eitaa logo
فلسفه نظری
2.2هزار دنبال‌کننده
517 عکس
83 ویدیو
118 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ فلسفه اسلامی_۲ 1_تفکر فلسفی یونان اندیش است.دغدغه فیلسوفان یونان، تفسیر وتبیین بُعد ماهوی موجودات میباشد. چنانچه وحالات آن یعنی رامصداق میدانست. و درصدد تبیین بود، عالمی که حقیقت راتشکیل میدهد.حکمای پیش از درتوضیح عالم که همان حقیقت موجودات است، امور ماهوی نظیر آب وآتش واعدادو...رابه عنوان ذکر میکردند. نخستین بار حقیقت خارجی رابه دوبُعد و تقسیم کردند. بدین معنا که حقیقت بسان دریایی است که سطح ظاهری آن همان بُعدماهوی موجودات و مساله به مثابه عمق این دریا میباشد. پس به زعم مسلمین،آنچه در یونان گفته شده تنها بیان بخش مختصری ازحقیقت است. درمقاله هفتم کتاب الهیات‌شفا به بیان احکام وجودمی‌پردازد.بنابراین فضای فکری متفاوت ازفلسفه یونان است.یکی به بیان احکام ماهیت میپردازد وحاصلش مباحثی چون و وماده وصورت است.ودیگری از احکام وجود ومسائلی چون تشکیک،وحدت وکثرت،نور و ظلمت،وحدت‌حقه،تجلیات وجود سخن میگوید.به همین دلیل به عنوان نماینده کامل فلسفه یونانی درعالم اسلام،فلسفه مشائی وابداعات بوعلی رابه شدت نقد میکند،زیرابه زعم او بوعلی ازمسیر ارسطو فاصله گرفته.بنابراین فلسفه اسلامی صرفاحاشیه‌ای برفلسفه یونان نیست وازحیث موضوعات واغراض وروش بافلسفه یونان تفاوت مبنایی دارد.گرچه جریان مشائی دربیان احکام ماهوی تابع اصول ارسطویی بودند والبته در الهیات مسیری متفاوت راطی کرده اما دربیان احکام ماهیات به میراث ارسطو وافلاطون اکتفا نکرده وباطرح احیای وپذیرفتن منبع کشف وشهود درفهم حقیقت مسیری جدید درفلسفه ایجادکردند.همچنین در باطرح تفسیری کاملا متفاوت ازاحکام ماهوی نسبت به آنچه در یونان مطرح بود ارائه شد. 2_قید اسلامی درعنوان فلسفه اسلامی افاده کننده تقدسی که مانع از نقدوانتقاد شودنمیباشد.قیداسلامی اشاره به مقام جمع آوری ومنبع ایده‌پردازی فیلسوف دارد.بدین معناکه فیلسوف در اندیشه خود ازفرهنگ اسلامی تاثیر پذیرفته وایده‌های راجهت تفکر اخذ کرده.حال درمقام داوری بایدببینیم اوتوانسته ایده خودرابه نحویک فراروایت کلان به نحو روشمندواستدلالی بیان کند یاخیر؟براین اساس مباحث انتقادی بسیاری دراین مقام شکل گرفته.لذا بامراجعه به متون اصلی فلسفه اسلامی در می‌یابید که اخذ برخی ایده‌ها از اسلام مانع ازشکل‌گیری فضای نقدوبررس بین حکمای مسلمان نشده است. ➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅متافیزیک علم_۴ ۱_در دونظریه اصلی درباره و آن وجود دارد.بخشی از به وجه تحصلی علم توجه کرده وحقیقت آنرا صورتی حصولی که ازشیءخارجی به می‌آید دانسته اند. لذا به تبعیت از یعنی جناب علم عبارت است از حصولِ صورتِ شیء در انسان. دراین نگاه علم امری است و از سنخ می‌باشد. یعنی علم امری است که به عمق جان مانفوذ نمیکند وصرفاعارض نفس شده وباعث تغییرحالتش میشود.البته امکان دارد که با آنچه حاصل شده پیوندی قلبی برقرار کنیم وامر مفهومی سبب توسعه وجودی ماشود.اما خود علم ذاتا سبب توسعه نفس،وارتقای جان آدمی نمیشود. ۲_گروه دوم از به وجه و علم توجه کرده وحقیقت آن رااز سنخ دانسته‌اند.بدین معنا علم ذاتا سبب توسعه نفس میشود.زیرا نفس مااز سنخ وجود است وعلم نیز حقیقتی وجودی دارد. براین اساس علم باساحت انسان درارتباط است وصرفا واسطه‌ای مفهومی بین انسان وشیء خارجی نمیباشد.بلکه درمساله علم، ما با عالم خارج رابطه حضوری برقرار میکنیم، چنانچه دست من حرارت آتش را درک کند، صرفاصورتی از آتش حاصل نشده. بلکه اثر آتش یعنی حرارت را درک میکنم و اثرداشتن ذاتی وجود میباشد.لذا من با وجود آتش مرتبط شده‌ام‌ وعلم به وجود، ادراک حضوری میباشد. ۳_علم امری است که به چیزی دیگر اشاره میکند ودرواقع دیگرنما میباشد.وهرآنچه که دیگری راظاهروآشکار کند وخودش به تنهایی ظاهر باشد، میباشد.نور امری است که ظاهرِ بالذات و مظهرِ غير است. پس علم ازسنخ نور میباشد.همان‌گونه كه نور دارای مراتب شديدوضعيف است، علم نيز مراتب دارد. مرتبه‌ای از نور است و و مراتب ديگرآن هستند.نفس انسان نور مجرّدمیباشد.زيرا از برخوردار است و چيزي كه ذات خود را درك كند نور مجرّد است.از اين‌رو، حقيقت نفس مانند هر مجرّدی نور و روشنايی است.بدين روست كه از مشاهده نور انبساط می‌يابد و از ظلمت نفرت دارد.در این بین هیچ چیزی مانند وجود ظاهربالذات ومظهر غیر نیست.پس نور یکی از ویژگی‌های وجود است.لذا علم از سنخ وجود میباشد. ۴_هراندازه در مراتب وجود و سلسله انوار صعود کرده و پیش رویم، علم شدت یافته و ادراک آدمی قوی‌تر وآگاهی او عمیق‌تر خواهد شد.شدت علم در مراتب قوی وجود محقق میشود و وجودقوی همان شدت نور است. نورِ وجود آدمی به سبب اعراض از تعلّقات دنيوی و سیروسلوک باطنی شدت می‌یابد. وشدت نور سبب قوت علم میشود. لذا تحقق علم در گروِ اتصال حضوری ماباعالم وجود است. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅ عقل فعال پیش از انسان به مثابه جزئی از مجموعه طبیعت وقسمتی از پیکره عظیم کیهان_عالم به حساب می‌آمد. بودنِ انسان درضمنِ کل، تاحدی مهم ومحوری است که مهمترین صفتش یعنی در نسبت با بودنِ بر بستر کل، قابل تحقق است. درضمنِ کل بودن انسان، به معنای ارتباط ارگانیکی باطبیعت که برای بقاءجسمانی نیازبه آب وهوا وغذا وموجودات دیگر دارد نمی‌باشد. بلکه بدین معناست که به فعلیت رسیدن ابعادانسانی تنهادرصورت اتصال وجودی با نفسِ کل وعقلِ کل ممکن است. منظور از عقلِ کل همان میباشد.موجودی مجرد که حقایق عالم عنصری و ماهیاتِ طبیعت دراو محقق است. گویی خزینه وصندوق ذخیره حقایق علمی وافاضه کننده آن است. عقل بشر زمانی ظاهر میشود که با عقل فعال متصل شود. اساسا عقلانیت یعنی فرآیند دریافت حقایق از عقل کل. چنانچه انسان کتاب میخواند و به تحقیق وتفحص علمی میپردازد همه این امور زمینه ساز اتصال با آن موجود مجرد که معلمِ عقلی آسمانی است میباشد. یک مثال محسوس جهت درک مطلب: انسان مانند گوشی همراه است که درصورت اتصال با اینترنت(عقل فعال)میتواند از اطلاعات آن بهره‌مند شود. فرآیند خریدبسته اینترنتی وسرچ در گوگل مانند تفکرواستدلال وتحقیق است، زمینه ساز اتصال با اینترنت که اطلاعات زیادی درآن موجود است(عقل فعال) میباشد. البته این صرفا مثالی بودجهت درک مساله. وگرنه قابل اذعان است که عقل فعال علاوه بر کارکرد که همان افاضه کردن و استدلال و وحد موجودات است دارای نقش هم میباشد.یعنی عامل ایجاد ماهیات وکثرات درعالم مادیات است. براین اساس پاسخ فلاسفه به اینکه حدوسط استدلال ازکجا آمده به نوعی جامع نگاه و است. همچون اعتزالیون قائل به فعالیت ذهن بشر درکسب حدوسط بوده ومانند اشاعره به عدم قیام حصولی فکربه نفس باور دارند. این نگاه درتعارض قطعی با تفسیر از انسان است.در نگاه انسان یک اتم نفسانی مستقل قائم به خود است که در تمام امور از عقلانیت گرفته تا زندگی فردی واجتماعی کاملا خودکفاست ونیاز به ارتباط باپیکره عظیم کیهان_عالم نداشته واساسا هرگونه نیاز به هدایت آسمانی وقدسی به معنای محدودیت آزادی واختیار وی میباشد. فرض وجود عقل فعال وموجود آسمانی که واسطه دریافت فیوضات الهی ازجمله علم وعقلانیت به انسان میباشدبرای بشر مدرن غیرقابل ادراک است. به تعبیر : انسان (درمعنای مدرن) اختراع جدیدی است. زیرا بشر هیچگاه تا این حدقائم به خود وتنها نبوده است. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari