ، تشنه آقا کنج زندانم
دائم به اهل کوفه نفرین میکنم اما
از بی وفایی های خود خیلی پریشانم
چیزی ندارم جز دو قطره اشک بر جدت
از کودکی در سوگ آن مظلوم گریانم
من آمدم تا مثل حر سر خم کنم ، گویم
آقا ، پشیمانم ، پشیمانم ، پشیمانم
ای عادتت احسان ، مرا رد میکنی ؟ هرگز
رد کردنِ سائل مرامت نیست ، میدانم
(یونس) نشسته پشت در تا روی تو بیند
آتش نزن با دوری خود بر گلستانم
سروده : #یونس_وصالی (یونس)✍
#امام_زمان
.
.
#مناجات_با_خدا
برای دردهایم روز و شب فکر دوا کردم
برای جرعه ای از جام فیض تو دعا کردم
تو گفتی رَتِّلِ اَلْقُرْآنَ تَرْتِيلاً ، به روی چشم
رسیدم تا به اُدْعُونِي تورا از جان صدا کردم
مرا قُلْ يٰا عِبٰادِي ، اَلَّذِينَ أَسْرَفُوا امید
چرا که از ولادت تا کنون خبط و خطا کردم
تو با لاٰ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اَللّٰهِ ات مرا خواندی
من این دل را به مهر و رحمت تو آشنا کردم
فَمِنْهُمْ مَنْ قَضىٰ نَحْبَهُ سخن از عهدبستن شد
و با خود گفتم آیا بر عقود خود وفا کردم؟
تو پرسیدی أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يٰا بَنِي آدَمَ ؟
نه واللهِ ... رَهَم را از صراط تو جدا کردم
أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اَللّٰهَ را خواندم به خود گفتم
کجا محض رضای تو کمی شرم و حیا کردم؟
من نادان به فکر خود نمایی و ریا بودم
تمام کارهایم را من از روی ریا کردم
خوش آنان که رَضِيَ اَللّٰهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه اند
بدا بر حال همچون من که بر خود بد روا کردم
تو گفتی این جهان لهو و لعب ، باشد متاعش کم
ولی دل را به دنیا و متاعش مبتلا کردم
إِذِ اَلْأَغْلاٰلُ فِي أَعْنٰاقِهِمْ میترسم از آن روز
مرا رحمی نما یارب اگر چه ظلم ها کردم
به إِنَّ اَللّٰهَ تَوّٰابٌ رَحِيم ات میدهم سوگند
ببخش آن جمله اعمالم که تنها در خفا کردم
خودت گفتی برای قُربِ من با واسطه آیید
دلم را خوش به اولاد کریم مرتضی(ع) کردم
برای این که گردد شاملِ حالِ دلم لطفت
نشستم دست بر سینه و رو بر کربلا کردم
برای آن که گردد ضامنم شاهِ غریبِ طوس
دو خط روضه ، دو قطره اشک هم نذرِ رضا(ع) کردم
سخن از روضه شد یاد لب خشک علی اصغر (ع)
به روی دستِ بابا در میان گرگ ها کردم
میان کوفیان يا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني گفت
فدای غربتش باشد اگر بُغض و بُکا کردم
#یونس_وصالی (یونس)✍
.
.
#مناجات_با_امام_زمان
اَلا که معنیِ آیات و روحِ قرآنی
اَلا که عالمِ رازِ دلِ پریشانی
دوباره کَیل ِمرا پُر کن و تَصَدُّق کن
تویی که اهلِ سخاوت ، عطا و احسانی
شنیده ام که ز دستِ من و گناهانم
دلت شکسته و غرق غمی و گریانی
برای مثل منی یک دعا فقط کافیست
شبی که در حرم شاه تَشنه مهمانی
به حقِّ جَدِّ غریبت مرا ببخش آقا
تویی که جلوه ذاتِ خدای رحمانی
#امام_زمان
سروده : #یونس_وصالی (یونس) ✍
.
امام حسین ع
.
روزه پنجم ماه آمده و ما زائر
می نشینیم سر سفره قال الباقر :
#حدیث
اِنَّ الْعَبْدَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیُزْوی عَنْهُ الرِّزْقُ
بنده گناه میکند و به سبب آن، روزی از او گرفته میشود
.
حاج منصور ارضی - مناجات با خدا - @hajmansourarzi.mp3
12.45M
🎤| حاج منصور ارضی
🌙|شب سوم
🔸 مناجات با خدا
💠مراسم مناجات شب های ماه مبارک رمضان
🕌مسجد ارک تهران
404.9K
#زمزمه
#مناجات_با_خدا
#جزوه_ضیافت_نور
#رمضان۱۴۴۴
#محمد_مبشری
بند ۱
من جز درِ این خانه دگر جای ندارم
جز کوی تو با دیده ی تَر جای ندارم
هر بار گنه کردم و رو سوی تو آرَم
تو باز حیا کردی و من شرم ندارم
حالا اومدم - ای خدایم
تو نکن ردم - ای خدایم
می دونم بَدَم -ای خدایم
تو نکن ردم- ای خدایم
بند ۲
جز درگه لطف تو دگر نیست امیدی
صد بار خطا کردم و انگار ندیدی
گفتی که بیایم من و مهمان تو باشم
من کِی به خدا لایق احسان تو باشم
حالا اومدم - ای خدایم
تو نکن ردم - ای خدایم
می دونم بَدَم -ای خدایم
تو نکن ردم- ای خدایم
.
.
#زمزمه
#مناجات_با_خدا
#جزوه_ضیافت_نور
#رمضان۱۴۴۴
#بند_اول
خدایا آمدم سوی تو با دستان خالی
من و عفو تو،غفران تو یا مولی الموالی
نگر بر حال زارم/به گلزار تو خارم
خودت آگاهی ازمن/کسی جزتوندارم
اگر چه بدم/اگرچه ردم/بده یارب پناهم
قسم بر نبی/به حق علی/تو بگذرازگناهم
#بند_دوم
دوباره آمدم با کوله باری از گناهم
به دستان ابوالفضل ازکرم بنمانگاهم
خودم دانم که پستم /دل مهدی شکستم
امید اهل عالم/بگیرامشب تو دستم
اگر چه بدم/اگرچه ردم/بده یا رب پناهم
قسم بر نبی/به حق علی/تو بگذر از گناهم
#بند_سوم
دوباره ای خدایا شامل احسان شدم من
تودعوت کردی وبرسفره ات مهمان شدم من
پرازجرم وخطایم/جهنم گشته جایم
دراین شبهای رحمت/نگرشورونوایم
اگر چه بدم/اگرچه ردم/بده یارب پناهم
قسم بر نبی/به حق علی/تو بگذر از گناهم
#بند_چهارم
چنان سائل نشستم بر سر خوان عطایت
نگاهی کن زلطف ومرحمت براین گدایت
نگر قلب شکسته/گدای زار و خسته
به امید عطایت/به درگاهت نشسته
اگر چه بدم/اگرچه ردم/بده یارب پناهم
قسم بر نبی/به حق علی/تو بگذر از گناهم
#بند_پنجم
خدایاهرکه هستم هرچه هستم بنده ام من تمام عمر خود از لطف تو شرمنده ام من
خدای مهربانم/تویی آرام جانم
اگرچه روسیاهم/ز درگاهت مرانم
اگرچه بدم/اگرچه ردم/بده یارب پناهم
قسم بر نبی/به حق علی/تو بگذر از گناهم
#بند_ششم
نگر تاب وتب من یارب العفو یارب العفو
شده ذکر لب من یارب العفو یارب العفو
الاای غمگسارم/چراغ شام تارم
زتویارب من امشب/امیدعفودارم
اگرچه بدم/اگرچه ردم/بده یارب پناهم
قسم بر نبی/به حق علی/تو بگذر از گناهم
#بند_هفتم
قسم بر پهلوی بشکسته زهرا خدایا
خطاوجرمم ازلطف وکرامت توببخشا
سیه گشته دل من/گناه شدقاتل من
زرحمت یارب امشب/توحل کن مشکل من
اگر چه بدم/اگرچه ردم/بده یا رب پناهم
قسم بر نبی/به حق علی/تو بگذر از گناهم
#بند_هشتم
به فرق غرق خون مرتضی و اشک زینب گناهانم ببخشا و بگیر دستم تو امشب
خودم دانم خدایا/که مستحق نارم
گواهی من زطفلی/علی را دوست دارم
اگر چه بدم/اگرچه ردم/بده یا رب پنا هم
قسم بر نبی/به حق علی/تو بگذر از گناهم
#حاج_رضا_یعقوبیان ✍
#سبک_خدایا_عاشقان_را
........................
.
#وداع_با_ماه_رمضان
#زمزمه
#سبک_خدایا_عاشقان_را_با_غم_عشق_آشنا_کن
خدایا اومدم با توبه و با سر به زیری
امیدم اینه امشب دیگه دستم رو بگیری
قبولم کن خدایا . پس از چند شب گدایی
بیا در حق بندَت . دوباره کن خدایی
ببین اومدم . با حال بدم . باز اسمت رو میخونم
اگه رام بِدی . می خوام قول بدم . دیگه پیشت بمونم
■ خدای کریم خدای کریم خدای مهربونم . . . .
اگرچه روسیاهم من ولی غرق امیدم
نگاه لطف زهرا س کرده من رو روسفیدم
رسیده روز پنجم . دلم شد مست کوثر
به لبهایم نشسته . علی مولا یا حیدر
شب دیگره . بیا با وفا . من و غرق شعف کن
من و با همه . رفیقام خدا . مسافر نجف کن
■ علی یا علی علی یا علی علی مولای مردان . . . .
شعر از: #حسین_محمدی_فام
.....................................................
.
.
#زمزمه
#مناجات_با_خدا
#سبک_خدایا_عاشقان_را_با_غم_عشق_آشنا_کن
خدایا آمدم بر درگهت با دست خالی
زعصیان و گنه بنگر شده قدم کمانی
تو خود گفتی بیا من آمدم یا غافر الذنب
جوابم را بده از لطف خود مولی الموالی
الهی یا الهی یا الهی یا الهی
*
گنه کردم ولی هرگز مرا رسوا نکردی
به پیش بندگانت مشت من را وا نکردی
اگرچه دائما من توبه هایم را شکستم
ولی تو از محبت راز من افشا نکردی
الهی یا الهی یا الهی یا الهی
*
الهی اشک من جاری بود از هر دوعینم
بود عمری زاحسان تو من در زیر دینم
اگر چه بنده ی ناپاکم و آلوده هستم
گنه کارم ولی من عاشق روی حسینم
الهی یا الهی یا الهی یا الهی
شاعر #عادل_لاله_چینی✍
👇
🔴 کلاهبرداری مجازی
دوستان گول این پیامکهایی که لینک سایتی رو براتون ارسال میکنن چه درباره سهام عدالت چه با عناوینی مثل مامور ابلاغ، سامانه قضایی و ... نخورید. همش کلاهبرداریه. جالبه از یک کانالی ارسال میکنن که خصوصی هست و وقتی روی اسم کانال میزنی داخل نمیشه. همینجا مشخصه کلاهبرداریه
فقط مشکلی که اینجا هست اینهکه اگر من روی یکی از اینها کلیک کنم و فرمی که داده رو پر کنم، چون دسترسی به اکانت من پیدا میکنه این پیامارو از خصوصی من به دیگران ارسال میکنه و خیلیا بخاطر همین اعتماد میکنن و روش کلیک میکنن. یکی از رفقای روحانی ما اشتباها کلیک کرده بود و هک شده بود و کلی پیام از اکانتش به دیگران فرستاده بودن، کلی فحش خورده بود. بهش گفتم تو چرا گول خوردی؟ ناسلامتی آخوندی تو😂
خلاصه کلیک نکنید رو هیچ لینکی که تو پیام خصوصی یا اسمس میاد براتون. مگر اینکه لینک جاهای معتبر مث بازار، مایکت و سایتهای شناخته شده باشه. و نکته بعدی اگه قبلا کلیک کردید و نرم افزاری که معرفی کرده رو نصب کردید، سریعا پاک کنید. چون این نرم افزار به اسمسهای شما دسترسی داره، طبیعتا به موبایل بانک شماهم دسترسی خواهد داشت. طی همین چند وقت اخیر کلاهبرداری های چنددده میلیونی و حتی صدمیلیونی رقم خورده. دقت کنید لینکهای داخل اسمس و خصوصی معمولا اینطوری هستن. جوگیر نشید .
امام حسین ع
🔴 کلاهبرداری مجازی دوستان گول این پیامکهایی که لینک سایتی رو براتون ارسال میکنن چه درباره سهام عدا
یه بنده خدایی دوسه بار بمن از این پیاما داد، من هم با خودم گفتم : اگر قرار به واریز چیزی باشه، دولت به حساب خواهد ریخت و لذا نیازی به چک کردن نیست...
کمی تاقل و تفکر ، مانع سواستفاده میشه
آموزش مهارتهای دعا خوانی ٣.mp3
11.28M
💯نکات بسیار بسیار کاربردی و عالی 💯
در مورد قرائت دعا و مناجات در جلسات 👌
❇️بخش سوم
خواندن روضه در بین #ادعیه_خوانی
#دکتر_محمد_فراهانی 🎤
#دعا_خوانی
#مناجات_خوانی
.
#مثنوی_مدح_مصیبت
#واحد #حضرت_خدیجه
#السلام_ای_بانوی_ام_الوقار
السلام ای بانوی ام الوقار
بهترین مادر بزرگ روزگار
تا نبی ازعشق پاکت جان گرفت
دین حق از ثروتت سامان گرفت
همسر نیکوی احمد (ع)کیست ؟تو
بانی دین محمد (ع) کیست ؟تو
گرنبودی وقف و اکرامی نبود
درنبوت حرف اسلامی نبود
عصمت اللهی عظیم الاعظمی
دست و بازوی رسول اکرمی
درطریقت اعظم و عظما تویی
مادرمظلومه ی زهرا تویی
رفتی و دیگر ندیدی دخترت
میشود سنگ صبور همسرت
خوب شد رفتی ندیدی مادرا
دخترت را درمیان کوچه ها
یا ندیدی ان همه ازار را
سیلی و ضرب در و دیوار را
میخ تا با سینه اش شد اشنا
بی محابا ناله زد مهدی بیا
گفته بودی لحظه های اخری
جان اسما کن برایش مادری
بازهم شکرخدا باهر محن
باعبای شوهرت گشتی کفن
از کنار ذکر جانسوز شما
می زنم پر تا حریم نینوا
می زنم اینجا گریزِ کربلا
شدکفن جسم حسین با بوریا
#وفات_حضرت_خدیجه
________________________
#مجید_مرادزاده ✍
👇
.
#زمینه_وفات
#حضرت_خدیجه
#بانوی_مطهر
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول زبانحال پیغمبراکرم(ص)
بانوی مطهر/ای جان پیمبر
از برم نرو تو با چشم تر
.....
رحمی کن به حالم/بی تو پر ملالم
تو بودی تمومه پر و بالم
نرو صبر و قرار من
نرو باغ بهار من
نرو که بعد تو میشه
شروع شبهای تار من
....
ببین زهرات چه گریونه
دو چشماش کاسه ی خونه
بمون پیشم که بعدتو
میشه خونه یه غم خونه
.....
برای خاطر مولات چه زجرا که کشیدی تو
بمیرم من برای تو که آرامش ندیدی تو
......
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
☑️بنددوم زبانحال بی بی خدیجه(س)
بنشین در بر من/زهرا دختر من
ای طفل صغیرم/ گل مادر
....
میخونم پریشون /باچشمای گریون
روضه از تو زهرا /دم آخر
.....
میرم از پیشت ای مادر
تو می مونی با چشم تر
می مونی با یه دنیا غم
می مونی با دله مضطر
......
به تو میشه جفا خیلی
با چوب و ضربه ی سیلی
یه روز از ضربه ی دستی
میشه زهرا رخت نیلی
.....
بمیرم من برات زهرا که یک روزه تو پیر میشی
می گیری دست به پهلو تو تو خونه ت گوشه گیرمیشی
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
☑️بند سوم گریز به مقتل
واویلا یا زهرا/یک روز تو کربلا
پیش زینب تو/میشه غوغا
.....
یک ظهر نفس گیر/صد لشکر باشمشیر
میریزن تو گودال/نیزه و تیر
.....
یک عده دشمن کافر
میان با تیغ و باخنجر
به پیش چشم تو زهرا
جدا میشه سر ازپیکر
تو می بینی توی گودال
حسین و با تنی بی حال
سرش از تن جدا و تن
به زیر مرکبا پامال
......
تو می بینی که داره شمر میبره از قفا سر رو
جلو زینب با تیغ کند داره میبره حنجر رو
#وفات_حضرت_خدیجه
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
#شاعرسبکسازکربلایی_مجیدمرادزاده
.👇
.
#زمینه_وفات
#حضرت_خدیجه
#همسره_حضرته
🔘🔘🔘
✅بنداول مدحی
صلی الله علیک یا ام المؤمنین
همسره حضرته خاتم المرسلین
🌷
ناجیه دین حق بودی باثروتت
الگوی بانوان بودی باعفتت
🌷
تو اسوه ی نجابتی بی بی
یاحضرته خدیجه الغرا
فقط خودت بودی برازنده
مادرباشی به حضرته زهرا(س)
🌷
خیلی ای بی بی جون واسه ی دین سختی کشیدی
تو این راه ای مادر جز محنت چیزی ندیدی
دردای نبی رو توبه جون و دلت خریدی
مولاتی(2) مددی یابی بی خدیجه(س)
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅بنددوم زبانحال حضرت خدیجه (س)
با یه قلبه حزین
ازین دنیا میرم
کمتر ضجه بزن
پیش من دخترم
میرم اما بدون
دلواپسم برات
نگرانه تو و
فردای بچه هات
🌷
دارم میرم دیگه ازین دنیا
میترسم از قیامت وعقبام
چیزی ندارم و به جا کفن
فقط عبای باباتو میخوام
🌷
بعده من ای زهرا به سوگ وعزا میشینی
میشه کارت ناله اشک و گریه دل غمینی
بعده من ای زهرا یک روزه خوش نمی بینی
😭
مولاتی مولاتی مددی بی بی خدیجه(س)
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅بندسوم زبانحال حضرت خدیجه (س)
توهمین شهرغم
یه روزه پیر میشی
از زمونه ی بد
زار و دلگیر میشی
میاد یه روزی که
چهل تا نانجیب
شما رو تو خونه
گیرمیارن غریب
😭
یه عده با لگد به درمی زنن
تو می مونی بین در و دیوار
سَقَط میشه محسنت تواون لحظه
از ضربه ی تیزیِ اون مسمار
😭
میافتی رو خاکا نامردا رد میشن از روت
از ضربه ی ثانی فاطمه میشکنه پهلوت
باچوب مغیره فاطمه میشکنه بازوت
😭😭😭
مولاتی مولاتی مددی بی بی خدیجه (س)
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
✅بندچهارم گریز به کربلا
ای دم آخری
میرم باشور وشین
یاد روضه های
غریبیِ حسین
توی دشت بلا
به زیر دست و پا
سرِ حسین من
میشه از تن جدا
🌷
به پیش چشم زینبه مضطرم
روخاکا توی عمق یه گودال
تنِ پر از تیرو پر از نیزه ش
به زیر مرکبا میشه پامال
😭
زهرا جان میخونی یابُنَیّ قتلوکَ
بالبهای تشنه مِنَ الماءٍ مَنَعوکَ
ای غریبِ مادر عطشان من ذَبَحوکَ
#وفات_حضرت_خدیجه
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
.👇
.
ایام #وفات_حضرت_خدیجه
مدح.حضرتخدیجهسلاماللهعلیها
بسماللهالرّحمنالرّحیم
امر فرمود خدا ؛ مادر زهرا باشی
چونکهمیخواست تو از خاصترینها باشی
یکی از چار زنِ برتر دنیا باشی
بهتر از هاجر و آسیّه و حوّا باشی
شعر در مدح تو یک لحظه مُردّد نشده
هیچکس غیر شما کُفو محمّد نشده
همهی زندگیات خَرجِ نبوّت شدهاست
دینِاسلام؛بهدستتو حمایتشدهاست
ماشنیدیم کهاینطور روایتشدهاست
جان نورانیتو ظرف اِمامت شدهاست
آنقدر ظرف وجود تو طهارت دارد
که در آن فاطمه نُه ماه اقامت دارد
نان سر سُفرهی تو مَزّهی ایمان دارد
مور در خانهی تو مُلک سلیمان دارد
گرچه این شهر فقیرانِ فراوان دارد
لطفت آنقدر زیاد است کهامکان دارد
سائلانت همگی صاحب ثروت گردند
صاحب عزّت و آقایی و مکنت گردند
دشمن و دوست گواهی بدهد محشر بود
احترامی که میان تو و پیغمبر بود
دامنت خوابگه فاطمهی اطهر بود
قُرّة العین تو از کودکیاش حیدر بود
ز آنچه گفتیم و شنیدیم تو برتر هستی
مادر فاطمه ؛ مادرزن حیدر هستی
ذوالفقاریست که سر در ز نیام آوردهست
ثروت توست که اسلام دوام آوردهست
هر زمان حضرت جبریل پیام آوردهست
از خداوند برای تو سلام آوردهست
حرف اینجاست که مظلومه کسی غیر توست
مادر امّت مرحومه کسی غیر تو نیست
تو خدا را همهی عُمر عبادت کردی
خویش را وقف تعالی رسالت کردی
هرچه فرمود محمد تو اجابت کردی
تازه از شوهرت اِظهار خجالت کردی
شرم نگذاشت بگویی به رسول مَدَنی
وقت پرواز رسیدهست و نداری بیکفنی
جبرئیل آمد و آورد کفن از بالا
کفن دیگر تو گشت عبای طاها
چه کنی حال تو دلشورهی فرداها را؟
با دل سوخته گفتی به کنیزت اَسما
مونس فاطمه در شام زفافش باشد
خانهی فاطمه پیوسته مَطافش باشد
نکند درد در اعماق دلش پا بزند
نکند داغ ، شرر بر جگر ما بزند
نکند نعره کسی بر سر زهرا بزند
گرگ سیلی به رخ حضرت حورا بزند
مگذارید خزان وارد این باغ شود
چهکند دختر من میخ اگر داغ شود؟
چاردهسال که این ترس به تاخیر افتاد
فاطمه پشت در خانهی خود گیر افتاد
غنچه یاس علی لحظهی تکثیر افتاد
شیر بدر و اُحد ای وای به زنجیر افتاد
به غرور پسر اَرشد او بر میخورد
در آتش زده بر صورت مادر میخورد
#محمدقاسمی✍
.
.
#حضرت_قاسم
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#امیر_عظیمی✍
بنویسید غزل افتاده
جلوه ی حُسن ازل افتاده
بنویسید که از عرش خدا
سیزده ظرف عسل افتاده
بنویسید که از پشت فرس
حسنِ جنگ جمل افتاده
بنویسید سر کشتن او
چقدر بحث و جدل افتاده
نوجوان است ولی بر جانش
چقدر دست اجل افتاده
ننویسید سرش دعوا شد
خاک زیر بدنش دریا شد
ننویسید که زیر سم اسب
سیزده مرتبه جسمش پا شد
ننویسید که پهلویش چون
پهلوی فاطمه ی زهرا شد
ننویسید که قدّ قاسم
به بلندی قد سقّا شد
با اشاره بنویسید فقط
باز هم قامت آقا تا شد
#شب_ششم_رمضان
#شب_ششم_محرم
.....................................................
.
.
#مناجات_با_خدا
استغاثه
اگر غرق خطایم الهی عفو فرما
اگر از تو جدایم الهی عفو فرما
منم عبد گنهکار که دارم جرم بسیار
فتاده در بلایم الهی عفو فرما
ببین سوز و گدازم ببین راز و نیازم
ببین شور و نوایم الهی عفو فرما
ندارم رنگ و بویی ندارم آبرویی
به درگاهت گدایم الهی عفو فرما
ز پا افتاده ام من به تو دل داده ام من
تو را من آشنایم الهی عفو فرما
منم زار و شکسته به درگاهت نشسته
به امید عطایم الهی عفو فرما
منم آلوده دامن چُنان خارم به گلشن
به عصیان آشنایم الهی عفو فرما
تویی خالق تو مولا تویی رب و تو والا
تویی فرمانروایم الهی عفو فرما
مرا غیر از شرر نیست ز من آلوده تر نیست
به طغیان مبتلایم الهی عفو فرما
به قلب من نگه کن جدایش از گنه کن
تو هستی رهنمایم الهی عفو فرما
ببین بشکسته بالم ببین غرق مَلالم
ببین حال بکایم الهی عفو فرما
به «یاسر» کن عنایت نما او را هدایت
که گوید بی نوایم الهی عفو فرما
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#وفات_حضرت_خدیجه
در مرثیت حضرت خدیجه(س)
و داغ های او
------------
نسلی که زد آتش همه بال و پرت را
گلگون کشید آئینه های پرپرت را
یک روز در مکه شکستند ، آه بانو
با سنگ کین پیشانی پیغمبرت را
یک روز در شهر مدینه ظالمانه
کشتند در اوج شقاوت دخترت را
یک روز در مکّه به دست خیل کفّار
آزرده دیدی از جفاها شوهرت را
یک روز در شهر مدینه بی محابا
می زد عدو با تازیانه کوثرت را
با کشتن زهرای اطهر در مدینه
اجر رسالت داده دشمن همسرت را
ای بانوی آزرده خاطر یا خدیجه
پُر کرده گردون از مَیِ غم ساغرت را
یک روز با تیغ جفا می دید محراب
بشکست دشمن آسمانی گوهرت را
یک روز دیگر در کنار قبر احمد
با تیرباران ، کرده خونین اخترت را
روز دگر در کربلای اشک و ماتم
کردند پرپر لاله های دیگرت را
جای کفن گفتی عبای احمد آرند
تا که به پوشانند از آن پیکرت را
دانی که در کرب و بلا در خون کشاندند
جسم حسین آن نور چشمان ترت را
می دانی ای بانو رها کردند آنجا
عریان به خون جسم حسین بی سرت را
در پیش چشم زینبت بر نیزه بردند
رأس حسین آن یاس خونین حنجرت را
یک دخترت را زد عدو سیلی به رخسار
زد تازیانه دختر کوچکترت را
بگذر ز «یاسر» گر درین ایّام اندوه
برده به سمت اشک و ماتم محضرت را
**
محمود تاری «یاسر»✍
.
.
هر شب با #امام_زمان (عج)
تیر فراق
---------
قلب ما را تیر هجران تو در خون می کشد
آه ما را داغ تو از سینه بیرون می کشد
هر غروب روز جمعه آسمان بی کران
روی قاب چشم ما تصویر گلگون می کشد
عشق، ما را چون که سرگردان کویت دیده است
روی خاک دشت و هامون نقش مجنون می کشد
چشمه ی اشکی که جاری می شود بی روی تو
چشم ما را امتداد رود کارون می کشد
تا فلک از هجر تو خونین جگر سازد مرا
نقش تیری بر دلم با دست گردون می کشد
باید از هجران شود همچون زمین قامت کمان
بار سنگینی که دل اینگونه افزون می کشد
عشق با وَالتِّینِ وَالزِّیْتُون به یاد وصل تو
در کنار خیمه ی ما باغ زیتون می کشد
هر شقایق کز دل صحرا به روید روی خاک
رد پایت را به روی خاک هامون می کشد
کربلا چون قتلگاه جدِّ مظلومت حسین
چشم ما را مثل چشمان تو گلگون می کشد
«یاسر» از هجران تو می گرید امّا آسمان
از دو چشم ما در اینجا رود جیحون می کشد
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.