#دلتنگے
اے ڪه مشڪل گشاے همہ عالم هستے یا مهدے
در تمام دوجهان سرور عالم هستے یا مهدے
شده باز جمعہ و ما چشم انتظارت هستیم یا مهدے
#یا_صاحب_الزمان
#جمعه
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اے عَلَم دارِه حَرَم...سَردارِ رَهبَرَم🕊
#حاج_قاسم
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شَِرَِوَِعَِ پَِاَِرَِتَِ گَِذَِاَِرَِیَِ
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_صد_و_پنجم [زینب] همون ل
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️
#حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ
#پارت_صد_و_ششم
به زور آب دهنمو قورت دادم
و سرمو انداختم پایین با این
کارم کلاه شنلم افتاد پایین
از چهره من هیچی معلوم نبود
ولی من به خوبی به اطرافم دید
داشتم دیدم دارم یه جوری
نگاهم میکنه بزنم چشماش و از
کاسه در بیارم پسره ..... نفسم
و فوووت کردم بیرون و تو دلم
یه آیت الکرسی خوندم تا یکم
دلم آروم بگیره پسره به گارسون
با یه زبون عجیب غریب گفت
براش یه چیزی بیاره که من نفهمیدم
چند دقیقه گارسون سفارش این پسره
و آورد ابروهام پرید بالا این دیگه
چیه تو لیوان یه مایه غلیظ
ترکیبی بود سفید و قرمز و آبی
تاحالا ندیده بودم
بی خیال پسره شدم و قهوه
امو سر کشیدم
همون موقعه صدای پسره اومد
که به انگلیسی گفت:Hello
من:Hello
پسره: You Should Shahln Be
ابروهام پرید بالا این اسم مستعار منو از کجا میدونه
من:You Menu From Where You know
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_صد_و_ششم به زور آب دهنمو
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️
#حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ
#پارت_صد_و_هفتم
[ناشناس]
وقتی وارد کافه شدم همه بهم
نگاه کردن و خیلی عادی دوباره
مشغول کار خودشون شدن زیاد
میام اینجا برای همین برای
بقیه عادی شده... سنگینی نگاهی
و روی خودم حس میکردم سرم
بلند کردم که از دور دوتا چشم
براق و دیدم که زل زدن بهم
رفتم طرفش و از میز کناری
صندلی برداشتم و پشت میز
گذاشتم و نشستم تمام مدت
دختره با نگاهش حرکاتمو زیر نظر
داشت وقتی
دید پرو پرو اومدم و پشت
میزش نشستم با چشمای گرد
نگاهم کرد... تو صورتش دقیق
شدم به خاطر کالاه شنلی که
پوشیده بود خوب صورتش
دیده نمی شد اما
چشمایی که منو عجیب یاد
چشم های یک شاهین مینداخت
بدجور از زیر شلن برق میزد
همون طور که ترلان گفته بود
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
نظری، پیشنهادی، سخنی .... دارید درخدمتیم 👇
https://harfeto.timefriend.net/16392266410987
بے توبودن در این دنیا چه سخٺ اسٺ!
#دلتنگے
#ادیٺ
#شهید_گمنامــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
روزی کمی با قرآن 🌱✨ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۗ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿٥١﴾
روزی کمی با قرآن 🌱✨
فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ ﴿٥٦﴾
وَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ﴿٥٧﴾
ذَٰلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ ﴿٥٨﴾
إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿٥٩﴾
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿٦٠﴾
#روزی_کمی_با_قرآن
[حاجحسینیکتا]
هرکی تو مسیر شهدا اومد
هرکی تو مسیر این ستاره ها اومد🌚✨
ماه میشه🌚 ، دیدنی میشه👀
کنار خورشید میشه ، نور از
خورشید میگیره🌝 ، خوشگل میشه😍
زیبا میشه،خواستنی میشه،بردنی میشه!🕊
#ٺاݪیـا 🖤🩸••
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
مَنو جُدایے اَز تُفَنگَم ...خُدانَڪُنَد...
#پسرانه
#چیریکی
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شَِرَِوَِعَِ پَِاَِرَِتَِ گَِذَِاَِرَِیَِ
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_صد_و_هفتم [ناشناس] وقتی
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️
#حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ
#پارت_صد_و_هشتم
[زینب]
سرم و رو فرمون گذاشتم و به
این فکر کردم که الان
جدی جدی تونستم وارد
گروهشون بشم ؟
اینطور که پسره گفت مورد
قبول بودم فقط باید چنتا
امتحان ازم بگیره و اون
دختره که اسمش ترلان بود
هم تاییدم کرده
گفت که فردا بیام کافه از اینجا
دیگه میریم مخفی گاهشون
که میشه مخفی گاهمون😑
با چنتا تقه که به پنجره خورد
سرمو از روی فرمون بلند کردم
و سرمو چرخوندم سمت پنجره
که یه دختر کوچولو و دیدم
هی بالا و پایین میپره پنجره
و کشیدم پایین و گفتم: سلام
خانم خوشگله کاری داری
دختره با صدای نازی
گفت: سلام خاله من نه ولی
یه آقایی گفت اینو بدم به شما ...
بعد یه جعبه گرفت طرفم
از دستش گرفتم
من:الان اون اقا کجاست چیزی نگفت
دختره: نه چیزی نگفت اینو داد و رفت
پووووف من:چه شکلی بود
دختره: قد بلندی داشت و
موهاش خیلی قشنگ بود و
چشماش هم خاکستری بود بود
من: اهان دستت درد دنکنه
دختره خدافظی کرد و رفت
با گیجی یه نگاه به جعبه کردم
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_صد_و_هشتم [زینب] سرم و ر
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️
#حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ
#پارت_صد_و_نهم
یعنی کی بوده؟... وقتی گفت
چشماش خاکستریه بود تنها یک
اسم تو سرم چرخ میخورد اونم
آقا (گرگه) بود ... سرمو یکم
کج کردم اسم پسره و
گذاشته بودم گرگی اخه هم
خودش هم لباساش هم خالکوبیش
گرگ بود... سرمو تکون دادم تا
این فکرا از سرم بره بیرون
ماشین و روشن کردم و رفتم
سمت خونه ای که سرهنگ گفته
بود بهم برای چند وقت اینجا
باشم تا وقتی بگن برم مخفی گاه
وقتی رسیدم بعد عوض کردن
لباسم روی تخت خوابیدم و
بشمار سه خوابم برد
وقتی از خواب بیدار شدم دیدم
کل خونه تو تاریکی فرو رفته
و تنها صدایی که میومد صدای
نفس کشیدن خودم بود بلند
شدم و چراغ اتاقم و روشن
کردم نگاهم،افتاد به ساعت
وواااای چقدر خوابیدم من
تشنم شده بود رفتم آشپز خونه
و برای خودم از پارچ داخل
یخچال آب ریختم خوردم
وقتی خواستم از آشمز خونه
بیام بیرون نگاهم به جعبه که
گذاشته بودمش روی اپن افتاد
کنجکاو شدم ببینم چی داخله.
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
نظری، پیشنهادی، سخنی .... دارید درخدمتیم 👇
https://harfeto.timefriend.net/16392266410987
مرغ دݪم بہ عشق شما پر ڪشیده است..
تا خودِ آسمان ڪرببلاتان پریده است...🕊
#کربلا
#دلتنگے
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#شاید_کمی_تلنگر
میدونسید وقتے ڪه نماز میخونید خدا با عشق نگاهتون میڪنه و همہ وجودش گوش میشه براے شنید صداے شما؟
ولے....
شما چے ، شما با عشق با خدا حرف میزدنید؟
یڪم فڪر ڪنید رفقا ... شما وقتے یڪے و خیلے دوست دارید بعد هر وقت حرف میزنہ با عشق گوش میدید ... اما با خودتون فڪر ڪنید اگر بی حوصلہ باهاتون حرف بزنہ و هیچ اشتیاقے و علاقہ اے نداشتہ باشہ و بخواد زود بره ناراحت نمیشید؟
#کمی_تفکر
#בَِخَِتَِرَِ_مَِشَِڪَِےَِ_پَِوَِشَِ_حُِسَِـِِـےَِـَِنِ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
روزی کمی با قرآن 🌱✨ فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فِي الدُّنْيَا وَ
روزی کمی با قرآن 🌱✨
فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ﴿٦١﴾
إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ ۚ وَمَا مِنْ إِلَٰهٍ إِلَّا اللَّهُ ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٦٢﴾
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ ﴿٦٣﴾
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴿٦٤﴾
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٥﴾
#روزی_کمی_با_قرآن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوا ... هواے بارونہ
نگاهِ زهرا گریونہ😭
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾💔✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾💔✾••┈┈•
اے ݪاݪہ یِ خوش بوےِ زهرا
چراغ و نُورِ سَرِ قَبرِ زهرا
عَزیزِ جان و دݪِ زهرا مهدی(عج)
بیا و ڪُن غَرقہ نورَت تَمامِ جهان را
#یا_صاحب_الزمان
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❤️✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❤️✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۰۱:۲۰ ساعت یتیمی یک ایران شاید هم بسی بیشتر
#سردار_سلیمانی
#شهادت
#به_وقت_دلتنگی
#یا_زهرا
•┈┈••✾🖤✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾🖤✾••┈┈•
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
شَِرَِوَِعَِ پَِاَِرَِتَِ گَِذَِاَِرَِیَِ
عشقـہ♡ چهارحرفہ
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️ #حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ #پارت_صد_و_نهم یعنی کی بوده؟...
⚡️ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ★ـــــ⚡️
#حٍـجًـابَ_چَـًشَـٍمْـٌانَـٍتّ
#پارت_صد_و_دهم
وقتی در جعبه و باز کردم با
دیدنه آدرس و اسلحه و نقابی
که شبیه گرگ بود چشمام گرد شد
ولی زود یه اخم غلیظ بین
ابرو هام جا خوش کرد پسره
احمق چرا نقاب گرگه؟ برگه ای
که توش آدرس بود و برداشتم
و یه نگاه بهش کردم بیرون از
شهر بود دوباره نگاهم رفت
سمت نقابه من عمرا اینو بزنم
به صورتم یه نگاه به بیرون
کردم وقت دارم زود رفتم
اتاقم و آدماده شدم و از
خونه زدم بیرون وقتی به مغازه
مورد نظر رسیدم رفتم داخل
فروشنده یه پسر بود بی توجه
به پسره به نقاب ها نگاه کردم
ولی اون چیزی که میخواستم
و پیدا نکردم بی حوصله
پوووفی کشیدم که که صدای پسره
توجه ام جلب کرد
پسره: میتونم کمکتون کنم خانم
من: بله لطفا یه نقاب شکل
شاهین برام بیارید
یکم نگاهم کرد و
گفت: چشم الان میارم
پسره رفت و بعد پنج دقیقه
اومد و یه نقاب که خیلی
خوشگل و شکل شاهین و
رنگش سیاه بود و به سمتم گرفت
من: همینو میخوام
بعد حساب کردن پول نقاب از
مغازه زدم بیرون و رفتم یه
فست فودی و یه ساندویچ
فلافل گرفتم و برگشتم خونه
بعد عوض کردنه لباسام ساندویچ
و از رو اپن برداشتم و روی مبل نشستم
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•