eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. یا رب مرا به ساکن کرب و بلا ببخش بر خاک پاک صاحب کوی شفا ببخش یا رب ،به جمعه های پر از ندبه ی بتول بر گریه های حضرت زهرا مرا ببخش یا رب مرا به لحظه ی جان دادن حسین بر قامتی که از غم او گشته تا ببخش یا رب مرا به بی کسی خیمه های او در لحظه ی هجوم همه اشقیا ببخش یا رب مرا به حال پریشان زینبش در لحظه ی جسارت آن بی حیا ببخش یا رب مرا به پیکر مانده به قتلگاه بر آنکه ذکر او شده هردم شفا ببخش یا رب مرا به رأس ز پهلو به نی شده بر دستهای حضرت صاحب لوا ببخش یا رب مرا به حنجر شش ماهه ی حسین آن باب حاجتی که شده مبتلا ببخش .
شبهای احیا در فراق تو گذر شد عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد عمرم داره تموم میشه... یابن الحسن... اما شما نیومدید آقا... ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد یک عمری... ادعای نوکری شما رو کردم آقا... اما آخرم شما رو نبینم و... از این دنیا برم... آقا... من این مصیبت رو کجا ببرم... من این مصیبت رو به کی بگم... از اول ماه خدا یاد تو هستم امام زمان... از اول ماه خدا یاد تو هستم اما چرا این ناله هایم بی اثر شد مردم بیایید امشب... از ته دل برا آقامون دعا کنیم... از خدا... فرج آقا رو بخواهیم... خودشون فرمودند: أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‌»«بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31 امشب یک طوری آقا رو صدا بزنیم... وقتی خود امام زمان صدامون رو میشنوه... بگه من غریب نیستم... شیعیانم به یاد من هستند... 🔹یابن الحسن کجایی 🔹ای وای ازین جدایی حالا از سوز دل صدا بزن آقا رو... خدا ميدونه یک روز غبطه میخوریم... میگیم ای کاش بهتر صدا میزدیم آقا رو... چشم به هم بزنیم جوونی تموم ميشه... این دو روز دنیا تموم میشه... خوش بحال اونهایی که... به عشق آقا زنده بودند و... با عشق آقا هم از دنیا رفتند... وقتی چشم از این دنیا ببندیم... تازه میفهمیم هر چی بود... در خانه این خانواده بود... حالا دستها رو بلند کن صداش بزن... یا بن الحسن... ( برای ورود به روضه👇) آقا اجازه شب، شب قدر است و روضه از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد آقای من...امام زمان... مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد دیگه دلت اینجا نباشه... بریم خانه امیرالمومنین... بیاد اون لحظه ای که...
بِمُوالاتِكُمْ عَلّمنا اللّهُ مَعالِمُ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا ، وَ بمُوالاتِكُمْ تَمّتِ الْكِلمَةُ وَ عَظُمَتِ النِّعْمَةُ وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ ، وَ بمُوالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ ، وَ لَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْواجِبَةُ وَ الدَّرَجاتُ الرَّفيعَةُ وَ الْمَقامُ الْمَحْمُودُ وَ الْمَكانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللّهِ عز و جل وَ الْجاهُ الْعَظيمُ وَ الشَّأْنُ الكَبيرُ وَ الشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَة . خداوند ، به ولايت شما ، نشانه هاى روشن دين را به ما آموخت و آنچه را از دنيايمان تباه شده بود ، اصلاح كرد و به ولايت شما ، كلمه توحيد ، كامل شد و نعمت ، بزرگ شمرده شد و پراكندگى و جدايى به ائتلاف و يكپارچگى تبديل شد و به ولايت شما ، اطاعت واجب ، پذيرفته مى شود و [ تنها ] دوستى شماست كه بر همگان ، واجب است ، و درجات بلندمرتبه و مقامِ پسنديده شده و جايگاه مشخّص نزد خداوند عز و جل ، و منزلت والا و مرتبت سِتُرگ و شفاعت پذيرفته شده ، از آنِ شماست ... .
خودشون فرمودند: أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم‌»«بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31 امشب یک طوری آقا رو صدا بزنیم... وقتی خود امام زمان صدامون رو میشنوه... بگه من غریب نیستم... شیعیانم به یاد من هستند... 🔹یابن الحسن کجایی 🔹ای وای ازین جدایی حالا از سوز دل صدا بزن آقا رو... خدا ميدونه یک روز غبطه میخوریم... میگیم ای کاش بهتر صدا میزدیم آقا رو... چشم به هم بزنیم جوونی تموم ميشه... این دو روز دنیا تموم میشه... خوش بحال اونهایی که... به عشق آقا زنده بودند و... با عشق آقا هم از دنیا رفتند... وقتی چشم از این دنیا ببندیم... تازه میفهمیم هر چی بود... در خانه این خانواده بود... حالا دستها رو بلند کن صداش بزن... یا بن الحسن... ( برای ورود به روضه👇) آقا اجازه شب، شب قدر است و روضه از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد
. سفره دارِ ماهِ رمضان ما امام زمانِ ... یعنی هر خیری میخواد به کسی برسه ،در زمان همان حجت خدا از طریق حجتِ خدا باید به ما برسه . توی این شبِها ، اول هر کاری، برا آقامون دعا کنیم ... اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن ، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ،فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" ••• ┄┅═══ این الطالب بدم المقتول بکربلا... یا امام زمان کی میای انتقام خون به ناحق ریخته شده جدت غریبت حسین و بگیری  انتظار خیلی سخته... آمین خدا برای اللهمّ              عجّل لولیک الفرج می آید خدایا پس کی می رسد اون جمعه ای که وعده داده ای.... کی می شود که چشمان ما به جمال زیبای امام زمان روشن بشه... انشاء الله بیاد اون صبح جمعه ای که آقا تکیه به خانه کعبه می زنه و صدا می زند؛ سپس رو به کربلا می کند و صدا می زند؛ الا یا اهل العالم انّ جدّی الحسین قتلوه عطشانا... ای اهل عالم من فرزند حسینم... جد من حسین رو با لب تشنه بین دو نهر آب ذبح کردند... به نیت تعجیل در فرجش، اسم جد غریبش رو آوردیم، هر جا نشستی ناله بزن «یا حسین...» ای کاش به دشت تشنه باران برسد     از بانگ اناالمهدی او جان برسد ای کاش که کوته شود این فاصله ها    آدینه انتظار پایان برسد آقا الان کجایى؟ کجا خیمه زدی؟آقا چی میشد این ماه رمضان رو بین ما باشی "متی ترانا و نراک و قد نشرت لوالنصر تری، أترانا نحف بک و أنت تأم الملأ(یعنی روزی میرسه که شما مارو ببینی ماهم ببینیم، دورت حلقه بزنیم) و قد ملأت الارض عدلا (دنیا رو پر از عدالت کنی آقا) أین بقیة الله التی لا تخلو من العترة الهادیة (کجایی ای باقیمانده ی سلاله ی احمد) أین معزالاولیا و مذل الاعداء، أین السبب المتصل بین الارض و السماء (کجایی ای عزت دهنده ی اولیاء الله و ذلیل کننده ی دشمنان ، کجایی ای مایه ی اتصال زمين و آسمان)حرف آخرو بزنم ، اذیتت نکنم "أین الطالب بدم المقتول بکربلا" این دیگه ترجمه نمیخواد ، کجایی ای منتقم حسین ، منتقم عمه ی سادات همه باهم : بالحسین الهی العفو یا رب برسان تو مهدی غائب را فرزند علی بن ابی طالب را گز دوري ِ او مدام در افغانم مانند كسي كه گم كند صاحب را *** *فرمايش ِ خود ِ امام زمان ِ،فرمود:هركسي زير اين آسمان براي جد غريب من حسين گريه كنه،بعد از گريه دستش رو بلند كنه،براي فرج من دعا كنه، من ِ امام زمان دستم رو بلند ميكنم،دعاش ميكنم. حالا برا امام حسين گريه كنيم بعد برا فرج امام زمان دعا كنيم: السلام عليك يا اباعبدالله،حسين...... آي جماعت آقامون رو بين دو نهر آب با لب ِ تشنه،هي مي گفت:مردم جيگرم داره مي سوزه،اما اين جماعت از قفا..حسين... * یا رب برسان تو مهدی غائب را فرزند علی بن ابی طالب را *حالا امام زمان بايد براي ما دعا كنه،آقاجان از خدا بخواه،قلب هاي ما در تصرف كامل حسين باشه،آقا از خدا بخواه چشمامون غير از حسين گريون نشه،آقا از خدا بخواه زن و بچه هامون فداي حسين باشن،آقا از خدا بخواه هر نفسي مي كشيم برا حسين باشه،آقا از خدا بخواه كه از حسين بخواد كه مارو در هم بخره،آقا از خدا بخواه هر شب جمعه خيابون بين الحرمين ، مقابل حرم عباس باشيم،كنار ضريح حسين باشيم* 💧صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت 💧کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت آقا... خیلی برامون سخته... امسال هم ماه رمضانِ ما، بدون شما بگذره... آقا...اگه بخاطر این گریه کنا نمی آیی، بخاطر امیرالمؤمنین بیا.... بحرمتِ اشک های امیرالمؤمنین،بر بالین فاطمه ،بیا ...صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی... 🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت نميدونم آیا من زنده ام اون روز رو ببینم که شما می آیید... و برای اجدادِ غریبتون مجلس میگیرید... روضه میخونید... شیعیان دور شما جمع ميشن... زار زار گریه میکنند... نمیدونم قبر پنهانِ مادر را نمایان میکنی یا همچنان قبرِ زهرا مخفی می مونه...؟ اما...یا اباصالح! کاش می شد گمشده هایم را یکجا پیدا کنم. تو را ،کنارِ مزار مادر ببینم...دیگه عقده های دلم وا میشه... ⚘﷽⚘مولای من هرچه زمان می گذرد مردم افسرده ترمى شوند. این خاصیت دل بستن به زمانه است خوشا بحال آنکه به جاى زمان به "صاحب زمان" دل می بندد.
دوباره آمده ام ، بنده ای گنهکارم… تمامِ آبرویم را به تو بدهکارم… قبول کن عملم را ، بضاعتم این است قبول دارم همیشه وبال و سَربارم… ببین نشسته ام حالا کنارِ سفره ی عشق شبیهِ ابر ، برای حسین میبارم… حسین یارِ من است و منم غلامِ حسین خوشا به حالِ منی که حسین شد یارم قسم به خونِ گلوی حسین ، یا اللّٰه! ببخش معصیتم را ، ببخش رفتارم اگر حسین نباشد ، کجا رَوَد دلِ من؟ که بی وجودِ گل فاطمه ، گرفتارم میان روضه دلم میرود همان جا که ، دو دست بر کمرش گفت : «ای علمدارم… بلند شو که سکینه عجیب مضطرب است بلند شو نفسم ، ای همه کس و کارم بلند شو ، کمرم تیر میکشد عباس… ببین که خنده کنان ، میدهند آزارم! صدای خواهرم از خیمه میرسد بَر گوش که ناله میزند: عباس… میر و سردارم» ************ با
نچّه منزلده حسینون باشی مهمان اولدی دوندی هر تک تکی بیر روضه ی رضوان اولدی بیری خولینون ایویدی که خراب اولموش ایوین مثلی گلخنیله لاله ی نعمان اولدی گَلدی مهمان او کول اوستونده کی مهمانه بتول او صولان غنچه گینه چاک گریبان اولدی بیریده دیر نصارادی کلیسا دیگیلن عیسوی مذهب او منزل که مسلمان اولدی اوردا گَلدی خانم فاطمه آغلار گوزیله زلف آشفته سی تک حالی پریشان اولدی بیرده بی شرم یزیدین ایوینه گیتدی قوناق اوردا لعل لبی القانیله الوان اولدی گَلدی ویرانیه ده بیر گئجه شام ایچره او باش کنج ویرانه دونوب رشک گلستان اولدی گوردی میر حرمی اهل حرم خرد و کبار هوسیندن هامونون گوزلری گریان اولدی احتراماً‌ هامی دوردی ایاقا ویردی سلام کیم بُلر اوندا نه عالم نجه دوران اولدی هامی دورموشدی الی سینه ده باغلی قولونان تا صفین سینماقینا صادر فرمان اولدی بُلمورم حضرت سجّادیدی فرمانده او دم یا گینه زینب مظلومه و نالان اولدی دایره اهل حرم، نقطه ی پرگار او باش اوزگه بیر منظره واقعده نمایان اولدی گُل کیمی اوّل اُپوب ایگلدی هر تک به تکی یودولا اشکیله، باش چون در رخشان اولدی صورا بیر بیر هره درد دلین ابراز ایلدی هریه بیر دلیله بیر سخن عنوان اولدی چوخ دارخموشدی رقیّه بیله بُلّم که ازل گَلنه ناز ایدن اول مرغ خوش الحان اولدی دیدی قربانون اولوم ای بابا بس هاردِیدون بیر یانار اود منه بو محنت هجران اولدی بیله سالماز قیز اوشاقین بابا گوزدن باباجان فرقتونده اورگیم لاله صفت قان اولدی منه سنسیز چوخ اذیّت ایلیوب اهل جفا بابا حقّیمده منیم ظلم فراوان اولدی آغلیم ایسته میشم قمچی ووروبلار باشما آغلاماقداندا بو بیچاره پشیمان اولدی چولده قالدیم ایاقیم اولدی قابار قاچماقدان ایاقیمدان اُپنیم خار مغیلان اولدی قاریشو بیر بیرینه درد و غمیم، ناخوشودوم گَلماقون یاخشی منیم دردیمه درمان اولدی کاش اُلسم صفحه ی تاریخیده ثبت ایلیه لر آتاسی گَلدی سفردن قیزی قربان اولدی ایشیدوب بو سوزی ناگاه اورکلندی رباب موج ایدوب اشکی به سان یم عمّان اولدی دیدی قوی من دیوم احوالیمی بیکس آتاوا داخی گوگلوم بو خرابه کیمی ویران اولدی اوّل عذر ایستدی عجزیله خانم زینبدن گوردی اظهار محبّت ایده امکان اولدی دیدی بو قانلی یارالی باشوا من دولانوم هجر الینده اورگیم شانه ی شان شان اولدی اگیلوب قویدی او قانلی یوزه غملی یوزینی چوخ پریشان چون او بانوی پریشان اولدی دیدی آهسته کنیزون نه عجب یاد ایلدون گَلماقون چوخ سنه زحمت، منه احسان اولدی یوزینه باغلیوب اوز عرض ایدوب اکبر آناسی مقتضی درد دله گوردی دم و آن اولدی دیدی قوی منده آقامدان بالامی بیر سوروشوم ایچدی سو یا که گوروم فدیه لب عطشان اولدی عرض ایدوب سیّدی لیلا دلیجه اکبره دی دوشدی لیلا چوله مجنون بیابان اولدی ایوین آباد آناوی یاخشی اوغولسوز قویدون تا حیاتیم وار ایشیم نی کیمی افغان اولدی یوخوما گَل باری رویاده دولانوم باشوا آشکارا گوروم امّید دل حرمان اولدی ای شهامتلی، ادب معدنی، غیرتلی بالام شمر سندنصورا لیلایه نگهبان اولدی پاسدار اوغلومی شام اهلی الیمدن آلدی منزلیم بیر گئجه ده کوفه ده زندان اولدی رقّته گَلدی سکینه دیدی لیلایه آنا دوشدی اکبر سوزی درد دلیم اعلان اولدی ♦♦♦♦♦♦♦
‍ سبک:ای گل ناز من میلاد حضرت مهـدی(عج)          ای گل  یاس من      حجه ابن الحسن شب میلاد توست     بده عیدی به من اباصالح بیا ، دورت بگردم بیا تا دست خالی برنگردم اباصالح مدد اباصالح مدد(2) ذکر ما یاد  تو        دلم  آباد تـو ای فدای تو و        همه اجداد تو توامام منی ، من غلام تو ای صفای دلم،ذکر نام تو اباصالح مدد اباصالح مدد(2) ای گل ناز من       ای همه راز من نام  زیبای  تو      شور و آواز  من ای فدای تو و ،قلب صبورت آرزوی  دلم  ، روز ظهورت اباصالح مدد اباصالح مدد(2) ای همه جان ما    جان جـانان ما یک دعائی نما      به جـوانان  ما این جوانان همه ، سنگ صبورند منتظر  مانـده ی، روز  ظهورند اباصالح مدد اباصالح مدد(2) (غریب) .
ای از ازل به مهر تو دل آشنا حسین وی تا ابد لوای عزایت به پا حسین هر ماه در عزای تو، ماه است هرجا بود به یاد غمت کربلا حسین امواج اشک از سر هفت آسمان گذشت آن دم که کرد جسم تو در خون شنا حسین حسرت برم به مُحتضری، کاخرین نفس روی تو دید و خنده زد و گفت: یا حسین من کیستم که گریه کنم در عزای تو گریند روز و شب به غمت انبیا حسین *خون آب غسل و کفن گَرد رهگذر تشییع توست زیر سُم اسب ها حسین سنگم اگر زنند، به جایی نمی روم آخر تو خود بگو که روم در کجا حسین؟ تن خسته، پشت خم شده، بار گنه به دوش رحمی به حال «میثم» بی دست و پا حسین غلامرضا سازگار (میثم) أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراح کفنی داشت زخاک و کفنی داشت زخون تانگویند حسین بن علی بی کفن است
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شباي اشک و مناجات اومده دوباره دلم به ميقات اومده اين شبا با اميد عنايت و کرم مادر سادات اومده (آخدا بفاطمه منو ببخش) اومده دلم با اشک و التماس ميون اين دلاي خدا شناس اگه اينجا خدايي نشه دلم پس پناهگاه گنه کارا کجاس؟ اومدم با کوله باري از گناه با دلي آلوده و رويي سياه اومدم تا ميون خوبات يه شب بنده ی بي پناهو بِدي پناه اومدم بهت بگم خيلي بدم به تموم دنيا جز تو رو زدم اما اين دفعه به عشق بندگيت در خونه ی تو مولا اومدم اونقده رئوفي و بنده نواز رد نمي شه پيش تو دست نياز اومدم تا بچشوني به دلم لذت عبادت و ذکر و نماز (ربنا حبیبنا منو ببخش) چشم من گواهِ احوال منه رو سياهيم، مال اعمال منه اما پر زدم اگه تا مهمونيت عشق فاطمه پر و بال منه بدون معطّلي يادم دادي آره من بدم ولي يادم دادي وقتي که سرشتي آب و گلمو يادته علي علي يادم دادي گفتي مي خوام هميشه با من باشي به دور از درد و غم و محن باشي به کارت گره نمي افته اگه هميشه تو سايه ی حسن باشي اگه حرف عشقت اومده وسط من مي خوام براي تو باشم فقط دستمو بذار تو دستاي حسين شبيه شهيدا تا آخر خط يه نگاش حلال مشکلاتمه اشک روضه هاش آب حياتمه دنيا و آخرتم غم ندارم تا حسين سفينه النجاتمه منم اون کبوتر امام رضا که ميام از سفر امام رضا ايشالا روزي اين شبام بشه آخرش يک نظر امام رضا (به ابالحسن منو ببخش خدا) کاش مي شد جامون تو آسمون باشه گوشه ی محراب جمکرون باشه کاش مي شد دلاي ما هر نيمه شب همسفر با صاحب الزمون باشه (العجل صاحبِ خوبیا بیا) يه سحر بريم پيش امام رضا يه سحر بريم به سمت کربلا بشه روزيمون بازم سر بذاريم روي شش گوشه ی ارباب باوفا يه سحر بريم با اشک و شور و شين بشينيم ميون بين الحرمين دور صحن با صفاش طواف کنيم تا نفس داريم بگيم حسين حسين (به حسینِ فاطمه منو ببخش) راهي شيم با اشک و آه و زمزمه سمت مرقد امير علقمه اونجا که شباي جمعه مي پيچه پاي سرداب بوي ياس فاطمه اونجا نوکريمونو نشون بديم دلمونو دست روضه خون بديم اگه افتاد نگامون به قتلگاه روي تل زينبيه جون بديم گوش کن اين همون صداي هلهله س يا صداي ناله هاي سلسله س يا صداي قاري از تو قتلگاه يا صداي بي کسي قافله ست خوب نيگا کن اينجا خاک کربلاست سه روزه تني به خاک و خون رهاست دستاي بسته ی زينبو ببين هنوزم سر حسين رو نيزه هاست نمي گم پرستويي آتيش گرفت خيمه هاي بانويي آتيش گرفت ديگه از تنور خولي نمي گم نمي گم که گيسويي آتيش گرفت داره مي لرزه زمين و آسمون ديگه طاقت نداره مادرمون نمي گم از لب غرق خون عشق نمي گم از بوسه هاي خيزرون ~~~~~~~~~~ ⏹ربنا الهنا منو ببخش _______________ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~ روم نميشه باز بگم منو ببخش غرق در نياز بگم منو ببخش روم نميشه كه ازت چيزى بخوام ديگه از حدش گذشته بديام روم نميشه كه بازم صدات كنم سر بالا بيارمو نگات كنم مى دونم منو تو خلوت مى ديدى دوباره پرده به روش مى كشيدى يه دفعه به روم نياوردى خدا منو از خودت نكردى تو جدا حقمه اگر كه حال من اينه رو دلم غبار غفلت مى شينه من بهت حق ميدم اى خداى من بى جواب بذارى هر دعاى من حرف من حرف يه قلب عاشقه شفيع امشب امام صادقه اى خدا به سينه ى خون آقام اى خدا به قبر ويرون آقام اى خدا به صحنى كه بى مزاره به همون ايوون طلا كه نداره اى خدا به غم بى حساب شده به همون ضريحى كه خراب شده به همين اشک چشام منو ببخش به غريبى آقام منو ببخش
ماه پیمبر برفت ماه خدایی رسید از همه غیر خدا وقت جدایی رسید  ماه صیام آمده عیش تمام آمده بین رمضان را که با جلوه نمایی رسید ماهِ رحمت شد و مغفرت ماه قرآن شد و ذکرِ رب یا الهی یاربنا الاهَنا یا الهی یاربنا اِلهَنا  وقت دعا گشت باز، روزه به پا گشت باز قاری قرآن نگر با چه نوایی رسید   موقع اسحارها موسم افطار ها وقت سحر تا غروب،وه چه صفایی رسید ماهِ رحمت شد و مغفرت ماه قرآن شد و ذکرِ رب یا الهی یاربنا الاهَنا یا الهی یاربنا اِلهَنا گاه شب قدر شد مومن بر صدر شد کتاب قرآن حق به مصطفایی رسید به نیمه، مه شاد شد، مدینه آباد شد بیت علی(ع) را نگر،چه مجتبایی(ع) رسید ماهِ رحمت شد و مغفرت ماه قرآن شد و ذکرِ رب یا الهی یاربنا الاهَنا یا الهی یاربنا اِلهَنا چو بیست ویک روز شد تیره به ما روز شد به قامت مرتضی (ع)سرخ قبایی رسید صفا تن وجان بده به رتل قرآن بده ثواب یک آیه اش چه خوش بهایی رسید ماهِ رحمت شد و مغفرت ماه قرآن شد و ذکرِ رب یا الهی یاربنا الاهَنا یا الهی یاربنا اِلهَنا (در این مه پر بها هر آنچه خواهی بخواه که درد هر بنده را ،زحق دوایی رسید)2 ماهِ رحمت شد و مغفرت ماه قرآن شد و ذکرِ رب یا الهی یاربنا الاهَنا یا الهی یاربنا اِلهَنا شاعر : اسماعیل تقوایی✍ ... .
فرمانده عشاق ، دل آگاه حسین است/ بیراهه مرو! ساده‌ترین راه حسین است/ از مردم گمراه جهان راه مجویید/ نزدیک‌ترین راه به الله حسین است/ ……………………………………… تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست در جوابم اینچنین گفت و گریست لیلی و مجنون فقط افسانه‌اند عشق در دست حسین بن علیست ………………………………….. مرغ دلم به عشق شما پر کشیده است تا آسمان کرببلاتان پریده است من آمدم برای شما نوکری کنم من را خدا برای همین آفریده است …………………………………. قیامت بی حسین غوغا ندارد شفاعت بی حسین معنا ندارد حسینی باش که در محشر نگویند چرا پرونده‌ات امضاء ندارد سجده
خبر آمد رمضان است خدا... میبخشد بی کم وکاست وبی چون وچرا میبخشد معصیت کارترین باشی اگر با توبه وسط بزم مناجات و دعا می بخشد قطره ای اشک ز چشمت بِچکد میبینی که چه آرامشی این حال بُکا می بخشد تیرشیطان به دلت کرده اثر غصه نخور که خداوند طبیبانه دوا می بخشد سفره داریِ خدا فرق عجیبی دارد میهمان را عوض آب و غذا،می بخشد آن قَدَر بخشش او وُسع زیادی دارد که دراین ماه بخواهد همه را می بخشد دید اعمال بد و زشت مرا هیچ نگفت اوکریم است و کریمانه خطا می بخشد حاجتت را تو بگو چونکه اجابت بااوست عاشقان را سفر کرببلا می بخشد ته گودال تجلی کرامت شده است شاه بر قاتل خود نیز عبا می بخشد محمدحسن بیات لو
بر عزت و اقتدارِ حیدر صلوات بر قامت با وقارِ حیدر صلوات بر حضرت سلمان و ابوذر، مقداد بر میثم سر به دارِ حیدر صلوات خاک کف پای قنبرش هم نشدیم بر قنبر بی قرار حیدر صلوات دشمن همه در فرار از تیغ علی بر قبضهء ذوالفقارِ حیدر صلوات از محضر او اگر نجف می طلبی... خواهی بروی کنارِ حیدر صلوات ایوان نجف اگر نشستی، بفرست... بر همسر بی مزارِ حیدر صلوات عالم سرِ انگشت علی می چرخد بر وسعت کار و بارِ حیدر صلوات زهرا همهء دار و ندار مولاست بر سیده و نگارِ حیدر صلوات یک عمر نخوردیم به دردش، شاید... آییم دمی به کارِ حیدر صلوات قرآن علنی مدح علی می گوید بر این همه اعتبار حیدر صلوات بر دشمن بی وجود مولا لعنت بر آنکه شده است یارِ حیدر صلوات مهدی است تمام آرزوی مولا بر منتقمِ تبارِ حیدر صلوات
. خراب کرده‌ام آقا خودت درستش کن امید آخر دنیا خودت درستش کن نمانده پشت سر من پلی که برگردم خراب کرده‌ام آقا خودت درستش کن ببین چگونه به هم خورده کار من ماندم به حق حضرت زهرا خودت درستش کن گرفت دست مرا هرکسی، زمینم زد شکست بال و پرم را خودت درستش کن سفال توبه خود را شکسته‌ام از بس ترک‌ترک شده اما خودت درستش کن اگرچه پیش تو در خلوت آبرویم رفت برای محشر کبری خودت درستش کن ثمر نداده درخت «الهی العفو»م به پیش صاحب نجوا خودت درستش کن شکسته بال و پر من ولی دلم تنگ است سفر به کرببلا را خودت درستش کن
چشم امید گنه کار تو را می خواند نسخهٔ این دل بیمار تو را می خواند از مفاتیح رخت حاجت عالم برسد دائم الذکر در اذکار تو را می خواند تا قدم رنجه کنی در دل شب ای مهتاب اشک هر مومن بیدار تو را می خواند گردن شیعه به شمشیر ، حلال است هنوز آهِ مظلومِ گرفتار تو را می خواند پرچم میر حرم دست تو را می بوسد اشک چشمان علمدار تو را می خواند بیت الاحزانِ دلی منتظر روی تو است هر شب آن زخمیِ مسمار تو را می خواند زخم چشمان تو کی خوب شود آقا جان؟ عمه در میان اغیار تو را می خواند حامد آقایی .
مولای جمعه های معطر بیا بیا خورشید نسل های مطهر بیا بیا ما دل به جذبه های نگاه تو بسته ایم تکرار عشق های مکرر بیا بیا ای وارث تمام مواریث انبیا سوگند بر عبای پیمبر بیا بیا قرآن پاره پاره ی ما روی خاک هاست آقا به دست بسته ی حیدر بیا بیا باران بیار...آب بیاور خودت بریز بر شعله های سرکش این در...بیا بیا تا که بیاوری کمی از خاک کربلا مرهم برای پهلوی مادر بیا بیا شاید که تشت پر شده از لخته های درد برداری از مقابل خواهر بیا بیا تا پس زنی به دست خود این خون داغ را از روی حلق تشنه ی اصغر بیا بیا تا شستشو دهی مگر ای اشک مهربان خونِ سر شکسته ی اکبر بیا بیا آقا! عمو که مشک ندارد شما مگر مشکی بیاری از شط کوثر بیا بیا آقای من بلند کن از خاک عمه را تا کم ببوسد این تن بی سر بیا بیا آقا چقدر منتظرت صبح و ظهر و شب آقا چقدر دیده ی ما تر؟...بیا بیا آقا فدای چشم پر از غربت شما هر چه شکست بال کبوتر بیا بیا آقا فدای شما هر چه داده ایم دریا دلان تشنه ی پرپر بیا بیا ایوب پرندآور
. اول به وجود پاک آن یکّه پناه با نیت قرب او بگو یا الله دوم به رسول حق جمیع حسنات بفرست مسلمان به محمّد صلوات .
جشن تکلیف به سن تكليف رسيده ام من به شكر خدا سپيده ام من خوشا به حالم با اين سعادت مي گيرم امسال جشن عبادت عبادت من چه دلنشين است نماز مومن ستون دين است خد ا پرستي باشد طريقم با اهل تقوا يار و رفيقم بيزارم از بد ، من خوب هستم نزد خداوند محبوب هستم جشن عبادت فرخنده بادا مكتب اسلام پاينده بادا پسرها
*،،،،،،♥♥♥،،،،،،********** جشن تکلیف از باغ جا نمازم گل نماز آهسته پر کشیدم رفتم به سوی باغی یک باغ سبز و خرم دیدم که گل در آن باغگل نماز روییده دسته دسته دیدم کنار گل ها یک شاپرک نشسته آن شاپرک مرا دید پر زد به سویم آمد او با خودش گل آوردگل نماز گل را به چادرم زد گفتم:به شاپرک جان این گل چه خوب و ناز است او شادمان شد و گفت: این گل گل نماز است
177 02 66 درد دل ما بی‌تو فراوان شده آقا دل همه امروز پریشان شده آقا بد می‌گذرد زندگی مردم دنیا بی‌تو همه‌ی سال، زمستان شده آقا ای باب نجات همگان دست بجُنبان تو نیستی و بد شدن آسان شده آقا آرامش دنیای نفس گیر ، کجایی بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا حال دل بیچاره ما تا تو نباشی مانند بقیعی است که ویران شده آقا داده است به ما سوختگان جانِ دوباره رویای بقیعی که چراغان شده آقا ای کاش نمیریم و ببینیم که آنجا چون کرببلا یا که خراسان شده آقا
لبخَندِ خُدا بَسته به لَبخَندِ حُسین است پَس باش پیِ آنچه خوشایَندِ حُسین است تَعریفِ مَن از عشْق هَمان بود که گُفتَم در بَندِ کَسی باش که دَر بَندِ حُسین است دَر مَعرکه اَز‌ سَنگدلان حُرّ بِتَراشَد این ویژگیِ چَشمِ هُنَرمَندِ حُسین است شیرین تَر اَز این شور نَدیدیم هَمه عُمْر شوری که خُدا دَر دلَم اَفکَنده حُسین است آهَنگِ خوش و رَقصِ خوش و بویِ خوش اصلاً طَبل و عَلَم و پَرچَم و اِسفَندِ حُسین است بی روضه ی او حال خوشی نیست... ، اَگَرهست از حال ‌گُذَشتیم که آیَنده حُسین است اَز بَس که (عَلی) نامِ قَشَنگیست عَجَب نیست این نام اَگَر رویِ سه فَرزَندِ حُسین است دَر جَنگ سَراَفکَنده نَبودیم و نَگَردیم چون بَر سَرِمان یکسَره سَربندِ حُسین است پَس باش پیِ آنچه خوشایَندِ دِلِ اوست لَبخَندِ خُدا بَسته به لَبخَندِ حُسین است محسن کاویانی .
باعشق حسین در دل ما غصه و غم نیست جایی به دل خسته ی ما مثل حرم نیست در سینه به جز ناله ی جانکاه نداریم ما غیر حسین بن علی شاه نداریم .
سه ضرب سبک مختار نامه لالای لالای گلم ای لالا بابا بر خیز که بوی دلبر آمد بابا به سراغ دختر آمد ای وای که بابای غریبم با موی پر از خاکستر آمد لالای لالای گلم ای لالا بابا ✧✾═══✾🏴✾═══✾✧ دیر آمدی چرا پدر جان ای سید و سالار شهیدان بابا تو که مصباح اهدایی ویرانه ام را چرا کردی چراغان لالای لالای گلم ای لالا بابا رفتی تو و سایه ام زسر رفتم از زندگی ام خوشی دگر رفت آن شب که من از ناقه فتادم گویا که پدر جان از تنم رفت لالای لالای گلم ای لالا بابا ✧✾═══✾🏴✾═══✾✧ بر خیز که بوی دلبر آمد بابا به سراغ دختر آمد ای وای که بابای غریبم با موی پر از خاکستر آمد لالای لالای گلم ای لالا بابا .